متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از ضرغامی

هفته گذشته جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی دانشجویان دانشگاه امام صادق -علیه السلام- با حضور مهندس ضرغامی پیرامون نقد و بررسی عملکرد سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد اما اغلب رسانه های خبری، به...
چهارشنبه، 6 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از ضرغامی
 ویرایش عکس دی ماه 98

هفته گذشته جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی دانشجویان دانشگاه امام صادق -علیه السلام- با حضور مهندس ضرغامی پیرامون نقد و بررسی عملکرد سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد اما اغلب رسانه های خبری، به طرح چند خط از پرسش های تفصیلی دانشجویان، کفایت کردند.

 بسیج دانشجویی این دانشگاه پیرو این پوشش رسانه ای نامناسب، متن پرسش های دانشجویان این دانشگاه از ریاست سازمان صدا و سیما را منتشر کرده است.
این تشکل دانشجویی همچنین با اشاره به قول مساعد ضرغامی نسبت به مساعدت صدا و سیما در تولید و پخش برنامه 90 سیاسی- فرهنگی و همچنین برنامه کرسی های آزاد اندیشی، خاطرنشان کرده است: طرح اولیه این برنامه از سوی بسیج دانشجویی دانشگاه آماده شده و به زودی در اختیار سازمان صدا و سیما قرار خواهد گرفت. فیلم جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی با مهندس ضرغامی نیز تدوین شده و آماده ارائه به متقاضیان در سراسر کشور می باشد.

بخش اول متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از رئیس سازمان صداوسیما:
متن صحبت های آقای سید مجید امامی:
من در دوسه محور خیلی سریع خدمت هم دانشگاهی های عزیز و آقای مهندس یک سری مطالبی را که حاصل هشت سال کار در سازمان صدا و سیما و بعد دقت در عملکرد رسانه ملی است را از یک موضع فرهنگی بیان می کنم و بعد تاکید می کنم اینکه مسئولین رسانه ملی به صورت نسبی از متعهدترین و مومن ترین گروه ها در مدیران کشور هستند طبعا ما شکی نداریم و هرآنچه در نقد و ابهام وجود دارد مربوط به ساختارها و فرآیند ها می شود نه مربوط به عاملیت ها و این را پیش فرض همه صحبت های خودم قرار می دهم.

فقدان فرآیند مدیریت پیام در سازمان صدا و سیما
اولین نکته ای که در مورد سازمان صدا و سیما باید مورد تاکید قرار بگیرد فقدان فرآیند مدیریت پیام در سازمان صدا و سیماست که از 5 سال پیش مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بود به عنوان اصلی ترین ماموریت سازمان صدا و سیما. من یک سری مصادیق را می گویم ولی اصلا به این مصداق ها کاری ندارم و از آقای مهندس هم خواهش می کنم درباره این مثال ها که گذشته و مافات مضی، در مورد اینها خودشان را نگران نکنند و ان شاءالله که آن چیزی که ما فکر می کنیم در تاثیر این مثال ها حداقلی باشد و بحث ما درباره آینده است. ببینید ساده ترین منظور ما از فرآیند مدیریت پیام این است که سازو کار پیشینی و به قول ادبیات دینی هدایتی پیشینی برای تولید محتوا در سازمان صدا وسیما از راس و بالاترین قسمت که به قول ما رسانه ای ها می شود نخبگان فرهنگی تا پایین ترین قسمت که می شود یک تهیه کننده و عامل برنامه ای وجود ندارد و طبعا در هر سطحی این محتوا یک بیانی دارد و من چون در سازمان کتاب برنامه می نوشتم می دانم بیانی که برای گروه باید نوشت چه هست بیانی که برای تهیه کننده باید نوشت چه هست و اینها تفاوت دارد. برخی اش کیفی است و بعضی اش هم کمی. به هیچ وجه فرایند مدیریت پیام در سازمان صدا وسیما وجود ندارد.

عدم اجرای سیاست ها و ضوابط مصوب
علی رغم هزاران صفحه ای که البته قبل از مسئولیت شما در افق رسانه نوشته شد و صدها صفحه باز در قبل از دوره مسئولیت شما و بعد از آن در کتاب برنامه ( کتاب ضوابط و اصول ) نوشته شد. به هیچ وجه این سیستم اجرا نشد و نمی شود و ما به جای برنامه محوری – علی رغم قولی که اوایل مسئولیت تان در محضر حضرت آقا داده بودید- مبنی بر اینکه تهیه کننده محوری را تبدیل به برنامه محوری می کنید و این خیلی وعده و قول خوبی بود- انجام نشده.

فقدان اثر هدایتی مراکز پژوهشی سازمان بر برنامه های تولیدی
ما الان 11 مرکز و دفتر پژوهشی در سازمان صدا وسیما داریم. چقدر این مراکز پژوهشی تاثیر هدایتی دارند بر محتوایی که به قول شما سر سفره مردم از آنتن پخش می شود و چقدر وقت دارند و چقدر اهمیت دارند. ما به کرات می شنویم که مدیران این بخش های پژوهشی که ما در فضای دانشگاه با آنها ارتباط داریم می گویند ما نه تنها تاثیر هدایتی نداریم به لحاظ اینکه الان مثلا سه ماه مانده به ماه مبارک می گویند آقا این سریال سوژه اش برزخ است آفای مرکز پژوهش های اسلامی بنشین یک جوری خلاصه مثل آن قضیه سربازی می شود که نماز نمی خواند رفت پیش یک روحانی گفت با پوتین هم می شود نماز بخوانی گفت بله با پوتین هم می شود نماز بخوانی بعد یکی از این مامومین رفت گفت آقا این چی بود شما به او گفتید گفت اگر می گفتم نمی شود با پوتین نماز بخوانی همین نماز را هم نمی خواند اینچنین اتفاقی در این مراکز می افتد و تاثیر هدایتی ندارد و حتی اینها از تاثیرگذاری منع می شوند من باز یک سری مثال برای شما بخوانم همین جدیدا این تجلیلی که از آقای عیاری انجام دادید دیدید که ایشان گفت تا حالا اینچنین اعتمادی در ساختار کشور سابقه نداشته است چون من اصلا این سریال را بدون فیلمنامه و طرح جلو برده ام. من نمی فهمم مدیریت پیام کجاست؟ یا همین آقای سروش صحت. آقای صحت در نقد سریال برره در مرکز تحقیقات صدا و سیما که خیلی جلسه جالبی هم بود می گفت من صبح همین طور خواب آلود می آمدم تا بچه ها را گریم می کردند من می نوشتم که امروز قرار است چه بگذرد! حالا سریال برره که خود آقای ضرغامی در جلسات شورای عالی لطف می کردند می گفتند سریال برره را اصلا من سوژه اش را دادم و من گفتم که روی شهرام جزایری کار کنند حالا اینکه چقدر روی شهرام جزایری تاثیر می گذارد و چقدر روی فرهنگ دینی مردم این بماند و آخرین مورد هم سریال بزنگاه که همه اینها منبع دارد. آقای عطاران در مصاحبه با شهروند امروز گفته بود ما همین طور صبح می آمدیم فیلمنامه می نوشتیم و... چون می دانید که ایشان خیلی حال حرف زدن هم نداشت! اینها نشان می دهد که فرایند مدیریت پیام علی رغم همه زحمات خالصانه که انصافا من الان چشم های سرخ آقای ضرغامی را که دیدم احساس کردم ایشان کمبود خواب دارند! و می دانم که در این اشل مدیریتی چقدر آدم باید زحمت بکشد ولی همین اخیرا باز در مورد همین کارتن پت و مت یکی از آخرین قسمت هایش که پخش شده سوژه سریال شراب سازی بوده یا در برنامه به خانه برمی گردیم خانم آشپز داشته چای انگور درست می کرده یک بنده خدایی زنگ می زند شبکه پنچ می گوید بابا اینکه شراب است مجری هم گفته آن که حرام است گوشت است! مگر انگور و میوه هم می تواند شراب باشد؟!
یا در سریال های ماه رمضان سال قبل سوژه شما تخریب داماد بود در سه سریال ما دامادهایی داریم که شیاد هستند. آیا مساله اصلی کشور این است؟ مساله ما این است که ما یک آسیب اجتماعی یعنی دامادهای شیاد پیدا کرده ایم یا در سریال های ماه رمضان امسال در سه سریال سوژه معتاد بود آن هم معتاد جذاب. آیا این الان مساله کشور است؟ یعنی سیاست کشور این است که معتاد جذاب نشان داده بشود؟ من همین امروز سیاست های کلی مجمع را می خواندم که قرار است تصویب بشود و البته قانون هم رویش نوشته اند در قانون مبارزه با مواد مخدر آنجا تاکید کرده که نگاه مجرم انگارانه به معتاد – که من الان کاری به درست و غلطش ندارم- پس یک فرایند هدایتی و یک مغزی که در سطوح مختلف محتواهای مختلف مورد نیاز نظام جمهوری اسلامی را در رسانه ملی ترجمان کند وجود ندارد.
مثال آخرش هم بحث خشونت در سازمان است و همه هم می دانند که نتیجه تحقیقات اثبات کرده از اصلی ترین عوامل ارتقاء خشونت در جوامع در حال مدرن، رسانه هایی هستند که فیلم های خشن پخش می کنند. آخرین سینما یک را ببینید گفته بودند چیزهایی پخش کنید که مردم انتظار دارد شب های جمعه تخمه بشکنند و فیلم های معرفتی و معناگرا پخش نکنید.

جایگاه خالی مشورت و نقد پذیری در سازمان صدا وسیما
و دومین مساله که بسیار مهم است مساله نقد و رایزنی در سازمان صدا و سیماست. سازمان صدا و سیما آیینه تمام نمای تحقق اهداف ملی نظام جمهوری اسلامی ایران است. خودش این وسط عاملیتی ندارد فقط این وسط یک آیینه است. به قول آن روایت گره زدن خرد سازمان به خرد جمعی و به خرد نخبگان این عین خردورزی است و عاقل ترین آدم ها کسانی هستند که مشورت می کنند آدم هایی هستند که نقد می شوند ولی ما الان در فضایی حضور داریم که بزرگترین نخبگان کشور می گویند ما حاضر نیستیم حتی یک مصاحبه بکنیم چه برسد به اینکه برویم در جلسه نقد شرکت کنیم.
الان قبل از جلسه دوستان سازمان تهدید کرده اند که ما جلسه را کنسل می کنیم چون دوربین اجازه داده نشده است من گفتم حاشا و کلا. اصلا نگاه آقای ضرغامی به این جلسه آنوس تبلیغاتی نیست. این یک جلسه معرفتی است که ما آمده ایم گفت و گو و بحث کنیم. ببینید تنها جلسه ای در ده سال اخیر رهبری با دانشجویان که صحبت های دانشجویان در حضور رهبری پخش نشد همین جلسه اخیر بود. چرا؟ چون یک خانمی نکات ارزنده ای را در نقد سازمان البته از منظر خودشان بیان کردند و حضرت آقا هم اول تایید کردند و بعد گفتند مسئولین صدا وسیما اقتضائات خودشان را دارند و شما نقد بکنید. آن صحبت ها که پخش نشد و صحبت های آقا به شدت فید شد و می دانید که فید حقیقت در سازمان صدا و سیما تکنیک های مختلفی دارد و در بخش خبری هشت صبح فردا اساسا این بخش صحبت آقا حذف شد بروید بیاورید چون من می دان که معاونت صدا تمام خبرها را ضبط می کند و احتمالا الان روی سایت هم باشد.

از اثر سنجی تا تماشاسنجی
سازمان صدا و سیما بزرگترین کار تحقیقاتی اش تا چندماه پیش رضایت سنجی بود و گزارش هایی که از مرکز تحقیقات به من می رسد اخیرا دیگر رضایت سنجی هم نیست اخیرا شده تماشاسنجی. یعنی آمار داده اند آمار تماشای برنامه های صدا و سیما. در حالی که تماشاسنجی که هیچ، رضایت سنجی هم هیچ، هدف رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران باید اثر سنجی باشد. چقدر سریال بزنگاه توسعه دین داری داد؟ چقدر بندگی خدا تسهیل شد؟ حتی با پخش آنونس های تبلیغاتی و آنونس هایی از مراجع عظام تقلید. این مساله باید بررسی بشود. به نظر من اصلی ترین مساله در سازمان تهیه کننده محوری است و چون من با افراد بسیاری در زمینه این اقدامی که اخیرا در سازمان صدا وسیما انجام شد بعد از ماه رمضان صحبت کردم می گفتند ما به این نتیجه رسیده ایم که عالم و دنیا مخالفت بکنند با یک مقوله ای در رسانه ملی آب از آب تکان نمی خورد. چرا؟ چون در همین قضیه اخیر ماه رمضان سازمان تا آخرین لحظه مقاومت کرد و هنوز هم مقاومت می کند که هیچ سوء مدیریتی اتفاق نیافتاده است. قطعا شما راضی نیستید که فرزندان خودتان آثار سوء از این محتوایی که تولید و پخش می شود بگیرند و قطعا شما از بدنه مومن مدیریت کشور هستید ولی توجه داشته باشید که مدیریت پیام و مدیریت رسانه یک امر بسیار پیچیده است و آدم خودش را می خواهد، تخصص خودش را می خواهد والسلام.

متن صحبت های آقای سعید خورشیدی:
واقع آن است آنقدر که پابرهنه ها به رادیو تلویزیون حق دارند ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست. واقع این است که آنها این نظام را درست کردند و این نهضت را به وجود آوردند. همین جمعیت هستند که پیروزی ها را به دست آوردند و از قشر بالا کسی در این مساله حقی ندارد. امام خمینی (رض)
رسانه انقلاب اسلامی؟!
اگر صلاح بدانید من با این سوال شروع می کنم که صدا و سیمای ما امروز چقدر رسانه انقلاب اسلامی است؟ برای پاسخ به این سوال فکر می کنم قبلش باید تکلیف خودمان را با واژه انقلاب اسلامی و تلقی مان از آن و به تبع آن ظرفیت هایی که با آن تعریف امروز حاصل می شود، روشن کنیم تا بتوانیم به این سوال یک پاسخ شایسته بدهیم.
مطابق تعریفی که حضرت امام از انقلاب ارائه می کنند انقلاب اسلامی قیامی بود علیه ظلم و تحجر و تلاشی بود برای جایگزینی اسلام پابرهنگان، اسلام فقرای دردمند، اسلام ائمه هدا با اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه داری، اسلام مقدس نما ها و متحجرین. صداو سیما اگر امروز ادعای دینی بودن و انقلابی بودن دارد شاخصه هایی که این ادعا را محک می زند این تعاریف و این مسائل خواهد بود که من سعی می کنم به بعضی از آنها اشاره ای بکنم:

فروکاستن دین به اخلاقیات فردی
شخصا معتقدم مهمترین شاخصه ای که حضرت امام بیان کردند جامعیت آن بود امام چه شخصا به عنوان یک الگوی فردی و چه در عرصه معمار انقلاب و نظام بودن به صورت جامع به دین نگاه می کردند. در عین حال که به جزئی ترین مستحبات فردی و اقدامات شخصی اخلاقی متعبد بودند دغدغه اجتماع و سیاست عمومی کشور را هم داشتند اما متاسفانه امروز رویکرد کلی ( من خیلی در عرصه نوشته جات و برنامه ها سخن نمی گویم) به عنوان یک ناظر بیرونی که مخاطب صدا وسیما هستم و برنامه های آن را می بینم سخن می گویم، صدا و سیما دین را به عرصه فردی و اخلاقیات فردی و حوزه شخصی فروکاسته. آن تجلی عمومی دین که دین قرار بود عرصه مناسبات اجتماعی ما را سامان بدهد و بر اساس آن قیام به قسطی در جامعه رخ بدهد احساس می شود که دغدغه صدا وسیما نیست. در نگاهی که امام داشتند عارف و سالک مسیر حق امکان ندارد به قرب الهی برسد مگر آنکه در جامعه و در عرصه سیاست با طاغوت های زمان خودش چالش بکند. من فکر می کنم الگوی دینی مطلوبی که از برخی از این سریال های مذهبی که با این نام از صدا وسیما پخش می شود بیشتر ربیع ابن خثیم و ابوموسی اشعری باشد تا حضرت امیر. یک کاریکاتوری از دین در صدا و سیما عرضه می شود.

رسوخ نگاه سکولاریستی در سازمان
اساسا این تقسیم بندی سریال مذهبی و سریال های دیگر، اخبارهای مذهبی و اخبار دیگر حاکی از یک نگاه سکولار است که در صدا و سیما رسوخ کرده. اخبار دینی یعنی اخباری که به جلسات قرآن بپردازد با آن نگاهی که این اخباری است که ارزش های دینی در آن متجلی است. نه اینکه مثلا خبر کوچ چندمین دسته پرندگان فلان جا را هم پخش می کند ولی فلان اتفاقی که در منطقه محروم می افتد سانسور می شود و پخش نمی شود.

عدم توازن میان بخش های دارای اولویت 
نکته بعدی در کنار جامعیت، بحث ضرایب و توازن بین بخش هاست. تعبیری که در کاریکاتور به کار می برند این است که چهره فرد را می کشند ولی مثلا بینی او را بزرگ و کوچک می کنند. بخش ها همان بخش هاست ولی تناسب به هم خورده است. در بخشی از نگاه دینی که در صدا وسیما حاکم است این وجود دارد که در عین حالی که می گویند ما به فلان بخش دین هم پرداختیم ولی مهم این است که آن ضریبی که در اسلام ناب حضرت امام و حضرت آقا بیان می شود، انعکاس پیدا نکرده است. بله مثلا در یک حاشیه ای، در یک برنامه ای یک جایی به این مولفه هم پرداخته شده ولی با آن ضریبی که باید مطرح می شده مطرح نشده است.
این را هم عرض کنم که امروز چون اسم این صدا و سیما، صدا و سیمای جمهوری اسلامی است، مخاطب ما و نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی از مواجهه با کلیت این صدا و سیما یک برداشتی از دین و یک برداشتی از انقلاب کسب می کند. مخاطب جوان شبکه سوم ما وقتی که n تا برنامه فوتبالی دسته چندم انگلیس و اسپانیا و.. را می بیند این تلقی در او ایجاد می شود که اینها از خیلی موضوعاتی که صدا و سیما به آنها نمی پردازد اهمیتش در نگاه انقلاب اسلامی بالاتر است چرا که این صدا وسیما رسانه انقلاب است. ما اگر خیلی دغدغه مند این هستیم که تلقی درستی به نسل بعدی ما انعکاس پیدا کند باید حواسمان به اینجا هم باشد.

معنویت عقلانی نه قشری و ریاکارانه
تعبیر دیگری که مقام معظم رهبری در تعریف اسلام ناب داشتند سه ضلعی معنویت، عقلانیت و عدالت است. ایشان می فرمایند معنویتی که ما از او سخن می گوییم کاملا عقلانی است. در دیدار با صدا و سیما هم نکته ای که ایشان فرمودند این بود که من بر ترویج درک روشن بینانه از دین تاکید دارم و گفتند روی این روشن بینانه اش هم تاکید دارم نه قشری و متحجرانه. در تعریفی که حضرت آقا از هنر دینی دارند می فرمایند که هنر دینی هنری نیست که یک مناسک دینی و قشری گرایی دینی را ترویج کند می تواند یک هنر به آرمان های دینی مثل عدالت و آزادی بپردازد ولی حتی یک صحنه مثلا نماز هم نشان ندهد و من این را مقایسه می کنم با گفتار یکی از مسئولین صدا و سیما در چند سال پیش که می گفت در آمار کار دینی ما در صدا وسیما ما چند هزار دقیقه صحنه نماز در تلویزیون نشان دادیم.

پیام های متعارض در صداوسیما
ویک نکته دیگر که باز آقا در دیدارشان با صدا و سیما فرمودند اینکه پیام های متعارض در صدا و سیما دیده می شود. در همین مقوله مثلا از یک طرف صدا وسیما در سریال های مذهبی و معناگرایش یک تلقی سطحی و عوامانه از دین ترویج می کند و بعد از آن طرف با یک سری میزگردهایی که یک سری کارشناس هایی صحبت می کنند اصرار می کند که نگاهتان عقلانی باشد و سراغ خرافات نروید. یعنی با بیان هنری و دراماتیک یک چیزهای دیگری می گوید و مخاطب آن بیان هنری هم مطمئنا آن مخاطبی نیست که پای بیان خشک نظری کارشناسی می نشیند.

اقشار فاقد تریبون در نظام اسلامی
بحث آخر هم بحث عدالت است. مطابق آن اسلامی که حضرت امام و حضرت آقا به ما آموختند نتیجه تحقق دین در جامعه استقرار عدل و قسط است و صدا وسیما به همان نسبتی که دینی تر می شود باید بیشتر از پیش تبدیل به تریبون مستضعفین و پابرهنگان جامعه بشود امروز واقعا جزو اقشاری که واقعا هیچ تریبونی در جمهوری اسلامی ندارند کسانی هستند که از سطوح درآمدی پایین تر و زیر خط فقر هستند و این را می شود با آمارهایی که خود مسئولین می دهند اثبات کرد که خیلی از اینها تریبون رسمی ندارند که مسائل خودشان را بیان کنند و به همین نسبتی که صدا وسیما دینی تر می شود باید مردمی تر بشود به این معنا که چالش های اجتماعی و عمومی مردم را به صحنه بکشاند نه چندتا چالش و مساله یک طبقه و قشر خاص از جامعه را.
حضرت امام اساسی ترین جنگ و چالش نیروهای انقلابی را چالش فقر و غنا می دانند. مقام معظم رهبری جنگ بی امان با فقر و تبعیض را رسالت فعلی نظام می دانند مخاطبی که پای برنامه های صدا و سیما می نشیند بعید می دانم اینچنین تلقی ای پیدا بکند که این رسانه کشوری است که جنگ بی امان با فقر و فساد و تبعیض اولویت اول اوست. او اگر بنشیند پای تلویزیون می گوید چالش قرمز و آبی و درگیری های ورزشی چالش های اصلی جامعه است.

ساخت90 انقلابی در عرصه فرهنگ و سیاست
من برای اینکه خیلی عینی از آقای ضرغامی یک درخواستی داشته باشیم این باشد که به ما یک فرصتی بدهید که یک 90 انقلابی در عرصه فرهنگ و سیاست بسازیم. الان در برنامه 90 خیلی راحت برخی اصول اخلاقی سر بحث های سخیف ورزشی زیر پا گذاشته می شود. شما به بچه های انقلاب این اجازه را بدهید که بدون اینکه از مرز های اخلاقی و انقلابی بگذرند مدیریت فرهنگی کشور را که میلیاردی پول این طرف و آن طرف می کند را بر اساس اصول انقلاب نقد کند. مسائل اقتصادی و سیاسی هم همین طور.

فراموشی مزیت نسبی سازمان در رقابت با سایر رسانه ها
و نکته آخر هم ناظر به صحبتی که آقای ضرغامی درباره رقابت با رسانه های دیگر فرمودند بنده در همان اندازه که با ادبیات مدیریت آشنا هستم معتقدم اگر مدیری در سازمان صدا و سیما بخواهد دقیق کار بکند اصلی ترین مزیت رقابتی صدا و سیمای ما تعلق او به تفکر انقلابی است و اگر می خواهد رقابتی هم صورت بگیرد با رسانه های دیگر این رقابت در نشان دادن سریال های آنچنانی یا جذابیت های آنچنانی رخ نخواهد داد و زمانی خواهد بود که ما بتوانیم بر اساس مزیت رقابتی خودمان که تفکر ماست و خودمان خیلی متوجه نیستیم ولی در دنیا حرفمان صدا کرده، عمل کنیم. حضرت آقا هم در دیدار با صدا و سیما مثال آن کلیسایی را زدند که اگر شما دعوت به سالن رقص کنار کلیسا کردید تفاوتی نمی کند که مردم در این سالن رقص بیایند یا یک سالن رقص دیگر بروند. من احساسم این است که با این توجیه خیلی از اهمال کاری ها در سازمان دارد پوشیده می شود.

متن صحبت های حجت الاسلام آقای علی جعفری:
مهم آن چیزی است که پخش می شود
من یک نقل قولی از حضرت آقا بگویم. البته این را یکی از مدیران برجسته صدا وسیما سر کلاس دانشکده صدا و سیما برای ما تعریف کردند و البته شما از آقا بپرسید که این را فرمودند یانه که آقای لاریجانی اواخر دوران ریاستشان می روند خدمت آقا که مد است در صدا وسیما که خیلی گزارش های خوبی ارائه می کنند که مثلا ما انقدر نیروی انسانی جذب کردیم انقدر برنامه ساختیم، در جنگ رسانه ای وارد شدیم و خلاصه کار را به دست گرفته ایم. گزارش های مفصل در صدا و سیما رسم است و شما هم ماشاءالله از ایشان به میراث برده اید و دستتان پر است همیشه! و بعد آقا نقل به مضمون می فرمایند آقای لاریجانی من شما را می شناسم، شما متدین هستید، دوست دارید در راستای انقلاب کار کنید ولی این گزارش ها خیلی مهم نیست مهم آن چیزی است که در تصویر پخش می شود. یعنی آن چیزی که ما شب می رویم خانه و شما تشریف می برید منزل یا مثل آقای لاریجانی اگر در ماشینتان تلویزیون داشته باشید، نگاه می کنید یا می شنوید آن مهم است و اگر آن درست نشود انگار کاری صورت نگرفته لذا بچه هایی که تا الان صحبت کرده اند همه نگاهشان به فرآیند سازمان است. این مقدمه اول است.
متن کامل پرسش های دانشجویان دانشگاه امام صادق از ضرغامی
اشکال در فرآیند مدیریت و سازمان دهی
نکته دوم اینکه اگر ما به فرآیند سازمان اشکال می کنیم نه اینکه در سازمان کار خوب نمی شود بلکه کارها مبتنی بر یک فرایند صحیح نیست یعنی ممکن است یک آدمی فرایند درس خواندنش منظم نیست ولی ممکن است در یک درسی نمره خوبی هم بگیرد و این به این معنا نیست که او درس خوان است. صدا و سیما هم از نظر فرایند مدیریت و سازمان دهی اشکال دارد و به نظر می رسد در دوره شما هم این اشکالات در حوزه ساختار سازمان بهبود نیافته و من نمونه هایی را اشاره خواهم کرد. بنابراین ما منکر کارهای خوب در سازمان نیستیم. مثلا پخش مستند که شما می فرمایید اگر تصاویر آرشیوی را پخش می کنید این که کاری ندارد شما تا دیروز اجازه نمی دادید آرشیو را پخش کنید از امروز می گویید که پخش کنید! این که برنامه سازی نیست لذا کار خوبی است ولی مبتنی بر یک فرایند نیست. تا دیروز یک نفر بوده می گفته پخش نکنید از امروز می گوید پخش کنید. این پخش و ضبط چیز خیلی عجیب و غریبی نیست که انقدر ما روی آن مانور بدهیم. تصمیم ارزشمندی است ولی ربطی به فرایند برنامه سازی و تولید و پخش در سازمان ندارد.
حالا من نمونه هایی را خدمت شما عرض می کنم که اگر فرایند درست نباشد شما خیلی هم وارد بشوید اگر دغدغه هم داشته باشید فضا را پیچیده تر می کنید. یعنی کار خراب تر می شود و باید فرایند های سازمان درست بشود.

دانشکده صدا و سیما، تبعیدگاه مدیران سازمان!
الان صدا وسیما یک دانشکده ای دارد به نام دانشکده صدا وسیما که از قبل از انقلاب بوده و به تعبیر مقام معظم رهبری دانشکده صدا وسیما قلب تپنده یا نبض سازمان است هروقت می خواهید وضعیت سازمان صدا و سیما را ببینید نبضش را بگیرید. بنده به عنوان کسی که در دانشکده صدا وسیما درس خواندم و بالاترین نمره پایان نامه تاریخ دانشکده صدا وسیما را هم گرفته ام یعنی بچه تنبل هم نبوده ام که بخواهم نق بزنم اینجا عرض می کنم که دانشکده صدا وسیما تبعیدگاه مدیران سازمان است و هروقت می خواهند یک مدیری را از یک قسمتی بردارند و با او تعارف دارند می گویند آقا شما بفرمایید آنجا کار علمی کنید بنیان های سازمان آنجا گذاشته می شود! نمونه اش مدیر کنونی دانشکده صدا وسیماست که دکترای فلسفه علم است و در دانشگاه شریف عضو هیئت علمی است و رئیس دانشکده صدا و سیما هم هست از رادیو می خواستند ایشان را بردارند گفتند آقا شما بفرمایید در دانشکده صدا و سیما در خدمتتان هستیم! و مدیران قبلی دانشکده هم همین طور بوده. دانشکده صدا وسیما که گروه ارتباطات آن تا آن زمان که ما آنجا درس می خواندیم یک دکتری ارتباطات نداشت دانشکده صدا وسیمایی که محل ژست گرفتن های علمی مدیران صدا وسیماست و می آیند آنجا حرف هایی را که در تلویزیون دیگر فرصت نیست بزنند در طول 24 ساعت می آیند آنجا هم دانشجویان در خدمتشان هستند دانشکده صدا وسیمایی که وضعیت فرهنگی اش جزو معدود دانشکده های جمهوری اسلامی است که بوفه اش مختلط است دانشکده صدا وسیمایی که بیشتر شبیه اداره است تا دانشکده و خروجی آن را نگاه کنید. خروجی دانشکده صدا وسیما پایان نامه های دانشکده صدا وسیماست. بروید ببینید به کدام پایان نامه دانشکده صدا وسیما در صدا و سیما وقعی نهادند و خودشان رویشان شد که به آن استناد کنند و بر مبنای آن یک کاری صورت بدهند. و شعبه قم دانشکده صدا وسیما که اساتید متردد بین تهران و قم که در حقیقت در تهران لذت می برند و در قم هم می خواهند ببینند طلبه ها چطور هستند! و می خواستند هفته ای یک بار بروند زیارت! و آنجا هم طلاب در خدمتشان بودند! نتیجه ده سال دانشکده صدا و سیما ببینید چه کسی درآمده از آن؟ بروید ببینید چه بر سر طلبه ها آمده؟ روحانیت هم که الحمدلله در خدمت سازمان هست!

اینها بروند آنها بیایند!
در جمهوری اسلامی دیگر همه سازمان ها فهمیدند که اگر پژوهش و تحقیق در یک سازمان می خواهد سامانی بگیرد باید برود زیر نظر وزارت علوم و یک دیسیپلینی پیدا بکند و هر کسی هر طوری خواست آنجا کارهایی به نام تحقیق و پژوهش انجام ندهد اما در مرکز تحقیقات صدا وسیما هر مدیری آمده یک بار ساختار عوض کرده که آقا اینها نمی شود. اینها بروند آنها بیایند. روسای گروهشان هیچ کدام عضو سازمان نیستند. روسای گروهشان همه از این طرف و آن طرف هستند. سالی یک بار هم عوض می شوند! گروه دین امروز باشد فردا منحل شود. به مرکز تحقیقات صدا وسیما بگویید لیست گزاره های علمی که به آن رسیدید برای اداره و تحول در سازمان، بیست تا گزاره ای که شما گفتید و کس دیگری نگفته بود، به ما ارائه کنید تا ما ببینیم دستاورد شما چه بوده است؟
ادامه نظرسنجی ها، چرا؟!
مرکز تحقیقات پا به کار نظر سنجی است و الحمدلله در همه نظرسنجی ها هم مردم 90درصد به بالا راضی اند! من نمی دانم دیگر چرا ادامه می دهید این نظرسنجی ها را! خوب همه راضی هستند دیگر! شما یک نظرسنجی پیدا نمی کنید که کمتر از 90 درصد دیده باشند و 95درصد هم راضی نباشند! دیگر این چه نظرسنجی است؟
آقای ضرغامی ما اینجا می گوییم و می خندیم و می رویم ولی اگر فرایند های سازمان اصلاح نشود و مدیریت علمی بر سازمان صدا و سیما حاکم نشود و بنیان مدیریت سیاسی که از قدیم در صدا وسیما گذاشته شد – یک زمانی دوم خرداد آمد یک عده ای از کار بیکار شدند، رفتند در صدا و سیما! بعد یک عده ای آمدند سرکار دوم خردادی ها بیکار شدند آنها هم رفتند در صدا وسیما!- تا وقتی که این رویه علمی در آنجا حاکم نباشد و پاسخگویی علمی وجود نداشته باشد شما هرچقدر در عرصه های ارزشمندتری وارد می شوید بیشتر خراب می کنید و نمونه هایش را عرض می کنم.

تقلیل چادر به شنل
ببینید به خاطر نگاه مهندسی و عدم نگاه فرهنگی -البته منظور نقد آن مهندسی فرهنگی که رهبری فرمودند نیست، آن یک ساز وکار کلان در مورد ارتباط سازمان ها و مراکز فرهنگی سراسر کشور است که اینها ساز و کاری پیدا کند نه ناظر به مهندس همان طور که ماشین را مهندسی می کنیم آدم ها را هم مهندسی کنیم. بنده این را نقد می کنم به خاطر این نگاه مثلا صدا وسیما از ده سال پیش حجاب را می خواست تبلیغ کند. خوب در سریال ها خانم های چادری همه شان کلفت و بیکار بودند، چادر سر خانم ها کنید! این سیاست ها پیچیده است! خوب شما چادر سر خانم ها کردید. الان نگاه کنید چادر تغییر پیدا کرده به شنل و شنل هم حجاب نیست و در برهنه ترین فرهنگ ها هم شنل داریم. پس صدا وسیما دارد شنل را تبلیغ می کند.

تقلیل روحانیت به مددکار اجتماعی
دوم شما که می گویید ما با روحانیت در ارتباط هستیم، روحانیت را در بسیاری از سریال های مناسبتی تقلیل داده اید به مددکار اجتماعی، ژاندارم های روحانی. نه منبری، نه محرابی، نه نمازی، نه احکام شرعی. من در یکی از اینها دیدم روحانی، عمامه اش را برعکس گذاشته بود! آیه قرآنی که دیگر بچه دبستانی های ما یاد گرفته اند آیه قرآن را هم اشتباه خواند کاش آن موقع من این را ضبط کرده بودم. از آن طرف صدا و سیما با آیت الله مکارم شیرازی به عنوان مرجعی که خدمات شایسته ای کرده تجلیل می کند و با مراجع ارتباط دارد. من نمی دانم این حجت الاسلام گلی که در صدا و سیما دارد مشاوره کارهای شما را می دهد این آدم کیست؟ نه روحانیت او را می شناسد نه در دانشگاه امام صادق که آقایان با روحانیت ارتباط دارند او را می شناسند شاید شما خودتان هم او را نمی شناسید! بابا روحانیت یک حساب و کتابی دارد. روحانی باید آیه قرآن را درست بخواند احکام بلد باشد. وقتی با نامحرم صحبت می کند سرش پایین باشد نه اینکه چهارچشمی نگاه بکند! و موارد متعددی از این دست وجود دارد و من این را هشدار می دهم حالا شما اینها را توجیه می کنید و می روید ولی بعدا خدا می داند چه می شود.

تامل در پخش مستندها
یا مثلا این مستندهایی را که شروع کرده اید پخش می کنید یک قدری با تامل بیشتر چون اینطور که شما شروع کرده اید و تا دیروز پخش نمی شد و الان بی محابا دارید پخش می کنید و آسیبش هم این می تواند باشد که لوث می شود، شما شب نشسته اید دارد آگهی پخش می کند یک دفعه جبهه می آید و رزمنده ها و... بابا یک کمی با تامل. وقتی کار خوب بر اساس فرایند مدیریتی درست صورت نمی گیرد کار خوب است ولی چون فلسفه ای پشت آن وجود ندارد به ضد آن تبدیل می شود.

تورا به خدا برای انقلاب سریال نسازید!
صحبت آخرم هم در مورد سریال های مناسبتی تورا به خدا برای انقلاب سریال نسازید! چون اولا تم سریال های شما همه اش عشق و عاشقی است و هرچه سریال خوب برای انقلاب اسلامی ساخته اید رابطه دو تا جوان است که می خواهند به هم برسند و یکی دختر است، یکی پسر است! پنج سال بعد این جوان ها می گویند عجب انقلابی بوده! هیچ هزینه ای هم نداده، عشق و عاشقی هم بوده و امام هم آمده و... خلاصه اینها به ذهنیت مردم آسیب می زند.
خدا می داند امسال در سریال ها چه می خواهند نشان بدهند. شما هولوکاست را که در آن سریال کردید ارتباط عاشقانه یک مسیحی و یک یهودی و آخر فیلم هم بدون اینکه عقد بخوانند رفتند تو بغل هم!
تصمیمات خلق الساعه خیلی خوب است! ولی هیچ وقت جای فرایند های مدیریتی را نمی گیرد. فرایندها هم تا درست نشود آن چیزی که از تصویر پخش می شود و مطالبه مقام معظم رهبری هم بود آن اصلاح نمی شود و این جلسات را ما می گذاریم و هیچ تغییری هم ایجاد نمی شود.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط