مسیر جاری :
تعليق يا غافلگيري؛ مسأله اين است
کارگردان: آلفرد هيچکاک، فيلمنامه: ارنست لمان. فيلمبردار: رابرت برکس. تدوين: جرج توماسيني، موسيقي: برنارد هرمن. بازيگران: کري گرانت، ايوا مريسنت، جيمز ميسن، لئو ج. کارول، جسي رويس لنديس. محصول
محکوم به مرگي گريخته است
نويسنده و کارگردان و تدوينگر: روبر برسون. بر اساس داستاني از آندره دووني. فيلمبردار: لئونس، هانري بورل. موسيقي: موتزارت. بازيگران: فرانسوا التوريه، شال لوکلانش، رولان مونو، موريس بربلوک، ژان ارتان. محصول...
همچون يک چرخ، در حد کمال
کارگردان: جان فورد. فيلمنامه: دادلي نيکولز، بر اساس داستان کوتاهي بهنام «دليجاني بهسمت لوردزبرگ» نوشتهي ارنست هيکاکس. فيلمبردار: برت گلنون. تدوين: دوروتي اسپنسر و والتر رينولدز. موسيقي: ريچارد هيچمن....
ظهور و سقوط چارلز فاسترکين
کارگردان: اورسن ولز. فيلمنامه: هرمن منکيه ويتس. اورسن ولز: فيلمبردار: گرگ تولند. موسيقي: برنارد هرمن. تدوين: رابرت وايز. بازيگران: اورسن ولز، جوزف کاتن، دوروتي کامينگور، اورت اسلون، پل استوارت، ري
روايت بهعنوان سيستمي فرمي
داستانها زندگيمان را احاطه کردهاند. در کودکي با قصههاي پريان و اسطورهها سروکار داريم. بزرگتر که ميشويم، داستان کوتاه، رمان، تاريخ، و زندگينامه ميخوانيم. مذهبها، فلسفهها، و علوم نيز اغلب تعاليم...
اصول فرم فيلم
از آنجا که فرم فيلم يک سيستم- يعني مجموعهاي منسجم از عناصر مستقل و وابسته بههم- است، ميبايستي اصولي وجود داشته باشد که به ايجاد رابطه ميان بخشهاي مختلف کمک کند. در زمينههاي ديگري غير از هنر، اين...
اهميت فرم فيلم
فرض ميکنيم که سينما مجموعهاي از عناصر تصادفي نيست. اگر بود تماشاگران اهميت نميدادند که شروع يا پايان فيلمي را از دست بدهند يا فيلم را پس و پيش تماشا کنند. اما آنها اهميت ميدهند. وقتي در مورد کتابي...
تحليل فيلم داستاني
يکي از باارزشترين فرايندهاي روششناختي مربوط به فرماليستهاي روس براي تحليل روايت تمايز داستان- پيرنگ است. پيرنگ (1) مجموعهاي منظم از وقايع سببيست که در فيلم ميبينيم بهنحوي که در خود فيلم عرضه شده....
ابزارهاي اساسي تحليل فيلم
نئوفرماليسم دو پيشفرضِ تکميلي مهم را دربارهي شکلگيريِ فيلمهاي مبتني بر زيباييشناسي بنا ميکند؛ اينکه فيلمها ساختههايي مصنوعي هستند، و اينکه فيلمها مستلزم نوع خاصِ زيباييشناختي و غيرعمليِ ادراک...
نقش بيننده در فيلم
از آنجا که اثر هنري در شرايط دائماً متغيري قرار دارد، درک تماشاگر از آن با گذشت زمان تغيير ميکند. بنابراين نميتوانيم فرض کنيم که معاني و الگوهايي که در اثر کشف و تفسير ميکنيم کاملاً در آن نهفته و همواره...