چند روز پس از هجوم نظامیان صهیونیست به بیمارستان شفا و ناکامی و شکست مفتضحانه صهیونیست‌ها در دستیابی به ریزترین ادعای مطرح شده در مورد وجود تاسیسات مقاومت فلسطینی یا حتی اسرای این رژیم، هر روز شکل جدیدی از این ناکامی برملا می‌شود. در واقع، عملیات طوفان الاقصی و حمله رژیم صهیونیستی به باریکه غزه را باید به دو بخش پیش و پس از حمله به بیمارستان شفا تقسیم کرد و این مبدأ بسیار مهمی در تحولات میدان نبرد است.
برای این منظور دلایل بسیار متعددی وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهم کرد. در حقیقت، رسیدن به بیمارستان شفا، یکی از اصلی‌ترین پایه‌های حمله رژیم صهیونیستی به غزه بود، چرا که مبنایی مهم برای مسائلی بود که این رژیم به همراه امریکا دنبال آن می‌گشتند.
اینکه از همان ابتدای حمله، صهیونیست‌ها بیمارستان‌ها را هدف قرار می‌دادند ناشی از خوی وحشی‌گری و حیوانی آنها بود اما پشت این حملات به بیمارستان‌ها چند موضوع و مساله مهم نهفته بود که همگی ناشی از بی‌اطلاعی محض و به عبارت بسیار بهتر، شکست راهبردی صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها در بخش اطلاعاتی در نبرد با محور مقاومت بود. باید گفت که «نبرد بیمارستان‌ها» یکی از اصلی‌ترین نبردها در غزه بود که در آن رژیم صهیونیستی در همه ابعاد شکست خورد که شاید بُعد انسانی آن بیشتر دیده شد، اما در ابعاد نظامی و اطلاعاتی هم این شکست بی‌نظیر و قابل توجه است. اینکه از همان ابتدای حمله آنها بهانه می‌کردند که رهبران حماس زیر بیمارستان‌ها موضع گرفتند، ناشی از اطلاعات بسیار اندک آنها از داخل غزه بود.
این نکته را امروز همه می‌دانند که رژیم کودککش در سال 1983 در طرح توسعه بیمارستان شفا، یک بخش نظامی زیر آن می‌سازد که شامل تونل‌ها و شبکه‌های ارتباطی متعدد بوده که در دوران جنگ می‌شد از آن به عنوان اتاق فرماندهی و عملیات استفاده کرد. همین موضوع باعث شد تا از ابتدای حملات طرف امریکایی هم از طریق جاسوس‌هایش به این نتیجه برسد که در بیمارستان شفا، تعدادی از نظامیان اسیر صهیونیست «نگهداری» می‌شوند در حالی که «سیا» هیچ وقت متوجه نشد که میان «نگهداری» و «درمان» تفاوت بسیار است ولی موضوع چندان تفاوتی نمی‌کرد چرا که صهیونیست‌ها می‌خواستند تمام زیرساخت‌های شهری و خدماتی در شمال غزه را نابود کنند، اما بیمارستان شفا، نقطه تحول مهمی در مسیر این وایرنگری صهیونیست‌ها بود.
حقیقت آن است که موضوع مبادله اسرا از همان روزهای نخست در دستور کار قرار گرفت و در هفته سوم ابعاد آن مشخص شد، این دقیقا همان هفته‌ای بود که باید مبادله با وساطت طرف قطری و مصری انجام می‌گرفت ولی هجوم زمینی صهیونیست‌ها به غزه این مبادله را به محاق برد. در حقیقت، نتانیاهو که شکست‌های متعدد نظامی، سیاسی، اطلاعاتی، دیپلماتیک و مهمتر از همه انسانی و اخلاقی خورده بود، حاضر به مبادله نشد و بر اساس «اطلاعات مخدوش و اشتباه» که به شاباک می‌رسید و توسط برخی منابع موساد هم مورد تایید قرار می‌گرفت، به این نتیجه رسیدند که بخش بزرگی از اسرا در شمال و شهر غزه نگهدای می‌شوند و می‌شود بدون دادن «باج اضافه» به حماس این اسرا را آزاد کرد. بنابراین حمله سنگین را با استفاده از چهار لشکر و زبده‌ترین نیروهای موجود شروع کردند.
هدف نیز کاملا مشخص بود، محاصره شمال غزه و اجازه ندادن به مقاومت فلسطینی برای انتقال اسرا به جنوب. دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و امریکا بر این باور بودند که دستکم تعدادی از اسرای زخمی در بیمارستان‌ها نگهداری می‌شوند و اگر به این بیمارستان‌ها دسترسی داشته باشیم، هم تاسیسات فرماندهی حماس و جهاد که زیر آنها قرار دارد منهدم می‌شود و هم سرا آزاد می‌شوند (حتی 5 اسیر هم برای نجات موقعیت بحرانی نتانیاهو کافی بود) به همین دلیل در سی‌امین روز جنگ که فرصت داده شده توسط امریکا به رژیم صهیونیستی به پایان رسیده بود، وزیر خارجه صهیونیست و یهودی امریکا راهی منطقه شد تا برای این رژیم وقت اضافه جهت جنایاتش بخرد. بلینکین در سفرهای خود به برخی از کشورهای منطقه این فضا را فراهم کرد که ارتش عبری به بیمارستان شفا برسد و در دیدارهایی که با مقامات منطقه داشت به آنها با تاکید گفته بود که امریکا مستندات متقنی از حضور اتاق عملیات مقاومت زیر بیمارستان شفا دارد.
تا زمان رسیدن به بیمارستان، صهیونیست‌ها در حوزه مبادله اسرا وقت‌کشی کرده و طرف امریکایی هم برای آنها زمان می‌خرید. رهبران مقاومت فلسطین نیز تاکید داشتند که پنجره مبادله اسرا در حال بسته شدن است و اگر صهیونیست‌ها به بیمارستان‌ها حمله کنند، تمام طرح مبادله نابود می‌شود. طرح این مساله رژیم صهیونیستی را به این نتیجه قطعی رساند که حتما خبری در این بیمارستان‌ها هست که فلسطینی‌ها اینگونه می‌گویند...
در حالی‌که هدف رهبران حماس به‌ویژه گردان‌های قسام حفظ این بیمارستان‌ها برای درمان زخمی‌های حملات وحشیانه صهیونیست‌ها بود. با این‌حال پس از رسیدن به بیمارستان شفا، مشخص شد همه اطلاعات در این زمینه دروغ است، وزیر امور خارجه امریکا هم که به شدت ضایع شده بود، مدام اصرار دارد که حتماً یک مقر حماس زیر بیمارستان است!!
همانگونه که در بالا گفته شد، کل اطلاعات امریکایی‌ها از حضور اسرا به گزارش پزشکی باز می‌گشت که یک اسیر صهیونیست که به شدت زخمی شده بود و بیمارستان زیرزمینی مقاومت امکانات درمان آن را نداشت، در بیمارستان شفا بستری شده است. همین گزارش که ناشی از دل‌سوزی و حرمت فلسطینی‌ها به زخمی‌های صهیونیست‌ها بود باعث جنایت‌های تکرارنشدنی علیه بخش درمانی غزه، به ویژه بیمارستان شفا شد. پس از این حمله بود که تمام طرح مبادله اسرا به هم خورد، در حالی که امریکا و رژیم صهیونیستی حتی یک اسیر را هم نتوانسته بودند آزاد کنند، از روز پنجشنبه همه دسترسی‌ها و تماس‌ها با یحیی سنوار رهبر حماس در غزه از دست رفت و کسی نمی‌داند سرنوشت اسرا چه خواهد شد. نکته جالب دیگر، دروغگویی امریکایی‌ها در مورد کشف مکان حضور اسرا در بیمارستان شفا با پرواز پهپادهای ام‌کیو9 بود که بعدها مشخص شد بیشتر ناشی از یک گزارش پزشکی پزشکان بدون مرز در حال کار در این بیمارستان است.
اما نگاهی به بیانیه صادر شده توسط گردان‌های قسام سطح بلاهت اطلاعاتی و امنیتی امریکا و رژیم صهیونیستی را نشان می‌دهد. در این بیانیه که در واکنش به ادعاهای کذب و بی‌اساس نتانیاهو و سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی در مورد وجود اسرای اسرائیلی در بیمارستان‌های غزه گفت: ما اخیرا شماری از اسرای اسرائیلی را با توجه به وضعیت وخیمی که داشتند برای حفظ جان آنها به برخی بیمارستان‌ها منتقل کردیم، همانگونه که در مورد «آریه زالمن زدمانوویچ»" به شماره شناسایی 0010185791 چنین کاری کردیم و او تحت مراقبت ویژه قرار گرفت و پس از بهبودی به محل نگهداری خود بازگردانده شد و در نهایت به سبب ضرباتی که به او در نتیجه ادامه حملات و بمباران‌های ارتش رژیم صهیونیستی وارد شد، جان خود را از دست داد و به زودی فایلی مستند در این رابطه منتشر خواهیم کرد.
همانگونه که از ابتدای نبرد طوفان الاقصی هم تاکید کردیم، مقاومت همه مطالب و موارد عملیاتی را مستندنگاری می‌کند. در مورد اسرا هم مستندات بسیاری در نزد مقاومت وجود دارد که با انتشار آنها در هفته‌ها و ماه‌های بعد آبرو و حیثیت نداشته صهیونیست‌ها بر باد خواهد رفت. در بعد مهمتر اما باید گفت وعده‌هایی که نتانیاهو و گالانت به خانواده‌های اسرا مبنی بر بازگردان آنها می‌دادند همه باد هوا شده است. حمله به بیمارستان شفا حتی باعث آزادی نصف اسیر هم نشد و تمام مسخره‌بازی‌های ارتش لواط‌کار صهیونیست‌ها برای اینکه ثابت کند زیر بیمارستان شفا مقر فرماندهی و محل نگهداری اسرا بوده هم بدون نتیجه خواهد بود، چرا که ارتش کودککش نه تصویر یک اسیر را منتشر کرد و نه توانست یک اتاق عملیات حماس را نشان دهد.
موکول کردن مبادله اسرا و آتش‌بس انسانی به بعد از اشغال بیمارستان شفا به این دلیل بود که رژیم صهیونیستی به شهرک‌نشینان و سران غرب بگوید بدون دادن امتیاز به فلسطینی‌ها قدرت آزاد کردن اسرا از طریق جنگ را دارد؛ اما حالا که کوه نتانیاهو و گالانت موش زاییده و توسط رسانه‌های مخالف خود و دیگر رسانه‌های جهان در حال مسخره شدن هستند و وزیر خارجه و نهاد اطلاعاتی امریکا نیز در این زمینه دارد نوازش می‌شود، دیگر خبری از مبادله اسرا و آتش‌بس انسانی هم نیست. تا پیش از این امریکا بود که می‌خواست نقش میانجی را بازی کند، اما او که یک طرف اصلی جنگ و جنایت علیه ملت فلسطین بود، حالا بیش از صهیونیست‌ها ضایع شده است.
سرنوشت اسرای صهیونیست مشخص نیست، ارتش کودککش هنوز وارد یک دهم بافت مسکونی در غزه هم نشده است، تلفات بسیار بالا است و تداوم عملیات پس از بی‌نتیجه بودن اشغال بیمارستان شفا و انهدام بیمارستان المعمدانی ریسک تلفات را بالا می‌برد ادامه هر روز نبرد می‌تواند بیش از پیش مبادله اسرا را با مشکل مواجه کند؛ طرف امریکایی که فکر می‌کرد می‌تواند در سایه قتل و کشتار ملت فلسطین در غزه معامله‌ای با مقاومت کند، حالا متوجه شده که چنین طرحی امکان‌پذیر نیست و یحیی سنوار نیز تلفنش را پاسخ نمی‌دهد. نتانیاهو و گالانت حالا باید بیایند جواب خانواده‌های اسرای صهیونیست را بدهند. اگر قرار است امروز اسرای صهیونیست آزاد شوند، نتانیاهو باید هزینه‌های بسیار بیشتری نسبت به قبل از ورود به بیمارستان شفا پرداخت کند. همه این مسائل و موارد در سایه توکل بر خدا و یک طراحی دقیق و همه جانبه به دست آمده است. /جعفری
