تلاش برای فریب رسانه ای ادامه دارد

دشمنان ایران اسلامی که پس از یک شکست همه‌جانبه، تصمیم داشتند در سالگرد فوت مهسا امینی بار دیگر آتش بلوا را به پا کنند، از ادامه اجرای توطئه‌های خود در کشور بازماندند و دوم مهر بود که وزارت اطلاعات با صدور...
شنبه، 15 مهر 1402
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تلاش برای فریب رسانه ای ادامه دارد

عملکرد رسانه‌های معاند پس از فوت مهسا

سی‌تی‌اسکن مغزی و سایر سوابق پزشکی وی توسط پزشکان متخصص نشان می‌داد که مهسا امینی قطعا در کودکی (سن ۵ سالگی) جراحی مغز داشته و غده هیپوفیز خود را عمل کرده بود. برادر او نیز در هنگام معاینه اعلام کرده بود که مهسا چند بار (حداقل ۳ بار) به این شیوه قبلا غش کرده، اما پس از فوت وی و در هماهنگی با ادعا‌های دایی‌اش، گفته‌های پیشین خود را تکذیب کرد.

پدر وی نیز بر خلاف تمام شواهد پزشکی و احتمالا از روی تألمات این حادثه تلخ، در مصاحبه‌های خود از جمله مصاحبه با خبرگزاری فارس به این موضوع اشاره نکرد و به تکرار ادعا‌های دایی مهسا پرداخت. حتی باوجود انتشار تصاویر متعدد از وضعیت مهسا در بیمارستان، مدعی می‌شد که بدن وی کاملا پوشانده شده بوده تا آثار ضرب‌وجرح قابل مشاهده نباشد. در حالی که به اذعان پزشکان معالج، بررسی‌های متعدد هرگونه برخورد فیزیکی با وی را رد کرد.

بعد از فوت مهسا امینی، شبکه اینترنشنال در گزارشی اختصاصی با انتشار یک تصویر سی‌تی اسکن (CT-Scan)، مدعی شد که «سی‌تی اسکن مهسا نشانگر شکستگی جمجمه، خونریزی و اِدِم مغزی است.» به تبع آن اصلاح‌طلبان نیز مدعی بودند که این مشکلات، بر اثر «ضربات متعدد بر سر مهسا ایجاد شده است.» در همین راستا کارشناس اینترنشنال مدعی بود، از آنجایی که مهسا امینی به عنوان یک خانم ۲۳ ساله پوکی استخوان نداشت، پس این شکستگی نشان می‌دهد که ضربه خیلی شدید بوده است.

اگر قرار باشد در یک فرد ۲۳ ساله که سالم است و هیچ مشکلی ندارد این شکستگی ایجاد شود، باید ضربه خیلی شدید باشد. کارشناسی دیگر از این شبکه، مدعی شد که اینگونه ضربات، به سرعت عوارض خود را نشان نمی‌دهد! این کارشناس مدعی شد که «از فیلم لحظه فوت مهسا امینی مشخص بود که خانم امینی سردرد داشت.» کارشناس اینترنشنال مدعی بود که این ضربه می‌تواند قبلا [چند ساعت قبل]زده شده باشد و عوارض آن دیرتر بروز کند. نکته جالب آنکه هیچ‌کدام از این دو کارشناس اینترنشنال، جراح مغز و اعصاب نبودند. حوزه یکی پزشکی هسته‌ای و حوزه دیگری پزشکی اجتماعی بود.

ادعایی که پس از یک سال دروغ از آب درآمد
بااین‌همه ۱۸ شهریور در آستانه سالگرد فوت مهسا امینی بود که «رضا بهروزی» نوشت: «۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲ (شهریور ۱۴۰۱) ایران اینترنشنال برش‌هایی ازآنچه ادعا می‌شد سی‌تی اسکن مغر مهسا امینی است و توسط منابع داخلی به‌طور انحصاری در اختیار این شبکه قرار گرفته بود، در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرد. زمانی که تصاویر سی‌تی اسکن مهسا منتشر شد، ایران اینترنشنال ادعا کرد که عکس‌ها توسط متخصصان بررسی‌شده و آن‌ها شکست جمجمه و تورم مغز را تایید کرده‌اند. حتی خود من هم که فقط دو برش از سی‌تی اسکن را دیده بودم، تصور کردم که تورم مغز ممکن است. سپس چند پزشک به استودیوی ایران اینترنشنال دعوت شدند تا در مورد یافته‌های سی‌تی اسکن مهسا مصاحبه کنند. هیچ‌کدام متخصص مغز و اعصاب یا جراح مغز و اعصاب نبودند.»

بهروزی ادامه داد: «در اواخر ماه سپتامبر، ایران اینترنشنال با من تماس گرفت تا در مورد سی‌تی اسکن نظر بدهم و مصاحبه کنم. تصویر را با دقت نگاه کردم. سی‌تی اسکن نرمال بود. یک نقص جمجمه مربوط به استخوان تمپورال راست وجود داشت که شبیه محل جراحی قبلی مغز بود. می‌دانستم که پدر مهسا منکر جراحی مغز یا ضربه قبلی به سر مهسا شده بود. تنها نتیجه منطقی این بود که تصاویر متعلق به شخص دیگری بود که با نام مهسا امینی به ایران اینترنشنال ارسال شده بود.»

به طور خلاصه، بهروزی به عنوان یک چهره برانداز و پزشک مغز و اعصاب معتقد بود که تصاویر سی‌تی اسکن منتشر شده از سوی اینترنشنال، نرمال است و هیچ نشانه‌ای از شکستگی ناشی از ضربه شدید به سر، وجود ندارد. همچنین معتقد بود که در تصاویر، نشانه‌ای از جراحی قبلی وجود دارد؛ اما ازآنجایی‌که پدر مهسا امینی این واقعیت را منکر شده بود، بهروز گمان می‌کرد که این تصاویر اصلا مربوط به مهسا امینی نیست.

شکست پروژه مهسا امینی
در نتیجه این موج رسانه‌ای و دروغ‌های متعددی که از این شبکه‌ها منتشر شد، افکار عمومی را جریحه‌دار کرد و معاندین با سواستفاده از این احساسات، پس از فوت مهسا امینی، برای تجمع مقابل بیمارستان کسری فراخوان زدند. ۲۶ شهریور ۱۴۰۱، پس از انجام مراسم خاکسپاری مرحومه نیز، بخشی از مردم از محل خاک سپاری متفرق شدند، اما شماری از آن‌ها در محل ماندند و اقدام به سردادن شعار‌هایی برای رسیدگی و بررسی دقیق ابعاد ماجرا کردند. همچنین در بین جمعیت افرادی بودند که شعار‌های اعتراضی سردادند.

این افراد سپس به سمت فرمانداری سقز حرکت و در مقابل ساختمان فرمانداری تجمع و شروع به شعار دادن کردند. افراد حاضر در این تجمع پس از حضور نیرو‌های انتظامی و شلیک گاز اشک‌آور متفرق شدند. این حادثه تلخ آغاز راهی بود که اپوزیسیون و محور عبری_عربی_غربی برای ایران اسلامی تدارک دیده بودند و انتظار نداشتند با بهانه جنبش «زن، زندگی، آزادی» تمام قوای خود جنگی ترکیبی را علیه ملت ایران به راه‌اندازند؛ اما شکست بخورند.

تلاش برای فتنه‌ای دیگر
دشمنان ایران اسلامی که پس از یک شکست همه‌جانبه، تصمیم داشتند در سالگرد فوت مهسا امینی بار دیگر آتش بلوا را به پا کنند، از ادامه اجرای توطئه‌های خود در کشور بازماندند و دوم مهر بود که وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «در روز‌های اخیر طی سلسله عملیاتی همزمان در استان‌های تهران، البرز و آذربایجان غربی، چندین پایگاه و خانه تیمی تروریست‌ها را مورد حمله قرار داده و ۲۸ نفر از اعضای شبکه تروریستی مذکور را بازداشت کردند.» بنابراین پس از شکست توطئه‌های دشمن و ناکامی‌های پی‌درپی آن‌ها، عناصر دشت نشانده بار دیگر برای جلب رضایت اربابان خود تلاش کردند فتنه‌ای مشابه فتنه سال گذشته را در کشور علم کنند. این بار با اسم رمز آرمیتا گراوند.

ازاین‌رو بعد از انتشار خبری با محتوای بی‌هوش شدن یک دختر جوان در متروی تهران سعی کردند بیشترین بهره را ببرند. آرمیتا گرواند، دانش‌آموز ۱۶ ساله لر تبار ساکن تهران که فضاسازی حول وی و دروغ پردازی درباره تذکر و برخورد فیزیکی با او می‌تواند به محلی برای نزاع‌های قومیتی تبدیل شود؛ نکته اینجاست که بار دیگر همچون سال گذشته نخستین منبعی که این خبر را منتشر فراز دیلی بود!

بازهم انتشار یک خبر فیک از سوی پدر
بعد ازاین حادثه، مادر و پدر آرمیتا گراوند در گفتگو با خبرگزاری ایرنا با تکذیب هرگونه شایعات که در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها در رابطه با دخترشان منتشر شده اعلام کردند: «دخترمان با دوستانش برای رفتن به مدرسه در مترو شهدا قرار گذاشته بود که پس از ورود به قطار دچار افت فشار شد که پس از به هم خوردن تعادلش سر وی با لبه قطار برخورد می‌کند. از مردم می‌خواهیم برای شفای دخترمان دعا کنند. تصاویر و فیلم‌های مترو را دیدیم و ادعا‌های مطرح‌شده صحت ندارد. همه فیلم‌ها را بررسی کردیم و برای ما ثابت‌شده که این رخداد یک حادثه بوده است.»

فرهیختگان آنلاین در این خصوص نوشت: خبری که برخی رسانه‌ها به‌نقل از پدر «آرمیتا گراوند» دست به دست می‌کردند هم فیک از آب درآمد! تقریبا از حدود ساعت ۱۱ چهارشنبه شب بود که خبری به نقل از پدر آرمیتا گراوند در اکانت‌های شناخته‌شده اپوزیسیون و رسانه‌های فارسی‌زبان به‌طور گسترده با این تیتر دست به دست شد: «دخترم در کما است چند روزی است که از او خبر ندارم!» در متن خبر آمده بود که پدر آرمیتا با «خبرنگار روزنامه اینترنتی فراز» گفتگو کرده و گفته سر کار است و اطلاع چندانی از وضعیت آرمیتا ندارد و فقط همینقدر می‌داند که دخترش در کما به سر می‌برد! 

دقایقی بعد، در ساعت ۲۳:۱۵، «مازیار خسروی»، سردبیر فراز در حساب کاربری خود از «رخ دادن یک اشتباه بزرگ» خبر داد که «منجر به اطلاع‌رسانی غلط» از سوی این رسانه شده است و بابت این اتفاق از خوانندگان خبر عذرخواهی کرد.

خشم رسانه‌های معاند از یک ناکامی دیگر
اما واکنش رسانه‌ها و اکانت‌های معاند در واکنش به این حادثه قابل‌توجه است. آن‌ها از اینکه مانند سال گذشته قادر نبودند افکار عمومی را دست بگیرند و از آن سواستفاده کنند؛ به‌اندازه‌ای خشمگین شدند که حتی نتوانستند خویشتن‌داری کرده و برای بهبود وضعیت دختر جوان کشورمان دعا کنند. امید خلیلی مجری حال حاضر شبکه تروریستی ایران اینترنشنال در یک توییت نوشت: «چرا الان مردم با یک جمعیت مثال زدنی بیرون #بیمارستان_فجر نیستند؟ دادخواهی و مطالبه‌گری ما کی آغاز می‌شه؟! توماج را تماشا کردیم، فاطمه سپهری را تماشا کردیم، مجیدرضا، محمدحسین کرمی، سید محمد حسینی، محسن شکاری، نوید افکاری، ندا آقا سلطان، ستار بهشتی، فرزاد کمانگر… فقط تماشاگریم؟»

همچنین این روز‌ها شاهد هستیم که همچون سال گذشته و فتنه مهسا امینی، برخی سران اروپایی و آمریکایی در حادثه‌ای که برای آرمیتا گراوند رخ داده، واکنش‌هایی ایران ستیزانه نشان داده و بی‌میل نیستند که بار دیگر از آبی که خود گل‌آلود می‌کنند؛ ماهی بگیرند. از طرفی متأسفانه برخی از رسانه‌های داخلی و چهره‌های سیاسی بار دیگر در این حادثه با جریان اپوزیسیون همسو شدند و گویی مصلحت خود را در فوت این دختر جوان می‌بینند نه بازگشت او به زندگی!

 

شبکه‌های بیگانه در به در به دنبال بهانه؛ از زاهدان تا مترو تهران

آنچه این روز‌ها در رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی منعکس می‌شود، آخرین تقلا برای جلوگیری از هدررفت دست کم یک سال سرمایه‌گذاری در جهت تکرار التهابات پاییزی ۱۴۰۱ است. آنچه امسال در سالگرد آغاز التهابات پاییزی در شهر‌های ایران اتفاق افتاد بسیار دور از انتظار رسانه‌های بیگانه و در واقع سکانداران جبهه تبلیغاتی ضدجمهوری اسلامی بود. ناامیدی از خیابان‌های تهران و دیگر شهرها، اما باعث نشد تا این رسانه‌ها از فرصت‌ها و پتانسیل‌هایی که تصور می‌کردند در استان‌های مرزی مانند سیستان و بلوچستان وجود دارد، چشم‌پوشی کنند.

تکرار ناکامی در سیستان و بلوچستان
«سالگرد جمعه خونین زاهدان» کلیدواژه پرتکرار رسانه‌های خارجی فارسی‌زبان در روز‌های منتهی به پایان هفته گذشته بود؛ عبارتی با بار هیجانی قوی تا شاید پس از ناکامی این رسانه‌ها برای کشاندن عده‌ای به خیابان و راه‌اندازی آشوبی دوباره در سالگرد درگذشت «مهسا امینی»، لااقل سیستان و بلوچستان دوباره به هم بریزد.

جمعه گذشته به عنوان سالگرد رخداد تلخی که هشتم مهرماه سال گذشته در سیستان و بلوچستان اتفاق افتاد، مدت‌ها برنامه‌ریزی شده بود تا تجمعاتی برگزار شود و شبکه‌های بیگانه برای روشن کردن دوباره آتش آشوب در این استان، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. با این حال، فراخوان به سمت خیابان با پمپاژ اخبار جعلی کارگر نیفتاد و زاهدان بنا بر اعلام مقام‌های استانی، وضعیتی عادی را گذراند.

دادستان سیستان‌وبلوچستان خبر داد اوضاع شهر زاهدان عادی و تصاویر تیراندازی قدیمی است. مردم به خوبی شرایط را مدیریت کردند و در فراخوان‌ها شرکت نکردند. نمازگزاران در مسجد مکی حاضر شدند و بعد از اقامه نماز مسجد را ترک کردند. این در حالی بود که تماشای تلویزیون‌هایی، چون «ایران اینترنشنال» در جمعه هفته گذشته و دنبال کردن اخبار در شبکه‌های اجتماعی آن تصویری از اوضاع زاهدان و برخی دیگر از شهر‌های استان القا می‌کرد که این شهر‌ها در حال سقوط هستند و معترضان نیرو‌های امنیتی را از سر راه خود برداشته‌اند.

از نظر حجمی نیز رسانه‌های معارض در روز‌های پایانی هفته گذشته بخش قابل توجهی از محتوای خود را وقف بحران‌سازی در سیستان و بلوچستان کردند. به عنوان نمونه ایران اینترنشنال روز جمعه هفتم مهرماه (۲۹ سپتامبر)، از ۱۵۲ پست کانال تلگرامی خود، ۶۴ پست یعنی در واقع ۴۲ درصد از محتوای خود را به وقایع زاهدان اختصاص داد. دیگر رسانه‌های بیگانه نیز البته با شدت و حدت متفاوت به وقایع زاهدان پرداختند. به عنوان مثال «بی بی سی فارسی» از ۶۳ پست تلگرامی خود در روز جمعه هفتم مهرماه ۱۷ پست یعنی حدود یک چهارم محتوای خود را مشخصا به مسائل زاهدان اختصاص داد.

یکی از مهم‌ترین محور این رسانه‌ها به بازخوانی حوادث سال گذشته زاهدان و تکرار روایت‌های پیشین از رویداد‌های سال گذشته اختصاص داشت. بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی تصویری حوادث و رویداد‌های زاهدان را کاملا یک‌طرفه روایت و در گزارش خود همچنان بر گزاره‌هایی، چون «خشونت نیرو‌های امنیتی» تاکید کرد. تارنمای این شبکه در این باره نوشت: «۸ مهر ۱۴۰۱، تعداد زیادی از نمازگزاران اهل سنت در زاهدان که هنگام خروج از مصلای بزرگ این شهر شعار‌هایی علیه جمهوری اسلامی سر دادند، بر اثر تیراندازی مستقیم نیرو‌های امنیتی کشته و زخمی شدند. ابعاد این فاجعه به حدی بود که این روز را جمعه خونین زاهدان نامیدند.»

بی بی سی در گزارشی مدعی شد «در ماه‌های گذشته، زاهدان هر جمعه شاهد تظاهرات ضد حکومتی بوده و حکومت هم در این مدت به تصفیه نیرو‌های بلوچ از دستگاه‌های اداری و دانشگاهی سیستان و بلوچستان ادامه داده است.» تاکید بر امنیتی بودن فضای زاهدان از دیگر محور‌های برجسته در این رسانه‌ها بود. این رسانه‌ها اغلب با استناد به گزارش‌های کانال تلگرامی «حال‌وش» مدعی حضور گسترده و سنگین نیرو‌های امنیتی به ویژه در طراف مسجد مکی و مصلی زاهدان شدند. بخشی از محتوای منتشر شده در این زمینه به ویدئو‌هایی از سوی کاربران اختصاص داشت که زمان و مکان آن مشخص نبود.

شبکه‌ها و کانال‌های فارسی‌زبان بیگانه تصاویر و گزارش‌هایی از روز جمعه زاهدان و برخی از شهر‌های استان سیستان و بلوچستان منتشر کردند که حتی گاه شدیدتر از وقایع پاییز پارسال به نظر می‌آمد با این حال تحولات سیستان هم با وجود خبرپراکنی‌های متعدد درباره بازداشت ده‌ها نفر در سالگرد «جمعه خونین» به نتیجه مورد نظر نرسید و پروژه‌هایی مانند کشته‌سازی هم عملا به شکست انجامید.

تلاش برای یافتن همزادی برای مهسا امینی؛ این بار آرمیتا گراوند
«آرمیتا گراوند، دانش‌آموز ۱۶ساله آسیب دیده در متروی شهدا، اهل کرمانشاه و دانش‌آموز کلاس یازدهم هنرستان دولتی عروه‌الوثقی در منطقه ۱۱ تهران»؛ این مشخصات دختری نوجوانی بود که ایران اینترنشنال بعد از حادثه‌ای که روز یکشنبه نهم مهرماه برایش اتفاق افتاد در اخبار خود تکرار می‌کرد؛ هم‌سن مهسا امینی و هم‌زبانِ او با ریشه‌ای از مناطق کُردنشین. «ایندیپندت فارسی» در پستی تلگرامی با انتشار ویدئویی نوشت: تصاویری که کاربران شبکه‌های اجتماعی روز چهارشنبه ۱۲ مهر منتشر کرده‌اند حاکی از شعارنویسی در حمایت از آرمیتا گراوند در خیابان‌های شهر سنندج است.

در دست نبودن هیچ مدرک و دلیلی برای وقوع حادثه‌ای غیرطبیعی برای آرمیتا گراوند باعث شد تا ایران اینترنشنال فراخوانی را در این زمینه اعلام دارد. در این زمینه «شاهد علوی» عضو تحریریه ایران اینترنشنال در یکی از بخش‌های خبری این شبکه اعلام داشت: همیشه کسانی بوده‌اند که با از خودگذشتگی و رعایت همه جوانب امنیتی کمک کرده‌اند تا حقیقت افشا شود. هنوز امیدواری وجود دارد کسانی از کادر بیمارستان یا مردم داخل مترو ویدیو‌هایی را برای روشن شدن ماجرا منتشر کنند.

این رسانه‌ها البته منتظر نماندند و «برخورد حجاب‌بانان با آرمیتا در واگن مترو» را به عنوان پیش‌فرض اخبار خود قرار دادند. به نوشته «صدای آمریکا» پس از انتشار اظهارات والدین آرمیتا گراوند، مقابل دوربین رسانه حکومت ایران و واکنش‌های گسترده‌ای که آن را «اعترافات اجباری» و «اعترافات تلویزیونی» دانستند، یک وکیل دادگستری نیز اعلام کرده که «برخورد‌های امنیتی- قضایی» با این موضوع، «غیر معمول و شبه‌برانگیز» است. ایندیپندنت فارسی هم مدعی شد: منع رسانه‌ها از پرداختن به پرونده، صحبت‌های مبهم مادر آرمیتا و منتشر نشدن ویدیو داخل مترو احتمال حمله فیزیکی ماموران حجاب‌بان به آرمیتا گراوند را تقویت می‌کند.

در ادامه، «هه‌نگاو» که خود را سازمانی حقوق بشری معرفی می‌کند خبر داد «شهین احمدی، مادر آرمیتا گراوند از سوی نیرو‌های امنیتی بازداشت شده است.» همچنین «نیرو‌های حراست آموزش و پرورش همراه ماموران امنیتی به هنرستان آرمیتا گراوند رفته و دانش‌آموزان و دوستان او را تهدید کرده‌اند هیچ اطلاع‌رسانی نکنند». همزمان با تکذیب رسمی این ادعا، بی بی سی نوشت: روزنامه گاردین چاپ لندن به نقل از «دو شاهد عینی» ضرب و شتم بر سر حجاب او را با یک حجاب‌بان زن در داخل مترو تایید کرده است. این رسانه البته افرود که به طور مستقل قادر به تایید این گزارش نیست.

در سوی دیگر، «رادیو بین المللی فرانسه» در پستی تلگرامی مدعی شد: لیبراسیون روزنامه صبح پاریس در مطلبی با اشاره به بستری شدن آرمیتا گراوند نوشته است که یک سال پس از مرگ مهسا امینی به دست پلیس ارشاد، این بار یک نوجوان شانزده ساله به طرز خشونت‌باری از سوی حجاب‌بانان از ناحیه سر مصدوم شده و در اغماء فرو رفته است. پس از آن بود که محور دیگری به محور‌های خبری این رسانه‌ها افزوده شد که انعکاس واکنش چهره‌های سیاسی خارجی و اپوزیسیون خارج‌نشین بود. به نوشته «دویچه وله فارسی» یا همان بخش فارسی صدای آلمان، «آنالنا بربوک» وزیر امور خارجه این کشور در صفحه اکس (توییتر سابق) نوشت: «دوباره در ایران یک زن جوان برای زنده ماندن می‌جنگد فقط به این دلیل که موهایش در مترو بیرون بوده است.»

«رادیو فردا» نیز اظهارات «ابرام پیلی» جانشین «رابرت مالی» در مذاکرات هسته‌ای را پوشش داد و نوشت: معاون نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران می‌گوید از گزارش‌ها پیرامون حمله پلیس اخلاقی به آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله، شوکه و نگران شدیم. همچنین صدای آمریکا گزارش داد: یک مقام ارشد وزارت امورخارجه آمریکا در امور حقوق بشر، عزرا زایا، گفت ایالات متحده از گزارش‌های حمله پلیس امنیت اخلاقی ایران به آرمیتا گراوند، ۱۶ ساله، به خاطر سوار شدن بدون روسری به مترو، وحشت زده شده است.

از دیگر سو، در «ایران وایر» به منظور کاراکترسازی جدید، اطلاعاتی تازه را درباره این دختر نوجوان چنین انتشار یافت: آرمیتا گراوند، دختر نوجوانی که در مترو تهران مورد حمله نیرو‌های حکومت قرار گرفت و به کما رفت، در رشته تکواندو فعالیت می‌کرد. ایران وایر به تصاویری از کارت بازی و مشخصات دوران حرفه‌ای آرمیتا گراوند دست یافته که نشان می‌دهد او از ورزشکاران زن حرفه‌ای در رده نوجوانان است. برخی از این رسانه‌ها هم اظهارات «رضا پهلوی» را انتشار دادند از جمله ایندیپندنت فارسی به عنوان رسانه نزدیک به سلطنت‌طلبان به نقل از وی آورد: «آرمیتا، چون مهسا دختر ایران است، جان فرزندان ایران هر روز و هر لحظه در خطر است»

یک سال تلاش برای ماهی‌گیری از آبِ گل‌آلود آشوب نتایجش را در هفته‌های اخیر برای رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی آشکار ساخت که چیزی بیش از ناکامی نبود. شکست پروژه بازگشت آشوب به خیابان‌های ایران در زاهدان هم تکرار شد تا در ادامه‌ی تقلای این رسانه‌ها برای پاسخ به مطالبه کارفرمایان این بازیگران جنگ روانی و تبلیغاتی، سرنوشت دختری نوجوان به اصلی‌ترین دستمایه بحران‌سازی شبکه‌های فارسی‌زبان بیگانه تبدیل شود. /ایرنا


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط