انقلاب، آفت‌ها، رسالت ما (6)

انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه

امام مرتب نسبت به ورود ناصالحان به حوزه قدرت هشدار می­ دادند، از جمله در پیامی که در سالگرد کشتار مکه و قبول قطع­نامه 598 منتشر کردند چنین فرمودند: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.»
يکشنبه، 19 بهمن 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
انقلاب اسلامی یک پدیده اجتماعی است و مانند هر پدیده دیگر در معرض آفت­ ها و آسیب­ ها است. لازمه تداوم انقلاب و برداشتن گام ­های بعدی آفت­ شناسی و آفت ­زدایی است. از دغدغه­های مهم امام خمینی(ره) این بود که خدای نکرده، انقلاب آفت­ زده شود و در راه بماند؛ به همین جهت مرتب نسبت به آفت ­ها هشدار می ­دادند. در این میان شاید بتوان اصلی ترین هشدار امام خمینی را هشدار نسبت به مصادره انقلاب توسط نا اهلان و نامحرمان دانست چیزی که اگر اتفاق بیفتد دیگر چیزی از انقلاب اسلامی باقی نخواهد ماند.
 
همه انبیاء در جامعه خود دست به انقلاب فرهنگی زدند و موفقیت­ هایی را هم کسب کردند. اما این انقلاب پس از رحلتشان به آفت ورود ناصالحان به عرصه­ هایی که انبیاء تحول ایجاد کرده بودند شد: « فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا»[1] « امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته‏ اى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید!»
 
«خلف» بر وزن «برف» فرزندان ناصالح را گویند و «خَلَف» به معنی فرزندان صالح است. توجه به این نکته مهم است که منظور  از فرزندان، فقط فرزندان نسبی نیست، بلکه منظور مدعیانی است که خود را پیرو می ­دانند، اما از خط انبیاء فاصله گرفته­ اند، مانند آنان که خود را جانشین رسول الله معرفی کرده، قدرت را در دست گرفتند، در حالی که خود واقعیت را می ­دانستند. نکته دیگر آن ­که منظور از «اضاعه نماز» جلوگیری از اقامه آن نیست، بلکه منظور تهی کردن نماز از معانی و معارف بلند آن است که آن را به عملی بی خاصیت تبدیل می ­کند. در روایت آمده است که بنی امیه  هیچ­گاه مانع نماز نشدند، بلکه به آن ترغیب و تشویق هم می ­کردند، اما نمازی که روح آن گرفته شده است. همان­گونه که پیامبر پس از قرائت این آیه فرمود:« شصت سال پس از من کسانی روی کار خواهند آمد که نماز را ضایع کرده، از شهوات پیروی می ­کنند.» این تاریخ مصادف قدرت گرفتن یزید است. در روایتی دیگر فرمودند:«قرآن را با آب و تاب می­ خوانند، اما قرآن از شانه ­ها بالا نمی ­رود و فقط الفاظ قرائت می­ شود، بدون آن­ که به پیام ­های آن توجه شود.»[2]
 
انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
 

هشدارهای امام خمینی

امام مرتب نسبت به ورود صالحان به حوزه قدرت هشدار می­ دادند، از جمله در پیامی که در سالگرد کشتار مکه و قبول قطع­نامه 598 منتشر کردند چنین فرمودند: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.»[3]
 
 ایشان در وصیت­ نامه الهی-سیاسی خود نیز بر این نکته  تأکید فراوان دارند. در بند «ز» به پیامدهای آفت زدگی مجلس شورای اسلامی اشاره نموده، می ­فرمایند:« از مهمات امور، تعهد وکلاى مجلس شوراى اسلامى است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم‏ انگیزى از مجلس شوراى غیر صالح و منحرف، از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوى و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلى فاسد خورد؛ و چه مصیبت ها و خسارت هاى جانفرسا از این جنایت کاران بى‏ ارزش و نوکرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابى منحرف در مقابل یک اقلیت مظلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروى و اخیراً امریکا خواستند، با دست همین منحرفانِ از خدا بی خبر انجام دهند و کشور را به تباهى و نیستى کشانند. از بعد از مشروطه، هیچ گاه تقریباً به مواد مهم قانون اساسى عمل نشد- قبل از رضا خان با تصدى غرب زدگان و مشتى خان و زمین خواران؛ و در زمان رژیم پهلوى به دست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن. اکنون که با عنایت پروردگار و همت ملت عظیم الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خان هاى ولایات به مجلس شوراى اسلامى راه یافتند، و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیرى از هر انحراف بشود. وصیت این جانب به‏ ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلاى داراى تعهد به اسلام و جمهورى اسلامى که غالباً بین متوسطین جامعه و محرومین مى‏ باشند و غیر منحرف از صراط مستقیم- به سوى غرب یا شرق- و بدون گرایش به مکتب هاى انحرافى و اشخاص تحصیل کرده و مطلع بر مسائل روز و سیاست هاى اسلامى، به مجلس بفرستند.»
 
 انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
 
امام در رابطه انتخاب چه در مجلس و چه در ریاست جمهوری به سه نکته اشاره فرموده­اند. اول این­که حضور در همه صحنه­های انتخاباتی واجب شرعی و مسامحه و سهل ­انگاری را گناهی بزرگ و نابخشودنی می­ دانند. دوم این­که خود مردم مسؤول نظارت بر عمل­کرد مجلس هستند. ایشان می ­فرماید:« باید با هوشیارى مراقب باشید و با احساس اولین قدمِ نفوذى به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار و نگهدار باشد.» مفهوم این کلام آن است که ممکن است فردی با ظاهرسازی و نفاق با رأی مردم وارد مجلس شود، ولی پس از ورود ماهیت پلید خود را نشان دهد، در این صورت مردم مکلف هستند با شیوه­های قانونی رأی خود را پس بگیرند. نکته سوم  تذکر به نمایندگان مجلس است:« و از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى در این عصر و عصرهاى آینده مى ‏خواهم که اگر خداى نخواسته عناصر منحرفى با دسیسه و بازى سیاسى وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتى یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد.»
 
امام در بند «ی» از وصیت­نامه به خطر مدیران ناصالح در قوه مجریه پرداخته، می­فرمایند اگر مجلس شورای اسلامی خوب کار کند و قوانین مطلوب را هم تصویب کند، اما مجریان ناصالح باشند، کار به نتیجه نمی ­رسد و به دل­ سردی و ناامیدی مردم منجر می­شود. سلامت نظام اداری کشور ضامن رشد و پویایی نظام در ابعاد مختلف است و همه، اعم از مجلس، وزرا و قوه قضاییه در این رابطه مسؤولیت دارند. قوه قضاییه به علی(علیه السلام) در دوران زعامت خود اقتدا کنند و بدون ملاحظه با همه فسادها و مفسدین در حوزه مدیریتی کشور برخورد کنند، همان کاری که علی(علیه السلام) با اشعث بن قیس، عبیدالله بن عباس و شریح قاضی کرد.
 

چگونگی ممانعت از ورود ناصالحان به حوزه قدرت

باید معبر ورودی ناصالحان به قدرت را شناخت و مسدود کرد. در شرایط کنونی مهم­ترین معبر انتخابات است، اگر مردم در انتخاب نمایندگان دقت نکنند، نباید از یک مجلس فاسد انتظار اصلاح داشته باشند. اگر در انتخاب رئیس قوه مجریه دقت نکنند به چاهی می ­افتند که خود کنده­ اند، نباید به کلیدی متوسل شد که هیچ قفلی را باز نمی ­کند. خطر مهم ­تر مجلس خبرگان است. اگر مردم در انتخابات خبرگان نسنجیده اقدام کنند خود سقیفه ­ای تشکیل داده ­اند که ثمره ­ای جز خارج کردن ولی خدا از صحنه سیاسی ندارد.
 
 انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
 
معبر دیگری برای ورود ناصالحان به قدرت، نفوذ است. ممکن است افرادی با دغل بازی و فریب به مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری ورود پیدا کرده، فتنه ایجاد کنند و بدتر از همه این است که نفوذ در حوزه­ های علمیه صورت گیرد. افرادی با انگیزه ­های شیطانی وارد شوند، رشد کنند، اعتماد سازی نمایند و بعد هم خنجر بزنند. این همان چیزی است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «دو گروه از امت من اگر اصلاح شدند، امت اصلاح می­ شود و اگر فاسد شدند، امت را فاسد خواهند کرد. این دو گروه فق ها و امیران هستند.»[4] اگر این و ویژگی یعنی عالم بودن و مدیر بودن در فرد فاسدی جمع شد، خطر آن افزون خواهد شد.
 
امام خمینی(ره) در وصیت­ نامه خود به خطر انحراف، نفوذ و فساد در حوزه­ های علمیه حساسیت بیشتر نشان داده، در چند جا به بزرگان حوزه­ های علمیه هشدار می­ دهد تا مراقب حوزه­ ها باشند. از جمله در بند «ط» می­ فرماید:« وصیت این جانب به حوزه‏ هاى مقدسه علمیه آن است که کراراً عرض نموده‏ ام که در این زمان که مخالفین اسلام و جمهورى اسلامى کمر به براندازى اسلام بسته‏ اند و از هر راه ممکن براى این مقصد شیطانى کوشش مى‏ نمایند، و یکى از راه هاى با اهمیت براى مقصد شوم آنان و خطرناک براى اسلام و حوزه‏ هاى اسلامى نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‏ هاى علمیه است، که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‏ ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافى است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهى بر علوم اسلامى و جا زدن خود را در بین توده ‏ها و قشرهاى مردم پاکدل و علاقه‏ مند نمودن آنان را به خویش و ضربه مهلک زدن به حوزه‏ هاى اسلامى و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب مى‏ باشد. و مى‏ دانیم که قدرت هاى بزرگ چپاول گر در میان جامعه‏ ها افرادى به صورت هاى مختلف از ملی گراها و روشن فکران مصنوعى و روحانى نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب‏ رسان ترند»
 
انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
 

نفوذ اندیشه ­های بیگانه

یکی از پردامنه ­ترین تلاش ­های دشمن که میلیاردها دلار برای آن هزینه کرده و همه امکانات رسانه ­ای و هنری خود را به کار گرفته­ اند، اقدامات فرهنگی به منظور استحاله فرهنگ دینی است. آن ها بعد از دهه اول انقلاب و جنگ تحمیلی متوجه شدند رمز پایداری مجاهدان و جامعه در میدان، فرهنگ دینی و تعلق قلبی به ارزش­ های مکتبی به ویژه فرهنگ عاشورا است. لذا در دهه دوم به منظور استحاله فرهنگی دست به تهاجم فرهنگی زدند، به همین جهت رهبر معظم انقلاب که با هوشیاری اقدامات دشمن را رصد می­ کرد، با تعبیرهای تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی و ناتو فرهنگی، تغییر تاکتیک دشمن از تهاجم نظامی به تهاجم فرهنگی متذکر شدند، ولی متاسفانه کارگزاران فرهنگی جامعه از جمله حوزه­ های علمیه اقدامات وافی و کافی را در مقابله با این تهاجم انجام ندادند.
 

مهم ­ترین دغدغه رهبر انقلاب

تهاجم فرهنگی که ثمره شوم آن هویت­ زدایی از جامعه و استحاله فرهنگی است، مهم­ ترین دغدغه امام خامنه­ ای است. معظم له در جمع نیروهای فرهنگی می فرمایند: «بنده در عالم سیاست هیچ دغدغه­ ای ندارم، چون امروز در میدان سیاست در دنیا، وضع ما بسیار خوب است و دشمن را دنبال خودمان می­ کشانیم. در عرصه اقتصاد هم گرچه گرفتاری­ هایی داریم و من غمی در دل دارم که غم طبقات ضعیف جامعه است، اما دغدغه و نگرانی ندارم، اما در عرصه فرهنگ، بنده به معنی واقعی کلمه احساس نگرانی می­ کنم و حقیقتا دغدغه دارم، این دغدغه از آن دغدغه­ هایی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصف شب هم بیدار شود و به درگاه خدا تضرع کند. من چنین دغدغه­ ای دارم.»[5]
 
مقام معظم رهبری در تشریح اهمیت فرهنگ آن را به هوایی که استنشاق می­ کنیم تشبیه نموده که اگر آلوده شد، سلامت انسان را تهدید می­ کند. ایشان خطاب به دولت مردان می­ فرماید: «توجه کنید که امروز عمده قوای دشمنان ما در جبهه­ های فرهنگی دارند کار می­ کنند، همه این بودجه­ های پیدا و پنهان برای منحرف کردن ذهن­ ها از فرهنگ خودی است، فرهنگ مثل هوا است که انسان وقتی این هوا را استنشاق کرد، اگر یک جایی هوای مسمومی تزریق شد، اثر آن در اندام­ ها دیده خواهد شد.»[6]
 
 انقلاب و نفوذ ناصالحان به حوزه قدرت و اندیشه
 
مقام معظم رهبری در کلامی دیگر به کارگزاران تذکر می­ دهد و اقدامات فرهنگی دشمنان را به سیل گنداب  فساد تشبیه نمودند که در صددند جوانان را در این گنداب غرق کنند.[7] امام خمینی(ره) نیز در وصیت­نامه خود به این آفت توجه ویژه نموده است. البته امام تهاجم فرهنگی را یک تهدید می­ داند و در بند «هـ» به این مسأله پرداخته می­ فرمایند:« از جمله نقشه‏ ها که مع الأسف تأثیر بزرگى در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادى به جا مانده، بیگانه نمودن کشورهاى استعمارزده از خویش، و غرب زده و شرق‏ زده نمودن آنان است به طورى که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند» به هر حال در نگاه امامین انقلاب نفوذ اندیشه­ های بیگانه، نه یک آفت بلکه خود بزرگ­ترین تهدید برای نظام اسلامی و جامعه دینی است که باید همه به آن توجه کنند.
 

راه ­های نفوذ دشمن

با توجه به خطرات بزرگ نفوذ اندیشه­ های بیگانه باید راه­ های ورود آن را به جامعه شناسایی و مسدود کرد. شهید مطهری دو گذرگاه را برای این مسأله ذکر نموده­ اند. اول از راه دشمنان. ایشان می­ گویند:« اندیشه‏ هاى بیگانه از دو طریق نفوذ مى‏ کنند. یکى از طریق دشمنان. هنگامى که یک نهضت اجتماعى اوج مى‏ گیرد و جاذبه پیدا مى‏ کند و مکتب هاى دیگر را تحت‏ الشعاع قرار مى‏ دهد، پیروان مکتب هاى دیگر براى رخنه کردن در آن مکتب و پوسانیدن آن از درون، اندیشه‏ هاى بیگانه را که با روح آن مکتب مغایر است وارد آن مکتب مى‏ کنند و آن مکتب را به این ترتیب از اثر و خاصیت مى‏ اندازند و یا کم‏ اثر مى‏ کنند»[8]
 
این همان کاری است که امروز دشمنان از طریق فضای مجازی و رسانه­ های اجتماعی انجام می­ دهند، یا جریان­ سازی­ هایی مثل بهاییت و وهابیت که ریشه همه مصایب امروز جهان اسلام شده است.
 
راه دومی که ایشان برای نفوذ مطرح می­ کند از طریق دوستانی است که شاید قصد خیانت هم ندارند، اما به علت ناآشنایی با مذهب، مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ­های بیگانه می­ گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب می­ دهند، که برخی مکتب­ های عرفانی باطل در طول تاریخ ریشه در این مسأله دارد.
 
امام خمینی(ره) در وصیت ­نامه قلم به دستان بی تعهد را معبری برای نفوذ اندیشه­ های بیگانه و استحاله فرهنگی معرفی کرده، می­ فرمایند:« با کمال تأسف، نویسندگان به اصطلاح روشنفکر که به سوى یکى از دو قطب گرایش دارند، به جاى آنکه در فکر استقلال و آزادى کشور و ملت خود باشند، خودخواهی ها و فرصت طلبی ها و انحصارجویی ها به آنان مجال نمى‏ دهد که لحظه‏ اى تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند.»[9]
 

چه باید کرد؟

جنگ نرم مجموعه اقداماتی است که برای استحاله فرهنگی یک جامعه انجام می­ شود. اگر جنگ است باید اول معلوم شود که فرماندهان، مدیران و مجاهدان این میدان چه کسانی هستند و چه باید بکنند؟ گام اول این است که همه مسؤولان کشور و مردم متدین و دلداده به اسلام و انقلاب باور کنند که جنگ است و ما داریم تلفات می­ دهیم، با این تفاوت که کسانی که در دهه اول انقلاب مورد اصابت تیر و ترکش دشمن قرار گرفتند، به «فوز عظیم» یعنی شهادت رسیدند و مایه آبروی خود و خانواده شدند، اما کسانی که در جنگ نرم آسیب می­ بینند به درک اسفل سقوط کرده، هویت انسانی الهی خود را از دست می ­دهند.


پی‌نوشت:
[1] . مریم،59.
[2] . المیزان، ج14، ص84.
[3] . صحیفه امام، ج21، ص93.
[4] . تحف العقول، ص50.
[5] .دیدار با فعالان فرهنگی،24/9/78.
[6] 4/6/86 در دیدار با هیئت دولت.
[7] . 5/10/74 در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران.
[8] . مجموعه آثار، ج24، ص85.
[9] . وصیت­نامه، بند «ی».


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما