استعمارگری با تسلط بر ذهن و علم

وقتی هویت علمی و قدرت علمی وجود نداشته باشد کشورهایی می‌توانند خود را بالاتر و برتر دانسته و با آن مانند زالو هویت، تمدن، انسانیت و هستی کشورهای دیگر را بمکند و جسم خشک و سوخته آن را به بیرون تف کنند. در این رابطه شما را به خواندن خاطره‌ای از رهبر انقلاب در زیر توصیه می‌کنم که حرف‌های ناگفته زیادی را گفتنی کرده است.
پنجشنبه، 15 دی 1401
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استعمارگری با تسلط بر ذهن و علم
رفتار غربی‌ها با مردم جهان بسیار وحشیانه‌تر از هر چیزی است که فکرش را می‌کنیم. آنها هوس‌های شیطانی خود را همیشه در مورد مردمی که کمتر توانسته بودند پیشرفت کرده و قوی شوند، به‌کار می‌بردند و هنوز این رفتار را ادامه می‌دهند. نمونه‌هایی از آن را در زیر می‌آوریم برای یادآوری مجدد از رفتارهای غیرانسانی و شیطان‌گونه تا یک نتیجه‌گیری داشته باشیم. امیدواریم در حرکت جدی ما در زندگی مؤثر باشد.
 
مجبور کردن دولت هند به استفاده از مدفوع انگلیسی‌ها در غذاهای مردم هند

استعمارگری با تسلط بر ذهن و علم

 گوستاو لوبون می نویسد: «استعمار دولت انگلیس دولت هند را وادار میکند که با اسرار زیاد از «بگوان» شخص انگلیسی‌ای که انگلیسی‌ها وی را به‌عنوان خدا برای هندی‌ها تعیین نموده بودند، درخواست نماید ادرار و مدفوع خود را به دولت هند اختصاص دهد.
 
سپس دولت هند دو توالت یکی از طلا برای مدفوع و یکی از نقره برای ادرار بگوان ساخته است و او هم با پررویی تمام ... آنگاه دولت هند، ادرار و مدفوع این شخص را با قیمت زیاد خریداری می‌نماید و مدفوع خشک شده او را در پاکت‌هایی که از طلا تهیه شده می‌گذارد و ادرار او را در شیشه‌های بلوری ریخته، برای سفرای خود در هر مملکتی که هستند می‌فرستد و سفرا هم آن را در ضیافت‌های مهم، در غذا می‌ریزند و می‌خورند.»(عطایی اصفهانی، کتاب اعترافات)

مرگ زجرآور سیاه پوستان
هنگامی که غربی‌ها تصمیمی گرفتند برای حفظ سرمایه و بالا بردن سود آن با هزینه کمتر در تولید به‌سمت مردم کم‌برخوردار دیگر کشورها بروند، یکی از مقاصد خود را افریقا در نظر گرفتند. آنها با جنگ و کشتار شدید و تطمیع رؤسای قبایل توانستند بر فکر و روح و جسم سیاه پوستان افریقا تسلط پیدا کنند. بله، وحشیانهترین برخودها از آفریقا آغاز میشد، جایی که بردگان را به هم زنجیر و به سمت ساحل حرکت می‌دادند؛ این فاصله گاه به هزاران مایل می‌رسید. در مسیر از هر 5سیاهپوست اسیر 2نفر جان خود را از دست می‌دادند.

سپس آنها را درون کشتی‌های تجارت برده جای می‌دادند. در این مرحله همگی در فضایی تاریک به هم زنجیر می‌شدند و در جایی به اندازه تابوت به حالت درازکش قرار می گرفتند. عده‌ای به دلیل ازدحام شدید و کمبود اکسیژن می‌مردند. گاه در طول سفر یک سوم کل آفریقایی های درون کشتی جان خود را از دست می‌دادند.(کتاب رؤیای آمریکایی، هاوارد زین)
 
زندگی در قفس
استعمارگری با تسلط بر ذهن و علم

اوتابنگا، سیاهپوستی که ۱۰ سال در قفس اورانگوتان ها در باغ وحشی در نیویورک نگهداری میشد. وی بعد از آزادی از قفس خودکشی کرد.

توصیف مردمان هند از زبان چرچیل اشغالگر
چرچیل می‌گوید: «من از هندی‌ها متنفرم؛ [چون] ملتی حیوان‌صفت با دینی حیوانی هستند. قحطی [سال 1943] تقصیر خودشان بود، چون مانند خرگوش زاد و ولد می‌کردند.» هنگامی که از چرچیل درباره نرسیدن کمک‌های ارسالی برای مردم بنگال به دستشان و این‌که چرا این کمک‌ها به دست سربازان اروپایی رسیده است، پرسیده شد، وی باز هم گفت: «چه قحطی باشد، چه نباشد، هندی‌ها مانند خرگوش زاد و ولد می‌کنند.»

سادیسم، قحطی عمدی، نسل‌کشی در ایرلند
قحطی ایرلند، بین سالهای 1845 تا 1854، یکی از قحطی‌های مرگبار تاریخ است. قحطی، با آفتی که به جان سیب‌زمینی‌ها افتاد شروع شد. در آن زمان، سیب‌زمینی، یکی از منابع غذایی اصلی مردم و محصول غالبِ ایرلند بود. ایرلند برای سیر کردن مردمش احتیاج به کمک جدی داشت، اما کشتی‌های انگلیسی اجازه نمی‌دادند که کشتی‌های حامل کمک‌های بشردوستانه به ایرلند برسد. این قحطی حدود 2/1میلیون زن، مرد و کودک را قربانی کرد.
 
انگلیسی‌ها شرایط ناامیدی شدید و وابستگی شدید به محصول سیب‌زمینی را از طریق مجموعه‌ای از قوانین کیفری سادیستی، تحقیرآمیز، از پیش برنامه‌ریزی‌شده، ایجاد کردند که عمدا و به‌طور سیستماتیک ایرلندی‌ها را خلع سلاح کردند. پروفسور چارلز رایس و فرانسیس بویل  معتقدند: «سیاست‌هایی که دولت بریتانیا از 1845 تا 1850 در ایرلند دنبال کرد، یک «نسل کشی» را تشکیل می داد.
 
جورج ای پاتاکی، فرماندار ایالت نیویورک می گوید: «تاریخ به ما می‌آموزد که گرسنگی بزرگ ایرلندی، نتیجه شکست عظیم محصول سیب زمینی ایرلندی نبود، بلکه نتیجه یک کمپین عمدی توسط بریتانیا بودکه غذای مورد نیاز مردم ایرلند را دریغ کرد.

برگ جدیدی از آرشیو تروریسم دولتی رژیم کریا

استعمارگری با تسلط بر ذهن و علم

یوسف دیامنت، سرباز تیپ السکندرونی (۱۹۴۸): طنطوره فلسطین، روستایی بزرگ با خانه‌هایی زیبا بود.مردم آن مثل اروپایی ها زندگی می‌کردند. در میان ما یک پسر جوانی بود که خیلی وحشی بود.او یک قفس بزرگی درست کرده بود و مردم را در آن می‌انداخت،و بعدآنها را می‌کشت.
 
برخی از سربازان اسرائیلی هم شعله‌افکن برمی‌داشتند و دنبال ساکنان روستا می‌کردند و بعد از اینکه آنها را می‌گرفتند، زنده زنده می‌سوزاندنشان،صحنه وحشتناکی بود.  من نیز سه چهار ماه اول، فقط می‌کشتم و قاتل بودم. مردم و دانش‌آموزان حتی اگر تسلیم هم می‌شدند، توجهی نمی‌کردم.همه آنها را برروی زمین می‌خواباندم، و بعد همه را می‌کشتم. چند نفر را کشتید؟ نمی‌دانم چون آنها را نمی‌شمردم.من یک اسلحه با 250 گلوله داخلش داشتم، فقط شلیک می‌کردم و همه را می‌کشتم.
 
این بلاهایی که بر سر مستعمره‌های غربی آمده همگی از یک چیز نشأت می‌گیرد و آن چیزی نیست جز برتری علمی و منحصر کردن آن به کشورهای استعمارگر و به‌اصطلاح چشم آبی. قدرت علمی در نزد غربی‌ها یعنی قدرت استعمار و استثمار و به بردگی کشاندن انسان‌ها و انجام هر رفتار حیوانی با آنها؛
 
وقتی هویت علمی و قدرت علمی وجود نداشته باشد کشورهایی می‌توانند خود را بالاتر و برتر دانسته و با آن مانند زالو هویت، تمدن، انسانیت و هستی کشورهای دیگر را بمکند و جسم خشک و سوخته آن را به بیرون تف کنند. در این رابطه شما را به خواندن خاطره‌ای از رهبر انقلاب در زیر توصیه می‌کنم که حرف‌های ناگفته زیادی را گفتنی کرده است.
 
عدم اطلاع از تمدن کشور
رهبر انقلاب می‌گوید: «رئیس‌جمهور کشور پرو در امریکای لاتین، در زمانی که بنده رئیس‌جمهور بودم، به من گفت: ما اخیراً یک تمدّن بسیار باشکوه را در حفّاری‌های خود در کشورمان پیدا کرده‌ایم. او می‌گفت: سالها استعمارگران بر کشور پرو مسلّط بودند؛ اما نگذاشتند مردم و روشن‌فکران و صاحب‌نظران پرو بفهمند که در گذشته چنین تمدّنی داشتند! یعنی این‌ها حتی از اینکه مردم، تاریخ خودشان را بدانند و به گذشته‌ی خودشان افتخار کنند، مانع می‌شدند!»(سخنرانی14/7/79)
 
بله، جلوگیری از فهم تاریخ و تمدن مردم یک کشور و یا تغییر و تبدیل تاریخ و دروغ‌سازی برای منحرف کردن ذهن‌ها کار غربی‌ها و دشمنان انسانیت است. وقتی فیلم «آخرالزمان» توسط «مل گیبسون» ساخته شد، مردم فکر می‌کردند فیلمی بر علیه استعمار و استثمار است اما در ابتدای فیلم جمله‌ای از «ویل دورانت» آورد که هدف فیلمش بود که می گوید: «تا زمانی‌که یک تمدن بزرگ خود را از درون نابود نکرده باشد، از بیرون تسخیر نمی‌شود.» این جمله توجیه غربی‌هاست برای تسلط بر کشورها یعنی وقتی خودتان به خودتان رحم نمی‌کنید، ما به شما رحم نمی‌کنیم. محتوای فیلم آخر الزمان مل گیبسون چیزی نیست جز این استدلال...
 
پس باید به قدرت علم و استفاده صحیح از آن ایمان آورد و برای تحقق آن تلاش کرد. /سید حسین خاتمی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.