یادداشت روزنامههای ۱۱ مهر
روزنامه کیهان«طرحهای بی» و بازی بایدن!/دکتر محمدحسین محترم
زمانی بود که دولت ایران برای امضای برجام و همچنین برای برگشت آمریکا به آن منفعلانه اصرار داشت، اما با روی کار آمدن تفکر عزتمندانه و مقتدرانه دولت سیزدهم با رأی مردم، حالا ورق برگشته است. اکنون نه تنها آمریکا و غربیها بلکه سگ دستپرورده آنها یعنی رژیم صهیونیستی نیز از سر اجبار جهت از دست نرفتن همین محدودیتهای رو به انقضا نیز آشکارا برای احیا برجام اصرار و عجله دارند. چرا؟ در یک کلام، چون نگران سیاست «گره نزدن اقتصاد کشور به برجام» و «مذاکرات نتیجهمحور» هستند! در این خصوص چند نکته مهم:۱- اولاً آمریکا و متحدان اروپایی و صهیونیستیاش حربه دیگری علیه جمهوری اسلامی ندارند و ادعای «طرح بی» (Plan B) آنها در فضای توهمآلود سیاسی-رسانهای غربی یک تهدید توخالی تبلیغاتی برای تحتالشعاع قرار دادن شکست تهدیدها و سیاستهایشان ارزیابی میشود. هرچند دیگر سخن گفتن از چنین طرحی بسیار خندهدار و موجب تمسخر است چراکه دیگر طرحی وجود ندارد که آنها اجرا و اعمال نکرده و با شکست روبهرو نشده باشند؟! شبکه تلویزیونی سعودی الحدث هم اذعان میکند «آمریکا و اروپاییها در تعامل با ایران چارهای جز این ندارند که فقط به اقدامات دیپلماتیک اکتفا کنند».
۲- این جمهوری اسلامی است که «طرحهای بی» اصولی و مطمئن و متعددی، البته نه بهعنوان جایگزین، بلکه بهعنوان طرحهای موازی و همزمان با مذاکرات، جهت گره نزدن اقتصاد کشور به برجام و جلوگیری از باجخواهی غربیها را در دستور کار خود قرار داده است. حل بحران کووید ۱۹ و بینیازی به آمریکا و کشورهای غربی در واردات واکسن، سر و سامان دادن به اقتصاد کشور، خنثیسازی هوشمندانه تحریمها با گسترش روابط با همسایگان، عضویت و حضور در شانگهای، امضاء قرارداد جامع همکاری ۲۵ ساله با چین و صادرات سوخت به ونزوئلا و لبنان و احتمالاً در آینده به کشورهای دیگر و قراردادهای بزرگ سوآپ سوخت از جمله این طرحها است.
آنچه تحقق این طرحها را در میدان عمل امکانپذیر و تضمین میکند همان تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه کشورهای مختلف از جمله همسایه و غیر همسایه است که با ایران اراده و عزم مشترک و جدی برای خنثیسازی تحریمها دارند. البته اندیشکدههای آمریکایی سازمان سیا و وزارت خارجه و پنتاگون از جمله اندیشکده شورای آتلانتیک و گروه بحران و... تلاش دارند با ایجاد و انتشار شبهاتی در فضای رسانهای- سیاسی داخلی و خارجی، بهنوعی «طرحهای بی ایران» را ناکارآمد و همان داستان اف. ای. تی. اف را القاء کنند. در این جنگ روانی ادعا میکنند با وجود تحریمها، ایران نمیتواند از مزایای حضور در شانگهای بهره ببرد! در این خصوص باید گفت اولاً؛ بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل، تحریمهای ایران لغو شده است، هرچند آمریکا بهعنوان یک مزاحم بخواهد مانعتراشی کند.
ثانیاً؛ خود روسیه و چین هم بهعنوان عضو شانگهای مثل ایران تحت تحریمهای یکجانبه آمریکا هستند. ثالثاً؛ نکته مهم این است که پذیرش جمهوری اسلامی در شانگهای نشان میدهد کشورهای عضو تصمیم گرفتند با نادیده گرفتن تحریمهای آمریکا، تجارت خود با ایران را گسترش دهند تا جایی که پوتین رئیسجمهور روسیه تأکید میکند: «ما معتقدیم پس از برجام و لغو تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، هیچ مانعی باقی نمانده است». رابعاً؛ کشورهای همسایه و عضو منطقه شانگهای و همچنین دیگر کشورهای تحت تحریم یکجانبه آمریکا تصمیم گرفتهاند هم با تهاتر کالا با کالا و نفت با کالا و هم با استفاده از ارزهای کشورهای عضو و دور زدن دلار و سیستم مالی غرب، تجارت خود را با ایران توسعه دهند.
۳- سیاستهای آمریکا و غرب علیه ملت ایران کاملاً شکست خورده است. موازنه قدرت و معادله بازی برد–باخت برای آنها که با امضاء برجام و خروج یکطرفه از آن بر ایران تحمیل کرده بودند، در نتیجه تغییرات داخلی و منطقهای و بینالمللی به نفع جمهوری اسلامی در همه ابعادش تغییر کرده است. غربیها اکنون دیگر نمیتوانند با حربه تشدید تحریمها و وقتکشی، جمهوری اسلامی را مجبور به عقبنشینی از مواضع خود کنند و ایران هر روز بیشتر از روز قبل در کنار تقویت قدرت دفاعی و نفوذ منطقهای خود، هم بر توان اقتصادی و هم بر قدرت هستهایاش خواهد افزود و احیا برجام با وجود تحریمها دیگر امکانپذیر نیست؛ لذا آمریکاییها راهی جز عمل به تعهدات برجامیشان، البته با دادن تضمین ندارند و این یعنی گرفتاری آمریکا در یک بازی دوسر باخت!
۴- سؤال اساسی این است که آیا بایدن صداقت و توانایی برداشتن تحریمها را دارد و با توجه به اینکه هم در دوران دموکراتها و هم جمهوریخواهان، آمریکایی که با آن همه انفعال و امتیاز دادن دولت حسن روحانی حاضر به لغو تحریمها نشد، آیا حاضر است در دولت ابراهیم رئیسی که متعهد به حفظ عزت و حقوق ملت ایران شده، تحریمها را لغو کند و تضمین دهد؟! پاسخ به این سؤال اساسی نشان میدهد که تیم هستهای جدید ایران دلایل منطقی و موجهی برای اتخاذ «سیاست مذاکرات نتیجهمحور» و همچنین «طرحهای بیموازی» برای خنثیسازی تحریمها دارد.
۵- یکی از دلایلی که در صداقت و توانایی بایدن باید شک کرد تلاش کنگره آمریکا برای بازی نقش پلیس بد است. چه دموکراتها و چه جمهوریخواهان در کنگره تلاش دارند لغو تحریمهای ضدایرانی را همچون گذشته غیرممکن کنند. هماکنون نمایندگان کنگره یک لایحه ضدایرانی ارائه کردند که با تصویب آن در برنامه دفاع ملی ۲۰۲۲ مانع رفع هرگونه تحریم علیه ایران میشوند و حتی متعرض روابط اقتصادی چین و ایران نیز شدهاند. این لایحه در هفته جاری مطرح و به گفته مقامات و رسانههای آمریکایی به احتمال زیاد تصویب خواهد شد. هدف از این طرح فشار بر ایران برای بازگشت بدون رفع تحریمها و بهروزرسانی برجام بر اساس شروط موشکی و منطقهای ترامپ و پمپئو است.
۶- دومین دلیل برای ابهام در سرنوشت برجام این است که بایدن و دولتش حاضر نیستند هیچگونه تضمینی بدهند که دولت خود و یا دولتهای بعدی از برجام خارج نشوند و تحریمها را برنگردانند. تا جایی که وزیر خارجه روسیه نیز همین عامل را مانع اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات وین در دوره قبل و در آینده عنوان کرده است. مهمتر اینکه آنگونه که رسانههای آمریکایی در هر دو حزب عنوان کردند، بایدن با توجه به کهولت سن و بیماری و ناتوانیاش در اداره کشور و گافهایی که میدهد، بعید است در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری بتواند حاضر و یا پیروز شود و با پیروزی جمهوریخواهان و احتمالاً با حضور مجدد ترامپ، ایران دوباره با همان داستان خروج از برجام مواجه میشود.
۷- سومین دلیل، باقی ماندن تهدید علیه مزایای برجام برای ایران است که هم دست دولت بایدن و روسایجمهور آینده آمریکا و هم دست کنگره برای بازگرداندن تحریمها با عناوین و بهانههای حقوق بشری و حمایت از تروریسم باز است.
۸- دلیل مهمتر که موجب نگرانی ملت ایران و مقامات کشور است اینکه مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی علاوهبر فریبکاری در ارائه گزارش اخیرش، خارج از وظایف و اختیاراتش اهداف آمریکا را از زبان خود بیان و ادعا کرده «پازل هستهای ایران را باید دوباره تشکیل داد»!
۹- ابهام مهم دیگر در صداقت بایدن ایجاد دو سؤال جدی است: اول اینکه، اگر وی مدعی دیپلماسی بهجای جنگ است و میخواهد با برگشت به برجام، تحریمها را لغو کند، چرا آنها را بهعنوان ابزار جنگ اقتصادی تشدید میکند؟! دوم، اگر آمریکا نگران فعالیتهای هستهای ایران است، چرا فریبکارانه و در خیانتی آشکار و در رقابتی کثیف با فرانسه، قرارداد خرید زیردریایی هستهای استرالیا از فرانسه را لغو و خود با استرالیا قرارداد فروش این زیردریاییهای هستهای را امضا کرد؟! و اگر قرار است استرالیا ۱۰۰ تا ۲۰۰ برابر میزانِ مورد نیاز برای ساخت یک بمب هستهای، اورانیوم غنی شده با خلوص بالا و بدون نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی جهت استفاده در ۸ زیردریایی هستهای داشته باشد، چرا ایران به میزان و خلوص کمتر با نظارت آژانس و در چارچوب ان. پی. تی برای ساخت رادیوداروها نداشته باشد؟!
۱۰- متهم کردن ایران به اتلاف وقت آدرس غلط دادن است، زیرا ایران میخواهد هوشمندانه مسیر خود را برنامهریزی و مینهای کاشته شده در این مسیر را خنثی کند تا پس از مدتی بدون دریافت هیچ مابهازایی و با محدودیتها و تحریمهای بیشتر به نقطه اول بازنگردد! لذا اولاً؛ هدف از اصرار بر احیای برجام جلوگیری از شکلگیری بلوک همکاریهای منطقهای در شرق و وابسته نگهداشتن و یا حداقل القاء وابستگی کشورها به غرب است. ثانیاً؛ آشفتگی و شتابزدگی حاکم بر کاخ سفید و رژیم صهیونیستی و مواضع ضدونقیض در اصرار بر احیای برجام نیز ناشی از همین سیاستهای جدید و فهم درست ایران از پرونده هستهای است که رهبری نیز تأکید دارند: «فرض کنید تحریمها حالا حالا برداشته نمیشود!». البته فعلاً فقط مطالبات حداقلی ایران، آنها را در چنین مخمصهای انداخته و مطالبات حداکثری ملت ایران و همچنین ملتهای منطقه از جمله جبران زیان بیش از یکصد میلیارد دلاری ناشی از اعمال تحریمها بعد از برجام، محاکمه سران آمریکا و رژیم صهیونیستی به علت جنایتهایشان در شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و دانشمندان هستهای بهویژه شهید فخریزاده و اخراج کامل آمریکاییها از منطقه، در کنار گزینههای قدرتمند برای پاسخگویی به هرگونه تهدیدی همچنان روی میز است.
روزنامه وطن امروز
درباره عقلانیت تجاری حاکم بر حکم اقتصادی اخیر رهبر انقلاب
چرا مغالطه این همانی «اقتصاد مقاومتی» و «آتارکی»، فرار به جلوی حامیان «تجارت آزاد» است؟/مائده منصوری*این روزها که رهبر معظم انقلاب برای حراست از پیشرفتهای بخش لوازم خانگی، دستور منع واردات لوازم خانگی از ۲ شرکت خاص کرهای را صادر کردهاند، دوباره قلمهای ناآگاه از پیشرفت اقتصادی و اقتضائات آن، فعال شدهاند و با طرح مغالطه این همانی «اقتصاد مقاومتی» با سیاست «آتارکی»، جوری القا میکنند که گویا سیاستهای اقتصاد مقاومتی، کشور را به سوی انزوا و فقر بیشتر میکشاند. شاید بتوان یادداشتی که پیشتر با عنوان «تهدید آتارکی» در هفتهنامه تجارت فردا (۲۳ مرداد ۱۴۰۰) منتشر شد را یکی از متون کلیدی در راستای طرح «مغالطه این همانی اقتصاد مقاومتی و آتارکی» دانست. نویسنده در یادداشت مذکور، ادعا میکند که شعارهای اقتصادی سالهای اخیر با تکیه بر «اقتصاد مقاومتی» ما را به سوی بینیازی از دنیا سوق داده و نتیجهاش قحطی و گرانی در کالاهای ضروری شده است! اما آیا واقعاً «اقتصاد مقاومتی» همان «آتارکی» است؟ در این یادداشت نشان میدهیم افرادی که اقتصاد مقاومتی را انزواطلبی اقتصادی و آتارکی میدانند، نگاهی صفر و صدی به تجارت بینالملل دارند و اساسا فهم درستی از این سیاستهای کلی پیدا نکردهاند.
* آتارکی چیست؟
آتارکی نوعی سیستم اقتصادی است که به دنبال انزوای کامل از محیط (سایر کشورها) است. برای این منظور، کشورها باید خودپایدار باشند و تمام کالاهای تولیدی و نیازهای اساسی ساکنان خود را تأمین کنند. نگارنده یادداشت «توهم آتارکی» مینویسد: «ایده آتارکی آن است که تولید اقتصادی باید تا آنجا که ممکن است به جغرافیای دولت- ملت محدود باشد. ایده آتارکی در تقابل کامل با تئوری تجارت آزاد قرار دارد». بله! در حقیقت آتارکی، تفکری است که در آن درهای مرز و بوم یک کشور بسته میشود و تمام نیازهای یک ملت باید در درون مرزهای آن پاسخ داده شود. شیوهای که به علت محدودیتهای منابع، کشور را به سمت تنگنا و فقر و محدودیتها پیش خواهد برد. در سالهای مختلف، کشورها و حکومتهای گوناگونی آتارکی را در سیاستهای خود اعمال کردهاند و اثرات نسبتا مشابهی به دنبال داشته است؛ کشورهایی مثل چین (در سالهای ۱۹۶۱-۱۹۵۸) و بلوک شوروی. حتی در سالهای اخیر سایه این تفکر را در کرهشمالی هم مشاهده میکنیم؛ بنابراین نگارنده این سطور، در فهم مفهوم آتارکی با نویسنده یادداشت «توهم آتارکی» همنظر است. البته ناگفته نماند که اگر چه آتارکی در «تقابل کامل» با تجارت آزاد قرار دارد، اما تنها ایده متفاوت با تجارت آزاد نیست. یعنی لازم نیست کسی که مخالف آتارکی است، حتما موافق «تجارت آزاد» باشد. همانقدر که آتارکی به فقر میانجامد، تجارت آزاد نیز حاصلی جز توسعهنیافتگی ندارد.
* نه آتارکی، نه تجارت آزاد!
اما چرا تجارت آزاد، به فقر و توسعهنیافتگی میانجامد؟! پاسخ روشن است. چون هیچگاه تولیدکنندهها در کشورهای غیرپیشرفته، امکان رقابت با غولهای تولیدی کشورهای توسعه یافته را ندارند؛ بنابراین تجارت آزاد که اسم رمز باز گذاشتن درهای اقتصاد به روی این غولهاست، مانند باز کردن در قفس آهو به روی شیرهای گرسنه است. خیلی زود، تولیدیهای بزرگ خارجی، تولیدکننده داخلی را میبلعند و نابود میکنند، کارگران را بیکار میکنند و رشد اقتصادی را از کشور خودی میربایند؛ بنابراین نه آتارکی میتواند به پیشرفت کشور کمک کند و نه تجارت آزاد. در این میان، راه سومی نیز وجود دارد که «اقتصاد مقاومتی» سعی دارد آن مسیر را به روی اقتصاد ایران بگشاید. سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز ۲۰ ساله در ۲۹ بهمن ۱۳۹۲ برای نخستینبار توسط رهبر معظم انقلاب تشریح شد. این سند خواستار تحقق اقتصادی متکی به دانش و فناوری، عدالتبنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو بود؛ الگویی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام.
* درونزا و برونگرا
تاکید بر ۲ ویژگی درونزایی و برونگرایی در اقتصاد مقاومتی، خود سند تضاد این سیاستها با آتارکی است، ولی نگارنده یادداشت «توهم آتارکی» که نمیخواهد ببیند غیر از «آتارکی» و «تجارت آزاد»، راه سومی نیز وجود دارد، این بخش از اقتصاد مقاومتی را سانسور میکند. اقتصاد مقاومتی، آتارکی نیست، چون «برونگراست» و تجارت آزاد نیست، چون «درونزا» ست. در ادامه، بندهایی از سند اقتصاد مقاومتی که صراحتا تاکید بر تجارت دارند را بررسی میکنیم.
در بند ۱۰ این سند، بر «گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و زیرساختهای مورد نیاز» و «استفاده از سازوکار مبادلات تهاتری برای تسهیل مبادلات در صورت نیاز» تاکید شده است که این دو، به وضوح بر فراهم آوردن زیرساختهای مطمئن جهت ارتباط تجاری با خارج از کشور تاکید دارند. همچنین در بند یازدهم این سیاستها که به توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و بویژه اقتصادی کشور مربوط است، بر «تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج» تاکید شده است که هیچ ربطی به آتارکی ندارد! در بند دوازدهم نیز «توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بویژه همسایگان» آمده است؛ بنابراین واضح است که اقتصاد مقاومتی هیچ ربطی به آتارکی، خودبسندگی و انزوای اقتصادی ندارد و «مغالطه اینهمانی اقتصاد مقاومتی با آتارکی» تنها از ذهنی بر میآید که جز «تجارت آزاد»، همه چیز را آتارکی میداند و چنین ذهنی، حتما از یافتههای روز دانش اقتصاد ناآگاه است و باید آثار نوبلیستهایی مانند استیگلیتز و هاجون چانگ را به دقت بخواند تا از پیله «تجارت آزاد»ی که به دور خود پیچیده، خارج شود.
* عقلانیت تجاری
رهبر انقلاب که اخیرا فرمان منع واردات لوازم خانگی را صادر کردند، همان فردی هستند که چندی پیش در نخستین دیدار دولت جدید، تجارت خارجی را خیلی مهم خواندند و بر تجارت با همه کشورهای دنیا- جز یکی دو کشور- تاکید کردند. منتها مساله این است که عقلانیت در تجارت باید مراعات شود. آنهایی که بر «تجارت آزاد» و نفی هر گونه حمایت از تولیدات داخلی تاکید میکنند باید پاسخ دهند که اگر موانع تعرفهای و غیرتعرفهای برداشته شود، تولید داخلی ما در کدام بخش توان رقابت با کالای خارجی را دارد؟! آیا کل اقتصاد ما فرو نخواهد پاشید؟! اساسا کدام کشور پیشرفتهای، در مسیر رشد اقتصادی بدون حمایت از تولید داخلی، توانسته پیش برود؟! آیا پیروی از ایده تجارت آزاد در همه بخشهای اقتصادی «عقلانیت تجاری» است؟! حتماً نیست! بنابراین به نظر میرسد «مغالطه این همانی اقتصاد مقاومتی و آتارکی»، فرار به جلوی حامیان «تجارت آزاد» از پاسخگویی درباره «غیرعقلانی» بودن ایدهشان باشد!
* کارشناس ارشد اقتصاد
روزنامه خراسان
«فاتحان خیبر» و آن چه اردوغان و علی اف میدانند/امیر مسروری
چند روزی است که مسئله تحرکات رژیم صهیونیستی در مرزهای شمال غرب کشورمان و همچنین موضع گیریهای نسنجیده سران جمهوری آذربایجان به عنوان اخبار داغ محیط پیرامونی کشورمان مطرح میشود. در چنین شرایطی ایران با برگزاری رزمایش «فاتحان خیبر» ضمن تاکید بر حفظ مرزهای سرزمینی جغرافیای غرب آسیا پیام واضحی به رژیم صهیونیستی داد. در ماجرای شمال غرب سه موضوع مهم قابل تحلیل و ارزیابی است:۱-در حالی طرح محاصره ژئوپلیتیک ایران از سوی رژیم صهیونیستی مطرح شده که پیشتر و پس از بیداری اسلامی و ماجرای حضور داعش در سوریه، این محور مقاومت بود که تل آویو را در سه محور اصلی محاصره کرد. تسلیح کرانه باختری و تجهیز نیروهای دفاعی غزه به تسلیحات موشکی کار را برای مقامات صهیونیستی سخت کرد. در طرح محاصره ژئوپلیتیک ایران چهار محور اهمیت ویژه دارد. محور شمالی با مرکزیت جمهوری آذربایجان و ترکمنستان، محور جنوبی با حمایت بحرین، امارات و عمان، محور غربی با مشارکت اقلیم کردستان و محور شرقی با آشوبگرایی و ناامنی، قرار است بی ثباتی را تشدید کنند و داعش از این محور برای عملیات اقدام کند.
پیش از این ایران و در دوران صدام تنها با عراق دچار چالش مرزی و بحران پیرامونی بود. تشدید و مسئله سازی با عنوان محاصره ژئوپلیتیک ایران در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار گرفته و علی اف با رفتار خود عملا در کنار دولتهای دیگر به دنبال گسترش حوزه نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا هستند. موضوعی که به طور حتم با چالش امنیتی از سوی کشورمان مواجه خواهد شد و میتواند حمایتهای مختلف ایران از جمهوری آذربایجان و موارد مشابه را کاهش دهد.
۲-هرچند برخی رفتارهای سران جمهوری آذربایجان بر ساز قومیت گرایی مینوازد، اما هم باکو و هم آنکارا خوب میدانند پیوستگی شهروندان دولت جمهوری آذربایجان و منطقه قفقاز حتی اگر در سطح رسانهها با دولت نئوعثمانی اردوغان باشد به سبب تشیع، حضور فرهنگ ایرانی، زبان مشترک با شهروندان ایرانی مناطق شمالی مرزهای سرزمینی خودمان به شدت ایرانیزه شده و با نگاه به داخل ایران حرکت میکند. برخلاف بخشهای قومیتی مانده میان چند سرزمین، جمعیت آذری زبانهای مناطق شمال غرب کشور به شدت روحیه شیعی، اسلام گرایی انقلابی و هویت فرهنگی ایرانی دارند و در برابر نئوعثمان گرایی ترکیه مدرن گام بر خواهند داشت. دولت آذربایجان خوب میداند ایران از این ابزار هیچ گاه در منافع سیاسی و امنیتی بهره گیری نکرده و در صورتی که پایگاه رژیم صهیونیستی در این منطقه تهدید آفرین شود این فرصت در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد گرفت تا از حوزه نفوذ فرهنگی و زبانی خود در موقعیت قفقاز بهره گیری کند.
۳-حرفهای علی اف و اردوغان در منطقه قفقاز بیش از این که واقعیت داشته باشد مسئله سازی در حوزه رسانه است. اردوغان بازار مهمی در ایران دارد و میداند ایران راهگذرمهمی در منطقه به ویژه اتصال به شرق و حتی حوزه جنوبی خلیج فارس و عمان است. به عبارت دیگر مسئله سازی در ایران توسط اردوغان اگر به فعلیت و واقعیت میدانی برسد به طور حتم چالشهای اقتصادی ترکیه را در شرایطی که از یک سو آنکارا با دولت بایدن و اروپا در جنگ اقتصادی به سر میبرد و از سوی دیگر هزینههای متحمله در سوریه نقد نشده است، افزایش خواهد داد و وضعیت بغرنج ترکیه را به مرز ورشکستگی میکشاند. البته فراموش نشود ترکیه در محدوده غربی خود چه در حوزه ارتباط با کشورهای اتحادیه اروپا و چه در محدوده مدیترانه به ویژه سوریه با شکست مواجه شده و طرح حرکت به سمت شرق سیاست جدید اردوغان برای بهبود اوضاع اقتصادی است. با این حال ریسک عملیات علیه ایران میتواند اقتصاد منطقهای ترکیه را با چالشهای جدی مواجه کند و این خط قرمزی است که بعید است اردوغان از آن عبور کند.
در عین حال اردوغان انتخابات مهمی را در سال ۲۰۲۳ پیش رو دارد. او که همواره و در آستانه انتخابات داخلی در این کشور به ویژه در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ با ورود به چالشهای خارجی عملا روحیه ناسیونالیسم ترکی را در این کشور برای حمایت از خود در انتخابات تحریک میکرد اکنون که میبیند در سوریه و بقیه مناطق قبلی مثل لیبی چندان مجالی برای این مانور وجود ندارد سعی دارد از این اهرم برای انتخابات پیش رو در منطقه قفقاز استفاده کند. علاوه بر این که ایران با استفاده از حماس و حزب ا... اهرمهای فشار بر رژیم صهیونیستی را دارد علی اف نیز نباید خود را بازیچه جاه طلبیهای ساکن «سرای سفید» قرار دهد. کما این که سخنان منتشر شده از سوی علی اف در مصاحبه با یک رسانه اسپانیایی که از تعدیل مواضع او حکایت دارد در صورت ثبات و ادامه میتواند جلوی سوء استفاده برخی دشمنان و به ویژه رژیم صهیونیستی از این اوضاع را بگیرد.
روزنامه ایران
راه رسیدن به امنیت اقتصادی/احسان سلطانی*
ایران چگونه میتواند امنیت اقتصادی به دست بیاورد؟ این سؤالی است که بارها و بارها درباره آن بحث شده است، اما همچنان بر اقتصاد ایران حاکم نیست. امنیت اقتصادی که همان تصویری از ثبات در ساختارهای اقتصادی است، به افراد، جامعه، سازمانها و حتی دولت، اجازه میدهد تا افق روشنی داشته باشند و بدون هیچ حس خطری برای آینده برنامهریزی کنند. اما مسأله اینجاست که ایجاد این امنیت اقتصادی با امنیت در سایر بخشها از جمله سیاسی و تجاری و اجتماعی درهم تنیده است و به همین خاطر باید نگاهی چند وجهی به آن داشت. در وهله نخست، اگر کشور به دنبال احیای امنیت اقتصادی است، باید یک رابطه منطقی با دنیا برقرار کند. رابطهای که برد-برد باشد و با حفظ اصول، بزرگترین مانع یعنی ناامنی تجاری و سیاسی را از سر راه برقراری امنیت اقتصادی بردارد. این مسأله روی تمام مؤلفههای اقتصادی تأثیرگذار است.اما علاوه بر اینکه روابط بینالمللی بر روال منطقی خود برقرار شود یا خیر؟ و تحریم باشد یا برداشته شود؟ یک موضوع دیگر نیز بر وضعیت امنیت اقتصادی مؤثر است؛ «ثبات اقتصاد کلان» که مهمترین مؤلفه آن حفظ ارزش پول ملی است. تا زمانی که این مؤلفه برقرار نشود، سرمایهگذاری، کار، پسانداز تشکیل خانواده، فرزندآوری و دیگر امور جامعه به سطح قابل قبولی نمیرسد. افراد برای این امور باید بدانند که اقتصاد ثبات دارد و هرج و مرج نیست. زمانی که مردم احساس ناامنی میکنند و هر روز زندگی غیرممکنتر میشود و حتی با حقوق خود توان پرداخت اجاره بها را نیز ندارند، همان مسأله مهاجرت رخ میدهد و جالب است که اغلب مهاجران به کشورهایی مانند ترکیه، ثروتمندان ایران نیستند. بلکه کسانی هستند که از ناامنی اقتصاد فرار کردهاند. به طوری که ملاحظه میکنیم، هرچه ارزش پول ملی کاهش یافته و دلار گران شده است، میزان مهاجرت بیشتر شده است؛ لذا در بیثباتی اقتصادی تشکیل سرمایه صورت نمیگیرد و اما در عوض، مهاجرت سرمایه، سوداگری و سفته بازی جای آن را میگیرد که این مسأله شرایط اقتصادی را به صورت مداوم سختتر میکند.
از این رو، تحلیلگران برقراری تعامل سازنده با جهان و حفظ ثبات اقتصاد کلان و ارزش پول ملی را یک امر ضروری برای رهایی از وضع کنونی میدانند. اما اگر کشور ما به هر دلیلی بخواهد با تحریمها ادامه دهد، باید دولت مخارج اضافی را حذف کند و کنترل و نظارت را روی تمام بخشها افزایش دهد. اقتصاد ایران مانند کشتیای گرفتار در طوفان است که ناخدا ندارد. ناخدایی که کنترل و مدیریت داشته باشد؛ هزینهها را کاهش دهد؛ بودجه ارزی برای منابع تنظیم کند و اجازه ندهد که ارز محدود کشور بدون نظارت و برنامهریزی از کشور خارج شود؛ و از ارزش پول ملی حراست کند.
اقتصاد ایران اکنون دارای مؤلفههای اقتصاد آزاد نیست و بخش خصولتی جای بخش خصوصی را گرفته است؛ لذا نباید آن را با شعار اقتصاد آزاد مدیریت کرد. اتفاقاً رانت و عدم شفافیت، این بخش خصولتی را هر روز قدرتمندتر و بخش خصوصی را نحیف و نابود میکند. به طوری که بخش خصوصی واقعی یا با حس ناامنی اقتصاد ایران را ترک میکند یا به جای بخش تولید، وارد عرصه سفته بازی میشود. برای مثال در سال گذشته ۲۰ شرکت خصولتی صنعتی، معدنی بورسی سود خالص ۲۵۳ هزار میلیارد تومان را به دست آوردند، رقمیکه تقریباً برابر با کسری بودجه کشور بوده است. جالب آن که مالیات مؤثر این شرکتها نیز بیش از ۶ الی ۷ درصد نبوده است. یا در موردی دیگر درآمد شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران که عمده آنها خصولتی هستند طی ۴ سال اخیر با معیار دلار تقریباً ۲ برابر شده است که از جیب مردم ایران بوده است؛ نه تخصص و نوآوری بخش خصوصی. در همین حال سهم مالیات مؤثر آنها نیز اندک و ناچیز است.
از سوی دیگر، بررسیها نشان میدهد که صادرات ایران نیز حاصل رانت و امتیازات در اختیار شبه دولتیهاست. منابع طبیعی و ملی کشور را صادر میکنند و دلار آن را که متعلق به همه مردم است، تصاحب میکنند. درحالی که باید با قیمت مشخص به دولت فروخته شود و به افزایش رفاه همه مردم و ثبات ارزش پول ملی بینجامد؛ لذا دولت با کنترل و مدیریت، البته نه با دستور و فشار، حتی در شرایط تحریم نیز میتواند به اقتصاد کشور امنیت تزریق کند و از سطح بحرانها بکاهد. نباید غافل بود که امنیت اقتصادی به اندازه امنیت سیاسی اهمیت دارد.
*پژوهشگر اقتصادی
روزنامه شرق
«واسطه استراتژیک» چه باید کرد؟(۲) / بازیای دید و دو صد بازی ندید پس ستون خانه خود را برید/کیومرث اشتریان
در بخش نخست این نوشتار گفتیم که وضعیتی متناقض در مناسبات استراتژیک علیه ایران وجود دارد. ابزارهای قدرت ایران در منطقه از سوی دوستان سنتی ما تحدید و تهدید شده است. این وضعیت را «واسطهگری استراتژیک» نامیدیم که دیوارهای محاصرهای را پیرامون ما برافراشته است. در این بخش به چه باید کردها میپردازیم. اما پیش از آن لازم است اشاره کنم که مقاله هفته گذشته بازخوردهای گوناگونی داشت که یکی از آنها سرمقاله دیروز روزنامه «شرق» به قلم جناب آقای غلامی، سردبیر محترم روزنامه بود. در اینجا لازم میدانم ضمن تشکر از ایشان مطالبی را مطرح کنم. البته بخشی از پاسخ در متن مقاله این هفته و هفته آینده میآید:جناب آقای غلامی نوشتهاند: «اشتریان در یادداشت خود از ایران بهگونهای سخن میگوید که گویا ایران اصلا نقشی در توازن قوا ندارد و دچار «انفعال سیاسی» است». در پاسخ عرض میکنم که ایران از حیث نفوذی که در لبنان، یمن و عراق دارد منفعل نیست، اما از حیث بازیهای استراتژیک کلانتر در سطح جهانی در فشار است و گاه دچار انفعال یا حداقل بهقول شما خونسرد است. سخن این است که بازی استراتژیک ایران نباید در همین منطقه خلاصه شود در غیر اینصورت واسطههای استراتژیک این نفوذ را خنثی میکنند. چین سرمایهگذاریهای بزرگی در بندر حیفا کرده است تا جایی که صدای اعتراض آمریکا هم بلند شده است. در چنین صورتی پرسش این است که در برخوردهای احتمالی ایران با اسرائیل آیا ایران میتواند بندر حیفا را تهدید کند؟ در چنین صورتی با واسطه استراتژیک دیگر یعنی چین طرف میشود که امکان مقابله ایران را محدود میکند.
درباره روسیه هم همین موضوع در سوریه وجود دارد. ایران بدون «هماهنگی» با روسیه نمیتواند تهدیدی برای اسرائیل باشد، این «هماهنگی» هیچوقت اتفاق نمیافتد، اما از آنسو و هنگام حمله اسرائیل به نیروهای ما متأسفانه این «هماهنگی» ظاهرا سادهتر انجام میشود. این ماهیت بازی با واسطه استراتژیک است و ما باید به آن توجه داشته باشیم. امید این است که با طرح مفهوم واسطه استراتژیک مسئولان سیاست خارجی را به این مهم توجه دهیم که این واسطهها محدودیتهای جدی دارند؛ همه سخن مقاله من این بود. البته من نقش فاعلی ایران را نادیده نگرفتهام، اما این نقش نمیتواند و نباید محدود به یمن، لبنان و عراق باشد. دامنه بازی بسیار وسیعتر از اینهاست. صریحا بگویم نقش فاعلی گستردهتر ما بدون ارتباط انتقادی، عملیاتی و اعتراضی با غرب امکانپذیر نیست. انتقادی و اعتراضی از حیث مبارزه با تحریمها و عملیاتی از حیث ارتباطات اقتصادی و استراتژیک. ارتباطات استراتژیک با غرب برای جلوگیری از سوءاستفاده واسطههای استراتژیک شرقی مهم است.
مطالب دیگری در نقدهای آقای غلامی بود که در متن مقاله امروز پاسخ آن وجود دارد. اما چه باید کرد؟
۱- روابط بینالملل بازی «دستهجمعی» است نه انفرادی. این یک موضوع اساسی است که دقایق و ظرایف و الزاماتی دارد. بازی «دستهجمعی» سازهای ارتباطی است که در آن تلاش برای کسب قدرت شکل میگیرد. این سازه ضرورتا و بهخودیخود ایدئولوژیک نیست و بیش از هرچیز یک ساختار یا میدان مبارزه است؛ چیزی شبیه ساختار بازیهای المپیک یا جام جهانی. قرار است که در آن مبارزه جریان یابد و نه اینکه نتیجه به حریف واگذار شود. باید به ماهیت دستهجمعی بازی روابط بینالملل توجه کنیم؛ یعنی دامنه عمل خود را در این بازی دستهجمعی تعریف کنیم و این ممکن نیست مگر با ارتباطی فعال و پویا با غرب و شرق و در همه زمینهها. «متأسفانه» در جنگل روابط بینالملل، دوست و دشمن مرز دقیقی ندارند. ماهیت ارتباطات بینالمللی بهگونهای است که در آن کشورهای کوچکی، چون آذربایجان، ارمنستان، امارات یا قطر میتوانند با «جاگیری استراتژیک» در قامت یک یا حتی دو ابرقدرت ایفای نقش کنند.
اگر پیمانها و ائتلافهای استراتژیک شکل بگیرد «دوستان و برادران» میتوانند دیوارهای نیمهکاره دشمنان را تکمیل کنند و حتی پیادهنظام آنان شوند. بازی ارتباطات که شکل بگیرد، مانند آن است که قرعهکشی جام جهانی انجام شده و ما در هیچ گروهی نیستیم؛ بنابراین باید برویم و در زمینهای خاکی و با تیمهای محلات بازی کنیم. یا مانند آن است که لیگ برتر آغاز شده و از فصل دوم لیگ هم زمانی سپری شده و ما یک بازیکن آزاد تلقی میشویم که «دربهدر» در پی پیوستن به یک تیم هستیم. ممکن است که لیگ تمام شود و ما به هیچ تیمی و هیچ بازیای راه نیابیم؛ در نتیجه اساسا به حساب نمیآییم و منافع ملی قربانی میشود. اساسا مناسبات جهانی در بازی لیگهاست که جریان دارد.
نمیتوان با حضور در لیگهای دسته دوم و سوم منافع خود را حفظ کرد و از آن مهمتر نمیتوانیم صرفا با خودمان بازی کنیم. آمادگی برای حضور در این لیگها نیز وابسته به حضور معنیدار در مناسبات اقتصادی-اجتماعی جهانی است و صرفا به مناسبات نظامی خلاصه نمیشود؛ هرچند قدرت نظامی و حضور استراتژیک در منطقه (یمن و لبنان) یک عامل اساسی در قدرت ماست؛ بنابراین در پاسخ به پرسش «چه باید کرد؟» میگویم یک راه پرزحمت و البته درازمدت این است که در ارتباطات بینالملل حضوری همهجانبه و فعال داشت تا بهتدریج در بازارها و ائتلافها و پیمانها حضور یافت. برجام و گوام (FATF) را باید در همین چارچوب دید نه اینکه این دو پروژه بتوانند همه مسائل و همه تحریمها را رفع کنند.
نکته اساسی این است که تعاملات ما در لیگ شرق جای تعاملات در لیگ غرب را نمیگیرد و بالعکس. چون روابط بینالملل روابطی بههمپیوسته است. به طریقی متناقضنما ارتباطات چندجانبه به تقویت شما در برابر «دشمنان و دوستان» منجر میشود؛ برعکس، پیوستن به یک سو شما را اسیر و زمینگیر میکند. مثل اینکه شما در بازار فعالیت میکنید و بخشی از بازار را منطقه سبز و بخشی را به خط قرمز خود تبدیل کردهاید و هیچ معاملهای در آن بخش قرمز ندارید. این سبب میشود که موقعیت شما در بخش سبز نیز تضعیف شود. واقعا نمیتوانم از این سادهتر مقصودم را بیان کنم. به طرز شگفتآوری این مهم در عمل و اخیرا حتی در «نظر» نادیده گرفته میشود.
۲- مهم این نیست که شما در هنگامههای اساسی انقلاب مخملین در آذربایجان یا کودتای آمریکایی در ترکیه سران این دو کشور را یاری داده باشید؛ اندکی بعد و در عرصهای دیگر منافع استراتژیک، آنان را مدهوش میکند و خدمات شما را فراموش میکنند. مهم این است که در این بازی دستهجمعی «حضور» ندارید. جریانهای بینالمللی جریانهایی اقتصادی-سیاسی-اجتماعی و جریانهایی دستهجمعیاند که در آن گروههای مختلف به صورتی سیال در حرکتاند و منافع لحظهای خود را در «پیوندهای استراتژیک» جستوجو میکنند. آنها بر تختههایی در رودخانهای خروشان در حرکتاند و با تقویت قدرت شناوری خود و البته با یاریجستن از تختهبندهای بزرگتر مسیر خود را مییابند.
این تختهبندها هم دائما در حال تغییر و تحولاند و قرار نیست همیشه به ضرر شما یا به نفع شما باشد. باید بتوانید تختهبازی و بندبازی کنید؛ حتی اگر یک کشور «ایدئولوژیک» باشید. میپرسید چرا؟ میگویم، چون ماهیت بازی اینچنین است. در بازی فوتبال نمیتوانید کشتی بگیرید! همین. رهبران برخی از کشورهای شمالی ما که گاهی آنان را «دوست و برادر» خطاب میکنیم، افراد جاهطلبی در حد مسعود رجوی یا امنیتیهای سابقا کمونیست هستند که با گرهزدن خود به بازیهای دستهجمعی بینالمللی در پی مطامع خود هستند؛ واقعیت نظام بینالملل همین است. برای ما جاهطلبی یا شباهت آنان به رجوی و صدام مهم نیست. برای ما مهم این نیست که برخی از اینان امنیتیهای سابقا کمونیست هستند. حتی شاید ارتباطات خانوادگی و حکومتی این «برادران» با سرویس امنیتی اسرائیل اهمیت کمتری داشته باشد. برای ما مهمتر از همهچیز آن است که اینها به «جریانهای بینالمللی» پیوستهاند. این جریانها هم ضرورتا مِلک طِلق قدرتهای بزرگ نیست. حتی خود آنان هم سیالاند.
مثال فرانسه در جریان ناوگان زیردریایی استرالیا و آمریکای ترامپ کاملا گویاست. ترامپ بازی یکجانبهای را بیرون از جریانهای بینالمللی در پیش گرفته بود که به تضعیف موقعیت آمریکا و حذف خود او منجر شد. این، حکایت دو «ابرقدرت» است، حساب دیگران که روشن است. هنگامی که بحران سر برمیآورد (مانند امروز که بحرانی در همسایگی شمال ایران در حال سربرآوردن است)؛ یعنی زمان پیوستن به جریانها و فرصت جریانسازیها سپری شده است. اینجا دیگر فعلا باید به نیروی نظامی خود اتکا کنید. سه واژه کلیدی در این هنگامه سخت مهم است: نترسیدن، مقاومت و احتیاط؛ شما فعلا و البته فقط فعلا، باید به نیروی نظامی خود متکی باشید و بر ضعفهای رقیبان تمرکز کنید؛ راه دیگری نیست. به نظرم مانور نظامی اخیر ما همین معنا را داشت. اردوغان مدتهاست که راه دیکتاتوری صدام را میپیماید. چین و روسیه نمیتوانند در بحرانهای نظامی احتمالی به ما کمکی کنند. روسها ۱۴ کشور خود را عملا «رها» کردند تا شوروی به روسیه تبدیل شود. ما که جای خود داریم. وانگهی اتکای نظامی به چنین قدرتهایی سبب میشود که مانند کره شمالی به «چکش اتمی» چین تبدیل شویم.
۳- «جریانهای بینالمللی» که در جایجای این مقاله آمده است، از حیث فنی و نوع «بازی» و سازه ارتباطاتی اهمیت دارند؛ نه اینکه به خودی خود واجد حقانیتی باشند. اینکه این ساحت فنی تا چه حد میتواند «حقانیت آرمانهای بشری» را مخدوش کند؛ البته محل بحث است؛ اما آنچه مسجل است، این است که این فنون میتوانند در خدمت آرمانهای بشری «نیز» قرار گیرند؛ همین؛ بنابراین آرمانها میتوانند «روابط شما با کشورهای متخاصم» را «غسل تعمید» دهند؛ اما این روابط نمیتوانند به خودی خود مخرب آرمانها باشند. این تصور که ابزار ارتباط و تعامل بینالمللی حتما به آرمان آسیب میرساند، تصور دقیقی نیست و ما را به سوی انزوا در بازارهای بینالمللی پیش میبرد. گاهی انزوای ارتباطات سبب میشود که یا به «چکش اتمی» تبدیل شوید یا به ابزاری برای پولشویی به سبک «سن مارینو»؛ کشور کوچک «سن مارینو» که عملا در درون ایتالیا قرار دارد کارکرد پولشویی و فرار مالیاتی برای روسها و ایتالیاییها و... پیدا کرده است.
۴- اگر امروز مشکلی در مرزهای شمالی و شمال غربی ما پدید آمده است، متأسفانه راهحل سریع و کوتاهمدتی ندارد. این مشکل، نتیجه طبیعی جریانسازی طولانیمدت علیه ماست که امروز و پس از دو انتخابات اخیر در ایران و تأخیر مذاکرات برجامی «فرصت بروز» یافته است. سیاستگذاری در دیپلماسی بینالمللی باید تدریجی و پیوسته باشد و به عزم کلی نظام و زیرمجموعههای آن تبدیل شود. در سیاستگذاری دیپلماسی بینالمللی جایی برای تفرقه، عوامزدگی و نیروهای خودسر نباید وجود داشته باشد. استفاده از نیروهای خودسر برای اعمال فشار بر طرفهای خارجی اگر استثنا هم بوده باشد، نباید به قاعده سیاست خارجی تبدیل شود. نباید ذهنیت عوام را به گونهای شکل داد که خود اسیر توهمات آنان شویم. مسئله، مسئله منافع یک ملت است که نباید بازیچه سادگی شماری از عوام بشود. جدیت و سختگیری حکومت در این امور لازم است. عوام، افسانه و توهم را درمیآمیزند و با اندکی چاشنی از تئوری توطئه دچار «خود پروفسوربینی» شده و برای منافع ملی هزینهزا میشوند.
۵- به همین شکل، سیاست خارجی باید از زیر یوغ منازعات جناحی خارج شود تا به دستاویزی برای منازعات باندهای قدرت یا سبکسری جناحها تبدیل نشود؛ که دراینصورت فاجعهای بزرگ اتفاق خواهد افتاد. اگر دانش سیاست خارجی به سطح منازعات جناحی کاهش بیابد، زمینه برای توجیه «روسوفیل»، «چینوفیل» و «انگلوفیل»شدن برخی افراد و بهویژه دیپلماتها و نظامیان فراهم میآید که در چنین صورتی «انا لله و انا الیه راجعون و علی «الایران» السلام». سخنان تعجبآور یک مقام مؤثر نظامی درباره پیمان شانگهای در این چارچوب باید دیده شود که گفته بود: «همگان شاهد بودند که غرب و غربگرایان چگونه بر این سیاست (رویکرد به شرق) تاختند! ... رفتار غرب و غربگرایان ... مغایر با منافع ملی است». چنین سخنانی دیپلماسی و روابط خارجی را به دعواهای «حیدری-نعمتی» تبدیل میکند. اگر کسی هم نقد کارشناسانهای داشته باشد، از بیم هجمههای اینچنینی زبان در کام میکشد. حریت و آزادگی را نباید از متفکران و دلسوزان سلب کرد؛ بهویژه در آنچه به روابط خارجی مربوط میشود. توهینها و هجمهها علیه مذاکرهکنندگان در دولت قبل نیز در این چارچوب باید دیده شود. همه اینها بدیهیئتی است که متأسفانه عکس آن عمل میشود. در بخش بعدی این موضوع را انشاءالله ادامه خواهم داد؛ به شرط حیات.
اخبار ویژه ۱۱ مهر
روزنامه کیهان
زنگنه به کرسنت جریمه داد از توتال جریمه نگرفت!
اعلام رأی دادگاه بینالمللی داوری درباره بخش اول پرونده کرسنت با واکنشهای زیادی از سوی کاربران شبکههای اجتماعی همراه بود. یک فعال توئیتر در واکنش به این خبر نوشت: «زنگنه ۱۵ هزار میلیارد تومان خسارت روی دست ایران گذاشت. با اعلام نتیجه یکی از پروندههای مربوط به کرسنت، ایران ۶۰۷ میلیون دلار معادل ۱۵ هزار میلیارد تومان جریمه شد. زنگنه همیشه مدعی بود ایران در کرسنت، محکوم نخواهد شد!» برخی از کاربران نیز افرادی را که موجب توقف قرارداد به دلیل فساد و پرداخت رشوه شدند، مقصر میدانند. به گزارش روزنامه جوان، کاربران خواستار آن شدند که قوه قضائیه به مسئله ورود و عامل این خسارت بزرگ را مشخص و محاکمه کند.برخی کاربران در اینباره نوشتهاند:
- سال ۹۲ وقتی نمایندگان مجلس درباره دستهگل زنگنه در پرونده کرسنت و احتمال محکومیت ایران گفتند، زنگنه گفت چنین پروندهای اصلاً در هیچ جای دنیا مطرح نیست و این حرفها یک جنگ روانی است تا من وزیر نشوم! حالا نهایتاً امروز حکم این پرونده صادر شد و ایران به ۶۰۷ میلیون دلار غرامت محکوم شد!
- بیژن ۱۷۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ به مملکت ضرر زده است. الف) اگر بیژن ۳۰ سال وزیر بوده باشد و ماهی ۱۰ میلیون تومان حقوق هیئت وزرا بگیرد، چند سال دیگر باید وزیر بماند تا بتواند خسارت را جبران کند؟ ب) چه تعداد هشتگ محاکمه زنگنه باید زده شود تا ق. ق پیگیر پرونده کرسنت شود؟
- حکم اولیه دادگاه کرسنت، ایران رو به پرداخت بیش از ۶۰۰ میلیون دلار خسارت محکوم کرده! الان چرا نباید تمام مسببان این قرارداد رو دادگاهی و منابعشون رو مصادره نکنیم؟ آقای زنگنه شب خوابت میبره؟
- چه کسی این اجازه را به خود میدهد که نسبت به پایمالی ۱۷ هزار میلیارد تومان از سرمایه مردم توسط دار و دسته ژنرالهای بیخاصیت چشمپوشی کند. محاکمه زنگنه و وابستگانش به خاطر ضربات متعددی که به کشور وارد کردند، ابتداییترین مطالبه مردم است. #کرسنت
- چرا وزیر پاسخگوی قراردادهای مدت خدمت خودش نیست؟ ما دادگاه و سازمان نظارتی نیستیم که وکیل بخواهد صحبت کند، یک مصاحبه با رسانهها بگذارند و توضیح بدهند که چرا در قراردادشان با اماراتیها، باید ۲۵ سال ضرر بدهیم، ولی توتال فرانسویها را ول کرد و رفت و هیچ غرامتی در کار نبود؟
پاتک روزنامه زنجیرهای به افزایش مقبولیت دولت رئیسی
یک روزنامه مدعی اصلاحطلبی ضمن اذعان به افزایش امید مردم نسبت به دولت جدید، میگوید چرا ظرف ۶ هفتهای که دولت رئیسی سرکار آمده، وضعیت تورم بهتر نشده است (!)آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت:
«طبق آنچه موسسه معتبر نظرسنجی ایسپا منتشر کرده ۵۳/۲٪ معتقدند دولت رئیسی درمقایسه با دولت قبلی بهتر و ۹/۶٪ گفتهاند بدتر عمل خواهد کرد. ۲۱٪ معتقدند فرقی نخواهد کرد.
همچنین ۱۵٪ در این خصوص اظهار بیاطلاعی کردهاند و ۱/۱٪ نیز پاسخ ندادهاند. نتیجهگیری از نتایج این نظرسنجی سخت نیست. بیش از نیمی از مردم به این دولت ایمان دارند و تصور میکنند میتواند شرایط را بهبود بخشد. منظور از بهبود نیز طبعا وضعیت معیشت و سفرههای مردم است. حال اینکه حدود سه ماه دیگر نتایج این نظرسنجی چه تغییراتی خواهد کرد بستگی مستقیم به عملکرد دولت سیزدهم دارد. تقریبا ۶ هفته از شروع به کار دولت رئیسی گذشته است و برخلاف برخی ادعاها و غلوها وضعیت گرانی نه تنها بهتر نشده که بدترنیز شده است. تاکید و تصریح دو روز پیش رئیس جمهور نیز در همین راستا است. در واقع رئیس دولت قصد داشت به جامعه اعلام کند خط قرمز پاستورنشینان تورم و گرانی است و این دولت در این زمینه اهتمام جدی دارد.
لیکن نکته قابل تامل اینجاست که این دولت به اندازه دولت روحانی فرصت حرف درمانی ندارد و کاسه صبر جامعه لبریز است.» این روزنامه زنجیرهای که به مدت ۸ سال سرگرم بزک کردن برجام و سوءمدیریت دولت روحانی بود، در ادامه مینویسد: این مردم ماهها و سالها منتظر نتایج برجام بودند، ولی هنوز میوهای از برجام به عمل نیامده بود که چند عامل داخلی و خارجی، وضعیت را تغییر دادند و دولت در باتلاق وعدهها گیر کرد. فلذا اینکه علیرغم آنکه آرای باطله و سفید در انتخابات چشمگیر بوده، ولی بیش از نیمی از جامعه به این دولت چشم امید دارند نکته مثبت و فرصتی مهم برای دولت و رئیس جمهور است. اما این فرصت خیلی کوتاه است قطعا. ابراهیم رئیسی و سربازانش کار دشواری پیش رو دارند.
درباره این تحلیل روزنامه زنجیرهای چند نکته شایسته توجه و تأکید است: نخست این که به اذعان روزنامه مذکور و مطابقت نظرسنجی ایسپا، امید مردم به دولت جدید (به نسبت به رأیدهندگان سه ماه قبل به آقای رئیسی) افزایش یافته است. این افزایش قابل توجه امید در حالی بوده که اولاً بیش از یک ماه از عمر دولت جدید و عملکرد آن نمیگذرد و ثانیاً توپخانه جریان معارض داخلی و خارجی شدید مشغول ناامیدسازی مردم بوده است، قطعاً در این شرایط شانتاژ و مخالفخوانی، آنچه که باعث افزایش امید مردم شده، عملکرد امیدوارکننده برخی دولتمردان به ویژه شخص رئیسجمهور بوده است.
در همین نظرسنجی مورد اشاره ایسپا، ۵۷/۷ درصد مردم گفتهاند کابینه رئیسی توانمندی لازم برای مدیریت امور را دارد و فقط ۱۸/۸ درصد گفتهاند توانمندی لازم را ندارد. درباره امکان تحقق وعدهها نیز ۷۰/۸ درصد مردم معتقدند وعده واکسیناسیون تا بهمن ماه عملی میشود. ۵۸ درصد به مبارزه جدی با فساد در دولت جدید امید دارند، ۵۹/۹ درصد امید دارند وعده حل مشکلات مناطق محروم مثل سیستان و بلوچستان عملی میشود و همچنین ۵۲/۳ درصد مردم معتقدند فعالیت دولت جدید میتواند به رونق تولید و ایجاد اشتغال منتهی شود.
ثانیاً از روزنامهای که ۸ سال از مردم میخواست به سراب برجام دل ببندند و صبر داشته باشند، عجیب است که حال میگوید چرا ظرف کمتر از ۶ هفته، مشکل تورم حل نشده است! طیف مدعی اصلاحات و اعتدال بهتر از هر کس میدانند که با ۸ سال سوء مدیریت، چه بلایی سر اقتصاد کشور آوردهاند؛ که شش پله پسرفت در رتبهبندی اقتصادی جهان، رکود تورمی بیسابقه، تحمیل تورمهای ۷۰۰ تا ۱۰۰ درصدی در بسیاری از اقلام، ۸ برابر کردن حجم نقدینگی سرگردان، افزایش چشمگیر ضریب جینی (شکاف طبقاتی) و... از جمله این مصایب است؛ بنابراین اعتماد به نفس آنها در طلبکاری از دولت جدید، در نوع خود بینظیر است.
سوم این که تورم مانند تب، نشانه بیماری و پیامد آن است و نه خود بیماری. در واقع وقتی چرخ تولید به مدت ۸ سال از چرخش باز بماند و کارخانهها به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل و تعلیق و انتظار در بیایند، دولت در سیاست و تجارت خارجی خود را معطل سه چهار دولت خبیث و بدعهد مثل آمریکا و تروئیکای اروپایی میکند و فرصتهای گسترش شرکای سیاسی و اقتصادی را ضایع کند، و سپس برای جبران هزینههای خود به جای اصلاح ساختار اقتصادی دست به جیب مردم (در قالب استقراض از بانک مرکزی، رهاسازی قیمتها و...) شود، طبیعی است که فرصت رشد و رونق اقتصادی را از مردم گرفته و به جای آن، تورمهای سرسامآور را سر سفره مردم بیاورد. در چنین وضعیتی، علاج تورم قطعاً زمانبر است و درمان مؤثر آن منوط به باز گرداندن تدریجی اقتصادکشور به ریل درست است.
نکته چهارم این است که اتفاقاتی مانند انجام سفرهای استانی و رسیدگی از نزدیک به مشکلات مردم و کارگران، تولیدکنندگان، گسترش چتر دیپلماسی از سوریه و لبنان در مدیترانه تا سازمان شانگهای، تسریع چشمگیر در واکسیناسیون عمومی و زمینهسازی برای احیای فعالیتهای اقتصادی نیمه تعطیل، حمایت از تولیدکنندگان داخلی و دستور محدود کردن واردات دارای مشابه داخلی، کاربست اقتدار و عقلانیت انقلابی در حوزه سیاست خارجی و کاهش وزن برجام در معادلات ضدتحریمی دولت، همگی رفتارهای امیدآفرینی است که توانسته ظرف یک ماه گذشته، امید و اعتماد عمومی نسبت به بنبستشکنی و راهگشا بودن تدابیر دولت را افزایش دهد.
پشت پا به عبرتهای برجام خیانتی بزرگتر از بزک آن
روزنامه غربگرای سازندگی ضمن تحریف فرمایشی از امیر مومنان (ع) میگوید: «تاخیر در توافق با آمریکا جایز نیست»! ارگان حزب کارگزاران سازندگی در تحلیلی به قلم سید افضل موسوی مدیرمسئول روزنامه مینویسد: «نزدیک شدن به تکنولوژی ساخت بمب اتم برای ایران هیچ فایدهای ندارد جز اینکه اقتصاد کشور هر روز ضعیفتر و نحیفتر میشود. باید به این نکته توجه کرد که وقتی اقتصاد یک کشور ناتوان میشود بازگرداندن آن به نقطه اوج گذشته زمانبر و طاقتفرسا است و باعث نارضایتی مردم میشود. در نتیجه تاخیر در بازگشت به برجام و لغو تحریمها به زیان مردم است، زیرا جامعه تحت فشار اقتصادی است و دهکهای پایین کشور که در دورههای قبل نسبت به زمان حال برخوردارتر بودند بسیار ضعیف شدهاند و حتی دهکهای متوسط جامعه هم نحیفتر شده و تبدیل به قشر فقیر کشور شدهاند.پس آنچه در این زمان به نفع کشور و مردم است رفع سریع تحریمها و آنطور که کارشناسان هم اظهار کردهاند برای لغو تحریمها حتی نباید یک ساعت صبر کرد در این میان کشورهای اروپایی بهویژه آنها که عضو برجام هستند نسبت به برداشته شدن تحریمها موافقت خود را اعلام کردهاند. اما نباید این نکته را فراموش کرد که قرار است تحریمهایی که بهخصوص دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا آنها را وضع کرده در ابتدا برداشته شوند و نباید منتظر باشیم که همه تحریمهایی که آمریکا از اول انقلاب نسبت به ایران روا داشته، به یک باره لغو شوند. زیرا این موضوع زمانبر است و باید با توافق در برجام زمینه برای رفع آنها هم فراهم شود بنابراین برای به دست آوردن نتایج حداقلی و معمولی در جهت بالا بردن رشد اقتصادی، کمک به معیشت مردم، توسعه و تولید نیاز به توافق اولیه و زمینهسازی برای آینده است».
در ادامه این یادداشت آمده است: «آنچه در حال حاضر در کشور رخ میدهد بیانگر این مسئله است که برای رسیدن به توافق، جای تاخیر نیست، زیرا اگر در آینده نزدیک توافق به دست نیاید باز وارد دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا میشویم و قصههای سیاسی تکرار میشوند. اما درباره مصوبه مجلس که طرح الحاقی نام دارد و براساس آن بازگشت به برجام فقط در صورت لغو همه تحریمها امکانپذیر خواهد بود که آنها شامل تحریمهای آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون است. باید توجه کرد که این اتفاق در کوتاهمدت غیرممکن است و در صورت توافق اولیه میتوانیم راه مذاکره را برای رفع آنها هم باز بگذاریم. در نتیجه بهتر است که فعلا به فکر تحریمهای اعمال شده در برجام باشیم. در پایان به حدیثی از امام علی (ع) اشاره میکنم که فرمودند: «اگر نمیتوانید چیزی را بهطور تمام و کمال به دست آورید از به دست آوردن بخشی از آن صرف نظر نکنید.» بنابراین حتی برای لغو جزیی از تحریم صرف نظر کردن از آن جایز نیست».
درباره این تحلیل پر از غلط و مغالطه گفتنی است:
۱- برنامه هستهای ایران، برای ساخت بمب اتم نیست. فناوری هستهای ۱۶۰ کاربرد در حوزههای پزشکی و کشاورزی و اصلاح ژنتیک و تولید انرژی و... دارد. به عنوان مثال در همین تابستان و زمستان گذشته بارها شاهد کمبود برق و گاز در کشور بودیم، در حالی که با توسعه برنامه هستهای میتوان این بحران بزرگ را برطرف کرد.
۲- نحیف شدن اقتصاد کشور و آسیب به معیشت مردم، نتیجه روند موکول کردن همه امور به اخم و لبخند آمریکا و ۸ سال درجا زدن (رکود) و پسرفت اقتصاد کشور است. در واقع برجامیزاسیون همه امور، سمی بود که به نام دارو به خورد اقتصاد و مدیریت کشور داده شد و مسائل قابل حل در داخل را موکول به خارج (شرقیسازی غلط) کرد.
۳- دولت روحانی در سال ۹۴ وعده کرد همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی و نفتی در روز اجرای برجام (دی ماه ۹۴) «لغو» شود. اما ۶ سال بعدی را علیالدوام در پی مذاکرات احتمالی بود و در تمام این ۶ سال، ۳ دولت اوباما، ترامپ، بایدن، علیالدوام سرگرم افزایش تحریمها بودند و با این همه آقای روحانی تا روز آخر مدعی بود «حتی یک ساعت هم نباید برای لغو تحریمها صبر و تأخیر کرد»! روزنامه سازندگی هم همین ادعا را تکرار میکند، بیآنکه به خسارتهای هنگفت آن ۸ سال وقتکشی به نام تعجیل در لغو تحریمها بپردازد. در واقع به نام تعجیل در حل مسئله، یک باتلاق بزرگ در برابر اقتصاد کشور ساخته شده و حالا هم دولت جدید اهتمام به کاهش وابستگی به برجام و پسلرزههای آن کرده، متهمان اصرار دارند کشور را دوباره به وسط باتلاق برگردانند.
۴- تحریمها در روند ۶ سال گذشته بیش از دو برابر شده و برخلاف ادعای نویسنده ارگان کارگزاران، آمریکا حاضر نیست همه این تحریمهای پسابرجامی را لغو کند بلکه آنها را سه دسته کرده و عملاً مشغول موش و گربهبازی با تحریمها در مذاکرات اوایل امسال بوده است. آمریکا ضمن اینکه حاضر نیست تحریمهای اصلی و موثر را به شکل قابل راستیآزمایی لغو کند، حاضر هم نیست که برای عدم تکرار عهدشکنی، تضمین معتبر ارائه کند؛ بنابراین دعوت به توافق هرچه سریعتر، مفهومی جز توافق برای بازگشت بدون هزینه آمریکا به برجام و دسترسی به مکانیسمهای خسارتبار آن مثل مکانیسم ماشه ندارد.
۵- استناد نویسنده به فرمایش امیر مومنان (ع) «ما لایدرک کله، لایترک کله»، استناد نابجا و غلطی است. بر اساس این فرمایش حکیمانه در مواردی اگر انجام تکلیفی به صورت کامل، دشوار یا ناممکن بوده، اما بجا آوردن بخشی از آن امکانپذیر باشد، باید تا همان اندازه که ممکن است به تکلیف عمل شود. این اصل در فقه و اصول به عنوان «قاعده میسور»، «قاعده استطاعت» و قاعده «ما لایدرک کله لایترک کله» شناخته میشود. اما این تکلیف شرعی و منطقی، غیر از تکلیف شرعی و عقلی در برابر طرف کلاهبردار یک توافق (معامله) است که هم در نحوه نوشتن قرارداد خدعه کرده و هم در اجرای آن دبه درآورده و نقضعهد مطلق کرده است. در اینجا قاعده دینی، مقابله به مثل در نقض پیمان است. همچنان که در کلام اهلبیت (ع) تصریح شده «مومن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود».
امیر مومنان (ع) پس از توقف جنگ صفین در اثر خدعه معاویه و عمرو عاص، و زمانی که ابوموسی اشعری در حین مذاکرات، نامهای به محضر امام فرستاد، حضرت در پاسخ نوشت «ان الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربه. همانا بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه داده شده به او محروم بماند». (نامه ۷۸ نهجالبلاغه). با این وجود، ابوموسی فریفته خدعه نماینده معاویه شد و زیر بار توافق نادرستی رفت که جنگ پیروز جبهه خودی را به نفع دشمن مغلوبه کرد.
البته به نظر میرسد برخی سیاسیون امروز با عبرت نگرفتن از خدعهها و خیانتهای آمریکا و بزک کردن مذاکره برای توافقی دوباره، بنا دارند روی ابوموسی اشعری را هم سفید کنند! وگرنه هر عاقل بیطرفی میفهمد که دولت آمریکا اگر قرار بود صداقت داشته باشد، باید عهدشکنی خود بهویژه در ۳ سال اخیر را بدون، اما و اگر جبران میکرد.
روزنامه وطن امروز
سومین نفتکش ایرانی حامل سوخت برای لبنان وارد خلیج سوئز شد
سایت اطلاعرسانی «تانکر تراکرز» اعلام کرد سومین نفتکش حامل سوخت ایران برای لبنان وارد خلیج سوئز شده است. به گزارش ایسنا، سایت اطلاعرسانی تانکر تراکرز که اخبار مربوط به حملونقل و ذخیره نفت خام در نقاط مختلف دنیا را دنبال و منتشر میکند اعلام کرد سومین محموله سوختی ایران به مقصد لبنان وارد خلیج سوئز شده است. بنابر اعلام تانکر تراکرز، این نفتکش که Fortune نام دارد، حامل گازوئیل یا بنزین است که از طریق بندر بانیاس در سوریه برای تحویل به حزبالله لبنان راهی سوریه است و اکنون از دریای سرخ وارد خلیج سوئز شده است. پیش از این نیز دو نفتکش دیگر از ایران به همین طریق سوخت مازوت به لبنان صادر کرده بودند.
جلیلی: برنامههایمان را در جزئیات هم در اختیار دولت قرار میدهیم
سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در نشست مشترک کارگروه کشاورزی دولت سایه که با حضور سرپرست جدید سازمان تعاون روستایی برگزار شد با بیان اینکه اصل نتیجه گرفتن از کارهاست، گفت: تلاش همه ما این باید باشد که دولت را چه در کلیات و چه در جزئیات و بخشهای میانی کمک کنیم تا با انتخابهای درست و اتخاذ سازوکارهای صحیح، نتیجههای لازم در زمان خودش حاصل شود. وی در این باره افزود: وظیفه خودمان میدانیم همانطور که برنامهها و نکاتی را نسبت به کلیات مسائل کشور تقدیم دولت کردیم، حالا نسبت به بخشها، سازمانها و حتی معاونتهای دستگاهها برنامههایی که آماده شده است را تقدیم کنیم تا انشاءالله مورد استفاده قرار گیرد. جلیلی با اشاره به اهمیت ارزآوری در بخشهای مختلف دستگاههای دولتی تصریح کرد: رفع ضعف سالهای گذشته و پیشرفت محسوس، با جهش در معیارهایی نظیر ارزآوری محقق خواهد شد؛ بنابراین یک رویکرد این است که برای مثال وزارت کشاورزی بگوید، چون نفت کم فروختیم و بودجه کم دادید نتوانستیم بذر و سم و کود وارد کنیم پس انتظار محصول بیشتر از ما نداشته باشید، اما یک حالت دیگر این است که بگوییم، چون امسال تحریم بودیم یا نخواستیم نفت بفروشیم ارزآوریمان باید از محل صادرات محصولات کشاورزی محقق شود. جلیلی با اشاره به اهمیت حمایت دولت از کشاورزان گفت: حمایت از کشاورزان به دنبال احقاق حقوق اساسی آنها به وجود خواهد آمد؛ اگر ۲۵ درصد جمعیت کشور در روستاها ساکن هستند، متناسب با این جمعیت باید حمایتها و هدایت نقدینگی و... صورت بگیرد.وزیر دفاع ارمنستان سفیر ایران را در جریان اوضاع منطقه قرار داد
به گزارش رسانههای ارمنستانی، «آرشاک کاراپتیان» روز گذشته در مجتمع اداری وزارت دفاع این کشور میزبان «عباس بدخشان ظهوری» و سرهنگ «بهمن صادقین» وابسته نظامی سفارت ایران در ارمنستان بود. به گزارش فارس، آرشاک کاراپتیان وزیر دفاع جمهوری ارمنستان در مجتمع اداری وزارت دفاع این کشور میزبان عباس بدخشان ظهوری سفیر و نماینده تامالاختیار جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان بود. به گزارش «رادیوی عمومی ارمنستان»، سرهنگ بهمن صادقین وابسته نظامی سفارت ایران در ارمنستان نیز در این دیدار شرکت کرد. طبق این گزارش، در این دیدار، وزیر دفاع ارمنستان با ارائه وضعیت منطقه، بر نقش ایران در تأمین امنیت منطقه تاکید کرد. ۲ طرف همچنین درباره تعمیق همکاری ارمنستان و ایران و سایر موضوعات مرتبط با مسائل منطقه گفتگو کردند. سفیر جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان روز چهارشنبه هم با «سورن پاپیکیان» معاون نخستوزیر ارمنستان دیدار کرده بود. پاپیکیان در این دیدار از مواضع ایران در زمینه ایجاد ثبات و صلح در منطقه قدردانی و خاطرنشان کرد برنامه صلح در صورت حمایت و ثبات چندجانبه قابل اجراست. سفیر ایران در ارمنستان نیز به پاپیکیان تصدی پست معاون نخستوزیر را تبریک گفت و به افزایش تجارت و افزایش پویایی همکاری اشاره کرد.رونمایی از رادار «هرمز» و شبیهساز «شمس»
از رادار تاکتیکی برد متوسط هرمز و شبیهساز شمس که از سامانههای راهبردی برد بلند هستند با حضور سرتیپ علیرضا صباحیفرد، فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش و جمعی از معاونان این نیرو در سازمان خودکفایی نیروی پدافند ارتش رونمایی شد. هدف از اجرای پروژه هرمز، طراحی و ساخت یک دستگاه رادار برد متوسط است به نحوی که علاوه بر استخراج اطلاعات سرعت هدف، بتواند فاصله هدف را با دقت بالا استخراج و اطلاعات را با کیفیت بالا به مرکز کنترل آتش موشکهای پدافند هوایی ارسال کند. مزیت رادار هرمز نسبت به رادارهای دیگر افزایش توان رزمی، مداومت کاری بالا و کمترین زمان لازم برای تعمیر و نگهداری، دقت بالا در اندازهگیری در سمت و ارتفاع هدف، ارتقای قدرت تفکیک اهداف، بهبود زاویه پوشش آنتن و سرعت آشکارسازی اهداف است.رزمایش «فاتحان خیبر» استراتژی منطقه را تغییر خواهد داد
فرمانده تیپ ۲۵ «نیرو مخصوص» با بیان اینکه رزمایش فاتحان خیبر استراتژی منطقه را تغییر خواهد داد، گفت: یکی از توانمندیها و مقدورات تیپهای نیرو مخصوص سرعت عمل بالا، ورود به صحنه عملیات و اجرای ماموریتهای محوله است. سرهنگ علی دلاور در حاشیه رزمایش فاتحان خیبر، اظهار کرد: به لطف خداوند متعال و مدیریت سلسله مراتب فرماندهی نیروی زمینی، کلیه اهداف از پیش تعیین شده توسط تکاوران تیپ۲۵ نیرو مخصوص منهدم و یکی از ماموریتهای مهم کارکنان ولایتمدار این یگان به صورت کامل و بدون کوچکترین خطا صورت پذیرفت. وی افزود: در این رزمایش بزرگ ماموریت اسکورت و تامین ادوات و تجهیزات شرکتکننده در رزمایش نیز بر عهده تکاوران تیپ۲۵ نیروی مخصوص بود که با روحیه بالا و سلحشوری تمام مسؤولیتهای واگذارشده را بخوبی انجام دادند.روزنامه خراسان
۷۰ درصد هواپیماهای کشور زمین گیر هستند
خانه ملت - مجتبی یوسفی، عضو هیئت رئیسه مجلس با بیان این که از حدود ۳۵۰ هواپیما تنها ۱۰۰ هواپیمای فعال در اختیار داریم، اظهار کرد: دولت گذشته به جای تامین قطعه، هواپیمای نو خریداری کرده و این موضوع موجب زمین گیر شدن حدود ۷۰ درصد هواپیماهای کشور شده است.مشاور وزیر در نظارت بر فروش اموال بابک زنجانی منصوب شد
فارس - وزیر نفت در حکمی، علیرضا ضیغمی را بهعنوان «مشـاور وزیر در امور محوله از جمله نظارت بر فروش اموال و داراییهای بابک زنجانی» منصوب کرد.قیمت بیتکوین جهش کرد و به ۴۸ هزار دلار نزدیک شد
مهر - قیمت بیتکوین، مهمترین رمز ارز جهان، معاملات ماه اکتبر را با جهشی ۸ درصدی آغاز کرد و دوباره به ۴۸ هزار دلار نزدیک شد. امیدواری سرمایهگذاران در رمز ارزها به آغاز روند صعودی قیمتها در سه ماهه چهارم، باعث شد تا اولین روز ماه اکتبر روزی پر سود باشد. در پایان معاملات دیشب، بیتکوین ۸.۳۰ درصد جهش کرد و به ۴۷،۹۴۳ دلار رسید. اتریوم ۹.۵ درصد جهش کرد و به ۳،۲۹۶ دلار رسید.سرعت رشد تورم ایران در میان ۱۰ کشور نخست جهان!
ایسنا - رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت: اقتصاد کشور بدون استفاده از ظرفیت بخش خصوصی از دشواریهایی که امروز به آنها دچار شده است، خارج نخواهد شد. غلامحسین شافعی در جلسه اتاق بازرگانی مشهد با اشاره به آمارهای تورمی در کشور، انفعال نسبت بهضرورت اصلاحات اقتصادی را عامل تشدید این شاخص برشمرد و توضیح داد: آمارهای جهانی نشان میدهد که نام ایران در فهرست۱۰ کشور با بالاترین سرعت رشد تورم قرار دارد. در صدر این جدول، نامهایی همچون ونزوئلا، سودان و زیمبابوه را مشاهده میکنیم و ایران نیز همراه این کشورها در میان ۱۰ مورد اول قرار میگیرد.قیمت گاز در اروپا معادل نفت ۱۹۰ دلاری شد
فارس - قیمت گاز در اتحادیه اروپا به قدری افزایش یافته که معادل رسیدن قیمت نفت به ۱۹۰ دلار در هر بشکه است. به گزارش راشا تودی، آمارهای ارائه شده از سوی بازارهای انرژی اروپا حاکی از آن است که قیمت گاز در سطح این اتحادیه در معاملات دیروز به مرز ۱۲۰۰ دلار در هر هزار متر مکعب رسیده که معادل ۱۱۵ دلار به ازای هر مگاوات ساعت است. موسسه اس اند پی گلوبال پیش بینی کرده است که طی چند ماه آینده اروپا به جای گاز دوباره به سمت استفاده از نفت روی خواهد آورد.روزنامه ایران
آمادگی حوزه علمیه برای کمک به ترویج صنعت گردشگری
خبر اول اینکه، مدیر حوزههای علمیه سراسر کشور با صدور پیامی به مناسبت روز جهانی گردشگری، آمادگی حوزههای علمیه را برای کمک به فرهنگسازی، توسعه و ترویج صنعت گردشگری اعلام کرد. به گزارش ایسنا، در بخشی از این پیام آمده است: صنعت گردشگری امروزه نه تنها ابزاری برای تسهیلگری در سفر، بلکه مهمترین عامل در گفتوگوی فرهنگها و آشنا شدن با تاریخ و تمدن آنهاست. ایران اسلامی با برخورداری از تاریخی چند هزار ساله و فرهنگی اصیل، همواره مورد توجه جهانگردان بوده و هست. ثبت ۲۴ اثر تاریخی- فرهنگی و ۲ اثر طبیعی از ایران در میراث جهانی یونسکو مؤید این است که میتوان با برنامهریزی و مدیریت صحیح از ظرفیت گردشگری کشور بهخوبی بهرهمند شد. این میراث گرانبهای تمدنی در آثار برجای مانده تاریخی، دانشی، فرهنگی، هنری و فنی نمایان است. اعرافی با تبریک روز جهانی گردشگری به همه فعالان این عرصه گفته است: همچنین ضمن آرزوی موفقیت برای این عزیزان، آمادگی حوزههای علمیه را، که به گواه تاریخ، سهم گرانسنگی در شکوفایی علمی و فرهنگی ایران اسلامی داشته و دارند، برای کمک به فرهنگسازی، توسعه و ترویج صنعت گردشگری اعلان میکنم.اذعان رژیم صهیونیستی به دست داشتن در ترور شهید سلیمانی
خبر دیگر اینکه، رئیس بخش اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی اذعان کرد که اطلاعات داده شده از سوی این رژیم به امریکا منجر به ترور سردار سلیمانی شده است. به گزارش ایسنا به نقل از العربی الجدید، تمیرهایمن، در گفتوگویی گفت: این اطلاعات را ما آماده کردیم و باعث شد که ناو هواپیمابر امریکا به خلیج (فارس) برگردد، چرا که امریکا متوجه شد که سردار سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه جنگی علیه این کشور آغاز خواهد کرد و این مسأله بسیار مهمی بود. امریکا در آن زمان به دلیل وجود داعش در منطقه حضور داشت نه به خاطر وجود ایران، اما اطلاعات ما بعد از آن به ترور سردار سلیمانی کمک کرد.هایمن ترور سردار سلیمانی را مهمترین اتفاق برای امنیت رژیم صهیونیستی توصیف کرد و گفت: اشخاصی که معمولاً دستور به ترور آنها داده میشود افرادی هستند که چشم انداز راهبردی و قدرت نافذ دارند و این اشخاص زیاد نیستند. وی در ادامه تأکید کرد که ترور سردار سلیمانی یک شبه انجام نشد بلکه برای این امر مقدمات کاملی چیده شد و برای آن ابتدا زیرساختها و امکانات لازم فراهم شد. رئیس بخش اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی تأکید کرد: اهمیت ژنرال سلیمانی تنها در قدرت و تواناییاش در پایان دادن به مسائل طی دو یا سه ساعت در سوریه نیست بلکه وضع کنونی موجود در سوریه را نیز خودش به وجود آورد؛ بنابراین افراد زیادی مثل او وجود ندارند. وی در ادامه مدعی شد که بشاراسد تحرکات ایرانیها را محدود و مقید کرده، زیرا میداند که این امر برای حکومتش خطرناک است و میداند که این امر علیه منافع روسیه و اسرائیل و حتی خودش است. رئیس بخش اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی همچنین حمله نظامی رژیم صهیونیستی به ایران در وقت کنونی را بیفایده توصیف کرد و گفت که این امر هیچ چیزی را تغییر نمیدهد.
سومین محموله سوخت صادراتی ایران در مسیر انتقال به لبنان
دست آخر اینکه، کشتی حامل گازوئیل یا بنزین برای حزبالله، مجدداً روی سیستم شناسایی خودکار ظاهر شده است. به گزارش ایسنا، شرکت ردیابی کشتیهای باری (تانکر ترکرز) در حساب توئیتری خود اعلام کرد که سومین محموله سوخت ایران (از طریق بندر بانیاس سوریه) در مسیر انتقال به لبنان است. تانکر ترکرز اعلام کرد که یک کشتی حامل گازوئیل یا بنزین برای حزبالله، مجدداً روی سیستم شناسایی خودکار ظاهر شده است. کشتی با نام «فورچون» (۹۲۸۳۷۴۶) از راه خلیج سوئز وارد دریای سرخ شده است. در ادامه آمده است که سه کشتی «فاکسون»، «فورست» و «فورچون» سال گذشته میلادی به ونزوئلا هم رفته بودند.روزنامه شرق
مقتدی صدر به کشورهای همسایه هشدار داد / در انتخابات عراق دخالت نکنید
پس از صدور بیانیه آیتالله سیستانی، مرجع عالی نجف، مبنی بر لزوم مشارکت همه شهروندان عراقی در انتخابات آینده مجلس عراق، بهویژه تأکید او بر اجرای انتخابات به دور از تهدید سلاح و نفوذ خارجی، مقتدی صدر، رهبر جریان صدر، اعلام کرد انتخابات مجلس باید بهطور آزاد و بدون هیچ مداخله خارجی برگزار شود. مقتدی صدر که بیانیه مرجع عالی نجف را با موضع خود همسو یافت، اعلام کرد انتخابات مجلس عراق یک اقدام داخلی است و نباید هیچ طرف خارجی در فرایند این برنامه ملی دخالت داشته باشد. او تأکید کرد کشورهای همسایه و سایر کشورها به هیچ شکلی نباید در امور داخلی عراق مداخله کنند؛ نه مردم عراق را تشویق به مشارکت در انتخابات کنند و نه آنها را از حضور پای صندوقهای رأی بترسانند، در غیر این صورت، «ما در آینده به همان شیوه با آنها رفتار خواهیم کرد». درحالیکه تنها هفت روز دیگر به زمان برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس عراق باقی مانده، کشمکشهای سیاسی و وعدههای انتخاباتی بین جناحهای سیاسی عراق شدت گرفته و این نشان میدهد انتخابات آینده ممکن است به شکل مسالمتآمیز پایان نیابد و اتخاذ هر اقدام و وقوع هرگونه تنشی پس از اعلام نتایج انتخابات مجلس عراق، محتمل است.به باور ناظران، هرچند نوری مالکی، رهبر ائتلاف دولت قانون، در صورت موفقنشدن در پیشتازی انتخابات نمیتواند برای رسیدن به اهدافش از ابزار نظامی استفاده کند، اما شکست ائتلاف فتح به رهبری هادی العامری و جریان صدر به رهبری مقتدی صدر در بهدستآوردن مقام نخستوزیری، عراق را با خطرات بسیاری مواجه میکند؛ بهویژه اینکه این دو جناح افزون بر وابستگی گروههای مسلح به آنها، بهشدت در رقابتاند و برای کسب مقام نخستوزیری در تلاش میکنند.
رهبر انقلاب گل رز بازداشت شد
پس از چند ساعت سردرگمی، تکلیف میخائیل ساکاشویلی، رئیسجمهور سابق گرجستان معلوم شد؛ دولت این کشور اعلام کرد ساکاشویلی بازداشت شده است. او در آستانه انتخابات حساس شهرداریها، به گرجستان بازگشته بود تا علیه حزب حاکم «رؤیای گرجستان» فعالیت کند. ایراکلی گاریباشویلی، نخستوزیر گرجستان، خبر بازداشت ساکاشویلی را حدود ۱۸ ساعت پس از آن اعلام کرد که رئیسجمهوری سابق در صفحه فیسبوک خود گفته بود به کشور بازگشته و فیلمی از خودش در بندر باتومی در غرب کشور منتشر کرده بود. مقامات گرجستان و اوکراین تا چندین ساعت بازگشت ساکاشویلی به کشور را انکار کردند. مقامات وزارت کشور گرجستان گفتند اگر هم بازگردد بلافاصله بازداشت میشود. حالا آنها ظاهرا به وعده خود وفا کردهاند.ساکاشویلی در سالهای اخیر در اوکراین زندگی میکرد و شهروندی این کشور را هم دارد. شهروندی گرجستان از او در سال ۲۰۱۵ گرفته شد و در سال ۲۰۱۸ پس از محاکمهای غیابی، به جرم سوءاستفاده از قدرت به شش سال زندان محکوم شد. جزئیات بازداشت این رئیسجمهور سابق هنوز معلوم نیست، اما تلویزیون گرجستان روز جمعه تصاویری از ساکاشویلی را در حالی که به او دستبند زدهاند، نشان داد. این رهبر سیاسی در این تصاویر گوشتاگوش لبخند میزند.
ساکاشویلی در روزهای اخیر تأکید کرده بود انتخابات روز شنبه (دیروز) برای کشورش «حیاتی» است. او برای برگزاری راهپیمایی در تفلیس، پایتخت گرجستان، در روز فردای انتخابات (امروز) فراخوان و وعده داده بود شخصا در این تظاهرات شرکت میکند. حزب «جنبش متحد ملی» که ساکاشویلی از بنیانگذاران و رهبر افتخاری آن است نیز گفته بود ساکاشویلی در خاک گرجستان حضور پیدا خواهد کرد.
این رهبر سابق در حالی به کشور بازگشته که حزب حاکم «رؤیای گرجستان» سخت میکوشد در انتخابات محلی روز گذشته تسلط خود بر شهرداریها و شوراهای شهر در سراسر کشور را حفظ کند. عدم موفقیت این حزب میتواند به منزله ازدسترفتن اعتماد به آن تلقی شده و حتی منجر به انتخابات زودهنگام شود؛ گرچه حزب حاکم توافق با اپوزیسیون در این زمینه را که در پی میانجیگری اتحادیه اروپا به دست آمده بود، کنار گذاشته است. ساکاشویلی از نظر سیاسی گرایش راست میانه دارد و طرفدار نزدیکی بیشتر گرجستان به اتحادیه اروپا شمرده میشود. او در سالها پس از سقوط شوروی، از ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۳، در قامت ریاستجمهوری نقش مهمی در توسعه کشورش داشته است. ساکاشویلی در پی انقلاب گل رز به قدرت رسیده بود که بخشی از موج انقلابهای رنگی در کشورهای شوروی سابق بود و در آن ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجه سابق شوروی، از ریاستجمهوری گرجستان کنار رفت.