سيدمحسن علوي نژاد متولد 1345 استاد وهنرمند نقاش کشور دررشته ديوارنگاري است. وي بعد از تحصيلات هنرستاني خود در رشته نقاشي وارد دانشگاه تهران شد وتحصيلات تکنيکي خود را در دانشگاه تربيت مدرس به پايان رساند ودرحال حاضرمشغول به تحصيل دررشته دکتراي ديوار نگاري در دانشگاه شاهد تهران مي باشد.
مطلب زير حاصل گفتگوي خبرنگارراسخون با اين هنرمند کشورمان است.
-تابه حال درچه نمايشگاه هايي شرکت کرده ايد؟
من درسال 72 چند نمايشگاه شخصي داشتم.درنمايشگاه هاي گروهي شرکت کرده ام.
کارهاي پژوهشي درزمينه ي زبان تصويري قرآن ونيز ديوار نگاري انجام داده ام. وچندين مقاله دراين مورد دارم
-نظرتان درباره ي جايگاه هنر درايران وجهان چيست؟
جايگاه هنربرکسي پوشيده نيست. که هنر يک نگاه با کيفيت وعميقي به انسان و دستاوردهاي انسان دارد وبه گونه هاي مختلف تجلي پيدا کرده ودرايران هنر را صرفاً درمورد نقاشي،خوشنويسي،سينما وموسيقي نمي دانيم.هنريک معني بسيار وسيع دارد ومترادف با کمال ووارستگي، عزت نفس وديگر صفاتي است که يک شخص بايد آنها را کسب کندو هنربا مردانگي وشجاعت واخلاق هم رديف بود ولي بعدازهجوم فرهنگي وخلق کلمه اي به نام art که به معناي يک تکنيک ومحصور به رشته هاي خاص شد.درايران هم رواج پيداکرد.و وقتي صحبت از هنر مي شود، فکرها به سمت سينما وغيره مي رود. ولي درايران واسلام معناي هنرمحدود به اين ها نيست وهنرمسيري است که با کيفيت همراه است واز اين جهت با حقيقت عجين است وکسي که مي خواهد در رشته ي هنر کارکند بايد بتواند اين ارتباط را داشته باشد. و جايگاه واقعي واصالت خودرا حفظ کند. هنر به عنوان يک قدرت بوده وبه همين خاطرغالباً کساني که درجايگاه قدرت بوده اند ،به سراغ هنرآمده اند واگرآن حکومت ها جهت ومسيرهاي بزرگي را داشته اند ونگاهشان آباداني وسازندگي بود.مثلاً در دوره ي صفويه معماري يک هنرعام المنفعه است.شاخص ترين بناها اختصاص به مردم داشته مانند پلها،کاروان سراها ،مساجد جامع،حمام ها ومدرسه ها ولي دردوره ي قاجارشرايط عام المنفعه مي رسد به خواص وقصرها ساخته مي شود وخانه هاي آن چناني ساخته مي شود وهنر معماري در اختيار باغ ها وقصرها قرار مي گيرد واوج آن درزمان پهلوي بوده است .هنر درجهات عام المنفعه خيلي ضعيف است وبيشتر جهت فرمايشي پيدا کرده است.راه حل اين مشکل صرفاً ماديات وهزينه ها نيست ومديريت خوب مي خواهد.
جدايي هنرازجامعه جدايي احساس و کيفيت اززندگي است .سيکيروس ،يک هنرمند معاصردرمکزيک است که شهرت آن در ديوارنگاري است.ويکي از آرزوهايش را اين طور بيان کرده است: آيا مي شود که هنرهاي ما مثل يک مجموعه ي هماهنگ دريک جا شکل بگيرد.ويک مجموعه ي واحد باشد.يعني تمام هنرها مانند معماري،نقاشي مجسمه سازي وغيره همه يکجا جمع شوند.
نظرتان درمورد امام خميني (ره) واين همايش چيست؟
قضاوت کردن کار سختي است واگر تصميم بگيريم درست ارزيابي کنيم ونتيجه گيري خوبي بکنيم نيازبه يک ارتباط دروني داريم .من يک ارتباط قلبي با حضرت امام دارم وايشان را عبد مي دانم وتنها کسي بوده است که به چيزي که مي گفت عمل کرد.
درمورد اثر هنري خود که دراين همايش روي آن کار مي کنيد توضيح دهيد؟
اگرما بخواهيم کارهاي ارزشمند وبزرگ داشته باشيم ، بايد از شخصيتهاي بزرگ وارزشمند استفاده کنيم. بايد ازاشکال فرمايشي وسطحي دورشويم واين همايش ها نيازبه يک عنوان متفکرانه وعميق فکري دارد تا هنرمندهايي که مي خواهند مبتني بردانش خود کارکنند يک اثرهنري بهتري داشته باشند. ودرغيراين صورت اگر مانند يک مسابقه باشد وآن کيفيت ها را نداشته باشد .دچارتکرار مي شوند. درمورد اثر خودم،من تصميم گرفتم که کپي نباشد واصالت داشته باشد.1033
/1001/
جذب خبرنگار افتخاری
