![یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (پنج شنبه 11 شهریور 1400) یادداشت ها و اخبار ویژه روزنامه های داخلی (پنج شنبه 11 شهریور 1400)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/news/0c9baa1f-c334-4560-8699-58c579921572.jpg)
یادداشت روزنامههای ۱۱ شهریور
روزنامه کیهان
دوگانههای مهم در نقشه راه عقلانیت/محمد ایمانی
۱- عقلانیت یا رفتار نابخردانه، هر کدام شاخصها و علامتهایی دارد. بر اساس این شاخصهاست که میتوان ارزیابی کرد هر فرد یا مجموعه مدیریتی، چه قدر عقلانی رفتار میکند. شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف اصول کافی نقل میکند امام صادق علیه السلام به یکی از یارانش فرمود «عقل و لشکر آن، و جهل و لشکر آن را بشناسید تا راه را پیدا کنید». امام (ع) سپس برای عقل و جهل، ۷۵ لشکر برشمردند؛ از جمله: «امید یا ناامیدی، فهم یا حماقت، طمأنینه و ثبات قدم یا شتابزدگی و تذبذب، حلم یا سفاهت، صبر و شکیبایی یا جزع و بی تابی، وفا یا عهدشکنی، صدق یا کذب، امانت یا خیانت، اخلاص یا شائبه، شهامت یا کُندی و خرفتی، رازداری یا افشای راز، جهاد یا ترک آن، انصاف یا حمیت، حکمت یا هوی، وقار یا خفّت، محافظت یا سستی و تهاون، نشاط یا بی حوصلگی، الفت یا تفرقه و جدایی».
نوع موفقیتها یا ناکامیهای ما، به میزان اهتمام ما به ارکان هر یک از این دو جبهه برمیگردد. با مردم روراست نبودند، آنها که در سالیان گذشته از عقل دم زدند، اما امید به دشمن را ترویج کردند و در فراموشی عبرتها کوشیدند. دروغ گفتند آنها که احساس عجز و یأس را در پیکره جامعه تزریق کردند، بی تابی و دستپاچگی را جای حلم و ثبات قدم نشاندند، تحریف کردند و سفاهت را دوراندیشی جا زدند، همت و نشاط کار را تعطیل کردند و مردم را به سراب بیگانه حوالت دادند، جامعه را دو قطبی و درگیر مشاجرات خواستند، و پس از همه اینها، حالا که خسارت این رویکرد آشکار شده، خود را از تک و تاب نمیاندازند، بلکه حتی به خاطر قصور و تقصیرهای انباشته خود، دولت تازه تاسیس را تخطئه میکنند.
۲- رهبر انقلاب، ۲۳ اسفند ۱۳۹۷ در دیدار اعضای مجلس خبرگان، چند دوگانه مهم در مواجهه با مسائل را برشمردند که شاخصهای عقلانیت است: «نوع مواجهه افراد موثر کشور با چالشها، با حوادث، خیلی مهم است. گاهی مواجهه ما با این حوادث، مواجهه فعال است، گاهی مواجهه انفعالی و منفعل... مواجهه انفعالی این است که وقتی یک حادثه تلخی، سختی، مشکلی پیش میآید، بنا کنیم آه و ناله کردن، دائم به زبان آوردن، دائماً گفتن، مدام تکرار کردن؛ بدون اینکه تحرّکی در مقابل آن داشته باشیم... مواجهه عکس العملی این است که فرضاً وقتی در مقابل یک دشمن قرار گرفتیم، و دشمن ما را به یک میدان مواجههای میکشانَد، ما هم برویم در همان میدان، و طبق برنامه ریزی او یک حرکتی انجام بدهیم...
یک دوگانه دیگر این است: مواجهه مأیوسانه یا امیدوارانه... یک دوگانه دیگر، دوگانه ترس و دلیری است... یک دوگانه دیگر این است که حرکتی که در مقابل دشمن میخواهیم انجام بدهیم، با حزم و تدبیر باشد، یا با سهل اندیشی و سهل انگاری... یک دوگانه دیگر، نگاه به حوادث، [به صورت]تهدید و فرصت توأماً است، یکی هم نگاه یک جانبه است: یا تهدیدنگر یا فرصت نگر... یک دوگانه دیگر، شناخت واقعیتهای میدان یا نشناختن واقعیتهای میدان است؛ یعنی ما بدانیم که ما کجا هستیم، دشمن کجا هست؟ سعی دشمن همیشه این بوده و عوامل داخلی اش هم همین کار را تکرار میکنند که جایگاه خودی را ضعیف و جایگاه دشمن را قوی نشان میدهند؛ تلقین این معنا که «بیچاره شدیم، پدرمان درآمد، کاری از دستمان ساخته نیست»...
یک دوگانه دیگر، مسئله بُروز احساسات است. در حوادث گوناگون گاهی انسان احساسات را رها میکند- حالا چه احساسات مثبت، مثلاً شادی را که انسان از یک موفّقیّت خرسند میشود، شاد میشود، احساسات خودش را رها میکند، یا احساس منفی را، غم و غصّه را، ناراحتی را- این یک جور است؛ یک جور نه، کنترل احساسات، خرج کردن احساسات به قدر لازم. یکی از مواردی که واقعاً ممکن است ما ضربه بخوریم- یک وقتهایی هم یک ضربههایی از آن خوردهایم- عدم کنترل احساسات عمومی است...».
۳- امیر مومنان علی (ع) در حکمت ۷۰ نهجالبلاغه فرمود «لاتَرَی الجاهِلَ اِلاّ مُفْرِطاً اَوْمُفَرِّطاً. نادان را نمیبینی مگر در حال زیاده روی، و کوتاهی و کمکاری». آرزواندیشی و شتابزدگی بدون تدارک مقدمات از یک طرف، و کُندی و تنبلی و سستی در مسیر نیل به مطلوبها از طرف دیگر، نشانههای خاماندیشی و عدم بلوغ شخصیت است. این افراط و تفریط درهم تنیدهای، نهایت جهل را نشان میدهد ولو مرتکبان آن، خود را «جمع عقلا و اعتدالی» وانمود کنند. در همین سالهای سپری شده و عبرتآموز، برخی مدیران چنین تلقی یا تلقین کردند که بهجای تقویت ساخت درونی اقتصاد و احیای ظرفیتها و رفع موانع – که کار پرزحمت و زمانبری است- میتوانیم ظرف مدت کوتاهی دم کدخدا(!) را ببینیم و فتحالفتوح اقتصادی اتفاق بیفتد. دشمن هم که این گفتارهای خود فریبانه را رصد میکرد، به پیشبرد این عملیات فریب کمک کرد؛ با وعده دادن، مستتر کردن آرزوفروشان و چشاندن شیرینی آدامسی، برخی مدیران ما وادار به ورود در باتلاق اعتماد به غرب کرد و ضمنا با پشت هماندازی، هشت سال فرصت پیشرفت درونزای ایران را هدف گرفت. بنابر این بود که طیف بازیخورده و یا نفوذزده، افکار عمومی و نظام ایران را برای شتاب در دادن امتیاز و وارد شدن در بخشهای عمیقتر باتلاق تحت فشار قرار دهند. اما در حالی که القا میشد مثلا قیمت دلار به هزار تومان کاهش خواهد یافت، شاهد هشت برابر شدن نرخ ارز شدیم. بدتر اینکه برای جبران این غافلگیری و عادینمایی اوضاع، حاضر شدند ۱۸ میلیارد دلار ذخائر ارزی را به حراج بگذارند. اعتماد به دشمن و نقشآفرینی در نقشه او، آسیب خود را زده بود.
۴- شگرد جذابسازی توافق با شیطان بزرگ و «ضرورت تعجیل در آن»، تا زمان امضا و اجرای تعهدات ایران در دی ماه ۹۴ ادامه داشت. اما پس از آن، هر وقت پرسیده شد که چرا وعده «لغو همه تحریمها و گشایش اقتصادی در حد برخوردار کردن مردم از درآمد سرشار و بینیاز کردن آنها از پول ناچیز یارانه» عملی نمیشود، پشت سر هم گفتند صبر داشته باشید تا باغ برجام به ثمر بنشیند. حتی وقتی آمریکا بعد از سه سال کارشکنی و خدعه، علنا از برجام خارج شد، قائلان عجله برای امضا و اجرای برجام به هر قیمت، باز هم گفتند عجله نکنید، چرا که سیاست «صبر استراتژیک» (؟!) در پیش گرفتهایم. این گونه بود که جماعت عجول در اعتماد به دشمن، همه امتیازات را در همان دو ماه اول واگذار کرد، اما شش سال بعد مدعی «صبر ایوب» شدند! تورم حداقل ۴۵ درصدی، رکود تورمی بیسابقه و قفل شدن اقتصاد، فسادهای بیسابقه، کاهش ارزش پول ملی و تشدید بیکاری و فقر و شکاف طبقاتی، از ثمرات آن بیتدبیری عجولانه (از سر شیدایی) و این کُندی و فشلی بعدی بود.
۵- داستان، اما اینجا تمام نمیشود. همانها که هشت سال (بالغ بر ۱۴۰۰ روز) فرصت خدمتگزاری را بر باد دادند و انواع آسیبها را بر سر کشور کشاندند، درست از فردای انتخابات ریاستجمهوری امسال و در حالی که دولت قرار بود هنوز اوایل شهریور ماه تشکیل شود، پشت سر هم گفتند پس چرا رئیسی و دولتش وعدهها را به جا نمیآورند و کاری برای مردم گرفتار رکود اقتصادی و تورم و بیکاری نمیکنند؟ آنها همان کاری را که هشت سال بر عهدهشان بود، اما برعکس آن را مرتکب شدند، از دولت جدید ظرف هشت روز مطالبه میکنند! و حال آنکه اگر برای عقل و ادب و حیا و انصاف، کمترین حرمتی قائل بودند، باید ابتدا از مردم عذرخواهی میکردند و سپس لا اقل برای دو سه سال لب فرو میبستند تا خاطرات تلخ شان از حافظه مردم پاک شود.
هر فردی که بهره هوشی متوسطی از عقل و انصاف داشته باشد، اذعان میکند که حتی کاشتن و داشتن و برداشتن خیار و گوجه و سیبزمینی یا میوه، از چند هفته و چند ماه تا چند سال زمان میبرد؛ چه رسد به احیای اقتصادی که در رتبه هجدهم جهانی بوده، اما از صدقهسر سوء تدبیر همین حضرات، به رتبه ۲۶ افول کرده است. نقدینگی سرگردان و تورمساز در این سوء مدیریت هشت ساله، هشت برابر شده، کسری بودجه به دستکم چهار صد هزار میلیارد تومان رسیده، تورم صرفا با رکورد ۲۶ سال قبل دولت هاشمی برابری میکند، و چرخ نیمه فعال تولید از جمله در بخش مسکن به رکود و بعضا کارشکنی و تعطیلی هدایت شده از طرف برخی مدیران دولتی گرفتار آمده است. همه دیدهاند که یک بنای چند طبقه را ظرف یکی دو روز میتوان تخریب کرد و پایین آورد، اما بازسازی همان بنا، مشروط به تامین همه مصالح و دفع همه موانع، یک تا دو سال زمان میبرد. حال چگونه است که آسیبزنندگان به عرض و طول اقتصاد ایران در طول هشت سال (۹۶ ماه)، طلبکاری میکنند و حاضر نیستد برای قضاوت درباره عملکرد دولت جدید، حتی هشت ماه هم صبر کنند؟!
۶- درباره خاستگاه این فضاسازیهای مسموم، گمانههای مختلفی مطرح میشود. برخی حمل بر ضعف قدرت تشخیص مصلحت سیاسی خود در طیف مذکور و غلبه افراطیون بر خردمندان این طیف میکنند. شماری از تحلیلگران در کنار این عارضه، نفوذزدگی و ماموریت شانتاژگران برای کارشکنی علیه اقدام واقعی و احیای امید درونزا در میان ملت ایران را یادآور میشوند. تحلیلگران دیگری بدون اینکه دو احتمال قبلی را رد کنند، نگرانی از رو شدن دست برخی مدیران کج کارکرکرد (بیتدبیری، کارشکنی و خودتحریمی) در صورت افتادن دولت جدید روی ریل مدیریت انقلابی را علت شانتاژها میدانند و گروه چهارم، معتقدند ترس از پا گرفتن نهضت مبارزه با مفاسد دانهدرشتها از داخل دولت، علت برخی از این فضاسازیها ارزیابی میکنند.
۷- مسئولیت دولت جدید در زمینه عقلانیت انقلابی، اهتمام به نقشه راهی است که رهبر انقلاب، از جمله در دیدار اخیر با دولت جدید ترسیم کردند. این راهبرد، ضمن اینکه مبتنی بر تجارب و عبرتهای موجود، بر بیاعتمادی نسبت به آمریکا و چند دولت خصومتطلب غربی تاکید دارد، معتقد به گسترش دیپلماسی فعال اقتصادی نسبت به چهار گوشه جهان معتقد است. البته، منطقا هر تعامل و بده بستان سودمند در جهان، نیازمند تقویت ساخت درونی، کاربست ظرفیتهای معطل و تولید قدرت ملی در ابعاد مختلف است. بدترین نوع دیپلماسی، رویکرد التماسی است که ظاهرا در مقدمات هیچ زحمتی جز التماس ندارد؛ اما عاقبت آن چیزی جز توهین و تحقیر و مالباختگی نمیتواند باشد. اگر به تسامح، جهان را یک بازار داد و ستد هم بدانیم- که بر عکس، در بسیاری مواقع میدان مصافها و رقابتها و معارضههای سنگین است- باز هم در همین بازار باید تولید قدرت و ثروت کرده باشید که بتوانید قدرت چانهزنی و معامله و هماوردی و صیانت از منافع ملی را داشته باشی. وگرنه در آوردگاه جهانی بر خلاف بازارهای معمولی، هرگز به گدایی چیزی نمیدهند؛ مگر اینکه درّ غلطانی از او بستانند و به جایش آب نبات بدهند.
۸- ساختن اقتصاد آسیب دیده و شرطی شده به خارج، حتما کاری شدنی، و ضمنا طاقت فرسا و زمانبر است. اهل انصاف هم این دشواری و زمانبری را میفهمند. اما این واقعیت مانع از این نمیشود که از دولت جدّا مطالبه کنیم زمان را از دست ندهد و برنامهریزی و عملیات را در حداقل زمان آغاز کند. آباد کردن اقتصاد، عملیاتی همهجانبهای است که جز با کاربست عقلانیت و همت انقلابی حاصل نمیشود. چهارچوب این نقشه راه، «همت برای تحول مدیریتی و بازسازی آن، مردمی بودن، عدالت ورزی، فسادستیزی، احیای اعتماد و امید مردم، و انسجام و اقتدار و اِشراف دولت» است.
روزنامه وطن امروز
جزئیات آخرین تماس تلفنی بایدن و اشرف غنی چطور به رسانهها راه یافت؟
توسل دولت بایدن به اسناد محرمانه برای توجیه شکست خود در افغانستان/ثمانه اکوان
خبرگزاری رویترز روز گذشته متنی از تماس تلفنی بایدن و غنی قبل از تسلط طالبان بر کابل را منتشر کرد که گفته میشود از سوی یکی از مقامات کاخ سفید برای این خبرگزاری فرستاده شده است. بر اساس این متن، تماس تلفنی بین ۲ رئیسجمهور، حدود ۱۴ دقیقه طول کشیده و در روز ۲۳ ژوئیه سال جاری انجام شده است. بر اساس متن این تماس، مشخص است رهبران ۲ کشور درباره کمکهای نظامی، استراتژیهای سیاسی و تاکتیکهای پیامرسانی با یکدیگر گفتگو کردهاند، اما هیچ کدام برای خطر قریبالوقوع کنترل طالبان بر کل کشور افغانستان اطلاعی نداشته و در این باره صحبتی به میان نیاوردهاند. در این تماس تلفنی، بایدن به غنی میگوید اگر مطمئن باشد و غنی به صورت علنی و رسمی اعلام کند که برنامهای برای کنترل اوضاع در افغانستان دارد، «ما به حمایت هوایی از دولت ادامه میدهیم، اما باید بدانیم برنامه دولت افغانستان در این باره چیست». این صحبت در حالی مطرح شده است که چند روز قبل از این تماس تلفنی، ایالاتمتحده حملات هوایی برای حمایت از نیروهای امنیتی افغانستان در مقابل طالبان انجام داده بود؛ حرکتی که طالبان آن را نقض توافق صلح دوحه خوانده بود.
نکته جالب توجه در جزئیات این تماس تلفنی، این است که بایدن در این تماس، از میزان خبرگی نیروهای نظامی افغانستان تعریف کرده و گفته است: «شما بهترین نیروی نظامی را دارید». او همچنین اضافه کرده است: «شما ۳۰۰ هزار نیروی نظامی بخوبی آموزشدیده دارید که میتوانند در مقابل ۸۰ هزار نفر از جنگجویان طالبان مقاومت کنند». این صحبتها در حالی بیان شده است که چند روز بعد نیروهای نظامی افغانستان در سراسر استانها و همچنین در پایتخت بدون هیچ مبارزه و مقابله با نیروهای طالبان به سرعت عقبنشینی کرده و تسلیم شدند. در بیشتر مدت زمان مکالمه، بایدن تمرکز خود را روی مسالهای گذاشته بود که آن را مشکل «ادراکسازی» در دولت افغانستان نامیده است.
بایدن میگوید: «من نباید به ادراک موجود در جهان و همچنین در بخشهایی از افغانستان اشاره کنم. معتقدم این ادراک برای مقابله با طالبان در افغانستان وجود ندارد». او ادامه میدهد: «ولی واقعا نیاز است که به آن رسیدگی شود، زیرا هر کدام از این ادراکها تصویر متفاوتی از شرایط را به ما نشان میدهند». بایدن همچنین در این تماس تلفنی به غنی میگوید اگر افغانستان و چهرههای سرشناس سیاسی آن با یکدیگر در یک کنفرانس خبری شرکت کرده و از استراتژی نظامی جدید در این کشور حمایت کنند، «این ادراک موجود در افغانستان [که گمان میرود بزودی تسلیم طالبان میشود]را تغییر داده و میتواند از بدتر شدن شرایط جلوگیری کند».
تماس تلفنی رهبران ۲ کشور، بویژه صحبتهای بایدن نشان میدهد او هیچ دیدگاهی درباره اینکه سقوط کابل تا ۲۳ روز بعد امکانپذیر میشود، ندارد. بایدن در این تماس تلفنی میگوید: «ما به مبارزه خود شدیدا ادامه میدهیم؛ مبارزه دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی تا مطمئن شویم نهتنها دولت ادامه حیات میدهد، بلکه با ثبات همراه بوده و رشد میکند». در این تماس تلفنی اشرف غنی نیز به بایدن میگوید اعتقاد دارد اگر بتوان راهحلهای نظامی را دوباره هماهنگ کرد، صلح در کشور برقرار میشود. او ادامه میدهد: «ما نیاز داریم با سرعت حرکت کنیم. ما با تهاجم همهجانبه از سوی طالبان، برنامهریزی کامل پاکستانیها و حمایت لجستیکی و حداقل بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تروریست بینالمللی که پاکستان برای این کار استخدام کرده است، روبهرو هستیم».
البته سفارت پاکستان در واشنگتن در واکنش به این گزارش هر گونه دخالت در این ماجرا را تکذیب کرده است. در بیانیه سفارت پاکستان در واشنگتن آمده است: «واضح است دروغ سرازیر شدن مبارزان طالبان از پاکستان به سمت افغانستان، متأسفانه بیانی از سوی آقای اشرف غنی برای توجیه شکست خود در رهبری و فرماندهی است». روند وقایع، اما نشان داد در همان زمان که رؤسایجمهور ۲ کشور در حال تماس تلفنی با یکدیگر بودند، مبارزان و جنگجویان طالبان به سمت کابل در حرکت بودند و اوضاع را به نفع خود تغییر میدادند. بایدن در این تماس تلفنی، باز هم روی ادراکسازیای که افغانستان برای دنیا داشته است، تأکید میکند و میگوید: شما باید این ادراک را برای دنیا به وجود آورید که نیازمند حمایت جهان از خود هستید و دنیا باید از دولت افغانستان حمایت کند.
بایدن میگوید: «من آدم نظامی نیستم، بنابراین به شما نمیگویم که برنامه نظامیتان دقیقا چگونه باید باشد، اما نهتنها باید حمایت بیشتری جلب کنید، بلکه باید ادراک به وجود آمده در جهان، درباره رفتارهای خودتان را نیز تغییر دهید». بر اساس گزارش رویترز، در گزارشهای اطلاعاتی ایالاتمتحده در روز ۱۱ آگوست منتشر شد، مشخصا گفته شده است مبارزان طالبان میتوانند پایتخت افغانستان را تا ۳۰ روز آینده در محاصره قرار داده و ظرف مدت ۹۰ روز آن را به صورت کامل فتح کنند، اما آنچه اتفاق افتاد این بود که سقوط کابل در کمتر از یک هفته اتفاق افتاد!
* اختلافات سیاسی داخلی بلای جان افغانستان
تماس تلفنی بایدن و غنی همچنین نشان میدهد مبارزات سیاسی و درگیریهای سیاسی در داخل دولت افغانستان همچنان ادامه داشته است و هیچ کدام حاضر به کوتاه آمدن در مقابل دیگری نشدهاند. زمانی که بایدن از اشرف غنی میخواهد با حامد کرزی، رئیسجمهور پیشین افغانستان در یک کنفرانس خبری ظاهر شود، غنی این پیشنهاد را رد میکند. او میگوید کرزی کمکی نمیکند و ادامه میدهد: «او دقیقا در مقابل ما است. ما نمیتوانیم از تمام افراد بخواهیم با ما همکاری کنند، ما ماهها تلاش کردیم کرزی را به حمایت از خود واداریم. در آخرین دیدار، ۱۱۰ دقیقه با یکدیگر صحبت کردیم، او به من ناسزا میگفت و مرا نوکر آمریکا خطاب میکرد».
در دومین تماسی که در همان روز با مسؤولان افغانستانی گرفته میشود، بایدن دیگر حضور ندارد، بلکه به جای او مشاور امنیت ملیاش جیک سالیوان و ژنرال مارک میلی و فرمانده ارتش آمریکا، ژنرال فرانک مککنزی با غنی صحبت میکنند. میلی که رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکاست، به غنی میگوید: «ادراکی که ایالاتمتحده، اروپا و رسانهها دارند این است که طالبان فرصت را در دست دارد و روایت در واقع روایت پیروزی طالبان است، ما باید به طور جمعی نشان دهیم این ادراک و این روایت غلط است». مکنزی نیز در ادامه تاکید میکند: «من معتقد نیستم زمان به نفع ما است و ما باید به سرعت عمل کنیم».
* دلایل انتشار متن این گفتگو
دلایل زیادی وجود دارد که چرا متن این گفتگو در شرایط فعلی توسط مقامات دولت بایدن منتشر شده است. این افشاگریها البته افشاگریهایی نیست که به ضرر دموکراتها یا بایدن باشد و با افشاگریهای زمان ترامپ بشدت متفاوت است. به همین دلیل گمان میرود این اطلاعات به صورت عمدی از سوی کاخ سفید به رسانهها درز کرده است تا پازل سیاستی بایدن درباره افغانستان را تکمیل کند. ماحصل گفتوگوی بایدن با غنی در آخرین مکالمه تلفنیشان، همانطور که بایدن خودش نیز به شخصه روی آن تاکید داشته است، «ادراکسازی» در جهان درباره نوع رفتار آمریکا در مقابله با بحران افغانستان بوده است. دولت بایدن سعی دارد این فهم را در جهان ایجاد کند که به دلیل وجود داشتن اختلافات شدید در داخل فضای سیاسی افغانستان و عدم توانایی و تمایل دولت و ارتش این کشور برای مقابله با طالبان، آمریکا دیگر گزینهای غیر از خارج شدن از این کشور نداشته است.
او با این کار رسما از مسؤولیتی که جنگ ۲۰ ساله در افغانستان بر دوش آمریکا گذاشته است، طفره میرود و مساله قدرت گرفتن طالبان را تنها تاثیرگرفته از مسائل داخلی و سیاسی این کشور میداند. همزمان با انتشار این متن، متن دیگری نیز از پنتاگون به همین ترتیب افشا شد. در آن گزارش ارتش آمریکا تصریح کرده بود که در زمان حمله به فرودگاه کابل، آمریکاییها یکی از درهای فرودگاه را برای وارد شدن نیروهای انگلیسی باز گذاشته بودند و بدین ترتیب عاملان انتخاری وارد فضای فرودگاه شدند. نمایندگان پارلمان انگلستان بشدت به این مساله واکنش نشان داده و گفتهاند این به ظاهر افشاگری برای این صورت گرفته است که مسؤولیت کشته شدن انسانهای بیگناه بر دوش انگلیس بیفتد، نه آمریکا!
واشنگتن از این پس احتمالا اسناد به ظاهر محرمانه بیشتری را به رسانهها میفرستد تا روایت شکست آمریکا در افغانستان را در رسانهها به کلی تغییر دهد. اینکه مسؤولان افغانستانی، همتی برای مقابله با طالبان نداشته یا توانایی مدیریت کشور را نداشتهاند، حقیقتی درست و پذیرفته شده است، اما آمریکا نمیتواند با این به ظاهر افشاگریها و جوسازیهای رسانهای از مسؤولیتی که از ۲۰ سال گذشته تا به حال بر عهده داشته است، فرار کرده و به دنبال قربانی دیگری باشد.
روزنامه خراسان
ضرورت بازنگری در وعدههای اقتصادی/مهدی حسن زاده
این روزها با موج اظهارنظر وزیران مختلف مواجه هستیم که برنامههای مختلفی را در حوزه کاری خود مطرح میکنند. شاخصترین این برنامه ها، تولید یک میلیون مسکن در سال و رسیدن تولید خودرو به سه میلیون دستگاه تا سال ۱۴۰۴ و افزایش شش برابری تولید لوازم خانگی است. کم و بیش برنامههایی در حوزههای کشاورزی، برق و اشتغال نیز دیده میشود که در مجموع حاکی از هدف گذاری سریع با گامهای بلند برای افزایش تولید در بخشهای مختلف است.
به دلیل رکود و رشد اقتصادی صفر درصد در دهه ۹۰، ظرفیتهای خالی فراوانی در اقتصاد کشور وجود دارد که با فعال شدن آنها میتوان به رشد تولید در بخشهای مختلف امیدوار بود، اما این رشد تولید باید در یک بسته جامع و با بررسی ارتباط بخشها صورت گیرد. در حقیقت سرعت طرح وعدههای بخشهای مختلف در صنعت، مسکن، کشاورزی و دیگر بخشها به گونهای است که دارد خود را به عنوان برنامه قطعی دولت سیزدهم تثبیت میکند، در حالی که به نظر میرسد باید در جایی مشخص و مرکزیتی در دل دولت، از منظری بالا و کلان به این برنامههای بخشهای مختلف نگاهی انداخته و این وعدهها با یکدیگر هماهنگ شود وگرنه با دو خطر مواجه خواهیم بود:
۱- برنامهها دچار تزاحم میشوند: مثلا رشد تولید در بخش کشاورزی تا مشخص نشدن الگوی کشت و آمایش سرزمین با صیانت از منابع آب در تضاد خواهد بود. همچنین توسعه صنایع مرتبط با افزایش تولید مسکن و خودرو، از جمله فولاد، با معضل تامین آب مواجه خواهد شد و نیز در شرایط کمبود برق امکان توسعه هرچه بیشتر صنعت فراهم نیست. به این ترتیب توسعه منابع آب و برق پیش نیاز نخست تحقق وعدههای توسعهای است.
۲- منابع محدود و نیازهای نامحدود: اولین درس اقتصاد حتی در مقاطع درسی نظیر دبیرستان توضیح و تبیین این گزاره مهم است که منابع شامل منابع زیرزمینی نیروی انسانی و به ویژه منابع مالی محدود است و در مقابل نیازهای جوامع انسانی به ویژه در این دوران که دوره مصرف گرایی است، نامحدود است. دانش اقتصاد به این پرسش، پاسخ میدهد که چگونه میتوان منابع محدود فعلی را (که با هر میزان افزایش باز هم محدود است) به نیازهای نامحدود (که باید رتبه بندی و انتخاب شوند) تخصیص دهیم. به این ترتیب برای افزایش همزمان ساخت مسکن، تولید خودرو، تولید لوازم خانگی، تولید محصولات کشاورزی و... باید به این پرسش پاسخ دهیم که منابع محدود فعلی را چه میزان میتوان افزایش داد. به ویژه این که میدانیم بخشی از این منابع در قالب بودجه دولت با کسری سنگین مواجه است و طی امسال در چهار ماه نخست سال نیمی از بودجه با استقراض از بانک مرکزی یا اوراق بدهی تامین شده است.
به نظر میرسد دولت در تیم اقتصادی خود فارغ از همه مسائل فوری و روزمرهای که با آن مواجه است، باید یک نگاه کلان و توسعهای به مجموعه برنامههای وعده داده شده بیندازد و محل تامین منابع و تزاحم این برنامهها با یکدیگر را بررسی کند. حرف نگارنده به معنای مخالفت با وعدههای مطرح شده نیست بلکه به معنای بررسی امکان سنجی آنها و در صورت لزوم انتخاب بین برنامههایی است که نیاز فوریتر جامعه است، منابع آن بیشتر قابل تجمیع است و اثر مهم تری بر توسعه دیگر بخشها دارد.
روزنامه ایران
تسهیل تأمین مالی با خط اعتباری/احمد حاتمی یزد
در سی و یکمین همایش بانکداری اسلامی، وزیراقتصاد، اعطای خط اعتباری را به جای پرداخت تسهیلات برای کسب و کارها پیشنهاد داد. در شبکه بانکی ایران، دریافت تسهیلات توسط بنگاههای اقتصادی با فرایند طولانی بوروکراسی همراه است، برهمین اساس میتوان گفت، مهمترین مزیت خط اعتباری تأمین مالی کسب و کارها بدون بوروکراسی است. در خط اعتباری، براساس شرایط و توان مالی هر بنگاه، سقفی برای تسهیلات بانکی تعیین میشود و بنگاه در این سقف میتواند در مدت معینی که برای آن مشخص میشود، از تسهیلات بانک بهرهمند شود. برای مثال زمانی که برای یک کسب و کار، یک میلیارد تومان، خط اعتباری در نظر گرفته میشود، این بنگاه در طول زمانی که برای این خط اعتباری تعیین میشود (بهطور معمول یک سال) بهطور دائم این مبلغ را در دسترس دارد.
در این مدت هرچه این بنگاه از این خط اعتباری استفاده کند، بانک تا میزان سقف، دوباره خط اعتباری را تکمیل میکند و براین اساس چندین بار امکان استفاده از آن وجود دارد. البته مقررات و قوانینی در پرداخت و بازپرداخت آن وجود دارد که بنگاه اقتصادی میبایست در زمان تعیین شده، خط اعتباری را تسویه کند. حال درصورتی که بنگاه خوش حساب باشد و تأخیری نداشته باشد، میتواند پس از پایان مهلت خط اعتباری، این قرارداد را با بانک تمدید کند. بدینترتیب، بنگاههای اقتصادی همواره و در دوره زمانی خط اعتباری به تسهیلات پیشبینی شده، دسترسی دارند و برخلاف تسهیلات که میبایست، مراحل اداری و ارائه وثایق و تضامین را طی کند، در خط اعتباری این مراحل تنها یک بار انجام میشود؛ بنابراین به میزان زیادی از بوروکراسی بانکی برای دسترسی به منابع مالی کاسته میشود. درمجموع خط اعتباری بهصورت عمده برای تأمین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی کاربرد دارد، اما هزینه آن تفاوت چندانی با تسهیلات ندارد.
اعطای خط اعتباری که در نظام بانکی با عنوان «حد» نیز شناخته میشود، سابقهای به اندازه نظام بانکی ایران دارد. در ابتدای انقلاب اسلامی، خطوط اعتباری بهدلیل ابهاماتی که درخصوص مطابقت آن با شرع اسلام مطرح بود، تا حدود زیادی کنار گذاشته شد، اما میتوان با توسعه دوباره آن در راستای تأمین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی گامهای مؤثری برداشت. طی سالهای اخیر انتقادات بسیاری به شبکه بانکی کشور وارد شده است و در کنار مسائلی که به مطابقت این سیستم با بانکداری بدون ربا، مطرح میشود، برای افزایش کارایی نظام بانکی کشور باید بانک مرکزی ضمن این که از دولت استقلال داشته باشد، وظایف نظارتی خود را به طور دقیق انجام دهد. هماکنون بسیاری از مقررات در شبکه بانکی اجرا نمیشود و این موضوع آسیب زیادی به این نظام و اقتصاد کشور وارد کرده است.
یکی از بحثهای جدی دراین زمینه که نیاز به اصلاح دارد، کفایت سرمایه شبکه بانکی است. هم اکنون اکثر بانکهای کشور کفایت سرمایه لازم را ندارند. این درحالی است که در سایر کشورها از فعالیت بانکهایی که این شاخص را نداشته باشند، جلوگیری میشود. طبق مقررات، بانکها حداکثر به میزان ۱۰ درصد از سرمایه خود، امکان دریافت سپرده یا پرداخت تسهیلات به مشتریهای خود دارند، اما این در شرایطی است که میزان سپرده بانکها چندین برابر سرمایه آنهاست و این مسأله امکان پرداخت سپرده مشتریان در شرایط خاص را غیرممکن میکند. بدین منظور علاوه بر ضرورت استقلال بانک مرکزی از دولت، انتخاب فردی که سکان هدایت این نهاد مهم را در دست میگیرد، نیز اهمیت بسیاری دارد. هم اکنون تعداد زیادی مدیر با سابقه که از فساد دور هستند در ۴۰ سال گذشته در این بانک بهعنوان مدیران ارشد، فعال بودهاند و میتوان، به جای انتخاب رئیس کل از خارج بانک، مدیری از درون آن انتخاب کرد تا با اشرافی که برامور دارد، درجهت نقش مثبت بانک مرکزی دراصلاح عدم تعادلهای اقتصاد کشور گام بردارد.
روزنامه شرق
نعل وارونه اقتصاد/سیدمصطفی هاشمیطبا
سرانجام ترکیب کابینه سیزدهم معلوم شد و دولت سیزدهم رسما آغاز به کار کرد. برخی وزارتخانهها و وزرا را میتوان تا حدود زیادی در کار خود مستقل خواند؛ مانند وزارت آموزش و پرورش که در تمام دولتها مراجعهاش به دولت و برخورد دولت با آن فقط برای پرداختهای آخر ماه معلمان بوده است. وزیران مختلف در دولتها نه مسئلهای آموزشی را مطرح کردهاند و نه رؤسای دولتها و وزرای دیگر خواستهاند دخالتی داشته باشند و اگر شخصی مانند این نویسنده در زمان تصدی در سازمان تربیتبدنی به وزرای آموزش و پرورش مراجعه و درخواست گسترش تربیتبدنی در مدارس را میکرد، تقاضایش ابتر میشد. اما مسائل چندجانبه و چندبعدی وجود دارد که کلید تصمیمگیری و اجرای آن در دست یک نفر نیست و علیالاصول چند نفر باید با هم هماهنگ شوند و تصمیمات درست را اتخاذ کنند. رسم است که میگویند در دولتها مثلث اقتصادی تصمیمگیر است و این مثلث عبارت است از سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی و صدالبته که اینان کمتر توانستهاند هماهنگی کنند و سیاست مقبول و پیشرویی را در اقتصاد کشور به منصه ظهور برسانند و تقریبا میتوان گفت هر کدام از این سه ضلع که قویتر بودهاند (نه از لحاظ تخصص) در دولتهای مختلف حرفشان به کرسی نشسته است.
همه عناصر این سه ضلع تاکنون به اقتصاد به چشم سیاستهای پولی و مالی نگاه میکردهاند و در حقیقت حاکمیت پولگرایی (پولگرایی را در مقابله moneytarism گذاشتهایم که برخی به آن اصالت پول میگویند) بوده است؛ یعنی عقیده داشتهاند که با سیاستهای پولی اقتصاد کشور را میتوان سروسامان داد و به همین لحاظ به مسائل کشاورزی، مسائل سرزمینی، محیط زیست و مسائل صنعتی و تولیدی کاملا بیاعتنا بودهاند. همیشه حرفشان کنترل پول و یکسانسازی نرخ ارز و مالیات و بورس و از این قبیل بوده و جالب است که در هیچ یک توفیق نداشتهاند. نه نرخ ارز را توانستهاند یکسان کنند، نه نقدینگی را ثابت نگه دارند، نه بورس را به حرکت واقعی برای اصل آن که جداکردن حاکمیت از مدیریت است، برسانند و نه توانستهاند مالیات حق و واقعی را از درآمدهای کلان بستانند و در سالهای پس از انقلاب به گفته آقای دکتر عبدالناصر همتی بالغ بر ۳۵۰ میلیارد دلار ارز به بازار آزاد تزریق کردهاند و البته مشتریان عمده آن قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه بودهاند.
دولتها هم به تبع گرفتاریهای مالی که خودشان روزبهروز آن را بیشتر کردهاند و دولت احمدینژاد سرفصل جدیدی به نام یارانه برای همه مردم به آن افزود و دولت روحانی هم با یارانه معیشتی فصل جدیدی را رقم زد، به دنبال همان سیاستهای پولگرایی رفتند درحالیکه اصل اقتصاد در راه اضمحلال بوده است، ولی دولتمردان به پشتوانه فروش نفت و تبدیل ارز آن به ریال نیازهای خود را که همان درآمد ریالی و خرجکردن بوده است، ادامه دادهاند و چشم بر زیربناهای اقتصاد که در حال ویرانی است، بستهاند. متأسفانه تقریبا همه اقتصاددانان ما فقط از ارز، ریال، سهام و اعداد و ارقام صحبت میکنند و فضای پولگرایی در مباحث اقتصاددانان ما مطرح است درحالیکه اقتصاددانان و از جمله وزرای اقتصاد ما هیچ دغدغهای جز آمار و ارقام بودجه و درآمد نداشتهاند و در مقابل مشکلات تولید و ازبینرفتن زیربناهای آن ساکت بودهاند.
اصولا در وزارت اقتصاد و دارایی باید شعباتی باشد که به خاستگاههای اقتصاد کشور مثل کشاورزی، صنعت، گردشگری و خدمات توجه کنند و نسبت به آنها بیش از وزرای مربوطه حساس باشند، ولی کدام وزیر اقتصاد در دولتهای ۴۲ سال قبل تاکنون چنین حساسیتی داشته است. کدام وزیر اقتصاد از خشکشدن هفتمیلیون نخل در میناب و یکمیلیون نخل در کرانه کارون غمزده شده است. کدام وزیر اقتصاد از عقبماندگی کشاورزی و نابودی قریبالوقوع آن به دلیل نشست دشتها و اتمام آبهای زیرزمینی دلگیر شده است. کدام وزیر اقتصاد از ورشکستگی کارخانجات صنعتی، تعطیلی و بهروزنشدن آنها متأسف شده؟ کدام وزیر اقتصاد از عدم ورود گردشگر به کشور و ازرونقافتادن توریسم فغان برآورده و اصلا کدام وزیر اقتصاد اینها را میداند و به این منابع اصیل اقتصادی توجه کرده است؟ همه این حرفها درباره رئیس سازمان برنامهوبودجه هم مصداق دارد.
مثلث اقتصادی که قبلا ذکر آن رفت، فقط ارقام و آمار را میدانند و اصلا تصوری که از پول و منشأ آن دارند، فقط اعداد و ارقام است، زیرا قبلا هرگز شخصا نتوانستهاند درآمد شرافتمندانهای با کار به دست آورند که ارزش پول و منشأ آن را بدانند. برای آنها فقط عدد و رقم مهم بوده و نه اقتصاد و درآمدزایی از اقتصاد و پایههای اقتصاد کشور. خب حالا حتما چاره عدم توانایی مثلث را در تغییر مثلث به پنجضلعی دانستهاند و نه تغییر تفکر حاکم بر مسئولان اقتصادی. اتفاقا در عالم هندسه تنها چندضلعی پایدار مثلث است و به همین دلیل شبکههای سازه ساختمانها را که معمولا مربعشکل است، با افزودن عناصر قطری به مثلث تبدیل میکنند تا پایدار بماند.
بهنظر میرسد این شکل پنجضلعی تصمیمگیر در اقتصاد که عبارتاند از معاون اول بهعنوان هماهنگکننده اقتصادی، معاون اقتصادی رئیسجمهور بهعنوان مسئول سه شورا و سازماندهی، وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامهوبودجه و رئیس بانک مرکزی ترکیب ناپایداری باشد و معلوم نیست که چه کسی باید حرف آخر را به کرسی بنشاند و آیا طرح معاون اقتصادی رئیسجمهور درباره پرداخت یارانه به مبلغ ماهانه ۴۵۰ هزار تومان از محل یارانههای پنهان، (به گمانم یعنی آب و برق و گاز و انرژی گران شود) به تحقق میرسد و این هیئت پنجنفره درباره اقتصاد چگونه نگاه میکنند. جای خوشوقتی دارد که رهبر فرزانه انقلاب صریحا از معاون اول رئیسجمهور بهعنوان هماهنگکننده اقتصادی نام بردند و شاید هم این ناپایداری پنجضلعی را احساس کردهاند.
میخواهم برای مثال یک نگاه اقتصادی واقعی را توضیح دهم. خوزستان یک منبع بزرگ اقتصادی است و در دنیا بینظیر است. علاوه بر منابع نفت، امکانات کشاورزی و دامپروری بینظیری در آن است که میتواند درآمد بسیاری نصیب کشور کند، ولی ما با بیتوجهی از خوزستان استانی ساختهایم که زندگی در آن زجرآور است. دو نفر از پنج نفر اقتصادی اهل خوزستان هستند و حال که رئیسجمهور در اولین سفر استانی به خوزستان رفته است، باید این منبع اقتصادی را احیا و زندگی در آن را رضایتبخش کنیم، اما با خوزستان چه کردهایم.
الف- آب بینظیر کارون را که ناخالصی آن در سرچشمه ۵۰ است، در گذر از دشت خوزستان با ناخالصی ۶۰۰۰ تحویل میدهیم یعنی ۱۲۰ برابر.
ب- میلیونها نخل بهقول سعدی باسق (تخم خرمایی به تربیتش نخل باسق گشته) از بین رفته است.
ج- هزاران هکتار زمین شورهزار شده است.
د- همه فاضلابها و پسابها به کارون میریزد.
هـ- با سد گتوند کارخانه آبشورکنی ایجاد کردهایم و آب شیرین را شور میکنیم و هیچ راهحلی برای آن نیافتهایم و بعد آب دریا را شیرین میکنیم و با بهای گزاف هزار کیلومتر دورتر از آن استفاده میکنیم.
و- در زمان کمآبی یا بیآبی ۹۰ هزار هکتار در خوزستان شالیکاری میکنیم.
اقتصاد یعنی اول پایه اقتصاد را درست کنیم. ما در خوزستان پایه اقتصاد را ویران کردهایم. مردم نیاز به محیط زندگی دارند؛ اگر زمین نداشته باشند، آب خوب نداشته باشند و فضای زیستشان تخریب شود، یارانه ۴۵۰ هزارتومانی که هیچ اگر چهارمیلیون تومان هم بدهیم، برایشان ارزش ندارد. نگاه اقتصادی یعنی زیربنای اقتصاد و تولید را درست کنیم نه آنکه ارز به بازار تزریق کنیم. همچنانکه وزیر محترم جدید صمت میگوید چهارمیلیارد دلار باید به بازار تزریق کنیم. میخواهیم در چنین شرایطی مردم راضی باشند؟ از سفر و صحبت با گروهی از مردم، هرچند در نوع خود خوب است، نتیجهای حاصل نمیشود. این استان را نمیگویم انسانی نگاه کنیم – که نمیتوانیم- حداقل اقتصادی نگاه کنیم. نگویید پول نداریم. چرا برای خیلی کارها پول داریم؟ این استان قلک کشور است- اگر اقتصادی نگاه کنیم و برنامه درست بگذاریم، مردم هم با ما همکاری میکنند. آقای وزیر اقتصاد – آقایان پنج نفر تصمیمگیر در اقتصاد! اقتصاد را به معنی واقعی دریابید. دادن خروسقندی به مردم با وعده آن دردی را دوا نمیکند. اگر به دنبال تزریق ارز در بازار، گرفتن مالیاتهای بیاساس، پرداخت هرچه بیشتر یارانه و مشابه آن هستید، بدانید که فایدهای ندارد. مسائل اقتصادی را از دریچه زیربناهای اقتصاد و توانمندکردن آن ببینید، زیرا اقتصاد زاینده سرانجام برای مردم میماند و نگرش پولی به اقتصاد سرانجامی ندارد.
اخبار ویژه ۱۱ شهریور
روزنامه کیهان
عاشق کور و کری که خیانت و سرشکستگی آمریکا را نمیبیند
یک اصلاحطلب غربگرا، از درماندگی آمریکا در افغانستان، نفی سیاست نگاه به شرق را نتیجه گرفت! ابراهیم اصغرزاده در کلاب هاوس و درباره این موضوع که وزیر خارجه رئیسی چه خواهد کرد؟، گفته است: اینکه رئیسی با وزیرخارجه خود بتواند ابتکار خلاقانهای در راستای سیاست خارجی داشته باشد معلوم نیست، اما میتوانم بگویم که همه راهها به مذاکرات وین ختم میشود. در حال حاضر بمبی به نام افغانستان در همسایگی ما قرار دارد و زمانی میتوانیم بازی را جلو ببریم و این بمب را خنثی کنیم که در آن به نتیجه برسیم. این سیاست نمیتواند بر مبنای سیاست تهاجمی و نگاه به شرق باشد.
وی افزود: «سیاست نگاه به شرق کاریکاتوری است چرا که اگر ایران با غرب رابطه نداشته باشد برای ما ارزشی قائل نیستند و این رابطه به رابطهای تاکتیکی تبدیل میشود. همین ارتباط با همسایگان که مطرح میشود میبینیم که آنها در حال پیوند با اسرائیل هستند. وجود طالبان در شرق کشور بدین معناست که مسیر تعالی منطقه معکوس شده و رو به افول رفته است. طالبان نیامده که دولت مدرن تاسیس کند؛ عجیب است که برخی از آن به عنوان جنبش اصیل یاد میکنند در حالی که این گروه ترور و خشونت را در پیش گرفته است. این اتفاق تحولات منطقه را تغییر خواهد داد و جریانات افغانستان فرا افغانستانی خواهند شد. همچنین بر ارتباط ایران با جهان خارج نیز تاثیر خواهد گذاشت. نگاه به شرق یک بازی است که باید آن را کنار بگذاریم. نه روسیه و نه چین حاضر نیستند جلوی بمب صدور تروریسم را بگیرند. هر دو در مرزها آسیب پذیر میشوند. اتفاق افغانستان و قدرتگیری طالبان یک اتفاق دیالکتیکی است.»
اصغرزاده در رد این اظهار داشت: «قدرت بازدارندگی ایران در منطقه با وجود گروههای مقاومت افزایش یافته است» گفت: «میدانید که شوروی بزرگترین زرادخانه اتمی و تسلیحاتی را داشت و از قدرت بازدارندگی نظامی بسیار بالایی برخوردار بود. ضمن اینکه این قدرت شامل قدرت سخت نبود و شوروی آن موقع قدرت نرم بالایی نیز داشت و جهان کمونیزم جهان مترقی قلمداد میشد. تمام جنبشهای آزادیبخش تمام نگاهشان به شوروی و حمایتهایش بود، اما در نهایت بدون شلیک یک گلوله همچون برف آب شد. بدون اینکه حتی خبردار شود که چه اتفاقی افتاده است. وی میگوید: نگاه به شرق به عقیده من نگاه شکست خوردهای است. البته باید این را بگویم که ایران باید از ظرفیتهای کشورهای آسیایی از جمله چین استفاده کند، اما حرف اصلی من این است که آیا نگاه تک بعدی به چین مشکل ایران را در سیاست خارجی حل میکند؟ آیا قرار است مشکلات اقتصادی ایران در دولت رئیسی را حل کند؟
اصغرزاده اظهار داشت: ذهنیت جنگ سردی و ستیز با غرب یک نگاه محافظهکارانه است و جز تحریک اندیشههای مردم در کشورهای آزاد نتیجه نخواهد داشت. صحبتهایی که احمدینژاد قبلا میکرد و از رابطه با آمریکای لاتین میگفت هیچ چیز برای ما نخواهد داشت. نگاه شرق نیز همینطور و تنها کاریکاتوری خواهد شد. ضمن اینکه شعاری که جمهوری اسلامی از اول انقلاب را داشت بر هم میزند و افکار عمومی غرب را علیه ما میشوراند.
درباره این اظهارات گفتنی است که اولاً شیدایی بلاوجه، از این سخنان میبارد. چرا که اگر زرادخانه اتمی نتوانست شوروی را از شکست در افغانستان و سپس فروپاشی نجات دهد، همین زرادخانه اتمی هم نتوانست آمریکا را در شکستهای تحقیرآمیز در افغانستان و عراق و سوریه- با وجود بالغ بر ۷ هزار میلیارد دلار هزینه - نجات دهد و اکنون همین آمریکا مجبور است به شکلی شرمآور، از افغانستان فرار کند. ثانیاً عجیب است که اصغرزاده درباره تهدید طالبان هشدار میدهد، اما نمیگوید که نقش آمریکا در ایجاد طالبان و تبدیل آن به مسئله افغانستان چه بود؟
ثالثاً این عنصر مرعوب و شیدای غرب، در حالی سیاست نگاه به شرق را تخطئه میکند که کشور در ۷-۸ سال اخیر نه گرفتار نگاه به شرق، بلکه گرفتار اعتماد بلاوجه و جنونآمیز برخی دولتمردان مدعی اصلاحات و اعتدال نسبت به غرب بوده است؛ و اگر هم دولت سابق، رکوردهای منفی اقتصادی را یکی پس از دیگری شکسته، حاصل همین تعلیق و انتظار و دلباختگی به آمریکا بوده است، اما با این همه اصغرزاده، مانند یک مأمور معذور میگوید همه راههای سیاست خارجی به مذاکرات وین ختم میشود. او در اینجا نیز توضیح نمیدهد که مذاکرات وین یعنی چه؟ آیا ناگهان سبز شده و یا مذاکرهای کم سابقه درباره توافق منعقد شدهای است که دولت ایران هزینه خود را تمام و کمال در آن پرداخته، اما آمریکای محبوب او، تماماً همین توافق را زیر پا گذاشته و حالا هم به جای شرمندگی و جبران، مطالبه امتیازات جدید میکند و از برجام، به عنوان توافق سابق نام میبرد؟! به جای انحرافات این حقایق، اصغرزاده با کلمات بازی میکند و «ذهنیت جنگ سردی» را تخطئه میکند.
رابعاً چه کسی گفته باید نگاه تکبعدی به چین داشت، که اصغرزاده مطرح و سپس تخطئه میکند؟! او و امثال او اگر بیطرفی داشتند و میتوانستند بدون شیدایی به موضوعات بنگرند، باید هنگامی که رئیس دولت سابق از آمریکا به عنوان کدخدا یاد میکرد و حتی موجب شاکی شدن انگلیس و فرانسه و آلمان- به اعتراف خودش میشد- به نگاه تک بعدی اعتراض میکرد؛ و سرانجام این که «افکار عمومی غرب» که اصغرزاده دلشوره آن را دارد، در همین چند ساله پایمال شدن برجام و نقض حقوق ایران، کجای ماجرا بوده است؟ آیا غیر از این است که افکار عمومی در غرب، موم کف دست سرمایهسالاران و دیوانسالاران است؟!
۹ درصد افزایش تورم در ۵ ماه آخر دولت روحانی
رئیس اتاق بازرگانی تهران معتقد است دولت رئیسی در سختترین شرایط اقتصادی روی کار آمده است. مسعود خوانساری در جلسه هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی گفت: دولت در شرایط بسیار سخت و یکی از سختترین دورهها، کار خود را آغاز کرده است. چالش بعدی دولت موضوع تورم است، آمارها در مردادماه میزان تورم را ۴۵/۲ درصد نشان میدهند در حالی که میزان تورم در پایان سال ۹۹ به میزان ۳۶/۴ درصد بود که این آمارها نشان از رشد زیاد نرخ تورم دارد. این موضوع باعث کاهش میزان سرمایهگذاری نیز خواهد شد. پایه پولی نیز به عنوان یکی از عوامل ایجاد تورم ۹/۲ درصد رشد داشته است.
وی در ادامه تصریح کرد: تورم ۵ ماهه کالاهای خوراکیها که مشمول سوبسید ارزی میشوند ۵۸/۴ درصد بود، اما تورم کالاهای غیر خوراکی سوبسید هم نمیگیرند ۳۶/۵ درصد بود. این موضوع نشانگر این است که اعطای ارز سوبسیدی چیزی جز فساد ندارد. بارها اعلام کردهایم و دوباره میگوییم که تنها راه نجات کشور ارز تکنرخی است و دولت کمکهای خود را باید از طریق یارانه مستقیم به اقشار هدف بدهد. خوانساری همچنین خاطرنشان کرد: کسری بودجه یکی از دلایل تورم بوده است. طبق آمار در سه ماهه اول، ۱۹۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه وجود داشته است. رئیس سازمان برنامه و بودجه گفتهاند که به دنبال تغییرات در بودجه هستند. امیدواریم در شش ماهه آینده کسری بودجه کمتری داشته باشیم که طبیعتاً در عدم رشد تورم تاثیرگذار است.
والاستریت ژورنال: خروج از افغانستان یک تراژدی و افتضاح بود
یک روزنامه آمریکایی نوشت: اتفاقات افغانستان باعث شده تا حتی دموکراتها نیز بگویند عملکرد بایدن یک افتضاح است. والاستریت ژورنال مینویسد: با تأکید بر اینکه «آمریکا در افغانستان شکست خورد» تحولات روزهای اخیر در افغانستان، سبب شده، حتی دموکراتها و رسانههای طرفدار این حزب به این نتیجه برسند که عملکرد دولت بایدن در خروج از افغانستان، یک افتضاح است. فراموشکردن تصاویری که طی دو هفته گذشته از فرودگاه کابل منتشر شده، هم برای آمریکاییها و همپیمانهای ما و هم برای دشمنان آمریکا غیرممکن است.
تا چهارشنبه هفته گذشته، دولت نتوانسته بود مشخص کند که چه تعداد آمریکایی در افغانستان است و عدد و رقمی که ارائه شد، بسیار کمتر از تخمینهای قبلی بود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، هنگام اعلام آن به رسانهها گفت: «احتمالا این رقم بهروز نیست.» از سوی دیگر، صدور ویزای ویژه مهاجرت برای افغانهایی که طی سالهای متمادی، به نیروهای آمریکایی در مبارزه با تروریسم در افغانستان کمک کردند، واقعا فرآیند کند و فاجعهباری بود. هیچ مشورت نزدیکی با همپیمانهای آمریکا نشد، به پیشروی سریع طالبان برای تصرف کابل و ساقطکردن حکومت افغانستان واکنش نشان داده نشد و همچنین، هیچ برنامهای برای انتقال تجهیزات پیشرفته جنگی از افغانستان وجود نداشت و نتیجه این خروج بیبرنامه و سریع، اتفاقاتی است که در کابل رخ داده و ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر، رقبای ما یعنی چین، روسیه و ایران با خوشحالی در حال از میان بردن بقایای نفوذ آمریکا در منطقه هستند. آنچه در چند هفته اخیر در افغانستان رخ داده، ضعفهای بزرگ و ساختاری عملکرد کل دولت آمریکا یعنی رئیسجمهور، مقامات کاخ سفید و اعضای دولت را آشکار کرده است.
مقامات کاخ سفید وظیفه داشتند چالشهای احتمالی در برابر تحقق اهداف رئیسجمهور را پیشبینی کنند، نه اینکه صرفا به بحرانهایی که رخ میدهد، واکنش نشان دهند. آنها همچنین باید مشاورههای ضروری را به بایدن میدادند و کاری میکردند که وجهه رئیسجمهور نزد افکار عمومی حفظ شود، اما هیچیک از این کارها در برنامه خروج آمریکا از افغانستان انجام نشده است. این نقص بزرگ در عملکرد و کارآیی تیم بایدن نهتنها زمینه بحران اخیر در کابل را فراهم کرد، بلکه این نگرانی بزرگ وجود دارد که در بحرانهای آینده که قطعا برای آمریکا رخ خواهد داد، این تیم چه عملکردی خواهد داشت؟
حالا این پرسشها مطرح میشود که چرا وزارت خارجه، هنگامی که در ۱۴ آوریل، بایدن برنامه خروج را اعلام کرد، بر سرعت صدور ویزای ویژه برای افغانهای همکار آمریکا نیفزود؟ چرا پنتاگون طی این مدت، برنامه صحیحی برای خروج نیروهای آمریکایی، تجهیزات نظامی و انتقال غیرنظامیان از افغانستان تدوین نکرد و اجازه داد افغانها در معرض خشونت طالبان و داعش قرار گیرند و حوادث تلخ روزهای اخیر رخ دهد؟ کل روند خروج یک تراژدی بوده است. ضعف شدید دولت آمریکا در برنامه خروج از افغانستان، در مسائل دیگر هم قابل مشاهده است و اگر این وضعیت تغییر نکند، در آینده افتضاحهای دیگری رخ خواهد داد.
دستاوردهای تاریخی یعنی افزایش بیکاری و شکاف طبقاتی؟!
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه در نامه خداحافظی خود از دستاوردهای تاریخی، ملموس و غیرقابل انکار خود در این وزارت خبر داد. به گزارش ایلنا، محمد شریعتمداری در نامه خداحافظی نوشته است: لطف خداوند مهربان شامل حال این بنده حقیرش شد که بیش از۱۰۰۰ روز از عمر خدمتی خود را در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باشم. آنهم در زمانهای که علیرغم همه تلاشهای گذشتگان به دلیل برخی عوامل داخلی و خارجی امید و اعتماد اجتماعی رو به افول گذاشته بود، فقر و تبعیض رو به افزایش بود، مسائل حل نشده فراوانی در حوزه تعاون، کار و رفاه اجتماعی روی زمین مانده و کلکسیونی از مطالبات تاریخی و انباشت شده گروههای هدف وزارتخانه، نظیر بازنشستگان، کارگران، تعاونگران، مددجویان بهزیستی، اقشار دارای معلولیتهای گوناگون، زنان سرپرست خانوار و... باید پاسخ داده میشد.
با این باور که مردم ما وزیر رفاهی میخواهند که به مطالبات انحرافی، نزاعها و اختلافات دامن نزند، قبیله گرایی نکند، متمرکز بر حل مسائل و مشکلات اصلی آنها باشد، با واژههای خوب نظیر شفافیت و مبارزه با فساد و همراهی نخبگان و شرکای اجتماعی فقط عکس یادگاری نگیرد بلکه به آنها عمل کند، کوشیدم تا با همراهی خود گروههای هدف بویژه بازنشستگان و کارگران، با اصالت دادن به گفتگو، مدارا و تحمل، به منازعات و جدلهایی که امید به آینده را میکشد دامن نزنم و وزارتخانهای با تابلوی گفتوگوی اجتماعی فراگیر، اصلاحگر و کارآفرین با توان حل منازعات را بهعنوان الگویی برای همه دولت ایجاد کنم.
با پرهیز از تنگ نظری و با اتکا به رویکرد مهم شفافیت بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم حکمرانی مطلوب و تقویت نظارت مردمی از طریق راهاندازی سامانههای شفافیت و استفاده از اکسیر تحول ساز و شفابخش یعنی جوانگرایی نخبگانی، سیاستگذاری شهروندمدار با مشارکت ذی نفعان، حکمرانی داده محور، ارتقای سایر تقویت سیستمهای پاسخگویی و با همراهی جمعی از مدیران، کارشناسان و کارمندان پاک دست، دلسوز، خلاق و بیادعا که از گروههای سیاسی و فکری بودند، دستاوردهایی تاریخی، ملموس و غیر قابل انکار برای جامعه هدف این وزارتخانه بدست بیاوریم. امروز که بار سنگین مسئولیت را بر دوش ندارم و مروری بر آنچه گذشت میکنم، آنچه بیش از همه چیز برایم خوشایند است رضایت وخشنودی نسبی مخاطبان این وزارتخانه، جامعه هدف و درواقع، ولی نعمتان ما در این وزارتخانه از همه دستاوردهایی است که با کمک خود آنها در این مدت بهدست آمده است.
این ابراز رضایت در حالی است که بیکاری و فقر و دشواریهای درمان و دوران پس از بازنشستگی در دوره سپری شده وزارت کار و رفاه و دولت متبوع آن، شدت پیدا کرد. به عنوان مثال ضریب جینی (نشانگر شکاف طبقاتی) در چند سال گذشته افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرد و جمعیت بیشتری نیز به خاطر سوء مدیریت، زیر خط فقر قرار گرفتند. از آن طرف هم مکرراً خبر متعددی درباره سپردن مدیریت شرکتهای زیرمجموعه شستا به افراد ناصالح و حقوقبگیر در رسانهها منتشر شد. جالب اینکه محمد شریعتمداری (به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در سال ۹۶)، پس از پیروزی روحانی ابتدا به وزارت صمت رسید، اما پس از تشدید سوء مدیریت در حوزه صنعت و تجارت، گرانیهای افسارگسیخته و تصمیم مجلس وقت (همسو با دولت) برای استیضاح وزیر صمت، او از وزارت استعفا داد و سپس آقای روحانی نامبرده را به عنوان وزیر رفاه و کار به مجلس معرفی کرد و مجلس دهم (همسو) نیز به او رأی اعتماد داد! این نکته هم گفتنی است که داماد محمد شریعتمداری، جزو محکومان پرونده مفاسد اقتصادی است.
روزنامه وطن امروز
حضور آمریکا در کشورها هیچگاه امنیتآفرین نبوده است
حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رئیسی در جلسه روز گذشته هیات دولت با اشاره به رخدادهای اخیر افغانستان، آنچه حداقل در ۲ دهه گذشته در افغانستان رخ داده را تابلویی گویا از تجاوز و نقض آشکار حقوق انسانها در عصر حاضر توصیف و تصریح کرد: اگر فقط به تعداد زنان و کودکانی که در این سالها در افغانستان کشته یا دچار جراحت یا نقص عضو شدهاند توجه کنیم، خواهیم دید چه فاجعهای به شکل خاموش در این کشور در جریان بوده است.
رئیسجمهور با تاکید بر اینکه تجربه حضور آمریکا در کشورها و نقاط مختلف جهان گواه آن است که این حضور هیچگاه امنیتآفرین نبوده، بلکه برعکس مخل امنیت و ثبات و آرامش بوده است، ادامه داد: آمریکاییها با چنین سابقه و عملکردی به جای آنکه در دادگاه افکار عمومی جهانیان پاسخگو باشند، با بهانهسازیهای مختلف به فضاسازی علیه کشورهای دیگر میپردازند.
رئیسی خاطرنشان کرد: امروز آمریکاییها به بهانه مسائلی، علیه کشورمان فضاسازی میکنند که پاسخ آنها موجود است و اینجا از دستگاههای مسؤول و از جمله رسانه ملی میخواهم پاسخ اینگونه اتهامات و انگزدنها را به شکل مناسب ارائه کنند. رئیسجمهور در پایان ارتقای سطح تعاملات و افزایش تبادلات با کشورهای همسایه را جزو اولویتهای دولت سیزدهم برشمرد و گفت: فعالترین دیپلماسی دولت باید با همسایگان جریان داشته باشد و باید همه تلاش خود را برای افزایش تجارت و همکاری اقتصادی با همسایگان به کار گیریم، چرا که زمینههای مناسبی نیز برای تقویت این مناسبات و افزایش سهم ایران از تبادلات منطقهای وجود دارد.
در احکامی جداگانه از سوی رئیس جمهور انجام شد
رئیسجمهور طی حکمی محمد دهقان را به سمت معاون حقوقی رئیسجمهور منصوب کرد. حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی طی حکمی محمد دهقان را به سمت معاون حقوقی رئیسجمهور منصوب کرد. دهقان متولد سال ۱۳۴۱ مشهد، دانشآموخته دکترای تخصصی حقوق خصوصی و از آزادگان سرفراز کشور و دارای سابقه ایثارگری است که ۴ دوره نمایندگی مجلس، عضویت در هیاترئیسه و کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی و عضو حقوقدان شورای نگهبان را در کارنامه اجرایی و مدیریتی خود دارد. محمد دهقان، مدرک کارشناسی، ارشد و دکترای حقوق خود را در دانشگاه تهران دریافت کرده است و از سال ۱۳۸۳ به مدت ۱۵ سال عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی و ۷ سال هم عضو هیاترئیسه مجلس و در ۲ سال اخیر هم عضو حقوقدانان شورای نگهبان بوده است.
همچنین رئیسجمهور طی حکمی انسیه خزعلی را به معاونت رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده منصوب کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، خزعلی متولد ۱۳۴۲ قم و دانشآموخته دکترای زبان و ادبیات عرب است و تحصیلات حوزوی را تا سطح ۳ در حوزه علمیه خواهران قم پشت سر گذاشته است. ریاست دانشگاه الزهرا (س)، ریاست پردیس دانشگاه رضوی، عضو هیات علمی دانشگاه و دانشجو و استاد نمونه کشوری از جمله سوابق علمی و مدیریتی انسیه خزعلی است.
همکاری با همسایگان اولویت دولت سیزدهم است
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یک رشته توئیت درباره ملاقاتش با نخستوزیر امارات عربی متحده در حاشیه نشست بغداد نوشت: در حاشیه اجلاس همکاری و مشارکت در بغداد، گفتوگوی مثبت و صمیمانهای با شیخ محمد بن راشد نخستوزیر امارات عربی متحده داشتم. وی افزود: ایران و امارات میتوانند در مسیر همکاری و تحقق سیاست و دیپلماسی همسایگی گامهای بلندی بردارند. امیرعبداللهیان اضافه کرد: در این گفتگو از نیات مثبت و اراده رهبران ۲ کشور برای تحکیم مناسبات سخن گفتیم و بر روابط برادرانه ۲ کشور تأکید کردیم. وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: ما برای پیشبرد مناسبات فیمابین و تحقق همکاریهای منطقهای، با همسایگان مشورت، همدلی و همکاری میکنیم. وی همچنین نوشت: کار با همسایگان اولویت دولت سیزدهم است.
فرمانده نیروی دریایی ارتش: اجازه نمیدهیم دشمنان امنیت و آرامش منطقه را به هم بریزند
فرمانده نیروی دریایی ارتش با تاکید بر اینکه نخواهیم گذاشت کشورهایی در قالب ستیزهجویانه، امنیت و آرامش منطقه را بر هم بزنند، گفت: مسابقات غواصی عمیق ارتشهای جهان نشان از همبستگی ملتهاست. امیردریادار شهرام ایرانی در مراسم اختتامیه ششمین دوره مسابقات بینالمللی غواصی عمیق ارتشهای جهان که به میزبانی نیروی دریایی راهبردی ارتش در بندر کنارک برگزار شد، با تاکید بر اینکه ایران اسلامی همواره منادی صلح و دوستی بوده و دست دوستی به ملتها داده است، افزود: مطمئن باشید هیچ گاه نخواهیم گذاشت کشورهایی در قالب ستیزهجویانه بخواهند امنیت و آرامش را در منطقه به هم بزنند. ما روی پای خود ایستادهایم و امروز به عنوان کشوری مستقل از حوزه دریا حفاظت میکنیم.
روزنامه خراسان
امکان جدید وزارت راه برای وام ودیعه مستأجران
تسنیم- محمودزاده، معاون وزیر راه با اشاره به مصوبه ستاد ملی کرونا در خصوص مهلت مستأجران برای ثبتنام وام ودیعه مسکن، اظهار کرد: مستأجرانی که مهلت قرارداد آنها نیمه دوم سال است میتوانند مدارک خود را در سامانه وام ودیعه مسکن بارگذاری کنند. به گزارش وب سایت وزارت راه، سقف تسهیلات کمک ودیعه اجاره مسکن در مناطق شهری برای تهران ۷۰، برای دیگر کلان شهرها (شامل مشهد، اصفهان، کرج، شیراز، تبریز، قم، اهواز و کرمانشاه) ۴۰ و برای سایر شهرها، ۲۵ میلیون تومان است.
همه سیمان در دامان بورس کالا
ایسنا- سرانجام و با وجود کش و قوسهای فراوان درخصوص این که همه سیمان تولیدی در کشور در بورس کالا عرضه شود یا خیر، روز گذشته وزارت صمت در ابلاغیهای به روسای سازمان صمت ۳۱ استان اعلام کرد که خرید و فروش سیمان خارج از بورس کالا ممنوع است. ابلاغیهای که به نظر میرسد مهر پایانی است بر هرج و مرج بازار سیمان.
افزایش قیمت برنج ادامه دارد
مهر- برنج یکی از کالاهایی است که طی هفتههای اخیر قیمت آن در بازار به طور عجیبی روند صعودی گرفته و نگرانیها درباره حذف این کالا از سبد مصرف خانوار افزایش یافته است. مشاهدات میدانی نشان میدهد که قیمت برنج با کیفیت ایرانی از جمله برنج هاشمی و طارم حدود ۴۵ هزار تومان در هر کیلوگرم و قیمت برنج خارجی حدود ٣٢ هزار تومان است.
واکنش منفی خریداران خودرو به دلار بالای ۲۵ هزار تومان!
فارس- مدتی است که با افزایش نرخ ارز، قیمت خودرو نیز در بازار صعودی شده و فاصله قیمت بازار و کارخانه بیشتر از قبل شده است. در این شرایط مشتریان بازار خودرو فعلاً برای خرید دست نگه داشته اند و منتظر اجرای سیاستهای ارزی دولت جدید برای بهبود نرخ ارز و تاثیرگذاری آن بر بازار خودرو هستند. در نتیجه حجم معاملات در بازار خودرو فعلا در حد پایینی است و خرید و فروش قابل توجهی صورت نمیگیرد. در این خصوص موتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو، به کاهش شدید فعلی خریداران خودرو در بازار، همزمان با صعود ارز از کانال ۲۵ هزار تومان اشاره کرده است.
روزنامه ایران
ستاد مرکزی اربعین در انتظار اعلام نظر دولت عراق
خبر اول اینکه، رئیس کمیته فرهنگی و آموزش ستاد مرکزی اربعین با تأکید بر اینکه رعایت نکات و شیوهنامههای بهداشتی از ملزومات برنامههای امسال است، گفت: امیدواریم همدلی مردم ایران و عراق موانع را رفع کند. به گزارش مهر، حجتالاسلام حمید احمدی در نشست هماهنگی مدیران موکبهای اربعین با اشاره به آخرین تصمیمات برای مراسم راهپیمایی اربعین ۱۴۰۰ گفت: ستاد مرکزی محدودیتی برای اعزام زائران اربعین ندارد و منتظر اعلام نظر از سوی دولت و نخستوزیر عراقیم. او افزود: ماندگار بودن ارتباط مردم ایران با مردم مهماننواز عراق و ایجاد مودت و تعامل بین دو ملت از وظایف موکبداران است.
کارگروه اصلاح نظام یارانهای و ارز ۴۲۰۰ تومانی
خبر دیگر اینکه، نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از تشکیل کارگروه مشترک مجلس و دولت برای اصلاح نظام یارانهای و تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی خبر داد. به گزارش تسنیم، محمدرضا میرتاجالدینی با بیان این عقیده که «ارز ۴۲۰۰ تومانی بهاندازه ۱۰ سال در قوه قضاییه پرونده ایجاد کرده» گفت: «به افراد زیادی از راههای غیرقانونی ارز یارانهای تخصیص داده شده، در حالی که کالایی نیز در قبال آن وارد نکردهاند. باید هر چه سریعتر به این پروندههای تشکیل شده در قوه قضائیه رسیدگی شود.» او با تأکید بر اینکه «لازم است تا نحوه تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی اصلاح شود تا جلوی این مشکلات گرفته شود»، افزود: «به زودی کارگروهی مشترک با دولت و مجلس تحت عنوان اصلاح تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومانی و همچنین اصلاح نظام یارانهای کشور در مجلس تشکیل خواهد شد که متولی این کارگروه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس خواهد بود. به گفته او، پیشنهاد تشکیل این کارگروه به کمسیون برنامه، بودجه و محاسبات ارائه شده که رسیدگی و بررسی آن در دستور کار جلسات هفته آینده کمیسیون قرار دارد.»
احتمال تمدید یک ساله برنامه ششم توسعه
شنیدیم که، یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از احتمال تمدید یک ساله برنامه پنج ساله ششم توسعه خبر داد. به گزارش ایسنا، جعفر قادری با بیان اینکه عدهای از نمایندگان مجلس طرحی را تهیه کرده اند که به موجب آن اجرای برنامه پنج ساله ششم توسعه یک سال دیگر تمدید شود، توضیح داد: اگر دولت فعلی بخواهد لایحه برنامه هفتم توسعه را بنویسد باید این کار تا قبل از ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۱ انجام و به مجلس ارائه شود که عملاً فرصتی برای این کار وجود ندارد. قادری همچنین گفت: بحث دیگری هم در مجلس مطرح است مبنی بر اینکه مدت زمان اجرای برنامههای توسعه به جای پنج سال، چهار سال باشد و برنامهها محدود به دوره کاری یک رئیس جمهوری قرار گیرد تا مشکلاتی به وجود نیاید. با توجه به جمیع شرایط این احتمال وجود دارد که اجرای برنامه ششم توسعه به مدت یک سال تمدید شود تا دولت جدید فرصتی برای نوشتن برنامه هفتم داشته باشد.
تعویق مذاکرات برجام تا پاییز
دست آخر اینکه، پایگاه خبری بلومبرگ در گزارشی نوشت که ممکن است دولت جدید ایران، تا ماه نوامبر مذاکرات احیای برجام را از سر نگیرد. به گزارش جماران، بلومبرگ نوشت که «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران در گفتوگویی تلویزیونی اعلام کرده است که طرف مقابل این درک را دارد که استقرار دولت جدید ایران و تصمیمگیری درباره این موضوع ممکن است دو تا سه ماه زمان ببرد. به نوشته بلومبرگ، به این ترتیب ممکن است تا ماه اکتبر یا نوامبر خبری از دور بعدی مذاکرات در کار نباشد. در این گزارش آمده است که تعویق در از سرگیری مذاکرات باعث تأخیر در بازگشت احتمالی ایران در صورت توافق و لغو تحریمها به بازار جهانی نفت خواهد شد. با این حال لارنس نورمن، خبرنگار وال استریت ژورنال در توییتی مدعی شد: «دولت ایران در گفتگوهای خصوصی ظاهرا از اظهارات روز گذشته امیرعبداللهیان مبنی بر بازگشت تهران به مذاکرات وین تا ۳ ماه دیگر، عقب نشسته است. مقامات غربی معتقدند اواخر سپتامبر هنوز گزینهای برای بازگشت به مذاکرات است.»
روزنامه شرق
دیدار قریبالوقوع سیسی و بنت
منابع مصری اعلام کردند تماسهایی میان مصر و اسرائیل برای مشخصکردن دستور کار دیدار قریبالوقوع عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر و نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل برقرار شده است. این منابع اعلام کردند: دیدگاه مصر و آمریکا درباره روند آتشبس در غزه مطابقت دارد. هر دو معتقدند موضع اسرائیل درباره ربطدادن پرونده اسرا به بازسازی غزه و اوضاع انسانی برای رسیدن به یک آتشبس مفید و طولانی موضع درستی نیست. با وجود اینکه آمریکا با «اقدامات تحریکآمیز گروههای فلسطینی در غزه و شلیک موشک به اراضی اشغالی» مخالف است، اما معتقد است که ربطدادن خواسته اسرائیل درباره آزادی اسرایی که توسط حماس بازداشت شدهاند به بازسازی غزه و لغو محاصره آن سخت است.
به گزارش ایسنا، این منابع اعلام کردند: دستورکارهای دیدار میان سیسی و بنت با پروندههای داغی همراه خواهد بود که در رأس آن خواستههای اسرائیل از مصر برای تشدید نظارت بر مرزهای مشترک با غزه است. این پرونده بارها بازگشایی شده است و مسئولان مصری تأکید کردهاند که نهایت تلاششان را برای ممانعت از نفوذ سلاح به غزه به کار میگیرند.
درخواست آمریکا از حوثیها برای مذاکره
ایالات متحده آمریکا در واکنش به حملات راکتی حوثیهای یمن به عربستان خواهان آتشبس و مذاکره تحت نظارت سازمان ملل شد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، در بیانیهای اعلام کرد از ابتدای ۲۰۲۱ عربستان بیش از ۲۴۰ مرتبه توسط انصارالله مورد هدف قرار گرفته است. او مدعی شد «این حملات علاوه بر ۷۰ هزار آمریکایی مقیم عربستان ملت این کشور را هم تهدید میکند. حملات حوثیها مدتزمان درگیری را طولانی و بحران انسانی یمن را تشدید میکند». پیش از این سخنگوی ائتلاف سعودی از حملات ارتش یمن به تأسیسات نظامی فرودگاه ابها در جنوب غرب استان عسیر عربستان خبر داد و گفت در این حملات هشت نفر زخمی شدهاند.