مسیر جاری :
چوب جادویی من
همیشه یه روزی میرسه که مجبور میشی چیزایی رو که فکر میکنی خیلی توی زندگیت مهمن رو، ترک کنی. چیزی که بهش وابسته ای یا افتخار میکنی. مثل خواهر کوچولوم که در دو سالگی مجبور شد شیرخوردن رو ترک کنه یا خودم...
وقتی که تنهایی
خواب خوابم. میزند روی شانهام. سرم را میکنم زیر پتو، فایده ندارد، ولکن نیست. همیشه بهش میگویم که تو زیادی مسئولیتپذیری و برایش توضیح میدهم که لازم نیست هر روز حتما بیایی بالای سرم و من را صبح زود...
آرزوی کشیش
اینک که در آستانه مرگ هستم میفهمم، اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید میتوانستم دنیا را هم تغییر دهم.
توانایی را دوباره به دنیا هدیه کنیم
از ابتدای بشر تا کنون، بیماریها همانند زخمی چرکین بر زندگی سالم انسان، نمایی زشت و دردناک را پدید آورده است. قطع عضو، معلولیت ناشی از فلجهای نخاعی و مادرزادی و به طور کلی ناتوانی در انجام و کنترل حرکاتی...
دو عدد بچه
فرماندهی ارتشیها از پشت بیسیم گفت: «حاجی، یه فرمانده زبده و نترس با یک بلدوزری کارکرده و شجاع میخوام.کار خیلی سخته، از او بَرو بچههای درست و حسابی بفرست.» حاج عباسعلی گفت: «مطمئن باشید، از خوباش میفرستم.»...
مثل بچه آدم باشید!
«آفرین، آفرین! من بهتر از شما بچههای نجف آبادی ندیدهام.» این را معاون مقر شهید طرح چی گفت. من بارها گفتهام که این بچهها چه بچههای خوبی هستند.» بعد آمد داخل نمازخانه و ادامه داد: «پس برای چی این نمازخانه...
من چهل ساله اسب سوارم
عجب اسبی! به به چه اسب نازنینی! آخ جون کیف میده برای سوار شدن. این را محمدرضا گفت و بعد دوید طرف اسب. اکبرکاراته گفت: هِی محمدرضا! اسب سواری بلدی میخواد! تا حالا اسب سوار شدهای؟ محمدرضا بلند بلند گفت:...
لباس چرک های سمبولیک
از فردا، همه لباس هایی می پوشیم که هیچگاه کثیف نمی شوند، لکه نمی گیرند و بدبو هم نمی شوند. از فردا هیچ کس با لباس اتو نکشیده و کثیف به مدرسه یا محل کارش نخواهد رفت. از فردا لباس هیچ کس بوی بدی نخواهد...
من یک پیاز هستم
یه بار نشد یکی ما رو بگیره و پوست بکنه و غش غش بخنده که ما هم یکم دلمون باز شه! همش بغض و اشک و ناله دیدیم.
گفتگو با خانم محبوبه محمود
محبوبه محمود، از جمله نوجوانانی هستند که توانستهاند در زمینههای اختراعات و ابتکارات به موفقیتهای زیادی دست پیدا کنند و در رشتههای رباتیک، برنامه نویسی و طراحی مدار، انجام پروژههای تحقیقی و پژوهشی...