ترنم بهار

پنجشنبه، 27 اسفند 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ترنم بهار
طراوت تا انتهای افق ترنم شادی را خواند و خاک برخود بالید که در افلاک است.
آنجایی که طراوت از در و دیوار بارید و نفس بلبل بوی لطافت می داد.. دلها وسعت یافت . و چشم های دریایی مسرور شدند. عشق از ایمان به خدا نشآت گرفت و باعث لطافت روح شد.
نسیم آهسته آهسته موی درختان را شانه زد.
شبنم چهره طبیعت را شستو آفتاب پدرانه دستتی بر شانه شاخه ها زد.
درختان به طبیعت سلام گفتندو در این همایش گلها چهره بر چهره ساییدند.. در اجتماع شکوفه ها بلبلان خواننده بودند . همه چیز سبز بهاری شده بود.
آری بهار آمد .
ولی عید واقعی این چنین است: که دلت رنگ بهار یابد و خانه تکانی از دل آغاز گردد و هر چه غیر خدایی است را از دل و قلبت خارج سازی و حرکت به سوی معبود را ادامه دهی و آنجاست که زمزمه میکنی «الذی جعلته للمسلمین عیدا».
عيد نه جامه رنگارنگ پوشيدن كه اين عيد كودكان است.
 نه شربت و شيرينى و غذاهاى متنوع خوردن كه اين عيد شكمبارگان است.
نه به سياحت و تفرج بى محتوى پرداختن كه اين عيد ولگردان است.
 نه بى بندوبارى و هرزگى و عياشى كردن كه اين عيد بوالهوسان است.
سبزه روياندن و آتش بازى كردن  كه اين عيد خرافه پرستان است.
اگر بخواهيم عيد نوروز براى ما يك عيد واقعى باشد بايد به ارزشهاى اسلامى اين عيد كه در سايه تعاليم اسلامى رنگ دينى پيدا كرده توجه نموده و از ضد ارزشهاى عيد كه احياى ارزشهاى جاهلى و از سنتهاى دوران آتش پرستى است دورى نماييم .در آخر باید بگوییم عید ما زمانی است که بهار واقعی بیاید . همو که سالهای سال دل منتظر اوست. همان که چشم ها به عشقش چشمه سار شدند.همان که باید دست پدرانه اش را بر شانه ها بزند. همان نسیمی که باید بوزد تا موی سرشاخه ها شانه شود.
پس همه با هم میگوییم« اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

 
سید احمد سجادی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.