یادداشت روزنامههای ۲۵ آبان
روزنامه کیهان
پزشک گمنام؛ از قلب آمریکا تا سلول الرشید/محمد صرفی
آنچه میخواهم بگویم درد تازهای نیست، اما درد اگر کهنه شد، تمام نمیشود. این تازهترین برگ از این داستان پرآب چشم است؛ پزشکی جراح و حاذق بود، ساکن آمریکا. تابستان سال ۱۳۵۹ به ایران آمد تا با خانواده و بستگان دیدار کند. سفری که سرنوشت او را عوض کرد. ناگهان جنگ آغاز شد و شنید که جبهه نیاز به پزشک دارد. سن و سال آقای دکتر در آن روزها حدود ۵۰ بود. این یعنی شور و هیجان در تصمیم او اثری نداشت. با چند پزشک دیگر راهی جنوب شد. ابتدای جنگ بود و اوضاع جبههها بهمریخته، جادهها ناامن و چندان معلوم نبود نیروی خودی دقیقاً کجاست و دشمن کجا. این شد که تنها چند هفته بعد در کمین دشمن افتادند و اسیر شدند.بعثیها فهمیدند که او پزشکی حاذق و ساکن آمریکاست. اگر میتوانستند او را مجبور به همکاری کنند، سوژه خوبی برای کار تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران بود. مردی که تا چندی پیش دهها پزشک آمریکایی زیردستش کار میکردند و از مرفهترین زندگی شخصی برخوردار بود حالا در تنهایی گرفتار سلولی تنگ و تاریک در زندان الرشید بغداد بود. دو سال را در انفرادی گذراند و پس از آن به اردوگاه عنبر منتقل شد. آنجا در درمانگاهی که تنها وسایل جراحیاش اره بود و نخ و سوزن خیاطی مشغول به کار شد و مجروحانی که کارشان به عفونت و قطع عضو میکشید را جراحی کرد. جراحیهایی که بعدها خود با وحشت از آنها یاد میکرد و میگفت نمیدانم با چه دل و جرأتی آنها را انجام داده است! داروی بیهوشی حولهای بود که در دهان مجروح چپانده میشد تا نتواند فریاد بزند و زندانبانان بریزند. چند نفر دست و پای بیمار را محکم میگرفتند و... آقای دکتر نقل میکند یک بار به جوانی که باید پایش قطع میشد گفتم درد زیادی باید تحمل کنی. طاقتش را داری؟ رزمنده جوان میگوید حین کار از امام برایم حرف بزن آرام میشوم!
دکتر بعد از آزادی در حالی که میتوانست بار دیگر به آمریکا و زندگی مرفه و موقعیت ممتاز کاری خود بازگردد در ایران میماند و به خدمت ادامه میدهد. بیمارستان امید را پایهگذاری میکند و تا همین چند سال پیش که توان داشت، مشغول به کار بود. این مختصری از داستان عجیب و غریب زندگی دکتر هادی بیگدلی است که هفته پیش در سن ۹۰ سالگی به رحمت خدا میرود. مردی که دیوارهای زندان الرشید و اردوگاه عنبر شاهد نماز شب و نمازهای جعفر طیار او بودند و اگر هر کجای دیگر بود زندگیاش را کتاب و فیلم سینمایی میکردند و تندیسش بر معبری درخور نصب میشد.
فقط شهید چمران نبود که به عالیترین موقعیتهای دنیوی پشت کرد و لباس رزم پوشید که اگر تنها او بود، میگفتند همین یکی بود و تمام! دکتر بیگدلی یکی از نوادر غریب روزگار ماست و البته او هم استثناء نیست. چند ماه پیش از او دکتر آزاده سیدعلی خالقی به رحمت خدا رفت. مردی که فوقتخصص ارتوپدی خود را از کانادا گرفته بود و داستانی عجیب و مشابه دکتر بیگدلی داشت. او نیز غریبانه و بدون آنکه گوشهای از داستانش روایت شود، پرکشید.
درد از دست دادن این مردان بزرگ در برابر درد مهجور و گمنام ماندن آنان و داستانشان کوچک است. این ماجراها را روایت نکردیم و نمیکنیم، اما دیگران بیکار ننشستهاند و برای مردم روایت میسازند. روایتهایی که نتیجه آن ناامیدی و سرخوردگی است، خالی از قهرمان و حس افتخار. همین میشود که برخی وطن خود را «خرابشده» میخوانند. اگر ماجرای بیگدلیها و خالقیها را روایت کرده بودیم، کدام ابلهی به خود جرأت میداد ایران را چنین خطاب کند؟!
این وضعیت ماست، اما دیگران با افتخارات نداشتهشان چه میکنند؟ از آمریکا نمیگویم که هالیوودش را به عنوان کارخانه قهرمانسازی و تبدیل فضاحت به غرور و افتخار همه میشناسند. اخیراً خبر رسیده است که میخواهند فیلمی درباره خروج از افغانستان بسازند. بمانید و ببینید که چطور آن شکست و فرار خفتبار و جنایتهای متعدد ارتش تروریست خود را به ماجرایی جذاب، انسانی و غرورآفرین تبدیل میکنند. حالا دیگر دست و پاچلفتیهایی مثل شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس هم سوراخ دعا را پیدا کردهاند.
فهمیدهاند که جنگ امروز جنگ روایتهاست و باید روایت کنند. امارات به دو نویسنده غربی، فیلمنامه سفارش داده و ساخت فیلم را هم به کارگردانی فرانسوی (پییر مورل) سپرده است تا برایشان از تجاوز و کشتار مردم مظلوم یمن، روایتی قهرمانانه و افتخارآمیز بسازند. نتیجه این روایتسازی جعلی، فیلمی به نام «الکمین» شده است که به زودی اکران میشود. بله! آنها شکست و خفت و جنایت خود را به فیلم سینمایی غرورانگیز تبدیل میکنند و ما قهرمانان واقعی خود را در بیخبری و سکوت به خاک میسپاریم! نگارنده به هیچ وجه منکر زحمات و تلاشها و محصولات فاخر تولید شده در این عرصه نیست، اما بهراستی نسبت حجم آنچه انجام شده در برابر آنچه باید انجام شود، چیست؟! نقص و ضعف را نمیتوان متوجه یک بخش و مجموعه کرد؛ از مدیران و مسئولان گرفته تا رسانهها و اهالی هنر و حتی خود قهرمانان در این ضعف شریک هستند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی ۲۴ مهرماه امسال در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان زنجان فرمودند؛ «بایستی در کنار این کارها (تهیه کتاب و فیلم)، کارهای دیگری هم انجام بگیرد. از جمله کارها، تحلیلها و استنتاجهای جامعهشناختی و روانشناختی روی این خاطرهنویسیها بر اساس حضور عنصر پُرقدرت دین است؛ این خیلی چیز مهمّی است. چرا این را بعضیها میخواهند ندیده بگیرند؟ در گزارش دوستان خواندم که یک تعدادی از این شهدا تکپسرهای خانوادهها بودند؛ اینکه این مادر و این پدر آماده هستند که این تکپسر را بفرستند به میدانی که ممکن است برنگردد، از چه چیزی ناشی میشود؟ این جز با نگاه به دین، به رضای الهی، به ثواب الهی و به وظیفه دینی از چیز دیگری ناشی میشود؟ خود این جوان که اینجور حرکت میکند و میرود در مقابل این خطرات بزرگ جان خودش را و سینه خودش را سپر میکند، انگیزه دینی دارد. حضور این عنصر پُرقدرت، از لحاظ جامعهشناختی کشور و از لحاظ روانشناختی مردم کشور بایست تحلیل بشود، بررسی بشود؛ [باید]روی این کار کنند.»
ایشان از ما کار جامعهشناختی و روانشناختی درباره قهرمانان جنگ را طلب میکنند. باید برویم فکر و تحلیل کنیم که چرا بیگدلیها و خالقیها، آمریکا و کانادا را رها کردند و سر از جبهه و سلولهای انفرادی رژیم صدام درآوردند و در برابر فشار و شکنجه سر خم نکردند، اما ما حتی نام این مردان را هم نشنیدهایم! شهدا، جانبازان، آزادگان و ایثارگران به ما نیازی ندارند. آنان با خدا معامله کردهاند و اگر میخواستند به کار ما فکر کنند و بر اساس آن عمل کنند اصلاً وارد این مسیر نمیشدند. این ماییم که به آنان نیاز داریم. امروز که از هر سو تحت فشار سیاسی، اقتصادی و از همه مهمتر عملیات روانی دشمن هستیم، این نیاز بیشتر و ملموستر است. ایستادن قبل از هرگونه ابزار و امکانات مادی نیاز به انگیزه و الگو دارد. دست ما در این زمینه نه تنها خالی نیست بلکه بسیار هم پر است، اما آیا درایت، هنر و مجاهدت لازم را هم داریم؟
روزنامه وطن امروز
دموکراتها به دنبال گزینههای جایگزینی بایدن و هریس/فرزانه دانایی
اعضای اصلی حزب دموکرات در انتخابات سال ۲۰۲۰ از آنجا که میدانستند هنوز فرهنگ و جامعه آمریکایی آماده پذیرش رئیسجمهور زن در این کشور نیست، تلاش کردند با همراه کردن جو بایدن با کاملا هریس و نامزدی او برای تصدی مقام معاون رئیسجمهور، شرایط را برای ورود زنان به عرصه مدیریت بالای اجرایی در فضای سیاسی آمریکا فراهم کنند. با وجود گذشت تقریبا یک سال از زمانی که دولت بایدن بر سر کار آمده است، رسانهها از شکست کامل پروژه دموکراتها برای در نظر گرفتن هریس به عنوان نامزد بعدی حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ خبر میدهند.خبرگزاری سیانان در گزارشی با اشاره به ناکارآمدی کاملا هریس در کاخسفید و همچنین حاشیههایی که دفتر او به وجود آورده است، اعلام کرد اعضای حزب دموکرات در حال از دست دادن امید خود به اجرایی شدن این پروژه هستند. بر این اساس خبرگزاری سیانان اعلام کرد اعضای رهبری حزب دموکرات به این نتیجه رسیدهاند که زمان برای درگیر شدن در مساله هریس مناسب نیست، بویژه در شرایطی که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا با دشمنیهای زیادی از طرف جمهوریخواهان روبهرو بوده و نگرانیهای سیاسی جدی درباره نحوه تعامل با کنگره ایالاتمتحده را در پیش دارد. از طرف دیگر آشفتگی در دفتر کاملا هریس بهقدری جدی است که تاکنون هیچ کدام از سیاستمداران آمریکایی، بویژه دموکراتها توقع چنین رویکردی را در دفتر معاون رئیسجمهور نداشتهاند. مصاحبهها با دهها نفر از کارمندان فعلی و قبلی کاملا هریس و دستیاران او و همچنین کارمندان اجرایی حزب دموکرات یا حتی کسانی که کمک مالی به این حزب میکردند و مشاوران آنها نشان میدهد مسائل در دفتر معاون رئیسجمهور به قدری پیچیده شده است که فعلا دموکراتها توان رویارویی با آن و حل مسائل و مشکلات مرتبط با آن را ندارند.
بسیاری از افراد حلقه نزدیک به معاون رئیسجمهور اعلام کردهاند هریس برای گرفتن سمت معاونت رئیسجمهور آمادگی لازم را نداشت و به همین دلیل نوع رفتار در کاخ سفید را ندانسته و این موضوع منجر به ایجاد حاشیههای زیادی در ارتباط با کارمندان این نهاد میشود. در سوی مقابل کاملا هریس آنقدر به خود اطمینان دارد که معتقد است کارمندان کاخسفید و همچنین رویههای موجود در دولت آمریکا به او اجازه و اختیار لازم برای اقدامات سیاسی را نداده و این رویه باید درست شود. با این حال بسیاری از اعضای حزب دموکرات بر این عقیدهاند جاهطلبیهای سیاسی هریس در تقابل با اعضای تیم بایدن نمیتواند راه بهجایی ببرد و بیشتر کارمندان دفتر معاون رئیسجمهور ترجیح میدهند برای هریس کار نکنند.
نکته جالبتوجه در این باره این است که همه میدانند کاملا هریس فاصلهای بسیار کم با ریاستجمهوری دارد و تنها یک سال با به راه انداختن کمپین انتخاباتی برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ فاصله دارد، اما ظاهرا نمیتواند از این فرصت بخوبی استفاده کند. اعضای شاخص حزب دموکرات اعلام کردهاند تمایل چندانی برای نامزد کردن دوباره بایدن برای انتخابات سال ۲۰۲۴ ندارند و ضعف او در اداره کشور میتوانست به فرصتی خوب برای هریس برای گرفتن پست ریاستجمهوری تبدیل شود، اما بهنظر میرسد در شرایط حاضر ضعف و عملکرد بسیار منفی کاملا هریس باعث شده هر ۲ نامزد مطرح حزب دموکرات یعنی بایدن و هریس شانس انتخاب شدن به عنوان رئیسجمهور را از دست بدهند.
در این میان شایعات زیادی درباره نوع همکاری کاملا هریس و بایدن در کاخسفید نیز به وجود آمده است. برخی معتقدند احتمالا بایدن برای رها شدن از نقاط منفی کارنامه هریس تلاش دارد او را به عنوان یکی از قضات دیوان عالی معرفی کند تا بدینترتیب جایگاه او به عنوان معاون رئیسجمهور را به فرد دیگری بدهد. شبکه خبری فاکسنیوز در همین باره گفته است این شایعات تنها در بیرون از کاخسفید وجود ندارد و حتی در درون حلقه نزدیک به بایدن نیز احتمالات مرتبط با این موضوع در حال بررسی است. برخی حلقههای سیاسی در درون حزب دموکرات در داخل یا بیرون از واشنگتن نیز بر این عقیدهاند که نباید اجازه داد او به محل توجه اصلی افکار عمومی برای انتخابات سال ۲۰۲۴ تبدیل شود.
کاملا هریس در اجرای برنامههایی که به او سپرده شد نیز نتوانست عملکرد خوبی از خود به جا بگذارد. نخستین پروندهای که به او سپرده شد، رسیدگی به وضعیت مرزهای جنوبی آمریکا و مقابله با بحران مهاجران بود و با وجود اینکه به چند کشور حوزه آمریکای لاتین سفر کرد، اما نتوانست راهحل قطعی برای حل بحران مهاجران بیابد و سیل عظیم جمعیتی که از کشورهای آمریکای جنوبی به سمت مرزهای تگزاس در حرکت بودند، نشان داد کاخسفید در مواجهه با این بحران بسیار ضعیفتر از قبل است.
معمولا رویه حاکم در احزاب آمریکایی برای انتخاب معاون رئیسجمهور این است که او باید سابقه کاری و رابطه بسیار خوبی با کنگره داشته باشد تا بتواند اقدامات رئیسجمهور در کنگره را پیش برده و برنامههای او را از طریق نمایندگان مجلس اجرایی کند. با وجود اینکه لایحه زیرساختهای آمریکا با فراز و نشیب بسیار در مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا به تصویب رسید، نقش کاملا هریس در تصویب این لایحه بسیار کم بود و مخالفان هماینک برای مقابله با کاخ سفید در ماجرای ارائه لایحه ۳ تریلیون دلاری برای مسائل معیشتی و بحث سلامت مردم آمریکا، در حالت آمادهباش هستند و اگر لایحه جدید دموکراتها نتواند در مجلس نمایندگان یا مجلس سنا رای بیاورد در آن زمان میتوان گفت سرنوشت کاملا هریس تا حد زیادی تعیینشده و او دیگر نمیتواند به عنوان نامزد دموکراتها وارد مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۴ شود.
روزنامه خراسان
بحران جهانی اقلیمی و دوگانه مسئولیت و کمک/نبی شریفی
گرمایش زمین، به رویداد هولناکی بدل شده که فعلا کسی توانایی مقابله با آن را ندارد. یکی از دلایل مهم آن نیز نگاه متفاوت به این پدیده توسط کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه یا فقیر است. همین اختلاف نظرها باعث شده پروژه مقابله با گرمایش زمین و جلوگیری از افزایش دما ورای ۵/۱ تا ۲ درجه سانتی گراد که از سال ۲۰۱۵ در دستور کار جوامع بین المللی قرار گرفته، بی نتیجه بماند. حتی تازهترین پیش بینیها حاکی است که با اقدامات فعلی، دمای زمین به طرف افزایش ۷/۲ درجهای پیش میرود. نشست دوهفتهای تغییرات اقلیمی در گلاسکو هم که به دنبال حل این معضل بود، ناامید کننده به پایان رسید. این درحالی است که تغییرات اقلیمی بر شدت رویدادها و مخاطرات مربوط به آب و هوا افزوده است: بارندگیها سیلآساتر و توفانها سهمگینتر شده، گرما و خشکسالی افزایش یافته و دورههای آن طولانیتر شده است. همچنین، بر اثر دمای بالا، یخهای زمینی در حال آب شدن است. با ادامه این فرایند، جزایر کوچک و کلان شهرهای ساحلی زیر آب میروند. به همین دلیل است که مجمع الجزایر اندونزی در حال برنامه ریزی برای انتقال پایتخت خود از شهر جاکارتا به بورنئو است و حتی بعید نیست کشور مالدیو به طور کامل تا چند سال دیگر زیر آب برود. اثر مهلک دیگر گرمایش زمین، سوختن جنگلها در آتش است. تنها امسال در سراسر آمریکا حدود ۵/۱ میلیون هکتار سوخته است. آتش سوزیهایی که روسیه، ترکیه، استرالیا، برزیل و حتی ایران نیز طی سالهای اخیر درگیر آن بوده اند.چرا مقابله با تغییرات اقلیمی بی نتیجه مانده است؟
دو دلیل عمده برای پاسخ به این سوال وجود دارد. اولین دلیل وابستگی زیرساختهای اقتصادی به انرژیهای فسیلی است. واقعیت غیر قابل انکار درباره سوختهای فسیلی این است که طی مدتی بیش از دو قرن در تار و پود اقتصاد و زنجیرههای عرضه کالا ریشه دواندهاند: از خودروی شخصی گرفته تا حمل و نقل قارهای، مثل هواپیما و کشتی و به همین سبب امروزه، به پشتوانه سالها سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه، به ارزانترین، در دسترسترین و پر بازدهترین گزینه برای تامین انرژی تبدیل شدهاند. اندیشکده رودیوم در گزارشی نوشت که در سال ۲۰۱۹، چین ۲۷ درصد کل گازهای گلخانهای جهان را تولید کرده است. این اندیشکده اعلام کرده است آمریکا با تولید ۱۱ درصد و هند با ۶/۶ درصد کل گازهای گلخانهای در جهان در ردههای دوم و سوم قرار دارند.دلیل دوم برای بی نتیجه ماندن پروژه گرمایش زمین، پخش شدن نامساوی زیانهای ناشی از تغییرات اقلیمی بین کشورهایی است که سهمی متفاوت در تولید گازهای گلخانهای دارند. سیاستگذاران فعلی به دو دلیل در این موضوع تعلل میکنند. اول این که در بسیاری از موارد بیشترین خسارتها گریبانگیر دیگر کشورها خواهد بود. دوم این که اگر خسارت گریبان کشور خودشان را بگیرد، تا آن زمان زمامداران قدرت کسان دیگری خواهند بود. همچون ترامپ که بی توجه به قراردادهای امضا شده کشورش از معاهده اقلیمی پاریس خارج شد. در همین دسامبر ۲۰۱۷، ترامپ در توئیتی نوشت: «در شرق (آمریکا) ممکن است سردترین شب سال نو ثبت شده در تاریخ را تجربه کنیم. شاید بتوانیم (برای گرم شدن) اندکی از گرمایش زمین که قرار بود برایش تریلیونها دلار از پول ما را- و نه پول دیگر کشورها را- صرف کنند، استفاده کنیم. خودتان را بپوشانید!»
مهاجرت گسترده ناشی از گرمایش زمین
دود تغییرات اقلیمی، اما در چشم کشورهای توسعه یافته خواهد رفت. گرمایش زمین هم اکنون چشمانداز اقتصادی و منابع آب و غذای میلیاردها نفر را در معرض خطر قرار داده است. مطالعه مارتن شفر، متخصص علوم در دانشگاه واگنینگن هلند نشان میدهد که ادامه تولید گازهای گلخانهای میتواند در سال ۲۰۷۰، سه میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر از سکنه زمین را به کوچ اجباری برای نجات از خشکسالی و تغییرات اقلیمی وادارد. به رغم همه این هشدارها، کشورهای توسعه یافته در تامین مالی کمک ۱۰۰ میلیارد دلاری سالانه به کشورهای در حال توسعه برای استفاده نکردن از سوختهای فسیلی و سازگاری با تاثیرات شدید آب و هوایی کوتاهی کرده اند. این کمک بخشی از توافق پاریس در سال ۲۰۱۵ بود که هنوز عملی نشده است. بخشی از این کمک مالی نیز قرار بود صرف کاشت درخت در کشورهای درحال توسعه یا فقیر شود که این پروژه نیز پیشرفت چندانی نداشته است. کشورهای فقیر و در حال توسعه به اندازه غولهای صنعتی جهان در آلودگی هوا نقش ایفا نمیکنند، اما در شمار قربانیان اصلی تغییرات اقلیمی به شمار میآیند.تحریم ها، تعهد به معاهدات اقلیمی را دشوار میکند
تحریم نیز یکی از دلایل مهم در موفق نبودن پیشبرد توافقهای اقلیمی به شمار میرود. به طور مثال بنا بر برآورد «پروژه جهانی کربن» ایران ششمین تولیدکننده گازهای گلخانهای بعد از چین، آمریکا، هند، روسیه و ژاپن در سال ۲۰۱۹ بوده است. اما آمارهایی که شرکت ملی گاز ایران دوسال پیش منتشر کرده، نشان میدهد مصرف گاز نیروگاههای برقی به حدود یکپنجم فصول گرم سقوط کرده و به ۵۵ میلیون متر مکعب در روز رسیده است؛ بنابراین سوختهای مایع شامل مازوت و گازوئیل جایگزین آن شده است. ایران سالانه بیش از ۲۰ میلیارد لیتر مازوت تولید میکند که تا آغاز سال ۲۰۲۰ حدود ۱۵ میلیارد لیتر آن صادر و بقیه در داخل کشور، به ویژه در نیروگاههای برقی استفاده میشد. اما از سال ۲۰۱۹ فروش مازوت ایران دچار اختلال شد و مقامات کشوری میگویند که «به واسطه تحریمهای بینالمللی» و فرسودگی تجهیزات پالایشگاهی کسی خریدار مازوت ایران نیست و باید «این مازوتها را در شهرها» بسوزانند.بر اساس این آمار، پالایشگاههای ایران روزانه حدود ۷/۱ میلیون بشکه نفت خام (بدون احتساب میعانات گازی) پالایش میکردند و به دلیل کهنه بودن فناوری این پالایشگاهها، یکچهارم نفت خام تبدیل به مازوت میشد. آمار فوق به خوبی نشان میدهد که حداقل برای نمونه ایران تا چه حد تحریمهای ظالمانه در افزایش تولید گازهای گلخانهای در کشورمان موثر بوده است بنابراین کسانی که انگشت اتهام را به سوی کشورهایی مانند ایران میگیرند و نسخه اجرای طرحهای زیست محیطی کلان را صادر میکنند، قطعا باید قبل از آن به سراغ رفع این تحریمها و کمک به این کشورها بروند، زیرا تا زمانی که این کشورها، دوگانه تعهد به کاهش این گازها در کشور خود و کمک به کشورهای در حال توسعه و فقیر را عملی نسازند، هیچ توافق جهانی درباره کاهش گازهای گلخانهای به نتیجه نخواهد رسید.
روزنامه ایران
«شرط تضمین» در توافق جدید چرا و چگونه؟/مسعود براتی*
در روزهای اخیر و همزمان با سفرهای اروپایی علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه و مسئول تیم مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران، موضوع درخواست ایران برای ارائه تضمین از سوی اروپا و امریکا درباره عدم خروج مجدد از توافق هستهای بسیار مورد توجه قرار گرفته است. علی باقری در مصاحبه با گاردین گفت: ایران نیازمند این تعهد است که امریکا بار دیگر توافق هستهای امضا شده با قدرتهای جهانی در سال ۲۰۱۵ را ترک نخواهد کرد.درخواست ایران برای ارائه تضمینی که بتواند مانع تکرار گذشته شود، ریشه در تجربه هشت سال گذشته ایران دارد. ایران از همان ابتدا که مذاکرات هستهای به توافق موقت ژنو رسید، با بدعهدی و نقض توافق از سوی طرف امریکایی و اروپایی مواجه شد. در توافق ژنو یکی از تعهدات طرف غربی آزادسازی ماهانه ۷۰۰ میلیون دلار از داراییهای ایران در خارج از کشور بود که این امر با بهانههای مختلف بسختی امکانپذیر شد. تا مدتهای زیادی منابع آزاد شده در حسابهای ایران در کشورهای خاصی بلوکه باقی مانده بود چرا که امریکا مجوز خدمات لازم برای جابهجایی و استفاده آنها را صادر نمیکرد. حتی در زمانی که ایران و روسیه به توافقی برای صادرات ۵۰۰ هزار بشکه نفت در روز نزدیک میشدند، امریکاییهای اعلام کردند که این کار خلاف توافق ژنو است که سقف مشخصی برای فروش نفت ایران در نظر گرفته است.
مسیر نقض عهد در توافق نهایی یا همان برجام نیز با شدت بیشتر ادامه پیدا کرد. امریکا علیرغم تعهد به توقف تحریمهای کنگره علیه ایران که در متن توافق هستهای به صراحت قید شده است، به بهانه پاورقیهای ۱۴ و ۱۶ از توقف کامل آنها خودداری کرد و با ارائه دستورالعمل بسیار سختگیرانه وزارت خزانهداری، عملاً ریسک همکاری بانکی با ایران را در سطح بالا حفظ کرد و در نتیجه بانکهای بزرگ از ایران دوری کردند. همچنین قانون تحریم ایران (آیسا ۱۹۹۶) در سال ۲۰۱۶ پایان پیدا کرد. امریکا طبق برجام و نیز صحبتهایی که در زمان مذاکرات انجام داده بود، نباید این قانون را مجدداً تصویب میکرد. اما کنگره امریکا برای جلوگیری از تضعیف ساختار تحریمهای ثانویه این قانون را مجدداً برای ۱۰ سال تصویب کردند و اوباما علیرغم تعهد به مقابله با این حرکت، این مصوبه را وتو نکرد.
دولت اوباما علاوه بر تصویب مجدد قانون آیسا، تصویب قانون درباره معافیت ویزا، مصادره داراییهای بانک مرکزی و افزایش افراد ونهادهای ایرانی تحت تحریم را نیز در کارنامه نقض عهد خود دارد. ترامپ نیز که پس از اوباما به کرسی قدرت در امریکا رسید، مسیر نقض عهد را با شدت بیشتری دنبال کرد. افزایش حملات لفظی به توافق که ریسک همکاری اقتصادی با ایران را افزایش میداد، افزایش افراد و نهادهای ایرانی تحت تحریم و از همه مهمتر تصویب قانون کاتسا که سیاهچاله تحریم علیه ایران را فعال کرد و ریسک همکاری اقتصادی با ایران را حتی در بخشهای بشردوستانه افزایش داد از جمله اقدامات ترامپ تا قبل از خروج از برجام است. در نهایت نیز ترامپ در اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد. خروج امریکا از برجام ضربهای اساسی به توافق هستهای بود که در ادامه ضربات قبلی وارد شد. این اتفاق اندک اعتبار باقیمانده برای توافق در فضای اقتصادی بینالملل را از بین برد و بهرهمندی اقتصادی ایران از توافق هستهای را به صفر رساند.
بر اساس تجربهای که در بالا تشریح شد، خواست ایران برای دریافت تضمینی که بتواند مانع تکرار تجربه فوق شود، کاملاً منطقی است. هیچ کشوری حاضر نخواهد شد که در توافقی مشارکت کند و تعهداتی را اجرا کند که بر اساس تجربهاش میداند طرف مقابل حاضر به انجام تعهداتش نیست. از نظر اقتصادی نیز برای آنکه ریسک همکاری اقتصادی با ایران کاهش یابد، وجود تضمین روشن و بدون ابهام بسیار کلیدی است. توافق هستهای مانند جامی شکسته شده است که اگر بدون حل مسأله تضمین دوباره سرهم شود، یک جام بندزده شده است که فعالان اقتصادی با دیدن آن احساس اطمینان نخواهند کرد. تضمین معتبر و شفاف در کاهش ریسک همکاری اقتصادی با ایران بسیار مؤثر است.
چگونه یک تضمین میتواند معتبر باشد؟ سؤال بعدی که پاسخ به آن بسیار اهمیت دارد، چگونگی اعتباربخشی به یک تضمین است. در حال حاضر در پاسخ به دغدغه مهم و درست ایران درباره ارائه تضمین از سوی اروپا و امریکا، پیشنهادهایی مطرح میشود که البته امریکا و اروپا تاکنون هیچیک از آنها را نپذیرفتهاند. عمده این پیشنهادها از جنس حقوقی و کاغذی است. شاید بتوان گفت که مهمترین آنها تبدیل شدن توافق هستهای به یک معاهده (Treaty) درکنگره امریکا است. تد کروز سناتور جمهوریخواه سنای امریکا در واکنش به این موضوع بیان کرده است که تنها راه طبق قانون اساسی امریکا ارائه برجام به سنای امریکا برای تأیید به عنوان یک معاهده است.
هرچند که امریکا از ارائه هرگونه تضمین تاکنون خودداری کرده است و حتی طبق اخبار منتشر شده از ارائه تضمین برای عدم خروج در دوره بایدن نیز خودداری کردهاند. اما نکته کلیدی که باید به آن توجه کرد این است که هرنوع تضمین حقوقی به تنهایی نمیتواند اعتبار کافی را برای ایران ایجاد کند. تضمین باید بتواند مانع رفتار ناهنجار امریکا و اروپا از طریق ایجاد هزینه برای آنها شود. در اینکه صرف تضمین کاغذی میتواند این کار را انجام دهد، تردید جدی وجود دارد. برای همین لازم است مکانیزمی شامل اقدمات عینی و روی زمین به عنوان پشتوانه تضمین کاغذی در نظر گرفته شوند.
یعنی اقداماتی که طرف ایرانی بدون معطلی و وابستگی به کشورهای دیگر بتواند در مقابل نقض عهد امریکا و یا اروپا انجام دهد که منجر به ایجاد هزینه برای آنها شود. این موضوع برگرفته از این واقعیت است که در توافقهای بینالمللی اصلیترین ضمانت اجرا، «اقدام متقابل» است. یعنی اگر هر یک از طرفهای توافق به تعهدات خود عمل نکرد، طرف مقابل نیز از اجرای تعهدات خود سرباز میزند. حفظ توزان در اجرای تعهدات یک امر مهم برای حفظ توافق و پایدار کردن آن است. در جمعبندی باید تأکید کرد که درخواست ایران برای دریافت تضمینی معتبر و بدون ابهام جهت کاهش ریسک همکاری اقتصادی با ایران بسیار منطقی و ضروری است و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد. از طرف دیگر هر نوع تضمین ارائه شده از سوی غربیها زمانی معتبر خواهد شد که ایران اقدامات مشخص و معینی را به عنوان تضمین عینی در نظر گرفته و پشتوانه تضمین کاغذی قرار دهد. در این صورت است که میتوان به پایداری توافق و کاهش ریسک همکاری اقتصادی با ایران امیدوار بود. *مدیر گروه بینالملل اندیشکده ایتان
روزنامه شرق
هدفگذاری در مذاکرات هستهای/جاوید قرباناوغلی
با تعیین تاریخ ازسرگیری مذاکرات هستهای فعالیتهای دیپلماتیک فشردهای در جریان است. با وجود حرفهای شداد و غلاظ دو طرف که میتوان آن را در قالب رجزهای قبل مذاکرات تفسیر کرد، تحلیل محتوای بیانیهها و اظهارات مقامات ایران و آمریکا و همچنین برخی رخدادهای عملی مانند آزادسازی بیسروصدای بخشی از منابع مالی بلوکهشده ایران، نشان از رخدادی مثبت دارد که در صورت استمرار، نتیجه آن در مذاکرات نهچندان آسان که قرار است از هشتم آذر در وین برگزار شود، توافق ایران و آمریکا و احیای برجام باشد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه که این روزها از وی با عنوان «مذاکرهکننده ارشد» در مذاکرات هستهای یاد میشود، در مصاحبه با شبکه بینالمللی سیمای کشور (پرستیوی) گفته است: «هدف اصلی گفتگوها از نظر ایران لغو تحریمهای غیرقانونی است که از سوی دولت ایالات متحده آمریکا به واسطه نقض فاحش توافق برجام و نقض قطعنامه ۲۲۳۱ علیه دولت ایران اعمال شده است» (روزنامه اطلاعات، ۲۳ آبان). برخلاف برخی گمانهزنیها درباره تعارض مواضع باقریکنی و توییت امیرعبداللهیان «ما در میز مذاکرات وین آماده نیل به توافق خوب هستیم.ازگشت همه طرفها به تعهدات یک اصل مهم و راهگشاست». به نظر من این اظهارات روشنترین موضع دولت رئیسی درباره توافق هستهای است. اظهارات باقری که اندکزمانی پس از دیدار وی با مقامات اروپایی بیان شد، نشان میدهد دولت جدید با درک واقعیتها از سیاست تهاجمی درباره برجام فاصله گرفته و «بازگشت همزمان دو طرف به توافق هستهای» کمهزینهترین گزینه برای برونرفت از شرایط کنونی است. نکته قابل اعتنا در این اظهارات پذیرش کلیت توافق هستهای و تلاش برای بازگرداندن آن به نقطه قبل از خروج ترامپ از طریق مذاکره است که باید آن را به فال نیک گرفت و از آن استقبال کرد. در سوی دیگر رابرت مالی، مذاکرهکننده آمریکا در سفر به امارات، عربستان، بحرین و اسرائیل قرار است درباره «مجموعهای از نگرانیها درخصوص ایران از جمله فعالیتهای بیثباتکننده منطقهای و دور هفتم مذاکرات برای بازگشت به اجرای توافق هستهای» مذاکره کند.
اقدامی که باید آن را در راستای اطمیناندادن آمریکا به این کشورها درباره توافق احتمالی با ایران و احیای برجام عنوان کرد. اگرچه گمانهزنی درباره زمان و نتیجه این مذاکرات دشوار است با این وجود به نظر میرسد هم ایران و هم آمریکا با پذیرش «حداقلهای ممکن» از طریق امتیازدهی متقابل برای دستیابی به تفاهم اقداماتی مثبت را آغاز کردهاند. این حداقلها برای واشنگتن اطمینان از بازگشت ایران به شرایط مورد توافق برجام در برنامه هستهای و برای ایران لغو تحریمها، آزادسازی پولهای بلوکهشده و استفاده از امتیازات مراوده اقتصادی-تجاری با کشورهای دیگر در شرایط بسیار دشوار اقتصادی است که گریبانگیر رئیس دولت بهرغم وعدههای انتخاباتیاش است. دستیابی به این توافق مرضیالطرفین البته با موانعی روبهروست که نمیتوان به سهولت آنها را کنار گذاشت. اسرائیل به عنوان مهمترین مخالف بازگشت آمریکا به برجام در مقایسه با دوره باراک اوباما، از قدرت تأثیرگذاری بالاتری بر سیاست داخلی آمریکا برخوردار است. ضمن اینکه خروج شتابزده و بیبرنامه نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان باعث کاهش محبوبیت بایدن و ضعیفترشدن موقعیت او در داخل شده است.
مضافا اینکه موقعیت او را در داخل متزلزل کرده و پیشبینیها درباره انتخابات سال آینده کنگره برای حزب دموکرات چندان خوشبینانه نیست. از این منظر قدرت لابی صهیونیستها در داخل آمریکا میتواند بر تصمیمات بایدن تأثیرگذار باشد. سه گزینه درباره مذاکرات پیشرو را میتوان گمانهزنی کرد: اول، بازگشت بیقیدوشرط دو طرف به توافق ۲۰۱۵. چنین توافقی به معنای تبریجستن دولت بایدن از سیاست ترامپ و پذیرش محدودیتهای فعالیت هستهای ناشی از برجام از سوی ایران است. تحقق این گزینه مطلوبترین شکل ممکن برای ایران است. ضمن اینکه این به معنای عدول ایران از شروط مطروحه قبلی است. دوم، اصرار آمریکا و متحدان اروپایی به گنجاندن موارد دیگر به توافق است که در این صورت ایران نیز ضمن تأکید بر اجرای قانون الزامآور مجلس از سوی دولت، بر شروط تضمین عدم خروج، راستیآزمایی و... اصرار خواهد کرد. چنین شرایطی اگر بنبست در مذاکرات را در پی نداشته باشد، عملا آن را طولانی خواهد کرد. گزینه سوم، توافق ایران و آمریکا برای بازگشت به برجام و تعیین تاریخ مشخصی برای آغاز مذاکرات «موارد دیگر» است. پذیرش این شکل از توافق در ایران تبعاتی در پی خواهد داشت کمااینکه موافقت با این گزینه به دلیل فشارهای داخلی و متحدان منطقهای برای آمریکا دشوار خواهد بود.
به نظر میرسد «هدفگذاری» در مقطع قبل از آغاز مذاکرات برای هر دو طرف ایران و آمریکا از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. دو کشور برای تفاهم نیازی به واسطه ندارند. هنری کسینجر، استراتژیست بانفوذ آمریکا دو دهه قبل در زمان دولت اصلاحات در مقالهای نوشته بود: «برای دشمنی میان ایران و ایالات متحده هیچگونه انگیزهای از حیث ژئوپلیتیک وجود ندارد». قبل از وی نیز دونالد ریگان در توجیه سفر مخفیانه مک فارلین به ایران و تبعات بعدی آن در سخنانی که از شبکههای سراسری آمریکا پخش شد، گفته بود جغرافیای جهان و جایگاه ایران بهترین دلیل برای کاری است که دولت من با ایران کرد. (نقل به مضمون)؛ سیاستی که بیل کلینتون برای آن گامی عملی برداشت که با مخالفت تهران در دوره اصلاحات نتیجهای در پی نداشت. هدفگذاری مذاکرات هستهای پیشرو در تهران باید با رویکرد معطوف به احیای برجام، لغو تحریمها و برونرفت از شرایط نامطلوبی که کشور و ملت در آن به سر میبرند، باشد. رویکرد سیاست خارجی در دولت جدید باید با عنایت به ژئوپلیتیک منطقه، فرصتهایی در زمینه انرژی، ترانزیت، سرمایهگذاری خارجی و... باشد که در حالت استمرار جنگ سرد ایران و آمریکا همه این فرصتها از دست ایران خارج شده و سفرهای خواهد شد که برای رقبای منطقهای گسترده میشود.
اخبار ویژه ۲۵ آبان
روزنامه کیهان
تضمین میخواهیم چه کار؟ فقط مذاکره به هر قیمت!
یک روزنامه زنجیرهای با وجود اینکه میگوید: برجام فاقد تضمین است، ضمنا ادعا میکند مذاکرات وین باید از همان جاییکه متوقف شده، ادامه پیدا کند. روزنامه آرمان از قول یک کارشناس حامیبرجام نوشت: با توجه به تضمینی که ایران میخواهد باید گفت در عرصه بینالمللی تضمین شاخصههایی دارد. در مورد برجام یا هر قراردادی زمانی تضمین پشت آن است که در کنگره آمریکا (مجلس نمایندگان و سنا) تبدیل به قانون شود.ولی وقتی رئیسجمهور آمریکا یک چیزی را امضاء میکند به آن فرمان اجرایی (EXECUTIVE ORDERS) گفته میشود. باراک اوباما در زمان ریاست جمهوری با توجه به ترکیب جمهوریخواهان در کنگره متوجه شد که امکان تصویب آن وجود ندارد و لذا برجام را بهصورت فرمان اجرایی امضاء و برای اجرا ابلاغ کرد که هر رئیسجمهور بعدی میتواند آن را لغو کند. در حقیقت برجام مخفف «برنامه جامع اقدام مشترک» است، پس قرارداد نیست چرا که قرارداد ویژگی و مراحل و تضمینهای خاص خودش را دارد. تنها تضمینی که داده شد قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل است که عملاً اجازه نداده که هیچ کشوری از برجام خارج شود. همان طور که آمریکا از برجام خارج شد، ایران هم میتوانست خارج شود و همچنین سایر کشورها خارج شوند. چرا که یک برنامه است نه یک قرارداد.
وی در عین حال درباره دور جدید مذاکرات گفته است: جناب آقای باقری میگویند آغاز مذاکرات است، وقتی کلمه آغاز را به کار میبریم یعنی شش دور مذاکرات قبلی توسط تیم قبلی مذاکرهکننده به کنار و از سر نو دوباره شروع کنیم. آمریکا و سایر کشورها معتقد هستند که نه! از همان جاییکه متوقف مانده باید شروع کنیم. اینکه آقای باقری برای گرفتن امتیاز این سخن را گفته یا راهبرد ایران این است، معلوم نیست. اما اگر بخواهیم از آغاز مذاکرات را شروع کنیم دوباره به پروسه طولانی مذاکرات و تحریمها هم هر روز اثر بیشتری بر ایران میگذارد و مشکلات ایران و طرفهای مقابل هم افزون میشود، چرا؟ چون ایران روز به روز دارد به نقطهگریز نزدیکتر میشود و برای هر دو طرف مشکلات افزونتر خواهد شد.
این کارشناس قلّابی توضیح نداده که اگر برجام به بیان وی فاقد تضمین است، چرا باید در احیای آن (دادن مجوز بازگشت آمریکا به توافق و دسترسیاش به مکانیسم تحریمی ماشه) عجله کرد؟!
همچنین تأکید بر ادامه مذاکرات از همانجا که متوقف شده، در حالی است که دولت بایدن در شش دوره مذاکره، حاضر نشد هیچ تعهد و تضمینی مبنی بر اینکه دولت بعدی آمریکا یا حتی دولت فعلی مجدداً برجام را زیر پا نگذارد، ارائه کند! ضمن اینکه حاضر نیست برای نشان دادن صداقت، تحریمهای پسابرجامی را لغو کند و حال آنکه این اقدام، نقض همهجانبه برجام بوده است.
ضمنا این سؤال اساسی همچنان سرجای خود باقی است که دولت سابق چگونه با وجود اطلاع از غیرقابل اعتماد بودن آمریکا و عدم ارائه تضمین کافی، حاضر نشد قبل از شروع اجرای تعهدات طرف مقابل (لغو تحریمها)، همه تعهدات خود در تعطیلی برنامه هستهای در کمتر از دو ماه را به اجرا بگذارد و ناچار شود به مدت ۳ سال در دولت ترامپ و به مدت ۴-۵ ماه در دولت بایدن مجدداً پای میز مذاکرات بیحاصل بشینند؟!
خلاصه آنچه در برجام اتفاق افتاده و ماجرای ۶ دوره مذاکره اخیر نشان میدهد دولت ذوقزده از توافق، نه روز اول مذاکرات (قبل از برجام) و نه در ۶ دوره اخیر، به چیزی بهعنوان «تضمین و اجرای تعهدات آمریکا» فکر نکرده و برخی حامیان آن هم با وجود عبرتهای برجام، باز هم مدعیاند که نباید در اینباره جدیت و دقت به خرج داد!
بیزینس اینسایدر: موضع ایران درباره برجام محکم است
یک پایگاه خبری آمریکایی، عمل نکردن بایدن به وعده خود را از موانع مهم احیای برجام برشمرد. پایگاه خبری «بیزینس اینسایدر» در گزارشی نوشت: علیرغم وعدههای گوناکون بایدن مبنی بر اینکه احیای توافق برجام یکی از اولویتهای دولت وی است، در عمل چنین چیزی را شاهد نبودهایم.هفته گذشته، مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران «علی باقری کنی» اعلام کرد که ایران از تاریخ ۲۹ نوامبر سال جاری میلادی، مذاکرات هستهای با غرب را از سر خواهد گرفت. این در حالی است که بیش از چهار ماه از آخرین دور از مذاکرات هستهای ایران و طرفهای بینالمللی برجام در وین میگذرد. این وقفه طولانی در کنارِ تفاسیر متفاوتی که ایران و آمریکا از مواضعِ مذاکراتی خود دارند، سؤالهای زیادی را در این رابطه ایجاد کرده که آیا اساسا برجام احیا شدنی است یا خیر؟ در ماههای گذشته، ایران بهدلیل جابهجایی دولت در این کشور، تا حدی در روند مذاکرات ایجاد وقفه کرده است. در این رابطه عدهای معتقدند که تیم سیاست خارجی دولت «ابراهیم رئیسی» در حال بررسی وضعیت و تعریف راهبردهای خاص خود جهت شرکت در مذاکرات هستهای بوده است.
از سویی، برخی مخالفان ایران نیز بر این باورند که ایران عملا با ایجاد وقفه در روند مذاکرات، توانمندیهای هستهای خود را بیش از پیش توسعه بخشیده است. این مسائل موجب شدهاند تا زنگ خطر برای آمریکا و شرکای اروپایی آن به صدا درآید، زیرا آنها انتظار داشتهاند که روند مذاکرات با ایران در مسئله برجام، خیلی زود به نتیجه برسد و بار دیگر محدودیتهای گستردهای بر برنامه اتمی ایران تحمیل شود.
با این همه، هنوز هم ایران و آمریکا در مورد مسائل کلیدی با یکدیگر اختلاف نظر دارند که از جمله آنها میتوان به اینکه: کدام کشور ابتدا باید به تعهدات برجامی خود بازگردد؟، مسئله لغو تحریمها علیه ایران، بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران، اعطای تضمینهای طولانی مدت جهت حراست از ماهیت توافق برجام، و همچنین ادعاهای آمریکا جهت انجام مذاکرات گستردهتر با ایران در مورد مسائلی ورای توافق برجام (نظیر توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران) اشاره کرد.
ایران در رابطه با این موضوع که چه کشوری باید ابتدا به توافق برجام بازگردد، موضعی کاملا محکم و ثابت دارد. تهران خواهان آن است که واشنگتن نخستین گام را بردارد و تمامی تحریمهایی را که علیه ایران از سال ۲۰۱۸ میلادی وضع شدهاند، لغو کند. هنگامی که لغو تحریمها از منظر ایران راستیآزمایی شود، ایران نیز اعلام کرده که بار دیگر به تعهدات برجامی خود بازخواهد گشت. این موضعِ ایران ناشی از درسی است که این کشور در چهارچوب توافق برجام آن را فراگرفته است. ایران بلافاصله پس از انعقاد برجام، به تعهدات خود عمل کرد، اما با این حال با گذشت زمان متوجه شد که طرفهای غربی در عمل به تعهدات خود و لغو تحریمها علیه این کشور، به درستی عمل نمیکنند. امری که حامل آسیبهایی جدی برای ایران بوده است.
موضوع دیگر، مسئله ارائه تضمینهای لازم در این رابطه است. تهران قویا مایل است تا در برابر هرگونه خروج احتمالی مجدد دولت آمریکا از چهارچوب توافق برجام، موانعی را ایجاد کند تا از بروز شوکهای جدید در آینده به اقتصاد خود جلوگیری کند. از این رو، قویا از دولت بایدن میخواهد تا تضمینهای لازم مبنی بر اینکه آمریکا، در آینده از توافق برجام خارج نخواهد شد را به ایران ارائه کند.
با این حال، دولت بایدن اعلام کرده که قادر نیست به جایِ دولتهای آتی آمریکا در این رابطه تضمینی بدهد. عجیب آنکه حتی اخیرا برخی منابع خبری گزارش دادهاند که دولت بایدن از دادنِ این تعهد که در دوران حضور خود در قدرت نیز از نقض توافق برجام خودداری خواهد کرد هم طفره رفته است (حتی به فرضِ تبعیت ایران از مفاد توافق برجام). این مسئله در نوع خود نقشی جدی در بنبستِ ایجاد شده کنونی در رابطه با احیای توافق برجام بازی میکند.
باید توجه داشت که برنامه هستهای ایران به نحو قابل ملاحظهای پیشرفت کرده است. در ژانویه ۲۰۲۱، در پیِ تصویب قانونی از سوی مجلس ایران (قانونی که پس از ترور «محسن فخری زاده» دانشمند هستهای ایران تصویب شد)، تهران غنیسازی اورانیوم در سطح ۲۰درصدی را آغاز کرد. پس از انجام خرابکاری در تاسیسات اتمی نطنزِ ایران در ماه آپریل، تهران سطح غنیسازی خود را به بیش از ۶۰ درصد رساند. بر اساس اخبار و اطلاعات مختلف، تا روز ۳۰ ماه آگوست سال جاری میلادی، ایران ۲۴۴۱ کیلوگرم اورانیوم غنی شده در اختیار داشته که این میزان به مراتب بالاتر از ۲۰۲.۷ کیلوگرمی است که در قالب توافق برجام برای ایران تعیین شده است.
جدای از اینها، مسئله بازرسیهای آژانس از تاسیسات هستهای ایران نیز به یک چالش جدی و اساسی تبدیل شده است. ایران در شرایط کنونی تا حد زیادی سطح دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات اتمی خود را محدود کرده و مثلا اجازه دسترسی بازرسان به تاسیسات تولید سانتریفیوژ «تسا» کرج را نمیدهد. اضافه بر این، تهران بر این باور است که با توجه به عقبنشینی دولت بایدن از افغانستان و طرح انتقادات گسترده از آن در کنگره آمریکا و همچنین ناتوانی بایدن در تصویب «لایحه زیرساختهای مدنظر خود برای آمریکا، شخص رئیسجمهور آمریکا چندان مایل نیست که جهت حراست از توافق برجام دست به سرمایهگذاری سیاسیِ چندانی بزند. درست به دلیل همین موضعِ ضعیف دولت بایدن در آمریکاست که ایران سعی دارد تا جای ممکن از فرصت استفاده کرده و امتیازهای لازم را از آن بگیرد.
از طرفی باید توجه داشت که علیرغم وعدههای گوناگون بایدن مبنی بر اینکه احیای توافق برجام یکی از اولویتهای اساسی دولت وی است، در عمل یکچنین چیزی را شاهد نبودهایم. همین رویکرد بایدن عملا موجب شده احیای توافق برجام با تاخیر رو به رو شود و حتی با تنشهای قابل توجهی نیز همراه گردد. بایدن عملا از ترس انتقادات گسترده از وی در کنگره آمریکا، از طرح مشوقهای کافی و لازم به ایران جهت احیای برجام خودداری میکند. بایدن حتی از اعطای کمکهای انسان دوستانه به ایران در بحبوحه پاندمی ویروس کرونا نیز خودداری کرد. امری که عملا نمودی از تداوم «کارزار فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران در دولت بایدن بوده است و در نوع خود بر شدت بدبینی ایران به آمریکا افزوده است.
عصر ما: درگیری کرباسچی و برخی اعضای کارگزاران دامنهدار است
یک کانال تلگرامی وابسته به اصلاحطلبان میگوید: تقابل کرباسچی و برخی اعضای کارگزاران، به ماجرای تغییر دبیرکل حزب محدود نخواهد شد. به گزارش نامهنیوز، «عصر ما» با اشاره به اختلافات دامنهدار که منجر به کنارهگیری (برکناری) غلامحسین کرباسچی از دبیرکلی حزب و همچنین تعطیلی روزنامه «سازندگی» شد، نوشت: روزنامه سازندگی امروز هم روی پیشخوان نبود و جدی جدی تعطیل شد! سرنوشت این روزنامه حزبی، اما از جهاتی قابل توجه است. جدا از معنادار بودن حذف یک رسانه که میتوانست نقش بهسزایی در انتقاد از دولت و مجلس غیر همسو داشته باشد، خاصه در این مقطع زمانی، باید به نکات دیگری هم توجه کرد.مثلا اینکه احتمالا این اولین پاسخ و واکنش رسمی غلامحسین کرباسچی به کارگزارانیهایی است که او را با آن مواضع به دور از اصلاحات و در زاویه با خاتمی کنار گذاشتند. کرباسچی در توضیحات خود به بدهی سنگین و عدم همراهی اعضای حزب و البته استعفای سردبیر اشاره کرده بود، اما اینطور که به نظر میرسد که خواسته تا با این اقدام نشان دهد، ناسازگاری با او به دریغ کردن یک رسانه موثر میانجامد. نکته دیگر اینکه کرباسچی بدون «سازندگی» بیرسانه نمیماند و میتواند با «آگاهی نو» به مدیرمسئولی و سردبیری محمد قوچانی مسیر خود را به موازات کارگزاران طی کند. تقابل کرباسچی و سایر کارگزارانیها، اما قطعا به همینجا و دعوای رسانهای ختم نخواهد شد.
شورای روابط خارجی اروپا: لغو عملی تحریمها حق ایران است
سایت شورای روابط خارجی اروپا در گزارشی تأکید کرد: ۵+۱ باید درباره لغو واقعی و نه کاغذی تحریمها به ایران تضمین بدهد. پایگاه اینترنتی ecfr.eu در گزارش خود مینویسد: چند ماه پس از اجرای برجام، آشکار شد که به دلیل کاستیهای لغو تحریمها، بازهم امکان فروپاشی توافقات تجاریای که پس از لغو تحریمهای ثانویه آمریکا قانونی شده بود، وجود دارد. برای پرهیز از چنین مشکلی گروه ۵+۱ باید تضمینهایی به ایران بدهد تا تهران اطمینان حاصل کند که لغو تحریمها نه فقط روی کاغذ، بلکه در عمل هم اجرا خواهد شد. آینده بلندمدت برجام به اعتبار این تعهدات بستگی دارد. مزایای پدید آمده پس از برجام، به هیچ عنوان به پای مزایای عادیسازی روابط اقتصادی بین طرفین، آنگونه که در برجام پیشبینی شده بود، نمیرسد.نویسنده تحلیل با اذعان به اینکه ایران امسال با وجود تحریمهای حداکثری آمریکا توانسته بالغ بر ۱/۲ میلیون بشکه در روز بطور متوسط نفت بفروشد، تصریح میکند: تحریمها مانع دسترسی بانک مرکزی ایران به منابع ارزی مسدودشده به ارزش بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار شده است طبق ارزیابیهای صندوق بینالمللی پول، ایران در حال حاضر فقط به یک چهارم این ذخایر ارزی دسترسی دارد. نویسنده گزارش در ادامه به برخی وعدههای اقتصادی غرب در برجام اشاره کرده که توسط دولت آمریکا زیر پا گذاشته شد.
اکونومیست: قدرت موشکی- پهپادی ایران کابوس آمریکا و اسرائیل است
یک مقام ارشد ارتش آمریکا با اشاره به پیشرفتهای موشکی و پهپادی ایران گفت: آمریکا دیگر برتری هوایی گذشته را ندارد. ما پیش از پیشرفتهای ایران، به مالکیت آسمانها عادت کرده بودیم. نشریه اکونومیست به نقل از آرون استین در موسسه پژوهشی سیاست خارجی فیلادلفیا نوشت: ایران در حوزه پهپادی با روش مهندسی معکوس به پیشرفتهای وسیعی دست یافته است. ایران، روی موشکهای بالیستیک، موشکهای کروز و پهپادها سرمایهگذاری گستردهای انجام داده است. برخلاف هواپیماهای بدون سرنشین کشورهای پیشرفته، پهپادهای ایرانی هم برای پایش و هم برای حمله استفاده میشوند. سادگی پهپادها باعث میشود خطر واقعی آنها به چشم نیاید.این موضوع باعث نگرانی اسرائیل شده است بهویژه از زمانی که یک پهپاد ساخت ایران بر فراز آسمان این کشور پرواز کرد بدون اینکه ردیابی شود. ایران برای هدایت پهپادهایش از پیوندهای ماهوارهای استفاده نمیکند. بلکه از کنترلهای رادیویی یا GPS بهکاررفته در ماشینهای ناوبری ماهوارهای استفاده میکند. اسرائیل پیشگام استفاده از پهپادهای یکبارمصرف و انتحاری برای از بین بردن پدافند هوایی اعراب در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بود و اکنون برای دفاع در برابر پهپادهای ایرانی به سختی تلاش میکند. اما ردیابی پهپادهای ایران دشوار است، چرا که آنها اغلب کوچک هستند، در ارتفاع پایین و با سرعت کمپرواز میکنند و هیچ سیگنالی نمیدهند.
روزنامه وطن امروز
پولهای بلوکه ایران به تدریج در حال آزادسازی است
سخنگوی وزارت امور خارجه درباره اخبار منتشر شده مبنی بر اینکه ۵/۳ میلیارد دلار از پولهای بلوکه ایران در خارج از کشور آزاد و وارد چرخه اقتصادی شده است و اینکه این پولها مربوط به داراییهای بلوکه ایران در کدام یک از کشورهاست و آیا وزارت امور خارجه این مسائل را تأیید میکند، گفت: عموما درباره این مسائل اطلاعات ریزی از سوی وزارت امور خارجه داده نمیشود و بانک مرکزی اگر مصلحت بداند در این زمینه اطلاعرسانی میکند و مسائل را در میان میگذارد. وی ادامه داد: همانطور که پیش از این گفتهام ما منابع متعددی در خارج از کشور داریم که در حال آزادسازی تدریجی آنها هستیم و اگر امروز کالاهای اساسی وارد کشور میشوند به این معنی است که این پولها به صورت تدریجی در حال آزاد شدن هستند و آنها از یک منبع نبودهاند.سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به سؤالی درباره ادامه مذاکرات وین، گفت: تمرکز ما در وین رفع همه تحریمهایی است که به صورت غیرقانونی توسط آمریکا علیه کشورمان اعمال شده است. آنچه برای ما مهم است رفع تحریمهاست. خطیبزاده درباره مذاکرات ایران و عربستان و اظهارات وزیر خارجه این کشور نیز تصریح کرد: تحول جدیدی شکل نگرفته است و ما منتظر هستیم جدیت را در طرف مقابل ببینیم.
دریادار «ایرانی» به فرانسه سفر کرد
فرمانده نیروی دریایی ارتش برای شرکت در هشتمین اجلاس بینالمللی فرماندهان نیروهای دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند (آیونز) به فرانسه سفر کرد. امیر دریادار شهرام ایرانی، فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به دعوت همتای فرانسوی خود برای شرکت در هشتمین اجلاس فرماندهان نیروهای دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند (آیونز) به فرانسه سفر کرد. دریادار ایرانی درباره اهداف سفرش گفت: محوریت اجلاس آیونز بحث امنیت اقیانوس هند است که کشورهای حاشیه این اقیانوس در ابعاد مختلف بویژه مقابله با دزدی دریایی، ایمنی دریایی و کمکرسانی به شناورهایی که در اضطرار قرار میگیرند به آن اهتمام دارند.وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران ۲ سال ریاست اجلاس آیونز را بر عهده داشت و اکنون هم ریاست کمیته امنیتی را بر عهده دارد، اظهار کرد: ما با هدف ارائه گزارشی از فعالیتهای کمیته امنیتی و برنامههای آینده از جمله برنامهریزی برای برگزاری رزمایش دریایی در قالب کشورهای حاشیه اقیانوس هند در این اجلاس حضور پیدا کردهایم. فرمانده نیروی دریایی ارتش با بیان اینکه کتابی نوشتهایم که زبان مشترک برای انجام عملیات در دریا خواهد بود، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران همچنین سندی را آماده کرده و در این اجلاس به فرماندهان نیروهای دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند ارائه میکند که در آن بحث امنیت این پهنه آبی تضمین خواهد شد که این هم هدف دوم ما از شرکت در این اجلاس خواهد بود.
دریادار ایرانی تاکید کرد: آنچه در حاشیه اجلاس آیونز دنبال خواهیم شد برگزاری دیدارهای دوجانبه، سهجانبه و چندجانبه با اولویت بیشتر ارتقای سطح روابط دریایی خواهد بود. زبان دریا زبان مشترک همه کشورهاست. شرایط دریا شرایطی است که امنیت و صلح را برای جهان به ارمغان میآورد. وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در یک دهه گذشته به جهانیان نشان داد این توانمندی را دارد که بخوبی و با اقتدار، امنیت را در شمال اقیانوس هند برقرار کند. فعالیت راهبردی نیروی دریایی ارتش همواره مورد توجه سازمانهای بینالمللی قرار گرفته و این مهم به برکت فرمانی است که ما از فرماندهی معظم کل قوا دریافت کردیم و ابلاغ شد که به طور ویژه به منظور مقابله با تروریسم دریایی حضور جدی داشته باشیم.
والاستریت ژورنال: تاریخ سفر گروسی به تهران در حال نهایی شدن است
خبرنگار روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» در توئیتی به نقل از یک منبع اعلام کرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی تایید کرده ایران از «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس برای سفر به تهران دعوت کرده است و به نقل از این منبع افزود تاریخ سفر گروسی در حال نهایی شدن است. «لارنس نورمن» در ادامه به نقل از همین منبع افزود بخشی از تاخیر در تاریخ سفر گروسی به تهران به دلیل در قرنطینه قرار گرفتن «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران در پی ابتلا به کرونا است.نخستین جلسه کمیته تحقیق پرونده ترور شهید سلیمانی برگزار میشود
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفت:نخستین جلسه کمیته تحقیق مشترک پرونده ترور شهید سلیمانی سوم و چهارم آذر در کشور عراق برگزار میشود. کاظم غریبآبادی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در جریان جلسه دیروز شورای عالی قوه قضائیه با اشاره به حکم دادگاه رتردام هلند درباره عضو گروهک تروریستی الاحوازیه، گفت: در کیفرخواست این فرد ۴ اتهام وجود داشت که دادگاه هر ۴ اتهام را تایید کرد. وی افزود: با توجه به دستگیری اخیر ۳ فرد از گروهک تروریستی الاحوازیه در دانمارک، صدور چنین حکمی در اروپای غربی مهم است. غریبآبادی همچنین از برگزاری نخستین جلسه کمیته تحقیق مشترک پرونده ترور شهید سلیمانی در روزهای سوم و چهارم آذر در کشور عراق خبر داد.روزنامه خراسان
۷۵۰ هزار خانوار از موتور و دوچرخه پیاده شدند
نود اقتصادی - طی سال گذشته حدود ۷۵۰ هزار خانوار شهری و روستایی مالکیت موتورسیکلت و دوچرخه را از دست دادهاند که ممکن است فروخته باشند یا حتی به سرقت رفته باشد. براساس آمارهای مرکز آمار ایران در مناطق شهری کشور مالکیت موتورسیکلت از ۱۴.۱ درصد در سال ۹۸ به ۱۲.۷ درصد در سال ۹۹ رسیده است. در مناطق روستایی نیز این میزان از ۲۷.۲ درصد به ۲۴.۷ درصد کاهش یافته است. با احتساب ۲۲ میلیون و ۲۲۸ هزار خانوار شهری و ۷ میلیون و ۴۴۵ هزار خانوار روستایی، در سال گذشته ۴۹۷ هزار و ۳۱۷ خانوار در مناطق شهری و روستایی کشور مالکیت موتورسیکلت را از دست دادهاند.دفاع سعید محمد از مناطق آزاد در برابر اتهام قاچاق
مهر-به تازگی سعید محمد دبیر مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی در دولت سیزدهم در دیدار با استاندار آذربایجان شرقی، با اشاره به این که درک نکردن صحیح نسبت به مناطق آزاد، مهمترین مشکل این حوزه است، اظهار کرد: «مطالبی که درخصوص واردات و قاچاق در مناطق آزاد مطرح میشود، مطلبی سطحی و بیاساس است.» جالبتر آن که پیشتر وزیر امور اقتصادی و دارایی و شخص رئیسجمهور در اظهارات متعددی از عملکرد این مناطق انتقاد داشته است و حتی در احکام جداگانه صادر شده برای دبیر جدید، مطالبه ساماندهی اوضاع این مناطق به چشم میخورد.ثبت نام در نهضت ملی مسکن تا ۱۵ آذر تمدید شد
مهر - معاون وزارت راه و شهرسازی از تمدید ثبت نام طرح نهضت ملی مسکن تا نیمه آذر امسال خبر داد. محمودزاده افزود: در پی افزایش تقاضای تمدید مهلت ثبتنام در سامانه نهضت ملی مسکن، نامنویسی در این طرح که تا پیش از این ۲۸ آبان به اتمام میرسید، تا ۱۵ آذر تمدید شده است. وی ادامه داد: متقاضیان میتوانند ثبتنام در مرحله اول نهضت ملی مسکن را در سامانه مربوط به نشانی saman.mrud.ir انجام دهند.خبر افزایش کارمزد خدمات بانکی قدیمی است
تسنیم – مدیر کل روابط عمومی بانک مرکزی اعلام کرد این بانک امسال مصوبهای درباره افزایش کارمزد خدمات بانکی نداشته است. مصطفی قمری وفا، مدیر کل روابط عمومی بانک مرکزی نوشت: بانک مرکزی امسال مصوبهای درباره افزایش کارمزد خدمات بانکی نداشته و فیلمی که امروز با موضوع مصوبه افزایش کارمزد خدمات بانکی در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است مربوط به امسال نیست.رئیس سازمان بورس: قیمت خودرو طی روزهای آینده اصلاح میشود
تسنیم - رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از اصلاح قیمت خودرو در ستاد تنظیم بازار در روزهای آینده خبر داد و گفت: سیاست دولت در بلندمدت پرهیز از قیمت گذاری دستوری است. مجید عشقی درباره اصلاح قیمت خودرو گفت: با پیگیریهای سازمان بورس و وزیر اقتصاد و در جلساتی که با حضور وزیر صمت و رئیس جمهور برگزار شد، مقرر شد اصلاح قیمت خودرو مجدد در ستاد تنظیم بازار بررسی شود که به زودی نتیجه آن اعلام میشود. وی تصریح کرد: بسیاری از صنایع مانند فولاد و پتروشیمی شامل قیمت گذاری دستوری نیستند، در برخی از صنایع شاهد قیمت گذاری دستوری هستیم که سیاست کلی دولت این است که قیمت گذاری دستوری برداشته شود.روزنامه ایران
حکم دادگاه اروپایی برای عضو گروهک تروریستی الاحوازیه
خبر اول اینکه، کاظم غریبآبادی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در جلسه دیروز شورای عالی قوه قضائیه با اشاره به حکم دادگاه روتردام هلند در خصوص عضو گروهک تروریستی الاحوازیه، گفت: در کیفرخواست این فرد ۴ اتهام وجود داشت که دادگاه هر ۴ اتهام را تأیید کرد. بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، او اضافه کرد: با توجه به دستگیری اخیر سه فرد از گروهک تروریستی الاحوازیه در دانمارک، صدور چنین حکمی در اروپای غربی مهم است. غریب آبادی همچنین از برگزاری نخستین جلسه کمیته تحقیق مشترک پرونده ترور شهید سلیمانی در روزهای سوم و چهارم آذر و در کشور عراق خبر داد.سخنگوی دولت، «داماد» کیست؟!
خبر دیگر اینکه، صراط نیوز نوشت که علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت سیزدهم نسبت سببی و نسبی با هیچ یک از مسئولین نداشته و پدر همسر وی نیز یک راننده تاکسی است. گفتنی است، جهرمی متولد سال ۱۳۶۴ و رئیس سابق مرکز وکلای قوه قضائیه بوده است.انتخاب یک مهندس الکترونیک برای امامت جمعه موقت سمنان
دست آخر اینکه، نماینده، ولی فقیه در استان سمنان در حکمی، یک روحانی مهندس را بهعنوان امام جمعه موقت سمنان منصوب کرد. به گزارش فارس، حجتالاسلام «محمدعلی قدسپور» امام جمعه موقت جدید سمنان متولد سال ۱۳۵۵ و دارای دانشنامه لیسانس مهندسی الکترونیک از دانشگاه سمنان است. او در عین حال خارج فقه و اصول را نزد اساتیدی، چون آیتالله شیخ جواد تبریزی گذرانده است. مدیریت پروژههایی همچون طراحی نرمافزار هوشمند درایتالثقلین مجمع جهانی اهلبیت (ع) و سیستم خبره اعتبارسنجی روایت را برعهده داشته است.روزنامه شرق
دیدار محمد بنزاید با اردوغان در ترکیه
روزنامه ایندیپندنت فاش کرد که محمد بن زاید آلنهیان، ولیعهد ابوظبی بهزودی برای دیدار با رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه پس از گذشت حدود ۱۰ سال به ترکیه سفر میکند. این روزنامه به نقل از منابع اماراتی مطلع نوشت انتظار میرود ولیعهد ابوظبی که درواقع او زمامدار امور در امارات متحده عربی است، برای گفتگو با اردوغان وارد ترکیه شود. به گفته منابع ترک، این سفر در چندروز آینده انجام شود، اما موعدی برای آن مشخص نکردند.به نوشته ایندیپندنت، منابع مذکور گفتند اقتصاد مهمترین موضوع برای گفتوگوی بین طرفین و از بارزترین مسائل مورد بررسی، افتتاح یک راه تجاری بین ترکیه و امارات از طریق ایران برای کوتاهترشدن مدت سفرهای تجاری است. روابط ترکیه و امارات در سالهای گذشته به دلایلی مانند حمایت ترکیه از قطر، پرونده لیبی، سوریه و یمن و اتهامزنی متقابل مبنی بر جاسوسی و عادیسازی روابط بین امارات و اسرائیل، شاهد تنش فزایندهای بود. تنش سیاسی بین دو کشور پس از تماس تلفنی بین رئیسجمهوری ترکیه و ولیعهد ابوظبی در ۳۰ آگوست و رایزنی درباره روابط دوجانبه و راههای تقویت آن، فروکش کرد.
غیبت دوباره کیم جونگ اون
رهبر کره شمالی بیش از یکماه است که در انظار عمومی دیده نشده است. این طولانیترین غیبت امسال اوست و شایعههای جدیدی در مورد بیماری احتمالی او شنیده میشود. این طولانیترین غیبت آقای جونگ اون از انظار و برنامههای عمومی بعد از غیبت ششهفتهای او در سال ۲۰۱۴ است که به بازگشتش بههمراه یک عصای چوبی ختم شد. رهبر کره شمالی آخرین بار ۱۲ اکتبر (۲۰ مهر) در گزارشهای رسانه دولتی که جزئیات بازدیدش از نمایشگاه موشکی در پیونگیانگ را شرح میداد، حضور یافت. از آن زمان تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر حضور آقای جونگ اون در انظار عمومی منتشر نشده است. به گزارش اِنکِی نیوز تارنمای دیدهبان مستقر در واشنگتن، تصاویر ماهوارهای حاکی از افزایش فعالیتها در اطراف خانه ساحلی آقای کیم در ساحل شرقی و عمارت کنار دریاچه در پیونگیانگ است، جایی که طبق گزارشها اغلب برای گذران دوران بیماریاش به آنجا میرود.اواخر ماه اکتبر قایقی تفریحی در آبهای خارج از عمارت ساحلی وونسان آقای جونگ اون دیده شده است. رسانههای دولتی گزارش دادند که برخلاف حضورنداشتن آقای کیم در انظار مردم، او به کار خود ادامه داده و در این مدت به سران دیگر کشورها نامه نوشته است. این غیبت پس از یک دوره پرمشغله از فعالیتهای نظامی کره شمالی و از جمله آزمایش اولین موشک مافوق صوت و تعدادی موشک بالستیک صورت گرفته است. به گفته کارشناسان، کیم اگر دچار بیماری خیلی جدیای نباشد، انتظار میرود ماه آینده در مراسم سالگرد مرگ کیم جونگ ایل در ۱۷ دسامبر (۲۶ آذر) از مقبره پدرش بازدید کند.