0
مسیر جاری :
زن در فلسفه کانت فلسفه‌های جدید و معاصر

زن در فلسفه کانت

ایمانوئل کانت (Emmanuel Kant) در ۲۲ آوریل ۱۷۷۴ م. در شهر کونیگزبرگ (Konigsberg) آلمان زاده شد. پدرش، در آن شهر پیشه سرّاجی داشت. کانت پس از پایان تحصیلات ابتدایی، در سال ۱۷۴۶، که پدرش درگذشت، ناگزیر شد...
تاریخ زیرزمینیِ عقلانیت فلسفه‌های جدید و معاصر

تاریخ زیرزمینیِ عقلانیت

فوکو در آثارش نشان داد که شرایط امکان بسط سازوکار عقلانیت، هنگامی مهیا گشت که ساختارهای نظارتی و انضباطیِ کلان زوال یافت و لاجرم شبکه قدرت و سلطه برای تثبیت خویش محتاج اشکال ظریف‌تر نظارت شد. عیان کردن...
شوخي با عقل مدرن فلسفه‌های جدید و معاصر

شوخي با عقل مدرن

رورتي را بيش از هرچيز بايد فيلسوفي ضد ايسم دانست.او در معرفت شناسي مخالف بنيادگرايي، در فلسفه زبان مخالف واقع نمايي زبان، در متافيزيک مخالف ذات گرايي، واقع گرايي و حتي مخالف ضد واقع گرايي و در علم اخلاق...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(4) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(4)

از ديگر انتقادهاي هگل، انتقادي است كه عليه «بايدِ» اخلاق مطرح مي كند. طبق نظر او، «بايد» در اخلاق هرگز حقيقت نخواهد داشت. هگل معتقد است، آنچه هست، به‌طور كلّي معتبر است (اعتبار كلّي دارد)؛ بنابراين، آنچه...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(3) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(3)

هگل ادّعا مي كند كه وظيفه، انديشه‌ي محض است، و بنابراين، فعليّت (واقعيّت) پيدا نمي‌كند. به عبارت ديگر، او قصد دارد كه بگويد وظيفه، اُبژه‌ي مستقيم آگاهي است. امّا اين مطلب با «خود آگاهي اخلاقي»[37] در تضاد...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(2) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(2)

نظر هگل با نظر كانت درباره ی منشأ «غايي» اخلاق متفاوت است. براي كانت، منشأ غايي اخلاق، الهي است. هرچند، قانون اخلاقي فرمان عقل است، نهايتاً، قانون الهي و وظايف خاص، اوامر و فرامين خداوندند.[19] هگل بر...
فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(1) فلسفه‌های جدید و معاصر

فلسفه‌ي اخلاق كانت از ديد هگل(1)

هگل مدّعي است كه نظريّه‌ي اخلاقي كانت، انتزاعي و بدون محتواست؛ علاوه ‌براين، اصول اخلاقي كانت، اخلاقي را عرضه مي‌دارند كه به واسطه‌ي تناقضات ذاتي كه دارد، محال و غيرممكن است. در عوض، هگل پيشنهاد مي كند...
انسان مدرن و وارونگي ارزش ها فلسفه‌های جدید و معاصر

انسان مدرن و وارونگي ارزش ها

ژوف کاوي ها پيرامون حقيقت و ماهيت انسان با انکه گستره اي به بلنداي تاريخ حيات او دارد اما نه تنها به شناخت کامل او منتهي نشده که او را به معماي لاينحل هستي مبدل ساخته است. ناشناخته ماندن ماهيت و به تبع...
رابطه پراگماتيسم و پوزيتيويسم فلسفه‌های جدید و معاصر

رابطه پراگماتيسم و پوزيتيويسم

پراگماتيسم و پوزيتيويسم را عده اي دوروي يک سکه مي انگارند و وجوه مشترک آنها را بسيار گسترش مي دهند. بعضي معتقدند اين دو نحله فکري بر ضرورت نتايج داده ها، مشاهده و فايده مند بودن رفتارهاي سياسي و اجتماعي...
پراگماتيسم؛ اساس فلسفي دموکراسي فلسفه‌های جدید و معاصر

پراگماتيسم؛ اساس فلسفي دموکراسي

پراگماتيسم يکي از نگرش هاي فلسفه غربي و به طور ويژه امريکايي است که به گفته بانيان آن مي کوشد مشکلات دست و پا گير بشري را رفع کند. براي آشنايي بيشتر با اين مکتب فکري نخست لازم است تعريفي از آن بيان، و...