نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران

سال 1341 را سال آغاز انقلاب ایران می نامند. انقلابی که در سال 1357 به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید. در آن سالها چندی بود که امام موسی صدر به لبنان هجرت کرده بود اما کاملا به اوضاع ایران توجه داشت و مسائل را دنبال می کرد. ایشان از آغاز تا لحظه ربودن در لیبی هیچگاه از ایران و انقلاب ایران غافل نماند و همواره با رهبران روحانی و غیر روحانی نهضت چون حضرت امام، شهید بهشتی، شهید مطهری، مهندس بازرگان و دیگران ارتباط داشت و همواره پناهگاه مبارزین
دوشنبه، 14 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
نقش امام موسی صدر در پیروزی انقلاب اسلامی ایران





سال 1341 را سال آغاز انقلاب ایران می نامند. انقلابی که در سال 1357 به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید. در آن سالها چندی بود که امام موسی صدر به لبنان هجرت کرده بود اما کاملا به اوضاع ایران توجه داشت و مسائل را دنبال می کرد. ایشان از آغاز تا لحظه ربودن در لیبی هیچگاه از ایران و انقلاب ایران غافل نماند و همواره با رهبران روحانی و غیر روحانی نهضت چون حضرت امام، شهید بهشتی، شهید مطهری، مهندس بازرگان و دیگران ارتباط داشت و همواره پناهگاه مبارزین ایرانی بود که به علت فشارهای رژیم شاه از ایران می گریختند. در این مجال به طور خلاصه و گذرا نظری به مجموعه این فعالیتها و سخنان امام موسی صدر در این باره می افکنیم:

1. سفر به واتیکان برای آزادی امام خمینی

پس از پانزده خرداد 1342 که امام خمینی دستگیر شد، امام موسی صدر در تیر ماه 1342 به واتیکان سفر کرد و با وزیر خارجه پاپ ملاقات کرد تا اوضاع سخت و دشوار ایران و دستگیری حضرت امام و سایر روحانیون را با رهبران جهان مسیحیت در میان بگذارد تا از این طریق فشارهای جهانی بر شاه وارد شود.
همچنین به گزارش اسناد ساواک امام موسی صدر "در وقایع پانزدهم خرداد یکی از امضا کنندگان تلگراف علیه شاهنشاه بود." و پس از سخنرانی امام (ره) در قضیه کاپیتولاسیون که تبعید امام (ره) را به ترکیه در پی داشت، بلافاصله امام موسی صدر با شخصیتهای مختلف مسیحی و سنی در اروپا و شمال آفریقا تماس گرفت تا امنیت امام خمینی را در ترکیه تامین و مقدمات انتقال ایشان را به نجف فراهم کند.

2. کمکهای مالی و اقتصادی

مرحوم آیت الله العظمی مجدالدین محلاتی ، از دوستان نزدیک امام صدر، در این زمینه چنین نقل می کند: " بگذاريد برايتان‌ خاطره‌اي‌ تعريف‌ كنم‌ كه‌ خود شاهد آن‌ بودم‌. يكي‌ از نامه‌هاي‌ آقاموسي‌ به‌ امام‌ را من‌ خودم‌ خدمت‌ امام‌ بردم‌. در يكي‌ از سفرهاي‌ حج‌ براي‌ رمي‌ جمره‌ رفته‌ بودم‌ كه‌ ديدم‌ ماشيني‌ پشت‌ سرم‌ بوق‌ مي‌زند. يك‌ دادي‌ زدم‌ كه‌ چكار مي‌كنيد. ديدم‌ دستي‌ از پنجره‌ بيرون‌ آمد و گفت‌: دادن‌ نزن‌. شلوغ‌ نكن‌ و بيا بالا. . خود آقاموسي‌ بود.... به‌ هرحال‌ خيلي‌ خوشحال‌ شدم‌. سوارشدم‌ و گفتم‌: آقاموسي‌. تو كجا و اين‌ جا كجا. . ديگر با هم‌ بوديم‌. آقاموسي‌ درآن‌ سفر ميهمان‌ ملك‌ فيصل‌ بود و عده‌اي‌ هم‌ همراهش‌ بودند. يادم‌ هست‌ كه‌ يكي‌ از همراهان‌ ايشان‌ مرحوم‌ صبوري‌ قمي‌ بود كه‌ بعدها فوت‌ گرديد. وقتي‌ مي‌خواستم‌ از حج‌ برگردم‌ ،گفت‌ يك‌ نامه‌اي‌ مي‌نويسم‌ تا خدمت‌ اما م بدهيد. يك‌ لبناني‌ براي‌ حاجتي‌ 100 هزار ليره‌ نذر كرده‌ است‌ تا خدمت‌ اما بدهد. اكنون‌ حاجت‌ برآورده‌ شده‌ است‌. حاجت‌ برآورده‌ شده‌ است‌. اگر از اين‌ مبلغ‌ 50 هزار ليره‌اش‌ را بگذاريد، من‌ براي‌ خيريه‌ اينجا لازم‌ دارم‌. من‌ نامه‌ را آوردم‌ و خدمت‌ امام‌ دادم‌. امام‌ از من‌ پرسيد حالش‌ چطور بود، گفتم‌ الحمدالله‌ خوب‌ بود. امام‌ با تقاضاي‌ آقاموسي‌ موافقت‌ كردند. چون‌ بعداً تلفني‌ از آقاموسي‌ پرسيدم‌ كه‌ آيا 50 هزار ليره‌ رسيد؟ و او گفت‌ بله،‌ بركات‌ نازل‌ گرديد."
در گزارشی از ساواک نیز چنین آمده است: "نامبرده مبلغ 18000 لیره لبنانی توسط شیخ حسن حریری جهت خمینی به عراق فرستاده که دولت عراق و مامورین آن کشور از جریان اطلاع داشته اند لذا پس از تحویل پول به خمینی شیخ حسن حریری در فرودگاه بغداد هنگام خروج توسط مامورین عراقی دستگیر می گردد."
این کمکها در طول سالهای متمادی به انحاء مختلف و به وسیله افراد و شخصیتهای مختلف ادامه و استمرار داشت. همچنین گاهی مقلدين امام خمينی (ره) كه از طريق لبنان و سوريه به نجف مي‌آمدند، وجوه شرعی به خدمت ايشان تقديم مي‌داشتند كه حضرت امام خمينی از دريافت آن امتناع مي‌ورزيد و مي‌فرمود: ما فعلاً اينجا احتياجی نداريم هنگام بازگشت به لبنان يا سوريه آن را به دفتر آقا موسی تحويل دهيد و آنها نيز چنين مي‌كردند.

3. ارتباطات تشکیلاتی

امام موسی صدر در سفری که به آلمان رفتند، با شهید دکتر بهشتی جلسات مفصل و طولانی درباره مسائل ایران و نجف و دانشجویان مستقر در اروپا داشتند. اين دو شخصيت مبارز، از بنيان‌گزاران مؤثر انجمن‌های اسلامی دانشجويان خارج از كشور به شمار مي‌آيند و به علاوه از برخی گزارشات مأموران ساواك استفاده مي‌شود كه امام موسی صدر در اواخر سال 1344 رياست افتخاری انجمن مذهبی دانشجويان ايرانی مقيم بيروت را بر عهده گرفته بود. اين ديدارها همچنان ادامه پيدا كرد. گاهی امام موسی صدر به آلمان مي‌رفت و گاهی هم شهيد بهشتی به لبنان مي‌آمد. در يكی از اين جلسات آقای دكتر صادق طباطبائی مأموريت مي‌يابد از طرف آن دو، نامه‌ای را به خدمت حضرت امام در نجف برساند.
استاد حسین شرف الدین، شوهر خواهر امام صدر و از نویسندگان و فرهیختگان لبنانی، در این باره می گوید: "... در تمامی سال‌هايی كه امام خمينی در نجف حضور داشتند، بسياری از افراد كه مي‌خواستند با ايشان تماس بگيرند، به مجلس اعلای شيعيان مراجعه مي‌كردند. من خود مكرراً دانشجويان مسلمان ايرانی را مي‌ديدم كه از اروپا و آمريكا به بيروت آمده‌اند تا از آنجا به نجف بروند... آقای صدر هم دستور مي‌داد تا هماهنگي‌های لازم صورت گرفته و مشكلات سفرشان به نجف حل گردد. باز يادم مي‌آيد كه مرحوم حاج احمد آقا، دو سه سال قبل از پيروزی انقلاب، سفری به لبنان آمدند و مدتی طولانی ميهمان آقای صدر بودند... من بارها آقای سيد محمود دعايی يا همكاران‌شان را ديدم كه از نجف به سوريه آمده‌اند و با آقای صدر ملاقات دارند. حتی يادم هست كه در يكی از اين ملاقات‌ها، آقای دعايی پيامی از امام خمينی آورده بودند كه از فارسی به عربی ترجمه شده بود. آقای صدر هر دو نسخه فارسی و عربی را به من دادند و خواستند تا آنها را مطابقت داده و در صورت لزوم ويرايش نمايم..."
یکی از اسناد ساواک درباره ارتباط امام موسی صدر با انجمن دانشجویان خارج از کشور چنین است: "... توضیح اینکه حضرت آیت الله (منظور آیت الله العظمی سید محسن حکیم است) سالیانه مبلغ 500 لیره لبنانی جهت هزینه به این انجمن کمک می نمودند و در سال گذشته این مبلغ توسط آقای صدر تسلیم انجمن شده بود."

4. پناه مبارزین

در طول تمام سال‏هاى مبارزه، امام صدر و تشكيلات زير نظر ايشان همواره پناهگاه و مأمن مبارزين بود. برخى از اين افراد حتى مخالف امام صدر بودند اما ايشان با بردبارى و سعه صدر فراوان همه مشكلات را حل مى‏كردند. حتى به رئيس جمهور وقت سوريه، حافظ اسد، اطلاع داده بود و او نيز به همين اعتبار كمك‏هاى فراوانى در اختيار مبارزين قرار داد.
علی جنتی، از مبارزین انقلاب و سفیر کنونی ایران در کویت، در کتاب خاطرات حود چنین می گوید: "یکی از مشکلاتی که ما در لبنان و سوریه با آن روبرو بودیم، بحث اقامت در این کشورها بود. ما هویت قابل عرضه ای نداشتیم. کار ما مخفی بود و نمیشد به هرکسی گفت که چه می کنی و تا یک توجیه قابل قبول نداشتیم، نمیتوانستیم مجوز اقامت بگیریم. در این زمینه ، آقای امام موسی صدر خیلی به ما کمک کردند. ایشان بعضی از افراد را به منزله اعضای مجلس اعلای شیعیان لبنان به دولت لبنان معرفی کردند و بدین ترتیب ما توانستیم به طور رسمی اقامت بگیریم. همچنین با آقای حافظ اسد صحبت کردند که تعدادی از مبارزان ایرانی که علیه رژیم شاه مبارزه می کنند در سوریه هستند، شما دستور بدهید که به آنها اقامت بدهند. ایشان هم موافقت کردند و من به اتفاق مرحوم محمد منتظری به وزارت کشور مراجعه کردیم و برای تعدادی از دوستان اقامت گرفتیم. "
یکی دیگر از شاهدان عینی، فضای لبنان و سوریه را در اين باره اين‌گونه ترسيم مي‌كند: "... امام موسی صدر همان كسی است كه دولت سوريه و شخص حافظ اسد را بر آن داشت تا فضا و امكانات لازم را در اختيار مبارزين ايرانی مقيم آن كشور قرار دهد. بسياری از برادران و دانشجويان مبارز ايرانی كه در كشورهای اروپايی يا آمريكا اقامت داشتند، آزادانه به سوريه رفت و آمد داشتند، بدون آنكه ويزای سوريه در گذرنامه آنان ثبت شود! مثلاً برادران ايرانی كه از فرانسه به سوريه مي‌آمدند، مهر ويزايشان بر روی كاغذی ساده و نه گذرنامه، ثبت مي‌شد. اينها به اردوگاه‌های نظای سوريه كه تحت نظر دكتر رفعت اسد قرار داشت وارد مي‌شدند... دكتر مصطفی چمران هر روز به سوريه مي‌آمد تا به آنها سر زند و برايشان صحبت كند... بسياری از برادران ايرانی در اردوگاه‌های نظامی حركت امل آموزش ديدند. از آنجا دوباره به سوريه و از سوريه به كشورهای محل اقامت خود باز مي‌گشتند... مبارزان ايرانی مستقر در سوريه و لبنان، از سال‌ها قبل تحت حمايت امام موسی صدر قرار داشتند. بسياری از اين برادران، مستقيماً و بدون واسطه حمايت مي‌شدند. مثلاً برخی افراد بودند كه توسط شاه تبعيد شده بودند و امكان بازگشت به ايران را نداشتند. برخی ديگر بچه‌هايی بودند كه پدرشان توسط ساواك شهيد شده بود و بدون سرپرست بودند... پيش خود ما در مدرسه صنعتی جبل عامل زندگی مي‌كردند. يكی از اين برادران آقای قاسم مهدوی بود، ايشان خوشبختانه امروز در قيد حيات است. او استاد هنرهای رزمی از قبيل جودو و كاراته بود. يكی ديگر نوجوانی به نام علی اصغر بود كه اخيراً در جبهه به شهادت رسيد. پدر و مادر اين نوجوان در ايران به شهادت رسيده بودند و او از دو طرف يتيم بود. برخی برادران كه از فرماندهان جبهه بودند و بعداً شهيد شدند، مانند آقای محسن الهی كه به همراه همسرش در مدينه‌الزهرا سكونت داشت و..."

5. مذاکره با امیر عبدالله و مصاحبه امام خمینی با لوموند

در نشست يك ساعته‏اى كه امام موسی صدر با امير عبداللَّه، وليعهد وقت عربستان سعودى و پادشاه كنونى آن كشور، داشت سه چهارم از وقت را به تبيين اهميت و جايگاه انقلاب اسلامى پرداخت و آنان را پيش از پيروزى انقلاب به داشتن روابط حسنه و سازنده با انقلاب فراخواند.
در ارديبهشت 57 نيز لوسين جرج، خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه، را كه قبلاً در حضور امام صدر مسلمان و شيعه شده بود، با هماهنگى با بيت امام به نجف فرستاد تا مصاحبه تاريخى خود را با امام خمينى انجام دهد. اين نخستين مصاحبه حضرت امام با روزنامه‏هاى خارجى بود كه با تدبير امام صدر صورت گرفت.

6. سخنان امام موسی صدر درباره انقلاب ایران

امام موسى صدر در شهريور سال 1357 و كمى پيش از سفر به ليبى مقاله‏اى تحت عنوان "نداء الانبيا" براى روزنامه لوموند فرانسه نوشت و انقلاب اسلامى ايران را ادامه حركت انبياء در تاريخ ناميد و از امام خمينى به نام "الامام الاكبر" نام برد.
ارتباط امام موسى صدر و امام راحل (ره) به گونه‏اى بود كه وقتى حضرت آيت‏اللَّه موحد ابطحى در نجف از ايشان سؤال مى‏كنند كه بر فرض انقلاب شما به پيروزى رسيد، چه كسى را داريد كه بتوانيد زمام امور را به او بسپريد، حضرت امام پاسخ مى‏دهند:
رفيق خودت آقاموسى.
با تأسيس مجلس اعلاى اسلامى شيعيان‏در لبنان نيز، امام خمينى در پاسخ برخى فضلاى ايرانى مقيم نجف، امام صدر را اميد خود براى اداره حكومت پس از شاه ناميد.
نیکوست که در اینجا بخشی از سخنان امام موسی صدر را درباره انقلاب ایران مرور کنیم:
- دشمنان اسلام از مرزهاى كشورهاى اسلام گذشته به قلب كشور ما نفوذ نموده و تبليغات شوم مى‏نمايند. شما ملت چرا نشسته‏ايد؟ شما ملت روحانيون را تنها نگذاريد بياييد در خانه علما و رهبران دينى خود جمع شويد و آنان را تنها نگذاريد. شخص مسلمان چه به هدف خود برسد و چه نرسد موفق و پيروز است. در راه تبليغ دين، در راه هدف مقدس مأجور است.( اسناد ساواک ج 1 ص47)
- وقتى الجزاير قيام مقدس عليه استعمار آغاز كرده بود، يك مليون كشته داد. هزاران زن كشته شدند. همه آنان در پيش خدا ارزش دارند. هدف بايد مقدس و عالى باشد شما مردم چرا اقدامى نمى‏كنيد؟ در شيراز تجار و دبير و فرهنگى و بازارى متدين و خدمتگزار داريم همه هماهنگ شويد پيش برويد من نمى‏خواهم شورش كنم و مردم را بشورانم. (همان)
- ترس يعنى ذلت و بيچارگى مردانه بايد به پا خيزيم و پيش برويم خدا يار مسلمانان و خدمتگزاران است خدا پشتيبان علما و مجاهدين است. (همان)
- علمای دین در ایران از زمان خیلی دور از همراهی و تائید زمامداران براساس اصل زیرخودداری می نمایند: " اگر علما را دیدید که درآستانه پادشاهان هستند، وای برآن علما و وای برآن پادشاهان. ولی اگر پادشاهان را در آستانه علما دیدید خوشا به حال علما و خوشا به حال پادشاهان" علمای دین در ایران تا آنجا که مقدور است با تجاوز زمامداران و جور وستم و استبداد آنان می جنگند و درملت نفوذ فراوان دارند. درمدت اخیر بیشتر علمای دین ایران و در راس آنان امام خمینی در نبردهای سهمگینی به خاطر اصلاح خط مشی سیاسی و اجتماعی در ایران شرکت نمودند و گروه کثیری از آنان به زندانها افکنده شدند ، همچنین سید خمینی تبعید شده و هم اکنون در نجف اشرف در عراق به سر می برد. (اسناد ساواک ج 2 ص 68)
- نهضت مردم ايران، با همه حركت‌هاي مشابه خود در جهان تفاوت دارد. زيرا چشم‌انداز نويني را فرا روي تمدن بشري قرار داده است. بنابراين شايسته است تا تمامي علاقه‌مندان قلمروها و مسائل مربوط به انسان و تمدن، تحولات آنرا با دقت دنبال كنند (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- نهضت مردم ايران به رغم گستردگي‌اي كه دارد، و به رغم اتهاماتي كه رژيم بر آن وارد مي‌سازد، از گرايش‌ها، ريشه‌ها، اهداف و اخلاقيات اصيل و والايي برخوردار است. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- انقلابيون ايران به هيچ طبقه خاص اجتماعي منحصر نیستند و بلكه از همه ايران برخاسته‌‌‌‌‌‌‌‌اند: دانشجويان، كارگران، تحصيل‌گردگان، روحانیان و …، همه و همه در اين انقلاب حضور دارند. ملت ايران با همه نسل‌هاي مختلف خود در اين نهضت شركت جسته است. بازار، مدارس، مساجد، شهرها و حتي كوچك‌ترين روستاها، در اين نهضت مشاركت دارند. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- همين حقايق است كه رژيم را بر آن داشته، تا چپ و راست، شرق و غرب، سازمان‌هاي عربي و حتي فلسطيني‌ها را متهم سازد و بدين ترتيب به گستردگي و عمق مردمي اين نهضت اذعان كند. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- حق آن است كه بگويم: خاستگاه اين حركت ايمان و آرمان آن همان اهداف بيكران انساني، اخلاقي و انقلابي است. موجي كه امروز ايران را در مي‌نوردد، بيش از هر چيز نداي پيامبران را در اذهان انسان‌ها تداعي مي‌كند. .(ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- رژيم شاه پس از قریب چهل سال حكومت و به رغم برخورداري از بيشترين امكانات، در همه امور، حتي در اين حد كه خود را از خشم ملت در امان نگه دارد، ناكام مانده است. اين همه در حالي است كه بزرگ‌ترين انبار تسليحاتي جهان سوم، در اختيار همين رژيم قرار دارد. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- ارزش‌هاي اخلاقي انسان متمدن، امروز در ايران تهديد می‌شود. تا زماني‌كه رژيم ايران تحت عناوين «پيشرفت» و «دمكراسي» به اعمال سركوب‌گرانه، خونريزي و سلب آزادي ادامه می‌دهد، هر قدر هم كه در جهان مورد حمايت قرار گيرد، نمي‌توان از اين ارزش‌ها پاسداري نمود. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- قتل‌عام‌هايي كه هم اكنون در ايران جريان دارد و رژيم تلاش دارد بر آنها سرپوش گزارد، هشداري به انسان معاصر و به وجدان و احساس مسئوليتِ اوست. شايسته است كه انسان‌ها تصوير واقعي اين كشتارها و سركوبگري‌ها را به جهانيان عرضه بدارند و بدين ترتيب بيزاري خود از اين اعمال را نمايان سازند. (ادیان در خدمت انسان، پیام انبیا سرچشمه قیام)
- هر روز شنيده‌ مي‌شود كه‌ مي‌خواهند براي‌ شيعيان‌ خدمتگزاري‌ كنند و خير شيعيان‌ را مي‌خواهند. آيا اين‌ دولت‌ شرقي‌ كه‌ اين‌ ادعاها را مي‌كند حقيقتاً خير شيعيان‌ را مي‌خواهد؟ اگر خير شيعه‌ را مي‌خواستند چرا دكتر شريعتي‌ را كشتند؟ اگر خير شيعيان‌ و خدمت‌ علماي‌ دين‌ را مي‌خواستند چرا طالقاني‌ را زنداني‌ كردند؟ .(ادیان در خدمت انسان، مبارز کیست)
- چرا علما و متفكران‌ بزرگ‌ مسلمان‌ را در ايران‌ و به‌ دست‌ ساواك‌ زنداني‌ مي‌كنند؟ اطلاعات‌ ايران‌ است‌ كه‌ صفوف‌ شيعه‌ را پاره‌پاره‌ مي‌كند و مردم‌ را به‌ زندان‌ مي‌اندازد و وجود ما را به‌ خطر انداخته‌ است‌. آنها مي‌خواهند براي‌ ما خطي‌ انتخاب‌ كنند كه‌ ما آن‌ را نمي‌پذيريم‌. ما به‌ هيچ‌ وجه‌ قبول‌ نمي‌كنيم‌ كه‌ يك‌ دست‌ خارجي‌ وحدتِ مذهبيِ ما و وطن‌ ما را پراكنده‌ و متشتت‌ كند. به‌ هيچ‌ وجه‌ اين‌ روش‌ را نخواهيم‌ پذيرفت‌. (ادیان در خدمت انسان، مبارز کیست)
- درست‌ است‌ كه‌ ما در جنگ‌ ضعيف‌ شديم‌ و مشكلات‌ فراوان‌ داريم‌ و مشكلات‌ داخلي‌ و پريشانيها و گرفتاريهاي‌ ما از حد تمكّنمان‌ خارج‌ است‌ ولي‌ هنوز آنقدر خون‌ در بدن‌ ما جريان‌ دارد و همتي‌ در ما هست‌ كه‌ بتوانيم‌ به‌ اين‌ تصميمهاي‌ خطرناك‌ نه‌ بگوييم‌. بزرگان‌ و رهبران‌ ما، يكه‌ و تنها، در مقابل‌ تاريخ‌ مي‌ايستادند و نه‌ مي‌گفتند. (ادیان در خدمت انسان، مبارز کیست)
منابع:
1. نامه مفید، فصلنامه نامه مفید، شماره چهارم، ص 67
2. امام موسی صدر، امید محرومان، عبدالرحیم اباذری، ص 196، 198، 200
3. خاطرات علی جنتی، ص 140
4. اسناد ساواک، ج 1
5. اسناد ساواک، ج 2
6. ادیان در خدمت انسانعلیرضا محمودی (مدیر پژوهشی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر)





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط