0
مسیر جاری :
دارايي واژه‌شناسی

دارايي

حقوق مربوط به دارايي در شمار مهم ترين حقوقي است كه فرد مي تواند در مورد اشيا ( يا در نظام برده داري در مورد ساير آدميان ) داشته باشد. اين حقوق حاصل جمع چندين مجموعه ي مجزا از حقوق و وظايف، امتيازات و مصونيت...
از خودبيگانگي واژه‌شناسی

از خودبيگانگي

طبق ديدگاه ماركس و ماركسيست هاي متأخر، از خودبيگانگي [ يا اليناسيون ] يكي از ويژگي هاي مهم جوامع سرمايه داري است به اين معني كه آنچه بايستي براي فردْ طبيعي و آشنا باشد به امري خارجي يا بيگانه مبدل مي شود....
اراده عمومي واژه‌شناسی

اراده عمومي

اين اصطلاح عمدتاً با نام روسو و اثر مهم او قرارداد اجتماعي پيوند خورده است. اراده ي عمومي مقوله ي اصلي در انديشه ي روسو است. به نظر او، جامعه ي سياسي به جاي آن كه حاصل جمع علايق مجزا و فردي اشخاص باشد،...
اخلاق فضيلت گرايانه واژه‌شناسی

اخلاق فضيلت گرايانه

در عرصه ي رقابت ميان نظريه هاي اخلاقي، اخلاق فضيلت گرايانه در كنار تكليف گرايي و نتيجه گرايي سومين نظريه ي بزرگ شناخته مي شود. ريشه ي اين نظريه را بايد در انديشه هاي ارسطو و افلاطون جست و جو كرد و احياي...
اخلاق تيمارداري واژه‌شناسی

اخلاق تيمارداري

علاقه به نوعي از اخلاق كه به طور خاص با تيمارداري مرتبط است از بحث ميان كولبرگ ( Kohlberg ) و گيليگان ( Gilligan ) ( در كتاب يك صداي متفاوت، 1982 ) و تحولات ديگري در نظريه ي اخلاق به ويژه احياي بحث
احتياط واژه‌شناسی

احتياط

عمل احتياط آميز معمولاً در برابر عمل اخلاقي مطرح مي شود. براي مثال، احتياط حكم مي كند كه غذاي فاسد نخوريم، اما نخوردن غذاي فاسد نه يك وظيفه ي اخلاقي است و نه به طور خاصي از نظر اخلاقي ارزشمند است. احتياط...
اجبار واژه‌شناسی

اجبار

اگر انسان ها وادار به انجام عملي خلاف اراده ي خود شوند، تحت اجبارند. البته بايد اجبار را از زور ( ‌compulsion ) تمييز داد. ما وقتي از اعمال زور سخن مي گوييم كه شخص به طور فيزيكي وادار به انجام عملي شود...
آگاهي كاذب واژه‌شناسی

آگاهي كاذب

اصطلاحي است مأخوذ از ماركس در توصيف وضعيتي كه در آن افراد يا طبقات به طور نظام مند از منافع خود بي خبرند يا تصور غلطي از آن دارند، يا به طور كلي در مورد طبيعت دنيايي كه در آن زندگي مي كنند در اشتباه اند...
آزادي مثبت واژه‌شناسی

آزادي مثبت

برداشتي از آزادي است كه معمولاً ( و البته گاه به گونه اي گمراه كننده ) در برابر آزادي منفي [ يا سلبي ] قرار مي گيرد. اين مقايسه پس از انتشار مقاله ي مشهور برلين تحت عنوان « دو مفهوم » باب شد. آزادي منفي...
آزادي بيان واژه‌شناسی

آزادي بيان

آزادي در بيان ديدگاه ها، طرح نقطه نظرات، و انتشار گفته ها و تصويرها بخش متعارفي از مفهوم ليبرالي عدالت است. البته كاترين مك كينون، حقوق دان فمينيست، معتقد است كه از برخي جهات، آزادي مطلق بيان بايد تحت...