روزنه اي به دنياي پژوهش (قسمت اول)
خدا به پيامبرانش مي فرمايد: خلق را به فراگيري دانش فراخوانيد؛ تا دانش را با روش پژوهيدن و کاوش، تجربه کنند. همه افتخار پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله که خاتم سلسله پيامبران است، «معلم بودن و آموزش دادن و تفکر به جاي رکود و توقف» است.
در مثل ها نيز آمده است که اگر کسي را دوست نمي داري، به او ماهي بده تا ميل کند و اگر کسي را بسيار دوست مي داري، به او ماهي گيري بياموز. قصد ما، آموزش انجام تحقيق است و نه توقف در مباني نظري آن.
پيش گفتار
امروزه دنياي بالندگي، ارتباط معناداري با مقوله مهارت ها پيدا کرده است و به قول پيتر دراکر (Piter Druker)، عصر دانشمندي، سپري شد و دوران روشمندي، شروع شده است و از نظر او، «بي سوادان قرن بيست و يکم آناني نيستند که نمي توانند بخوانند يا نمي توانند بنويسند يا مدرک ندارند، بلکه بي سوادان هزاره سوم، کساني هستند که نمي توانند مهارت آموزي کنند و طبق تغيير و تحولات روز، پيش بروند». از اين رو در دنياي متغير و متحول امروز، تماشاگر باقي مي مانند؛ اما امواج دنياي جديد، شناگر ماهر طلب مي کند.يکي از ابعاد بسيار فاخر براي جوان هزاره سوم، مسلح شدن او به روش هاست و يکي از روش هاي بلا منازع فرهيختگي و توانايي، در عصر دانايي محور، مقوله پژوهش و تسلط نسبي و تخصصي به امر تحقيق در همه رشته ها - اعم از علوم پايه و رياضي، علوم انساني، فني و مهندسي و پزشکي و هنر - مي باشد.
در سلسله مباحث «روش شناسي تحقيق» برآن هستيم تا با يک رويکرد چهار بعدي، به اين بخش مهم دوران تحصيل آکادميکي بپردازيم.
بعد اول، پرداختن به مشترکات مباني و روش هاي پژوهش در اکثر رشته هاي علمي و دانشگاهي است.
بعد دوم، رويکرد کاربردي به مباحث است.
بعد سوم، تبيين ساده و غير پيچيده مبا حث مي باشد.
بعد چهارم، رويکرد آموزشي به مباحث و روش هايي که عرضه مي گردند.
مقدمه
در روايتي از امام علي عليه السلام آمده است که «ما نيامده ايم در اين دنيا برتر باشيم؛ بلکه آمده ايم که از اين دنيا برتر و فراتر باشيم». از اين رو براي رقم زدن و برتر بودن از دنيا و آن چه در آن است، بايد به دنيا و پيرامون و مسائل آن، محققانه نگريست و به جاي تماشاگر بودن، بايستي نقش آفريني کرد.آموزش عالي درکشور ما،دوران تحول خاص و با اهميتي را گذرانده و در آغاز سده بيست و يکم ميلادي، شتا ب بيشتري گرفته است. گذر از اين دوره که به نظر متخصصين، نياز به يک تحول ملي دارد، مي تواند کشور را به کمک برنامه هاي توسعه و آموزش هاي آينده گرا و همه جانبه، وارد مرحله نويني از پيشرفت اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي کند.
در اين راستا، انتظار مي رود که فرآيند آموزش و پژوهش در نهادها و مراکز آموزش عالي جامعه، به گونه اي جوانان را تحت تربيت قرار بدهدکه استعدادهاي دروني افراد را براي بسيج و به کارگيري امکانات موجود در جامعه، شکوفا سازد و تنها در اين صورت است که مي توان «منابع انساني را سرمايه انساني تلقي کرد» (2) و بر اساس آن، برنامه هاي توسعه همه جانبه را نه با تکيه بر سرمايه هاي مادي، بلکه بر محور انسان و علم و پژوهش - به عنوان منبع زاينده سرمايه و ثروتي پايان ناپذير - تدوين نمود. (3)
درکشورهايي که داراي جمعيت جوان هستند، يکي از نيازهاي توسعه منابع انساني، گسترش آموزش هاي کاربردي و توسعه و غني سازي مراکز پژوهش است. گسترش اين گونه نهادها، علاوه بر همواره کردن اجراي برنامه هاي توسعه منابع انساني، در سطح ملي نيز آثار قابل ملاحظه اي در جهت توسعه منطقه اي و محلي دارد. اين مسئله با گسترش کيفي آموزش و توسعه کاربردي پژوهش و غني سازي آن ميسر است.
در اين سلسله مقالات بر آن هستيم تا به ابعاد و زواياي کاربردي پژوهش بپردازيم؛ گرچه اين ايده را سال ها پرورانده ايم و منتظر فرصت مناسبي بوديم تا مخاطبين با حوصله، پي گير و علاقمندي پيدا کنيم که درکنار مباحث روز و سياست و فرهنگ و هنر، پي گير مقوله پژوهش باشند. در سخن معروفي چنين آمده است: «هر کار بزرگ، همسايه رنج بزرگ است و انسان هاي انديشه ورز و روشمند، بازي گر و فعال صحنه زندگي اند و انسان هاي غافل و خمود که از روش ها بهره نبرده اند، تماشاگر منفعلند».
نقش آفريني
وادي پژوهش، دعوت به «نقش آفريني» است. وگرنه بسياري از انسان ها در يک چرخه ثابت و غيرارتقايي به سر مي برند. شايد اين نکته زيبا مناسب باشد که بگوييم در طول تاريخ و در کنار بزرگان و استوانه هاي علمي، وقتي نام بزرگاني همچون ابن سينا، خواجه نصير، رازي، زهراوي، ابن الرشد، کانت، ديوئي، پياژه، جيمز، افلاطون، بقراط، حسابي، مطهري، علامه جعفري، علامه عسکري و... شنيده مي شود، مي بينيم که همه آنها در يک مؤلفه شريکند و آن اين که همگي اهل پژوهش بودند و تنها مصرف کننده دانش نبودند و اگر چيزي بر دانش بشر افزودند، تنها نظري نبوده است؛ بلکه بخش اعظمي از دانش خود را از طريق پژوهش، تطبيق، تحليل، نقد و نظر، کاوش و بازآفريني، آزمايش، شهامت و مهارت در پژوهش، حاصل کرده اند در يک جمله، «آموزش جسته اند؛ آموخته اند؛ کاوش کرده اند؛ خواسته اند و يافته اند».نکته: انسان در زندگي روزمره و عادي خود، اگر به وضع موجود خو بگيرد و در چرخه تکرار و آرامش طلبي حرکت کند، به سر منزلي نخواهد رسيد. در واقع، «هر کس که قصد فتح دريا را داشته باشد، بايد جرأت و جسارت ترک ساحل را داشته باشد».
براي اتصال جويبار انديشه به آب هاي آزاد، بايد حرکت کرد وگرنه: «از جويبار حقيري که به چا له اي مي ريزد، کسي مرواريد، صيد نخواهد کرد».
سه مؤلفه اساسي
همه ما نياز به سه مؤلفه اساسي براي آموختن روشمند تحقيق داريم که عبارتند از:1. فکر بالنده و جست جوگر.
2. آموختن و به کار بستن.
3. نهراسيدن و وارد گود پژوهش شدن.
حاصل اين سه مؤلفه، گنج جاودانه اي است که جوان امروز را بي نياز از کار رسمي و استخدام مي کند؛ زيرا وادي پژوهش، آن قدر کشش و زمينه دارد که آدمي مي تواند 12 ساعت روز خود را با آن پر کند و چندين برابر، سود معنوي و مادي و مهم تر از همه آنها، سود رواني (رضايت)، کسب کند.
انتظار مي رود که فراگيران و مشتاقان روش تحقيق، بعد از پايان مباحث، در امور زير توانايي داشته باشند؛
1. با کليات مباحث تحقيق آشنا شوند.
2. توانايي نگارش طرح نامه تحقيق را کسب کنند.
3. امکان انجام تحقيقات و مشارکت در پروژه ها را داشته باشند.
4. به شيوه کارگاهي و عملي با مباحث درگيري ذهني و يادگيري فعال داشته باشند.
اجازه دهيد در قسمت اول اين سلسله مباحث، به کلياتي اشاره کنيم و از شماره آينده، عملي تر و کاربردي تر، مباحث را پي بگيريم.
واژه کاوي
تحقيق که واژه اي عربي است، در زبان فارسي، معادل واژه پژوهش و در زبان انگليسي در برابر کلمه Research به کار مي رود و در لغت، به معناي رسيدگي کردن، بررسي، بازجويي، وارسي واقعيت، راست و درست انجام دادن، به حقيقت امري رسيدگي کردن و بازجويي کردن است. بنابراين، بررسي يک موضوع کوچک درسي، با تعمق و روشمندي و در يک اسلوب علمي نيز تحقيق به شمار مي رود.واژه تحقيق، مصدر باب تفعيل است و در لغت، به معناي راستي و درستي، وارسي کردن و کشف حقيقت، جست جو و به درون و باطن مسئله اي رسيدگي کردن، به کار رفته است.
برخي معتقدند که تحقيق عبارت است از «يک عمل منظم که در نتيجه آن، پاسخ هاي مورد نظر و مطرح شده در موضوع تحقيق، حاصل مي شود. (4) برخي نيز تحقيق را کاري منظم مي دانند که با هدف دست يابي به آن چه بر ديگران مجهول است و يا با هدف تفصيل و گستردن آن چه بر ديگران به اجمال معلوم است، انجام مي شود. (5) تحقيق، فعاليتي منظم و مدون است که هدف آن، کشف و گسترش دانش در حقيقت است (6). و بالاخره برخي معتقدند که تحقيق، «کشف حقيقتي مجهول يا مجمل است که با روشي خاص و از طريق تأمل و جست جو پيرامون مطلب به دست مي آيد.»(7)
از محقق تا مقلد، فرق هاست
کاين چو داوود است وآن ديگر صداست
منبع گفتار اين، سوزي بود
و آن مقلد، کهنه آموزي بود (8)
سؤالات اساسي
همه ما در جريان کارهاي آموزشي روزانه خود با سؤالات زير روبه رو هستيم:چگونه بياموزيم؟
چگونه آموزش دهيم؟
چگونه با مسائل روبه رو شويم؟
راه حل ها چيست؟
علت چه مي باشد؟
روش هايي که انسان براي پاسخ به سؤالات خويش بر مي گزيند، متفاوت، متنوع و گوناگون هستند.
روش، عبارت از مجموعه فعاليت هايي است که براي رسيدن به هدف و يا هدف هايي صورت مي گيرد و پژوهش، مجموعه فعاليت هايي است که پژوهش گر با استفاده از آنها، به قوانين واقعيت پي مي برد. (9) روش هاي تحقيق،در واقع، ابزار دست يابي به واقعيت به شمار مي روند (10) و هر چه ميزان تسلط بر روش ها و فنون آن بالاتر باشد، امکان شفاف سازي و وصول به حقيقت، سريع تر است.
روش تحقيق، بخش مهمي از فهم آموزش صحيح است. اين امر، در تمام علوم، جايگاه، والايي دارد. (11) اخيراً بر سردر يکي از دانشگاه هاي بزرگ آمريکا، نوشته شده است که آموزش بدون پژوهش، توقف درآموزش است. (12)
پيشينه شناسي
رويکرد به روش تحقيق، از زمان هبوط انسان، آغاز شد و ناشي از حس کنجکاوي و توانايي فوق العاده او در فهم و تحليل ذهني است. (13) انسان در همه دوره ها از کشف حقايق و رابطه ها، لذت مي برده است. در اديان الهي، دعوت به تفکر، تحقيق و انديشيدن، امري بسياري ضروري و مهم تلقي شده است و آيات فراواني در اين زمينه وارد شده است.دانشگاه، مکاني نيست که دانشجويان آن، حوضچه هايي فرض شوند که بايد از اقيانوس علم، پيمانه پيمانه در آنها ريخته شود تا لبريز شوند؛ بلکه آنان چشمه هاي نهفته اي هستند که بايد امکان جوشيدن براي آنها فراهم آيد؛ تا خلاقانه در بستر مسائل جاري شوند (14) و به عبارت ديگر، دانشجويان بايد «روش هاي انديشيدن و پژوهش» را که ادب علم آموزي است، بياموزند.
روش هاي آموزش و پژوهش
براي آموزش و پژوهش، سه روش عمده وجود دارد که عبارتند از:1.روش پداگوژي (pedagogy)
در شيوه هاي آموزشي استاندارد، يک استادکه در موضوع درسي خاصي خبره است، سخنراني مي کند؛ به فراگيران، تکليف مي دهد و سرانجام، پيشرفت تحصيلي آنان را مي آزمايد. در اين روش، استاد درس مي دهد و دانشجويان به طور منفعل، هر آن چه را که مي توانند، از مطالب او جذب مي کنند. مزيت اصلي روش پداگوژي در اين ا ست که امکان مي دهد دانش تدوين شده، به صورتي منظم، ارائه شود؛ اما نقطه ضعف اصلي اين روش، آن است که در طول اجرا و ارائه مطالب، فراگيران اغلب منفعل و بي انگيزه هستند و از پژوهش روشمند، در آن خبري نيست.2. روش آندراگوژي (Andrsgogy)
در اين روش، نقش متفاوتي را نسبت به روش قبلي براي مربي قائل مي شوند. در اين سبک، استاد به عنوان تسهيل کننده (کاتاليزور) در فعاليت هاي يادگيري فراگيران، عمل مي کند و به آنان کمک مي کند تا مطالب مورد نظر را بياموزند.مزيت اصلي روش آندراگوژي، اين است که فراگيران به دليل حضور، ايفاي نقش و داشتن مسئوليت در فرآيند يادگيري، انگيزه هاشان تقويت مي شود. از آن جا که موفقيت روش آندراگوژيک، وابسته به موقعيت و شرايط فرآيند يادگيري است، نمي توان ازآن براي تدوين و استاندارد کردن اطلاعات، در سطح عمومي، بهره برداري کرد. آموزش روش تحقيق و پژوهيدن نياز به ترکيبي از اين دو دارد. (15)
3. روش سينرگوژي (Synergogy)
اين روش از ترکيب بهترين ويژگي هاي پداگوژي و آندراگوژي، يعني ايفاي نقش توسط استاد و فراگيران، شکل مي گيرد. سينرگوژي از دو لغت يوناني Synergogy (با هم کار کردن) و Agogus (رهبري)، مشتق مي شود. سينرگوژي يک روش منظم يادگيري است که در آن، اعضاي تيم هاي کوچک به وسيله برقراري روابط منظم، از يکديگر ياد مي گيرند و در نتيجه، هم ا فزايي (16) در يادگيري، ايجاد مي شود و بهترين روش براي دوران دانشجويي، به ويژه کلاس هاي کارشناسي ارشد و دکتري در ماده درسي پژوهش است. به نظر مي رسد که بکارگيري اين روش براي تدريس روش تحقيق، مي تواند اثربخشي بيشتري ايجاد کند. (17)مراحل تکامل شخصيت علمي
هر فرد طالب علم، در فرآيند شکل گيري و تکامل شخصيت علمي اش، از سه دوره زير مي گذرد:1. دوره احساس بهت (حيرت):
در اين مرحله، فرد به آثار و نظريه هاي علمي که با آنها آشنا مي شود، از روي حيرت، اعجاب و شگفتي مي نگرد و در برابر آن چه که ديگران انجام داده و يا انديشيده و ارائه کرده اند، در خويش احساس کوچکي و حقارت مي کند. اين حالت موقتي است و شخص بر اثر ممارست و تتبع، به درجاتي مي رسد که احساس توانمندي مي کند. (18)2. دوره نقادي (تجزيه و تحليل):
در اين مرحله، فرد رفته رفته جرأت آن را مي يابد تا آثار و دستاوردهاي علمي ديگران را تحليل کند و نقاط ضعف و قدرت کار آنها را فارغ از شخصيتشان بازشناسي کند و قدر و ارزش هر يک ازآنها را تشريح کند. (19) در اين مرحله، ضرورت آشنايي با روش هاي تحقيق و تحليل بالا مي رود.3. دوره آفرينش (ايجاد):
در اين مرحله، شخص رفته رفته قادر مي شود تا که ديدگاه، انديشه و نظريه جديدي را مطرح کند و حيطه دانش و دايره آگاهي خود را در يک حوزه خاص، گسترش دهد.لازم به يادآوري است که دوره هاي نقادي و آفرينندگي، لزوما دو مرحله جدا از هم نيستند و تقدم و تأخر زماني خاصي نسبت به هم ندارند و معمولاً بخش هايي از اين دو دوره، در هم آميخته و به هم تنيده هستند و با هم مطرح مي شوند (20) و اگر در کنار هم رشد يابند، دوره آفرينش را رقم مي زنند.
کنجکاوي
يکي از ويژگي هاي فطري انسان ها، کنجکاوي است. اين بعد از وجود انسان، برتري او بر سايرحيوانات است.يکي از مهم ترين روش هاي ارضاي حس کنجکاوي، پژوهش است.روش هاي ديرين پژوهش
1. تجربه:
يکي از منابع اطلاعاتي و قابل اعتماد براي انسان ها، تجربه است و از ديرباز، تجربه گذشتگان، فرهيختگان و معاصران، نردبان پيشرفت علم براي آينده گان بوده است و چون اين روش، عامل کاهش دوباره کاري و اتلاف وقت است، هنوز هم قابل استفاده است.2. باورهاي رايج:
اين باورها ريشه در حقايقي دارند که موجب اعتماد افراد و اطمينان آنها هستند و اگر با خرافات آميخته نشوند، عامل تسهيل مي باشند.3. صاحب نظران:
خردورزان و متخصصان، اهل تحليل و نظريه پردازي اند و به نوعي ارائه کنندگان تجربه يا تحليل جديدند و به اصطلاح، «حلقه انديشگان» به شمار مي روند.4. روش علمي:
به نظر اسميت، علم، بهترين معرفت نظام يافته است که حاصل آن، روش شناسي تحقيق است و هدف آن، رسيدن به حق و حقيقت است.روش علمي فاخر، ضمن احترام به روش هاي ايدئولوژيک و مباني ارزشي جامعه، با استفاده از متدولوژي، به پيش مي رود.
روش علمي، فرايندي نظام يافته است؛ قابليت کنترل دارد؛ تجربي و انتقادي است؛ با فرضيه سروکار دارد و روابط احتمالي را جست جو مي کند.
ما در اين سلسله بحث ها مي خواهيم با روش هاي علمي و با رويکرد کاربردي، به مقوله پژوهش بپردازيم. بنابراين، اين مباحث، درباره روش تحقيق کاربردي است که امکان «جهاني انديشيدن و بومي عمل کردن» را براي هر دانشجو فراهم مي سازد. امروزه شعاري وجود دارد که اگر از فرصت «روش پژوهش» در دانشگاه، خوب بهره برداري نشود، مجال تربيت انسان هايي که بتوانند در عمل گره گشا باشند، از دست مي رود.
تمام اعتبار ابن سينا در جهان امروز، مرهون روش تحقيق خاص اوست که بيشتر روي «مطالعه موردي» استوار بود.
تمام ارزش و قيمت ابن خلدون بر اساس «روش تحقيق تطبيقي و روش سازي» جامعه شناسي اوست.
اساس معروفيت بيل گيتس بعد از اخراج از دانشگاه، پژوهش با رويکرد «آينده پژوهي»، روي برنامه هاي کامپيوتري بود.
شهرت جهاني خواجه نصيرالدين طوسي، بر روش «تجربه و تحليل و نقد او» استوار بود.
پشتکار اديسون درکاربرد «روش هاي تجربي تحقيق» که مبتني بر آزمايش و خطا و تکرار بود، او را جهاني کرد.
شهرت ژان پياژه در روان شناسي، مديون کاربرد صحيح «تحقيق بنيادي» بود.
اعتبار علمي رازي در طب، مرهون نگاه ارزشمند او بر روش «تحقيق کاربردي» و شيوه اکتشافي بود. وي با آويزان کردن گوشت گوسفند در چهار نقطه شهر و جمع آوري آنها بعد از چند روز و تحليل ميزان تخريب آنها، مکان سالم ترين قطعه گوشت آويزان شده را به عنوان منطقه کم آسيب و پاک، براي تأسيس بيمارستان، انتخاب کرد.
ارزش و مقام علمي و جهاني دکتر اسيوند، دانشمند ايراني در کانادا، به عنوان سازنده اولين قلب کامل مصنوعي جهان، مديون «روش پژوهش ترکيبي» او بين فيزيک و پزشکي است. پژوهش هاي علمي در هر جامعه، بدون به کارگيري و همت نسل جوان، امکان پذير نيست. تجربه جوامع پيشرفته نشان مي دهد که نسل جوان، با انرژي زياد و توانايي و امکان تمرکز بيشتر و تحت حمايت و هدايت پژوهش گران خبره و با سابقه و با آموزش صحيح و روشمند، مي تواند تحول آفرين، آينده گزين و کارآفرين باشد.
در شماره آينده، بخش اول تحقيق روشمند، يعني «طرح تحقيق» را پي مي گيريم و به مباحثي مانند موضوع، عنوان، بيان مسئله و پرداختن صحيح به سازه ها همراه با مثال هاي کاربردي خواهيم پرداخت.
پی نوشت ها:
1. عليرضا برازش، معجم غررالحکم و دررالحکم، انتشارات اميرکبير، تهران 1368، حرف ل.
2. گري بيکر، اقتصاد و آموزش، ترجمه محمود قنادان، علوم و تحقيقات، تهران 1980 م، ص 18.
3. نادرقلي قورچيان، سياستگذاري در نظامهاي آموزش، واحد علوم و تحقيقات، تهران 1380، ص 192.
4. عزت الله نادري و مريم سيف نراقي، روش هاي تحقيق و چگونگي ارزشيايي آن در علوم انساني، تهران 1375، ص 36.
5. محمدعلي اردبيلي، راهنماي کار تحقيق، انتشارات،دانشگاه شهيد بهشتي، تهران 1370، ص 1.
6. روشهاي تحقيق و چگونگي ارزشيابي آن در علوم انساني، ص 37.
7. محمد جعفر ياحقي و محمد مهدي ناصحي، راهنماي نگارش و ويرايش، نشر زوار، تهران 1380، ص 83.
8. مولوي.
9. ابوالفضل بختياري و يوسف ايراني، اقدام پژوهي؛ نشر لوح زرين، تهران 1380، ص19.
10. علي دلاور، روشهاي تحقيق در علوم رفتاري، انتشارات رشد، تهران، 1378، ص 18.
11. and expections , New york college, Coloumbia p52. Blanger, J.(1992) Teacher as Researcher. Roles
12. سيد محمد مقيمي، سازمان و مديريت رويکردي پژوهشي، انتشارات ترمه، تهران 1380، ص 4.
13.Reasearch, New york, press Hanfner publ co, p32 Berelson B.(1991) Content Analysis in Communication
14. علي شريعتمداري، آموزش و استانداردسازي، وزارت آموزش و پرورش، تهران 1380، ص 4.
15. سياستگذاري در نظامهاي آموزش، ص 192.
16. Synergy = انسان ها از راه کار کردن با يکديگر، به توليد و نتايج انرژي اضافي فراتر از جمع حسابي اجزا دست مي يابند، و در اين صورت، مي توان انتظار داشت که 2>1+1 خواهند بود.
17. غلامرضا خاکي، شيوه نامه تحقيق، انتشارات بازتاب، تهران 1384، ص 10.
18. محمود مهرمحمدي، استانداردهاي آموزش، تهران: وزارت آموزش و پرورش، تهران 1382، ص 2.
19. شيوه نامه تحقيق، ص 11.
20. همان، ص 10.