(س هشتم ق)، عالم، فقیه و محدث. از علماى بزرگ شیعه و معاصر علامه حلى بود. او مؤلف كتاب «تكملة السعادات فى كیفیّه العبادات المسنونات»، به فارسى است، كه در سال 702 ق از تألیف آن فراغت یافت. صاحب «ریاض العلماء» یك نسخه از این كتاب را كه به خط مولى ابوسعید حسن شیعى سبزوارى است دیده كه تاریخ 747 ق دارد، لذا ...
(465 -386 ق)، صوفى، فقیه، محدث و مفسر. مشهور به امام و استاد امام. از نظر اصول اشعرى و از نظر فروع شافعى بود. نسبت وى از جانب پدر به قبیله قشیرین كعب مىرسید، و از طرف مادر به سلمى منسوب بود. در ناحیه استواء نیشابور (قوچان كنونى) متولد شد. خاندان او از بزرگان دهقانان این ناحیه بودند. خود او نیز از محدثان ...
(س دوم و سوم ق)، فقیه. در خراسان متولد شد. از تألیفات وى كتاب «المدوّنة» است كه قدیمىترین كتاب فقه عمومى اباضى بنا بر مذهب ابوعبیده مسلم تمیمى است كه توسط شاگرد وى نقل شده است. نسخهى «مدونه» كه عمروس بن فتح استنساخ كرد مشتمل بر دوازده جزء بود. عناوین آنها در فهرست كتب اباضى تألیف ابوالقاسم برّادى آمده ...
(536 -455 ق)، متكلم، محدث و فقیه امامى. ملقب به حمیدان. وى علاوه بر كنیهى ابوصمصام به ابوالوضّاح هم مكنّى بود. او همان ابن معبد حسنى است. زادگاه او شهر مرو بود، و سفرهاى متعددى به سرزمینهاى مختلف اسلامى داشت؛ زمانى را در بغداد سپرى كرد و مدتى نیز در اصفهان بود و در آن شهر از نظام الملك طوسى، وزیر آلب ...
(تو 434- وف ح 500 ق)، فقیه شافعى. اصل خاندان او از اصفهان بود، و پدر وى در آبادان و خود او در بصره متولد شد. او در بصره بیش از چهل سال به تدریس فقه اشتغال داشت. زمانى هم منصب قضا یافت. وى كتابى مختصر در فروع فقه شافعى به نام «الغایة فى الاختصار» یا «المختصر» یا «التقریب» دارد، كه منشأ یك رشته آثار در ...
(150 -80 ق)، فقیه، محدث، مؤسس مذهب حنفیه و متكلم. مشهور به امام اصحاب راى و امام اعظم. نژاد ایرانى داشت. جدّ وى از موالى تیم بود كه از كابل به كوفه آورده شده بود. ابوحنیفه در كوفه متولد شد، و مدتى به تجارت خز مشغول بود. وى از شاگردان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) و حّماد بن ابىسلیمان و عطاء بن ابىرباح ...
(وف 362 ق)، فقیه حنفى. وى در هندوان بلخ به دنیا آمد. از محمد بن عقیل بلخى حدیث شنید و از ابوبكر محمد بن ابىسعید فقه آموخت. ابوجعفر از اكابر فقهاى حنفیه است. وى را به دلیل تبحرى كه در فقاهت داشت ابوحنیفه صغیر مىگفتند. در بلخ به نقل حدیث مىپرداخت و مشكلات فقهى را به مرحلهى بیان مىآورد. وى در بخارا ...
(ز 451 ق)، فقیه، حكیم و شاعر. او را بعضى اهل مرو و برخى اهل غزنین مىدانند. لقب اسكافى وى به این دلیل بود كه پدر یا اجداد وى كفشگر بودند، البته در بعضى از منابع شغل خودش را نیز كفشگر نوشتهاند. در زمان سلطنت سلطان مسعود غزنوى مىزیست، و علاوه بر شاعرى مسند تدریس نیز داشت، و مردمان را رایگان علم و ادب ...
(366 /362 -290 ق)، ادیب، شاعر، خطاط، مورخ، مفسر و فقیه شافعى. از جرجان به همراه برادرش ابوبكر محمد به نیشابور آمد و در این شهر حدیث شنید و دانشهاى مختلف را آموخت، تا آنجا كه نعالبى او را در خوشنویسى و شعر و نثر با ابنمقله و بحترى و جاحظ برابر دانسته است و ابنخلكان نیز شعر وى را ستوده. ابتدا قاضى جرجان ...
(وف 305 ق)، فقیه، محدث و مفسر حنفى. از مردم رى بود. اما مدتى در نیشابور نیز زندگى كرد. از محمد بن شجاع ثَلْجى فقه آموخت و از محمد بن حمید رازى حدیث شنید. ابوبكر احمد بن سعد بن نصر و احمد كاغَدى از او روایت مىكردند. چندى در نیشابور به املاى حدیث مىپرداخت. ابنیزداد در فقه دستى توانا داشت و از مشاهیر ...
(507 -440 ق)، فقیه، محدث و مصنف. در بغداد به شهرت رسید و همان جا مىزیست تا درگذشت و در كنار آرامگاه ابنسریج به خاك سپرده شد. وى داراى تألیفات و مجموعاتى بود. ...
(وف 215 ق)، حكیم، شاعر، نحوى و لغوى. معروف به بزرگمهر اسلام. وى از مردم دشت میشان بود كه به بصره نقل مكان كرد و در آنجا شهره گشت. و به خدمت هارونالرشید درآمد و تا آنجا اوج گرفت كه به جاى یحیى برمكى برگزیده شد. او همچنین از خادمان خاص مأمون گردید و متصدى خزانةالحكمة و كتابدار مأمون شد. ابنهارون از شعوبیان ...
(وف 343 ق)، فقیه، محدث و رجالشناس شیعى. از محمد بن صفار و سعد بن عبداللَّه اشعرى و دیگران علم آموخت. وى به دقت در شنیدن حدیث شهرت داشت. نجاشى او را ثقه خوانده است. شیخ صدوق، تلعكبرى، ابوالحسین بن ابىجیدوعلى بن حسین بن بابویه از شاگردان وى بودند و از او روایت كردهاند. فرزندش، احمد بن محمد استاد شیخ ...
(وف 385 ق)، فقیه و محدث شافعى. از مردم اودنهى بخارا بود و در فقه شافعى آوازهاى بلند داشت، و امام شافعیان ماوراءالنهر، در زمان خود بود. از یعقوب یوسف عاصمى و هیثم بن كلیب شاشى و گروهى دیگر روایت مىكرد. حاكم و ابوعبداللَّه حلیمى و ابوعبداللَّه غُنْجار و جعفر بن محمد مستغفرى از شاگردان او بودند. ابن ...
(698 -611 ق)، مفسر و فقیه حنفى. پدرانش از مردم بلخ بودند. در قدس به دنیا آمد. به مصر رفت و در مدرسه عاشوریه آنجا مشغول تدریس شد. سپس به قدس مراجعت كرد و در همان جا درگذشت. از آثارش: تفسیرى است به نام «التحریر والتحبیر لاقوال ائمة التفسیر فى معانى كلام السمیع البصیر»، شامل اسباب نزول و قراآت و اعراب و ...
(وف 449 ق)، عالم و فقیه حنفى. از مردم روستاى انبردوان در بخارا بود. وى در مذهب حنفى تعصب مىورزید و دشمن سرسخت شافعیان به شمار مىآمد. از عالمان به انساب به شمار مىرفت. از آثار وى: «المضاهاة والمضافات فى الاسماء والانساب». ...
(وف ح 254 ق)، محدث امامى و فقیه شیعى. وى از یاران امام رضا (ع) و امام محمدتقى (ع) و امام علىالنقى (ع) بود. در اهواز به دنیا آمد و در همان جا نشو و نما یافت. پدرش از مردم دورق خوزستان بود كه نخست آیین مسیحى داشت. به واسطهى حسن بن سعید اهوازى، وى و پسرش، على، نزد امام رضا (ع) رفتند و به دست امام اسلام ...
(وف 598 /593 ق)، فقیه حنفى. چندى در حلب مىزیست، سپس به دمشق رفت و تا پایان زندگى در آن شهر ماند. پیكر وى را پس از مرگ در بیرون باب الفرادیس به خاك سپردند. از آثار وى: «سلوة الهموم»؛ «خلاصة الدلائل فى تنقیح المسائل»، كه تكمله و شرحى است بر «مختصر القدورى»، در فروع فقه حنفى. ...
(س ششم و هفتم ق)، محدث و فقیه شیعى. از ابنبطریق، ورّام بن ابىفراس، ابنزهره، هبة اللَّه بن نما و ابن شاذان بن جبرئیل قمى حدیث شنید و از همگى آنان اجازهى حدیث گرفت. محدث نورى او را در شمار مشایخ نجیبالدین بن نما آورده است. از آثارش: «بغیة الطالب و ایضاح المناسك لمن هو راغب فى الحج»؛ «مزار كبیر»، معروف ...
(وف 396 ق)، پزشك، فقیه و قاضى. از مردم اصفهان بود و در روزگار آلبویه در بغداد به كار پزشكى مىپرداخت. چندى نیز قاضى شوشتر و خوزستان بود. در شوشتر درگذشت. ...