شاهد غایب
« شيخ مفيد » يكی از علمای مخلص و مجاهد شيعه، به شمار می آيد. از وی آثار و كتب متعددی به يادگار باقی مانده است. او در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري به تحقيق و بررسی در باره ی امور دين، و رفع مشكلات شيعيان بر مبنای آيات قرآن و كلام معصومين همّت گماشت.
روزی مردی نزد شيخ مفيد آمد و گفت: همسرم در حالی كه فرزندی در شكم دارد، از دنيا رفته است، آيا اجازه آن دارم كه آن دو را با هم در يك قبر به خاك بسپارم؟ پاسخ شيخ مثبت بود. لذا مرد، راهی شد. ولی در ميان راه، جوانی وی را متوقف ساخت و گفت: « از طرف شيخ پيغامی دارم. » شيخ فرمود: « فرزندتان – يادگار همسرت – را فورا ً از شكم او خارج كن. سپس همسرت را به خاك بسپار، انشاء الله مورد رحمت و آمرزش خدايش قرار گيرد.»
مرد با عجله به سوی منزل شتافت، تا آنچه را مأمور بود، انجام دهد. سالها گذشت ... روزی جوانی نزد شيخ آمد. دستش را فشرد و گفت: « می خواهم دستان مردی را بفشارم كه به من زندگی عطا كرد.» شيخ جويای داستان شد. جوان، قصه ی خود را باز گفت. لرزه بر اندام شيخ مفيد افتاد. شيخ می دانست كه آن جوان را وی به دنبال آن مرد نفرستاده بود و با خود گفت: خداوندا! فتوای من می تواند مرز بين مرگ و زندگی انسان باشد. آنچنان بيمناك گشت كه در منزلش را بست و از صدور فتوی اجتناب كرد. در آن هنگام بود كه از ناحيه ی مقدّسه ی بقيه الله الاعظم (روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) توقيعی براي او صادر شد. حضرت چنين فرمودند:
« ايها الشيخ المفيد، منك الفتوی و منا التصديق». «ای شيخ مفيد! فتوی از تو، و استوار كردن و اصلاحش از ما.» 1
آری، ما ضعيف و خطا كاريم. خداوند منّان كه ظرفيت ما را می داند، امر فرموده تقوی پيشه كنيم، به افرادي كه وسيله ی خلق به سوی خدايند تمسّك جوئيم، و صادقانه در راه خدا بكوشيم.
« يا ايُّها الَذينَ آمنوا اتَّقو اللهَ وَابتَغوا اِلَيهِ الوَسيله و جاهِدوا في سَبيلهِ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ »
« اي كسانی كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد، و به سوی او وسيله بجوييد، و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد. » 2
ليكن بايد به خاطر سپرد كه عنايات حجت خدا، اطاعتي مداوم و نور طلبانه همچون چرخش سيارات بر گرد خورشيد آسمان مي طلبد، صداقتی شفاف و زلال همچون دانه های شبنم بر لاله های دشستان می خواهد، خلوص بكر و سبك همچون نسيم سحرگاهان مي جويد، و عقلي روشن و تابان همچون درخشش ستارگان بر شبهای تار بيابان، اقتضاء مي كند. آيا در پيشگاه امام عصرمان و حجت خدا كه اينگونه نگران ما است، چنين صداقت و خلوصی پيشكش آورده ايم؟ كمی به خود آييم و بينديشيم. امروز هم مي تواند نخستين روز بيداري و هوشياری ما باشد. و توفيق از خدا است .
روزی مردی نزد شيخ مفيد آمد و گفت: همسرم در حالی كه فرزندی در شكم دارد، از دنيا رفته است، آيا اجازه آن دارم كه آن دو را با هم در يك قبر به خاك بسپارم؟ پاسخ شيخ مثبت بود. لذا مرد، راهی شد. ولی در ميان راه، جوانی وی را متوقف ساخت و گفت: « از طرف شيخ پيغامی دارم. » شيخ فرمود: « فرزندتان – يادگار همسرت – را فورا ً از شكم او خارج كن. سپس همسرت را به خاك بسپار، انشاء الله مورد رحمت و آمرزش خدايش قرار گيرد.»
مرد با عجله به سوی منزل شتافت، تا آنچه را مأمور بود، انجام دهد. سالها گذشت ... روزی جوانی نزد شيخ آمد. دستش را فشرد و گفت: « می خواهم دستان مردی را بفشارم كه به من زندگی عطا كرد.» شيخ جويای داستان شد. جوان، قصه ی خود را باز گفت. لرزه بر اندام شيخ مفيد افتاد. شيخ می دانست كه آن جوان را وی به دنبال آن مرد نفرستاده بود و با خود گفت: خداوندا! فتوای من می تواند مرز بين مرگ و زندگی انسان باشد. آنچنان بيمناك گشت كه در منزلش را بست و از صدور فتوی اجتناب كرد. در آن هنگام بود كه از ناحيه ی مقدّسه ی بقيه الله الاعظم (روحی و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) توقيعی براي او صادر شد. حضرت چنين فرمودند:
« ايها الشيخ المفيد، منك الفتوی و منا التصديق». «ای شيخ مفيد! فتوی از تو، و استوار كردن و اصلاحش از ما.» 1
آری، ما ضعيف و خطا كاريم. خداوند منّان كه ظرفيت ما را می داند، امر فرموده تقوی پيشه كنيم، به افرادي كه وسيله ی خلق به سوی خدايند تمسّك جوئيم، و صادقانه در راه خدا بكوشيم.
« يا ايُّها الَذينَ آمنوا اتَّقو اللهَ وَابتَغوا اِلَيهِ الوَسيله و جاهِدوا في سَبيلهِ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ »
« اي كسانی كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد، و به سوی او وسيله بجوييد، و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد. » 2
ليكن بايد به خاطر سپرد كه عنايات حجت خدا، اطاعتي مداوم و نور طلبانه همچون چرخش سيارات بر گرد خورشيد آسمان مي طلبد، صداقتی شفاف و زلال همچون دانه های شبنم بر لاله های دشستان می خواهد، خلوص بكر و سبك همچون نسيم سحرگاهان مي جويد، و عقلي روشن و تابان همچون درخشش ستارگان بر شبهای تار بيابان، اقتضاء مي كند. آيا در پيشگاه امام عصرمان و حجت خدا كه اينگونه نگران ما است، چنين صداقت و خلوصی پيشكش آورده ايم؟ كمی به خود آييم و بينديشيم. امروز هم مي تواند نخستين روز بيداري و هوشياری ما باشد. و توفيق از خدا است .
پی نوشت ها :
1. كلمه الامام المهدی(ع) ، ج1 ، ص 182.
2. سوره ی مائده آيه ی 35