گفتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی؛ تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست

مطلوبیت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست و آنچه در برخى روایات آمده که در هر روز پنجاه آیه تلاوت کنید بیان حد نهایى نیست ؛ زیرا دست کم، قرائت پنجاه آیه پس از نماز صبح مطلوب است ؛ چنانکه حضرت امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: ینبغى للرجل اذا اءصبح اءن یقراء بعد التعقیب خمسین آیة.«سزاوار است که هر مردی هنگامی که صبح می‌کند بعد از تعقیب 50 آیه قرآن بخواند».
شنبه، 16 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گفتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی؛ تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست

ویرایش عکس شهریور 99

مطلوبیت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست و آنچه در برخى روایات آمده که در هر روز پنجاه آیه تلاوت کنید بیان حد نهایى نیست ؛ زیرا دست کم، قرائت پنجاه آیه پس از نماز صبح مطلوب است ؛ چنانکه حضرت امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: ینبغى للرجل اذا اءصبح اءن یقراء بعد التعقیب خمسین آیة.«سزاوار است که هر مردی هنگامی که صبح می‌کند بعد از تعقیب 50 آیه قرآن بخواند».


به گزارش راسخون به نقل از مرکز خبر حوزه، آیت‌الله العظمی جوادی‌آملی در شرح سه روایت در این خصوص به آثار سه‌گانه انس با قرآن پرداخته است.

*عامل نورانیت

ابوذر (رضوان الله علیه ) از رسول اکرم صلى الله علیه و آله درخواسست نصیحت کرد . آن حضرت فرمودند: تو را به تقواى الهى که سرآمد همه امور است سفارش مى کنم .. ابوذر گفت : بیش از این مرا نصیحت کنید . آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و کثرت یاد خدا؛ زیرا تلاوت قرآن ، عامل یاد تو در ملکوت و مایه نورانى شدن تو در زمین است : «اءوصیک بتقوى اله فانه راءس الاءمر کله . قلت : زدنى . قال : علیک بتلاوة القرآن و ذکر الله کثیرا فانه ذکر لک فى السماء و نور لک فى الاءرض»  قرآن که خود ذکر خداست و یکى از القاب آن نیز ذکراست پیروان خود را در ملکوت، بلند آوازه و در زمین نورانى مى کند.

مطلوبیت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آیه در روز نیست و آنچه در برخى روایات آمده که در هر روز پنجاه آیه تلاوت کنید بیان حد نهایى نیست ؛ زیرا دست کم، قرائت پنجاه آیه پس از نماز صبح مطلوب است ؛ چنانکه حضرت امام رضا (علیه السلام ) مى فرماید: ینبغى للرجل اذا اءصبح اءن یقراء بعد التعقیب خمسین آیة.«سزاوار است که هر مردی هنگامی که صبح می‌کند بعد از تعقیب 50 آیه قرآن بخواند».

*مایه خرمى دلها

امیرالمؤ منین (علیه السلام ) مى فرماید: «و تعلموا القرآن فانه اءحسن الحدیث و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانه شفاء الصدور و اءحسنوا تلاوته فانه اءنفع القصص و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذى لا یستفیق من جهله بل الحجة علیه اءعظم و الحسرة علیه اءلزم و هو عند الله اءلوم؛» قرآن را فرا گیرید که آن نیکوترین سخن است و به فهم عمیق آن دست یابید که آن مایه خرمى دلهاست و از نور آن شفا بجویید که آن شفاى بیماریهاى روحى است و آن را نیکو تلاوت کنید که سودمندترین قصه هاست و کسى که به علم خویش عمل نکند، همانند نادان سرگردانى است که به هوش نمى گراید و چون عالم است ، حجت بر او گرانتر و حسرت او افزونتر و ملامت او در پیشگاه خداى سبحان بیشتر است .

مراد از تفقه (تفقهوا) در قرآن کریم و روایات اهل بیت طهارت (علیهم السلام )، آشنایى با فقه مصطلح که در مقابل کلام و فلسفه قرار دارد، نیست ؛ همان گونه که واژه حکمت در قرآن و روایات ، حکمت مصطلح ، یعنى فلسفه نیست ، بلکه بر فراگیرى معارف اصول دین و معارف عقلى نیز فقه اطلاق مى گردد و فهمیدن احکام حرام و حلال الهى نیز حکمت نامیده مى شود . پس فقه که عبارت از فراگیرى عمیق است به معناى مطلق آگاهى به معارف دین است و به معناى اصطلاحى آن نیست و گرنه لازم مى آید که تنها یک سیزدهم قرآن که آیات الاءحکام و مربوط به فروع فقه مصطلح است ؛ داراى فقه باشد و مراد از تفقه در قرآن، معرفت ‍ همان مقدار اندک باشد؛ در حالى که تمامى قرآن فقه است . البته اگر مسائل حقوقى ، سیاسى ، اجتماعى و مدنى را جزو فقه بدانیم ، آیات فقهى رقم بیشترى پیدا مى کند.

*مراد از قلب در قرآن

از قرار گرفتن شفا در نور قرآن (و استشفوا بنوره ) بر مى آید که جهل به قرآن نیز مانند به کار نبستن آن ، بیمارى است ؛ جهل مانند رذایل اخلاقى دیگر، از بیماریهاى قلبى است و قرآن کریم شفاى این دردهاست : و ننزل من القران ما هو شفاء، (شفا لما فى الصدور )

مراد از قلب در قرآن ، همان لطیفه الهى ، یعنى روح است ، نه عضو گرداننده خون در بدن . سلامت و بیمارى قلب جسمانى انسان ، در محدوده دانش ‍ پزشکى است و ارتباطى با سلامت و بیمارى قلب روحانى ندارد؛ ممکن است انسانى از سلامت کامل قلب جسمانى برخوردار باشد، اما نتواند نگاه خود را در برابر نامحرم مهار کند و در نتیجه قلب روحانى او بیمار باشد همچنین کسى که گرایشهاى نارواى سیاسى دارد، «بیمار دل» است ، گرچه از نظر طب مادى ، قلبى سالم داشته باشد.

قرآن کریم در کلام حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به عنوان «اءحسن الحدیث» و «اءنفع القصص» معرفى و به نیکو تلاوت کردن آن ، سفارش ‍ شده است . مراد از تلاوت نیکو، تنها آهنگ خوب نیست . فهم درست قرآن و عمل به آن نیز از مدارج تلاوت نیکوست ؛ زیرا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) در ادامه سخن خود مى فرماید: عالم بى عمل همانند جاهل سرگردانى است که از جهل خود به هوش نمى گراید و علم حجتى علیه عالم بى عمل و مایه حسرت و ملامت او نزد خداى سبحان خواهد بود . البته ترتیل و شمرده و با تاءنى تلاوت کردن و حدود تجوید را رعایت کردن ، فیض خاص  تلاوت نیکو را به همراه دارد .

*کتاب نجات بخش

معاذ بن جبل مى گوید: «کنا مع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم فى سفر فقلت یا رسول الله : حدثنا بما لنا فیه نفع . فقال : ان اءردتم عیش  السعداء و موت الشهداء و النجاة یوم الحشر و الظل یوم الحرور و الهدى یوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه کلام الرحمن و حرز من الشیطان و رجحان فى المیزان»؛ در سفرى ملازم پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم بودیم . به آن حضرت عرض کردم براى ما سخن سودمندى بگویید . آن حضرت فرمودند: اگر زندگى سعادتمندانه ، مرگ شهیدانه ، نجات روز حشر، سایه روز سوزندگى و هدایت روز گمراهى مى طلبید، به درس قرآن بپردازید که آن ، سخن خداى رحمان و سپرى در برابر شیطان و مایه سنگینى کفه عمل در میزان عدل است ...


تفسیر تسینم  جلد اول
/2759/



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.