یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (شنبه 26 تیر 1400)

مجتبی ذوالنوری: پیش‌بینی بنده این نیست که دولت سیزدهم مطلقاً زیر میز برجام بزند، دولت سیزدهم بسیار قوی‌تر از دولت گذشته در استیفای حق ملت عمل خواهد کرد. از سوی دیگر هم اگر طرف مقابل به‌دنبال حفظ برجام است باید هزینه آن را پرداخت کند تا مشکلات اقتصادی مردم ما برطرف شود.
شنبه، 26 تير 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (شنبه 26 تیر 1400)

یادداشت روزنامه‌های شنبه ۲۶ تیر


روزنامه کیهان

جنگ کثیف با بسته‌بندی زیبا

محمد صرفی: خبر‌های غیررسمی و مواضع رسمی آقای رئیسی حاکی است اصلی‌ترین و مهم‌ترین هدف دولت سیزدهم، حل مسائل اقتصادی است. این هدف‌گذاری کاملاًً بجاست و اگر غیر از این بود جای تعجب و تأمل داشت. کشور ما سال‌هاست که درگیر یک جنگ اقتصادی تحمیلی تمام‌عیار بوده و این جنگ از یک دهه پیش وارد مرحله تازه‌ای شده است. راه پیروزی در این جنگ چیست؟


«سان تزو» فرمانده نظامی مشهور چینی در کتاب «هنر جنگ» که امروزه نه تنها مورد توجه محافل سیاسی- نظامی است بلکه شرکت‌های بزرگ نیز از آن درس می‌گیرند- بهترین پیروزی را در شکستن مقاومت دشمن بدون درگیری معرفی می‌کند. این همان راهبردی است که آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفته است. البته این نکته را هم باید مدنظر قرار داد که اتخاذ این راهبرد علیه ایران، انتخاب آمریکا نبوده و می‌توان گفت یک اجبار است. آمریکایی‌ها طی چهار دهه گذشته چندین بار به‌صورت محدود و گسترده رویارویی نظامی با ایران را آزمودند و از این نبرد‌ها نه تنها پیروز بیرون نیامدند بلکه دستاوردی جز سرشکستگی و تحقیر نداشتند. روی آوردن آنان به جنگ تمام‌عیار اقتصادی محصول همین تجارب شکست خورده است.

دولت تدبیر و امید شعار و هدف‌گذاری خود را پایان بخشیدن به این جنگ اعلام و در این مسیر حرکت کرد، اما به دو دلیل عمده نه تنها در رسیدن به هدف موفق نبود بلکه در پایان هشت سال، این جنگ تحمیلی تشدید نیز شده است. این دو اشتباه کلیدی از این قرار است:
نخست آنکه ماهیت جنگ تحمیلی آمریکا اقتصادی است و روش مقابله موثر با آن نیز باید از همین جنس یعنی اقتصادی باشد. وقتی شما می‌خواهید با ابزار دیپلماتیک به حمله اقتصادی پاسخ دهید، در بهترین حالت دستاورد‌های شما - اگر دستاوردی وجود داشته باشد! - ناپایدار است و به راحتی قابل دود شدن و به هوا رفتن است. راهی که دولت آقای روحانی در این زمینه پیمود حتی به دور شدن از هدف نهایی - سامان دادن به اقتصاد - نیز منجر شد، تا جایی‌که جناب آقای ظریف در بیست و دومین و آخرین گزارش برجامی خود به مجلس نوشت؛ «با خوش‌خیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی از خود رنجاندیم...»

اشتباه کلیدی دوم دولت در بی‌توجهی به جنگ رسانه‌ای دشمن و عملیات روانی آن بود. نگارنده به جد معتقد است اشتباه دوم دولت مهم‌تر و مخرب‌تر از اشتباه نخست بود. در اشتباه نخست اگر دولت راه را بد انتخاب کرد و پیمود، در اشتباه دوم به شکل فاجعه‌باری، در پازل عملیاتی دشمن، بازی و آن را تکمیل کرد. اگر بخواهیم در چند جمله و به‌صورت خلاصه خط راهبردی دشمن در جنگ رسانه‌ای را بیان کنیم عبارت است از القای این موضوع که شما ایرانی‌ها اولاً با مشکلات بسیار بزرگ و ویژه‌ای دست به‌گریبانید و قادر به حل آن‌ها نیستید و تنها راه پیش‌روی شما برای خلاصی از این مشکلات و معضلات لاینحل، زانو زدن در برابر ما و دست کشیدن از آرمان‌ها و اهداف انقلابی‌تان است. همان دوگانه جعلی که سال‌ها قبل هنری کیسینجر بیان کرد و گفت ایران باید میان انقلابی بودن یا کشور عادی بودن یکی را انتخاب کند.

دولت تدبیر و امید نه تنها به جنگ این عملیات روانی نرفت و برنامه‌ای برای خنثی‌سازی آن نداشت بلکه خود نیز به اشکال گوناگون به آن دامن زد. آقای روحانی در آستانه آغاز مذاکرات هسته‌ای از خالی بودن خزانه گفت و حل مشکل آب خوردن مردم را هم به توافق هسته‌ای گره زد. سخنان هفته پیش رئیس‌جمهور درباره تحریم‌ها و قانون اقدام راهبردی مجلس یکی دیگر از مصادیق این موضوع است. آقای روحانی که همیشه به منتقدان توپیده و آن‌ها را به‌خاطر اینکه ترامپ را مسئول مشکلات معرفی نمی‌کنند مورد هجمه قرار داده در اظهاراتی عجیب، توپ را به زمین داخل انداخت و مدعی شد اگر این قانون نبود و فرصت از دولت گرفته نمی‌شد، چند ماه قبل تحریم‌ها رفع شده بود! این دقیقاًً همان چیزی است که آمریکایی‌ها می‌خواهند و می‌گویند؛ ما مقصر ادامه این جنگ تحمیلی نیستیم و می‌خواهیم آن را تمام کنیم، مشکل از خودتان است که اختلاف دارید و حاضر به کوتاه آمدن نیستید.

این جنگ رسانه‌ای و عملیات روانی، بسیار گسترده، پیچیده و عمیق است و فقط به حوزه سیاسی محدود نیست. عید سال۱۳۹۸ کشور با بارش‌های بی‌سابقه‌ای رو‌به‌رو شد که اغلب استان‌ها را تحت تأثیر قرار داده و در چندین استان موجب به راه افتادن سیل شد. در این سیل‌ها کمتر از ۳۰ هموطن جان خود را از دست دادند. رسانه‌های غربی و معاند پر شدند از گزارش‌ها و تحلیل‌هایی که جمهوری اسلامی را مقصر این رویداد معرفی کرده و با زدن برچسب بی‌کفایتی به‌دنبال ماهیگیری سیاسی از یک بلای طبیعی بودند. برخورد رسانه‌ای با این رویداد را با سیل اخیر در آلمان مقایسه کنید. بیش از ۱۰۰ تن جان باخته‌اند و ۱۳۰۰ نفر هم مفقود شده‌اند. یک تحلیل و گزارش با نگاه سیاسی از این ماجرا دیده‌اید؟! نه دیده‌اید و نه در روز‌های آینده خواهید دید. به جای آن تمرکز رسانه‌ای بر همدلی، دادن آرامش، آسیب‌شناسی حرفه‌ای، ارائه راه‌حل و درخواست از مردم برای همکاری با دولت و کمک به یکدیگر است. مواردی که درباره ایران نه تنها خبری از آن‌ها نبود بلکه کاملاًً برعکس آن دنبال می‌شد.

مورد مشهور و قابل مقایسه دیگر ماجرای آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو در تهران و فرو ریختن برج مسکونی در فلوریدا است. ماجرای پلاسکو را با تلفاتی بسیار کمتر و سرعت عملی بسیار بیشتر در آواربرداری بلافاصله تبدیل به مسئله‌ای سیاسی‌کردند، اما در فلوریدا هنوز برخی قربانیان پیدا نشده‌اند و کار آواربرداری به کندی پیش می‌رود، اما خبری از تحلیل‌های عجیب و غریب سیاسی و راه رفتن روی اعصاب و روان مردم نیست.

فضای مجازی و نحوه مواجهه با آن ابعاد بیشتری از این جنگ رسانه‌ای را روشن می‌کند. در ایران کوچک‌ترین اقدام و تصمیمی برای سامان دادن به ولنگاری فضای مجازی با هیاهو و جنجال مواجه می‌شود تا جایی‌که حتی صحبت کردن از این ضرورت هم سخت و پرهزینه است چه رسد به اقدام عملی. اما برای نمونه به تازگی در نروژ قانونی به تصویب رسیده است که اینفلوئنسر‌ها (افراد مشهور و تأثیرگذار در فضای مجازی) حق ندارند عکسی دستکاری شده از خود منتشر کنند مگر آنکه به روشنی به مخاطبان اعلام کنند این عکس دستکاری شده و مطابق با واقعیت نیست. شرکت‌های تبلیغاتی هم موظف به تبعیت از این قانون هستند. چرا؟ تا مخاطبان احساس زشت بودن نکنند. بله آن‌ها این‌چنین به سلامت روانی شهروندان خود حساس هستند و در چارچوب حاکمیت مجازی از آن محافظت می‌کنند. مردمی که سقف تهدیدی که در فضای مجازی متوجه آنهاست، تغییر فتوشاپی استاندارد‌های زیبایی است. این سطح از تهدید را با بمباران روانی مردم ایران مقایسه کنید. بمبارانی که دشمن برای آن بودجه‌های رسمی و آشکار تعیین کرده و چندین برابر آن پنهان است.

عملیات روانی دشمن علیه ملت را می‌توان «جنگ کثیف با بسته‌بندی زیبا» نامید. بدون شک مقابله با این جنگ کثیف تنها در حیطه دولت نیست و نمی‌توان انتظار داشت دولت سیزدهم به تنهایی از پس آن برآید، اما بدون شک یکی از ارکان اصلی در این میدان خطیر دولت است. دولت رئیسی برای این موضوع مهم باید راهبرد و برنامه داشته باشد. غفلت از این جنگ تمام‌عیار می‌تواند به تلاش‌های دولت ایشان در سامان دادن به مشکلات اقتصادی نیز لطمه جدی وارد کند. در اهمیت این نبرد همین بس که رهبر معظم انقلاب اسلامی مردادماه سال گذشته تأکید کردند؛ «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد.»

روزنامه وطن امروز

اشتباه استراتژیک دولت بایدن در حمایت از اعتراضات کوبا/ثمانه اکوان

با روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا، دوباره نقشه‌ها و برنامه‌ریزی‌های آمریکایی برای شکل دادن به اعتراضات خیابانی در کشور‌هایی که ایالات‌متحده به دنبال سرنگونی نظام‌های‌شان است، آغاز شده است. این راه‌حل دیرینه لیبرال‌ها در واشنگتن این بار از خیابان‌های هاوانا آغاز شده و قرار است به کشور‌های دیگر حوزه آمریکای لاتین مانند ونزوئلا نیز برسد. دموکرات‌ها البته در این مسیر نیاز به حرکت با چراغ خاموش نیز ندارند و به صراحت از عزم خود برای تغییر رژیم در کشور‌های مختلف می‌گویند. به همین خاطر است که جو بایدن بلافاصله بعد از یک روز اعتراض و درگیری در کوبا، پیام حمایت از معترضان را به جهان مخابره و اعلام می‌کند آمریکا از شورشیان در این کشور حمایت می‌کند.

کوبا مانند هر کشور دیگری از بحران جهانی کرونا تأثیر گرفت. این کشور که بخش عمده‌ای از رشد اقتصادی‌اش به صنعت توریسم وابسته است، پس از بحران جهانی کرونا و کم شدن تعداد مسافران و در عین حال افزایش تحریم‌های اقتصادی آمریکا، بشدت با کاهش رشد اقتصادی مواجه شد. بنا بر پیش‌بینی آمار وزارت اقتصاد کوبا، هاوانا برای سال جاری پیش‌بینی رشد اقتصادی ۶ تا ۷ درصد را داشت که این از پیش‌بینی رشد اقتصادی متوسط کشور‌های آمریکای لاتین در سال ۲۰۲۱ که حدود ۵/۸ درصد بود، پایین‌تر است. تحریم‌های اقتصادی آمریکا در زمان ترامپ که با روی کار آمدن دولت بایدن نیز تغییری در وضعیت آن‌ها حاصل نشد، بیش از پیش به این کشور ضربه زده است.

کمبود‌ها در سیستم بهداشت و درمان این کشور و همچنین کم بودن سرعت دولت در واکسیناسیون عمومی و باز کردن دوباره کسب‌وکارها، همگی دست به دست هم داد تا وضعیتی بحرانی برای اقتصاد این کشور به بار آید. اعتراضات اقتصادی در کوبا حالا به رسانه‌های آمریکایی نیز راه پیدا کرده و دولت بایدن را به این نتیجه رسانده است که شاید حالا بهترین زمان برای تأثیرگذاری بر این اعتراضات و تغییر نظام کوبا باشد.

اما چه تفکری باعث شده است بایدن در همین سال اول فعالیت خود در کاخ سفید دنبال به راه انداختن انقلاب و جنبش‌های اعتراضی در کوبا باشد؟ نخستین پیش‌فرض دولت آمریکا در این باره، استفاده از فرصت و ظرفیت به وجود آمده از تحریم‌های اقتصادی زمان ترامپ و همچنین کاهش سفر‌ها به کوبا است. دولت بایدن به این نتیجه رسیده است که اوضاع اقتصادی و بحران اقتصادی پیش‌آمده به دلیل شیوع کرونا در کوبا بهترین فرصت برای به راه انداختن جنبش اعتراضی و بعد از آن ایجاد انقلاب در کوباست.

دومین پیش‌فرض آمریکا این بوده است که تمام امید و اعتماد به نظام سیاسی کوبا در دوران «فیدل کاسترو» وجود داشت و روی کار آمدن دولت ضعیف «دیاز کانل»، اعتماد مردم را از بین برده و مردم بویژه معترضان به وضعیت و شرایط اقتصادی ـ سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر نیازی به حمایت از دولتی که کاریزما و مشروعیت تاریخی فیدل کاسترو را داشته، نیست. با این حال همان‌طور که تحلیلگر نشریه «اسپکتیکتور» معتقد است، باز هم حمایت کامل ارتش و نیروی نظامی و پلیس این کشور از سیستم سیاسی موجود اجازه بروز انقلاب یا درگیری‌های بعدی را به معترضان نخواهد داد.

* اول کوبا، بعد ونزوئلا؟
سیاست خارجی دولت بایدن تفاوت چندانی با ترامپ ندارد. مشکل برخی تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل در سراسر دنیا این است که گمان می‌کنند به دلیل اینکه بایدن معاون اوباما بوده است، در دوره ریاست‌جمهوری‌اش سیاست‌های او را ادامه خواهد داد. با این حال نگاهی به فعالیت‌های بایدن در طول چند ماه دوران ریاست‌جمهوری‌اش، نشان می‌دهد او بیشتر تمایل دارد به دلیل ضعف در داخل و نیاز به برخی جمهوری‌خواهان در داخل کنگره برای پیشبرد اهداف سیاسی‌اش در خانه، در حوزه سیاست خارجی خود را به مواضع جمهوری‌خواهان نزدیک کند. از همین رو تحریم‌های کوبا در زمان ترامپ را همچنان ادامه می‌دهد و در شرایطی که اوباما به سمت عادی‌سازی روابط با کوبا می‌رفت، بایدن به دنبال تغییر رژیم در این کشور است؛ سیاستی ۶۰ ساله که اوباما به ناکارآمدی آن پی برد و بایدن دوباره به آن رجوع کرده است.

درباره ونزوئلا نیز که دومین کشور آمریکای لاتین است که آمریکا نقشه تغییر رژیم را در آن دنبال می‌کند، تفاوت چندانی بین سیاست بایدن و ترامپ دیده نمی‌شود؛ ترامپ به دنبال کودتا و برکناری دولت مادورو به وسیله زور بود و بایدن به دنبال این است که با تکیه بر عناصر داخل حکومت ونزوئلا و گفتگو بین آنها، راه را برای برکناری یا رأی نیاوردن دولت فعلی هموار کند. از همین رو، خوآن گوایدو که تا به امروز از نظر آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی به عنوان رئیس‌جمهور موقت ونزوئلا شناسایی شده بود، پیشنهاد مذاکره با دولت مادورو برای برگزاری بهتر انتخابات را داده و در عین حال آمریکا نیز از این حرکت استقبال کرده است. گوایدو جهت رسیدن به مذاکره با دولت مادورو اعلام کرده است دیگر خود را رئیس‌جمهور موقت این کشور نمی‌داند و می‌خواهد با دولت برای برگزاری انتخاباتی منصفانه پای میز مذاکره بنشیند. او عنوان کرده است این کار او برای برداشته شدن تحریم‌های بین‌المللی علیه ونزوئلا و برای نجات این کشور است. ۲۵ ژوئن آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپایی از این راه‌حل حمایت کرده و در بیانیه‌ای اعلام کردند در صورت موفقیت مذاکرات و برپایی انتخابات آزاد، در تحریم‌ها علیه ونزوئلا تجدیدنظر خواهند کرد. با این حال آمریکا برای کنار زدن مادورو از قدرت و روی کار آوردن دولت مدنظر خود در ونزوئلا تنها نمی‌تواند به افرادی، چون «خوآن گوایدو» یا «هنریک کاپریلز» یکی دیگر از رهبران اپوزیسیون این کشور متکی باشد. تحلیلگران حوزه کوبا در وزارت خارجه آمریکا به این نتیجه رسیده‌اند که مهم‌ترین عامل برای تحت تأثیر قرار دادن ونزوئلا کمک گرفتن از کوبایی‌ها است. برای اینکه مادورو بیشترین همکاری را با اپوزیسیون داشته باشد، باید هم فشار‌های بین‌المللی بر او افزایش یابد و هم حمایت کوبا -به عنوان مهم‌ترین متحد ونزوئلا در منطقه- از این گفتگو‌ها وجود داشته باشد. دولت بایدن به دنبال مجاب کردن دولت کوبا برای حمایت از این مذاکرات است، اما نمی‌خواهد هزینه‌ای برای این کار بپردازد، زیرا می‌داند درخواست از کوبا برای این کار مساوی با خواست کوبا از آمریکا برای برداشته شدن تحریم‌هایش است.

اگر این فرضیات درست باشد، دولت بایدن به‌جای افزایش تحریم‌ها یا تلاش برای ساقط کردن دولت کوبا، باید همکاری با این کشور را جهت رسیدن به منویاتش در ونزوئلا مدنظر داشته باشد، اما به نظر می‌رسد بایدن راه‌حل دیگری را انتخاب کرده است؛ ضعیف کردن دولت کوبا یا تلاش برای براندازی نظام سیاسی در آن برای اینکه نشان دهد ونزوئلا می‌تواند کشور بعدی باشد. به این ترتیب در صورتی که این انقلاب مؤثر افتد، می‌تواند فشار‌ها بر ونزوئلا برای همکاری بیشتر با معارضان را نیز بیشتر کند. نکته‌ای که دولت بایدن درست مانند ترامپ درباره این کشور نادیده گرفته، تلاش ۶۰ ساله و شکست‌خورده دولت‌های مختلف آمریکا برای براندازی حکومت کوباست. اگر این تلاش‌ها قرار بود موفقیت‌آمیز باشد، سال‌ها پیش موفق می‌شد. حمایت سریع بایدن از معترضان در کوبا، نه‌تن‌ها اشتباهی فاحش در سیاست خارجی این کشور در مقابل کوبا بود، بلکه چشم‌انداز مشارکت سیاسی در ونزوئلا را نیز تیره‌وتار کرد.

روزنامه خراسان

آن سوی یک تراژدی سوزناک در عراق

امیر مسروری: همین چند وقت قبل بود که انفجاری تلخ بیمارستان ابن خطیب عراق را سیاه پوش کرد و منجر به استعفای وزیر بهداشت شد. انفجار سیلندر‌های اکسیژن در بیمارستان ناصریه در ذی قار نیز حرف و حدیث‌ها درباره فساد اقتصادی و مشکلات ساختار دولت عراق را دوباره بر سر زبان‌ها انداخت و مشکلات نظارتی و ساختار قدرت عراق پس از اشغالگری را مجدد میان محافل عراقی مطرح ساخت. ترکش‌های این حادثه هنوز به عنوان یکی از موضوعات جنجالی کنشگران سیاسی و حزبی عراق مطرح است. جریان صدر خواهان استعفای استاندار شد. بعضی از اعضای پارلمان به دنبال استیضاح نخست وزیر عراق هستند و ائتلاف عزم نزدیک به خمیس خنجر فعالیت انتخاباتی خود را به حالت تعویق در آورد. حادثه بیمارستان ذی قار شرایط جدیدی را ایجاد کرده و کارشناسان معتقدند این موضوع می‌تواند ساختار سیاسی عراق را هم تحت تاثیر قرار دهد. بر همین اساس باید به چند نکته توجه کرد:

۱- ابعاد امنیتی این حادثه هنوز مشخص نشده است. همانند حادثه ابن خطیب؛ گویا این انفجار و آتش سوزی یک حادثه و بی دقتی ایمنی بوده و مسائل امنیتی در آن دخیل نیست. موضوعی که بیشتر به خشم عمومی علیه مقامات و مسئولان سیاسی منجر شده و کاربران اجتماعی را وادار ساخته علیه مسئولان به ویژه نخست وزیر عراق موضع گیری کنند. آن‌ها معتقدند نقش ساختار سیاسی کنونی عراق به سبب دخالت بازیگران خارجی از جمله آمریکا غیر قابل اعتماد است و فساد به دلیل بازیگران خارجی از جمله بدنه حزب منحله بعث رفع نخواهد شد. عراق زمانی می‌تواند در برابر فساد و کنش‌های سیاسی مفسدان بایستد که از زیر فشار‌های خارجی از جمله آمریکا خارج شود و در حوزه‌های مختلف استقلالش را حفظ کند. محور مقاومت در این زمینه انگشت اتهام را به سمت پایگاه‌های نظامی و عناصر اطلاعاتی آمریکا گرفته و معتقد است افغانستان آینه تجربه شده اعتماد به کاخ سفید است. بحران فساد سیاسی و اقتصادی در عراق همانند افغانستان به سبب حضور آمریکایی‌ها وضعیت افسارگسیخته‌ای پیدا کرده و زمانی که منفعت مالی و اقتصادی آمریکایی‌ها به حضور نداشتن در عراق باشد، کاخ سفید بدون توجه به تبعات تصمیم گیری علیه عراق، این کشور را تنها خواهد گذاشت. همچنان که در بحران حمله داعش به بغداد، آمریکایی‌ها حتی حاضر نشدند تسلیحات خریداری شده عراق را به این کشور برای مبارزه با تروریسم تحویل دهند!

۲- ماه هاست به سبب کرونا بحران اعتراضات خیابانی کاهش پیدا کرده است. هرچند موضوع انتخابات سال ۲۰۲۱ زمزمه‌های فعالیت سیاسی را مجدد مطرح ساخته، اما موج اعتراضات خیابانی کاهش چشمگیری داشته است. حوادثی از جمله آتش سوزی بیمارستان ابن خطیب و ناصریه که منجر به جان باختن ده‌ها شهروند عراقی شده است می‌تواند به خشم عمومی بینجامد و در این بین آمریکا طرح پیشین خود مبنی بر نا آرام سازی عراق و تجزیه این کشور را مجدد فعال سازد. طرحی که در آن قرار است عراق تجزیه و بر اساس ساختار قومیتی و مذهبی اداره شود. آفتی که امروز دامن لبنان را گرفته و مانع از تشکیل دولت شده قرار است این بار در عراق پیاده سازی شود و عملا کمر استقلال عراق را خم کند. بررسی شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غربی نشان می‌دهد این سناریو محتمل‌ترین مدل و تصمیم گیری مقامات آمریکایی است. سناریویی که به کرات از شهروندان عراقی می‌خواهند برای اعتراضات اجتماعی به خیابان‌ها بیایند و با تحصن و فلج سازی شریان‌های اقتصادی عملا موجب سرنگونی دولت الکاظمی شوند و طرح دولت انتقالی را کلید بزنند. در این طرح قرار است دولت انتقالی مسئولیت برگزاری انتخابات زودرس تغییر قانون اساسی را دنبال کند و در آن هر نوع تشکیلات ضد آمریکایی و هم‌سو با بیت شیعه از جمله الحشد الشعبی منحل یا ممنوع شود.

۳- در کنار دو نگاه فوق موضوع دیگری نیز مطرح است؛ عراق وضعیت خوبی ندارد. زیرساخت‌های عراق به سبب جنگ آمریکا علیه عراق و خرابکاری داعش با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده است. چاره سازی این موضوع استقلال طلبی مقامات و احزاب عراقی به صورت جدی است. چندی قبل بود که چلپی مدعی شد آمریکایی‌ها پشت بحران برق و بی آبی عراق هستند و اجازه جذب سرمایه گذار‌های خارجی حتی آلمانی را به بغداد نمی‌دهند. به نظر می‌رسد سناریوی احتمالی برگزاری انتخابات زود رس پس از این آتش سوزی محتمل‌تر خواهد بود با این تفاوت که بخشی از احزاب و ائتلاف‌های فعال کنونی مجبورند برای دست یابی به کرسی پارلمان موضع گیری تند تری علیه فساد و اعضای باقی مانده حزب بعث به ویژه جریان هم‌سو با آمریکایی‌ها داشته باشند. آن چه مشخص است آتش سوزی بیمارستان ذی قار نشان داد مشکلات ساختاری از جمله ناکارآمدی سیاسی محصول حضور آمریکایی‌ها در این کشور به این راحتی و بدون جراحی همراه با درد سیاسی امکان وقوع ندارد.

روزنامه ایران

ما و فردای انتخابات12 (۴) راه چهارم

علی ربیعی: هفته گذشته دولت دوازدهـــم، بیســــت و دومین و آخرین گزارش سه ماهه در خصوص نحوه اجرای برجام را به مجلس شورای اسلامی ارائه داد که مشتمل بر دستاورد‌های ایران از برجام در فاصله دوساله اجرای آن تا خروج دولت ترامپ از این توافق و همچنین سایر اقدامات و تلاش‌های دولت و وزارت امور خارجه در مقابله با هرگونه نقض برجام و از همه مهمتر به شکست کشاندن سیاست فشار حداکثری در دولت ترامپ بود. این مجموعه می‌باید مجموعه و البته تنها بخشی از اسنادی تلقی شود که دولت‌های یازدهم و دوازدهم در یکی از نمادین‌ترین دستاورد‌های رویکرد «گفتگو و تعامل سازنده با جهان» از خود به میراث گذاشته است. امروز که شکست مفتضحانه دولت ترامپ در زیرپا گذاشتن بدیهی‌ترین پایه‌های ثبات جهانی از توافق‌های بین‌المللی هویدا شده و دولت دوازدهم در سرانجام مسئولیت خود با خون دل خوردن و در پیش گرفتن سکوت به‌خاطر منافع بلندمدت ملت، مذاکرات احیای برجام را به آخرین مرحله موفقیت‌آمیز خود رسانده، وقت آن رسیده است که یکبار دیگر فلسفه و ایده زیربنایی رویکرد «تعامل سازنده با جهان» را به منزله قوه پیش‌برنده سیاست خارجی در هشت ساله گذشته بازخوانی کنیم. حافظه ملی ما به یاد می‌آورد که از نخستین تماس‌های ایران و غرب بویژه در دوره زمانی مجادلات مشروطیت، جامعه ایرانی، روشنفکران و سیاستمداران در برابر سه راه، بنابر زیست و متن سیاسی و اجتماعی و فرهنگی خود، به سمت یکی متمایل شده‌اند.

در یک وجه، عده‌ای گمان می‌کردند که ایران در برخورد با قدرت فائقه فناوری و اقتصادی و نظامی غرب، یارای حریف شدن در برابر آن را نداشته و به منظور حفاظت از هویت، موجودیت و ارزش‌های خود نباید راهی جز انزواطلبی و کناره‌گیری از همه مظاهر غرب بجوید. در ضلع دوم آن‌هایی قرار می‌گرفتند که به این سیطره علمی و نظامی اعتراف می‌کردند، اما راز بقا و توسعه ایران را در ادغام شدن مطلق و هضم هویت ملی در منظومه فکری- فلسفی غرب جست‌و‌جو می‌کردند. -این نظریه از زمان شروع دولت مدرن در ایران به فلسفه قدرت تبدیل و تا انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ادامه داشت. - گروه سوم را -بویژه بعد از پدیدار شدن جنبش‌های مارکسیستی در سده نوزدهم میلادی در اروپا و سپس انتشار جهانی آن بعد از وقوع انقلاب اکتبر روسیه در دومین دهه آغازین قرن بیستم- کسانی تشکیل می‌دادند که اکسیر حفظ هویت و چیرگی بر غرب سرمایه‌دارانه را در قالب ایجاد نظام‌های سوسیالیستی و مبارزه‌ای بی‌وقفه برای نابودی نظام غربی می‌دیدند.

این سه رویکرد نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در سراسر جهان نیز الگو‌ها و مصداق‌های خود را تا انتهای قرن بیستم ناامیدانه پیدا و تکرار کرده بود. در میانه این کشاکش، انقلاب اسلامی و امام راحل در پیشاهنگ آن، روزنه چهارمی را باز کرد که پیش از آن مغفول مانده بود. راه چهارم ترکیب شگفت‌آوری از چنگ انداختن به هویت ملی و دینی، اما گشوده به روی جلوه‌های ممتاز تمدن علمی غرب بود. امام خمینی (ره) این عقیده را که بهره‌مندی و اخذ دستاورد‌های غربی مستلزم خودباختگی است مردود دانستند.

راه چهارم انقلاب اسلامی با تکیه‌ای کم‌نظیر بر خودباوری و پرهیز از خودکم‌بینی در برابر قدرت‌های بزرگ غرب و شرق، نخستین گام بلند در جای‌یابی ایران در سلسله مراتب جهانی همزمان با بهره‌مندی از تمامی مزایایی بود که نظام مالی و حقوقی بین‌المللی تدارک می‌دید. در چهار دهه اخیر سه راه شکست خورده پیشین البته به حیات خود هرچند کم رمق ادامه داده و به دامنه‌ای متنوع از افراط و تفریط‌ها نیز به زیان مردم و منافع ملی کشیده شد.

دولت یازدهم با الهام و ارجاع به‌همان اصول ناب خودباوری و با درس آموزی از شرایط بدیع بین‌المللی که در دولت قبل به‌دلیل شناخت معیوب از جهت‌گیری واقعی انقلاب از یک طرف و عدم آشنایی با زیر و بم پیچیدگی‌های زندگی به‌هم وابسته میان ملت‌ها از طرف دیگر، به انزوای ایران از جهان بیرونی و بی‌بهره کردن ملت ایران از آنچه سزاوار آن هستند انجامیده بود، تصمیم گرفت که شعار و مشی عمل خود را به همان ریلی بازگرداند که عالی‌ترین ارزش‌های انقلاب چه در زمان حیات امام راحل و چه ذیل چهارچوب‌های نظری رهبر معظم انقلاب منعکس‌کننده آن بوده است.

با نگاهی به جدال‌های نظری و تجربیات ۴۰ سال گذشته، به‌نظر می‌رسد که اگر بخواهیم کشوری تأثیرگذار در جهان باشیم و براحتی مورد حمله و تحریم قرار نگیریم و فشار برای انزوای ایران ناکام بماند، باید رویکرد چهارم را اتخاذ کنیم که در آن تعامل مناسب با جهان همراستا با افزایش توان ملی پیش رود. تجربه مطالعاتی ما نشان داده هیچ کشوری نتوانسته در دهه اخیر به توسعه مناسبی دست یابد مگر آنکه به اقتصاد جهانی دسترسی داشته و ساختار‌های حکمرانی بویژه اقتصاد داخلی را برای بهره‌مندی از مزایای اقتصادی جهانی تنظیم کرده باشد. البته الزام آنچه راه چهارم را در نتیجه آن به ملتی سرزنده و شاداب و همراه با رفاه و موفقیت تبدیل می‌کند، حضور در اقتصاد جهانی، توأم با دموکراسی و ایجاد زمینه خلاقیت و نوآوری و ساختن اقتصادی قوی در داخل است.

دولت‌های یازدهم و دوازدهم چنین تلاشی داشتند و امروز در پایان دولت می‌توان به قضاوت نشست که چقدر ناکام یا کامیاب بوده‌اند. در این قضاوت نمی‌توان از یاد برد که در این مسیر پرتلاش، تصادف تاریخی با ۴ سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ که حتی در جامعه امریکا نیز گاه او، آثار عملی و دیدگاهایش را با هیتلر و ویرانگری‌های او علیه دموکراسی و توسعه در قلب اروپا به قیاس می‌کشند، توان و تمرکز شایان توجهی از دولت و سیاست‌های توسعه‌ای دولت گرفت. اما این مکث کوتاه، ولی مخرب نمی‌تواند و نباید خدشه‌ای به اعتبار و اصالت راه چهارم به منزله تنها راه پیش روی ما برای دستیابی به آینده بهتر، مستقل و شکوفا وارد کند.

دولت‌های یازدهم و دوازدهم با‌وجود این پدیده ویرانگر در عرصه بین‌الملل، در مسیر احیای راه چهارم قدم گذاشتند که همبسته رفاه اجتماعی و آزادی داخلی و اقتصاد مقاوم همراه با تعامل با جهان است. البته این رویکرد نه منحصر به دولت‌های یازدهم و دوازدهم است و نه امروز با جابه‌جایی دولت‌ها باید مهر پایانی بر آن نهاد. بین جامعه‌ای خودتداوم دهنده و پیش رونده تفاوت است. این همان راه انقلابی است که چهار دهه پیش آغاز کردیم و اکنون تداوم آن هم می‌تواند هویت و استقلال ملی را حفظ کند و هم روند توسعه کشور و راه اجتماعی را تداوم بخشد.
*دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت

روزنامه شرق

۲ راه پیش‌روی رئیسی/احمد غلامی

رئیسی سیاست انتخاباتی یا سازماندهی جامعه از طریق انتخابات را در دستور کار قرار داده است. با اینکه انتخابات سیزدهم بیش از هر انتخابات دیگری مورد انتقاد روشنفکران مستقل، اصلاح‌طلبان و برخی اصولگرایان بوده است و آمار‌های رسمی دلالت بر مشارکت کمتر از دوره‌های پیشین دارد، اما گویا اراده‌ای در رئیس‌جمهور منتخب وجود دارد تا با همین رأی ۱۷‌میلیونی، نهاد انتخابات را جدی بگیرد. شاید رئیسی پی برده است آمار‌ها فراموش می‌شوند و عملکردهاست که باقی می‌ماند. مهم‌تر از همه اینکه در هر صورت او برگزیده آرایی است که به او داده‌اند. مهم نیست در یک مسابقه با یک گل پیروز میدان باشی یا دو گل، مهم این است که بتوان با اتکا به همین رأی، آحاد مردم را اقناع کرد.

هر‌کس دیگری هم بود، به فراست درمی‌یافت بالاخره هرچه باشد منتخب مردم است. نباید نادیده انگاشت اقلیتی از مردم هم می‌توانند چهره یک سیاست‌مدار را در عرصه عمومی تغییر بدهند. این دیگر قدرت مردم است. حتی اگر اقلیتی از آنان باشند، باز موجب فاصله‌گذاری بین انتصاب و انتخاب خواهند شد. هر انتخابی از سوی اقلیتی هم مسئولیت‌آفرین است. رئیسی سودای آن را دارد که این اقلیت را به اکثریتی درخور توجه تبدیل کند. اگر برخی رؤسای جمهور پیشین با اکثریتی روی کار آمده‌اند و با حامیان حداقلی میدان را خالی کرده‌اند، چرا رئیسی نتواند این مسیر را برعکس بپیماید. جلسات پی‌در‌پی او از جمله با اقتصاددانانی از طیف‌های متفاوت، ظاهرا این‌گونه نشان می‌دهد که او چنین سودایی در سر دارد؛ سودایی که مخالفان بسیاری دارد.

در هر صورت رئیسی ناگزیر است اثبات کند منتخب مردم است، غیر از این بود که پا به میدان نمی‌گذاشت. آنچه او را واداشت تا از جایگاه مهمش در قوه قضائیه کنار بکشد، بیش از هر چیز همین نفس انتخاب بود؛ انتخاب از سوی مردم، گیرم بسیاری از مردم همان‌هایی باشند که پیش از این هم به او رأی داده بودند. با نگاهی به نامزد‌های انتخاباتی گذشته، به‌روشنی درخواهیم یافت که معجزه انتخاب از سوی مردم، سودایی غیر قابل انکار برای هر چهره سیاسی است. در ۱۳ دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، بسیاری پا به انتخابات گذاشته‌اند که هیچ شانسی برایشان متصور نبوده است، اما آنان آمده‌اند به امید معجزه‌ای و رسیدن به پیروزی با رأی مردم.

بسیاری از این نامزد‌ها در پست‌های مهم و حساسی بوده‌اند، اما سودای رسیدن به قدرت از طریق مردم، آنان را بار‌ها و بار‌ها به عرصه انتخابات کشانده است. سرآمد ناکامان این راه محسن رضایی است. مگر علی لاریجانی آگاه نبود رأی چندانی نزد مردم ندارد، اما او با همه محافظه‌کاری‌اش وقتی دریافت در این بزنگاه مردم به او اقبال نشان خواهند داد، وسوسه به‌قدرت‌رسیدن از سوی مردم، او را هم به عرصه انتخابات کشاند. این وسوسه، قالیباف را هم رها نکرد و تا پایان روز ثبت‌نام انتظار می‌رفت او وارد عرصه انتخابات شود. مردم اساس سیاست‌اند. نمی‌شود آنان را نادیده گرفت. مردم‌اند که یکباره همه چیز را دگرگون می‌کنند.

زمانی که سیدمحمد خاتمی پا به عرصه انتخابات گذاشت، هیچ‌کس حتی خودش و حامیانش، باوری به پیروزی‌اش نداشتند. مردم خاتمی را ساختند. همین‌طور زمانی که میرحسین موسوی پا به انتخابات گذاشت، کسی باوری به پیروزی او نداشت، اما میرحسین برای خود مردمی ساخت. این دوگانه مردم‌سازی و رئیس‌جمهورسازی در طول انتخابات تا پیش از رئیسی وجود داشته است. یا مردم رئیس‌جمهور خود را ساخته‌اند و به کرسی نشانده‌اند یا نامزدی، مردمی ساخته است و در موقعیت پیروزی قرار گرفته است.

اینک رئیسی درصدد است راه سومی را طی کند؛ او می‌خواهد به سوی مردمی حداکثری گام بردارد. آیا حامیان او خواهند گذاشت چنین اتفاقی رخ بدهد؟ آنچه از عملکرد رئیسی دیده می‌شود، این است که او برای اینکه به سوی مردم حداکثری گام بردارد شتاب دارد، اما حامیانش در تلاش‌اند به او هشدار دهند که خاستگاهش را فراموش نکند. آیا ایجاد محدودیت‌های اجتماعی که این روز‌ها به وجود آمده، برحسب تصادف است یا هشداری است به رئیسی که نمی‌تواند پا جای رؤسای جمهور پیشین بگذارد. برخی اصولگرایان بیش از هر چیز طالب رئیس‌جمهوری حداقلی‌اند تا همواره مستظهر به قدرت و حمایت آنان باشد؛ همان مشکلی که احمدی‌نژاد به‌نوعی با آن روبه‌رو شد و دست آخر نه‌تن‌ها از مدار اصولگرایان خارج شد، بلکه از منظومه نظام هم به بیرون پرتاب شد.

با این تجربه تاریخی، رئیسی راه دشواری را پیش‌رو دارد. او باید حمایت حداکثری مردم یا اقناع آنان را به دست آورد تا با قدم‌های محکم‌تری اهدافش را دنبال کند. اگر رؤسای جمهور پیش از این یک مرحله رویارویی با اصولگرایان را تجربه کرده‌اند، رئیسی در دو مرحله با اصولگرایان روبه‌رو خواهد شد؛ ابتدا پیش به سوی مردمِ حداکثری و بعد پیش به سوی چهره‌هایی سیاسی که هرگز در میان اصولگرایان جایی نداشته‌اند و حتی مورد خشم و غضب آنان بوده‌اند. اگر رئیسی نشست و برخاست با چهره‌های سیاسی دگراندیش را هم نادیده بگیرد و از مواضع کنونی‌اش عقب‌نشینی کند، نمی‌تواند از حرکت به سوی مردمِ حداکثری دست بردارد.
 

اخبار ویژه شنبه ۲۶ تیر


روزنامه کیهان

حامی حقوق ملت ایران یا وکیل مدافع آمریکای عهدشکن؟!

تبرئه آمریکای عهدشکن و انداختن توپ در زمین ایران، ظاهرا به یک ماموریت مشترک در میان مدعیان اعتدال و اصلاحات تبدیل شده است. در حالی که آمریکا طرف ناقض برجام است و نمی‌پذیرد که تحریم‌های پسابرجامی را لغو کند و درباره عدم تکرار عهدشکنی تضمین بدهد، آقای روحانی روز چهارشنبه گذشته مدعی شد اگر مصوبه مجلس نبود، توافق با آمریکا به دست آمده بود، اما فرصت احیای برجام را از دولت گرفتند (!) این سخنان بلافاصله به تیتر مشترک رسانه‌های بیگانه تبدیل شد.

دو روز پس از این سخنان، حسین مرعشی سخنگوی کارگزاران مدعی شده که مسئله در اختیار ایران است و این ایران است که باید تکلیفش را روشن کند(!) او در گفتگو با خبرآنلاین اظهار داشت: مسئله اصلی غرب، مسئله برجام است، چون اولویت غرب، امنیت اروپا است از نظر غربی‌ها امنیت اروپا به برجام گره خورده است هیچ اولویتی برای غرب مهم‌تر از احیای برجام نیست، اولویت دوم اروپایی‌ها این است که آن‌ها علاقه‌مندند ایران بیش از اندازه به چین وابسته و نزدیک نشود. به بیانی دیگر اروپایی‌ها تمایل دارند با ایران به عنوان کشور پرجمعیت منطقه و دارای منابع انرژی همکاری کنند.

او می‌افزاید: در واقع تکلیف غرب روشن است از این‌رو ایران باید تصمیم بگیرد. ایران می‌تواند آن توافق‌هایی که در زمان روحانی و در وین انجام شده و آماده تایید نهایی است را قبول کند. می‌تواند با یک‌سری گفت‌وگوها، اصلاحات جزئی را دنبال کند. یا می‌تواند سخت بگیرد و روی قانونی که چندان کارشناسی هم نبوده و توسط مجلس یازدهم تصویب شده بایستد. ممکن است ماه‌ها و یا حتی سال‌ها طول بکشد تا دوباره توافق جدیدی شکل بگیرد. مسئله ایران و غرب در اختیار ایران است اگر ایران بخواهد با دنیا کار کند در حال حاضر شرایط برای همکاری فراهم است. در عین حال اگر ایران تصمیم دیگری داشته باشد طبیعتا آقای رئیس‌جمهور منتخب باید مسئولیت‌های آن را بپذیرند.

وی گفت: به هر حال دولت آقای روحانی نتوانست موافقت آن کمیته تطبیق که از سوی رهبری تعیین شده باشند را جلب کند و از آن عبور کند بنابراین از دولت آقای روحانی گذشت. اینکه می‌گوییم از دولت آقای روحانی گذشت بدین معنا که شش ماه از سال ۱۴۰۰ را از دست دادیم و نتوانستیم نفت بفروشیم، ارز مورد نیاز برای کالا‌های اساسی‌مان را تامین کنیم، نتوانستیم نیاز‌های بودجه‌ای را تامین کنیم و این به معنای فشار بیشتر به مردم و اقتصاد کشور بود. مرعشی گفت: همان‌طور که گفتم شرایط آماده است دولت می‌تواند بر پایه گفتگو‌هایی که در دولت روحانی انجام شده است با اصلاحات جزئی جلو ببرد و یا می‌تواند در این‌باره سخت‌گیری کند.

اظهارات مرعشی در حالی است که اولا اروپا به مدت ۳ سال به عنوان طفیلی آمریکا رفتار کرد و جز زمان‌سوزی و فریب دولت روحانی، هیچ کار دیگری انجام نداد. حتی وعده‌های SPV و اینستکس نیز هیچ‌کدام عملی نشد. ثانیا در این شرایط، هیچ ربطی به اروپا ندارد که ایران روابطش با چین و روسیه یا سایر کشور‌ها را به چه میزان توسعه می‌دهد؟ از آقای مرعشی بعید است یک‌جا ادعا کند «باید با دنیا کار کنیم» و جای دیگر به اروپا حق بدهد که با وجود عهدشکنی و نقض، نسبت به توسعه همکاری در ایران با سایر کشور‌ها نیز نگران باشد! جالب اینکه اروپا برخلاف ادعای سخنگوی کارگزاران، تامین منابع انرژی (نفت و گاز) از ایران را به چه رقم رسانده است.

ثانیاً مرعشی ادعا می‌کند توافق در این حاصل شده و دولت جدید باید آن را به پایان برساند. اما نمی‌گوید این چه توافقی است که در آن نه تحریم‌های اصلی (۱۵۰۰ تحریم پسابرجامی) لغو می‌شود، نه راستی‌آزمایی توسط ایران را می‌پذیرد و نه تضمینی ارائه می‌شود که فرصت‌سوزی چند سال اخیر آمریکا و نقض پیمان و عدم انجام تعهدات، دوباره تکرار نشود؟! اگر چنین توافقی معتبر بود، قطعاً افتخارش (!) به خود دولت آقای روحانی می‌رسید و این در حالی است که آمریکایی‌ها نه تنها حداقل حقوق ایران را به رسمیت نشناخته‌اند، بلکه از برجام به عنوان «توافق سابق» که باید (در زمینه تعهدات رو به پایان ایران) تمدید گردد و کاهش توانمندی‌های دفاعی و منطقه‌ای ایران هم به آن اضافه شود، یاد می‌کنند. با این وصف جا دارد مراجع قضایی و امنیتی بررسی کنند که چرا سخنگوی یک حزب وطنی، زیاده‌خواهی‌های آمریکای غدار و عهدشکن را بزک می‌کند؟

ثالثاً توافق، نوشته روی کاغذ است. این مهم نیست که ممکن است چند سال دیگر طول بکشد تا یک توافق جدید حاصل شود. آنچه مهم است، این است که توافق موجود چگونه توافقی بود که انجام تعهدات ایران را نقداً در همان دو ماه اول تضمین کرد، اما ناتوان از مطالبه حقوق ایران بود و به راحتی زیرپا گذاشته شد. این چه توافقی است که با ادعای لغو تحریم‌ها، امتیازات واگذار شده را توجیه کرد، اما به دو برابر شدن تحریم‌ها ختم شد؟!

نکته چهارم، درباره مصوبه مجلس و کمیته تطبیق است. این کمیته ناظر به تأمین حداقل حقوق ایران در برجام است. مصوبه مجلس ۲ سال پس از خروج کامل آمریکا در برجام و به عنوان اهرم فشار ایران تصویب شد و همین بود که آمریکا را مجبور کرد پای میز مذاکره برگردد و گرنه غرب باور کرده بود که دولت روحانی همچنان منفعلانه نقض برجام را شماتت می‌کند. درست در همین دوره مهم فروش نفت کاهش پیدا کرده است. مصوبه مجلس به خاطر، اما و اگر‌های دولت روحانی، ۵ ماه معطل ماند و نهایتاً زیر نظر شورای عالی امنیت ملی به تصویب رسید؛ بنابراین لاف «کارشناسی نبودن» هم که آقای مرعشی ادعا می‌کند با عنایت به نظارت و جرح و تعدیل طرح مجلس در شورای عالی امنیت ملی فاقد وجاهت است.

مطابق آنچه گفته شد طرف ایرانی به مدت ۳ سال (بلکه از آغاز اجرای ناقص برجام) تا می‌توانسته کوتاه آمده و در همین دوره خسارت‌های دوگانه اقتصادی- هسته‌ای را متحمل شده است؛ بنابراین اکنون توپ در زمین آمریکاست که به حداقل تعهدات خود عمل کند وگرنه در دوره دولت جدید ایران خواهد دید که ورق برگشته و کشورمان برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها معطل وعده‌های دروغین آمریکا نخواهد ماند. اکنون سؤال جدی در میان کارشناسان و مردم این است که چرا پیش از برجام، وضعیت اقتصادی به مراتب بهتری داشتیم؟
 

رئیس ام‌آی‌۵: روسیه، چین و ایران در انگلیس جاسوسی می‌کنند

رئیس‌سازمان اطلاعات داخلی انگلیس (MI۵) نسبت به خطر جاسوسان روسی، چینی، و ایرانی هشدار داد. به گزارش صدای آمریکا، کن مک‌کالوم، مدیرکل سازمان «ام‌آی۵»، با اشاره به اینکه جاسوسان خارجی به دنبال سرقت فناوری، و اختلاف‌افکنی، و حمله به زیرساخت‌ها هستند، به شهروندان انگلیس هشدار داد تهدید مأموران روسیه، چین، و ایران را جدی بگیرند.

به گزارش رویترز، پس از حملات یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱، مقابله با تروریسم به مهم‌ترین اولویت سازمان‌های اطلاعاتی غربی تبدیل شد و آن‌ها بخش عمده‌ای از توجه خود را به تهدید‌های شبه‌نظامیان داخلی و خارجی معطوف کردند. اما حالا با زیاده‌خواهی روسیه پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی سابق، ظهور چین، و فعالیت‌های جاسوسی جسورانه ایران، سازمان‌های اطلاعات کشور‌های غربی را وادار به بازگشت به روش‌های گذشته برای مقابله دائمی با جاسوسان کرده است.
به گفته کن مک‌کالوم، نیرو‌های اطلاعاتی بریتانیا بیش از ۱۰ هزار مورد از تماس‌های مخفیانه و با اهداف خرابکارانه جاسوسان خارجی با شهروندان عادی را شناسایی کرده‌اند. به گفته او «برخی عوامل دشمن آماده‌اند برای ارتکاب به قتل به بریتانیا بیایند.»

او در بخش‌های دیگری از سخنان خود در مقر «ام‌آی۵» گفت: «بریتانیا باید به مرور همان آگاهی و مقاومت عمومی را که در برابر تروریسم ایجاد شده بود، برای مقابله با تهدید دولت‌های خارجی گسترش دهد» مک‌کالوم با اشاره به اینکه بزرگ‌ترین کار همچنان مقابله با تروریسم است، در مورد خطرات ناشی از سوریه و افغانستان هشدار داد. او با این حال گفت که باید به تهدیدات بازیگران حکومتی مانند روسیه، چین، و ایران نیز توجه شود. مقامات انگلیس می‌گویند که چین و روسیه به دنبال سرقت اطلاعات حساس تجاری، مالکیت معنوی، و همچنین دخالت در سیاست داخلی، یا انتشار اطلاعات نادرست با اهدافی خاص هستند. اظهارات رئیس ام‌آی ۵ در حالی است که رژیم انگلیس بیشترین سابقه جاسوسی و مداخلات مربوط به آن در دیگر کشور‌ها را دارد.
 

برجام اگر عایدی داشت ظریف، ادعای روحانی را انکار نمی‌کرد

برجام نه تنها دستاورد پایدار اقتصادی نداشت بلکه موجب شرطی‌سازی اقتصاد، باخت در حوزه دیپلماسی اقتصادی و تشدید شکاف طبقاتی شد. این تحلیل را روزنامه وطن امروز در ششمین سالگرد اعلام توافق برجام منتشر کرده و می‌نویسد: برجام مثل یک مخدر، اقتصاد را ضعیف و بی‌جان کرد. یکی از مسائل اقتصاد ایران در طول این سال‌ها که با آن مواجه بوده، شرطی کردن تمام متغیر‌های اقتصادی بر اساس تحریم‌ها است. تحریم به نوبه خود به دلیل ایجاد محدودیت‌های اقتصادی، تجاری و مالی موجب بروز مشکلات اقتصادی می‌شود، اما اینکه دولت از اصلاحات ساختاری اقتصاد غافل شود و به حل مسائل ریشه‌ای و نهادی اقتصاد نپردازد، ربطی به تحریم ندارد و نشان از نبود عزم جدی در دولت برای توسعه اقتصادی کشور است.

از طرف دیگر آمار میزان سرمایه‌گذاری خارجی در کشور نشان می‌دهد در دوران پسابرجام و پس از رفع تحریم‌ها میزان سرمایه‌گذاری خارجی فاصله چشمگیری با میزان سرمایه‌گذاری خارجی در سال ۲۰۱۲ آن هم در اوج تحریم‌ها علیه کشور ندارد. در روز‌هایی که بیشترین فشار‌های خارجی بر کشور بود و حتی سایه تحریم‌های شورای امنیت - که دولت به برداشته شدن آن‌ها مفتخر است - بر کشور سنگینی می‌کرد، میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بیشتر از دوران پسابرجام بوده است. جالب اینکه دولت در ابتدای کار نوید گشایش اقتصادی به واسطه برجام را می‌داد، اما پس از آنکه در عمل هیچ کدام از وعده‌ها عملی نشد، آقای ظریف ادعا می‌کرد هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود.

به‌جاست جمله معروف رئیس‌جمهور را که حتی مشکل آب آشامیدنی را هم به مسئله مذاکرات گره زده بود، مرور کنیم. وی ۱۷ خرداد ۹۴ در مراسمی گفته بود: «اینکه می‌گوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود، بعضی‌ها چشم‌های‌شان را زیاد نچرخانند! تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط‌زیست حل شود، تا اشتغال جوانان حل شود، تا صنعت جامعه حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود، تا بانک‌های ما احیا شود...». نکته‌ای که از این سخنان رئیس‌جمهور برمی‌آید، افراط بیش از اندازه در بزرگنمایی برجام و پیوند تمام مشکلات کشور- مشکلاتی که شاید اصلا حل آن‌ها معطوف به مذاکره نباشد-به برجام است.

این روزنامه با‌اشاره به تشدید شکاف طبقاتی در دولت روحانی می‌نویسد: در همین بازه زمانی شاهد افزایش ضریب جینی و افزایش فاصله طبقاتی در کشور بودیم. آمار‌های مرکز آمار حاکی از آن است پس از برجام شاهد صعود ضریب جینی در کشور بودیم به طوری که یک سال پیش از شروع مذاکرات هسته‌ای (۹۴) ضریب جینی ۳۸/۵۱ بوده که در سال‌های ۹۵ و ۹۶ به ترتیب به ۳۹ و ۳۹/۸۱ رسید. این روند ادامه پیدا کرد و در سال ۹۷ به ۴۰/۹۳ رسید. به عبارت دیگر شاخص ضریب جینی در این فاصله ۶/۳ درصد رشد کرده است.
 

نفوذ در نهاد‌های انتصابی پیشنهاد یکی از افراطیون مجلس ششم

یک عضو فراکسیون افراطیون در مجلس ششم می‌گوید اصلاح‌طلبان باید در نهاد‌های انتصابی نفوذ کنند. جلال جلالی‌زاده عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم، درباره وضعیت اصلاح‌طلبان در روزنامه آرمان گفت: جریان اصلاحات از طیف‌های مختلفی تشکیل شده است؛ از کسانی که بسیار نزدیک به جریان اصولگرا و جناح راست هستند تا کسانی که نزدیک به جریان ملی مذهبی و نهضت آزادی‌اند. یعنی اصلاح‌طلبان میان این دو طیف قرار گرفتند پس به هر صورت این اختلاف افکار، اندیشه و دیدگاه در میان اصلاح‌طلبان پدیده‌ای سلیقه‌ای بوده و چندان در خور اهمیت نیست. اما قطعا این فراز و نشیب و نوسانات فکری و عقیدتی از لحاظ دیدگاه و موضع‌گیری در بین اصلاح‌طلبان موجب می‌شود که در برخی از موارد این اختلافات بروز کند و ما شاهد اختلاف نظر و دیدگاه در بین اصلاح‌طلبان باشیم.

من معتقدم جریان اصلاحات نیز مانند هر جریان دیگری قطعا در گذشت زمان دچار انشعاب خواهد شد. یعنی کسانی که جریان اصلاحات را به خاطر اصلاحات می‌خواهند قطعا به مسیر خود ادامه می‌دهند و کسانی که از اصلاحات به عنوان یک آبشخور و وسیله‌ای برای رسیدن به مقاصد و منافع خود استفاده می‌کنند اگر احساس کنند که اصلاحات نمی‌تواند خواسته‌های آن‌ها را محقق کند قطعا راه خود را جدا خواهند کرد. از این رو به نظر من اصلاح‌طلبان نباید هراس داشته باشند که برخی از افراد از این‌ها جدا شده و موضع‌گیری‌هایی می‌کنند که شاید برخلاف مرام و اندیشه‌های اصلاحات باشد. معتقدم که جریان اصلاحات هر چه بیشتر به فکر تصفیه شدن و خلوص بیشتر باشد به نفع خود این جریان تمام خواهد شد.

وی در ادامه می‌گوید: من معتقدم که شتر سواری دولا دولا نمی‌شود و اصلاح‌طلبان باید با مردم صادق باشند. یا رومی روم یا زنگی زنگ؛ اصلاح‌طلبان یا باید با مسئولان باشند یا با مردم و نمی‌شود مردم را در هنگام سختی و دشواری رها کنند و فقط در زمان انتخابات به فکر مردم باشند. جلالی‌زاده افزود: اولین کاری که اصلاح‌طلبان باید انجام دهند بازگشت به خویشتن و تغییر در وضعیت خودشان است. اصلاح‌طلبان تا یک تحول عمیق و پویا در خودشان انجام ندهند نمی‌توانند در جامعه تغییری انجام دهند، اصلاح‌طلبان باید صادقانه به مردم بگویند که تا کجا می‌توانند پیش بروند. آن‌ها باید به نوعی خودپردازی و تربیت افراد بپردازند که بتوانند در نهاد‌های انتصابی نیز نفوذ کنند. چون به هر صورت کل قدرت در اختیار نهاد‌های انتخابی نیست. اصلاح‌طلبان اگر بتوانند در نهاد‌های انتصابی نفوذ کنند می‌توانند زمینه را برای پیشرفت و توسعه فراهم کنند و الا اگر قرار باشد آن‌ها به انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری اکتفا کنند آن هم با محدودیت‌های شورای نگهبان این پروسه خیلی طولانی خواهد شد.

روزنامه وطن امروز

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت حجت‌الاسلام علی حکیمی

رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت حجت‌الاسلام علی حکیمی، قرآن‌پژوه و از مؤلفان دایره‌المعارف الحیات را تسلیت گفتند. متن پیام حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به این شرح است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
خاندان محترم و معزز حکیمی
درگذشت جناب حجت‌الاسلام آقای حاج‌شیخ علی آقا حکیمی- رحمه‌الله علیه- را به خانواده مکرم و نیز به اخوان بزرگوار ایشان تسلیت عرض می‌کنم. آن مرحوم همه عمر را با آزادگی و سلامت نفس و پرهیزکاری گذرانید و امید است اکنون در پناه رحمت و رضوان الهی قرار گرفته است؛ ان‌شاءالله.
سیدعلی خامنه‌ای
۲۳/۴/۱۴۰۰
 

حضور سرزده رئیس‌جمهور منتخب در آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره)

رئیس‌جمهور منتخب پیش از ظهر دیروز با حضور سرزده در آسایشگاه جانبازان امام خمینی (ره)، ضمن عیادت از جانبازان قطع نخاع، با آنان دیدار و گفتگو کرد. در این دیدار صمیمی حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی با تاکید بر اینکه جانبازان در میدان جهاد و ایثار به ایفای نقش اساسی پرداخته و با جانبازی خود مدال افتخار و نمره قبولی گرفته‌اند، اظهار داشت: در دولت سیزدهم رسیدگی به امور ایثارگران، جانبازان و خانواده عزیز ایشان را به طور ویژه در دستور کار خواهیم داشت. رئیسی خدمت به جانبازان را وظیفه همه مدیران و مسؤولان کشور دانست و بر پیگیری مشکلات مطرح‌شده از سوی جانبازان از ابتدای شروع به کار دولت جدید تاکید کرد. رئیس‌جمهور منتخب در گفتگو با کادر درمانی این آسایشگاه نیز، کار ایشان را سخت، مهم و اثرگذار توصیف کرد و افزود: شما به بهترین خلق خدا خدمت می‌کنید و این تلاش‌ها نزد خدا اجر و ثواب بالایی دارد.
 

جلیلی در واکنش به اظهارات روحانی: آقای روحانی! مگر برجام را برای ۲ سال نوشته بودید؟

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار جمعی از اصحاب رسانه با اشاره به اظهارات روز چهارشنبه رئیس‌جمهور مبنی بر اینکه برجام در سال‌های نخست پس از توافق، اثرگذار بوده و ترامپ آن را بهم زده است، گفت: سوال اول این است که مگر برجام برای ۲ سال نوشته شده بود؟ اگر کشور را برای ۲ سال می‌خواستید اداره کنید، پس درازمدت چه می‌شود؟ سعید جلیلی در ادامه اظهار داشت: گفتن این سخن که برجام ۲ سال خوب بود، اما بعداً مشکل پیدا کرد مثل این است که کسی بخواهد ازدواج کند و همه به او بگویند با این فرد که ویژگی‌های منفی دارد ازدواج نکن، و بعد که هشدار‌های آنان محقق شد، بگوید ۲ سال اول خیلی زندگی خوبی داشتیم، اما بعدا همه چیز خراب شد. باید به او گفت مگر شما برای ۲ سال ازدواج کرده بودید؟ جلیلی ادامه داد: آقای روحانی بگوید در همان ۲ سالی که ایشان می‌گوید برجام خوب بوده، کدام بانک مرکزی کشور‌های اروپایی با ما کار کرد؟ آقای روحانی توضیح دهند کل سرمایه‌گذاری در آن ۲ سال چقدر بوده است؟

وی افزود: کل سرمایه‌گذاری در کشور در سال‌های مدنظر آقای روحانی، بسیار کمتر از سال‌های ۹۰ تا ۹۲ بوده که اوج تحریم‌ها را تجربه کرده‌ایم. جلیلی در ادامه با اشاره به گزارش وزیر امور خارجه به مجلس درباره برجام گفت: نکاتی مطرح شده که دقیق نیست، لذا مفصل به آن پاسخ داده خواهد شد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خطاب به رئیس‌جمهور گفت: شما که می‌گویید دیوانه‌ای آمد همه چیز را بهم زده مگر سال ۹۶ که گفتید به من رأی دهید تا بقیه تحریم‌ها را هم رفع کنم، همان دیوانه سر کار نبود؟ جلیلی خاطرنشان کرد: ایام انتخابات گفتم، چون مسؤول وضع موجود آقای روحانی است، ایشان بیاید بحث کنیم تا جواب خیلی از موضوعات روشن شود.
 

چین: آمریکا سریع‌تر درباره رفع همه تحریم‌های ایران تصمیم‌گیری کند

سخنگوی وزارت خارجه چین ضمن تاکید بر اهمیت برجام، از دولت آمریکا خواست به سرعت درباره رفع همه تحریم‌ها علیه ایران و طرف‌های سوم به منظور احیای این توافق تصمیم‌گیری کند. «ژائو لی‌جیان» در نشست خبری روز پنجشنبه درباره برجام اظهار داشت: ۱۴ ژوئیه (۲۴ تیر) ششمین سالگرد توافق برجام درباره برنامه هسته‌ای ایران بود. برجام نتیجه ۱۳ سال مذاکره دقیق، خروجی مهم دیپلماسی چندجانبه است که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل مورد تایید قرار گرفت.
 
دیپلمات چینی در ادامه تاکید کرد: تلاش‌های مشترک برای حفاظت و اجرای برجام در راستای منافع مشترک جامعه جهانی است. چین همیشه معتقد است اجرای کامل و موثر توافق تنها راه موثر برای حل مساله هسته‌ای ایران است و از این واقعیت که آمریکا به دنبال بازگشت به برجام است، استقبال می‌کند.
وی افزود: در این بین، طرف آمریکایی باید با انجام اقدامات مشخص برای جلب دوباره اعتماد جهانی، صداقت خود را نشان دهد.
او در ادامه با اشاره به گفتگو‌های برجامی وین بیان داشت: مذاکرات بر سر از سرگیری تعهد به توافق، وارد مرحله نهایی شده است. همه طرف‌ها اراده سیاسی خود را برای رسیدن به توافق نشان داده‌اند، اما همچنان برخی اختلافات وجود دارد که باید برطرف شود. آمریکا باید تصمیم فوری خود درباره برداشتن همه تحریم‌های یکجانبه و غیرقانونی علیه ایران و طرف‌های سوم را اتخاذ کند. ایران هم باید تعهدات خود را به طور کامل از سر بگیرد.

روزنامه خراسان

تحقیقات دانشگاه کمبریج نشان داد: ایران پنجمین قدرت بیت کوینی جهان

بر اساس تحقیقات دانشگاه کمبریج، ایران در جایگاه پنجم تولید بیت کوین از نظر شاخص «هارش ریت» قرار دارد، چین، آمریکا، قزاقستان و روسیه هم در جایگاه‌های بعدی قرار دارند. به گزارش فارس، به نقل از رویترز، تحقیقات دانشگاه کمبریج نشان می‌دهد قدرت تولید بیت کوین چین در جهان بسیار افت کرده و حتی از افت اخیری که تحت نفوذ مسئولان این کشور در استخراج بیت کوین صورت گرفت، پایین‌تر آمده است. بر اساس آمار‌های دانشگاه کمبریج، سهم این کشور از قدرت رایانه‌های وصل شده به شبکه جهانی بیت کوین موسوم به «هارش ریت» در ماه آوریل به ۴۶ درصد کاهش یافته این در حالی است که این رقم در سپتامبر ۲۰۱۹ به میزان ۷۵.۵ درصد بود. در همین مدت زمان، سهم آمریکا از قدرت رایانه‌های وصل شده به شبکه جهانی از ۴ درصد به ۱۶ درصد افزایش یافته و به دومین کشور تولید کننده بیت کوین تبدیل شده است. پس از این دو کشور، قزاقستان با سهم ۸ درصد قرار دارد و روسیه و ایران هم که از تولید کنندگان عمده بیت کوین هستند در جایگاه‌های بعدی قرار دارند.
 

قالیباف در بازدید از مرکز پایش صنعت برق اعلام کرد: فاصله ۲۰ برابری برخورداری برخی افراد از یارانه انرژی

رئیس مجلس در خصوص قیمت گذاری دستوری در صنعت برق و ناترازی خانوار‌ها در دسترسی به یارانه انرژی انتقاد کرد و خواستار اصلاح روند ارائه یارانه بیشتر به خانوار‌های پرمصرف شد. به گزارش فارس، قالیباف روز گذشته از مرکز ملی شبکه راهبری شبکه برق ایران و مرکز پایش صنعت برق کشور بازدید کرد و از نزدیک در جریان مسائل مرتبط با این حوزه قرار گرفت. قالیباف پس از بازدید با اشاره به این که این روز‌ها مردم از موضوع قطعی برق ناراحت هستند و شاهد ناترازی در حوزه برق کشور هستیم، افزود: این ناترازی در همه بخش‌ها وجود دارد و اشکالاتی را ایجاد می‌کند، به عنوان مثال در موضوع بودجه، بانک‌ها و صندوق‌های بازنشستگی شاهد ناترازی هستیم و تا زمانی که این مسائل حل و فصل نشود، مشکلات وجود خواهد داشت.

قالیباف اظهار کرد: باید تصمیمات شجاعانه گرفته شود، به عنوان مثال موضوع قیمت‌گذاری یکی از این مسائل است. همه می‌دانیم اگر قیمت‌گذاری حل نشود و دستوری بخواهیم اقدام کنیم همانند بازار نرخ ارز فرصت برای کسانی ایجاد می‌شود که دلالی می‌کنند و رانت می‌برند و حجم عظیم ثروت کشور از دست می‌رود. رئیس قوه مقننه افزود: بهای مصرف برای یک خانواده دو نفره همانند خانواده چند نفره محاسبه می‌شود، چرا باید یک مدل برخورد شود؛ یارانه‌ای که در بخش انرژی داده می‌شود یک به ۲۰ یا یک به ۲۳ برابر است در حالی که برخی افراد بیش از اندازه مصرف دارند، بنابراین با چنین شرایطی نمی‌توان از مردم توقع داشت و به ناترازی‌ها پایان داد.
 

مدیر عامل بیمه ایران معین در پاسخ به خراسان مطرح کرد: رشد ۳۳ درصدی پرتفوی بیمه‌ای با وجود کرونا

بردبار- مدیر عامل بیمه ایران معین که به صورت تخصصی در مناطق آزاد و همچنین در برخی حوزه‌ها مثل درمان به صورت عمومی فعال است، گفت: با وجود کرونا میزان سود خالص این شرکت از رقم ۲۸۰ میلیارد تومان درسال ۹۸ به رقم ۳۷۱ میلیارد تومان در سال ۹۹ رسیده است که نشان از رشدی ۳۳ درصدی دارد. «محمدی»، در نشستی خبری به صورت آنلاین با اشاره به این که بیشترین تاثیر کرونا در پرتفوی درمان بوده است و این شرکت به صورت تخصصی در مناطق آزاد فعالیت دارد، گفت: مقاومت در برابر کرونا در حالی است که سهم درمان در کل پرتفوی بیمه ایران معین ۲۴ درصد است که رقمی نزدیک به سهم کل صنعت بیمه (معادل ۲۸ درصد) است.

روزنامه ایران

محرم اجازه نمی‌دهیم یک هیأت هم تعطیل شود

خبر اول اینکه، حجت‌الاسلام محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در سیزدهمین همایش مدیران هیأت‌های محوری و برگزیده کشور گفت: ما فقط برای لذت بردن به دنبال روضه نیستیم بلکه توفیق مسئولیت در این آستان را داریم و باید برای اینکه پرچم برافراشته بماند هر کاری را انجام دهیم. به گزارش فارس، وی از پاداش تعظیم شعائر دینی یاد و اضافه کرد: محرم و صفر اسلام را زنده نگه داشته است و تعظیم شعائر حسینی تعظیم شعائر‌الله است و هیچگاه همانند محرم نمی‌توان شعائر دینی را تعظیم کرد.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی با تأکید بر اینکه ما به دنبال رفع تکلیف نیستیم بلکه به دنبال انجام تکلیف خود به درستی و با روحیه مسئولیت‌پذیری هستیم، عنوان کرد: سال گذشته شاید تعدادی از هیأت‌ها تعطیل شد، اما امسال اجازه نمی‌دهیم یک هیأت هم تعطیل شود و هر کاری می‌کنیم تا بستر برگزاری هیأت با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی فراهم شود. وی ادامه داد: سیدالشهدا(ع) معدن حکمت است و ما هم منفعل نمی‌شویم و قانونمند هستیم، اما از تعظیم شعائر دینی کوتاه نمی‌آییم، امسال شرایط خاصی است و همه چیز گردن هیأتی‌هاست و ما نمی‌توانیم بهانه‌ای برای کم‌کاری داشته باشیم.

قمی با بیان اینکه امسال ایران را سیاهپوش می‌کنیم، اظهار کرد: شهرداری و نهاد‌های حاکمیتی و همه باید برای سیدالشهدا بسیج شوند و هرچه بگویند مراعات می‌کنیم، اما تعظیم شعائر را کمرنگ نمی‌کنیم، اگر اجازه دهند دسته عزا برپا می‌کنیم و در خیابان به سوگواری می‌پردازیم. وی با تأکید بر اینکه بلندگو‌های مساجد، مدارس، دستگاه‌ها و سراسر کشور باید بلندگوی عزای حسینی شود، عنوان کرد: امام حسینی‌ها اگر حرف می‌زنند پای حرفشان می‌ایستند و در مسیر حسین(ع) از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند.
 

علم‌الهدی: مجلس شر برجام را کَند

دست آخر اینکه، امام جمعه مشهد گفت: ما از مجلس شورای اسلامی تشکر می‌کنیم که با قانون مصوب خود، شر برجام را کند و ان‌شاءالله که نمایندگان مجلس پای این قانون بایستند و موضع مسئولان دولت آینده در قبال برجام نیز باید عیناً مطابق این قانون مجلس و آموزه‌های پیامبرگونه رهبری باشد. به گزارش ایسنا، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در خطبه‌های عبادی-سیاسی نماز جمعه مشهد در حرم مطهر رضوی (ع) با بیان اینکه برجام عامل بدبختی ما در چند سال گذشته بود، افزود: البته این بدین معنا نیست که عزیزان مسئول ما در این دولت خیانت کرده‌اند، این عزیزان خدمت کردند و اجازه رهبری را داشتند. مسئولان ما دو محاسبه کردند و بر این اساس گفتند اگر تحریم‌ها برداشته شود، مشکلات حل خواهد شد و دوم گفتند اگر ما از فناوری هسته‌ای دست برداریم، مشکل امریکا با ما حل می‌شود و با این دو محاسبه غلط به میدان آمدند. مسئولان قصد خیانت نداشتند و می‌خواستند خدمت کنند و خدمت را در این دو جهت دیدند. وی تأکید کرد: رفتار امریکا در قبال برجام جنایتی از امریکا و غرب بود مانند همان جنایات آدم‌کشی در مسجد گوهرشاد و ایرانی‌کشی در کنار کعبه. مسئولان ما با قصد خدمت اقدام به مذاکره کردند و رهبری نیز عملیات آنان را تأیید کردند و این افراد مورد تأیید رهبری بودند. فقط دو اشتباه از مسئولان ما سر زد.

در همین ارتباط مجتبی ذوالنوری، نماینده اصولگرای قم در مجلس هم با بیان اینکه برجام توافق خوبی نبوده و ترمز ما بوده است، درباره رویکرد دولت آینده به توافق هسته‌ای گفته است: قطعاً دولت آینده نمی‌گوید، چون برجام ناموفق بوده من برجام را رها خواهم کرد. قطعاً نه سیاست نظام جمهوری اسلامی این است و نه دولت جدید این سیاست را خواهد داشت، بلکه دولت جدید اتفاقاً مدعی ادامه برجام است. وی که پیش از این در مجلس دهم به همراه چند نفر دیگر از نمایندگان متن برجام را در صحن علنی آتش زده، به میزان گفته: پیش‌بینی بنده این نیست که دولت سیزدهم مطلقاً زیر میز برجام بزند، دولت سیزدهم بسیار قوی‌تر از دولت گذشته در استیفای حق ملت عمل خواهد کرد. از سوی دیگر هم اگر طرف مقابل به‌دنبال حفظ برجام است باید هزینه آن را پرداخت کند تا مشکلات اقتصادی مردم ما برطرف شود.

روزنامه شرق

خروج نیرو‌های آمریکایی از عراق

دو مقام بلندپایه عراقی خبر دادند که هیئتی دولتی در عراق در‌حال انجام هماهنگی‌های لازم با سفارت آمریکا درباره تعیین موعد برگزاری دور چهارم گفتگو‌های راهبردی عراق و آمریکاست که قرار است در اواخر ماه جاری میلادی در واشنگتن برگزار شود. به گزارش العربی الجدید، این هماهنگی‌ها شامل تعیین موضوعات مورد بحث و تلاش برای رسیدن به توافقات اولیه درباره آن‌ها به‌ویژه موضوع خروج نیرو‌های رزمی آمریکایی از عراق مربوط می‌شود. در آوریل گذشته دور سوم گفتگو‌های راهبردی عراق و آمریکا که اولین آن‌ها پس از ریاست‌جمهوری جو بایدن بود، به‌صورت ویدئوکنفرانس به ریاست وزرای خارجه دو کشور برگزار شد.

در این دور از گفتگو‌ها توافق شد که نقش نیرو‌های ائتلاف کاملا حالت آموزشی و استشاری بگیرد و این نیرو‌ها هیچ‌گونه فعالیت رزمی در عراق نداشته باشند. یک مقام بلندپایه در دفتر نخست‌وزیر عراق تأکید کرد که هنوز معلوم نیست ریاست این دور از گفتگو‌ها را خود مصطفی الکاظمی بر عهده می‌گیرد یا مانند دو دوره قبل وزیر خارجه عراق به‌جای او رئیس هیئت عراقی خواهد بود و افزود که تصمیم‌گیری در‌این‌باره به مسائل سیاسی و امنیتی عراق مربوط می‌شود.

این مقام گفت که هیئتی که در حال هماهنگی با سفارت آمریکا درباره تدارکات برگزاری این نشست است شامل مقاماتی از وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی و دفتر نخست‌وزیر و فرماندهی ستاد عملیات عراق است. براساس این گزارش مصطفی الکاظمی به نیرو‌های سیاسی عراقی تعهد داده پیشرفتی بزرگ در پرونده خروج نیرو‌های آمریکایی از عراق رخ دهد. این در حالی است که روز‌های گذشته و در پی حمله هوایی جنگنده‌های آمریکایی به مواضع الحشد‌الشعبی در مرز عراق و سوریه، حملات راکتی و پهپادی علیه پایگاه‌های عراقی که نیرو‌های آمریکایی در آن حضور دارند، تشدید شده است.
 

برگزاری اولین انتخابات مجلس شورا‌ها در قطر

با فرارسیدن ماه اکتبر، قطر خود را آماده برگزاری اولین انتخابات تاریخ خود برای انتخاب اعضای مجلس شورا می‌کند. در ماه نوامبر گذشته، امیر قطر در سخنانی در افتتاحیه نشست مجلس شورای این کشور اعلام کرد که تصمیم دارد اولین انتخابات مجلس شورا را در اکتبر ۲۰۲۱ برگزار کند. او این انتخابات را گام مهمی در تقویت سنت شورایی و به‌روز‌کردن روند قانون‌گذاری با مشارکت مردم دانست. مجلس شورای قطر دستگاه قانون‌گذاری این کشور است که کار آن بررسی مسائلی است که هیئت وزیران به آن ارجاع می‌دهد و شامل لوایح قوانین و سیاست‌گذاری در مسائل سیاسی و اقتصادی و مدیریتی و تصویب بودجه می‌شود.

پیش از این خالد بن خلیفه، نخست‌وزیر قطر، تأکید کرده بود که دولت تدارکات لازم برای اجرای انتخابات را پیش گرفته است. او درباره نحوه برگزاری انتخابات مجلس شورای قطر تأکید کرد که کل کشور به ۳۰ دایره انتخاباتی تقسیم شده و حضور همه طیف‌های ملت در مجلس در نظر گرفته شده است. در نیمه ماه گذشته مجلس شورای قطر که تاکنون انتصابی بود، لایحه پیشنهادی دولت برای نظام انتخاباتی را تصویب کرد. این قانون به کارکنان دولتی اجازه نامزد‌شدن در مجلس را می‌دهد و آنان می‌توانند در کنار نمایندگی به مسئولیت اداری خود با حقوق و مزایا ادامه دهد. وزرا و مقامات دستگاه قضائی و همه کارکنان نظامی و اعضای شورای شهر اجازه نامزدی در انتخابات را ندارند.

اختیارات مجلس شورا شامل تصویب قوانین، تصویب بودجه و نظارت بر عملکرد قوه مجریه است. مجلس شورای قطر ۴۵ عضو دارد که ۳۰ عضو آن با انتخابات و ۱۵ عضو آن با نصب امیر قطر تعیین می‌شوند. نماینده مجلس باید حداقل ۲۰ سال داشته باشد و به خواندن و نوشتن زبان عربی مسلط باشد و تابعیت اصلی‌اش قطری باشد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط