مسیر جاری :
عقیده افلاطون درباره هنر
هنر به سبب مثال موجود در ذهن هنرمند است که به وجود می آید.
نظریه یونانی گرایی
اختلافات و انشعابات دیدگاه یونانی گرا در هنر، ناشی از مکاتب فلسفی بود که با همدیگر منازعه و مجادله داشتند.
تقسیم بندی کوئینتیلیان توسط دیوگنس
دیونوسیوس تراکس تقسیم بندی ای از هنر را ذکر کرده است که در آن هنر به هنرهای عملی و هنرهای تکمیل شده تقسیم شده است.
رویکرد افلاطون در رابطه با فن خطابه
بر خلاف افلاطون، ارسطو فن خطابه را تقبیح نمیکرد و علیه آن استدلال نمینمود.
معیارهای هنر خوب چیست؟
خود افلاطون یک هنرمند بود و به زیبایی در هنر توجه میکرد، اما فلسفه او اقتضائات متعددی داشت.
مخالفت با تلقی لذتگرایانه و کارکردی زیبایی
تعریفی که منشاء سوفسطائی دارد، این بود که زیبایی متشکل از چیزیست که از طریق حس شنوایی و بینایی برای ما ایجاد لذت میکند.
فایده اخلاقی و حقانیت هنر از نظر یونان باستان
تنها محاسبه و اندازه میتواند درستی و دقت هنر را تضمین کند. این عنصر افلاطونی، میراثی فیثاغورثی بود.
عقاید افلاطون
داوری نهایی افلاطون درباره هنر منفی است، او حتی در جایی که هنر را محکوم نمیکند، آن را کم اهمیت نیز میداند.
شعر در برابر هنر
افلاطون بیشترین تاکید را بر تضاد میان شعر و هنر داشت؛ اما او خود همزمان این تضادها را متزلزل کرد.
تفاوت زیبایی نسبی و زیبایی مطلق
دیدگاههای فلسفی افلاطون رنگی ایدئالیستی به زیباشناسی او داد، اما ویژگی اخلاقی نیز بدان بخشید.