به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با آرام خواندن اوضاع در مرز ایران و افغانستان در خصوص جزییات این درگیری مرزی گفت: فاصله دیوار حائل تا نقطه صفر مرزی فضایی وجود دارد که زمینهای کشاورزان و در اختیار مردم است، زمان احداث دیوار برای رفاه حال کشاورزان و سرکشی از زمینهای کشاورزیشان روزهایی را مجوز دادیم تا به زمینهایشان سرکشی کنند.
مرعشی ادامه داد: امروز هم مطابق آن برنامه کشاورزان باید برای سرکشی به زمینهایشان مراجعه میکردند که از 9 صبح امروز با تراکتورها سر زمینهای کشاورزی خود رفتند. این روزهای سال در این منطقه فصل کشاورزی است اما به دلیل خشکسالی کشاورزان چاهک میزنند و از آب مختصر چاهک کشاورزی میکنند.
معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با بیان اینکه تا حدود ساعت 15 کشاورزان در این محدوده حضور داشتند، گفت: جمعیتی که الان در ولایت نیمروز مستقر شدهاند اطلاعات کاملی از وضعیت مرز و زمینهای کشاورزان ندارند و مطلع نیستند که زمینهای بین دیوار حال و نقطه صفر مرزی متعلق یه جمهوری اسلامی ایران است و نقطه صفر مرزی خط رودخانه است.
مرعشی در اداه تصریح کرد: پیشتر هم در این منطقه تیراندازی شده است اما امروز هم به سمت کشاورزان ما تیراندازی کردند و پاسگاه مستقر در محل مجبور به پاسخ شد، درگیری و تیراندازی متقابل شکل گرفت و تقریبا چند ساعتی ادامه پیدا کرد و الان با مذاکراتی که انجام شده اوضاع آرام است و مشکل خاصی وجود ندارد. وی افزود: آنچه در فضای مجازی در مورد تصرف پاسگاه منتشر شده است، صحت ندارد و درگیریهای صورت گرفته، یک درگیری دو طرفه و با فاصله بوده است. معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان تأکید کرد: از ساعتی قبل طرف مقابل وارد مذاکره شدهاند و این موضوع تمام شده و ادامه نخواهد داشت.
نکات مدنظر:
1) این درگیری اولین درگیری مرزی میان نیروهای مرزبانی ایران و شبهنظامیان طالبان نخواهد بود. بر اساس اظهارات صورت گرفته توسط مسئولان امنیتی: «ماجرا از این قرار است که طی سالهای گذشته در داخل خاک ایران و در چند صدمتری مرز با افغانستان دیوارهایی برای مقابله با قاچاقیان و اشرار کشیده میشود؛ امروز برخی از کشاورزان ایران با عبور از این دیوارها ولی در داخل مرزهای ایران حضور داشتهاند، اما به واسطه وجود این دیوارها نیروهای طالبان تصور میکنند که به مرز آنها تجاوز شده است.» و اقدام به تیراندازی میکنند!2) چه تضمینی وجود دارد که طالبان پس از این حادثه در سایر مناطق مرزی هم دست به تیراندازی نزند؟ آیا طالبان همه مرزهای بینالمللی ایران و افغانستان را میشناسد؟ چرا عناصر طالبان باید سر خود دست به تیراندازی بزنند؟ اصلا این افراد وارد خاک افغانستان هم شده بودند، آیا آنها نمیتوانستند پیش از تیراندازی رفته و از آنها بپرسند که اینجا چه میخواهید؟ نه اینکه نیروهای طالبان که در مرزها مستقر هستند به هیچ عنوان حرفهای نبوده و بسیار خودسر و بدون هماهنگی عمل میکنند؟
3) نکته سوم در این مورد، برخورد قاطع و سریع نیروهای مرزبانی ارتش است. تا جایی که شنیدهایم، علاوه بر حضور فیزیکی، توپخانه ارتش اقدام به چند دقیقه آتشباری سنگین بر مواضع شبه نظامیان طالبان کرده است. دلیل شدت این آتشباری فقط یک نکته میتواند باشد و آن هم هشدار جدی به عناصر طالبان که هر حادثهای میتواند تبعات سنگین و پاسخی دردناک در پی داشته باشد و آنها نمیتوانند به سادگی دست به تیراندازی بدون عواقب بزنند. البته به نظر میرسد که توپخانه ارتش در آماده باش کامل بوده این یعنی حادثه یک عقبهای دارد.
4) چهارمین نکته این است که برخلاف ادعای طالبان در مورد اشراف کلی بر نیروهایشان در همه مناطق آنها نه تنها خوب توجیه نیستند، بلکه به شدت هم پراکنده عمل میکنند. بنابراین نیروهای مرزی ما باید به شدت هوشیار و آماده باشند. در حالیکه مرز میان ارتش، سپاه و نیروهای مرزبانی تقسیم شده، باید هماهنگی میان هر سه ارگان وجود داشته باشد تا خدایی ناکرده دشمن از این فضا بهره نبرد.
5) هر چند این درگیری خیلی زود جمع شد، اما همین حادثه ساده به دلیل روحیه تند و نامنظم طالبان میتواند خطرناک باشد. با توجه به مرزهای طولانی دو کشور ضرورت دارد که کانالهای ارتباطی دقیقی با طالبان وجود داشته باشد تا در اینگونه موارد سریعتر به توافق رسید. در این مورد گفته شد که مسئولان امر ورود کرده و سعی کردند طالبان را به مورد توجیه کنند، اما باید پیش از یک درگیری دیگر، اعضای طالبان به خوبی توجیه شوند تا دیگر دست به چنین اشتباهی نزنند.
6) ما قول داده بودیم که در مورد افغانستان ننویسیم، اما این موضوع مربوط به داخل کشور و امنیت ملی ما است. شواهد و قرائن به ما میگوید که رهبران طالبان دنبال تنش با هیچ یک از کشورهای همسایه افغانستان نیستند و میخواهند در این آشفته بازار به نوعی خودشان را جمع کنند و به کشورداری و دولتداری برسند. به همین دلیل تاکید میکنم که چنین درگیریهایی شاید زیر سر عناصر محلی طالبان باشد اما رهبران کابلنشین از آن پشتیبانی نمیکنند.
7) هر چند این درگیری مرزی و محدودی بود اما نوع پرداخت رسانههای داخلی به آن جالب بود. در میان نبود یک خبر دقیق و صحیح برای انتقال به رسانهها، تلفنهای همراه تبدیل ابزار رسانهای برای ثبت تصاویر و ویدئوهای این درگیری شد. برای مدیریت فضای رسانهای کشور و جلوگیری از سوءتفاهم (که حتی خود ما هم به دلیل عجله دچار آن شدیم) باید سخنگوی ارتش، نیروهای مسلح، مرزبانی کشور و هر کسی که در این حوزه مسوولیت دارد در سریعترین زمان ممکن و از طریق مراکز معتبر اصل ماجرا را توضیح دهند.
8) این اتفاق باعث واکنش شدید افکار عمومی ایرانیان شد. آنها نظام را متهم به تطهیر طالبان میکنند چون انتظار داشتند ایران دخالت مستقیم در افغانستان داشته باشد. سوای اینکه این طرز فکر به شدت خطرناک بود و باعث ایجاد یک تنش مدام میان ایران و افغانستان میشد و ایران بهترین واکنش را داشت، انتظار میرود مسئولان نظام در تنبیه طالبان و ایجاد تنبه برای او جدی باشند و فوری عمل کنند. ضمن آنکه همه ما میدانیم ادامه این وضعیت در افغانستان میتواند ناامنیهای مرزی ما را بیشتر کند چه از جهت دست درازی نیروهای طالبان که هنوز خوی تروریست بودنشان باقی است و چه از نظر بالا رفتن حجم مهاجران و عدم توانایی ایران برای ارائه خدمات به ایشان؛
9) در نهایت این را باید تاکید کنیم که فارغ از تفاوت دیدگاه ما با مسئولان امر در مورد افغانستان، باید به مردم این کشور کمک کرد. اگر ما هم مانند طالبان میخواستیم به هر کسی که از مرز رد میشود تیراندازی کنیم که الان به جای چند میلیون میهمان، چندین هزار کشته در مرز وجود داشت. طالبان دیر یا زود مضمحل میشود اما باید به آنها زندگی مدنی را یاد داد.