مسیر جاری :
افسانه طلائی المپ
المپ یا «آمپیره Empyree» که آن را «الومپوس Olumpos» نیز گویند کوهی است سر بفلک کشیده که قسمت اعظم سال در زیر برف و مه غلیظ خاموش و مستور است.
برای نخستین بار در 28 ژوئیه 1955 کوهنوردان هلندی به المپ مقر...
مادر خدایان
«سی بل» Cybele یا «رئا» Rhea خواهر و در عین حال همسر «ساتورن» (کرنوس) و مادر همه خدایان است. با اینکه شوهرش (کرنوس) پدر خدایان درجه اول همچون ژوپیتر (زئوس)، نپتون (پوزئیدن) و پلوتن (هادس) است اما
هرمس در اندیشه های ایرانی
آنچه برای یک کاوشگر اجتناب ناپذیر است تحقیق درباره دوره تسلسل حکومت «میت»ها بخصوص «تسلسل متامورفوز Cycle Metamorphose» است.
جالب و قابل تعمق است که اولین خدایان را بشر در میتولوژی (اساطیر)
خدایی که پدرش را کشت!
«کرنوس» جوان ترین و جسورترین تی تانهاست که یونانیها او را گاهی بشکل انسان مجسم میکنند و در سنت های قدیمی وابسته به تورات «گناه اولیه» یا «معصیت کبیره» را به او نسبت میدهند.
جهان یونانی زاده می شود
کاوشگران و محققان علوم اجتماعی درباره اصل و منشاء اساطیر همان اندیشه ای را اظهار می کنند که در زمینه مذاهب می اندیشند. بدین معنی که باضطراب ذهنی انسان اشاره نموده و نیازمندی او را در توجیه مفاهیم ناشناخته،...
ریشه های اسطوره
در حقیقت عنوان (میتولوژی) یونان و روم بمجموعه حکایات و قصص و افسانه هائی داده میشود که از قرن نهم قبل از میلاد مسیح بوسیله (همر) نویسنده نابینای (ایلیاد و ادیسه)(1) بوجود آمد و در دوره شرک (پاگانیسم)
آیا اسطوره ها افسانه اند؟
برای توصیف کلمه «میتولوژی» یا «اساطیر» که فیلسوفان اغلب آنرا مطابق با نظرات و تئوریهای خود به انواع مختلف تعریف کرده اند باید قبل از هر چیز معنی واقعی آنرا توجیه کنیم. برای این منظور کتاب فرهنگ «لتیره»(1)...
پیوند با اسطوره ها
در زمینه میتولوژی آثار جاویدان «همر»، «هزیود»، «اشیل»، «پیندار»، «سوفوکل» «اری پید»، «اوید» و در پهنای اندیشه های فلسفی آثار «سقراط»، «افلاطون»، «ارسطو» و سایر پرچمداران مکتب های فلسفی نشان دهنده کوشش
اسطوره ها از کجا می آیند؟
میتولوژی، یا شناخت اساطیر، بمعنی وسیع کلمه هم تاریخ افسانه ای خدایان است، و هم تعبیر و تفسیر این افسانه ها و بررسی و تحقیق اصول و ریشه آنهاست. اما از آنجا که اصل و ریشه اساطیر در ذهن ساده مردمان زمانهای...
شهریاران و مسیح
در بررسی تطبیقی از این دست تأکید بر مشترکات به جای توجه به تفاوتهایی که دیگران بدان عنایت دارند ساده تر است در توجه به سیما و کارکرد شهریار در خاور نزدیک و