ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي (2

در تعريفي فرهنگ، «شامل آداب و رسوم، اطلاعات، تخصص‌ها، علم و هنر، زندگي خانوادگي و مذهب مي‌باشد» (راد، 1382: ص 29). رشد فرهنگي، در واقع پيشرفت ضابطه‌مند فرهنگ، يعني آداب و رسوم، پيشرفت اطلاعاتي، رشد تخصص‌ها، پيشرفت علم و هنر و توسعه زندگي خانوادگي و نقش مذهب را شامل مي‌شود
سه‌شنبه، 12 مرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي (2
ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي (2
ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي (2

نویسنده : نرجس عبديائي




ابعاد رشد در مدينه فاضله مهدوي از ديدگاه آيت الله جوادي آملي

3. بررسي شاخصه‌هاي رشد فرهنگي در مدينه فاضله

در تعريفي فرهنگ، «شامل آداب و رسوم، اطلاعات، تخصص‌ها، علم و هنر، زندگي خانوادگي و مذهب مي‌باشد» (راد، 1382: ص 29).
رشد فرهنگي، در واقع پيشرفت ضابطه‌مند فرهنگ، يعني آداب و رسوم، پيشرفت اطلاعاتي، رشد تخصص‌ها، پيشرفت علم و هنر و توسعه زندگي خانوادگي و نقش مذهب را شامل مي‌شود.
از نظر آيت الله جوادي، زمامدار حكومت اسلامي درباره تأمين و توسعه علمي و فن آوري مسؤول است: (هوالذي بعث في الأميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة و إن كانوا من قبل لفي ضلال مبين) (جمعه: 2).
در موضوع فرهنگ، دو نكته مهم مد نظر وي عبارتند از: 1. رشد علمي و به دنبال آن، رفع جهالت. 2. رشد اخلاقي و تزكيه نفس كه به رفع ضلالت و گمراهي منجر مي‌شود. اين‌جا رشد علوم را مي‌توان به معناي جامع آن در نظر گرفت:

رشد علوم تجربي:

اسلام با ترغيب به علوم تجربي و رياضي و… هم به ترتيب منطقي مباحث آن پرداخته و هم از اكتفاي به آن‌ها و اعتزاز به داشتن آن‌ها و اعمال نابجاي آن‌ها ترهيب نموده است. آيت الله جوادي اصل تحريص اسلام به فراگيري اين گونه از علوم را [به لحاظ روشني] نيازمند به طرح نمي‌دانند‌؛ ولي بيان منطقي مسائل اين علوم به اين است كه سبك متداول تبيين آن‌ها به شرح سير افقي اشيا و تفسير غرضي اسرار طبيعي و رياضي است (جوادي آملي، 1380: ص 183).
وي تبيين و شناخت رشد يافته علوم را با مثالي اين‌گونه مطرح مي‌كند:
مثلاً فلان موجود زميني يا سپهري در گذشته دور چنين بوده است و هم اكنون نيز چنين است و پيش بيني مي‌شود در آينده به فلان صورت در آيد. در اين تفسير، فقط به نظام داخلي امور طبيعي و رياضي پرداخته مي‌شود؛ لكن اسلام به غير از اشاره كوتاه موضوعي به كيفيت ساختار دروني آن‌ها به تبيين نظام فاعلي و نظام غايي آن‌ها نيز همت مي‌گمارد و با رمز گوياي «هو الأول و الآخر» به مبدأ پيدايش اسرار جهان مي‌پردازد و به مبدأ غايي و هدف آن، كاملاً عنايت مي‌كند و علم تجربي و مانند آن را تفسير صحيح كتاب تكويني خداي سبحان دانسته و غفلت از آن را مايه ابتر بودن علوم مي‌داند (همان: ص 183ـ 186).
تأكيد زياد اين عالم بزرگوار به اين كه نقش نظام فاعلي و نظام غايي اگر در علوم تجربي غافل بماند، در واقع، علم ناقص است و اشاره وي به ابتر بودن آن، چيزي شبيه به عقب افتادگي علمي صاحبان چنين علوم و اطلاعاتي مي‌باشد؛ لذا عقب ماندگي يا پيشرفت علمي از نظر وي، علاوه بر مسأله كمي علوم تجربي با تبيين و فهم آن علوم هم به گونه‌اي كه ذكر شد، مرتبط است و اين، شامل تمام علوم تجربي مي‌شود.(1)

رشد علوم عقلي:

در اين راستا نيز «تأملات عقلي بشر به تنهايي عقب ماندگي آن است و بايستي در كنار آن‌ها، متوجه ارسال انبيا و انزال وحي بود» (همان، ص 186). در نتيجه، رشد عقلي زماني در مسير صحيح و تشخيص درست است كه در كنار عقل، نسبت به كتاب و سنت، متوجه و متذكر باشد.

علم شهودي:

از نظر آيت الله جوادي آملي، علم شهودي، همان تزكيه است و اين دو جداي از هم نيستند:
… برخي بايد به زحمت، تعليم خود را به تزكيه مرتبط كنند؛ يعني بگويند: «خدا، قيامت و حسابي هست؛ لذا من بايد پرهيز كنم»؛ ولي اگر كسي به علم شهودي رسيد، علم او همان تزكيه است و تزكيه او همان تعليم. چنين علمي مطلوب بوده و مقدور وارثان انبيا و اولياي الهي مي‌باشد (جوادي آملي، 1384: ص 166).
در ارزش و جايگاه پيشرفت علمي و نقش كارگزاران آن، به نظر وي:
هر دانشمندي كه با دانش و تحقيق خود در رفع مشكل علمي جامعه مي‌كوشد، يا پزشكي كه بيماران را مداوا مي‌كند، يا مهندسي كه طرح فني مي‌ريزد، يا دانش پژوهي كه در راه دانش رنج مي‌برد، هر كدام از اين كوشش‌هاي علمي و پژوهش‌هاي تحقيقي، مصداق بارزي از مصاديق كارند؛ اما ارزش آن‌ها يكسان نيست (جوادي آملي، 1380: ص 154).
از طرفي نوع كاربرد علوم پيشرفته نيز مهم است؛ چرا كه بايد منجر به «پرهيز از تباهي محيط زيست و عدم محروم كردن ديگران از حقوق خداداد شود» (همان).
هماهنگي علم و تزكيه و نقش آن در پيشرفت
معيار ديگري كه وي در رشد فرهنگي تأكيد دارد، بحث تزكيه است كه راه رهايي از ضلالت مي‌باشد. در فرهنگ جامعه و نظام اسلامي، انحرافات عملي و اخلاقي، راهكاري براي درمان دارد و آن، رشد و ترويج تهذيب روحي انسان‌هاي آن است. به تبع آن، فرهنگي كه از انحرافات رفتاري و اخلاقي در هر بعدي از زندگي فردي و اجتماعي به وسيله رشد و نهادينه كردن علم توأم با تزكيه، پيشگيري مي‌كند، شاخصه فرهنگ مدينه فاضله و الگوي توسعه فرهنگي در نظام اسلامي است:
گاهي انسان عالم است و مواظب است كه به علم خود عمل كند. او هميشه بايد اهل محاسبه باشد، تا علم خود را به عمل برساند؛ اما يك وقت او علمي دارد كه با تزكيه است؛ يعني دو لفظ و دو مفهوم است و يك مصداق. اين علم، رنجي ندارد. البته رسيدن به اين جا سخت است؛ ولي از اين پس، به آساني كار خير را انجام مي‌دهد (جوادي آملي، 1384: ص 165).
توجه به هماهنگي علم و تزكيه در رشد فرهنگي جامعه اسلامي، مبحثي فراتر از همراهي علم و تزكيه است كه در نظام اسلامي رشد يافته مورد توجه قرار مي‌گيرد.
شايد اين مطلب را بتوان در چيزي كه بسيار مورد تأكيد ايشان و از اهداف اصلي حكومت اسلامي است نيز بررسي كرد كه آن، راهنمايي انسان به سوي «خليفة الله» شدن است:
خليفة الله، همان انسان كامل است كه از گزند هر گونه زوال، مصون است. اهميت پرورش روحي به گونه‌اي است كه مدينه فاضله، به مثابه جسم است و خليفة الله به مثابه روح آن و مدينه فاضله را انسان كامل تأسيس مي‌كند (همان: ص 336).
از طرفي وي، اين‌گونه رشد فرهنگي را بر اساس حركت فردي و اجتماعي انسان‌ها با مديريت و رهبري نظام اسلامي اصلي دانسته است كه نوراني شدن جامعه انساني را در پي دارد:
هدف حكومت الهي، نوراني نمودن جامعه انساني است. انسان نوراني، از گزند تيرگي هوي و آسيب تاريكي هوس مصون بوده و از دسيسه وسوسه و پند و مغالطه محفوظ خواهد بود (همان).
مفهوم نوراني كردن چيست؟ از نظر آيت الله جوادي «مردم نوراني، مردمي هستند كه حق را بدانند و طبق دانسته و علم خويش- يعني حق- عمل كنند… » (جوادي آملي، ‌1374: ص 364). نكته مهمي كه اين‌جا مطرح ميشود، مسأله پيروي از حق است كه بي‌توجهي به آن، سد راه علم و سبب زوال حق است:
عدم پيروي از حق، انسان را دچار مشكلات فراوان علمي و عملي و مايه عبرت ديگران مي‌كند و حق، همان است كه از سوي خداي سبحان آمده است: (الحق من ربك فلا تكن من الممترين) (آل عمران: 60)و سر پيچي از آن، مانع كمال عقل است؛ بلكه سبب نقض و زوال آن مي‌گردد (جوادي آملي، 1384: ص122).
ارتباط دقيق بين حق و مفهوم آن و در اين راستا سنجش ميزان صحت و سقم عقل انسان و جامعه، ما را ناگزير مي‌كند كه در مفهوم نقص و كمال عقل و حقانيت ـ به خصوص در آنچه در علوم آكادميك طرح شده است ـ به طور دقيق‌تر مروري بنماييم، تا به تمايزات عقلانيت و حقانيت در انديشه فاضله اسلام كه بر محوريت فرمان خدا است با ديگر مكاتب بشري واقف شويم. از نظر آيت الله جوادي آملي: «تجلي گاه اهداف نهايي (نوراني كردن) و اهداف مياني (عدالت در جامعه) مدينه فاضله‌اي است كه افراد جامعه به يمن تمسك به دين، آن را ايجاد كرده و از وجودش بهره مي‌برند.»(جوادي آملي، 1381: ص26).
در نتيجه تلاش براي رسيدن به اين اهداف فاضله، قسمت عمدة برنامه ريزي مرتبط با رشد فرهنگي نظامي اسلامي را به خود اختصاص مي‌دهد. آثار و نمود تلاش در جهت توسعه علم، رهايي از جهل، رشد تزكيه و رهايي از ضلالت را مي‌توان در ابعاد مختلف فرهنگي در آداب و رسوم، تخصص‌ها، هنر، زندگي خانوادگي، مذهب و… بررسي كرد. اين شؤون مختلف فرهنگي، در اثر پيشرفت و نهادينه شدن دو اصل محوري مذكور در حوزه فرهنگ براي تعالي و سعادت انسان‌ها تثبيت، تصحيح يا تكميل خواهند شد.
در باب سياست‌گزاري فرهنگي در مدينه فاضله مي‌توان موارد زير را جمع بندي كرد:

الف. رشد علمي:

1. پيشرفت علوم تجربي كه با تفسير نظام فاعلي و غايي همراه باشد.
2. رشد علوم عقلي كه همراه كتاب و سنت باشد.
3. در مدينه فاضله، علم مطلوب و رشد يافته، با تزكيه هماهنگ است.

ب. رشد بعد روحي و اخلاقي جامعه:

1. اهميت رشد فضايل اخلاقي در مدينه فاضله --------- هدف مدينه فاضله
2. تشخيص حق از باطل و عمل به حق در مدينه فاضله --------- هدف مدينه فاضله

پی نوشت ها :

1. در تبيين درست و توسعه يافته مثالي مي زنند : «خدا است كه براي شما دريا را مسخر كرد، تا كشتي به امر او در آن، جاري شود و از فضل خدا طلب كنيد شايد شكر نعمتش را به جا آريد...».

منبع:www.entizar.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.