نويسنده: دکتر سيدحسن صانعي
نخستين گام در انجام و طراحي تحقيق، مشخص نمودن حدس، گمانه و پيش بيني اي است که تحقيق براي آزمون کردن آن طراحي و برنامه ريزي شده است. اين نوع گمانه و پيش بيني به عنوان فرضيه تحقيق شناخته مي شود. اين فرضيه را گاهي فرضيه تجربي نيز مي نامند. فرضيه تحقيق عبارت از پيشگويي و حدس درباره ي ارتباط بين دو يا چند متغير مي باشد. براي مثال شيوه تدريس معلم در يک درس خاص و سطح يادگيري دانش آموزان که به وسيله ي نمره امتحاني آن درس اندازه گيري مي شود، ممکن است با يکديگر ارتباطي داشته باشند که يک تحقيق بدان بپردازد. بديهي است که نمره امتحان دانش آموزان در فاصله ي دامنه ي از مقادير تغيير مي کند. يعني از نمره ضعيف و بسيار پاييني تا نمره اي خوب و بسيار بالا تغيير مي کند. تفاضل اين دو مقدار ( پايين ترين و بالاترين نمره مشاهده شده ) را دامنه ي تغييرات مي نامند. چنين حوادثي نيز به عنوان متغير شناخته شده اند. زيرا مقدار آن ( نمره امتحان ) از فردي به فرد ديگر تغيير مي کند. سبک و روش تدريس معلم نيز مي تواند به عنوان يک متغير در نظر گرفته شود، چون شما به عنوان محقق و پژوهشگر، دانش آموزاني را که با روش هاي مختلف تدريس آموزش ديده اند را مقايسه مي کنيد. يعني دانش آموزاني که با سبک جديد آموزش مي بينند را با آنهايي که با سبک قديمي آموزش مي بينند، مقايسه خواهيد کرد.
از آنجايي که بعضي از مطالعات تحقيقاتي به منظور آزمودن گمانه و پيش بيني مشخصي طراحي مي گردند، تدوين و تنظيم فرضيه تحقيق بسيار ضروري و لازم است.
گفتن عبارتي چون « شيوه تدريس احتمالاً سطح يادگيري دانش آموزان را بالا مي برد » کافي به نظر نمي رسد. محقق بايد دقيقاً پيش بيني و مشخص کند که از تحقيق خود چه پيآمدي را انتظار دارد. براي مثال، سبک تدريس معلم، پيشرفتي در سطح يادگيري و نمره امتحان دانش آموزان ايجاد مي کند يا افزايش چشمگيري در دامنه و عمق يادگيري آنها را به دنبال خواهد داشت.
يکي از نکات مهم و ويژه اي که بايد در اجراي آزمون فرضيه تحقيق بدان توجه نمود، اين است که نتايج تخمين زده و پيش بيني شده بايد از نظر وقوع و يا عدم وقوع امکان پذير باشند. در مثال فوق، براي نتايج روش پيشنهادي تدريس که همراه فرضيه تحقيق آمده است، دو حالت متصور مي باشد: ( بچه هايي که با اين روش تدريس آموزش ديده اند نسبت به کساني که با روش هاي ديگر آموزش مي بينند نمره بالاتري کسب مي کنند که نشان دهنده سطح يادگيري بالاتر آنها است ) يا ( نمره امتحان بين بچه هايي که با اين روش تدريس آموزش ديده اند با کساني که با روش هاي ديگر آموزش ديده اند، تفاوتي وجود ندارد )، که هر دوي اين نتايج بايد ممکن و محتمل باشد. به عبارت بسيار ساده تر، مي توان اين دو حالت را چنين بيان نمود:
1- يک گروه از گروه ديگر بهتر است.
2- بين دو گروه تفاوتي وجود ندارد.
وجود چنين امکاني در مطالعات پژوهشي نقش و رل اساسي دارد. اگر چنين امکاني وجود نداشته باشد که پيامد تحقيق در مقابل فرضيه تجربي قرار گيرد، آنگاه انجام تحقيق اصلاً هيچ مزيتي نخواهد داشت. نتيجتاً فرضيه تحقيق همواره در برابر فرضيه ديگري مورد آزمون قرار مي گيرد که بيان مي دارد؛ محقق نتايج مورد انتظارش را نخواهد يافت. اين فرضيه را فرضيه صفر يا فرضيه پوچ ناميده اند.
بر اساس فرضيه صفر، اختلاف مشاهده شده بين نمرات دانش آموزان صرفاً مربوط به تغييرات نمونه گيري در ويژگي هاي افراد است. به جاي آنکه اين فرضيه، اختلاف مشاهده شده را ناشي از وجود متغيري بداند که از نظر محقق و آزمايش کننده واقعاً اثرات پيش بيني شده مشخصي بر نمره دانش آموزان مي گذارد.
در مثال پيشين فرضيه صفر عبارت از اين است که وجود هر اختلافي در نمره امتحاني دانش آموزان مربوط به استفاده کردن آنها از روش جديد تدريس نخواهد بود. به زبان ساده تر، اختلاف مشاهده شده در نمرات فقط شانسي و تصادفي بوده و ارتباطي به روش تدريس معلم ندارد. يعني اين تفاوت ها به دليل وجود انواع مختلف متغيرهاي ناشناخته شده ديگري از ويژگي هاي دانش آموزان است که به طور احتمالي بر نمره امتحان ( سطح يادگيري ) آنها تأثير مي گذارند.
نکته مهمي که بايد بدان توجه نمود اين حقيقت است که « پذيرفتن فرضيه صفر بدان معنا نيست که فرضيه تحقيق اثبات نمي شود و بايد آن را رد کرد ». بلکه آنچه قبول (1) فرضيه صفر بدان اشاره مي کند آن است که دليل و گواه کافي براي تأييد فرضيه تحقيق وجود ندارد و يا مشاهده نشده است.
بنابراين حدس، پيشگويي و برداشتي که مبتني بر تجربه و مشاهده و نيز قابل آزمايش باشد، فرضيه
ناميده مي شود. فرضيه را مي توان به دو نوع فرضيه صفر و فرضيه تحقيق ( فرضيه مخالف ) دسته بندي کرد. همان طور که بيان گرديد، فرضيه صفر اختلافات مشاهده شده در تحقيق را به دليل شانس، تصادف يا تغييرات نمونه گيري مي داند. حال آنکه فرضيه مخالف اختلافات مشاهده شده را بيشتر از حد شانس، تصادف و تغييرات نمونه گيري دانسته و آنرا به دليل ماهيت داده ها مي پندارد. معمول است که فرضيه صفر به صورت نفي فرضيه تحقيق و عدم اختلاف بيان شود. مثلاً چنانچه فرضيه تحقيق عبارت از « سطح يادگيري دانش آموزان با دو شيوه تدريس با هم اختلاف دارد » باشد، فرضيه صفر به صورت « سطح يادگيري دانش آموزان با دو شيوه تدريس يکسان است » بيان خواهد شد.
پينوشت:
1- در اين عبارت منطقي تر است که از واژه « رد نکردن » به جاي « پذيرفتن و قبول » استفاده شود اما به دليل آنکه واژه فوق سادگي و رواني اين پاراگراف را مخدوش مي ساخت ناگزير از واژه هاي « پذيرفتن و قبول » استفاده شد که منظور همان « رد نکردن فرضيه صفر است ».
منبع مقاله :سيدحسن، صانعي؛ (1391)، الفباي تحقيق، تهران: نشر انديشمند، چاپ دوم