نیازمند مدل دیگری از عقلانیت در دنیای کنونی هستیم| عقلانیت خودبنیاد ناکافی است

عقلانیت خودبنیاد، عقلانیت زمینی بریده از آسمان است و ما در دنیای کنونی نیازمند عقلانیت دیگری هستیم که به معنای جمع عقل و ایمان و جمع عقلانیت زمینی و ایمان آسمانی است.
يکشنبه، 27 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نیازمند مدل دیگری از عقلانیت در دنیای کنونی هستیم| عقلانیت خودبنیاد ناکافی است

  ویرایش عکس دی ماه 98

عقلانیت خودبنیاد، عقلانیت زمینی بریده از آسمان است و ما در دنیای کنونی نیازمند عقلانیت دیگری هستیم که به معنای جمع عقل و ایمان و جمع عقلانیت زمینی و ایمان آسمانی است.


به گزارش راسخون به نقل از خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، هفتمین دور نشست دینی مرکز گفتگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و شورای جهانی کلیسا که از دیروز آغاز شده بود با موضوع «معنویت و مدرنیته» آغاز شده بود، امروز یکشنبه 27 بهمن‌ماه با برگزاری نشست‌های علمی در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به کار خود ادامه داد.
بنا بر این گزارش، در اولین نشست امروز، حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به ایراد سخنانی با موضوع «معنویت و گوهر مدرنیته» پرداخت و با تأکید بر شناخت گوهر مدرنیته، گفت: مدرنیته را نباید تنها به دستاوردهایش یعنی علم، فلسفه، تکنولوژی مدرن و مانند این‌ها شناخت.
وی گوهر مدرنیته را سوبژکتیویسم دانست و بیان کرد: سوبژکتیویسم به معنای تقدم ذهن انسان بر واقعیت‌های خارجی و اصالت فاعل شناسایی انسانی است. بنابراین ذهن انسان آینه واقعیات خارجی است و باید موجودات جهان را از دریچه ذهن آدمی دید.
در پارادایم مدرنیته «ایمان» فقط ابژه «فهم» انسان است
خسروپناه با بیان این‌که خدا، وحی و ایمان در گوهر مدرنیته همچون سایر موجودات ابژه و متعلق شناسایی هستند و نه فاعل شناسا، اظهار کرد: در پارادایم مدرنیته نه تنها ایمان بر فهم تقدم ندارد، بلکه همیشه متعلق و ابژه فهم انسان قرار می‌گیرند و بنابراین این جمله که «ایمان می‌آورم تا بفهمم» به هیچ وجه در مدرنیته پذیرفتنی نیست، بلکه آن‌چه که در مدرنیته مطرح است، این است که «می‌فهمم تا شاید ایمان بیاورم و شاید هم ایمان نیاورم».


معنای مشترک تعاریف مختلف معنویت
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه با اشاره به وجود تعاریف مختلف برای معنویت، همه این تعاریف را واجد یک معنای مشترک دانست و بیان کرد: این معنای مشترک اعتقاد به نیروهای فرامادی برای دستیابی به احساس آرامش و معنای زندگی است.
خسروپناه با بیان این‌که این معنا ممکن است با دین جمع شود یا جمع نشود، اظهار کرد: نمی‌توان گفت که معنویت حتماً همیشه دینی است؛ چه معنویت‌های غیردینی و سکولار و حتی آتئیست هم وجود دارد.
این محقق برجسته فلسفه چنین معنای مدرنی از معنویت را تنها قابل تأمین با محوریت فاعل شناسای انسانی دانست و عنوان کرد: همین جاست که تفاوت میان معنویت مدرن و معنویت دینی آشکار می‌شود.
دو تفاوت معنویت مدرن و معنویت دینی
وی در ادامه تفاوت این دو گونه معنویت را در دو بعد روشی و معرفتی تبیین کرد و گفت: تفاوت روشی معنویت دینی و معنویت مدرن این است که معنویت دینی علاوه بر عقل آدمی، از وحی الهی و ایمان دینی نیز در شناخت معنویت و چگونگی دستیابی بدان بهره می‌برد.

معنویت دینی، در تفسیر اسلامی از آن، هم از عقل و هم از وحی برای این که معنویت و چگونگی دستیابی به آن را تعریف کند، استفاده می‌کند، اما معنویت مدرن تنها از عقلانیت خودبنیاد برای شناخت معنویت استفاده می‌کند و وحی الهی و ایمان دینی را به عنوان منبع معرفت در شناخت معنویت نمی‌پذیرد.
خسروپناه در تبیین تفاوت معرفتی معنویت دینی و بدیل مدرن آن نیز بیان کرد: معنویت مدرن با توجه به آسیب‌های مدرنیته همچون بحران هویت، بحران اخلاق، بحران محیط زیست و بحران خانواده شکل گرفته است و به تعبیر دیگر مدرنیته وقتی که با این بحران‌ها مواجه شده است نیاز خود را به معنویت احساس کرده؛ تا احساس آرامش از دست رفته را در کنار آسایش مدرن فراهم سازد. در واقع مدرنیته ابتدا آسایش را فراهم کرد و بعد به خاطر خلأ آرامش به سمت معنویت رفت تا آرامش‌اش هم در کنار آسایش تأمین شود.
وی ادامه داد: معنویت دینی می‌خواهد جهانی معنوی برای بشر بسازد که علاوه بر تأمین آرامش، آسایش بدون بدون بحران‌های هویت، اخلاق، خانواده و محیط زیست را فراهم کند. همچنین معرفت جدیدی از معنویت و جهان معنا و نیز حرکت آدمیان به سوی قرب الهی را برای انسان به ارمغان آورد. در حقیقت معنویت دینی علاوه بر تأمین آرامش در کنار آسایش می‌خواهد انسان را به خدا نزدیک کند و قرب الی الله را فراهم بیاورد و در این راه آرامش حداقل مرتبه معنویت است.
خسروپناه در ادامه با اشاره به بیان قرآن که تقوا را مقدمه تشخیص حق و باطل می‌داند، گفت: تقوای الهی که رکن معنویت اسلامی است، هم تشخیص حق و باطل را میسر می‌سازد و هم سعادت انسان را، فراتر از آرامش، فراهم می‌کند. در واقع مؤمنان از خدای سبحان هم نیکی دنیوی و هم نیکی اخروی را می‌خواهند که هم شامل آرامش و آسایش دنیوی است و هم شامل کمال اخروی و قرب الهی.


معنویت دینی فراتر از رفع بحران‌های دنیوی مطرح است/انسان‌‌سازی، مقصود معنویت دینی
رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با تأکید بر این مطلب که معنویت دینی فراتر از رفع بحران‌های دنیوی مطرح است، ادامه داد: معنویتی که در اسلام مطرح است، هم ناظر به دنیا و هم ناظر به آخرت است و تقاضای انسان مؤمن از خدا هم نیکی دنیاست و هم نیکی آخرت؛ اما مدرنیته خواهان معنویتی است که مشکل بحران این جهان را برای آن حل کند، نه این‌که انسان را بسازد.
وی افزود: معنویت دینی و همه ادیان الهی به دنبال ساختن انسان هستند تا او را از مرحله حیوانیت و این که همه همّ و غمّ او خورد و خوراک باشد، ارتقاء دهند.
خسروپناه با بیان این‌که سوبژکتویسم و عقلانیت خودبنیاد تنها بخشی از نیازهای معنوی انسان در دنیای معاصر را که همان نیاز به آرامش است تأمین می‌کند، گفت: بشر معاصر برای تأمین همه نیازهای خود باید به سراغ هم عقل و هم وحی برود؛ که در این صورت به معنویت دینی می‌رسد.
در دنیای کنونی نیازمند مدل دیگری از عقلانیت هستیم
وی با بیان این که ما در دنیای کنونی نیازمند مدل دیگری از عقلانیت هستیم، اظهار کرد: عقلانیت خودبنیاد عقلانیت زمینی بریده از آسمان است و ما در دنیای کنونی نیازمند عقلانیت دینی هستیم که به معنای جمع عقل و ایمان و جمع عقلانیت زمینی و ایمان آسمانی است. اگر این عقلانیت جایگزین عقلانیت خودبنیاد بشود، می‌تواند بعضی از مشکلات و بحران‌هایی را که بشر با آن‌ها درگیر است، حل کند.
7432



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.