قناعت، سبب آرامش در زندگي زناشويي

از ديگر صفاتي که تضمين کننده ي آرامش و سازگاري همسران بوده و نبود آن زمينه ساز سلب آرامش خانوادگي مي شود، ويژگي قناعت است. در اين بخش از نوشتار، نقش قناعت در استحکام پيوند خانوادگي را بررسي مي کنيم و آن را
سه‌شنبه، 30 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قناعت، سبب آرامش در زندگي زناشويي
 قناعت، سبب آرامش در زندگي زناشويي

 

نويسنده: علي حسين زاده




 

از ديگر صفاتي که تضمين کننده ي آرامش و سازگاري همسران بوده و نبود آن زمينه ساز سلب آرامش خانوادگي مي شود، ويژگي قناعت است. در اين بخش از نوشتار، نقش قناعت در استحکام پيوند خانوادگي را بررسي مي کنيم و آن را با مفهوم شناسي قناعت آغاز مي کنيم:

مفهوم قناعت

قناعت در لغت، به معناي تنازل است تا آن جا که فرد حيات خود را با امکاناتي که در دست دارد، منطبق سازد، و از مصداق هاي آن، رضايت دادن به چيزي است که به او مي رسد. (1) در علم اخلاق نيز ملکه قناعت، ضد « حرص » و حالتي نفساني دانسته شده است که باعث مي شود آدمي به قدر حاجت و ضرورت اکتفا کند و در تحصيل فضول از مال زحمت نکشد. (2)

اهميت قناعت

قناعت از چنان اهميتي در زندگي برخوردار است که امام زين العابدين (عليه السّلام) در پاسخ به فردي که از ايشان جوياي برترين اعمال شده بود، فرمودند: « هو ان يقنع بالقوت ...؛ (3) برترين عمل اين است که به آنچه در دست تو است، قانع باشي ». در روايتي ديگر، قناعت باعث سعادت انسان دانسته شده است. (4)
اين صفت، از صفات ممتاز اخلاقي به شمار مي آيد و به حسن رابطه ي فرد با مولاي خود مي انجامد. علاوه بر اين در استحکام بنياد خانواده اهميّت خاصي دارد و آثار مهمي بر آن مترتب مي شود که در اين قسمت به آن مي پردازيم:

آثار قناعت در زندگي خانوادگي

مهم ترين نتايج ارزشمند قناعت که بر آرامش همسران نيز سايه گستر مي شود، عبارت است از:

أ. آسايش

اولين ثمره ي شيرين قناعت، آسايش و راحتي فردي است که به اين صفت متصف مي شود. هنگامي که فرد به آنچه در اختيار دارد، بسنده کرده و زندگي خود را با توجه به امکانات موجود سامان مي دهد، سختي هاي بسياري را از سر مي گذراند و از فعاليت هاي طاقت فرسا، نگراني از کمبودها، اظهار نياز به ديگران و ... آزاد مي شود؛ از اين رو رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) قناعت را عين راحتي دانسته و فرموده اند: « القناعة راحة؛ (5) قناعت راحتي است ». و اميرالمؤمنين (عليه السّلام) راحتي را ثمره ي قناعت به شمار آورده و فرموده اند: « ثمرة القناعة الراحة؛ (6) آرامش، نتيجه ي قناعت است ».
در بُعد خانوادگي نيز اکتفا کردن فرد به امکانات موجود، بسياري از نگراني ها را از زندگي مشترک دور مي سازد. مرد يا زني که به همسر خود به عنوان دارايي موجود خود نگاه مي کند و او را بدون مقايسه با نقاط قوت ديگران مي نگرد، در حقيقت آرامش خود را تأمين کرده است. همچنان که افرادي که تنها نقاط ضعف همسر خويش را در نظر مي گيرند و آن را با نقاط قوت ديگران مقايسه مي کنند، همواره روحي ناآرام دارند. ديگر امکانات زندگي نيز، همين طور است. کساني که به آنچه دارند، راضي اند و خود را براي تحصيل آن چه ندارند، به زحمت نمي اندازند يا در افسوس نداشتن آن به سر نمي برند، زندگي را با روحي آرام و به دور از نگراني مي گذرانند. در حديثي از اميرمؤمنان (عليه السّلام) آمده است: « الرضا ينفي الحزن؛ (7) رضايت و قناعت اندوه را از بين مي برد ».

ب. برخورداري از زندگي گوارا

آسايشي که از قناعت سرچشمه گرفته است، زمينه ي برخورداري همسران از زندگي دلپذير و گوارا را فراهم مي سازد. اين نتيجه ارزشمند در روايات با تعبيرهاي گوناگوني بيان شده است. در روايتي از آن به زندگي گوارا تعبير شده است:
عن الصادق (عليه السّلام): خمس من لم يکن فيه لم يتهنأ العيش الصحة و الا من و الغني و القناعة و الانيس الموافق؛ (8) کسي که پنج چيز در او نباشد، زندگي برايش گوارا نيست؛ سلامت، امنيت، بي نيازي، قناعت و همسر موافق.
در بعضي از روايات حتي به اين حد نيز بسنده نشده است؛ بلکه قناعت را گواراترين زندگي به شمار آورده است: « عن علي (عليه السّلام): القناعة اهنأ العيش؛ (9) گواراترين زندگي قناعت است ». در روايتي ديگر قناعت مصداق حيات طيبه دانسته شده است:
سئل علي (عليه السّلام) عن قوله تعالي فلنحيينّه حياةً طيبةً فقال: هي القناعة؛ (10) از امير مؤمنان (عليه السّلام) درباره ي سخن خداوند متعال که فرمود: ما به او حيات طيبه عطا مي کنيم، پرسيده شد. پس حضرت فرمودند: حيات طيبه، قناعت است.
نه تنها قناعت حيات طيبه است؛ بلکه پاک ترين زندگي قناعت است: « عن علي (عليه السّلام): اطيب العيش القناعة ». (11) و در جاي ديگر حضرت امير (عليه السّلام) زيبايي زندگي را قناعت ديده و فرموده اند: « جمال العيش القناعة؛ (12) قناعت زيبايي زندگي است ».
همه ي اين تعبيرها نشان مي دهد که فرد قانع، از همسر، از امکاناتي که در اختيار دارد و از همه مهم تر از خداي خود راضي است و بر اساس اين رضايت، ضمن آن که باطني آرام دارد، اعضا و جوارح خود را نيز براي دسترسي به آنچه ندارد، به زحمت نمي اندازد. آيا حيات طيّبه چيزي جز اين است؟

ج. عزت

عزّت و نفوذ ناپذيري، ديگر اثر ارزشمند قناعت است. فردي که به آنچه دارد قانع نيست، همواره درصدد آن است که کمبودهاي مادّي خود را برطرف سازد. مي دانيم که اين کمبودها بي انتهاست. از طرف ديگر تأمين اين نيازها در موارد زيادي، درخواست از ديگران را در پي دارد؛ از اين رو دست يافتن به آنچه که فرد در اختيار ندارد، مستلزم ابراز نياز مداوم به ديگران است و اين همان چيزي است که عزّت و نفوذ ناپذيري فرد را به شدّت به خطر مي اندازد. به همين دليل، در روايات بسياري قناعت سبب عزّت دانسته شده است؛ از جمله:
- « عن اميرالمؤمنين (عليه السّلام): من تجلبب الصبر و القناعة عزّ و نبل؛ (13) هر کس لباس صبر و قناعت بر تن کند، عزير و با فضيلت مي شود »؛
- در روايت ديگري حضرت مي فرمايند: « القناعة تؤدي الي العزّ؛ (14) قناعت به عزّت منتهي مي شود »؛
- بعضي از روايات حتي از اين مرحله نيز فراتر رفته و قناعت را پايدارترين نوع عزت بر شمرده اند: « القناعة ابقي عزّ؛ (15) پايدارترين عزت قناعت است »؛
- به همين جهت، وقتي به امام باقر (عليه السّلام) گفته شد: عظيم ترين انسان ها کيست؟ حضرت فرمودند: « مَن لم يبال الدنيا في يد من کانت؛ (16) کسي که توجه نداشته باشد به اين که دنيا در دست کيست ».
روشن است که عزّت، مهم ترين سرمايه ي زندگي مشترک است و با وجود آن، مي توان بسياري از کمبودهاي زندگي را ناديده گرفت و زمينه ي آرامش و سازگاري خانوادگي را فراهم ساخت.

د. اصلاح نفس

علاوه بر آثار فردي قناعت که به آن اشاره شد، اين صفت از مهم ترين زمينه هاي خودسازي قلمداد مي شود. صفت ناپسند حرص که سرچشمه بسياري از رذايل اخلاقي است، با قناعت درمان مي شود. ريشه کن کردن حرص، نقطه ي آغازي براي آراسته شدن به مکارم اخلاق خواهد بود. بر اين اساس، اميرالمؤمنين (عليه السّلام) قناعت را عامل مقابله با حرص شمرده و فرموده اند:
انتقم من حرصک بالقنوع کما تنقم من عدوّک بالقصاص؛ (17) از حرص خود با قناعت انتقام بگير همان گونه که از دشمن خود با قصاص انتقام مي گيري.
در جايي ديگر، از قناعت به عنوان بيشترين ياري دهنده فرد در جهت اصلاح نفس ياد کرده اند: « اعون شييء علي صلااح النفس القناعة؛ (18) کمک کارترين عامل بر اصلاح نفس قناعت است ». مسلّم است فردي که توفيق خودسازي پيدا کرده و از نفس صالحي برخوردار شده است، مي تواند در خانواده آرامش ايجاد کند و تنش ها و ناسازگاري ها را به حداقل برساند.
دقّت در آثار ارزشمند فردي و اجتماعي که براي قناعت بر شمرده شد، ما را به اين نتيجه رهنمون مي سازد که براي برخورداري از زندگي راحت، طيّب، زيبا، همراه با عزّت و صلاح نفس، بايد هم خود قناعت پيشه کنيم و هم فرد قانعي را به همسري برگزينيم. اين ايده آل ترين شرايطي است که طبق آن مي توان اهداف فوق را دنبال کرد و به آن دست يافت.
در روايت است که فردي به نام ابراهيم کرخي به حضور امام صادق (عليه السّلام) رسيد و عرضه داشت: همسر موافقي داشتم که از دنيا رفت و اينک قصد ازدواج دارم. حضرت فرمودند:
انظر اين تضع نفسک ... و هن ثلاث فامرأة ولود ودود تعين زوجها علي دهره لديناه و آخرته و لا تعين الدهر عليه و امرأة عقيم لا ذات جمال و لا خلق و لا تعين زوجها علي خير و امرأة صخّابه و لّاجة همّازه تستقّل الکثير و لا تقبل اليسير؛ (19) ببين خود را کجا قرار مي دهي ... زنان سه دسته اند: زن زاياي مهربان که شوهر خود را در کار دنيا و آخرتش ياري مي رساند و روزگار را بر او سخت نمي کند و زن نازا و بي بهره از زيبايي که شوهرش را در امور خير ياري نمي رساند و زن پر سر و صدا، پا به در و عيب جو که زياد را اندک مي شمارد و کم را نمي پذيرد.
از مجموع اين روايات اهميّت انتخاب همسر قانع روشن مي شود. فراز آخر روايت اخير تصريح مي کند زني که خدمات زياد همسر را کم به شمار آورد و خدمات کم او را نپذيرد، شايستگي همسري را ندارد و ازدواج با او کمتر به آرامش و سازگاري مي انجامد؛ بنابراين مهم ترين اقدام در اين جهت، انتخاب همسر قانع و قدرشناس است. وقتي مي شنويم حضرت صديقه طاهره (عليها السلام) نهايت قناعت را در زندگي خانوادگي به نمايش گذاشته است، در مي يابيم انتخاب درست همسري که چنين صفتي دارد، تا چه اندازه است. در روايتي آمده:
اصبح علّي ذات يوم فقال: يا فاطمة عندک شييء تغذينيه؟ قالت: لا و الذي اکرم ابي بالنبوة و اکرمک بالوصية ما اصبح الغذاة عندي شييء اغذيکه و ما کان عندي شييء منذ يومين الّا شييءٌ کنت اوثرک به علي نفسي و علي ابني هذين حسن حسين فقال علي (عليه السّلام): يا فاطمة الا کنت اعلمتني فابغيکم شيئاً فقالت: يا ابالحسن انّي لاستحيي من الهي ان تکلف نفسک ما لا تقدر عليه؛ (20) يک روز صبح علي (عليه السّلام): به فاطمه (عليها السّلام) فرمود: آيا غذايي نزد تو هست تا از آن تناول کنيم؟ حضرت فاطمه (عليها السّلام) گفت: قسم به آن کسي که پدرم را با نبوّت و تو را با وصايت و خلافت گرامي داشت، چيزي نزد من نيست تا آن را در اختيار تو بگذارم. دو روز است که آنچه داشتيم، به رغم نياز خود و حسن و حسينم به ديگران داده ام. پس علي (عليه السّلام) فرمود: اي فاطمه، چرا مرا از اين قضيّه آگاه نکردي تا غذايي برايتان تهيه کنم؟ حضرت فاطمه (عليها السّلام) گفت: اي ابا الحسن، من از خداي خود حيا دارم که تو را بر کاري تکليف کنم که بر آن قادر نيستي.
از اين حديث ارشمند روشن مي شود که کتمان نيازها و بازگو نکردن آن نزد همسر، به ويژه هنگامي که توانايي تأمين آن را ندارد، از مصداق بارز قناعت است و سبب آرامش هر چه بيشتر زندگي مشترک خواهد بود. علاوه بر اين، گاهي مناسب است که فرد با درک مشکلات همسر خويش، نه تنها از او درخواستي نکند، بلکه بکوشد او را در بحبوحه ي مشکلات معيشتي دلداري دهد و او را با توجه به عنايات خداوند متعال و توکل بر او ترغيب کند.
مردي به حضور رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شرفياب شد و عرض کرد: همسري دارم که هرگاه وارد منزل مي شوم، به استقبال من مي آيد و چون خارج مي شوم، بدرقه ام مي کند و هرگاه مرا غمگين مي بيند، مي گويد چرا ناراحتي؟ اگر براي روزي خود نگراني، ديگري ( خداوند ) عهده دار آن است و اگر براي آخرت خود بيمناکي، خداوند دل مشغولي تو را بيشتر سازد. پس رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ان لله عمالاً و هذه من عمّاله لها نصف اجر الشهيد؛ (21) به درستي که براي خدا کارگزاراني است و اين زن از کارگزاران خداست که براي او نيمي از پاداش شهيد است.
چنين همسر قانعي نه تنها خود با مشکلات کنار آمده است و توقعي از همسر خود ندارد، بلکه زمينه ي بروز هرگونه ناراحتي در زمينه ي معيشت را از همسر خود دور مي کند.
پرسش مهمي اين جا مطرح مي شود: چنانچه اين دقت در گزينش همسر به خرج داده نشد و فرد با همسري حريص ازدواج کرد و يا فرد در ابتداي زندگي مشترک قانع بود، ولي در ادامه با مشاهده زندگي ديگران زمينه هاي حرص در او پديدار شد، چه بايد کرد؟

مهارت هاي تعامل با همسر حريص

برخي از شيوه هاي مواجهه با همسري که به امکانات موجود قانع نيست، عبارت است از:

أ. اعطاي بينش

ارائه اطلاعات عميق و گسترده درباره ي پيامدهاي حرص و قناعت که بخشي از آن در روايات پيشين مطرح شد، عامل مؤثري است که مي تواند حرص و رغبت همسر به امور مادي را تا حد زيادي کاهش دهد.

ب. موعظه

موعظه که به معناي ارشاد به سوي حق با تذکّرات مفيد و آگاهي هاي مناسب است. (22) تأثير بسزايي در فرونشاندن آتش حرص ديگران دارد. اميرالمومنين (عليه السّلام) از اين شيوه براي درمان حرص و دعوت به قناعت استفاده کرده و فرموده اند:
ان کنت تريد من الدنيا ما يکفيک فان ايسر ما فيها يکفيک و ان کنت انما تريد ما لا يکفيک فان کلّ ما فيها لا يکفيک؛ (23) اي انسان ها، اگر از دنيا به اندازه ي کفايت بخواهيد، کمترين اندازه شما را کفايت خواهد کرد و اگر بيش از آن بخواهيد، همه ي آنچه در دنيا است نيز شما را کفايت نخواهد کرد.

ج. اعطاي اختيار

اگر اجراي مراحل قبلي سود نبخشيد و همسر همچنان بر نيل به خواسته هاي مادّي خود تأکيد داشت و به قناعت رغبت نشان نداد، مي توان او را مخيّر ساخت که زندگي زناشويي توأم با قناعت و اکتفا به امکانات موجود را ادامه دهد و يا به گونه اي پسنديده از همسر خود جدا شود. پس از بازگشت پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) از جنگ خيبر همسران حضرت درخواست کردند. گنجينه هاي « آل ابي الحقيق » که مسلمانان به غنيمت گرفته بودند، تقديم آنان شود. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: بر اساس دستور خداي متعال، اين اموال بايد ميان همه مسلمانان تقسيم گردد. همسران به سبب اين سخن، از آن بزرگوار به خشم آمدند و مطالب ناپسندي را به زبان راندند. در اين هنگام خداي متعال آيات 28 و 29 سوره ي احزاب را نازل فرمود و آنان را مخيّر ساخت که يا دنيا و تجمّل آن را بر همسري پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ترجيح دهند و از حضرت جدا شوند و يا خدا، رسول و زندگي جاويد را بر بهره ي اندک دنيا برتري دهند و با قناعت و پرهيز از رفاه زدگي، به زندگي ساده خود يا رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) ادامه دهند:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا
وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا
؛ (24) اي پيامبر، به همسرانت بگو: اگر شما زندگي دنيا و زرق و برق آن را مي خواهيد، بيايد شما را با هديه اي بهره مند سازم و شما را به سبک نيکويي رها سازم و اگر شما خدا، پيامبر و سراي آخرت را مي خواهيد، خداوند براي نيکوکاران شما پاداش بزرگي آماده ساخته است.
البته اين برخورد سبب تنبه آنان شد و ابتدا امّ سلمه و به دنبال او ديگر همسران عرضه داشتند: ما خدا و رسول را بر مي گزينيم، و با رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از در آشتي در آمدند. (25)

فنون دستيابي به زندگي زناشويي همراه با قناعت

أ. مقايسه هاي خوش بينانه و پرهيز از مقايسه هاي بدبينانه

مطالعه در زمينه ي نحوه ي مقابله افراد با تعارضات زناشويي نشان مي دهد که افراد به طور معمول براي کنار آمدن با اختلاف هاي زناشويي چهار راهبرد را به کار مي برند. يکي از اين چهار راهبرد، مقايسه هاي خوش بينانه است. مقايسه خوش بينانه، به معناي قدر دانستن روابط زناشويي خود در مقايسه با ديگران و متقاعد ساختن خود مبني بر اين است که به مرور زمان، روابط زناشويي بهتر خواهد شد. (26)
در موضوع قناعت نيز يکي از عواملي که باعث مي شود تا همسران از موقعيّت اقتصادي خانوادگي خود احساس رضايت کنند و با کمبودهاي احتمالي به گونه اي مطلوب کنار بيايند، مقايسه ي موقعيت اقتصادي خود با کساني است که به لحاظ ويژگي هاي مالي با مشکلاتي به مراتب بيشتر دست و پنجه نرم مي کنند. اين مقايسه زمينه رضايت از موقعيت اقتصادي فعلي و پرهيز از بلندپروازي ها را فراهم مي کند. در منابع ديني نيز به اين مقايسه خوش بينانه به عنوان راهي براي رضايت مندي از وضعيّت اقتصادي اشاره شده است. امام صادق (عليه السّلام) مي فرمايند:
انظر الي من هو دونک في المقدرة ... فان ذلک اقنع لک بما قسّم الله لک؛ (27) از نظر امکانات، به کسي بنگر که فروتر از تو است ...، چرا که اين امر تو را به روزي مقدّر از جانب خداوند قانع تر مي سازد.
به همين دليل، در روايات ما به همنشيني با فقيران سفارش شده و به عنوان راهي براي شکر و قناعت بر آن تأکيد شده است: « عن علي (عليه السّلام): جالس الفقراء تزدد شکراً؛ (28) با فقرا هم نشيني کن تا شکرت فزوني يابد ».
همان گونه که مقايسه نقاط مثبت زندگي زناشويي خود با افرادي که از مشکلات اقتصادي رنج مي برند، باعث احساس رضايت مندي از موقعيت اقتصادي مي شود و به شکر و قناعت مي انجامد، مقايسه هاي بدبينانه که در آن فرد نقاط ضعف اقتصادي زندگي خود را با نقاط قوت ديگران از جهت اقتصادي مي سنجد، باعث ناخشنودي از موقعيت زناشويي خود مي شود و به حرص و فاصله گرفتن از قناعت مي انجامد. بر اين اساس، پرهيز از مقايسه هاي بدبينانه يک مهارت مؤثر در قانع سازي خويش به زندگي زناشويي و حفظ روحيه شکرگذاري به شمار مي رود. با توجه به اين نکته، در منابع ديني به پرهيز از مقايسه خود با افرادي که به لحاظ اقتصادي برتر محسوب مي شوند، امر شده است:
عن الصادق (عليه السّلام): لا تنظر الي من هو فوقک في المقدورة، فان ذلک اقنع لک بما قسّم لک؛ (29) به افرادي که از نظر امکانات مادّي از تو برترند، نظر نيفکن؛ چرا که اين امر تو را به آنچه از سوي خدا برايت مقدر شده است، قانع تر خواهد ساخت.
شايد از همين روست که هم نشيني با اغنيا مذموم دانسته شده است. (30) امام باقر (عليه السّلام) نيز در تحليل اين موضوع به مردي فرمودند:
لاتجالس الاغنياء فان العبد يجالسهم و هو يري ان الله عليه نعمة فما يقوم حتي يري ان ليس لله عليه نعمة؛ (31) با ثروت مندان همنشين مباش؛ چون هنگامي که بنده اي در کنار آنان مي نشيند، خود را مشمول نعمت خداوند مي داند؛ اما از کنار آنان بر نمي خيزد تا اين که مي پندارد خداوند هيچ نعمتي به او نداده است.

ب. آينده نگري

نمي توان جلو تجارب منفي گذشته را گرفت؛ ولي هميشه اميدي به آينده بهتر وجود دارد. آينده به شما فرصت مي دهد تا با استفاده از تجربه هاي يادگيري و مهارت هاي مقابله اي خود، اشتباهات گذشته خويش را بهبود بخشيد و رضايت بيشتري کسب کنيد. انتظار آينده، اميد و خوش بيني را درباره فرصت هاي جديد براي اعمال تسلط و کفايت به شما القا مي کند. (32) يکي از عواملي که باعث مي شود تا فرد بتواند با دشواري هاي اقتصادي حاکم بر زندگي کنار آيد و بر آن ها غلبه کند، زنده نگه داشتن اميد به آينده بهتر است. او بايد بداند که مشکلات هميشگي نيست و با مقاومت مي توان بر آن ها فايق آمد و دوران سخت را پشت سر نهاد. همچنان که خداوند متعال مي فرمايند: « إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ؛ (33) مسلّماً با سختي آساني است ».
براي اين منظور فرد مي تواند دوران سخت خود يا ديگران را ياد کند که با مقاومت به پايان رسيد و به راحتي و آسايش مبدّل شد. در قرآن کريم نيز خداوند متعال حکمت نقل داستان پيامبران را براي رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن معرفي مي کند که به او اين اطمينان را بدهد که سختي ها هميشگي نيست:
وَكُلاًّ نَّقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنبَاء الرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِ فُؤَادَكَ؛ (34) ما سرگذشت هاي انبيا را براي تو بازگو کرديم تا قلب تو آرام ( و اراده تو قوي ) گردد.

ج. تنظيم بودجه

تنظيم بودجه، عبارت است از يک برنامه مشخص و منظم که به شما کمک مي کند تا از درآمد و پولتان حدّاکثر استفاده را ببريد. بودجه اي که با تدبير تنظيم شده باشد، شما را به هدف ها و آرزوهايتان مي رساند. هنگامي که شما حساب شده خرج کرديد و مخارج هر ماه را آخر همان ماه از نظر گذرانديد، به چشم خود مي بينيد که براي هر چيز چه مبلغ پول داده ايد و اگر بعضي مخارج در نظر شما زايد باشد، آن را حذف مي کنيد تا اعتبارش به مصرف چيزهاي مهم و لازم برسد. اگر صورت حساب خرج ماهيانه را با دقت مرور کنيد، بهترين و صميمي ترين دوست و مستشار اقتصادي را با خود همراه کرده ايد و بدون شک راهنماي خرج پس انداز شما خواهد بود.
مستشاران علم اقتصاد معتقدند که طرح و تنظيم بودجه، هميشه بايد با حضور و همکاري تمام اعضاي خانواده باشد. همچنين اگر هر چند وقت يک بار جلسه اي تشکيل دهيد و در خصوص بهبود اوضاع اقتصادي خانواده با بچه ها صحبت کنيد، روح همکاري را در آن ها ايجاد کرده ايد. در اين صورت آن ها روي بيشتر توقعات خود قلم مي کشند و از اين که از بعضي چيزها محروم شده اند، عصباني و بداخلاق نمي شوند. (35)
بايد توجه داشت که در تنظيم بودجه لازم نيست ريز هزينه ها بسيار دقيق مورد توجه قرار گيرد؛ چون اين امر دشوار است و گاه اصل تنظيم بودجه را نيز مشکل مي کند؛ بلکه مهم آن است که خط مشي کلّي درآمدها و هزينه ها تنظيم شود تا از اين راه مخارج اولويّت بندي شود و درآمدها به مخارج ضروري تر اختصاص يابد.
امام باقر (عليه السّلام) نيز در خصوص اهميت برنامه ريزي در زندگي، آن را يکي از سه عامل نيل به کمال دانسته و فرموده اند:
الکمال کل الکمال ... و تقدير المعيشة؛ (36) تمام کمال در سه چيز است که يکي از آن ها، برنامه ريزي درباره ي معيشت است.
امام صادق (عليه السّلام) نيز رفق و لطافت در برنامه ريزي اقتصادي را بهتر از توسعه ي مالي دانسته و فرموده اند: « الرفق في تقدير المعيشه خير من السعة في المال ». (37)
دليل اين امر نيز روشن است. همچنان که السي استاپلتون ( يکي از بزرگ ترين متخصصان علم اقتصاد که چندي مستشار اقتصادي تجارت خانه هاي بزرگ بوده است ) عقيده دارد که غالب مردم وقتي پولشان زيادتر شد، خرجشان را بالا مي برند و در نتيجه باز با بي پولي و کمبود دست به گريبان هستند. (38)

د. حرف زدن با خود

چه با صداي بلند با خودتان حرف بزنيد و چه آهسته، در هر حال، مي توانيد با استفاده از اين توانايي، خود را براي مقابله با مشکلات آماده کنيد. سه روش ذيل به شما کمک خواهد کرد که اين کار را به طور مؤثر انجام دهيد. اين روش ها، آماده شدن در مقابل مشکلات، مواجه شدن با آن ها و تأمّل در آموخته ها را شامل مي شود:

1. آماده شدن در مقابل مشکلات

شما مي توانيد از راه حرف زدن با خود به شيوه اي که کنترل شما را بر اوضاع افزايش دهد، خودتان را براي مبارزه با مشکلات آماده کنيد. تهيه فهرستي از جملات تقويت کننده مي تواند به شما کمک کند. از جملات زير استفاده کنيد:
- « نشستن و نگران شدن هيچ کمکي نخواهد کرد »؛
- « خودم را ناراحت نخواهم کرد »؛
- « با استفاده از مهارت هاي مسئله گشايي خودم نقشه اي را تهيه مي کنم »؛
- « تجربه خوبي براي من خواهد بود؛ »
- « مشکلات اقتصادي چيزي نيست که بتواند مرا از پاي درآورد »؛
- « در برابر شرايط سخت تر از اين نيز مقاومت خواهم کرد ».
شما همچنين مي توانيد در ذهن خود نتيجه ي خوشايند مقابله را مجسم کنيد و بدين ترتيب خود را براي مقابله با مشکل آماده کنيد.

2. مواجه شدن با مشکلات

وقتي مشکلي پيش مي آيد، آن قدر خود را از نظر رواني تقويت کنيد تا احساس کنيد از عملکرد خود راضي خواهيد شد. به خود بگوييد که شما يک مبارز هستيد و مي دانيد که چگونه از مهارت هاي مقابله اي خود استفاده کنيد. ياد بگيريد به شيوه ي زير با خود درباره ي مشکلات حرف بزنيد:
- « من يک مقابله گر هستم و مي دانم که مي توانم از عهده اين مقاومت برآيم »؛
- « نمي گذارم اضطراب و خشم بر من مسلط شود »؛
- « اگر طوري عمل کنم که انگار بر همه چيز کنترل دارم، راه حلّ مشکل را پيدا مي کنم »؛
- « با مواجهه با اين موقعيت دشوار، توان مقابله اي خود را افزايش مي دهم »؛
- « ناآرامي در برابر مشکلات اقتصادي، کار را از اين که هست بدتر مي کند ».

3. تأمل درباره ي آموخته ها

هنگامي که مشکلي را از سر راه برداشتيد، براي مدتي درباره ي آنچه از آن آموخته ايد، تأمل کنيد. بهتر است به اشتباهات خود پي ببريد و از خودتان بپرسيد که چه طور مي توانيد از اشتباهات خود کمال استفاده را ببريد. با ارج نهادن به کارهاي درست و نيز با تصحيح خطاهاي خود مي توانيم تجربه هايمان را شکل دهيم. مدّتي روي عملکردتان با گفتن اين عبارت ها تأمل کنيد:
- « زندگي پر از مشکلات است و من مي توانم ياد بگيرم با آنها مقابله کنم »؛
- « عملکرد نسبتاً خوب بود، مي توانم حتي در دفعه هاي بعد بهتر از اين عمل کنم »؛
- « مشکلات زندگي فرصتي به من مي دهد تا مهارت هاي مقابله اي خود را به کار ببرم »؛ (39)

هـ . الگوپذيري

برخي قناعت را سرلوحه ي زندگي خويش قرار داده اند و با آن که مي توانند زندگي مرفّهي داشته باشند، نيل به ارزش هاي معنوي را هدف نخست خود مي دانند. اينان از امکانات بسياري که در اختيار دارند، به مقدار ضرورت اکتفا کرده و بقيه را به نيازمندان بخشيده اند. در نظر داشتن اين الگوها، مهارت ديگري است که روحيه قناعت را تقويت و در بحبوحه سختي هاي معيشتي، فرد را از ناشکيبايي باز مي دارد.
امام علي (عليه السّلام) در نامه اي به عثمان بن حنيف انصاري، فرماندار بصره که در مهماني يکي از ثروتمندان بصره شرکت کرده بود، فرمودند: آگاه باش! هر مأمومي امام و پيشوايي دارد که بايد به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گيرد. بدان امام شما به همين دو جامه کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است، آگاه باش! شما توانايي آن را نداريد که چنين باشيد، امّا مرا با ورع، تلاش، عفّت، پاکي و پيمودن راه صحيح ياري دهيد. (40)
با پيروي از اين الگوها مي توانيم راهي را براي قناعت بيابيم تا زمينه سازگاري در زندگي را بيشتر فراهم کنيم.

و. همخوان سازي خواسته ها و انتظارات

از آفت هايي که هر خانواده اي را تهديد مي کند، رشد خواسته ها و انتظارات همسران از يکديگر است، به گونه اي که اين قبيل توقّعات به مرزي غيرمنطقي مي رسد و با مطرح شدن آن ها، آرامش زندگي به هم مي ريزد. همسران جوان غالباً از اين جنبه آسيب مي بينند که مرز منطقي و غير منطقي بودن انتظاراتشان از يکديگر مشخص نيست و احساساتشان در اين رهگذر جريحه دار مي شود. نقطه بحران در زندگي زماني فرا مي رسد که انتظارات غيرمنطقي و تأمين نشده بر روي هم انباشته شود، مقاومت زن و شوهر به تدريج کمتر گردد و در يک لحظه غيرقابل پيش بيني، درگيري به وجود آيد. خانواده اي که قناعت پيشه کرده باشد، با تنظيم و تدوين انتظارات و توقعات، راه را بر ورود هر عامل تفرقه و تزلزل در زندگي مي بندد و خواسته ها را در قالب بايسته ها مي ريزد و روح تفاهم و همدلي را به زندگي تزريق مي کند. اين مهم زماني رخ مي دهد که همسران از حقوق خود به خوبي آگاه باشند.

پي‌نوشت‌ها:

1. حسن مصطفوي، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، ج 9، ص 327.
2. ملااحمد نراقي، معراج السعادة، ص 397.
3. ميرزا حسن نوري، مستدرک الوسائل، ج 15، ص 232.
4. عبدالواحد آمدي، غرر الحکم، ص 391.
5. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 74، ص 185.
6. عبدالحميد بن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 296.
7. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 103.
8. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 1، ص 83.
9. عبدالواحدآمدي، غررالحکم، ص 103.
10. همان، ص 393.
11. همان، ص 391.
12. همان.
13. همان، ص 284.
14. همان، ص 392.
15. همان.
16. تاج الدين شعيري، جامع الاخبار، ص 109.
17. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 391.
18. همان.
19. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 27.
20. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 37، ص 103.
21. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 20، ص 32.
22. حسن مصطفوي، التحقيق في کلمات القرآن الکريم، ج 13، ص 149.
23. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 139.
24. احزاب، 28 و 29.
25. علي بن ابراهيم قمي، تفسير قمي، ج 2، ص 192.
26. کريس، ال. کلينکه، مهارت هاي زندگي، ترجمه شهرام محمدخاني، ج 2، ص 15.
27. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 242.
28. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 430.
29. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 75، ص 242.
30. محمدبن حسن حر عاملي، وسائل الشيعه، ج 12، ص 35.
31. همان.
32. کريس ال. کلينگه، مهارت هاي زندگي، ترجمه شهرام محمدخاني، ج 2، ص 222.
33. انشراح، 6.
34. هود، 120.
35. دورتي کارنگي، آئين همسرداري، ترجمه مهستي شهلايي، ص 264.
36. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 1، ص 32.
37. همان، ج 2، ص 119.
38. دورتي کارنگي، آئين همسرداري، ترجمه مهستي شهلايي، ص 257.
39. همان، ص 107.
40. نهج البلاغه، نامه 45.

منبع مقاله :
حسين زاده، علي؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.