مسیر جاری :
فلسفه تحلیلی و تعلیم و تربیت (قسمت اول)
در نهضت عمومی فلسفه تحلیلی چندین رویکرد وجود دارد، و خود این نهضت عمومی دستخوش یک تحول تاریخی نسبتا گیج کننده بوده است.
فلسفه تحلیلی و تعلیم و تربیت (قسمت دوم)
زبان محاوره و فهم عرفی، با واقعیت سروکار دارند و بیش از چند قرن چنین بوده و در برابر آزمونهای زمان مقاومت کرده اند.
فلسفه تحلیلی و تعلیم و تربیت (قسمت سوم)
بخش زیادی از فلسفه قدیم «تألیفی» بود؛ یعنی فیلسوف سعی داشت موضوعات یا اجزای ناهمخوان را گرفته، آنها را با ترکیب مصنوعی به یک «پاسخ بزرگ» یا یک «نظام بسته» تبدیل کند.
هدف شایسته تعلیم و تربیت
ایدهآلیستها ادعا می کنند که تقریبا هر یک از مسائل معاصر در گذشته ریشه دارد.
فلسفه تعلیم و تربیت ایدهالیستی
ایدهآلیستها به طور کلی موافقند که تعلیم و تربیت نباید فقط بر رشد ذهنی تاکید کند، بلکه باید دانش پژوهان را تشویق کند تا بر همه آنچه که با ارزشهای پایدار مربوط است متمرکز شوند.
ظن پستترین نوع تفکر
افلاطون معتقد بود که پست ترین نوع تفکر را می توان ظن نامید. در این مرحله مردم در مورد اندیشههای خود به خوبی فکر نمی کنند و معمولا ضد و نقیض میگویند.
تعلیم و تربیت مذهبی
خودشکوفایی هدف اساسی تعلیم و تربیت ایدهالیستی است، اما بدان معنا نیست که خود در انزوا شکوفا می شود. خود هر فرد یک جزء پیشین نیست و تنها در بافت بزرگ تره معنا پیدا می کند.
تأثیر ایدهآلیسم بر تعلیم و تربیت
در سالهای اخیر برنامههای درسی ایدهآلیستها به دلیل فقدان اعتبار به صورت فزاینده ای مورد حمله قرار گرفته است.
برنامههای درسی ایدهآلیستی
یکی از ادعاهای ایدهآلیستها این است که به رشد منش بیش از حامیان فلسفههای دیگر توجه می کنند.
ویژگیهای جذاب فلسفه هگل (قسمت اول)
هگل عقیده داشت که اگر نظام منطقی او به صورت جدی و دقیق به کارگرفته شود، به اندیشه مطلق خواهد انجامید.