property

دارايي

حقوق مربوط به دارايي در شمار مهم ترين حقوقي است كه فرد مي تواند در مورد اشيا ( يا در نظام برده داري در مورد ساير آدميان ) داشته باشد. اين حقوق حاصل جمع چندين مجموعه ي مجزا از حقوق و وظايف، امتيازات و مصونيت
دوشنبه، 20 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دارايي
دارايي

 

نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

 property
حقوق مربوط به دارايي در شمار مهم ترين حقوقي است كه فرد مي تواند در مورد اشيا ( يا در نظام برده داري در مورد ساير آدميان ) داشته باشد. اين حقوق حاصل جمع چندين مجموعه ي مجزا از حقوق و وظايف، امتيازات و مصونيت هاست. اما اصلي ترين آنها عبارتند از: حق استفاده از يك شيء و منع كردن ديگران از استفاده از آن، حق مبادله يا واگذار كردن و حق نابود كردن آن.
سؤالاتي در مورد اَشكال دارايي ( مالكيت مشترك، خصوصي و عدم مالكيت ) و چگونگي توجيه اين اشكال مطرح مي شوند. همچنين پرسش هايي در مورد چگونگي توزيع حقوق مالكيت ارائه شده اند، سؤالاتي كه ذيل بحث كلي عدالت توزيعي و فرايند اوليه ي تمليك ( يا تبديل كردن يك چيز به دارايي خصوصي ) مطرح مي شوند. لاك در رساله ي دوم خود اظهار مي دارد كه اگر افراد چيزي را با نيروي كار خود مخلوط كنند، با دو شرط، آن را به مالكيت درمي آورند: 1- چيزهايي « به همان خوبي و به حد كافي » باقي بمانند كه سايرين بتوانند آنها را به تملك درآورند؛ و 2- آنچه به تملك درآمده است تلف نشده باشد. اگر اين دو شرط تأمين شوند، به نظر مي رسد كه تملك اوليه حاصل مي شود بدون آنكه به منافع كسي لطمه وارد آيد. بدين ترتيب، مخالفت با اين نوع تملك هم نامعقول است. اما اين كه دو شرط مزبور و به ويژه شرط نخست تا چه حد قابل تحقق اند به شدت پرسش برانگيز است. بسته بدان كه نظرات لاك چگونه تفسير شوند، از آنها مي توان براي تأييد انواع كمونيسم يا مالكيت خصوصي و نابرابري هاي همراه با آن بهره جست.
مجادله در مورد مالكيت خصوصي جايگاه مهمي در ميان علايق انديشمندان بزرگ داشته است و سابقه ي آن به اختلاف نظر ارسطو و افلاطون در مورد مالكيت اشتراكي برمي گردد. از ديدگاه روسو و ماركس، مالكيت خصوصي بايد محكوم شود، زيرا افراد اجتماع را از يكديگر بيگانه مي كند و تأثيرات روان شناختي مخرب نامحسوسي بر جاي مي نهد. اين در حالي است كه از ديدگاه هايِك، مالكيت خصوصي بنياد جامعه ي آزاد به شمار مي آيد.
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.