مسیر جاری :
![زیارت زیارت](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86.jpg)
زیارت
زیارت آدابی دارد از جمله این که، امام یا امامزاده زیارت شده را بهتر بشناسیم و تلاش کنیم تا میتوانیم مانند آنها کار خوب انجام دهیم یا در حرم به جای آن که وقتمان را صرف کنار زدن مردم و دست کشیدن به ضریح...
![باز هم میخواند باز هم میخواند](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/%D9%BE%D8%B3%D8%B1%DA%A9%20%D8%AF%D8%B9%D8%A7%20%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4.jpg)
باز هم میخواند
پسر نگاهش به پرنده کوچک توی قفس بود، که به سر در مغازه رو به رویی آویزان شده بود. مردی جلو دیدش را گرفت: «چنده؟» و اشاره کرد به کارت های دعای عاشورا که جلو پسر، روی زمین بود. دندانهای کج و کوله پسر پیدا...
![دو برادر دو برادر](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/%D8%AD%D8%B1%D9%85%20%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA%20%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3.jpg)
دو برادر
به حرم که رسیدیم راهم را جدا کردم خودم را به گوشهی دنجی رساندم. مادر و حسام رفتند آن طرف. دوست نداشتم حسام را ببینم. مادر کلی نصیحتم کرد: «خوب نیست دو تا برادر این رفتار را با هم داشته باشند... او کوچکتر...
![غربت .... غربت ....](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/%D8%A8%D9%82%DB%8C%D8%B9.jpg)
غربت ....
هنوز از هم دلخور بودند. دلخوری شان اجازه نمیداد که نزدیک هم بنشینند. محبوبه یک طرف اتوبوس برای خودش صندلی پیدا کرده بود و رویا یک طرف دیگر. رویا نگاهی بهم کرد: «میروی؟ زود برگرد.»... قدم که روی پیادهرو...
![مرا هم دعوت کرده ای؟ مرا هم دعوت کرده ای؟](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images/article/%D9%85%D8%B1%D8%A7%20%D9%87%D9%85%20%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D8%A7%DB%8C.jpg)
مرا هم دعوت کرده ای؟
همیشه همینطوری سبُک سفر می کند. کیف دستی را روی زمین می گذارم و می گویم: «ننه جان، حالا واجبه؟ دیر میشه، اتوبوس میره ها!» می ایستد، و می گوید: «آره عزیز دلم، واجبه.» و بعد لنگان لنگان راه...