0
مسیر جاری :
مقدِمات حِكْمَت فقه و اصول

مقدِمات حِكْمَت

مقصود از مقدمات حكمت جمع شدن چند شرط است كه با وجود آنها می‌توان گفت: «مطلق» دلالت بر «اطلاق» می‌كند. در تعداد آن شروط كه سه یا پنج است اختلاف وجود دارد كه در مجموع سه شرط قدر متیقّن است (گرچه در
مفهوم وَصْف فقه و اصول

مفهوم وَصْف

منظور از وصف اعمّ از نعت اصطلاحی است. لذا شامل حال، تمییز و هر چیزی است كه موضوع یا حكم را مقیّد به قیدی كند. برخی در مفهوم وصف شرط كرده‌اند كه وصف باید متكی به موصوف باشد، بنابراین اگر وصفی بدون تكیه...
مفهوم غایَت فقه و اصول

مفهوم غایَت

غایت یعنی انتها و علامت آن در فارسی «تا» و در عربی «الی»، «حتی»، «مادام» و... است. در مبحث غایت دو مطلب مورد بحث است. الف. آیا غایت داخل در منطوق یا مغیّی ( بر وزن معما) است یا خیر؟ مثلاً: اگر گفتند
مفهوم شَرْط فقه و اصول

مفهوم شَرْط

جمله‌ی شرطیه دارای دو جزء است: شرط و جزاء. مثال: اگر فردا به مسافرت نرفتم، به دیدن شما می‌آیم. اگر به مسافرت نرفتم «شرط» به دیدن شما می‌آیم «جزاء» است، و مفهوم این جمله شرطیه این است كه اگر به مسافرت رفتم...
مفْهُوم و مَنْطُوق فقه و اصول

مفْهُوم و مَنْطُوق

گاهی «مفهوم» مرادف مصداق است. یعنی چیزی كه فهمیده می‌شود، این معنای عرفی و روزمره است. و گاهی مقابل منطوق است و موردنظر اصولی این معنی است. «منطوق» یعنی مدلولی كه مستقیماً از لفظ و كلام فهمیده می‌شود و...
مُطْلَق و مُقَّیَد فقه و اصول

مُطْلَق و مُقَّیَد

مطلق در لغت به معنای رها و شایع، و مقیّد در لغت به معنای گرفتار است. و در اصطلاح مطلق كلمه‌ای است كه دلالت كند، بر معنایی كه دارای افرادی باشد. مثل لفظ انسان. و مقیّد در اصطلاح هر كلمه مطلقی است كه با...
مَصالِح مُرْسَله فقه و اصول

مَصالِح مُرْسَله

مأخذ استنباط از نظر اكثریت اهل تسنن «مصالح مرسله» است كه گاهی از آن به «استصلاح» و زمانی به «استدلال» تعبیر می‌شود. غزالی در تعریف آن می‌گوید: مصلحت در اصل عبارت است از جلب منفعت یا دفع ضرر، و در
مُشْتَقّ فقه و اصول

مُشْتَقّ

مشتق در اصطلاح ادبا (علم صرف و نحو) در مقابل جامد است، و آن لفظی است كه از لفظ دیگر گرفته شده، و حروف مشتقّ منه را داشته باشد. مثل، افعال، اسم‌های فاعل و مفعول، صفت مشبهه و.. اما در اصطلاح اصولیین مشتق...
مُسْتَقلاتِ عَقْلیّه فقه و اصول

مُسْتَقلاتِ عَقْلیّه

دلیل عقلی بر دو قسم است: 1.استلزامات عقلیه. 2.مستقلات عقلیه: مقصود از مستقلات عقلیه آن است كه عقل انسان رأساً و بدون كمك گرفتن از نصّ قانون شرع، حكمی را كشف كند مثل زشتی ظلم و زیبایی عدل.
مَرَّه و تَكرار فقه و اصول

مَرَّه و تَكرار

«امر» دلالت بر نسبت طلبیه می‌كند، و نهی دلالت بر بازداشتن و زجر. از جمله مباحثی كه در مبحث «امر» و «نهی» مطرح است اینكه آیا صیغه‌ی «امر» یا «نهی» دلالت بر «مرّه» و یك مرتبه می‌كند، یا «تكرار»؟ به این معنی...