نظر شیخ مصطفی رهنما درباره امام و آیت‌الله طالقانی چه بود؟

شیخ مصطفی رهنما گفت : آیت‌الله طالقانی وسعت‌نظر یگانه‌ای داشت که نیاز به توصیف من ندارد و همه می‌دانند. ایشان وجودش در کنار امام راحل بسیار ضروری و مفید بود.
دوشنبه، 29 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نظر شیخ مصطفی رهنما درباره امام و آیت‌الله طالقانی چه بود؟

شیخ مصطفی رهنما گفت : آیت‌الله طالقانی وسعت‌نظر یگانه‌ای داشت که نیاز به توصیف من ندارد و همه می‌دانند. ایشان وجودش در کنار امام راحل بسیار ضروری و مفید بود.
 
به گزارش راسخون به نقل از فارس، شیخ مصطفی رهنمایی (معروف به رهنما) روحانی و روزنامه‌نگاری بود که عمده شهرت او  به خاطر دفاع از «آزادی قدس» و «حق مردم فلسطین» بود. این بزرگوار و مبارز انقلابی در غربت زیست و مرد به همین دلیل گفت‌وگوی وی با مجله یادآور با موضوع آیت‌الله طالقانی در تابستان 91 منتشر شده است را باز نشر می‌دهیم.
 
 شیخ مصطفی رهنما در یکی از مصاحبه‌های خود چنین آرزویش را بر زبان می‌آورد: «اولین آرزوی من آزادی فلسطین و قدس شریف است، دومین آرزوی من این است که مردم ایران در سختی نباشند. امیدوارم دولت فعلی و دولت‌های آتی با پرهیز از حاشیه‌ها بکوشند تا اهداف امام(ره) و مقام معظم رهبری در ایران پیاده شود و سوم اینکه وضع دنیا بهبود پیدا کند و این نباید موکول به ظهور امام زمان(عج) شود، چون این امری قطعی است اما زمانش مشخص نیست.»

*از مقطع آشنایی خود با آیت‌الله طالقانی چه خطراتی دارید؟
 
ـ قبل از انقلاب روحانیون دست و پایشان بسته و در معرض تهمت و اذیت بودند. به دلیل فضایی هم که حاکم شده بود، کمتر به عرضه سیاسی وارد می‌شدند. به قول امام خمینی «رحمه‌الله» اگر آخوندی در سیاست دخالت می‌کرد، می‌گفتند کمونیست است! مرحوم آیت‌الله طالقانی مظهر تام این تعریفی است که امام بیان کردند، در یک مقطعی انواع و اقسام نسبت‌ها را به ایشان می‌دادند که البته سازمان امنیت پشت‌سر این شایعات بود.
 
بنده هم تا حدی که می‌توانستیم در سیاست دخالت می‌کردم و به همین دلیل مشمول شایعه کمونیست بودن شده بودم!
 
ابتدا منزل ایشان در امیریه بود و مرحوم نواب صفوی هم در اواخر عمر در آنجا پنهان شده بود. من با آیت‌الله طالقانی روابط  زیادی داشتم، چون ایشان متوجه شده بود - که ان‌شاءالله توجهشان درست بوده باشد- که آدم فعال و از خود گذشته‌ای هستم، لطفش به بنده زیاد بود. نظرم نیست که اولین ملاقات ما کی بود،  من مرتباً به منزل ایشان در امیریه و بعد هم پیچ‌شمیران و همین‌طور گاهی در طالقان می‌رفتم.

**آیت‌الله طالقانی وسعت نظر یگانه‌‌ای داشتند
 
وسعت‌نظر یگانه‌ای داشت که نیاز به توصیف من ندارد و همه می‌دانند. ایشان وجودش در کنار امام راحل بسیار ضروری و مفید بود. نیروهای کیفی انقلاب، ایشان بودند و آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای و امثالهم.
 
من و آقای طالقانی و مرحوم آقای حاج‌میرزا خلیل کمره‌ای خیلی به هم نزدیک بودیم شاید بدانید که آقای کمره‌ای را در زمان رضاشاه تبعید هم کرده بودند. ایشان کج‌دار و مریز و به صورت زگیزاگ با دستگاه مخالفت می‌کرد، اما آقای طالقانی موضع خیلی واضح‌تر و قاطع‌تری داشت. به هر حال من برای مبارزاتم از آیت‌الله طالقانی و آیت‌الله میرزا باقر کمره‌ای الهام می‌گرفتم، هر چند که آقای حاج میرزا باقر بعداً جزوه‌ای را در تأیید لوایح ششگانه شاه منتشر کرد. البته در این باره آیت‌الله مطهری نکته‌ای را برای ما روشن کرد. در تیرماه 42، 77 نفر بودیم که زندانی شدیم. یک روز صحبت از آمیرزا باقر شد. آقای مطهری گفت من خدمت امام و امام گفتند ایشان آدم بدی نیست، فقط تصور می‌کرد این لوایح ششگانه که یکی از آنها مربوط به اراضی است، به نفع کشاورزان است. نظر امام در باره او این طوری بود و من هم او را می‌شناختم. ایشان 2 بار، پیاده سفر حج رفته بود، کتاب‌های زیادی را هم ترجمه و تصحیح کرده بود که انتشارات اسلامیه منتشر نمود.
 
آیت‌الله طالقانی در دوران نهضت ملی با عناصر و جریانات مختلف و حتی متضاد سیاسی ارتباط داشت. شما هم کم و بیش از این حالت را دارید و می‌توانید در باره ارتباط ایشان با هر یک از این جریانات صحبت کنید.
 
*ارتباط آقای طالقانی با مرحوم نواب چگونه بود و شما خودتان چقدر شاهد این ارتباط بودید؟
 
ایشان روی سعه صدر، اخلاص و حرصی که برای بقا و شکوفایی اسلام و ایران داشت، سعی می‌کرد تا سر حد امکان با همه نیروهایی که در این نهضت تأثیر داشتند، هماهنگی کند. مرحوم نواب صفوی در درس این افراد بود آقای طالقانی ضمناً گاهی هم کسانی را که با او تماس داشتند، موعضه می‌کرد که آقا! این طور باش، آن‌طور باش. اما با این همه نظرش این بود که ما باید با نیروهای مختلف ارتباط و تعامل داشته باشیم.
 
من یک روز درباره یکی از معاریف به ایشان گفتم: «آقا! به او مجال ندهید، آخر او کیست؟» چون آن فرد فوت کرده، اسمش را نمی‌برم. گفت: «آقای راهنما! ما باید نیروهای مختلف را جذب کنیم» البته آن فرد، آدم‌ بدی نبود، ولی یک مقداری از منش فکری و عملی مجموعه ما دور بود.
 
آیت‌الله طالقانی حتی مدتی مرحوم نواب را در طالقان مخفی کرد. خود من هم با دلالت ایشان در طالقان و بخش‌هایی مثل شهرک و فشندک فعالیت‌هایی داشتم. به هر حال مرحوم نواب با آن اخلاص و فداکاری کامل و حالت غضبناکی که نسبت به طاغوت داشت، مدتی را در طالقان به سر برد و فعالیت‌های دینی و عام‌المنفعه‌ای هم کرد.
 
**آیت‌الله طالقانی سعی در جذب افراد مختلف داشت
 
در دهه 40 هم که در زندان شماره 4 قصر بودیم، زندانی‌های سیاسی با گرایشات مختلف از جبهه ملی، نهضت آزادی و احزاب چپ و حتی الوات هم آنجا بودند، ایشان تمام اینها را هدایت می‌کرد و فکر اینها را می‌ساخت و به طرف انقلاب می‌آورد.
 
لابد شنیده‌اید که در جریانات قبل از پیروزی انقلاب، روزهایی که سربازها را در خیابان‌ها و مسیرهای راهپیمایی مستقر کرده بودند، می‌رفت میان مردم و به آنها می‌گفت و به سربازها گل بدهید. می‌خواست همه نیروها را به سمت اسلام و انقلاب بیاورد، حتی نیروهایی که ظاهراً در جبهه مخالف و مقابل بودند. من همیشه از ارشادات ایشان استفاده می‌کردم، چون اعتقاد داشتم که ایشان شخصیت بسیار با ارزشی است، در میان روحانیون چهره‌های روشنفکری مثل ایشان انگشت‌شمار بودند.
/2759/



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.