مسیر جاری :
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
مژده ای دل که مسیحا نفسی میآید
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
من اشخاص زنده را آناني مي دانم که مبارزه مي کنند. بي مبارزه زندگي مرگ است...
سنگي را كه نتوان برداشت بايد بوسيد و گذاشت ! «ضرب المثل ايراني»
ذخیره ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
ذخیره ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
که می رسند ز پی رهزنان بهمن و دی
در انتظار رویت ما و امیدواری
در انتظار رویت ما و امیدواری
در عشوه وصالت ما و خیال و خوابی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبله ای که بینی بهتر ز خودپرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
در آستان جانان از آسمان میندیش
در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبر بمیرد در درد خودپرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا
تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا
حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
ای قصه بهشت ز کویت حکایتی
شرح جمال حور ز رویت روایتی
انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه ای
انفاس عیسی از لب لعلت لطیفه ای
آب خضر ز نوش لبانت کنایتی