0
مسیر جاری :
نظریه‌ی اخلاقی آنسکوم فلسفه اخلاق

نظریه‌ی اخلاقی آنسکوم

بسیاری از فلاسفه- از جمله خانم آنسکوم که از شاگردان راسل است و کتاب پژوهش‌های فلسفی وتیگنشتاین را به نحو فاضلانه‌ای از آلمانی به انگلیسی ترجمه کرده است- با هیوم تقریباً همداستان شده و احکام اخلاقی را از...
استی‌ها و بایستی‌ها در فلسفه‌ی هیوم فلسفه اخلاق

استی‌ها و بایستی‌ها در فلسفه‌ی هیوم

می‌خواهیم بدانیم بین استی و بایستی چه رابطه‌ای است؟ البته منظور ما از بایستی «بایستی اخلاقی» است که در تمام زبان‌ها استعمال می‌کنند، چنان که می‌گویند «باید راست بگویید»، «باید دروغ نگویید»، «باید از خیانت...
در معنای حکمت نظری و عملی فلسفه اخلاق

در معنای حکمت نظری و عملی

فلسفه یا حکمت به معنایی بر اساس نظریه‌ی هستی دو بخشی انسان، یعنی هستی تجردی و هستی تعلقی، در بدو امر به دو قسم تقسیم می‌شود: حکمت نظری و حکمت عملی. بخش نظری حکمتی است که درباره‌ی هستی‌های نامقدور
فلسفه عین ذات انسان است فلسفه اخلاق

فلسفه عین ذات انسان است

مقصود علوم انسانی، وجود برتر و کمال اول خود انسان است. منطق در تعریف و تحلیل ماهیت او می‌گوید: «انسان، حیوان گویا (ناطق) است». این گویایی، کمال اول انسان است و مقصود از آن مسلماً گفتنی که صوتی باشد و شما...
نوع متفاوتی از شادکامی فلسفه اخلاق

نوع متفاوتی از شادکامی

فصل‌های پایانی اخلاقیات نیکو ما خوس ارسطو جنبه‌ی حیرت‌آوری پیدا می‌کند. سرتاسر اخلاقیات یاد می‌گیریم که زندگی انسانی خوب به فضیلت عقلانی و اخلاقی نیاز دارد. کلید شادکامی در فضیلت یافت می‌شود زیرا، شجاعت،...
شهر یا اجتماع فلسفه اخلاق

شهر یا اجتماع

والدین، آموزگاران و دوستانی که مسؤول پرورش فضیلت در کودکان هستند، جزیی از اجتماع بزرگتری به حساب می‌آیند که ارسطو آن را مدینه یا شهر نامید. شهر برای تندرستی‌مان و حتی برای ادامه‌ی حیاتمان ضروری است. تنها...
دیدگاه‌های روان شناختی رشد فضیلت فلسفه اخلاق

دیدگاه‌های روان شناختی رشد فضیلت

با بازنگری افکار ارسطو در مورد رشد فضیلت، اینک به برخی اندیشه‌های روان‌شناختی معاصر در این زمینه، نگاه می‌کنیم. وقتی، در اواخر قرن نوزدهم روان‌شناسی یک علم تجربی شد، به مفاهیمی مثل فضیلت و منش یا کردار...
پرورش فضیلت فلسفه اخلاق

پرورش فضیلت

در این صورت، ما از همان جوانی، خواه عادت‌هایی از یک نوع یا نوع دیگر را شکل بدهیم، هیچ فرق نمی‌کند؛ خیلی فرق می‌کند، یا به بیان دقیقتر همه‌اش فرق است.
هوش هیجانی فلسفه اخلاق

هوش هیجانی

طبق آیین سودگرایانه، فضیلت به طور طبیعی و در اصل جزیی ازهدف نیست، بلکه قادر است که چنین بشود؛ و در کسانی که آن را با بی‌تفاوتی دوستش دارند این چنین شده است، و آنان آن را نه به عنوان وسیله‌ی شادکامی بلکه...
اساس فیزیولوژیکی فضیلت فلسفه اخلاق

اساس فیزیولوژیکی فضیلت

داروین باور داشت که اکثر هیجان‌ها غریزی هستند و ارزش بقا دارند. ویلیام جیمز با بیان این که هر هیجانی مجموعه‌ی متمایزی از واکنش‌های بدنی را دارد که اساس احساسات است، این اندیشه را اصلاح کرد. خشم یک مجموعه...