مسیر جاری :
سطوح تناظر علم با نیازها
جامع نگری در علم، نباید بدون توجه به مجموعه نیازهای فرد صورت پذیرد، زیرا علم، فی نفسه میتواند گسترههای بی مرزی داشته باشد و بسا که به صورت علم غیر مفید درآید.
مبانی کلی برنامه درسی تربیت اسلامی (قسمت اول)
با توجه به تقسیم علوم به دو دسته علوم دینی که واجب عینیاند و علوم منطقی، معقول و فلسفی که واجب کفاییاند، ساختاری از برنامه درسی به دست داده است.
مبانی کلی برنامه درسی تربیت اسلامی (قسمت دوم)
جنبههای روشی فلسفه و فلسفه تعلیم و تربیت، از عینیت و عقلانیت بیشتر و مطمئنتری برخوردارند. تا یافتهها و محتواهایی که به کمک این روشها به دست آمدهاند و به صورت نظامهای فلسفه محض یا تعلیم و تربیت مطرح...
الگوهای تحلیل فلسفههای تعلیم و تربیت (قسمت اول)
ارسطو از دو گونه قیاس سخن به میان آورده بود: قیاس اخباری و نظری و قیاس عملی قیاس نظری در قلمرو حکمت نظری، مانند متافیزیک یا فیزیک، و قیاس عملی در عرصۂ حکمت عملی، مانند اخلاق و سیاست، مورد توجه بود.
الگوهای تحلیل فلسفههای تعلیم و تربیت (قسمت دوم)
با تعیین انواع سه گانه فلسفههای هنجارین تعلیم و تربیت نوع فلسفیتر، عملیتر و ترکیبی، این امر را ممکن ساخته است که بتوان میزان انتظار از آنها را در عرصه تعلیم و تربیت مشخص کرد.
اصل فضل در تربیت اسلامی (قسمت اول)
در قلمرو فلسفه تعلیم و ترست نیز فیلسوفان تحلیلی، از این روش در تحلیل تربیتی خود استفاده کردهاند.
اصل فضل در تربیت اسلامی (قسمت دوم)
اصل سبقت، به منزله یک اصل تربیتی، حاکی از آن است که فعالیتهای افراد، باید در فضایی از رقابت سالم نسبت به یکدیگر انجام شود.
جهان در دیدگاه اسلام
افلاطون فیلسوف را که از لذات شهوى و غضبی فراتر رفته و پس از طی مراحل تجربه حسی، پندار درست، شناسایی علمی و عقلی، به مرحله درک مثل و خیر محض نایل شده، در اوج تعالی می دانست.
نقش اساسی فلسفه در تعلیم و تربیت (قسمت اول)
پیشنهاد گزارش هیأت مشاوران ماوراء بحار، بیش از آن که به واقع، در پی آن بوده باشد که مزایای دمکراسی را در فضای تعلیم و تربیت ایران فراهم آورد، حرکتی در جهت جابه جایی قدرت بود.
نقش اساسی فلسفه در تعلیم و تربیت (قسمت دوم)
تدوین فلسفه تعلیم و تربیت، دست کم در مراحل اولیه آن، مستلزم بحث کافی در پایههای نظری مسائل آموزش و پرورش خواهد بود.