فيلم « پرل هاربر » (1) داستان دو دست را به تصوير مي کشد که از کودکي با هم همراه هستند و سعي مي کنند اموري را با هم فرابگيرند. اين دوستي تا زمان جنگ جهاني دوم ادامه دارد و آن جا است که فداکاري اين دو فرد براي يکديگر بروز پيدا مي کند.
شخصيت هاي اصلي در فيلم « چهار. سه. دو. يک ». چهار دختر جوان هستند که مدت ها از دوستي شان مي گذرد. در فيلم تأثير کارهاي اين دوستان را بر يکديگر مي بينيم؛ مثلاً مي بينيم چگونه رفتار نادرست آنان باعث مي شود يکي از آنان قصد خودکشي داشته باشد. هم چنين اين تأثير را در جهت مثبت نيز مي بينيم و سه دوست ديگر سعي مي کنند او را از اين کار باز دارند و به او در حل مشکلاتش کمک کنند.
برخي فيلم ها تأثير رفتار دوستان را در تصميم گيري هاي آينده نشان مي دهد. دو فيلم « جنگ عروس ها » (2) و « ساقدوش ها » (3) بخشي از روابط ميان دوستان را در زمينه ي تشکيل خانواده و ازدواج نشان مي دهد. در هر دو فيلم سوء تفاهم ها و اختلافات، مشکلاتي ميان اين دوستان ايجاد مي کند و داستان در اين ميان با قالبي طنز، تأثير دوست بر چگونگي شکل گيري آينده ي افراد را به تصوير مي کشد.
فيلم « شام براي احمق ها » (4) نمونه ي روشني براي اهميت انتخاب دوست است. اين جا داستان دو فرد روايت مي شود که در يک تصادف و به صورت اتفاقي با يکديگر آشنا مي شوند. يکي از آن دو کارمند و ديگري فردي ساده لوح است که به فعاليت هاي مختلفي مشغول است. هر دوي اين شخصيت ها پس از آشنا شدن و دوستي با يکديگر باعث ايجاد تحولات فراواني در شخصيت يکديگر مي شوند و در اين ميان سعي مي کنند مشکلات شخصي شان را نيز برطرف کنند.
مهم ترين عامل مبارزه ي شخصيت اصلي با سرطان در فيلم « پنجاه پنجاه » (5) کمک دوستان و نزديکانش است. برخي دوستان او با آن که ادعاي دوستي نزديک دارند، پس از مشخص شدن سرطان، وي را رها مي کنند؛ ولي برخي دوستان ديگر در تمام مراحلِ دوره ي درمان همراه او هستند و همين باعث مي شود وي بتواند بر بيماري اش غلبه کند. فيلم علاوه بر بيماري ظاهري مي تواند به صورت نمادين تأثير دوستان را در ارتقاي شخصيت و از بين بردن صفات ناپسند نيز بيان کند.
گروهي از فيلم ها تأثير دوستان بر يکديگر را در جانب منفي نشان مي دهند؛ به اين توضيح که نگرش و رفتار ناپسند يک فرد، همان تأثير را روي ديگران و دوستانش مي گذارد و آنان را به بي راهه مي کشاند. اين الگو را مي توان در فيلم هاي « رفقاي خوب »، (6) « هم اتاقي »، (7) « بدن جنيفر »، (8) «دورين گري » و « موعد مقرر » (9) مشاهده کرد. در تمام اين نمونه ها دوستي و رابطه ي شخصيت داستاني با فردي بزه کار باعث مي شود شخصيت به ورطه اي از اشتباهات فرو رود که در نهايت اين امور به تباهي و نابودي شخص يا شخصيت فرد منجر مي شود.
گونه اي از فيلم ها تأثير روابط انساني و دوست را ميان معلم و شاگرد نشان مي دهند. اگر معلم از مقام آموزش صرف خارج شود و تربيت، هدف اصلي او شود، مي تواند تأثير فراواني در تغيير نگرش ها و رفتارهاي دانش آموزان خود داشته باشد. فيلم هاي « تاريخ مجهول امريکا »، « آموزش » و « ايزي اِي » (10) نمونه هايي براي اين موضوع به شمار مي روند. در اين فيلم ها يکي از شخصيت هاي اصلي به عنوان دانش آموز درگير مشکلات عاطفي و شخصيتي مي شود. يکي از معلم هاي فرد در مدرسه سعي مي کند با اين فرد، ارتباط برقرار و مشکل او را واکاوي و در نهايت به وي کمک کند تا راه برون رفت از اين مشکلات را متوجه شود. در هر سه فيلم، معلم سعي مي کند اين روند را به گونه اي انجام دهد که صرفاً دستوري نباشد و دانش آموز، خود متوجه اشتباه و کشف راه حل صحيح براي آن شود.
احساس نياز به معاشرت و همدلي و همراهي با ديگران، علاوه بر اين که يکي از جلوه هاي زندگي اجتماعي به شمار مي رود، ندايي است که از اعماق وجود انسان نشأت مي گيرد. هيچ انساني با قطع پيوندهاي دوستانه، بريدن از هم نوع، انزواگرايي و گوشه گيري، احساس آرامش نمي کند. اگر در مواردي خاص ديده مي شود برخي افراد به انزواطلبي يا زندگي فردي روي مي آورند، بدون شک علت يا علل آن را بايد در جايي ديگر جست و جو کرد. به همان ميزان که انسان از ارتباط دوستانه با ديگران لذت مي برد و احساس آسايش و راحتي مي کند، از تنگناهاي ناشي از فقدان زندگي جمعي و قطع رشته ي دوستي آشفته و مضطرب مي شود.
همان گونه که بدن با استفاده از مواد مختلف غذايي رشد مي کند و تحت تأثير آن ها داراي صفاتي ويژه مي شود، روح انسان نيز در مصاحبت و معاشرت با ديگران تأثير مي پذيرد. قرآن در اين باره با اشاره به سخن انسان ظالم در روز قيامت، نقش مثبت و منفي دوست، در سرنوشت انسان تبيين مي کند. (11)
تأثير دوست در زندگي و سرنوشت انسان و اهميت آن چيزي نيست که بتوان آن را انکار کرد. مجموع توصيه ها و هشدارهاي اولياي ديني در زمينه انتخاب دوست و پرهيز از معاشرت با افراد ناشايست، بسيار است و بر همين اساس مي توان معيارهاي دوست خوب را به صورت زير بيان کرد:
يک. برخورداري از روح اجتماعي:
حساسيت درباره مشکلات، نيازها و نابساماني هاي اجتماعي، يکي از صفات برجسته و پسنديده ي اهل ايمان است. افرادي که براساس ايمان به مبدأ و معاد و ساير مقدسات، پيمان دوستي بسته اند، خود را جداي از ديگران نمي دانند و همواره به فکر هم نوعان و دوستان خود هستند. نوع دوستي و نوع گرايي، عاملي بازدارنده است که اين دوستان را از هر نوع خيانت، خسارت و زيان رساندن بازمي دارد.دو. خيرخواهي و انصاف:
طبع هر انسان طوري است که نسبت به افراد هم فکر و هم عقيده ي خود و کساني که ديدگاه و نظر او را در مسائل مختلف زندگي بپذيرند و تأييد کنند، علاقه نشان مي دهد. در اين مسئله تفاوتي نمي کند که مورد توافق، موضوعي کم ارزش و پيش پا افتاده يا مسئله اي مهم و قابل توجه باشد. افراد خردمند و تيزبين درصدد اصلاح، رشد و تعالي خويش اند و انتقاد سازنده را بر تعريف و تمجيدهاي نا به جا و چاپلوسانه ترجيح مي دهند. ايشان سعي مي کنند دوستاني انتخاب کنند که آنان را به راه صواب و خير هدايت کنند، عيوب شان را به عنوان هديه بازگو کند و خطاها و اشتباهاتشان را يادآور شوند. اين نشانه، يکي از مهم ترين ويژگي هاي دوست نيکو است و احاديث فراواني در اين مضمون وارد شده است. (12)سه. برخورداري از عقل و خرد:
مهم ترين معيار در انتخاب دوست، عقل و خرد است. عقل دو نوع است:الف. عقل طبيعي، و آن، عطيه اي است الهي که به طور طبيعي در اختيار انسان قرار گرفته است تا او به کمک آن، در امور مختلف زندگي بينديشد و خوب و بد را از هم تشخيص دهد.
ب. عقل اکتسابي، و آن عقلي است که از طريق به کارگيري عقل طبيعي، تجربه، مطالعه و تفکر در قضاياي مختلف زندگي، دقت در حوادث اطراف و بررسي امور ديدني و شنيدني به دست مي آيد.
افرادي که از رشد و قدرت تفکر برخوردارند و در رو به رو شدن با حوادث گوناگون زندگي به خوبي مي توانند نيک و بد را شناخته و راه صحيح زندگي را انتخاب کنند، شايستگي دوستي را دارند و مي توان از تجربيات و توان مندي هاي آنان بهره مند شد. اهميت خردمند بودن دوست به حدي است که امام علي (عليه السلام) مي فرمايد:
« دشمن دانا از دوست نادان بهتر است ». (13)
هم نشيني با دوستان خردمند، نيروي عقل انسان را پرورش مي دهد، استعدادهاي نهفته درونش را بيدار مي کند و زحمت پيمودن راه هاي طي شده و آزمون راه هاي تجربه شده را از دوش او برمي دارد و سبب پيش رفت و ايجاد تحولاتي عظيم مي شود. امام علي (عليه السلام) در همين زمينه مي فرمايد:
« هم نشيني با دوست خردمند، زندگي بخشِ جان و روان است ». (14)
علاوه بر اين روايت، احاديث ديگري نيز در اين باب وارد شده که در جاي خود قابل رجوع است. (15)
چهار. سلامت روح و روان:
يکي ديگر از نشانه هاي دوست خوب، سلامت روح و روان است. دور بودن از مفاسد، رذايل و آلودگي هاي اخلاقي از ويژگي هاي مهم دوست خوب به شمار مي رود. يادآور شديم که انسان در معرض تغيير و تحول قرار دارد؛ همان گونه که بدن او از محيط پيرامون اثر مي پذيرد، روح و روانش از همراهي با دوستان، تأثير مي گيرد.پنج. دين داري:
دين و دين داري، اساسي ترين نقش را در اصلاح اخلاق، آداب اجتماعي، امور سياسي و تربيت روح و روان برعهده دارد، انواع گرفتاري ها و ناملايمات دروني و بروني را از وجود آدمي مي زدايد؛ همين ويژگي ها مهم ترين نقش را در دوام دوستي ها ايفا مي کند. امام علي (عليه السلام) مي فرمايد:« دوستي دين داران ديرتر به جدايي مي انجامد و با ثبات و ماندگارتر است ». (16)
شش. آخرت گرايي:
در نگاه ديني، دنيا محل گذر و کشتزاري است که بايد براي آباداني سراي جاودان از آن بهره گرفت. کساني که با اين ديد به دنيا مي نگرند، فعاليت ها و امور زندگي خود را با توجه به هدف هاي عالي و کمالات معنوي تنظيم مي کنند، کارهاي شان رنگ خدايي دارد و از خودخواهي ها، منفعت پرستي ها و رذايل اخلاقي به دورند. آنان رضايت خدا و خيرخواهي براي ديگران را بر منافع زودگذر دنيا ترجيح مي دهند و روابط دوستانه و معاشرت هاي خود با ديگران را بر اين اساس استوار مي کنند.اعتقاد به سراي جاودان و نگرش فرادنيايي، عامل مهمي است که انسان ها را از گناه، ناپاکي و خيانت دور مي سازد و آنان را به کارهاي نيک، ايثار، گذشت، فداکاري و رعايت حقوق و وظايف انساني خود در مقابل دوستان فرا مي خواند و دوام و ثبات دوستي ها را تضمين مي کند. امام علي (عليه السلام) مي فرمايد:
« هر کس تو را به سراي باقي فرا خواند و تو را در راه عمل کردن براي رسيدن به آن ياري رساند، او دوستي مهربان است ». (17)
دنياطلبان و کساني که عشق به دنيا و منافع مادي در وجودشان رسوخ کرده است همه چيز را با ديد مادي مي سنجند و بد و خوب اشيا و انسان ها را براساس سودمند بودن و يا زيان بار بودن آن براي خود تفسير مي کنند؛ يعني هر چيز که به نفع آنان بود و يا ضرر و خسارتي را از آنان دور مي ساخت، نيکو و هر چيز که به زيان آنان بود و يا نفعي به حال آنان نداشت، بد مي پندارند. اين افراد تا زماني به آداب و رسوم انساني و دوستي با ديگران پاي بندند که با منافع آنان در تضاد، و براي دنياطلبي آنان خطرساز نباشد. بنابراين چنين افرادي هيچ گاه نمي توانند دوست مناسبي باشند و در موقعيت هاي مختلف به انسان آسيب مي رسانند.
هفت. پاي بندي به عهد و پيمان:
وفاي به عهد، امري است که در دين اسلام، جايگاه ويژه اي دارد و نشانه اي براي ايمان فرد محسوب مي شود. (18) پاي بندي به تعهدات در تحکيم روابط دوستانه و به وجود آمدن اعتماد و اطمينان بين دوستان، بسيار تأثير دارد.عهدشکني و التزام نداشتن به تعهدات، بيش ترين نقش را در ايجاد بدبيني و نفاق و بروز رخوت و سستي ميان دوستان ايفا مي کند. کسي که عهدشکن است نمي تواند دوست قابل اعتمادي باشد. اين موضوعي است مهم و فراگير که انسان ها در همه ي دوره هاي زندگي و در همه جا با آن سر و کار دارند و همين نکته ما را وادار مي کند تا ضمن پاي بندي به پيمان ها براي پايداري دوستي ها و در امان ماندن از خسارت هاي ناشي از عهدشکني، دوستان خود را با توجه به اين معيار انتخاب کنيم.
پينوشتها:
1. Pearl Harbor
2. Bride Wars
3. Bridesmaids
4. Dinner for Schmucks
5. 50/50
6. Goodfellas
7. The Roommate
8. Jennifer"s Body
9. Due Date
10. Easy A
11. فرقان، آيه 28
12. ر.ک: مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 74، ص 190؛ همان، ج 75، ص 65؛ نجفي، هادي، موسوعة احاديث اهل البيت (عليهم السلام)، ج 6، ص 42؛ محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحکمة، ج 1، ص 46.
13. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 75، ص 12.
14. ليثي واسطي، علي بن محمد، عيون الحکم و المواعظ، ص 301.
15. ر.ک: حر عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج 12، صص 34 و 35، ح 15569؛ ليثي واسطي، علي بن محمد، عيون الحکم و المواعظ، ص 301؛ محمدي ري شهري، ميزان الحکمة، ج 2، ص 1584.
16. ليثي واسطي، علي بن محمد، عيون الحکم و المواعظ، ص 489.
17. ليثي واسطي، علي بن محمد، عيون الحکم و المواعظ، ص 437.
18. ر.ک: اسراء، آيه 34؛کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج 2، باب خلف الوعد، صص 363 و 364.
امين خندقي، جواد؛ (1391)، دين و سينما، آموزه هاي اخلاقي و ارزشي؛ بررسي و تحليل بيش از سيصد فيلم؛ قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ اول