0
مسیر جاری :
چرا اکبر کاراته را بردی؟ یاد یاران

چرا اکبر کاراته را بردی؟

محسن صالحی حاجی آّبادی داستان «چرا اکبر کاراته را بردی؟» با موضوع دفاع مقدس و خاطرات رزمندگان نوشته است.
به یه انگشت یاد یاران

به یه انگشت

«به یه انگشت» داستانی است از رزمندگان و سربازان ایران در طول هشت سال دفاع مقدس که محسن صالحی حاجی آبادی به رشته تحریر درآورده است.
پاسداران در حکم شهدا سپاه بایدها و نبایدها

پاسداران در حکم شهدا

پاسداران و رزمندگان عزیزی که در جنگ و جبهه حضور یافتند اما به شهادت نرسیدند را در حکم شهدا بدانید.
مظهر کامل اخلاص در سپاه است سپاه بایدها و نبایدها

مظهر کامل اخلاص در سپاه است

اخلاص وظیفه ای است که بر عهده همه جوانان و سپاهیان عزیز است.
تقویت معنوی بالاتر از تقویت نظامی سپاه بایدها و نبایدها

تقویت معنوی بالاتر از تقویت نظامی

بالاترین وسیله ای که منجر به تقویت سپاه می شود، معنویت است و تنها با معنویت است که جوانان بسیجی و سپاهی شکست ناپذیر می شوند.
اولین معجزه ها به دست سپاه تولد سپاه

اولین معجزه ها به دست سپاه

عشق و شور جوانان سپاهی در میدان جنگ و جبهه، سپاه پاسداران را قوی و بالنده کرد.
خب درد داره امّا! یاد یاران

خب درد داره امّا!

«خب درد داره امّا!» داستانی است از محسن صالحی حاجی‌آبادی که یکی از خاطرات رزمندگان دوران جنگ تحمیلی را بازگو می کند.
عملیات ناممکن! یاد یاران

عملیات ناممکن!

داستان «عملیات ناممکن!» از احمد عربلو به یکی از خاطرات رزمندگان دفاع مقدس که در مورد عملیات مین‌گذاری است می پردازد.
حاجی! من موجی‌ام؟ یاد یاران

حاجی! من موجی‌ام؟

- «یاحسین! یاعلی! یاابوالفضل! حاجی را کشتند! حاجی کجایی؟» - «حاجی! چرا کشته شدی؟ ای خدا حاجی را کشتند!» این کلمات را پشت سر هم، صادقی می‌گفت.
عجب قصه‌ای شد یاد یاران

عجب قصه‌ای شد

-«آهای جغله‌ها! بیایید براتون یه قصه بگم. یکی دیگه از اون قصه‌های شنیدنی، پاشید بیاید این‌جا... بیاید پای یه قصه­ ی دروغ دیگه. می‌خوام یه قصه‌ای براتون بگم که تو تاریخ ماندگار بشه!»