امام حسین(ع) سخنش سخن دین بود

امام حسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا خود را «سَیِّدُالشُّهَداء»، یعنی سرور شهیدان معرفی کرد. ایشان در روز عاشورا قبل از شروع نبرد، خطابه‌هایی برای لشکریان عمرسعد ایراد کرد و مقام و جایگاه خود را برای آنان شرح داد. این خطابه‌ها نشان از شجاعت، استقامت و ایمان عمیق امام حسین(علیه السلام) در مقابل ستم و ظلم دشمنانش دارد.
چهارشنبه، 20 تير 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امام حسین(ع) سخنش سخن دین بود
امام حسین(علیه السلام) در سرزمین کربلا خود را «سَیِّدُالشُّهَداء»، یعنی سرور شهیدان معرفی کرد. ایشان در روز عاشورا قبل از شروع نبرد، خطابه‌هایی برای لشکریان عمرسعد ایراد کرد و مقام و جایگاه خود را برای آنان شرح داد. این خطابه‌ها نشان از شجاعت، استقامت و ایمان عمیق امام حسین(علیه السلام) در مقابل ستم و ظلم دشمنانش دارد.

تمام رفتارها و مواجهه‌های حضرت اباعبدالله(علیه السلام) با دشمنان خود در روز عاشورا حاوی نکات اخلاقی فراوانی بود. اول آنکه امام(علیه السلام) افراد مقابل خود را دارای عقل، شعور، عاطفه، احساس، انسانیت، اراده و... در نظر گرفت. دوم اینکه ایشان به هیچ عنوان آرامش خود را از دست نداد و کاملاً سلیم‌النفس با اتفاقات مختلف، به ویژه شهادت یارانش برخورد فرمود. به این دلیل که حال خود و کار خود را به خداوند سپرده بود و نیازی نمی‌دید نگرانی و دلواپسی به خود راه دهد.

وقتی انسان خود را به قدرت لایتناهی بسپارد، دلیلی ندارد نگران مسئله‌ای باشد. امام حسین(علیه السلام) طوری برخورد فرمود که بتواند تا حد امکان برای افرادی که در مقابلش صف کشیده بودند، جاذبه داشته باشد تا دست آنان را بگیرد و از این موقعیت اسفناک نجات‌شان دهد. به‌عبارتی، طرز برخوردشان با کسانی که می‌خواست آنان را از صفات رذیله، شیطانی یا مسیر تاریک نفس پرستی نجات دهد، طوری بود که قابل اعتماد و اطمینان به‌نظر برسد تا نظرشان جلب شود.

اگر ذره‌ای آشفتگی در ایشان دیده می‌شد، نمی‌توانست ارتباط مناسب با افراد مورد خطابش بگیرد. البته این را هم باید در نظر بگیریم که تا قیامت انسان‌ها مورد خطاب حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) هستند و آرامش ایشان در طول تاریخ گسترده شده و انسان‌ها را نجات می‌دهد. 

امام حسین(علیه السلام) در این خطابه‌ها، به لشکریان ابن سعد توضیح داد که فرزند علی‌بن‌ابی‌طالب(علیه السلام) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است و نوه پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله و سلم) است. امام حسین(علیه السلام) در خطابه‌های خود، به شجاعت، استقامت، عدالت و حقیقتی که برای ایستادن در برابر ظلم، ستم، ذلت و... داشت، اشاره فرمود. ایشان بر اهمیت دفاع از اصول و ارزش‌های اسلامی و ایستادگی در برابر ستم و ظلم تأکید داشت.

امام حسین(علیه السلام) در این خطابه‌ها، به لشکریان ابن سعد توضیح داد که او برای حفظ دین و اصول اسلامی به کربلا آمده و آماده است در راه خداوند و امامت خود تا آخرین نفس خود مبارزه کند. ایشان بر اهمیت دفاع از اصول اسلامی به شکل برجسته‌ای تأکید کرد و با بیان مفاهیم و ارزش‌ های اسلامی، به مردم توجیه و تحلیلی قوی برای دفاع از اصول دینی ارائه داد. برخی از روش‌ هایی که امام حسین(علیه السلام) از آنها برای لشکر یزید برجسته فرمود، اهمیت دفاع از اصول اسلامی بود.

ایشان می‌فرماید: «دفاع از دین و ارزش‌های معنوی، از دفاع از جان و مال نیز مهم‌تر است.» امام(علیه السلام) در خطابه‌های خود ارزش‌های اسلامی را تبلیغ می‌کند. او به مردم می‌گوید که دفاع از اصول اسلامی، به منزله دفاع از مقدسات و ارزش‌های دینی است و برای حفظ این ارزش‌ها باید جان‌ها فدا شود. آنچه به انسان هویت می‌دهد و لحظه به لحظه می‌تواند قدرت او را افزایش دهد، اصول علمی و انسانی اسلام است. بنابراین، باید برای دفاع از این اصول تمام تلاش خود را به‌کار بگیریم و حتی اگر لازم شد، جان خود را فدا کنیم. فدا شدن برای یک امر مهم و الهی، می‌تواند از مرگ انسانیت و خسارات بسیار فراوان به انسان جلوگیری کند؛ یعنی اگر اهل حساب و کتاب باشیم هم این کار عاقلانه است و کسی در آن ضرری نمی‌ بیند.

این سخنان و فداکاری امام حسین(علیه السلام) به دوام انسانیت و اسلام انجامید. به ‌همین دلیل این جمله در میان اندیشمندان اسلامی روی زبان‌ها افتاده است که: «الِاسْلامُ مُحَمَّدی الْحُدُوثِ وَ حُسِینی الْبَقاءِ»؛ اسلام را حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) به جهان بشریت عرضه کرد و حسین‌بن‌علی(علیه السلام) با تمام وجود از آن پاسداری و حمایت کرد. امام حسین(علیه السلام) در بیانات شریف‌شان به تجاوز دشمنان به دین و ارزش‌های معنوی اشاره می‌فرماید. ایشان قائل بود، هر نوع توطئه و تجاوزی که به‌ منظور تضعیف دین و ارزش‌ها انجام می‌شود، مصداق تجاوز است و برای مقابله با آن باید دفاع کرد.

در حالی‌ که امام حسین(علیه السلام) اصرار داشتند با دشمنانش سخن بگویند، آنان اصرار داشتند که سخنان ایشان را نشنوند! به همین دلیل با ایجاد سر و صدا، کف زدن و هلهله کردن از سخن گفتن امام(علیه السلام) جلوگیری می‌کردند. امام حسین(علیه السلام) با این جملات به آرامش و سکوت‌شان دعوت فرمود: «وای بر شما! چرا گوش فرا نمی‌دهید تا گفتارم را که شما را به رشد و سعادت فرا می‌خوانم، بشنوید.

هرکس از من پیروی کند خوشبخت و سعادتمند است و هرکس عصیان و مخالفت ورزد از هلاک‌شدگان است و همه شما عصیان و سرکشی کرده و با دستور من مخالفت می‌کنید که به گفتارم گوش فرا نمی‌دهید. آری، در اثر هدایای حرامی که به دست شما رسیده و بر اثر غذاهای حرام و لقمه‌های غیر مشروعی که شکم‌های شما از آن انباشته شده، خدا این چنین بر دل‌های شما مهر زده است، وای بر شما! آیا ساکت نمی‌شوید؟» پیروان امام حسین(علیه السلام) در طول تاریخ باید تمام سعی خود را به‌کار گیرند تا گوش جان‌شان سخنان قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) را بشنود و آنها ‌را روشنایی مسیر زندگی خود قرار دهند.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.