یادداشت روزنامههای ۱۷ شهریور
روزنامه کیهان
زوال ابرقدرتی آمریکا و جستوجوی نقش جدید/سید محمدعماد اعرابی
زمانی که کاندولیزا رایس وزیر خارجه دولت بوش (پسر) از حمله رژیم صهیونیستی به لبنان ذوقزده شد و آن را «درد زایمان خاورمیانه بزرگ» نامید شاید تصورش را هم نمیکرد که روزی از شرق افغانستان در آسیای مرکزی تا غربیترین نقطه آسیا در سواحل مدیترانه به نمایشگاهی زنده از ناکامیهای آمریکا تبدیل شود.خروج آمریکا از افغانستان بیشک شکستی تاریخی برای نظام حکمرانی ایالات متحده است. این خروج، تصمیمی از سر اختیار نبود؛ آنگونه که هنری کسینجر نیز در هفتهنامه اکونومیست نوشت: «واشنگتن خود را در شرایطی دید که مجبور به عقبنشینی از افغانستان شد.»، اما این «اجبار» تنها محدود به «افغانستان» نیست. بهنظر میرسد جمله کسینجر را باید اینگونه تکمیل کرد: واشنگتن خود را در شرایطی میبیند که مجبور به تغییر نقش سنتی خود در غرب آسیا و یا حتی در جهان است. اصلیترین عامل این «اجبار» را باید جایی در میان معضلات اقتصادی و اجتماعی درون آمریکا جستوجو کرد. فوریه ۲۰۱۷ وقتی فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا از سفر خود به آمریکا بازگشت؛ در گفتگو با روزنامه «دیولت» آلمان اوضاع داخلی آمریکا را اینگونه توصیف کرد: «تاکنون آمریکا را اینچنین دوقطبی و پراکنده و درگیر مناقشات ندیده بودم. کشوری که بهدنبال ایفای نقش رهبر دنیا است، باید از لحاظ داخلی قدرتمند، دارای اعتماد به نفس و منسجم باشد.» اوضاع در هم پیچیده ایالات متحده از نظر خانم موگرینی یک پیام ساده داشت؛ چنین کشوری حتی اگر بخواهد هم دیگر نمیتواند نقش رهبر دنیا را ایفا کند.
چند سال بعد، مشابه همین عبارت را با بیانی صریحتر، هایکو ماس وزیر خارجه آلمان به روزنامه «بونر گنرال انسایگر» گفت: «ایالات متحده آمریکا دیگر نمیخواهد نقش پلیس جهانی را که زمانی برای خود قائل بود در مقیاس گذشته ایفا کند.» آمریکا اگر چنین چیزی را هم بخواهد دیگر مانند گذشته قدرت اجماعسازی بینالمللی و حتی همراه کردن نزدیکترین متحدانش را هم ندارد. باربارا اسلاوین، کارشناس اندیشکده شورای آتلانتیک در مقالهاش برای تارنمای این اندیشکده به همین نکته اشاره دارد: «احتیاجی نیست مدرک دکتری روابط بینالملل داشته باشید تا بفهمید وقتی آمریکا تصمیم میگیرد، دیگر کسی از ما پیروی نمیکند!»
وضعیت شکننده اقتصادی آمریکا که بیش از هر چیز خود را در بدهی ۲۸ تریلیون دلاری و کسری بودجه بیش از ۴ تریلیون دلاری این کشور نشان میدهد و تغییرات جمعیتی و گسست اجتماعی که در اعتراضات ضدنژادپرستی و رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ به وضوح قابل مشاهده بود، چارهای جز ترک سودای رهبری جهان برای دولتمردان آمریکا باقی نگذاشته است. شاید به همین علت بود که رئیسجمهور آمریکا برای اقناع افکار عمومی کشورش در ماجرای خروج از افغانستان ترجیح داد به هزینههای اقتصادی و اجتماعی آن بپردازد. او گفت: «روزانه ۳۰۰ میلیون دلار هزینه جنگ در افغانستان میشد و بهطور متوسط روزانه ۱۸ کهنهسرباز آمریکایی اقدام به خودکشی میکنند.»، اما ترک سودای رهبری جهان لزوما به معنی پایان ماجراجوییهای فرامنطقهای آمریکا نیست اگرچه میتواند گام نخست آن باشد.
ویلیام برنز رئیس آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) معتقد است اوباما جهانی را به ارث برد که رهبری آمریکا در آن رو به پایان بود؛ اگرچه برتری و نفوذ آمریکا در مسیر زوال قرار داشت، اما باید از سالهای پایانی قدرت آمریکا برای قالبریزی نظم بینالمللی نوینی استفاده کرد. حوادث این روزهای منطقه غرب آسیا را شاید بتوان در این قالب نیز بررسی کرد. خروج ناگزیر و مفتضحانه آمریکا از افغانستان با به قدرت رسیدن طالبان و یا جنگ داخلی بیپایان، میتواند قسمتی از همین نظم نوین باشد. در عراق، اگرچه طبق قانون مصوب مجلس این کشور، آمریکا موظف به خروج نیروهایش از عراق شده، اما با کشدار شدن عمر دولت انتقالی عراق از شش ماه به دوسال، بهنظر میرسد آمریکا در تدارک حفظ جایگاه خود در این کشور است. در همین زمینه «نیویورکتایمز» به نقل از مقامات پنتاگون و دولت بایدن نوشت: «آمریکا شمار اندکی از ۲۵۰۰ نظامی مستقر در عراق را خارج خواهد کرد و نقش باقیمانده نیروها را بازتعریف خواهد کرد.»
برنامهریزی برای انتقال پایگاه «عینالاسد» به اردن و «الحریر» به کویت نشانه دیگری از تدارک برای ادامه حضور نیروهای آمریکایی در منطقه حتی در صورت خروج کامل از عراق است. انتقال پایگاه آمریکا در «السیلیه» قطر به اردن نیز گمانهزنیها برای آغاز دور تازهای از ناامنی در منطقه با حمایت آمریکا را جدیتر کرد. همچنین فعالتر شدن پایگاه «العند» در یمن و انتقال بخشی از نیروهای مستقر در افغانستان به این پایگاه، در کنار اخبار غیررسمی از قصد آمریکا برای تغییر ولیعهد رژیم سعودی نیز میتواند مختصات دیگری از سیاست جدید آمریکا پس از شکست رویکرد قدیمی این کشور در منطقه غرب آسیا باشد. سیاستی که قصد دارد با کاهش هزینههای آمریکا و درگیری مستقیم آن در منطقه، همچنان به حفظ منافع این کشور بپردازد. بهنظر میرسد آمریکا بیش از آنکه بهدنبال خروج از منطقه باشد در حال تغییر آرایش در منطقه غرب آسیاست. شاید هنوز زمان خروج کامل آمریکا از منطقه فرا نرسیده باشد، اما گام نخست برای آن برداشته شده و آمریکا پس از سالها مجبور به دستکشیدن از نقش سنتی خود در منطقه غرب آسیا و حتی جهان شده است.
روزنامه وطن امروز
فرار ترامپی بایدن از افغانستان/مهدی گرگانی
هر چه بیشتر میگذرد فضاحت خروج فاجعهبار آمریکا از افغانستان پس از ۲۰ سال اشغال نظامی این کشور، بیشتر آشکار و هویدا میشود. «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا با این وعده در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ پیروز شد که به تصمیمات خلقالساعه که در ۴ سال ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، ایالاتمتحده را با چالشهای فراوانی مواجه کرده بود پایان دهد. تصمیمات آنی و بدون مشورت ترامپ نهتنها محافل سیاسی داخلی آمریکا مثل کنگره و نمایندگان آمریکایی را دچار سردرگمی و تشویش کرده بود، بلکه متحدان اصلی واشنگتن در ناتو و اتحادیه اروپایی را نیز با مشکلات و چالشهای فراوانی روبهرو کرده بود تا جایی که سال ۲۰۲۰ آمریکا و اروپا تا مرز تقابل و دشمنی در بسیاری از پروندههای فیمابین پیش رفتند. ایالاتمتحده آمریکا برخلاف نظر شرکای اروپایی خود از توافقنامه آب و هوایی پاریس و توافق هستهای ایران خارج شد، به صورت ناگهانی تعرفههای جدیدی را بر فولاد و آلومینیوم اروپا وضع کرد، بر اروپاییها به دلیل سهم پایین آنها در پرداخت هزینههای ناتو تاخت و با سیاستهایش سازمان تجارت جهانی را تضعیف کرد.حالا جو بایدن در نخستین چالش مهم سیاست خارجی خود نشان داد چقدر شبیه ترامپ است. برنامهریزی فاجعهبار دولت آمریکا در مدیریت خروج از افغانستان و آشفتگی و هرجومرج در فرودگاه کابل، حملات انتحاری در فرودگاه و تیراندازی نظامیان آمریکایی به سمت مردم افغانستان که مستأصل و درمانده به فرودگاه پناه آورده بودند، نشان داد بهرغم تصمیم چندماهه واشنگتن برای خروج، این کشور هیچ برنامه مشخصی در این زمینه نداشت. جو بایدن اعلام کرده بود تا ۳۱ آگوست از افغانستان خارج میشود، اما بعد اعلام کرد ممکن است این تاریخ تمدید شود. با این حال مخالفت طالبان با تمدید مهلت خروج و ضعف آمریکا، باعث شد در همان تاریخ آمریکا رسما پایان عملیات خروج و پایان اشغال افغانستان را اعلام کند.
بسیاری از متحدان آمریکا به صورت صریح و آشکار از تصمیمات بایدن درباره افغانستان و عدم مشورت واشنگتن با شرکای خود در این زمینه انتقاد کردند و خروج آمریکا از افغانستان را فرار بایدن و رها کردن نیروهای سیاسی مورد حمایت ایالاتمتحده در افغانستان خواندند. «بن والاس» وزیر دفاع انگلیس تصمیمات بایدن را به باد انتقاد گرفت و گفت: آمریکا دیگر یک ابرقدرت نیست، چون حاضر نبود وضعیت ناخوشایند در افغانستان را تحمل کند و دوام بیاورد. «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی نیز اظهارات بایدن درباره هدف از حمله به افغانستان را نادرست خواند و تاکید کرد: این درست است که نخستین هدف ایالاتمتحده در افغانستان مبارزه با القاعده و عاملان حملات ۱۱ سپتامبر بود، اما بتدریج استراتژی آمریکا در جهت جاهطلبی جمعی به سمت ایجاد یک دولت/ ملت مدرن در افغانستان تغییر پیدا کرد که ناکام ماند.
«تام تانگنهات» رئیس کمیته خارجی پارلمان انگلیس هم بحران فعلی افغانستان را نتیجه اشتباهات هر ۳ رئیسجمهور قبلی آمریکا دانست و گفت: صادقانه باید بگوییم خروج در این مقطع زمانی نتیجه یک سوءقضاوت و اشتباه محاسباتی از سوی جو بایدن بود.
اما علت اصلی سراسیمگی و فرار آمریکا از افغانستان که آمریکا و متحدانش اشارهای به آن نمیکنند چه بود؟ اشتباهات محاسباتی و تصمیمات خلقالساعه آمریکا برای خروج از افغانستان همگی معلول افول قدرت و نفوذ آمریکا در نظام بینالملل است. در واقع تصمیم ترامپ و بایدن برای خروج از افغانستان و دومینوی اشتباهات پس از آن، ناشی از سقوط امپراتوری آمریکا و کاهش اعتبار این کشور در عرصه بینالمللی و عدم تابآوری اقتصادی و نظامیاش در مواجهه با چالشهای روزافزون جدید در جهان است. یک تحلیلگر شبکه المیادین در این باره گفته، همه میگویند خروج آمریکا از افغانستان نخستین نشانه پایان امپراتوری آمریکاست، اما به نظر من نخستین نشانه آن حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد و عدم توان آمریکا برای پاسخگویی به آن بود. در واقع خروج آمریکا از افغانستان را باید پایان امپراتوری آمریکا در نظام بینالملل خواند نه نشانهای از آغاز زوال آن.
سردار قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در حوزه افغانستان نیز تخصص بالایی دارد، تحلیل دقیق و درستی از تحولات اخیر در افغانستان ارائه کرد. وی دیروز به نمایندگان مجلس گفت: امپراتوری آمریکا امروز به یک شیر بییال و دمی تبدیل شده که دندانهایش ریخته و پس از ۲۰ سال مفتضحانه افغانستان را ترک کرده و به دنبال «دادن آدرس غلط به افکار عمومی» است. اشاره سردار قاآنی به تضعیف قدرت آمریکا در منطقه و کاهش اعتبار آمریکا حتی در میان نزدیکترین متحدان این کشور و تلاش برای سرپوش گذاشتن بر آن است.
ناامیدی کشورهای اروپایی از قدرت رهبری آمریکا، اتحادیه اروپایی را به این فکر انداخته که جدا از ناتو و اتحاد فراآتلانتیک، یک «نیروی واکنش سریع نظامی» مجزا ایجاد کند. مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی با اشاره تلویحی به تضعیف قدرت آمریکا در جهان گفته بروکسل باید «خودمختاری راهبردی» نظامی خود را تقویت کرده و وابستگیاش به ایالاتمتحده را در این زمینه کاهش دهد.
روزنامه خراسان
چالشهای وین و تئوری دست برتر/دکتر حامد رحیم پور
رئیس جمهور به تازگی در تبیین مواضع خود درباره مذاکرات هستهای با تاکید بر این که فشار آوردن به ایران هیچ گاه جواب نداده و غربیها بارها این را تجربه کردهاند، «گفتگو همراه با فشار و تهدید» را غیرقابل پذیرش دانست. رئیسی با بیان این نکته که مذاکره و گفتگو یک ابزار دیپلماسی است، خاطر نشان کرد: «اما غرب و آمریکا به دنبال گفتگو همراه با فشار هستند؛ در حالی که محور گفتگوهای دولت ایران، حفظ منافع ملت ایران و رفع کامل تحریم هاست که یک قدم هم از آن عقب نشینی نخواهد کرد». پیشتر نیز امیرعبداللهیان وزیر خارجه کشورمان به صراحت اظهار کرده بود که ایران به سه ماه وقت برای انتخاب تیم احیای برجام نیاز دارد.سخنان فوق به وضوح نشان میدهد که ایران قصد دارد دستاوردهای هستهای خود را طی ۹۰ روز آینده به حداکثر برساند تا با چنتهای پُر و اندوختهای قابل اتکا به مصاف دیپلماتیک با آمریکا برود. نشریه آمریکایی بلومبرگ چند روز قبل در گزارشی با اشاره به دست برتر ایران در شرایط فعلی نوشت: «سه سال پس از اجرای سیاست «فشار حداکثری» توسط ترامپ، ایران اورانیوم را تا سطحی نزدیک به خلوص تسلیحاتی، غنی سازی کرده و همزمان هم اقتصادش به کمک پکن و مسکو، نشانههایی از ثبات را بروز میدهد هرچند صادرات حیاتی نفت، همچنان زیر تحریمهای سنگین قرار دارد. دیپلماتها و تحلیل گران بر این باورند که این تحولات، فضایی را برای دولت تازه ایران فراهم میآورد تا فهرست امتیازات درخواستی اش از واشنگتن برای بازگشت به برجام را طولانیتر کند.»
در واقع تهران تلاش دارد راهبرد مذاکره با غربیها را تغییر دهدتا مذاکرات وین به زنجیرهای فرسایشی و بدون نتیجه تبدیل نشود. از دیگر تفاوتهای تیم جدید ایرانی این است که دیگر عجلهای در رسیدن به توافق برای مصارف احتمالی انتخاباتی ندارد. عجلهای که به گمان برخی باعث شد اسلحه آمریکا برای فشار بر ایران مسلحتر شود و آمریکاییها آن را برای کنترل رفتار ایران به کار ببرند. به هر روی، پرونده هستهای یکی از اولویتهای اصلی و شاید اولین موضوع برجسته در حوزه سیاست خارجی است که دولت سیزدهم با آن مواجه خواهد بود. فارغ از کیفیت تداوم توافق هستهای، این توافق واقعیتی است که داشتن راهبرد مناسب در قبال آن، هم اکنون و در سالهای آینده از اهمیت بسیاری برخوردار است.
حالا نیز با تثبیت کابینه دولت سیزدهم، ناظران در انتظار اعلام زمان آغاز مجدد مذاکرات معطوف به برجام هستند، اما به نظر میرسد تقدم و تأخر بازگشت ایران و آمریکا به تعهداتشان به دلیل بدعهدیهای آمریکا و اروپا و بیاعتمادی ایران، یکی از مسائلی است که مورد چالش دو طرف خواهد بود. آمریکا هیچ فرمول واقعی برای راستی آزمایی اجرای تعهداتش را هم نپذیرفته و روی یک زمان بندی غیر منطقی اصرار دارد که در نتیجه آن ایران کل برنامه هستهای خود را تعطیل میکند بی آن که کمترین تضمینی در اختیار داشته باشد که آمریکا واقعا و عملا تحریمها را برخواهد داشت. این که بر چه بازه زمانی برای این تقدم و تأخر توافق شود، از مهمترین محورهای مذاکرات است.
افزون بر این، هم ایران و هم آمریکا به متن برجام انتقاداتی دارند. با این حال ایران خواستار پایبندی به این متن است، ولی آمریکا در مواردی مانند غروبهای برجامی، مطالبات زیادهخواهانهای را مطرح کرده که اگر تصمیم به تغییر متن باشد، ایران نیز در مواردی مانند مکانیسم ماشه، متقابلاً خواستار تغییراتی است و این میتواند مذاکرات را وارد فاز طولانیتری کند. یک مسئله مهم دیگر، زیادهخواهی آمریکا در تعمیم این مذاکرات به گفتگو درباره اختلافات منطقهای است. مسئلهای که ایران به عنوان پیوست بازگشت به برجام هرگز نخواهد پذیرفت و در این باره ملاحظات جدی دارد. همچنین حتی با وجود رفع تحریمهای ثانویه هستهای، برخی تحریمهای اولیه در کنار مواردی مانند کاتسا که مادر تحریم هاست و همچنین تحریمهای ثانویه غیرهستهای، همچنان انتفاع اقتصادی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
درباره تضمین خارج نشدن مجدد نیز آمریکا حاضر به واگذاری هیچ تضمین معتبر یا حتی نوشتن یک جمله با ارزش در متن توافق نیست. مسئلهای که تیم مذاکراتی ایران باید با هوشمندی آن را رصد و اهمیت آن برای ایران را به تمامی طرفهای مذاکرات گوشزد کند. در آخر این که جو بایدن از زمان حضور در کاخ سفید تمام توان خود در سیاست خارجی را بر ائتلاف سازی و احیای چند جانبه گرایی برای مقابله با آن چیزی گذاشته است که حاکمان کاخ سفید تهدید روسیه، چین و ایران میخوانند. در واقع، دولت بایدن در حوزه استراتژیک، با وجود نکوهش فشار حداکثری ترامپ، تاکنون حاضر نشده است سازوکار فشار بر ایران را تغییر دهد یا دچار ضعف کند و صرفا با تحرکات تاکتیکی میخواهد ضمن حفظ این راهبرد، ایران را به پای میز مذاکرهای بکشاند که از قبل ائتلاف همپیمانان خود را برای نشستن در آن سوی میز تدارک دیده است.
تیم جدید ایرانی باید هوشیار باشد و رصد کند که صحنه آرایی آمریکا و تروئیکای اروپایی، نشان دهنده ارادهای برای تغییر مسیر و عمل به تعهدات است یا نه. همان طور که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در گفت وگوی اخیر تلفنی با وزیران فرانسه، آلمان و اتریش تاکید کرد: «ایران سهم اساسی خود برای حفظ برجام را با صبر راهبردی مقابل خروج آمریکا و بیعملی طرف اروپایی نشان داده است و اکنون وقت طرفهای دیگر برجامی است که همراهی لازم را کرده و به صورت واقعی و عملی تعهدهای خودشان را اجرا کنند.»
روزنامه ایران
چرا سیاستهای اقتصادی پیشرو نیستند؟/آلبرت بغزیان*
در پاسخ به این پرسش که چرا سیاستهای اقتصادی کشور دهههاست مسیر رو به پیشرفتی ندارد میتوان به روابط بینالمللی کشور با خارج از جمله امریکا- که سیاستهای تحریمی را اعمال کرد- اشاره داشت که مشکلات و معضلات تحریم تأثیر بسزایی در این نابسامانی و درجا زدن اقتصاد ایران دارد، چرا که ما انواع تحریمها را به واسطه این جریان تجربه کردهایم و تأثیرات خودش را گذاشته و تا به امروز هم شاهد عواقب آن بر اقتصاد هستیم. حتی روز به روز هم تحریمها سنگینتر شده و بلوکه شدن داراییهای ایران را به همراه داشت و هنوز هم کماکان بلوکه است. بحث تحریمهای جدید فروش نفت و ممنوعیتها هم در ارتباط با این سؤال مطرح و مهم است. از طرف دیگر جمعیت ما هم رو به افزایش است و امکانات و نیازها و درخواستهای مردم هم وجود داشته است. اگر تولید ناخالص داخلی رشد نداشته باشد و جمعیت سه برابرشود بدین معناست که باید ۳۰۰ درصد تولید افزایش یابد تا بتوان پاسخگوی نیاز و حفظ وضع موجود بود. همه این موارد تا حدود بالایی به نتایج مذاکرات برمیگردد و این موضوع یکی از مواردی است که میتواند راهگشا باشد.همچنین میتوان به بحث داخلی هم در ارتباط با این موضوع پرداخت چرا که مشکلات اقتصادی کشور در طول ۴ دهه گذشته به مشکلات داخلی خود ما برمیگردد. اینکه بانکهای ما تمکین نمیکنند و بانک مرکزی ما سیاست ارزی ندارد و دولت دست در جیب مردم میکند و از بورس و جاهای دیگر به نفع خود بهره میبرد یا احتکار دانههای روغنی و وسایل دامی و عدم هماهنگی بانک مرکزی با گمرک کشور، وجود رانت در شبکه توزیع کشور همگی چالشهای موجود است. پس یکی از مشکلات ما بحث برجام و دشمنی امریکا با ماست و دومی مشکلات داخلی خودمان است. در داخل هم اصلاحطلب، اصولگرا و... وجود دارد که همه اینها در دولت سهم میخواهند از جمله امکانات و بودجه. اوایل مسائل ما بیشتر بلوکه شدن منابع بود، بعد به این تبدیل شد که در داخل هم داد و ستدهایی وجود دارد که نمیتوانیم آن را جمع کنیم. به همه اینها اضافه کنید که اخلاق حرفهای هم بسیار کمرنگ شده است.
*استاد اقتصاد دانشگاه تهران
روزنامه شرق
موانع بوروکراتیک شادزیستن/حمزه نوذری*
در یادداشت قبلی (یادداشت «مسائل جامعه ساختاری است؟» در تاریخ ۱۳ مرداد منتشر شده بود) اشاره شد که ساختار معیوب بوروکراسی در ایران چالشها و مسائل زیادی برای جامعه ایجاد میکند که آثار آن تا سالها باقی میماند و راهحل غلبه بر آن خرد کارشناسی همراه با رجوع به جامعه مدنی است. ساختار اداری درد و رنج زیادی برای شهروندان ایجاد میکند و عملا گرهگشا نیست. بهعنوان مثال، ساختار بوروکراسی موانع و مشکلات زیادی سر راه شادی و نشاط گروههای مختلف جامعه ایجاد کرده است.علاوهبراین، ساختار بودجه و مدیریتی به گونهای است که هزینه و بودجهای برای شادی جامعه اختصاص نمیدهد بلکه برعکس برای ایجاد موانع هزینه میکند. ساختار اداری که زمینه و شرایط شادزیستن مردم را ایجاد نمیکند، ناچار است چندین برابر هزینه درمان کند. ساختار اجرائی کشور به گونهای سازماندهی شده که بخش بزرگی از منابع و بودجه کشور به جای فراهمکردن ابزار و وسایل شادی صرف پزشکیشدن جامعه شده است. حتی قبل از شیوع ویروس کووید ۱۹ بیمارستانها، درمانگاهها و مطب پزشکان مملو از شهروندانی بود که گرفتار بیماری بودند. اکثر دولتها بخش زیادی از بودجه را صرف رفاه بهویژه سلامت و بهداشت میکنند، اما سلامت هر جامعه تا حدی به شادزیستن مربوط است. درحالیکه در ایران سلامت و بهداشت با درمان یکی پنداشته میشود و رابطه شادی و سلامت مغفول مانده است.
برای کاهش هزینههای درمان و رفاه قبل از هر چیز لازم است برای شادزیستن گروههای مختلف اجتماعی جامعه مانند کودکان، نوجوانان، زنان و... زیرساختهای لازم را فراهم کرد. بخشی از شادزیستن به توسعه اقتصادی مربوط است، ولی بیشتر آن به آزادیهای اجتماعی در چارچوب قانون وابسته است. در کشورهای پیشرفته تلاش بر این است که موانع برای شادزیستن برطرف شود، اما در کشور ما اغلب لوازم و امکانات شادزیستن در اختیار گروهها و سازمانهای خاصی است و نابرابری زیادی در این زمینه وجود دارد. چنین رویکردی پیامدهایی دارد ازجمله: سرازیرشدن ثروت هنگفت به سوی مافیای پزشکی. بیمارستانها و مطب پزشکان مملو از بیمار هستند و کیفیت ارائه خدمات در حد پایینی قرار دارد؛ به عنوان مثال، زمانی که پزشک برای مشاوره و درمان هر بیمار میگذارد، کمتر از استانداردهای لازم است.
در این میان پزشکی شغل بسیار پردرآمدی است که همه نخبگان جامعه به سوی مشاغل پزشکی جذب میشوند. پزشکی فربه شده و مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی نحیفتر میشوند. هرچه ابزار و وسایل شادی بیشتر فراهم کنیم، جامعهای بهتر برای زندگیکردن و معنویت خواهیم داشت. دولتها باید به این مسئله بیندیشند که چگونه میتوان شادی و نشاط شهروندان را افزایش داد. ثبات اقتصادی لازم است، اما کافی نیست. نابرابری در برخورداری از امکانات و لوازم شادزیستن را باید تدبیر کرد. در این میان کتابهای عامهپسندی که شادی را به ذهنیت و خود افراد ارجاع میدهند، در حد بسیار زیادی منتشر میشود که تکنیکهای ذهنی شادزیستن را آموزش میدهند که عملا به بیراهه رفتن است. درحالیکه عینیت شادزیستن فراموش شده است. در نبود امکانات و فضای شادزیستن و حمایت قانونی از آن میزان بیماری، افسردگی و خشونت افزایش پیدا میکند و دولتها مجبور میشوند بودجه هنگفتی برای درمان و مبارزه با آسیبهای اجتماعی اختصاص دهند. درحالیکه با هزینه بهمراتب کمتر میتوان جامعهای شادتر ایجاد کرد.
یکی از بزرگترین موانع برای شادزیستن صداوسیماست. این سازمان عریض و طویل بودجه زیادی صرف برنامههای فاقد محتوا و بیارزش میکند و سلبریتیها را با هزینه گزاف برای ایجاد برنامههای سرگرمی تقلیدی و آبکی به خدمت میگیرد که کاری عبث و بیهوده است. این سازمان هر گونه برنامههای شادی که توسط جامعه مدنی اجرا میشود، به نقد و پرسش میگیرد و آن را مخالف ارزشهای جامعه میداند. سانسور بزرگترین ابزار صداوسیما برای جلوگیری از شادی و نشاط است. ساختار مدیریتی صداوسیما به گونهای است که برنامههای آن در خدمت گروه کوچکی از جامعه است.
*جامعهشناس و استاد دانشگاه
اخبار ویژه ۱۷ شهریور
روزنامه کیهاندولت روحانی در غنیمتطلبی باندهای واعظی و جهانگیری گیر کرده بود(!)
یک روزنامه اصلاحطلب میگوید: دولت روحانی در دوره دوم خود و در رأس آن درگیر جنگ قدرت و غنیمتطلبی بود. آفتاب یزد در یادداشت خود نوشت: وقتی رقابتهای انتخاباتی سال ۱۳۹۶ اوج گرفت و در مناظرهها اسحاق جهانگیری معاون اول وقت از حسن روحانی رئیسدولت وقت درخشانتر و با صلابتتر ظاهر شد، برخی نگاهها به وی تغییر اساسی کرد. گویی جهانگیری بسان رقیبی جدی شده که اگر بخواهد با همین دست فرمان جلو برود حتی از روی شخص رئیسجمهور وقت نیز رد میشود! پس یک باند ذی نفوذ در دولت همفکری کرد و به این نتیجه رسید که باید ترمز دستی جهانگیری را کشید. نشان به آن نشان که بعد از آن مناظره داغ، معاون اول دولت وقت به جای آنکه پنجه در پنجه رقبا کند یک گوشهای نشست و فقط از روی چند تکه کاغذ برای او آماده کرده بودند قصههای حوصله سر بر و یخ میخواند.انتخابات تمام شد وشیخ دیپلمات ابقاء گردید. حالا همان باندی که ترمز دستی جهانگیری را در رقابتهای انتخاباتی کشیده بود خواب جدیدی برای معاون اول دولت وقت دیده بود. باند مذکور تصمیم گرفت برای دفع کامل خطر جهانگیری وی را به طور کامل به حاشیه برده و حتی حذف کند. این باند به سرکردگی محمود واعظی هرچند موفق نشد جهانگیری را حذف نماید، اما در عین حال معاون اول را کامل به حاشیه برد و حتی با ترفندهای پیچیده سیاسی باعث شد او از قله محبوبیت سقوط کند و تمام.
از همان روزهای نخست بعد از انتخابات سال ۱۳۹۶ مشخص بود دولت روحانی دچار دو دستگی است و انسجام دولت قبلی وجود ندارد. دو باند روبروی هم قرار گرفته بودند و هر کدام سهم بیشتری از غنائم میخواستند. ولی در نهایت باندی بیشتر به نتیجه رسید که به حسن روحانی نزدیکتر بود:باند محمود واعظی. جهانگیری هم البته بیکار نبود و برای خود باندی تشکیل داده بود. او سعی داشت همفکران خود در حزب کارگزاران را در حد امکان سر سفره دولت بنشاند، ولی در برابر باند واعظی توفیق چندانی نداشت. خلاصه آنکه دولت حسن روحانی وسط این دو باند گیر کرده بود!
آمریکا مزدورانش را فروخت، اما ایران، متحدانش را تنها نگذاشت
تحولات غرب آسیا نشان میدهد که ایران میتواند متحدان خود را حفظ کند، اما آمریکا نه. این تحلیل را خبرگزاری اسپوتنیک منتشر کرده و در شرح آن مینویسد: در حالی که همه توجهها به نابسامانی خروج آمریکاییها از افغانستان جلب شده بود اتفاقات مهم دیگری هم در منطقه رخ داد که نشان میداد آمریکاییها نه فقط در افغانستان بلکه در کل خاورمیانه دچار سردرگمی هستند. بر کسی پوشیده نیست از لحظه ورود آمریکاییها به منطقه خاورمیانه، ایرانیها میدانستند هدف نهایی آمریکاییها اشغال ایران است، چون تا وقتی ایران رااشغال نکردند هیچ کاری را نمیتوانند در منطقه خاورمیانه انجام دهند. از همان زمان هم ایرانیها برنامهریزی کردند که زیر پوست شهرهای مختلف آتش زیر خاکستر ایجاد کنند تا آمریکاییها مدام در آتش منطقه بسوزند. در افغانستان ایران و روسیه و چین با هم همکاری کردند تا آمریکاییها را زمینگیر کنند و پس از هزینه بیش از دو هزار میلیارد دلاری دیدیم که آمریکاییها با چه وضعیتی از افغانستان خارج شدند و مشاهده کردیم که متحدین آنها قبل از خودشان از افغانستان خارج شدند.آمریکاییها مدعی هستند که بیش از ۱۲۰ هزار همکار افغان خود را ظرف کمتر از یکماه از این کشور خارج کردند. یعنی اینها عملا خرج بیش از ۱۲۰ هزار مزدور را پرداخت میکردند، چرا که قطعا آنها هنوز هم تعداد زیادی مزدور در افغانستان دارند. تصور کنید با این تعداد میشد در افغانستان چه کار کرد و اگر فقط همینها جلوی طالبان میایستادند و مقاومت میکردند چه میشد. بماند ارتشی که آمریکا برای افغانستان طی ۲۰ سال ساخت ظرف چند روز فرو پاشید و چکمه آمریکاییپوشان تسلیم پابرهنهها شدند. در سوریه و عراق هم آمریکاییها نقشههای زیادی داشتند، اما دیدیم همه نقشههای آنها چگونه نقش بر آب شد.
مزدوران وابسته به آمریکا و اسرائیل در سوریه به ۴۰۰ متری کاخ ریاستجمهوری سوریه رسیدند، اما همپیمانان ایران حاضر به تسلیم نشدند، در حالی که مشاهده میکنیم همپیمانان آمریکا در دیگر کشورها مثل افغانستان و یمن و... قبل از اینکه دشمنانشان به آنها برسند فرار را بر قرار ترجیح میدهند. ژنرال سلیمانی و رفقایش در اوج جنگ در سوریه، همان زمان که داعش با کاخ ریاست جمهوری سوریه ۴۰۰ متر فاصله داشت، خود را به کاخ ریاست جمهوری سوریه رساندند تا نگذارند کاخ ریاستجمهوری سقوط کند و متحدشان بشار الاسد را کمک کنند. متحدی که میتوانست، به ادعای وزیر خارجه سابق قطر، چند میلیارد دلار از کشورهای عرب حوزه خلیجفارس بگیرد و با خانواده خود در بهترین جاهای جهان زندگی کند، اما حاضر نشد کشور خود را بفروشد.
بزرگترین فرماندهان ایران و متحدینش هیچوقت از صحنه دور نشدند و از معرکه فرار نکردند و به همین دلیل هم هیچ وقت روحیه نیروهایشان تضعیف نشد.
در عراق هم همینطور، داعش و متحدینش به مرزهای بغداد رسیدند. وقتی از داعش صحبت میکنیم یعنی عوامل آمریکا و اسرائیل و متحدین عرب آنها در منطقه. بر کسی پوشیده نیست پیشرویهای داعش تا زمانی در عراق بود که ایرانیها ورود نکرده بودند. همین که ایرانیها و متحدین شان ورود کردند ورق برگشت. مسعود بارزانی در مصاحبه با شبکه العربیه بهصراحت اظهار داشت که اربیل در حال سقوط بود و چند ساعت بیشتر امکان مقاومت نداشت، اما ژنرال سلیمانی با نیرو و تسلیحات به داد کردها رسید و جلوی سقوط اربیل را گرفت.
همه میدانند که با ورود الحشدالشعبی که مورد حمایت ایران در عراق است، به یکباره همه نقشههای آمریکاییها و متحدینشان بههم خورد و داعش نابود شد.
در یمن هم امروزه میبینیم که علیرغم ۷ سال جنگ تمامعیار و صدها میلیارد دلار هزینه که آمریکا و متحدینش انجام دادهاند همپیمانان ایران در حال پیشرفت در مناطق مختلف نیز هستند. اخیرا هم در لبنان مشاهده میکنیم حزبالله لبنان موفق شده کاری کند آمریکاییها دستپاچه شوند و حاضر شوند هم تحریمهای خود بر علیه سوریه را زیر پا بگذارند و هم تحریمهای خود بر علیه لبنان. در فلسطین متحدین ایران توانستهاند در مقابل ارتش اسرائیل نه فقط مقاومت کنند بلکه حتی بجنگند و برنده جنگ شوند. میدانید راز همه اینها چیست؟ ایمان و اعتقاد و پایبندی به اصول ایدئولوژی فکری انقلاب اسلامی، چیزی که متحدین آمریکا ندارند.
آخرین بینظمی دولت روحانی در اجرای قانون بودجه
دومین گزارش دوماهه از نحوه اجرای بودجه سال جاری، از عقبماندگی ۶۶ درصدی در اجرای احکام بودجه حکایت میکند. دیوان محاسبات، دومین گزارش مستمر ۲ ماهه از نحوه اجرای قانون بودجه سال ۱۴۰۰ را منتشر کرد که بر اساس آن تنها ۳۴ درصد احکام اجرایی شده است. به گزارش «وطن امروز» بر اساس گزارش دوم تفریغ ۲ ماهه در بازه زمانی ۴ ماهه ابتدای سال، از مجموع ۱۷۵ بند، تبصره، مفاد و ۶۰ حکم ۳۴/۵ درصد به صورت کامل اجرا شده است و تعداد ۵۵ حکم معادل ۳۰ درصد از احکام به صورت ناقص اجرا شده و ۶۰ حکم معادل ۳۴/۵ درصد کلاً اجرا نشده است.نکته قابل توجه اینکه از مجموع ۱۱۱۸ دستگاه اجرایی مشمول ارائه صورتحساب ماهانه، تعداد ۹۰۰ دستگاه معادل ۸۱ درصد در موعد مقرر گزارش دستگاه خود را به دیوان محاسبات کشور ارائه کردهاند و ۲۱۸ دستگاه اجرایی معادل ۱۹ درصد همچنان به عنوان «حساب نداده» شناخته میشوند. لازم به ذکر است با همکاری خزانهداری کل کشور، تعداد دستگاههای «حساب نداده» از ۳۰۶ دستگاه در پایان اردیبهشت به ۲۱۸ دستگاه در پایان تیر کاهش یافته است. بررسی وضعیت تحقق منابع و مصارف بودجه دولت در ۴ ماه منتهی به تیر ۱۴۰۰ از تحقق ۴۷ درصدی منابع بودجهای در مقابل تحقق ۶۲ درصدی مصارف حکایت دارد که به منظور پوشش کسری موجود، دولت بخشی از این کسری را از محل تنخواهگردان خزانه و بخشی دیگر را از محل منابع موضوع ماده ۱۲۵ قانون محاسبات عمومی تامین کرده است.
عدم توفیق در حصول کامل منابع درآمدی پیشبینیشده در قانون از سوی دستگاههای اجرایی متولی امر، در مقابل تحقق کامل غالب هزینهها و مصارف پیشبینیشده، منجر به ادامه روند کسری در بودجه کل کشور در ۴ ماه ابتدای سال شده است. یافتههای دیوان محاسبات کشور نشان میدهد بیش از ۹۰ درصد درآمدهای مالیاتی مستقیم در ۴ ماه ابتدای سال نسبت به میزان پیشبینی شده در قانون بودجه محقق شده که این میزان نسبت به مدت مشابه ۲ ماه ابتدای سال رشد نشان میدهد.
نتیجه ۳ سال ارزپاشی؛ رانت ۱۶۰ هزار میلیارد تومانی
نتیجه ۳ سال ارزپاشی دولت، گرانی بیحساب و کتاب کالاهایی بوده که باید به خاطر اختصاص ارز دولتی، با قیمتی مناسب به دست مصرفکننده رسیدند. در کنار این موضوع، رانت ۱۶۰ هزار میلیارد تومانی به رانتخواران رسیده است. روزنامه دنیای اقتصاد با انتقاد از تصمیم ۳ سال قبل دولت روحانی در تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی نوشت: بانک مرکزی در گزارشی حجم ارز ترجیحی تخصیص یافته در پنج ماه ابتدایی سال جاری را اعلام کرد. بر این اساس، حجم ارز ترجیحی تامین شده در پنج ماه ابتدایی سال جاری بالغ بر ۷/۲ میلیارد دلار بوده که نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیش از دو برابر شده است. این درحالی است که قیمت کالاهایی که نهادههای تولیدشان ارز ترجیحی دریافت میکنند، طی یک سال گذشته افزایش قابل توجهی پیدا کردهاند. این دو حرکت متناقض حاکی از آن است که با وجود تحمیل هزینه فرصت بسیار بالا همچنان در برآورده کردن اهداف اولیه خود که افزایش قیمت کالاهای اساسی است، ناتوان است.بروز جهش ارزی در اواخر سال ۹۶ و اوایل سال ۹۷ باعث شد دولت دوازدهم برای حمایت از اقشار ضعیف و متوسط جامعه در تامین نیازهای اساسی در اردیبهشتماه تصمیم بگیرد تا ارز ترجیحی ۴۲۰۰ را مصوب کند. هدف اصلی این سیاست، کنترل نوسانات بازار داخلی و جلوگیری از افزایش قیمت کالاهای اساسی نسبت به سایر کالاها و جلوگیری از افزایش نرخ تورم کشور و همچنین جبران رفاه ازدست رفته بخشی از جامعه بود. با چنین رویکردی دولت، سیاست اختصاص ارز با نرخ ترجیحی از مردادماه ۱۳۹۷ را با تعیین ۲۵ قلم کالا به عنوان کالاهای اساسی در نظر گرفت که از همان ابتدا با مخالفتهای کارشناسی مراجع متعددی روبه رو بود.
نتیجه سه سال ارزپاشی و رانت به وجود آمده از همان ابتدا قابل پیشبینی بود. با اینکه بانک مرکزی و دیگر نهادهای ذیربط تلاشهایی را در جهت کاهش این رانتها انجام دادهاند، چنین سیاست رانتزایی را نمیتوان با چند بخشنامه و مقررات، کنترل و پایش کرد. در نتیجه ارز ۴۲۰۰ به هدفهای تعیین شدهاش نرسید و با وجود امکان مبادلات غیررسمی برخی کالاها مانند دام و طیور، قیمت بسیاری از این کالاها بدون توجه به ارز ترجیحی تخصیصیافته به این نهادهها تعیین میشد. بهطور خلاصه سازوکار اختصاص ارز ترجیحی، هدف حمایت از مصرف کنندگان و تثبیت قیمت کالاهای اساسی را چندان محقق نکرده و در مقابل، انحرافهای تخصیصی و فسادهای گستردهای را در اقتصاد ایران دامن زده است.
برای بررسی تاثیر این سیاست بر کنترل قیمت کالاهای اساسی میتوان تغییرات قیمت برخی از آنها را در سال اخیر مورد بررسی قرار داد. براساس آخرین گزارش مرکز آمار ایران از تورم در مرداد ماه، گروه «روغنها و چربیها» در یک سال گذشته ۱۰۲ درصد افزایش قیمت را تجربه کردهاند. گروه عمده «شیر، پنیر و تخممرغ» نیز طی این مدت ۶۷/۵ درصد افزایش قیمت را تجربه کرده است.
باید توجه کرد که تخصیص ارز ترجیحی به منظور کنترل قیمت کالاهای اساسی و اقلام پرمصرف خانوار انجام میشود تا از این طریق بخشی از رفاه از دست رفته خانوارهای ایرانی را جبران کند، در حالی که بررسی آمارهای تورم منتشرشده از سوی مرکز آمار، حاکی از آن است که این سیاست علاوه بر شکست در سالهای گذشته، در سال جدید نیز کاری از پیش نبرده و اثر آن در کنترل قیمت کالاهای اساسی را میتوان به نوعی صفر و حتی منفی دانست؛ چرا که تخصیص ارز ترجیحی و ورود مواد اولیه ارزان قیمت با به هم ریختن قیمتهای نسبی و تحت تاثیر قراردادن محاسبات فعالان اقتصادی به سوءسرمایهگذاری و هدررفت منابع منجر میشود. اگر بخواهیم به صورت تخمینی میزان خسارت ناشی از اختلاف ریالی دلار ۴۲۰۰ و نرخ روز بازار را محاسبه کنیم، متوجه میشویم که از این ناحیه بالغ بر ۱۶۰ هزار میلیارد تومان رانت ایجاد میشود.
روزنامه وطن امروز
تأکید رئیس دستگاه قضا بر لزوم بازنگری برخی قوانین به نفع زنان
حجتالاسلام والمسلمین محسنیاژهای در دیدار اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه همه باید حامی حقوق و حافظ کرامت زنان باشند، بر لزوم بازنگری و تغییر برخی رویکردها، رفتارها و قوانین به نفع زنان و خانواده تأکید کرد و افزود: باید منزلت و عظمت زن و کمک به زن به عنوان یک انسان دارای شرافت و جایگاه والا، سرلوحه کار همه دستگاهها قرار گیرد. وی خاطرنشان کرد: تربیت فرزند به نوع تربیت پدر و مادر و هم به جامعه گره خورده است، اما مسلما رفتارهای مسؤولانه یک مادر وظیفهشناس و آگاه به وظایف تربیتی بیشترین نقش را در شکلگیری شخصیت فرزند دارد.رئیس قوه قضائیه برنامهریزی برای جلوگیری از افزایش طلاق و تبعات ناشی از آن در کشور را امری ضروری دانست و گفت: مجلس و دستگاه قضا و نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی باید به طور جدی درباره مسائلی، چون حضانت، تربیت و دیگر موضوعات مرتبط تدبیر کنند که اگر پدر و مادری ناچار به جدایی و متارکه شدند، کمترین آسیب به زن و فرزند وارد شود. وی مبارزه با فساد در همه ساحتها بویژه فساد مالی و اداری را از مطالبات اصلی مردم دانست و از مجلسیها خواست دستگاه قضا را در انتخاب بهترین روش برای برخورد و ریشهکنی فساد کمک کنند تا ضمن مقابله با مفاسد، خللی در روند سرمایهگذاری و تولید پیش نیاید.
میتوانیم در هر پهنه آبی که لازم باشد حضور داشته باشیم
فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی گفت: امروز در همه پهنههای آبی جهان هر وقت که فرمانش صادر شود با اقتدار میتوانیم حضور پیدا کنیم. امیر دریادار شهرام ایرانی در نشست خبری تشریح ماموریت هفتادوپنجمین ناوگروه نداجا اعزامی به شمال اقیانوس هند و بندر سنپترزبورگ روسیه، اظهار کرد: بزرگترین و تاریخیترین رویداد نظامی در حوزه دریا توسط نیروی دریایی با اعزام ناوگروه رزمی متشکل از ناوشکن تمام ایرانی سهند و ناوشکن بندر مکران با اقتدار و موفقیت به اتمام رسید و ناوگروه توانست ماموریتش را با پیمودن ۴۵ هزار کیلومتر در اقیانوسها و در مقابله با طبیعت خشن اقیانوسها به اتمام برساند و به میهن مراجعت کند.وی افزود: نشان دادن خودباوری و توانمندی جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی آن چیزی است که در این ماموریت اهمیت داشت. این ناوگروه برای کسانی که توانمندی فرزندان ایرانزمین را هیچگاه باور نداشتند، این نتیجه را داشت که امروز این توانمندی را باور دارند. ایرانی با بیان اینکه امروز دیگر در همه پهنههای آبی جهان هر وقت که فرمانش صادر شود با اقتدار میتوانیم حضور پیدا کنیم، اظهار کرد: در حوزه پیشرانهای دریایی باید گفت بومیسازی این پیشرانها برای ما مهم است و بزودی شاهد ساخت نخستین پیشران تمام ایرانی خواهیم بود که در عرصه دریا به همه ارگانها کمک میکند.
امیرعبداللهیان: تأمین واکسن کرونا از اولویتهای وزارت امور خارجه است
وزیر امور خارجه کشورمان در نشست با فعالان اقتصادی و مسؤولان اتاق ایران، بخش خصوصی را موتور محرک روابط میان کشورها و حلقههای تجاری و اقتصادی را عاملی کمککننده در پایایی سیاست خارجی و مقوم آن ارزیابی کرد و بر عزم وزارت امور خارجه در حمایت از نقش و مشارکتدهی هر چه بیشتر بخش خصوصی در مراودات با کشورها تاکید کرد. امیرعبداللهیان در ادامه تامین واکسن کرونا را از اولویتهای اصلی وزارت امور خارجه ذکر کرد و اقدامات این وزارتخانه در شتابدهی فراوان به تامین واکسن مورد نیاز کشورمان در روزهای گذشته را تشریح کرد و گفت: از همکاری بخش خصوصی در این زمینه استقبال میکنیم.سفیر ایران در عراق: دور چهارم مذاکرات ایران و عربستان برگزار خواهد شد
سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد در برنامه «لعبه الکراسی» که از شبکه الشرقیه عراق پخش میشود، گفت: بعد از مستقر شدن دولت جدید ایران به ریاست سیدابراهیم رئیسی، دور چهارم گفتگوهای تهران- ریاض برگزار خواهد شد. ایرج مسجدی اشارهای به زمان و مکان دقیق این گفتگوها نکرد. مسجدی تاکید کرد: مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق نقش مهمی در برگزاری ۳ دور قبلی مذاکرات میان ایران و عربستان داشت و تهران احساس خوبی نسبت به دور بعدی برای رسیدن به نتایج خوب دارد. سفیر ایران در بغداد در بخش دیگر این گفتگو خاطرنشان کرد: امنیت عراق با وجود نیروهای آمریکایی محقق نخواهد شد و اخراج آنها مطالبه اساسی برای تحقق ثبات در عراق و منطقه است. مسجدی تاکید کرد متهم کردن ایران به هدف قرار دادن کاروانهای نظامی و هیاتهای دیپلماتیک خارجی در عراق تنها حرفهای بیارزش آمریکایی است.مسجدی درباره تحولات افغانستان هم گفت: همه باید به دنبال ایجاد امنیت در افغانستان باشند و همه باید به مردم افغانستان کمک کنند. وی افزود: همکاری ما با طالبان به موضع و عملکرد آنها نسبت به ایران بستگی دارد و طبیعتا از آنها میخواهیم که روابطشان با تهران بر اساس احترام باشد، این مساله باعث میشود ایران با طالبان همکاری کند.
روزنامه خراسان
پیشنهاد همه پرسی درباره یارانه پنهان، از تایید تا تکذیب
یک عضو کمیسیون شوراهای مجلس گفت: با توجه به میزان پرداخت بالای یارانه پنهان، تقاضای برگزاری همه پرسی را برای حذف یارانههای پنهان و پرداخت نقدی آن مطرح کردهام که تاکنون ۲۲ امضا برای آن جمع آوری شده است. اگرچه یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس این خبر را تکذیب کرد. ابوالفضل ابوترابی، عضو کمیسیون شوراهای مجلس در گفتگو با خبرگزاری ایلنا علت این تقاضا را این طور مطرح کرده است: با توجه به میزان بسیار بالای یارانه پنهان که در سال پرداخت میشود، براساس اصل ۵۹ و ماده ۳۶ قانون، تقاضای برگزاری همه پرسی را برای حذف یارانههای آشکار و پنهان و پرداخت مستقیم به مردم مطرح کردهام.به گفته ابوترابی، تاکنون ۲۲ نفر از نمایندگان نامه این تقاضا را امضا کردهاند و برای مطرح شدن به ۱۰۰ امضا نیاز دارد. همچنین تصویب این تقاضا به کسب حداقل دو سوم آرای نمایندگان مجلس نیازمند است. با این حال یک عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت:در مجلس طرحی برای حذف یارانه پنهان و آشکار تدوین نشده است چرا که هرگونه بحث درباره یارانهها نیاز به کار کارشناسی دقیق و لحاظ کردن نظر مردم دارد. رحیم زارع در گفتگو با خانه ملت افزود: ممکن است یکی از همکاران نماینده، نظری درباره وضعیت یارانه پنهان و آشکار داشته باشد که بدیهی است بیان نظر یکی از همکاران نماینده، به منزله مصوبه مجلس نیست.
۳ شرط ورود استارت آپها به بورس
حسین بردبار- عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ورود استارت آپها به بورس را به دلیل شرایط اقتصاد فعلی کشورمان سخت و نیازمند سه شرط دانست و اظهار امیدواری کرد که دولت جدید بتواند این سه شرط را محقق کند. به گزارش خراسان، دکتر روح ا... رحمانی، در کنفرانس تحول دیجیتال که در دانشگاه تهران برگزار شد، شرط اول را سرعت دادن به فرایند ثبت شرکت دانست و گفت: سرعت ثبت شرکت خیلی کند است و چند ماه طول میکشد در حالی که باید ۶۰ دقیقه یا کمتر طول بکشد و این توانایی در کشور وجود دارد. وی دومین موضوع را مرتبط با مالیات و بیمه دانست و افزود: مالیات و بیمه نباید در کشور معما باشد و ظرف ۶۰ ثانیه باید مشخص شود. به گفته وی، ورود یک شرکت در بورس نیز باید ظرف ۶۰ روز یا کمتر محقق شود.فرضیه حبس شاخص در کانال ۱.۵ میلیون تقویت شد
بعد از عقبگرد شاخص کل بورس در هفته گذشته و شروع صعودی در هفته جاری، شاخص باز هم درگیر نوسان شد تا نه روندهای صعودی پایدار بماند و نه روندهای نزولی و فرضیه حبس شاخص کل در کانال ۱.۵ میلیون واحد قوت بگیرد.به گزارش خراسان، فارغ از روند امروز، آن چه واضح است تثبیت روند نوسانی بازار است. بعد از نوسانات هفته گذشته، بسیاری بازار را این گونه تحلیل کردند که باید منتظر یک دوره استراحت در کانال ۱.۵ میلیون واحد (شاخص کل بین ۱.۵ تا ۱.۶ میلیون واحد) باشیم چرا که انرژی کافی برای عبور از ۱.۶ میلیون واحد وجود ندارد و از سوی دیگر در سطح ۱.۵ میلیون واحد نیز حمایت خوبی از بازار وجود دارد. ضمن این که روند نرخ ارز نیز فعلا متوقف و این نرخ مهم در سطح ۲۷ هزار تومان تثبیت شده است. لحاظ این موضوع در کنار نزدیک شدن شاخص به سطح حمایتی ۱.۵ میلیون واحد شرایطی را فراهم کرده است که امیدها برای سبز شدن بازار در معاملات امروز تقویت شود.
روزنامه ایران
تجمع اتباع افغانستان مقابل سفارت پاکستان در تهران
خبر اول اینکه، جمعی از اتباع افغانستانی مقیم تهران در اعتراض به سیاستها و رفتار دولت پاکستان نسبت به تحولات کشورشان در مقابل سفارت این کشور تجمع کردند. به گزارش ایسنا، در پی تحولات اخیر افغانستان و پیشروی طالبان و تصرف اکثر شهرهای افغانستان توسط این گروه، درگیری میان نیروهای مقاومت ملی در پنجشیر و طالبان ادامه داشت که با وجود موفقیتهای نیروهای مقاومت در مقابله با طالبان، شامگاه دوشنبه هفته جاری طالبان توانست با کمک نیروهای پاکستان پیشروی کند و برخی نیروهای مقاومت ملی هم در پنجشیر به شهادت رسیدند. با توجه به اینکه گفته میشود پاکستان دخالت مستقیمی در تحولات اخیر داشته است، این تجمع کنندگان نسبت به رفتار پاکستان اعتراض کردند. تجمع کنندگان که پلاکاردهایی با تصاویر احمد شاه مسعود و احمد مسعود در دست داشتند، شعارهایی در مخالفت با طالبان و پاکستان و در حمایت از جبهه مقاومت سردادند.فقط ۶ درصد لوایح و طرحها در مجلس، قانون شدند
خبر دیگر اینکه، یک نماینده مجلس با تأکید بر ضرورت لایحه محوری در مجلس گفت: آنچه امروز شاهد آن هستیم این است که کفه ترازوی طرحها از کفه ترازوی لوایح ارسالی به مجلس سنگینتر است. به گزارش ایرنا، سید محمد مولوی نایب رئیس کمیسیون آموزش ادامه داد: ما باید در برنامههایمان تجدیدنظر کرده و نظارتهایمان را افزایش دهیم، طرحها را کاهش دهیم و مجلس را با هماهنگی دولت، مجلسی لایحهمحور کنیم. این موضوع به کیفیت کار مجلس کمک میکند. نماینده آبادان افزود: تنبلی و کمتوجهی بعضی از دستگاههای اجرایی باعث شد تا نمایندگان به خاطر مسائل و دغدغههایشان به ارائه طرح روی آورند که این مسأله با هماهنگی مجلس و دولت حل خواهد شد.وی گفت: در مجلس دهم ۷۳۳ طرح و لایحه اعلام وصول شد که ۵۰۵ مورد آن طرح و ۲۲۸ مورد آن لایحه بود که خروجی آن تصویب ۱۸۸ قانون بود که تقریبا ۲۵ درصد طرحها و لوایح اعلام وصول شده را شامل میشود. مولوی خاطرنشان کرد: الان که ۱۵ ماه از عمر مجلس یازدهم میگذرد، ۵۶۰ طرح و لایحه اعلام وصول شده که ۴۱۸ مورد آن طرح و ۱۴۲ مورد آن لایحه است و خروجی آن ۳۴ قانون مصوب مجلس بوده است که ۶ درصد طرحها و لوایح اعلام وصول شده را شامل میشود. اگر بخواهیم به همین شکل به مسیر خود ادامه دهیم قطعا با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.
دو مأمور خاطی اوین دو ماه قبل تنبیه شده بودند
شنیدیم که، رئیس سازمان زندانها گفت: بسیاری از خطاهای فیلمهای زندان اوین پیش از انتشار، یا درحال بررسی بود یا رسیدگی شده بود. به گزارش «ایران» محمدمهدی حاج محمدی در توئیتر نوشت: «گفته شد بسیاری از خطاهای فیلمهای زندان اوین پیش از انتشار، یا درحال بررسی بود یا رسیدگی شده بود. گرچه عصبانیت در محیطهای کم تنشتر نسبت به زندان نیز دور از انتظار نیست؛ اما دو مأمور خاطی در تصاویر که باهم درگیر شده بودند، دو ماه قبل از انتشار فیلمها تنبیه شده بودند.»احتکار داروی کرونا از سوی معاون یک بیمارستان در تهران
دست آخر اینکه، رئیس سازمان بازرسی کل کشور از کشف داروی ضد کرونایی رمدسیویر احتکار شده از سوی معاون یکی از بیمارستانهای تهران خبر داد و گفت که پرونده این امر به دادستان تهران ارسال شده است. به گزارش صدا و سیما، حجتالاسلام حسن درویشیان در جلسه شورای عالی قضایی درباره دیگر پرونده تشکیل شده در همین زمینه، افزود: پرونده دیگر نیز که مربوط به فروش داروهای دولتی کرونا در بازار آزاد است که گزارش این موضوع نیز به دادستان کل کشور ارسال شده است. رئیس سازمان بازرسی کل کشور همچنین گفت: با پیگیریهای انجام شده از سوی سازمان بازرسی کل کشور، مرحله نخست طرح تصفیه خانه جدید آب شرب قم که حدود ۱۰ سال از آغاز کار اجرایی آن میگذشت، ظرف روزهای آتی به بهرهبرداری خواهد رسید و طبق قولی که داده شده است، مرحله دوم این پروژه نیز تا ۴ ماه آتی به بهرهبرداری میرسد. حجتالاسلام درویشیان درباره انتشار خبری پیرامون سِرُمهای آلوده خریداری شده از ترکیه اظهار کرد: پس از بررسیهای انجام شده مشخص شد که هم تاریخ مصرف این داروها تا ۲ سال دیگر است و هم اینکه هیچ گونه آلودگی در آنها وجود ندارد.روزنامه شرق
درخواست ناتو از چین: به مذاکرات کنترل تسلیحاتی بپیوندد
رئیس ناتو از چین خواست به معاهدات بینالمللی محدودیت گسترش تسلیحات هستهای بپیوندد و هشدار داد که مهمات هستهای پکن بهسرعت در حال گسترش است. ینس استولتنبرگ، دبیرکل این اتحادیه نظامی، اظهار کرده است که در آینده کشورهای بیشتری باید در مذاکرات کنترل تسلیحات شرکت کنند نه اینکه فقط ایالات متحده و روسیه در این مذاکرات باشند. او در نشست سالانه کنترل تسلیحات ناتو گفت: «چین بهعنوان یک قدرت جهانی در عرصه کنترل تسلیحات هم مسئولیتی جهانی دارد و پکن هم از محدودیتهای دوطرفه بر تعداد تسلیحات، افزایش شفافیت و بیشتر قابل پیشبینی بودن بهره خواهد برد. این موارد بنیانهای ثبات بینالمللی را تشکیل میدهند». استولتنبرگ همچنین هشدار داد چین در حال احداث تعداد زیادی ایستگاههای جدید موشکی است که باعث میشود قابلیت هستهای این کشور «به نحوی قابل توجه افزایش یابد».گرچه میزان دقیق مهمات هستهای چین معلوم نیست، ناظران بینالمللی تخمین میزنند که بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ کلاهک هستهای داشته باشد. این کشور رسما سیاستی را تدوین و اتخاذ کرده است که از تسلیحات هستهای در کمترین حد و برای بازدارندگی استفاده کند و سیاست «حملهنکردن در ابتدا» دارد که وعده میدهد هیچ وقت از تسلیحات هستهای علیه کشوری که هستهای نیست استفاده و حتی آنها را تهدید نکند و فقط وقتی شلیک کند که هدف حمله هستهای قرار گرفته باشد. سال گذشته از چین دعوت شد به پیمان استارت نو روسیه و ایالات متحده بپیوندد. با وجود این، پکن از پیوستن به این پیمان خودداری و استدلال کرد نیروی هستهای این کشور در مقایسه با دو غول جنگ سرد سابق اندک است و به همین دلیل نیازی نیست حجم آنها را کاهش دهد.
رهبران جهان هشدار دادند: بولسونارو «در تدارک کودتا» است
گروهی از رهبران جهان هشدار دادند ژائیر بولسونارو، رئیسجمهور برزیل و متحدانش در تدارک کودتایی نظامیاند که «دموکراسی را در برزیل به مخاطره خواهد انداخت». حدود ۱۵۰ نماینده مجلس، وزیر و رؤسای جمهور سابق از ۲۶ کشور در نامهای سرگشاده این زنگ خطر را به صدا درآوردند که احتمال بروز یک شورش وجود دارد که از شورش «دزدی را متوقف کنید» آمریکاییان در مجلس ایالات متحده در ژانویه (۲۰۲۱) الگو گرفته است. در این نامه آمده است: «اکنون رئیسجمهور ژائیر بولسونارو و متحدانش، از جمله گروههای افراطی معتقد به برتری نژادی سفیدپوستان، پلیس نظامی و مقامهای دولتی در تمام سطوح حکومت، در حال آمادهشدن برای بهراهانداختن یک راهپیمایی سراسری در کشور علیه دیوان عالی و کنگره کشور هستند که نگرانیهایی از بروز کودتا در سومین دموکراسی بزرگ دنیا به وجود آورده است».این رهبران جهان از جمله خوزه لوئیز رودریگز ساپاترو، نخستوزیر سابق اسپانیا و فرناندو لوگو، رئیسجمهور سابق پاراگوئه، ادعا کردند آقای بولسونارو در هفتههای اخیر به روشهای مختلف نهادهای دموکراتیک را نادیده گرفته است. در این نامه نوشته شده است: «در تاریخ ۱۰ آگوست او دستور داد رژه نظامی بیسابقهای در برازیلیا، شهر پایتخت، برگزار شود. همزمان، با متحدانش در کنگره برای اعمال اصلاحاتی وسیع در نظام انتخاباتی کشور فشار میآورد؛ انتخاباتی که به طور گسترده یکی از مطمئنترین و معتبرترین سیستمهای دنیا تلقی میشود». هافینگتونپست نیز گزارش داده که بولسونارو پیامی را از طریق واتساپ منتشر کرده و از هوادارانش خواسته است بزرگترین راهپیمایی تاریخ برزیل را ترتیب دهند تا قدرت خود را اثبات کنند. در این پیام همچنین ادعا شده است که «قانون اساسی کمونیستی» برزیل قدرت بولسونارو را از او گرفته و «قوه قضائیه، چپگرایان و گروههای مخفی ذینفع» را به توطئه علیه او متهم کرده است.
پیشتر آقای بولسونارو گفته بود تنها سه احتمال برای آینده او وجود دارد: پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۲، زندان یا مرگ. اما نظرسنجیها بولسونارو را بسیار عقبتر از لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا، رئیسجمهور سابق چپگرای این کشور، نشان میدهد که باعث میشود گزینه اولبودن بولسونارو در نظام انتخاباتی فعلی بسیار کمتر محتمل باشد.