یادداشت روزنامههای ۶ آبان
روزنامه کیهان
سه واحد درس علوم سیاسی از حادثه بنزینی/جعفر بلوری
همه به چشم دیدیدم که حملات سایبری و خرابکاری، شوخیبردار نیست و در برخی حوزهها ظرفیت تولید «بحران» را نه برای یک شهر که، برای کل کشور دارد. آنچه روز سهشنبه، چهارم آبانماه اتفاق افتاد و توزیع سوخت برای مردم را برای ساعاتی در کل کشور با اختلال ایجاد کرد، باید برای خوشخیالترین و تنبلترین افراد هم ثابت کرده باشد که مسئله، حملات هکری و خرابکاری «جدی» است. تصورش را بکنید اگر این حمله، به این سرعت و به این خوبی مدیریت نمیشد، رسانه ملی اینقدر خوب وارد نمیشد و مدیریت افکار عمومی را دشمن در اختیار میگرفت؛ چه اتفاقی رخ میداد؟! به این هم کمی فکر کنید که اگر چنین حملهای به سایر زیرساختها که مستقیما با مردم در ارتباطند صورت بگیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟!
تجربه میگوید، پس از هر اتفاقی که افکار عمومی را درگیر میکند، باید منتظر سیل شایعات بود و این شایعات در صورتی موثر واقع شده و مخرب میشوند که، رسانهای در تراز تلویزیون، حرفهای عمل نکند. اینکه تمام مسئولین دولتی و غیردولتی فورا به صف شده و با سرعت قابل قبولی مشکل را قبل از اینکه تبدیل به بحران شود تا حد بالایی حل کردند نیز، قابل تقدیر است. دیروز آقای رئیسی حتی شخصا به برخی پمپ بنزینها سر زده و با مردم صحبت کردند. این هم حقیقتا قابل تقدیر است. حادثه روز سهشنبه حاوی درسها و عبرتهایی بود. در اینباره گفتنیهایی هست که طی چند بند به آن میپردازیم.
تمام بندهای زیر به هم ارتباط دارند و باید با هم دیده شوند. بخوانید:
۱- داشتن شبکه ملی امن و با ثبات «اطلاعات و ارتباطات»، شاید مهمترین درسی است که میتوان از حادثه روز سهشنبه گرفت. این مباحث، چون بیشتر فنی است، امثال حقیر به ابعاد و جزئیات آن نمیتواند ورود کند، اما از اظهارات اهل فن همینقدر میتوان فهمید که، اگر آن بخش از شبکه سوخترسانی کشور که «بومی و داخلی» شده، بومیسازی نشده بود، میزان خسارت (اقتصادی، سیاسی، روانی، اجتماعی و حتی امنیتی آن) میتوانست خیلی بیش از اینها شود. بهعنوان فقط یک مثال مقامات مسئول میگویند، عوامل این اقدام به این دلیل نتوانستند سهمیه کارت مردم را دستکاری کنند که، صرفا آن بخش مربوطه، کاملاً داخلیسازی شده بود!
۲- اینبار هدف حمله (که گفته میشود احتمالا از یک کشور خارجی بوده) خیلی واضح و عریان، و مستقیما خود مردم بود. در صورت صحت این احتمال، تعداد کشورهایی که انگیزه چنین حملهای را به کشورمان داشته باشند زیاد نیستند لذا، به راحتی میتوان حدس زد، چه کسانی پشت آن قرار دارند. آمریکا. رژیم صهیونیستی و عَمَله اَکَرههای آنها متهمین ردیف اول چنین حملهای هستند. این حمله خیلی واضح نشان داد، دشمن برای رسیدن به اهداف خود، هیچ حد و مرزی نمیشناسد و حاضر است مستقیم مردم را هدف قرار دهد. کاری که در تحریم دارو و غذا هم نشان داده بود. حادثه روز سهشنبه، سه واحد درس «علوم سیاسی» و «دشمنشناسی» هم بود! از راهحلهای موثر کاستن از چنین حملاتی، شناسایی عوامل آن، و پرهزینه کردن چنین غلطهای زیادی است!
۳- با ورود به قرن ۲۱ و رشد روز افزون علم و به تبع آن تکنولوژی، رفته رفته شکل جنگها و نبردها نیز تغییر کرده است. با حذف اخلاق از علم، حملات سایبری و ویروسها و بیماریهای عجیب و غریب و همهگیرِ آزمایشگاهی هم وارد حوزههای جنگی شده و برخی کشورها بنا به دلایل متعدد از جمله، کمهزینهتر بودن، موثرتر بودن و فرار راحتتر از زیر بار مسئولیت، روی این حوزه سرمایهگذاریهای سنگینی کردهاند. حالا دیگر، سرمایهگذاری و تقویت روی این حوزه برایشان به اندازه سرمایهگذاری در حوزه تجهیزات و تسلیحات نظامی «مهم» و «عقلانی» شده و کشورها دستکم برای مقابله با آن خود را آماده میکنند. چند سال پیش، وقتی خبر شکست پیدرپی چند آزمایش موشکی کره شمالی رسانهای شد، برخی کارشناسان غربی نوشتند، آزمایش این موشکها با حملات سایبری به شکست انجامید! مَخلص کلام اینکه، خوب یا بد، کشورهای زیادی روی این حوزه تمرکز کرده و با آن به جنگ موشکهای دشمن هم میروند لذا، برای دفاع در برابر چنین حملاتی هم که شده باید آن را جدی گرفت و در این حوزه سرمایهگذاری کرد. امروز داشتن شبکه ملی امن اطلاعات و ارتباطات به اندازه داشتن موشکهای نقطهزن و پهپادهای آنچنانی، مهم شده و نباید با این توهمات که «دنیای فردا دنیای گفتمان است نه دنیای موشکها»، ضرورت حیاتی آن را نادیده گرفت!
۴- گفتیم، وقتی حادثه و اتفاقی ناگهانی، افکار عمومی یک جامعه را به شدت درگیر میکند، باید منتظر سیل شایعات بود. برخی برای دیده شدن، برخی برای سوءاستفاده از فضای ایجاد شده و برخی نیز با انگیزههای دیگر، شروع به ساختن خبر و بافتن شایعه میکنند. مثلا در همین اتفاق بنزینی خودمان، هنوز چند ساعت از وقوع حادثه نگذشته بود که سیل شایعات به راه افتاد. از «میخوان بنزین رو گرون کنن» بگیر تا «کار خودشونه. میخوان مردم رو اذیت کنن» گفته شد. عدهای هم گفتند، کار ماهوارههای فلان کشور عربی دشمن است! گروهی از جریانهای سیاسی نیز آن را در حد یک «بهانه برای قطع اینترنت» عنوان کردند! اکنون که در حال مطالعه این نوشته هستید هم این شایعات جریان دارد. جلوی شایعات را شاید نتوان گرفت، اما با اقدام به موقع، سریع و هماهنگی و نظم در اطلاعرسانی، میتوان از اثرات سوء آن تا حدی کاست. شاید کمی بینظمی در برخی موضعگیریها دیده شده باشد، اما روی هم رفته، هم رئیسجمهور، هم تلویزیون، هم شهرداری، هم وزارت نفت و هم سایر مسئولین، عملکرد خوبی از خود نشان دادند که اگر خوب نبود، وضعیت میشد مثل، وضعیتی که حدود ۶ ماه پیش برای پمپ بنزینهای آمریکا اتفاق افتاد:
«جمعه ۱۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۰، خطوط انتقال سوخت شرکت کولونیال آمریکا مورد حمله یک گروه هکری اروپایی بهنام «دارکساید» قرار گرفت و از کار افتاد. دو روز بعد وضعیت اضطراری اعلام شد و بایدن گفت از ابعاد احتمالی این حادثه نگران است. هکرها اطلاعات این شبکه را در اختیار گرفته بودند و باج میخواستند.
کاری که آمریکاییها کردند این بود. ابتدا کل عملیات این خط لوله را متوقف کردند تا سیستمهای فناوری اطلاعات پشتیبان این خطوط لوله را از حملات سایبری دامنهدارتر بعدی مصون نگه دارند. نتیجه این شد که بیش از ۱۰ هزار پمپبنزین در سراسر جنوب شرقی آمریکا بهویژه کارولینا، ویرجینیا و جورجیا با کمبود سوخت مواجه شدند. کاهش سوخت بیش از یک هفته ادامه یافت. شرکت مجبور شد ۵ میلیون دلار به هکرها باج دهد! قیمت متوسط هر گالن بنزین به ۳ دلار افزایش یافت؛ قیمتی که از نوامبر ۲۰۱۴ تا آن موقع در این کشور تجربه نشده بود. صفوف طولانی در پمپبنزینها، ذخیره بنزین در پلاستیک، زد و خوردها میان رانندگان در برخی ایالتها، قطع برق در ایالت میامی و تبعات اجتماعی دیگری که این حمله را در پی داشت؛ سبب شد بهرغم آنکه گروه هکری دسترسی به سرورهای خود را از دست بدهد و عملاًً به باج درخواستی دست نیابد؛ دولت بایدن در نخستین چالش سایبری جدی مردود شود... بد نیست این را هم بدانیم که در سند «راهنمای استراتژیک موقت امنیت ملی آمریکا» که در مارس ۲۰۲۱ منتشر شده، تصریح شده است که تهدیدهایی مانند بیماریهای همهگیر، حملات سایبری و اطلاعات گمراهکننده هیچ مرز و دیواری نمیشناسند و پرداختن به آنها از اولویتهای امنیت ملی آمریکاست!
روزنامه وطن امروز
جاه طلبیهای اردوغان و بحران اقتصادی خودساخته در ترکیه/مهدی گرگانی
خطری که کارشناسان و تحلیلگران از مدتها پیش درباره بحران اقتصادی ترکیه هشدار داده بودند، بالاخره به واقعیت پیوست و ارزش لیر این کشور که از ابتدای سال جاری میلادی در یک روند نزولی قرار داشت با تصمیم بانک مرکزی ترکیه برای کاهش دوباره نرخ بهره بانکی، مجددا ریزش بیسابقهای را تجربه کرد و موجب اعتراضات گسترده مردم ترکیه شد تا جایی که درخواست برای استعفای «رجب طیب اردوغان» مهمترین خط خبری در شبکههای اجتماعی ترکیه شده است. فارغ از تصمیمات پولی و مالی دولت اردوغان که کاتالیزوری برای بحران ارزی به وجود آمده است، بحرانی که اکنون دولت آنکارا با آن دست به گریبان شده بسیار عمیقتر است و ریشه در مسائل دیگری دارد.
۱- اردوغان که در دوران نخستوزیری، قدرت را در ترکیه قبضه کرده بود، سال ۲۰۱۷ با فشار به پارلمان این کشور قانون اساسی ترکیه را تغییر داد و ضمن افزایش اختیارات دولت، سیستم حکومت را از پارلمانی به ریاستی تغییر داد تا بتواند ۲ دوره دیگر نیز به عنوان رئیسجمهور قدرت را در اختیار داشته باشد. این مساله باعث افزایش بیحد و حصر اختیارات اردوغان شد و راه را برای انحصارگرایی داخلی و بلندپروازیهای منطقهای و بینالمللی وی باز کرد. نتیجه آن در عرصه داخلی تشدید فضای امنیتی و کنار زدن مخالفان، افزایش بگیر و ببندها و تصفیه ارتش ترکیه از عناصر مخالف و منتقد بود که نارضایتیهای زیادی را در میان مردم این کشور به وجود آورد. در عرصه داخلی و بهرغم انتقادات زیاد، وی با گماشتن داماد خود به عنوان وزیر دارایی، سیاستهای پولی و مالی خود را پیش برد؛ سیاستهای اشتباهی که یکی از عوامل بحران اقتصادی این کشور طی سالهای گذشته شد و در نهایت به استعفای «برات آلبرایک» از وزارت دارایی منجر شد.
۲- سال ۲۰۱۶ دولت اردوغان سیاست «تنش صفر» در سیاست خارجی را دنبال کرد. اردوغان که با بحران اقتصادی مواجه شده بود درصدد تنشزدایی با رژیم مجعول صهیونیستی و روسیه برآمد، سیاستی که موجب اختلاف با «احمد داوود اوغلو» وزیر وقت خارجه این کشور و در نهایت به کنارهگیری وی از دولت و حزب عدالت و توسعه کشیده شد. سیاست تنش صفر در کوتاهمدت گشایشهایی در ترکیه ایجاد کرد، اما از سوی دیگر اشتباهات آنکارا در تنشزایی با همسایگان بویژه ایران و مداخله در امور کشورهای دیگر نظیر جمهوری آذربایجان، سوریه و عراق مجددا ترکیه را به ورطه یک سیاست خارجی تهاجمی، تنشزا و پرهزینه کشاند که منجر به هدررفت بیشتر منابع از اقتصاد رنجور ترکیه شد.
۳- جمهوری اسلامی ایران نیز که در شب کودتای معروف ارتش ترکیه علیه رجب طیب اردوغان، تمامقد پشت او ایستاد و از عوامل اصلی نجات وی از این مهلکه بود و همچنین در خلال جنگ قرهباغ، از باکو و آنکارا برای بازپسگیری اراضی جمهوری آذربایجان از ارمنستان حمایت کرد، از تنشآفرینیهای آنکارا در منطقه در امان نماند. اردوغان با هماهنگی اتاق فکر صهیونیستها و با تحریک «الهام علیاف» اقدامات مخرب زیادی را طی یکی، دو سال گذشته علیه کشورمان به راه انداخت، تا جایی که حتی بسیاری از منتقدان داخلی اردوغان هم وی را به «قدرنشناسی» و «بیصفتی» علیه ایران و ایرانیان متهم کردند. شعرخوانی وی در رژه نظامی باکو درباره رود «ارس» که طعنهای به تمامیت ارضی ایران بود با واکنشهای زیادی مواجه شد تا جایی که وزارت خارجه ترکیه رسما مجبور شد اعلام کند عمدی در کار نبوده و رئیسجمهوری ترکیه از محتوای این شعر مطلع نبوده است. ایران و ترکیه تاکنون همواره در سختیها و تنگناها یاریگر یکدیگر بودهاند. تغییر روش و منش اردوغان در قبال این همسایه مهم و تاثیرگذارش، میتواند کمک ایران را در برونرفت از بحران اقتصادی این کشور به دنبال داشته باشد.
۴- جاهطلبیهای منطقهای اردوغان در غرب آسیا و مدیترانه که از آن به سیاست «نوعثمانیگری» اردوغان یاد میشود، از دیگر عوامل ریشهای بحران اقتصادی کنونی ترکیه است. لشکرکشی ارتش ترکیه به سوریه برخلاف قوانین و حقوق بینالملل، حملات ارتش ترکیه به تمامیت ارضی عراق در شمال این کشور که با مخالفت بغداد نیز مواجه است، مداخلات ترکیه در لیبی، حضور نظامی این کشور در قرهباغ، تنش سیاسی و نظامی با یونان و قبرس و اختلافات با آمریکا که تحریمهایی را علیه آنکارا به دنبال داشته، علاوه بر از بین بردن تمرکز دولت این کشور از مسائل داخلی، باعث صرف هزینههای بسیار برای تقویت ارتش در راستای اجرای سیاستهای افسارگسیخته سلطان اردوغان (!) شده و در نهایت همگی موجب تحمیل هزینههای هنگفت بر اقتصاد این کشور شده است. بحران اقتصادی در ترکیه نشان میدهد اقتصاد آن از توان و قدرت لازم برای پشتیبانی از رویکرد تهاجمی اردوغان در منطقه برخوردار نیست و نیازمند یک بازنگری اساسی است.
۵- تداوم فضای امنیتی در ترکیه از زمان کودتای نافرجام سال ۲۰۱۶، بازداشتها و بگیر و ببندهای بدون ضابطه نظامیان ارتش و کارکنان دولت و اخراج و زندانی کردن دهها هزار نفر به بهانه دست داشتن یا حمایت از کودتا، علاوه بر افزایش مخالفتها با اردوغان باعث ایجاد بیثباتی اقتصادی و بیاعتمادی سرمایهگذاران خارجی و آسیب بزرگ به صنعت توریسم این کشور شده است؛ اقداماتی که در کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر ارزهای خارجی نقش پررنگی بازی کرده است. اردوغان برای خروج از این بحران اقتصادیِ خودساخته مجبور است دست به تغییرات گسترده در رویکردهای داخلی و منطقهای خود بزند؛ در غیر این صورت این بحران میتواند پایان سیاسی وی را رقم بزند.
روزنامه خراسان
بازتولید نقش محوری ایران در افغانستان/دکتر هادی محمدی
روز گذشته دومین نشست وزیران امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان در تهران برگزار شد در این نشست برخلاف دور اول این گفتگوها در پاکستان که به صورت مجازی برگزار شد، وزیران خارجه ۵ کشور همسایه شامل ایران پاکستان، ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان حضور فیزیکی داشتند و وزیر خارجه چین نیز که در اجلاس G۲۰ در اروپا به سر میبرد به صورت ویدئویی سخنرانی کرد همچنین با موافقت همه اعضا در اولین نشست همسایگان، روسیه نیز به این جمع اضافه شده بود که به صورت ویدئویی سخنان خود را در جمع وزیران همسایه افغانستان بیان کرد. چند سالی بود که جمهوری اسلامی ایران به نوعی از مذاکرات بر افغانستان و حتی در سالهای اخیر با طالبان کنار گذاشته شده بود و روندهایی موازی برای آینده افغانستان تصمیم گیری میکردند به ویژه آن که مبدع و مبتکر این روندها بیشتر کشورهایی بودند که خود سابقه بسیار بدی در افغانستان داشتند و وضعیت تراژیک و بحرانی امروز این کشور حاصل اقدامات غلط و منفعت طلبانه آن هاست.
نشست تهران که با سخنان معاون اول رئیس جمهور کشورمان و پیام خوب آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل گشایش یافت بار دیگر نقش ایران به عنوان یکی از مهمترین بازیگران منطقه و به ویژه در مسائل افغانستان را پر رنگ کرد و این پیام را به رفقا و رقبای منطقهای و فرامنطقهای ما داشت که نمیتوان برای آینده و صلح افغانستان بدون تهران تصمیم گیری کرد. حضور این تعداد وزیر خارجه از جمله وزیرخارجه دو کشور عضو شورای امنیت در نشست تهران آن هم در مدت کوتاهی از تشکیل دولت جدید میتواند دومین موفقیت دیپلماتیک دولت رئیسی پس از عضویت دایم در شانگهای باشد، موفقیتی که این بار حضور و نفوذ کشورمان در تحولات منطقهای از جمله افغانستان را به همگان یاد آور میشود. جمهوری اسلامی ایران در ۴۰ سال اخیر با میزبانی بیش از سه میلیون تبعه افغانستانی و در اوج تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی ثابت کرده که بهترین دوست مردم افغانستان در مشکلات و سختی هاست، دوستی که اگر چه در مقاطعی با بی مهریهای دولتهای حاضر در کابل روبه رو شده، اما به جهت آینده نگری و نگاه راهبردی به همسایگانش هرگز دست کمک و دوستی خود را از مقابل کابل کنار نکشید و امروز هم که مردم افغانستان شدیدا نیازمند کمکهای اقتصادی و سیاسی دوستان واقعی خود است در کنار آنها ایستاده است. ارسال چندین محموله کمکهای دارویی و غذایی از سوی ایران به افغانستان نشانی بر این مدعاست.
بیانیه یازده مادهای انتهای نشست نیز نشانی دیگر از موفقیت تهران در برگزاری یک کنفرانس بین المللی در موضوعی مورد توجه جهان داشت. این که نشست با یک بیانیه مشترک به کار خود پایان داد خود از جمله بخشهای قابل توجه است و این که در ۱۱ ماده بیانیه حداقل بخش اعظم سیاستهای ایران دیده شده نشان میدهد دیپلماتهای ایرانی توانسته اند به خوبی طرفهای دیگر به ویژه روسها را که برخی انتقاد و گلایههایی از فرصت مسکو داشتند راضی کنند و با استدلالهای خود همراه سازند. این نشان میدهد که ایران ارادهای جدی برای پیگیری منافع ملی و امنیت منطقهای پس از خروج آمریکا از افغانستان دارد و در صورت لزوم از هماهنگیهای چندجانبه برای افزایش فشار به طالبان در خصوص تأمین مؤلفههای مرتبط با امنیت ملی ایران و دیگر همسایگان، بهویژه در حوزه تروریسم، چشمپوشی نخواهد کرد. خلاصه آن که به نظر میرسد برگزاری موفق اجلاس تهران با حضور همه همسایگان و روسیه راهی جدید برای همکاریهای بین المللی درباره افغانستان بدون حضور کشورهایی که خود عامل تخریبهای امروز هستند باشد و از سوی دیگر اثرگذاری دوباره کشورمان در موضوعات منطقهای میتواند آثار مثبتی برای ایران به ارمغان آورد که قابل چشم پوشی نبوده و باید با کار دیپلماتیک قوی و استفاده از همه ابزارهای دیپلماسی و میدانی به تقویت آنها همت گمارد.
روزنامه ایران
آوار سنگین کرونا بر کودکان بی سرپرست/پرستو رفیعی
نزدیک به ۲۰ ماه از اپیدمی کرونا در جهان میگذرد و در طی این مدت ویروس کووید ۱۹ توانست در چشم برهم زدنی محاسبات و معادلات زندگی جوامع بشری را دگرگون کند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی ناشی از این بیماری از یک سو و مرگ و میر افراد جامعه و تبعات ناگوار و ناخواسته آن از سوی دیگر بیشتر مردم را با چالشهای جدی مواجه کرده که تأثیر آن در دوران پسا کرونا نیز باقی خواهد ماند. در این دوران دهکهای پایین جامعه، اما بیش از سایرین در معرض چالشهای پیش آمده و مشکلات ناشی از آن قرار دارند. بسیاری از آنها داراییهای هرچند ناچیز خود را از دست داده یا برای تأمین حداقلهای زندگی تحت فشار جدی قرار گرفتند.
برخی دیگر حتی با از دست دادن نزدیکان امکان مراقبت شخصی را هم از دست دادهاند. به طور کلی این گروه از جامعه به دلیل نداشتن ابزار و امکانات لازم همواره در رفع مشکلات خود با موانع بسیار دست به گریبان بودهاند و حالا کرونا بر تمامی این مشکلات سایه انداخته و آنها را صدچندان کرده است.
از این رو به اعتقاد کارشناسان و متخصصان رفع موانع و مشکلات ایجاد شده نیازمند عزمی جدی و زیست هوشمندانه است. در این میان، اما یکی ازدلخراشترین و غمانگیزترین موضوعات، وضعیت کودکانی است که در دوران کرونا والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. اواخر شهریورماه معاون اجتماعی سازمان بهزیستی از آماری دلخراش خبر داد. حبیبالله مسعودیفرید از وجود یک میلیون و ۲۰۰ هزار کودک در دنیا خبر داد که به واسطه شیوع بیماری کرونا، والدین خود را از دست دادهاند و یتیم شدهاند. به گفته او این رقم با احتساب کسانی که با افرادی غیر از پدر و مادر زندگی میکنند، به بیش از یک و نیم میلیون نفر میرسد.
معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، اما به نکتهای ناگوار و غم انگیز هم اشاره کرد و آن اینکه سهم ایران از این آمار در ۲۰ ماه گذشته «حداقل» ۵۱ هزار کودک است. از این رو میتوان گفت حالا علاوه بر مشکلاتی نظیر کودکان کار و زبالهگرد با موضوع جدید و البته دردناکی به نام بیسرپرستی کودکان مواجه خواهیم بود به این معنا که ممکن است بیش از ۵۱ هزار کودک در ایران یتیم شده باشند و علاوه بر غم از دست دادن والدین با مشکلات معیشتی و روانی مواجه باشند که شیوع بیماری کرونا و تغییر سبک زندگی بر افزایش آنها و حتی بغرنج شدن آنها تأثیر گذاشته است. چون آنها حتی مانند سایر کودکان امکان سوگواری برای والدین خود را هم نداشتهاند و قرنطینه و دوری از اقوام و حتی عدم امکان حضور مدارس و گذراندن زمان در میان دوستان و همسالان امکان کنار آمدن با غم از دست دادن والدین را از آنها گرفته است.
کودکان نیازمند به حمایت ردیابی میشوند
بر کسی پوشیده نیست که شیوع بیماری کرونا و به دنبال آن بی سرپرستی کودکان معضلی است که تنها به کشور ما مربوط نمیشود و به مشکلی جدی در سراسر جهان بدل شده است. از این رو رفع مشکلات روانی و معیشتی این کودکان برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بعدی به یکی از اولویتهای کشورهای جهان تبدیل شده است. چرا که به اعتقاد کارشناسان حوزه روان و کودک، در صورت انجام مداخلات و پیشگیریهای بموقع میتوان از آسیبهای جدی اجتماعی در آینده و حتی در دوران پساکرونا پیشگیری کرد. در کشور ما نیز در راستای رفع آثار منفی مرگ و میر ناشی از کرونا و یتیم شدن کودکان، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان بهزیستی به عنوان متولیان حمایت از اقشار مختلف کشور بخصوص دهکهای آسیب پذیر و محرومان، اقدامات اولیه را آغاز کردهاند. جلسات مربوطه برگزار شده است و اقدامات لازم برای اجرایی شدن اولویتبندی شده است. یک مقام مسئول در وزارت رفاه به «ایران» میگوید: هفته گذشته در این باره جلسهای جامع برگزار کرد و مقرر شد شماره ملی فوت شدگان از وزارت بهداشت گرفته شود. پس از دریافت شماره ملی خانواده افراد متوفی شناسایی خواهد شد و شرایط زندگی آنها رصد خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه کودک یتیم به فردی گفته میشود که پدر، مادر و جد پدری نداشته باشد، ادامه میدهد: پس از محرز شدن شرایط این خانوادهها و یتیم بودن کودک در صورت نیاز مداخلات لازم صورت خواهد گرفت. چون ممکن است برخی از این کودکان نیاز به کمک و مداخلات سازمان بهزیستی و وزارت رفاه نداشته باشند. این مقام آگاه تأکید میکند: برخی از کودکان قبل از دوران کرونا والدین خود را از دست داده بودند و با یکی از اقوام یا جدپدری خود زندگی میکردند. این احتمال وجود دارد که این کودکان نیز در دوران پاندمی سرپرست خود را از دست داده باشند از این رو تلاش خواهد شد که هرچه سریعتر این کودکان شناسایی شوند و با توجه به نوع نیاز آنها اقدامات مداخلهگرانه صورت بگیرد. قطعاً کودکانی که سرپرست مؤثر خود را از دست دادهاند تحت حمایت سازمانهای حمایتی قرار خواهند گرفت. البته این مسأله اهمیت بالایی دارد و برای کسب نتیجه سریع و مناسب نیازمند حمایت و کمک نهادهای مردمی و مراکز مردم نهاد خواهیم بود.
ضرورت توجه سازمانها و نهادهای دولتی به کودکان یتیم
ایرنا نیز در گزارشی به برخی از دلایل بغرنج شدن زندگی کودکان یتیم شده در دوران پاندمی اشاره کرده است که نخستین مورد آن سوگهای ناتمام است. کودکانی که در همهگیریهای کرونا پدر یا مادر خودا (و یا دیگر نزدیکانشان) را از دست دادهاند، فرصت و امکان سوگواری نداشته و شرایط بهداشتی و مقرراتی حاکم بر کشور سبب لغو مراسم بزرگداشت و ختم و تدفین شده است. از این رو از تسکین روانی و ابراز سوگ محروم ماندهاند. در این باره برای یک کار اصولی و مدون، لازم است علاوه بر سازمان بهزیستی، اداره کل دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت و اداره کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون وارد کار شوند و از ظرفیتهای کارشناسی خود استفاده کنند.
مسأله دیگر آنکه، این کودکان نسبت به شرایط پیش از کرونا، امکان حضور فیزیکی در مدرسه، مهدکودک و محلهای بازی و تفریح را نداشته و نتوانستهاند از محبتهای همدلانه معلم، مربی و دیگر همسالان خود برخوردار شوند؛ بنابراین نتوانستهاند بخشی از غم خود را با غرق شدن در محیطهای درسی و بازی تسکین دهند. از این منظر نیز یک راهکار اصولی، غربالگری کودکان و دانشآموزانی است که در دوران کرونا سرپرستان خود را از دست دادهاند؛ با شناخت این افراد، میتوان آنها را در اولویت حضور فیزیکی در مهدکودکها و مدارس (البته بعد از ایمنی جامعه) قرار داد. از سویی حضور بیش از ۱۳ هزار مشاور مدرسه در سراسر کشور، امکان بالقوه مناسبی است که میتوان مأموریت رسیدگی به این دانشآموزان را برعهده آنان گذاشت.
ایرنا در گزارش خود به بازدید از محل زندگی کودکان نیز اشاره کرده چرا که امکان دارد کودکانی که در این روزها اولیای خود را از دست دادهاند، با شرایط خاصی مجبور به تحمل و زیست با افرادی باشند که اساساً صلاحیت سرپرستی را ندارند. در این زمینه به نظر میرسد سازمان بهزیستی کشور نیازمند بودجه خاصی است که دولت میتواند با هماهنگی مجلس شورای اسلامی، از دیگر بخشها آن را تأمین کند. در همین راستا هرکدام از نهادهای حمایتی کشور اعم از سازمان بهزیستی، کمیته امداد و... میتوانند گروههای کارشناسی را شامل پزشک، پرستار، روانشناس و مددکار به محل زندگی کودکان اعزام کنند و ضمن بررسی شرایط، از رخدادهای ناگوار احتمالی پیشگیری کنند؛ اتفاقاتی مانند خودکشی، کودک آزاری و خشونت در آینده. درباره وضعیت معیشتی کودکان آسیبدیده از کرونا، به یک برنامه چندمحوری با مشارکت وزارتخانههای بهداشت، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزشوپرورش و نمایندگان سازمان برنامه و بودجه و دیگر سازمانهای حمایتی هم نیاز داریم.
در کنار دولت و نهادهای عمومی کشور، نباید از نقش و وظیفه اجتماعی برخی مراکز و متخصصان درباره کودکان آسیب دیده از کرونا غافل بود. هرکدام از نهادهای غیردولتی پزشکی و بهداشتی، روانشناسی، روانپزشکی، مشاورهای و سازمانهای مردم نهاد (سمنها) میتوانند بخشی از برنامههای خود را بر مبنای رسیدگی به این کودکان طرحریزی کرده و به یاری همنوعان خود بپردازند.
روزنامه شرق
ما نمیتوانیم/سیدمصطفی هاشمیطبا
یکی از روزنامههای صبح در شماره ۱۴۰۰/۷/۲۴ چهار صفحه کامل خود را به موضوع طرحهای نیمهتمام دولتی اختصاص داده و در این چهار صفحه مطالب مختلفی درباره طرحهای نیمهتمام از قول افراد مختلف و تحریریه روزنامه درج شده بود. حسب آنچه در این روزنامه درج شده است، تعداد شش هزار طرح ملی و ۸۷ هزار طرح استانی نیمهتمام وجود دارد که برآورد مالی برای تکمیل آن برابر ۶۰۰ هزار میلیارد تومان میشود و طبعا دولتی که کسر بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دارد و بودجه عمرانی آن حداکثر ۵۰ هزار میلیون تومان است که نوعا ۱۰۰ درصد تخصیص نمییابد و به پیمانکاران اوراق قرضه میدهد، بههیچوجه قادر به تکمیل آنها نبوده و بهتدریج آنچه نیز ساخته شده است، به ویرانهای تبدیل میشود؛ کمااینکه چنین اتفاقی درباره برخی طرحها روی داده است.
مقام معظم رهبری در خصوص پیروزی کشتیگیران فرمودند که اینها کاری را که ظاهرا انجامنشدنی است، به انجام رساندند و درسی برای بقیه امور است. حال در مسائل مختلف کشور اگر چنین دیدگاهی تعمیم یابد، آنوقت باید بهجای آنکه بگوییم نمیشود، میگوییم میشود. مگر شعار «ما میتوانیم» کم در کشور داده شده است، پس چرا میگوییم «نمیتوانیم» طرحها را به انجام برسانیم؟ یا شعار ما دروغ است و فرمایش رهبر را قبول نداریم یا اینکه به جستوجوی راههای تکمیل طرحها نرفتهایم و تنها به یک راه بسنده کردهایم و به بنبست رسیدهایم. راهی را که رفتهایم یا در نظر داریم، آن است که برای خالینبودن عریضه مقدار کمی اعتبار برای طرحها در نظر بگیریم و اعتبار کلان را به هزینههای جاری بدهیم و اگر هم کم آوردیم از همان اعتبار ناچیز عمرانی کمک بگیریم؛ بنابراین به دلیل ناممکن بودن تخصیص اعتبار طرحها به انجام نمیرسد. پس ما «نمیتوانیم».
حال کلاهمان را قاضی کنیم که «ما میتوانیم» در کجای کار قرار گرفته است. اگر ما برای بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومان کسری داریم و نوعا همه آن را به هزینههای جاری اختصاص میدهیم، آیا نمیتوانیم مثلا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کسری داشته باشیم و طرحها را به انجام برسانیم. خواهند گفت تورمزاست، آری؛ اما مگر کسر بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی تورمزا نیست؟ بهقول معروف نوبت به ما (طرحهای عمرانی) که رسید آسمان تپید. این یعنی تصمیمگیری انفعالی که هر کجا فشار اجتماعی قوی باشد، هرچه بیشتر ممکن است کسر بودجه داشته باشیم، اما برای طرحهای عمرانی مانند آب و خاک، تصفیه فاضلاب، بیمارستان و... که صدا ندارد، سخن از کسر بودجه و تورم و... میآوریم. اما تصمیمگیری درخصوص تکمیل طرحها فقط به تخصیص بودجه و روش دولتی تکمیل آن ختم نمیشود. باید به جستوجوی راههای دیگری هم برویم. وزیر محترم راهوشهرسازی در ابتدای تصدی در سیمای جمهوری اسلامی گفتند که ما برای سرمایهگذاران و ایرانیان مقیم خارج فرش قرمز پهن میکنیم و دهانشان را شیرین میکنیم. البته میتوان زیر فرش قرمز جادهای پردستانداز ایجاد کرد یا روی آن مواد لغزنده ریخت تا سرمایهگذاران عطای آن را به لقایش ببخشند. البته در دورههای قبل مجلس قوانینی مبنیبر مجوزداشتن دولت در واگذاری طرحها را به تصویب رساند و دولت هم آییننامهای برای این کار نوشت که تقریبا انجام آن غیرعملی بود بنابراین کار واگذاری نتوانست چندان پیش برود؛ درنتیجه «نمیتوانیم» طرحهای نیمهتمام را به انجام برسانیم.
روز ۲۵ مهرماه جاری صداوسیما گزارشی تصویری از قاچاق لباس به کشور با برآورد دو میلیارد دلار را پخش کرد در این گزارش اولا صف طویل کولبران که بستههای یکدست و منظم و آماده با محتوای لباس قاچاق را از شهر طویله عراق به ایران میآوردند، نشان میداد و نیز تصریح کرد که با کانتینر ۱۲ متری هم با کیلویی ۶۰ هزار تومان لباس قاچاق وارد میشود و اضافه کرد که ستاد مبارزه با قاچاق در این مورد تسامح میکند و با قاچاق لباس همزیستی مسالمتآمیز دارد؛ بنابراین در این مورد هم باید گفت «ما نمیتوانیم» با ورود قاچاق لباس مبارزه کنیم. از سویی حسب گزارشات رسمی همهساله تعداد ۳۰ میلیارد نخ سیگار قاچاق وارد کشور میشود. این تعداد سیگار ظرفیت سههزار کانتینر ۱۲متری است، ولی مرتبا وارد و توزیع میشود. پس باید گفت «ما نمیتوانیم» با ورود سیگار قاچاق مبارزه کنیم.
حسب گزارشات متعدد تعداد حدود ۴۰۰ هزار حلقه چاه عمیق غیرمجاز در کشور وجود دارد که نمیتوانیم آنها را مسدود کنیم، پس «ما نمیتوانیم» چاههای غیرمجاز را مسدود کنیم. حسب همین گزارشات تقریبا همه چاههای غیرمجاز برداشت اضافی آب دارند و جلوگیری از اقدام صاحبان آنها ممکن نسیت پس «ما نمیتوانیم» از برداشت اضافه آب جلوگیری کنیم. این را هم بدانیم که عموما یکمیلیون چاه در سراسر ایران مشغول آبکشی و تخریب سطح ایران است. براساس گزارشات وزارت نیرو و مشاهدات عینی آب سدهای اطراف تهران که تأمینکننده آب شرب تهران است، به حداقل رسیده و مصرف مردم کماکان مانند گذشته است. پس «ما نمیتوانیم» سیستمی را پیاده کنیم که اگر امسال بارش نباشد، لولههای آب تهران خالی نشود. هرچند در زمان دولت آقای روحانی تورم بیش از ۴۰ درصد را شاهد بودیم و نتواسته بودیم تورم را کنترل کنیم در دولت آقای رئیسی نیز شاهد افزایش قیمتها هستیم، پس «ما نمیتوانیم» تورم را کنترل کنیم.
۴۰ سال است شعار یکسانسازی قیمت ارز را میدهیم، اما همچنان دونرخی و چندنرخی ارز وجود دارد و برای اینکار هم به گواه رئیس سابق بانک مرکزی ۳۵۰ میلیارد دلار ارز در بازار ریختهایم که صرف ورود کالای قاچاق و خروج سرمایه و آبادانی ترکیه، دوبی، گرجستان و کانادا شده، اما نرخ ارز یکسان نشده است؛ پس «ما نمیتوانیم» یکسانسازی نرخ ارز کنیم، سهل است به تخریب مملکت و آبادانی کشورهای بیگانه میپردازیم. سالهاست مراجع عظام، روحانیون، گویندگان مذهبی علیه بانکها موضع دارند و بانکها را ربوی میخوانند، اما بانکها همچنان به کار خود مشغولاند؛ پس «ما نمیتوانیم» سیستم بانکها را اصلاح کنیم. سالهاست میگوییم باید با حجم نقدینگی مبارزه کرد و نقدینگی کشور، چون یک بهمن اقتصاد کشور را فرومیریزد، اما همچنان نقدینگی با سرعت فراوان افزایش مییابد؛ پس «ما نمیتوانیم» نقدینگی را کنترل کنیم و جلوی تورم را بگیریم و نیز محرومیت همچنان وجود د ارد؛ پس «ما نمیتوانیم» با این سه پدیده مبارزه کنیم.
سالهاست میگوییم کشاورزی محور توسعه است، اما کشاورزیمان همچنان با سیستمهای قرون گذشته اداره میشود و باعث فرو نشست دشتها شده و سالانه ۱۵ میلیون تن محصولات کشاورزی وارد میکنیم؛ پس «ما نمیتوانیم» به کشاورزی سروسامان بدهیم. البته ظاهرا قرار است ۱۰ سال آینده ۲۵ میلیون تن وارد کنیم. سالهاست که شعار معماری اسلامی را سر میدهیم، اما همچنان برجهای لوکس یا آپارتمانهای دارای استخر و جکوزی و ویلاهای صدها میلیاردتومانی ساخته شده یا در دست ساخت است و معماری اسلامی در محاق مانده؛ پس «ما نمیتوانیم» معماری اسلامی را جان ببخشیم. سالهاست زباله و فاضلاب شهرهای ما و حومههای آنها را فراگرفته است، اما با وجود راهحلهای ساده نتوانستهایم از آن رهایی یابیم؛ پس «ما نمیتوانیم» از شر زباله و فاضلاب رهایی یابیم. سالهاست که همه علیه تولیدات داخلی اتومبیل موضع دارند و آنها را ارابه مرگ میخوانند، اما همچنان این اتومبیلها تولید میشود؛ پس «ما نمیتوانیم» تولید خودرو را اصلاح کنیم.
سالهاست با جنگلتراشی مخالفت میکنیم، اما جنگلهای ما روزبهروز تکیدهتر میشود؛ پس «ما نمیتوانیم» با جنگلتراشی مبارزه کنیم. اشتباه نشود خیلی از اینها به تحریم، آمریکا، اسرائیل و ازناب آنها ربطی ندارد و صرفا ناتواناییهای داخلی است. پس بیجهت شعار «ما میتوانیم» سر ندهیم. البته برخی کارها انجام شده است، اما اینکه حسب «ما میتوانیم» بوده یا معادلات دیگر آنها را رقم زده، جای بحث دارد، ولی بههرحال حقایق ذکرشده عبارت «ما میتوانیم» را زیر سؤال برده است. اشتباه نشود «ما نمیتوانیم»ها به همینها خلاصه نمیشود. اگر بخواهیم همه را درج کنیم شاید به عمرمان وصال ندهد، اینها را فقط برای حضور ذهن در اینجا آوردیم. در روزنامه خواندم که چین اعلام کرده از مرحله تمدن اقتصادی عبور کرده و تمدن بومگرا را در دستور کار دارد. چین که با یکونیممیلیارد جمعیت ۳۰ سال پیش در فقر کامل بود، اینک به چنین مرحلهای رسیده است و ما که بهقول آیتالله محقق داماد در سخنرانی اخیر گفتهاند که هستی و خلقت و طبیعت یکپارچگی اندیشه و ذات اعتقاد ماست سالها مانده تا به مرحله تمدن اقتصادی برسیم -و شاید هرگز نرسیم- آنگاه به تمدن بومگرا و آنچه آیتالله محققداماد از آن سخن گفته است، چگونه دسترسی خواهیم داشت؟
اخبار ویژه ۶ آبان
روزنامه کیهان
بعد از ۶ سال مذاکره فرسایشی هنوز نمیدانید آمریکا چه میخواهد؟!
روزنامه زنجیرهای اعتماد میگوید: دولت جدید سیاست بشین و تماشا کن را در حوزه دیپلماسی در پیش گرفته است. این روزنامه به قلم یکی از همکاران دفتر رئیسجمهور سابق نوشت: «مسئولان دیپلماسی کشور، گویی در فراغت کامل قلیان چاق کردهاند و با پک زدن به آن و فرستادن حلقههای دود به آسمان، منتظر چرخ گردوناند تا گوشهای از آسمان سوراخ شود و از غیب، تحفهای برسد و.... آقای امیرعبداللهیان که گهگاه خوشخیالانه سخن میگوید، از زمانی برای مذاکره حرف میزند که برای فهم آن باید به علوم غریبه تسلط داشته باشیم. اخیرا یک مقام روسی هم که از وعدههای سر خرمن او به تنگ آمده است، با لحنی طعنهوار از اینکه وعده «آینده نزدیک» را ترجمه نمیکند، خواستار روشن شدن تکلیف شده است.
همین رفتاری که این روزها و هفتهها شاهدش هستیم، در دوره دولت دهم نیز وجود داشت. درحالی که مرتبا باران قطعنامه بر سر ایران میبارید، دیپلماسی خفته و بیرمق وزارت خارجه، فقط قلیان چاق میکرد. متاسفانه دستگاه دیپلماسی کشور گمان میکند که الان آمریکاییها از فراق برجام لهله میزنند و هر روز که ما آنها را سر کار میگذاریم، میلیاردها دلار زیان میبینند. ازسوی دیگر، آقای رییسجمهور میگوید، ما مذاکرهای را میخواهیم که به نتیجه منجر شود. گویی مثلا همه دنیا از روی بیکاری و برای تنوع با همدیگر مذاکره میکنند و دنبال نتیجه نیستند! خب، اگر با طرفهای غربی روبهروی هم ننشینیم و حرف نزنیم، میفهمیم آنها از ما چه میخواهند؟ و ما چه خواستهای داریم؟ یا عملا کاری کردهایم که هر دو طرف از مواضع یکدیگر دچار توهم باشند...
گرهای که به کار معیشت و صنعت خورده قطعا از رهگذر تحریمها است حتی اگر ما بخواهیم اقتصاد را به برجام گره نزنیم، باید مذاکره کنیم تا دست حریف را بخوانیم. قطعا ما دوست نداریم برجام به معیشت مردم گره بخورد، اما طرف مقابل چه؟ آنها با گسترش تحریمها فشار را نه به دولت که بر مردم و سفرهشان وارد میکنند. اتفاقا آنها سوراخ دعا را پیدا کردهاند و اگر ما هوشمند نباشیم، در زمین آنها بازی میکنیم.» انتشار این تحلیل پر از غلط در حالی است که اولا دولت جدید و وزارت خارجه آن، دیپلماسی بسیار فعالی از سازمان شانگهای گرفته تا همسایگان و کشورهای منطقه (از سوریه و لبنان و عراق و ترکمنستان و تاجیکستان تا مذاکرات با عربستان) و آمریکای لاتین و برخی کشورهای اروپایی در پیش گرفته است.
ثانیا دولت بایدن تا سه ماه پس از آغاز به کار، آماده حضور در مذاکرات - معالواسطه- وین نبود. پس از آن هم ۶ دور مذاکره جدید در دولت آقای روحانی انجام گرفت که هیچ نتیجهای جز طلبکارتر شدن آمریکا نداشت. برخلاف فضاسازی آقای روحانی که مدعی بود مذاکرات به حد توافق رسیده و آماده امضاست، گزارشهای متنوع حاکی از آن است که آمریکا در این دوره نه لغو تحریمهای اصلی و مهم را پذیرفت، نه به راستیآزمایی تن داد و نه قبول کرد درباره عدم تکرار عهدشکنی و خروج از توافق تضمین بدهد. جالب اینکه به گفته تریتا پارسی (از بنیانگذاران لابی نایاک و لابیست مورد وثوق برخی مدیران قبلی وزارت خارجه)، طرف مذاکرهکننده ایرانی حاضر شده بود مطالبه تضمینزا به دوره دولت بایدن (و نه دولت بعدی) محدود کند، اما طرف آمریکایی در همین حد نیز حاضر نشده بود تضمین بدهد که در سه سال باقی مانده دولت بایدن، دوباره زیر توافق نمیزند! با همه این واقعیتها که خروجی ۶ سال مذاکره فرسایشی دولت سابق با آمریکا و غرب است، آیا مضحک نیست که نویسنده روزنامه اجارهای، طلبکار «نتیجه» باشد یا بگوید «مذاکره کنیم تا بفهمیم آنها از ما چه میخواهند»؟! یعنی بعد از این همه تنباکو سوختن و پک به قلیان مذاکره زدن، هنوز هم به قول معروف نفهمیدهاند لیلی، مرد بود یا زن؟
ثالثاً برخلاف فضاسازی جریان غربگرا که هماهنگ با تبلیغات آمریکایی ادعا میکند دولت ایران تکلیفش با مذاکرات و برجام معلوم نیست، موضع جمهوری اسلامی ایران کاملاً صریح و روشن است و این طرف آمریکایی است که با رفتار خویش نشان میدهد دست از خدعهگری برنداشته و ارادهای برای احیای واقعی توافق ندارد. موضع جمهوری اسلامی ایران چنان که رهبر انقلاب تصریح کردهاند این است که آمریکا با زیرپا گذاشتن تعهداتش از توافق خارج شده و بنابراین، هم اوست که باید با لغو مؤثر تحریمها (و نه نمایشی به سیاق سالهای ۹۴ تا ۹۷) اهتمام کند تا صداقت زیر سؤال رفتهاش، در مدت زمانی معنادار راستیآزمایی شود و ضمناً تضمین معتبر ارائه دهد که آن رفتار خباثتآلود را مرتکب نخواهد شد. رابعاً درباره لهله زدن آمریکا، برخلاف انکار روزنامه اعتماد، رسانهها و اندیشکدههای آمریکایی دهها برابر نیاز راهبردی آمریکا به احیای محدودیتهای برجامی ایران تصریح کردهاند و معتقدند آمریکا هیچ حربهای بهتر از برجام برای مهار پیشرفتهای هستهای ایران نداشته است.
آدرس تحریف شده افراطیون این بار درباره منشأ فتنه بنزین ۹۸
عضو حزب منحله مشارکت ضمن یک تحریف آشکار و برای فرار از مسئولیت سوء تدبیر بنزینی دولت روحانی در سال ۹۸ مدعی شد این ماجرا زیر سر تصمیم مجلس چهار دوره قبل بود! خلاف گویی و فرافکنی از مسئولیت پذیری، در میان برخی مقامات دولت سابق و حامیان آن مسبوق به سابقه است. در همین زمینه عباس عبدی درباره سه برابر کردن قیمت بنزین در آبان ۹۸ ادعا کرده؛ «این همان عیدی نحس و فاجعهباری است که مجلس هفتم در دی ماه ۱۳۸۳ به مردم داد. سپس اقتصاد را قفل کرد و آثار این قفل در آبان ۹۸ خود را نشان داد». این ادعا در حالی است که آن قانون با وجود فروش آزادانه نفت و درآمدهای معتنابه آن، دو سال بیشتر دوام نیاورد و پس از آن، قیمت حاملهای انرژی سالانه افزایش پیدا میکرد. به عنوان مثال پس از تصمیم دولت نهم برای «هدفمندسازی یارانهها» و همچنین سهمیهبندی بنزین و اجرای کارت سوخت، قیمت بنزین از ۸۰ تومان در سال ۸۴، به ۷۰۰ تومان در سال ۹۲ رسید؛ اما آثار تورمی آن به واسطه پرداخت یارانهها مهار گردید و ضمنا راه قاچاق انبوه و چند ده میلیارد دلاری بنزین بسته شد.
سهمیهبندی سوخت تیر ماه ۱۳۸۶ انجام شد؛ بنزین سهمیهای ۱۰۰ تومان و بنزین آزاد ۴۰۰ تومان. مرحله بعدی افزایش قیمت بنزین، ۲۸ آذر ۱۳۸۹ با اجرای هدفمندسازی یارانهها بود؛ بنزین سهمیهای ۴۰۰ تومان و بنزین آزاد۷۰۰ تومان. نوبت بعدی افزایش قیمت بنزین هم در سال ۱۳۹۳ در دولت روحانی انجام شد؛ بنزین سهمیهای ۷۰۰ تومان و بنزین آزاد ۱۰۰۰ تومان. یعنی بر خلاف ادعای سیاسی عباس عبدی، قیمت بنزین افزایشهای متناوب داشت تا از قیمت منطقهای باز نماند و منتهی به قاچاق انبوه و هدر رفت دهها میلیارد دلار نشود. اما با تک نرخی شدن بنزین در سال ۱۳۹۴ به قیمت ۱۰۰۰ تومان، پرونده بنزین سهمیهای بسته شد. هدف دولت از این رویکرد مسرفانه (اجازه دریافت سوخت بدون سقف و محدودیت)، القای گشایش پسا برجامی بود.
به روایت سال ۹۸ روزنامه دولتی ایران، خروجی این روند در طول چهار سال، ۱۴۴ هزار میلیارد تومان قاچاق، و بالغ بر ۱۵ میلیون مصرف بیشتر در سال بود؛ و این در حالی بود که بر اساس ماده ۳۹ قانون برنامه ششم، به دولت اجازه داده شده بود تا سال ۱۴۰۰، قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین را به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیجفارس برساند. در سال ۱۳۹۶ هم مجلس اجازه داد دولت قیمت بنزین را به ۱۵۰۰ تومان افزایش دهد، اما دولت این مصوبه را اجرا نکرد تا اینکه در سال ۹۸ همزمان با تشدید مضیقههای درآمدی و قاچاق گسترده سوخت، تصمیم گرفت قیمت را در یک شب، سه برابر کند. این البته دلایل اقتصادی آن تصمیم گیری بدون تدارک و تدبیر، و شوک حاصل از آن است.
اما محمد جواد روح سردبیر نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت)، ۱۶ آذر ۱۳۹۸ درباره عامل سیاسی آن شوکدهی به مردم، به سایت انصافنیوز گفت: «چرا روحانی چهار روز قبل از گرانی بنزین آنگونه سخنرانی میکند؟ کدام رئیسجمهور اعلام کرده بود که فلان قدر کسری بودجه داریم؟ آقای روحانی در یزد از کسری بودجه گفت و یکسری حملات هم به رئیسی انجام داد. همین روش را در کرمان به شکلی دیگر ادامه داد. مهمتر از همه اینها اعلام کرد به توافقات پشت پرده هم پایبند است؛ همه اینها، یعنی روحانی میخواهد به هر قیمتی شده، دوباره با آمریکا مذاکره کند. اینجا بود که قمار کرد. وقتی دید چیزی دستش ندارد، بنزین را گران کرد تا جامعه به شرایط اقتصادی واکنش نشان دهد؛ فشار از پایین اتفاق بیفتد تا در بالا چانهزنی کنند که مذاکره انجام شود. میگویند وزیر اطلاعات در جلسه دولت هشدار داده اگر بنزین را گران کنید، جامعه بههم میریزد و روحانی خندیده است. اینکه میگویند گران کردن بنزین تصمیم غیر کارشناسی و اطلاع رسانی آن هم غلط بوده؛ اتفاقاً از نظر روحانی، تصمیم هم کارشناسی بوده و هم نحوه اطلاع رسانی- در واقع اطلاع نرسانی- درست بوده تا جامعه بیشتر عصبانی شود»!
عصبانیت BBC از نظرسنجی گالوپ و مقبولیت بالای رئیسی در ایران
انتشار نتایج نظرسنجی موسسه آمریکایی گالوپ درباره رضایت ۷۲ درصدی مردم ایران از عملکرد آقای رئیسی، شبکه دولتی انگلیس را عصبانی و ناراحت کرد. بیبیسی در تحلیلی، با سؤالبرانگیز خواندن نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ مینویسد: «انتشار نظرسنجی موسسه گالوپ سروصدای زیادی ایجاد کرد. طبق توضیحاتی که در خبر منتشره از سوی گالوپ ارائه شده، نظرسنجی مزبور بین روزهای ۲۴ تا ۳۱ آگوست (۲ تا ۹ شهریور) در تماس تلفنی با ۱۰۱۱ نفر افراد بالای ۱۵ سال در داخل ایران صورت گرفته است. نتایج نظرسنجی مزبور نشان میدهد که ۷۲ درصد سؤالشوندگان، عملکرد آقای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران را تایید کردهاند. میزان اعتماد به این نتایج، از دید موسسه گالوپ ۹۵ درصد است. اما چرا این نتایج سؤال، سؤالبرانگیز است. ابراهیم رئیسی، روز ۵ اوت در برابر مجلس سوگند یاد کرده است. نظرسنجی گالوپ تنها ۱۹ روز بعد از این تاریخ آغاز شده و تا یک هفته ادامه داشته است. سؤال نخست این است که، مردم ایران چطور ظرف مدت ۱۹ روز توانستهاند عملکرد آقای رئیسی را ارزیابی کنند؟ موضوع قدری غامضتر میشود وقتی نتایج نظرسنجی را با نتایج انتخابات ریاست جمهوری که دو ماه پیش از نظرسنجی انجام شده مقایسه کنیم.
در انتخابات خرداد ماه آقای رئیسی حدود ۳۰ درصد از مجموع آراء واجدین شرایط (۱۸ میلیون از ۵۹ میلیون) را به خود اختصاص داد. حال یک جهش ۴۲ درصدی در افکار عمومی را آن هم تنها بعد از ۱۹ روز شروع به کار دولت جدید چگونه میتوان توضیح داد؟ معنای چنین نتیجهای این است که آقای رئیسی ظرف کمتر از سه هفته توانسته تعداد حامیانش را به بیش از دو برابر افزایش دهد. گالوپ، یکی از دلایل اعتماد ۵۹ درصدی به حکومت را در سه هفته آغاز به کار آقای رئیسی، افزایش واکسیناسیون به سطح ۵۰ درصد جمعیت کشور میداند. اولا نفس این مقایسه دارای مشکل است:، چون بعد از انتخاب رئیسی، به مدت دو ماه همان دولت روحانی اداره امور را در دست داشته است لذا افزایش تعداد افراد واکسینه شده تنها مربوط به ۳ هفته کار دولت آقای رئیسی نبوده است. ثانیا، در تاریخی که نظرسنجی صورت گرفته تنها افراد بالای ۵۰ سال واکسینه میشدند. ثالثا، نوعی از برداشت در شبکههای اجتماعی فارسیزبان وجود داشته و همچنان وجود دارد که جناح تندرو مانع از واردات واکسن در زمان آقای روحانی میشده و بعد از استقرار دولت رئیسی ناگهان تمام محدودیتها برداشته شده است.
از مشکلات فوق که بگذریم اصولا در مورد نتایج نظرسنجیها، به خصوص در مواردی که برگزارکنندگان موسسات خارجی هستند، باید جانب احتیاط را در پیش گرفت. به دلایل زیر: فضای ایران یک فضای امنیتی است. در این فضا اگر نتایج یک نظرسنجی با دیدگاهها، مقبولیت، و مشروعیت نظام در تضاد قرار بگیرد دستاندرکاران انجام نظرسنجی (سوالکنندگان) در خطر برخورد جناح تندرو قرار میگیرند. از طرف دیگر در این فضای امنیتی، طبیعی است که سوال شوندگان نیز بهطور جدی محتاط برخورد کنند چرا که نمیدانند آن سوی خط تلفن واقعاً چه کسی از آنان نظرخواهی میکند».
فضاسازی بیبیسی در حالی است که بنابر اعلام گالوپ با آنکه حسن روحانی در رسانههای غربی بهعنوان رئیسجمهور میانهرو شناخته میشد رضایت از عملکرد او در هیچیک از نظرسنجیهای این مرکز به بالاتر از ۵۰ درصد نرسید. در آخرین نظرسنجی از مقبولیت دولت روحانی که در نوامبر ۲۰۲۰ انجام شد تنها یک سوم (۳۲ درصد) ایرانیها از عملکرد او ابراز رضایت کردند و میزان نارضایتی از عملکرد او و دولتش به رقم ۶۳ درصد رسیده بود. واکسیناسیون گسترده و فراهم کردن زمینه دسترسی مردم به واکسن، یکی از دلایل جهش در اعتماد به او در این نظرسنجی بوده است. چنانچه دولت رئیسی بتواند به وعدههایش در زمینه مقابله با کرونا و بهبود زندگی مردم کمک کند ایران در برابر فشارهای خارجی مقاومتر خواهد شد. از سوی دیگر درباره توجیهات و تشکیکات بیبیسی گفتنی است: اولا افزایش مقبولیت و محبوبیت آقای رئیسی امری دفعتا نیست بلکه این روند به اعتبار کارنامه موفق او در ریاست قوه قضائیه به مدت بیش از دو سال، دائما افزایشی بوده است.
ثانیا دولت جدید به واسطه رایزنیهای جدی توانست واردات قطره چکانی واکسن را به موج موثر واردات و واکسیناسیون عمومی تغییر دهد و صفهای آزاردهنده را برطرف کند و حال آنکه همین واردات در دولت سابق بهخاطر کوتاهی در رایزنیهای دیپلماتیک، کم فروغ بود. در کنار این موضوع، انجام سفرهای استانی و حضور هفتگی رئیسجمهور در میان مردم، تصویری مردمی از دولت به دست داد.
ثالثا در نظرسنجی مشابه دانشگاه مریلند نیز آمار و ارقام موسسه گالوپ تایید میشود که آن هم تودهنی به شبکه دولتی انگلیس است. در نظرسجی مریلند، بیش از ۱۳ درصد مردم گفتهاند بهخاطر نگرانی کرونا در انتخابات شرکت نکردهاند و ۲۵ درصد هم گفتهاند که پیشبینی میکردند آقای رئیسی انتخاب میشود. اتفاقا در نظرسنجیها پیش از انتخابات هم محبوبیت آقای رئیسی بالای ۶۵ تا هفتاد درصد بود.
رابعا اگر کسی نظر مخالف هم داشته باشد، دلیلی ندارد در تایید حرف بزند و کافی است که بگوید در نظرسنجی شرکت نمیکند؛ چنانکه برخی افراد به دلایل مختلف در نظرسنجیها شرکت نمیکنند؛ و بالاخره اینکه، بیبیسی در حالی اصرار دارد نظرسنجی گالوپ (و لابد دانشگاه مریلند) درباره محبوبیت و مقبولیت آقای رئیس در میان ملت ایران را انکار کند که مدتها قبل از انتخابات و در چند نوبت، به این مقبولیت بینظیر در میان سیاستمداران دیگر ایرانی اذعان کرده بود!
روزنامه وطن امروز
دیدار رئیسجمهور با وزرای خارجه همسایگان افغانستان
رئیسجمهور سهشنبهشب با وزرای خارجه ۴ کشور همسایه افغانستان دیدار و گفتگو کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، حجتالاسلام رئیسی در دیدار «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه پاکستان گفت: ما هیچ محدودیتی برای افزایش روابط اقتصادی و امنیتی با پاکستان نداریم و تبادل هیأتهای اقتصادی و سیاسی بین ۲ کشور به توسعه همکاریها کمک میکند. رئیسجمهور با اشاره به موضوع افغانستان، مشکلات مردم این کشور را از نگرانیهای جدی ایران دانست و گفت: ما به امنیت و آرامش مردم افغانستان و صلح و دوستی در این کشور میاندیشیم و پاکستان در این زمینه میتواند همکاریهای خوبی انجام دهد. رئیسی با اشاره به اجلاس وزیران خارجه کشورهای همسایه افغانستان به میزبانی ایران گفت: امیدواریم این اجلاس بتواند دست آمریکاییها را از منطقه قطع و راهحلی هم برای حل مشکلات افغانستان پیدا کند. حجتالاسلام رئیسی همچنین در دیدار «عبدالعزیز کاملف» وزیر خارجه ازبکستان با اشاره به دغدغه مشترک ۲ کشور درباره اوضاع منطقه بویژه افغانستان و با اشاره به حضور حدود ۴ میلیون افغانستانی در ایران و ادامه کمکهای انساندوستانه کشورمان به این مردم رنجدیده، گفت: امیدوارم در نشست وزیران امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان، راهحل و دیدگاه مشترکی برای حل دغدغه و نگرانیهای افغانستان حاصل شود. رئیسی در دیدار «رشید مردوف» وزیر خارجه ترکمنستان هم با قدردانی از همکاری و حمایت ترکمنستان برای عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، گفت: مناسبات ایران و ترکمنستان فراتر از روابط سیاسی و اقتصادی، از علاقه قلبی و اعتقادی بین ۲ ملت نشأت میگیرد و باید روزبهروز سطح این روابط افزایش یابد. رئیسجمهور درباره موضوع افغانستان هم گفت: باید در مسیر ایجاد صلح و امنیت و شکلگیری دولتی فراگیر در افغانستان که همه اقوام و جریانهای سیاسی این کشور را نمایندگی کند، تلاش کنیم. حجتالاسلام رئیسی همچنین در دیدار «سراجالدین مهرالدین» وزیر خارجه تاجیکستان با اشاره به به اهمیت همکاری کشورهای همسایه برای ایجاد صلح و ثبات در افغانستان گفت: باید دولت فراگیری در افغانستان وجود داشته باشد که بتواند امنیت افغانستان را تضمین کند و به جنگ و خونریزی و برادرکشی خاتمه دهد.
حمایت روسیه از سند تعهدات ایران در قبال عضویت در شانگهای
نماینده ویژه رئیسجمهوری روسیه با اشاره به اینکه ازبکستان پیشنویس یادداشت تفاهمی درباره تعهدات ایران در قبال عضویت در سازمان همکاری شانگهای را ارائه داده، گفت: مسکو از این سند حمایت کرده و بعد از انجام این تعهدات عضویت ایران نهایی خواهد شد. به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری «تاس»، «بختیار حکیموف» نماینده ویژه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در امور سازمان همکاری شانگهای و سفیر تامالاختیار وزارت خارجه این کشور اعلام کرد: «طرف ازبکستانی که سال جاری ریاست سازمان همکاری شانگهای را بر عهده دارد، پیشنویس یادداشت تفاهمی درباره تعهدات ایران در قبال عضویت در این سازمان را بین کشورهای عضو منتشر کرده است. البته این سند ابتدا باید در داخل سازمان همکاری شانگهای مورد توافق قرار گرفته و سپس با مقامات تهران به بحث و بررسی گذاشته شود و تنها پس از این مراحل برای بررسی نهایی و تصویب به شورای رهبران کشورهای عضو این سازمان ارائه خواهد شد». این مقام روس ادامه داد: «ما از هم اکنون از قابل قبول بودن این پیشنویس که از طرف مقامات تاشکند برای ایران، به عنوان جدیدترین کشور عضو بالقوه سازمان همکاری شانگهای پیشنهاد شده، حمایت میکنیم. این سند امروز مورد بررسی دقیق قرار گرفته و ما از مواضع سایر کشورهای عضو در این باره مطلع خواهیم شد». نماینده ویژه رئیسجمهوری روسیه پیشبینی کرد این یادداشت تفاهم به احتمال زیاد و آنطور که برنامهریزی شده، در نشست رهبران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در ماه سپتامبر سال ۲۰۲۲ (اواخر تابستان سال آینده) به تصویب خواهد رسید. حکیموف گفت: «تصویب این سند به منزله آن است که ایران تعهدات خاصی را به عنوان عضو تمام و کمال سازمان همکاری شانگهای بر عهده خواهد گرفت که باید در زمان مشخصی به آنها عمل کند تا تشریفات خاص مربوط به پیوستن این کشور به خانواده شانگهای آغاز شود. پس از اجرای این تعهدات از سوی مقامات تهران، رهبران کشورهای عضو سازمان تصمیم نهایی درباره عضویت جمهوری اسلامی ایران را اتخاذ خواهند کرد».
علی باقری: مذاکرات وین تا پیش از پایان نوامبر شروع میشود
معاون سیاسی وزیر امور خارجه با هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام در بروکسل دیدار و گفتگو کرد. علی باقری روز گذشته با انریکه مورا در مقر اتحادیه اروپایی دیدار کرد. باقری و مورا پشت درهای بسته در ساختمان اتحادیه اروپایی در بروکسل گفتگو کردند. معاون وزیر امور خارجه پیش از آن با مدیرکل وزارت خارجه بلژیک دیدار کرد و درباره موضوعات دوجانبه به بحث و تبادل نظر پرداخت. علی باقری، معاون سیاسی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به منظور انجام گفتگو با «انریکه مورا» معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام سهشنبه وارد بروکسل شد.
باقری بعد از ملاقات با انریکه مورا در بروکسل در حساب توئیتری خود نوشت: گفتوگویی جدی و سازنده با انریکه مورا درباره عناصر ضروری مذاکرات موفق داشتم. توافق کردیم پیش از پایان ماه نوامبر مذاکرات را شروع کنیم؛ تاریخ دقیق هفته بعد اعلام خواهد شد.
روزنامه خراسان
فروشنده و خریدار خودرو دست از معامله کشیدند
تسنیم – هم اکنون بازار خرید و فروش خودرو در رکود قابل توجهی قرار دارد و کمتر کسی سراغ خرید خودرو میرود. ابهامات روند قیمت گذاریها و عرضه محدود محصولات توسط خودروسازان هم بر تشدید رکود بازار اضافه کرده است. آن طرف هم هنوز رئیس جدید شورای رقابت مشخص نشده است تا تکلیف قیمتهای جدید خودرو در پاییز امسال معلوم شود. بر همین اساس بازار خودرو در بلاتکلیفی قیمتی قرار دارد و فروشنده و خریدار دست از معامله کشیده اند. جالب این جاست در این بازار راکد قیمت تعدادی از خودروها یک تا دو میلیون تومان افزایش یافته است، اما خبری از خریدار نیست.
واکنش وزارت راه به اخبار بیماری وزیر؛ رستم ۱۵ ساعت در روز کار میکند
تسنیم - وزارت راه و شهرسازی در پی انتشار اخباری درخصوص بیماری وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد: رستم قاسمی سالم و پرانرژی در وزارتخانه مشغول انجام وظایف وزارتی است و برنامه کاری آقای وزیر در طول روز بیش از ۱۵ ساعت کار فشرده است.
مشکل ورود کشتیهای ایرانی به بنادر چین و هند برطرف شد
مهر – مدیر عامل سازمان بنادر و دریانوردی گفت: هم اکنون مشکلی برای ورود کشتیهای ایرانی به بنادر چین و هند وجود ندارد. محمد راستاد درباره مشکل پهلوگیری کشتیهای ایرانی در بنادر هند گفت: با پیگیریهایی که سازمان بنادر و دریانوردی انجام داده است، هم اکنون مشکل خاصی وجود ندارد؛ من از شرکتهای کشتیرانی هم پیگیری کردم، آنها هم تأیید کردند که امکان پهلوگیری در بنادر هند فراهم و ترددها برقرار است. معاون وزیر راه درباره مشکل تردد کشتیهای ایرانی به بنادر چین نیز اظهار کرد: هم اکنون ترددها به بنادر چین برقرار و عمده تبادلات تجاری دریایی کشورمان با چین است.
شافعی: بهتر از دولت تحریمها را دورمی زنیم!
شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت: تجربه تمام این سالها نشان داده است که اگر دست بخش خصوصی را باز بگذاریم و اجازه دهیم کار خود را پیش ببرد حتی در دل تحریمها و محدودیتها نیز همواره راهی پیدا خواهد کرد. همان طور که در سالهای گذشته بسیاری از فعالیتها متوقف شد، اما صادرات بخش خصوصی ادامه پیدا کرد. وی با اشاره به وضعیت تجارت ایران در عراق، توضیح داد: دولت در سالهای گذشته به عراق برق و گاز صادر کرده، اما هنوز نتوانسته است بخش مهمی از ارز حاصل از صادرات این محصولات را به کشور بازگرداند، این در حالی است که بخش خصوصی رقمی بسیار بزرگتر از آن به عراق صادرات داشته و توانسته است ارز را نیز به کشور بیاورد، این نشان میدهد که در صورت میدان دادن به بخش خصوصی میتوان انتظار ثبت آمارهایی بهتر را داشت.
روزنامه ایران
۷۰ درصد زندانیان مجازی میشوند
خبر اول اینکه، رئیس مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضائیه گفت: در بحث اعزام زندانیان از زندان به محاکم برای رسیدگی به پرونده به طور میانگین در سراسر کشور ۷۰ درصد زندانیان اعزام نمیشوند و کار مجازی انجام میشود. در بعضی استانها این عدد به ۹۰ درصد رسیده است. به گزارش میزان، محمد کاظمیفرد این مطلب را در حاشیه رونمایی از فاز دوم سامانه قضایی دیوان عدالت اداری گفت و توضیح داد: امروز مردم میتوانند برای دادخواست و شکواییه و تجدید نظرخواهی به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کنند.
انتشار مقاله علمی واکسن برکت در نشریه معتبر جهانی
خبر دیگر اینکه، مقاله پیشبالینی و دانش فنی واکسن کووایران برکت در یکی از معتبرترین مجلات بینالمللی منتشر شد. به گزارش فارس، اصغر عبدلی، فناور پروژه واکسن برکت اظهار داشت: پس از ارائه مقاله علمی و مستندات تولید واکسن برکت و عبور از مراحل داوری و پاسخ به پرسشهای تخصصی داوران، مقاله پیشبالینی واکسن کووایران برکت در مجله «مدیکال وایرولوژی» با ضریب تأثیر ۶.۹۸ و در رده نشریات Q۱ منتشر شد. وی افزود: بار دیگر شعار «ما میتوانیم» ایرانیان برای جهانیان ثابت شد.
ادعای ارضی امارات و بحرین مردود است
دست آخر اینکه، هیأت دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران ادعاهای امارات و بحرین در سازمان ملل درباره جزایر سهگانه ایرانی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را قاطعانه رد کرد. به گزارش ایرنا، نماینده جمهوری اسلامی ایران در کمیته چهارم مجمع عمومی سازمان ملل در پاسخ به ادعاهای ارضی نماینده امارات متحده عربی و بحرین درباره جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، بر موضع پایدار و اصولی ایران که وجود چنین اختلافی را بین ایران و امارات به رسمیت نمیشناسد، تأکید کرد و گفت: سه جزیره ایرانی یاد شده بخش جدایی ناپذیر از قلمرو ایران بوده و بنابر این هرگونه ادعایی برخلاف این واقعیت به طور مطلق رد میشود.
روزنامه شرق
اولین رزمایش پهپادی مشترک آمریکا و بحرین
نیروهای دریایی آمریکا و بحرین در یک رزمایش مشترک در آبهای خلیج فارس برای اولینبار از سامانههای هدایتشونده بدون سرنشین ازجمله پهپادهای مخصوص عملیات دریایی استفاده کردند.
ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا که فرماندهی آن در بحرین مستقر است ماه گذشته اعلام کرد که یک نیروی ضربتی متشکل از سامانههای پهپادی و فناوری هوش مصنوعی، موسوم به «گروه ضربت۵۹» را به خدمت خواهد گرفت که از امکانات و قابلیتهای رزمی متحدان واشنگتن در منطقه خلیج فارس نیز بهره میگیرد. افزایش قابلیتهای رزمی آمریکا در شرایطی است که تنشهای نظامی بین ایران و اسرائیل به آبهای منطقه کشیده شده و حکومت بحرین از سال گذشته با اسرائیل مناسبات عادی دیپلماتیک برقرار کرده است. سخنگوی نیروی دریایی آمریکا گفت هدف رزمایش مشترک با بحرین تقویت همکاری با کشورهای متحد در زمینه مهار تهدیدهای موجود و حفظ هوشیاری و احاطه نیروهای آمریکایی در سطح منطقه است. به گفته او، در این رزمایش چند شناور بدون سرنشین و سامانههای پهپاد دریایی مورد آزمایش قرار گرفته و نیروی دریایی بحرین توانست در این زمینه تجارب عملیاتی کسب کند.
عربستان و یونان روابط تجاری را گسترش میدهند/تأسیس صندوق سرمایهگذاری مشترک
عربستان سعودی و یونان، در پایان سفر دوروزه کریاکوس میتسوتاکیس، نخستوزیر یونان به ریاض، با انتشار بیانیه مشترکی، ضمن تأکید بر گسترش مناسبات خود، بر ضرورت همکاریهای بینالمللی برای مبارزه با تروریسم و افراطگرایی تأکید کردند. در این بیانیه که شامگاه سهشنبه منتشر شد، تأکید شده است که «پدیده خطرناک افراطگرایی و تروریسم هیچ ارتباطی با هیچ نژاد، مذهب و کشوری ندارد و دو کشور بر سر تقویت همکاری برای مبارزه با جنایت و تروریسم بینالمللی با هم توافق دارند». در این بیانیه همچنین بر «حمایت از تلاشها برای دستیابی به راهحلی جامع برای بحران یمن براساس سه مرجع ارائهشده در طرح خلیج فارس و سازوکار اجرائی آن، نتایج گفتوگوی جامع ملی و قطعنامههای مربوطه شورای امنیت، ازجمله قطعنامه ۲۲۱۶ تأکید شده است. نخستوزیر یونان همچنین در دیدار با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، راههای گسترش همکاریهای دو کشور را بررسی کرد. در این دیدار، دو طرف در زمینه همکاریهای دفاعی و امنیتی، توافق کردند که برای ارتقای سطح آمادگی و مهارت نیروهای نظامی خود از طریق رزمایشهای نظامی مشترک، هماهنگی، همکاری و تبادل تخصص نظامی برای تحقق امنیت دو کشور تلاش کنند. ولیعهد عربستان و نخستوزیر یونان در دیدار خود همچنین برای تأسیس یک صندوق سرمایهگذاری مشترک توافق کردند. نخستوزیر یونان که برای شرکت در اجلاس سران ابتکار خاورمیانه سبز به عربستان رفته بود، از نقش مثبت این اجلاس برای دستیابی به ثبات و تعادل زیستمحیطی و کاهش اثرات تغییرات آبوهوایی که رفاه را برای مردم منطقه به ارمغان میآورد، قدردانی کرد.
نشست بینتیجه شورای امنیت درباره سودان/گفتوگوی بلینکن با حمدوک پس از آزادی
شورای امنیت سازمان ملل پس از نشست اضطراری روز سهشنبه برای بررسی وضعیت سودان، بیانیه مشترکی ارائه نکرد. منابع گفتند که چین و روسیه از توصیف وقایع سودان بهعنوان «کودتا»، خودداری میکنند. دیمیتری پولیانسکی، معاون نماینده روسیه در سازمان ملل، پیش از این تأکید کرده بود که مردم سودان باید خودشان تعیین کنند که آیا وقایع کشورشان کودتا است یا نه و از همه طرفها خواسته بود تا خشونتها را متوقف کنند. این دیپلمات روس در بیانیه مطبوعاتی پیش از نشست شورای امنیت گفت: «سخت است که بگوییم این یک کودتا بود یا نه. کودتا معنای خاصی دارد. چنین اتفاقاتی در مناطق مختلف جهان تکرار میشود و از آن بهعنوان کودتا یاد نمیشود». عبدالفتاح البرهان، فرمانده ارتش سودان روز دوشنبه از برقراری وضعیت فوقالعاده در سودان و انحلال شورای حاکمیت و شورای وزیران خبر داد. پزشکان و کارمندان دولت سودان روز سهشنبه در اعتراض به «کودتا» که کشور ۴۴ میلیون نفری را وارد آشوب جدیدی کرده است، دست به اعتصاب عمومی زدند. از سوی دیگر، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، با عبدالله حمدوک، نخستوزیر برکنارشده دولت انتقالی، گفتوگوی تلفنی و از آزادی او استقبال کرد. در بیانیهای که توسط وزارت خارجه آمریکا منتشر شد، آمده است: بلینکن از آزادی نخستوزیر سودان از بازداشت استقبال کرد و مجددا از نیروهای نظامی سودان خواست تا همه رهبران غیرنظامی بازداشتشده را آزاد و امنیت آنها را تضمین کنند. رسانههای سودانی گزارش دادند که عبدالله حمدوک، نخستوزیر سودان کمتر از دو روز پس از بازداشت از سوی نیروهای نظامی و اعلام انحلال دولتش توسط فرمانده کل ارتش، به خانه خود در خارطوم، پایتخت این کشور، بازگشته است.