مسیر جاری :
صورتهای تصویرپردازی به مثابهی تخیل
جرجانی تصویرپردازی را شیوههای بیانِ مبتنی بر کشف یک ویژگی یا حوزهای از ویژگیهای مشترک بین دو عنصر منفرد یا پیچیده میپندارد؛ میزان این کشف متفاوت است. دامنهی شباهت از حضور یک اثر مشترک در هر دو
پیوند پنهان در تصویرپردازی نمادگرایانه
با ظهور نمادگرایی در فرانسه و قبل از آن با اشعار بودلر و رمبو، مفهوم تازهای در باب ماهیت شعر به ادبیات اروپا وارد شد. پیشزمینه و عوامل مؤثر بر نمودهای اولیهی شعر نمادگرا در فرانسه هر چه که باشد
تشبیه و شباهت بصری
جرجانی به شباهت بصری توجه ویژهای دارد، اما اهمیت این موضوع برای او چنان است که یک فصل مستقل را به تحقیق در انواع متفاوت شباهت بصری و تأثیر زیبایی شناختی آن اختصاص میدهد. در این فصل او دو نوع
ماهیت وجه شبه
تشبیه عامل اولیهی تعیین ماهیت حسی یا غیرحسی صورِ خیال است، و عامل ثانویهی آن ماهیت جوهرهای دخیل در آفرینش صورت خیالی است. کاوش بیشتر در ویژگیهای وجه شبه بین دو سوی تشبیه ممکن است به درک ما
تصویرپردازی و آرایهبندی
هنگامی که به ماهیت تزیینی تصویرپردازی میپردازیم، لازم است حالتی را که بر اساس آن میتوان یک تصویر را تزیینی یا آرایهای نامید تعریف کنیم. رزموند توو اظهار میکند زمانی که شاعر یا منتقد بر این باور است...
ماهیت دیداری تصویرپردازی
جرجانی در بررسی تمثیل به طور خاص، به شدت بر ماهیت تصویر، آنگونه که در این صنعت ادبی تجلی پیدا کرده است، تأکید میورزد. او میگوید حس بینایی یا درک تصویر از طریق تماس مستقیم با چشم باعث میشود
ماهیت حسانگیز صورِ خیال
خطر بزرگ هنگام بحث دربارهی ماهیت حسانگیز صورِ خیال، عمالگونه که هر منتقد یا شاعر پیش از سدهی بیستم تصور کرده است، گرایش به توصیف آثار منتقدان یا شاعران برمبنای تعبیرنوینی از حسانگیزی است، در
تصویرپردازی و معنا
جرجانی بیان هنری را یک واحد سخت به هم بافته در نظر میگیرد. در نتیجه، هر عنصری ازاین واحد برای عبارت حیاتی است و از آن عبارت به عنوان یک کل، جداییناپذیر است. معنایِ عبارت نتیجهی تعامل روابط نحویِ بین...
شباهت همچون صورت خیال در شعر
شباهت، طبق نظر جرجانی، علت وجودی صورِ خیال در شعر است. هر سه صورت تصویرپردازی، همانگونه که به تکرار در دلائلالاعجاز و اسرارالبلاغه تأکید شده است، یعنی استعاره، تمثیل و تشبیه مبتنی بر این رابطه است.
صورت و محتوا در شعر
کاوشِ مفصل جرجانی را در رابطهی تکواژ با بافت آن و تأکید فراوانش بر مفهوم ساخت به عنوان ساخت معناها، و نه واژهها در حکم مجموعههایی از صداها، میتوان براساس «استیلای آموزهی لفظیون»