يکي از اين فرضيه ها که دست مايه ي مضمون برخي فيلم ها قرار گرفته، « نظريه ي تکامل » است. برخي از اين فيلم ها به طور مستقيم به اين مسئله مي پردازد و مسائل مربوط به آن را مطرح مي کند. نمونه ي روشني براي اين نوع، فيلم « آفرينش » است که داستان بخشي از زندگي « چارلز داروين » را به تصوير مي کشد.
داستان، زمينه هاي شکل گيري نظر يه ي تکامل را در ذهن داروين نشان مي دهد و تا پايان فيلم، نظريه ي تکامل به صورت کامل تدوين مي شود و به صورت کتابي براي چاپ فرستاده مي شود. فيلم، اين نظريه را مقابل دين و خدا باوري مي داند و در سير داستان بارها داروين با کشيش ها و افراد مذهبي درباره ي اين نظريه درگيري دارد. داروين در فيلم، فردي بدون اعتقاد ديني معرفي مي شود که حاصل تحقيقات زيست شناسي اش او را به اين نظريه راهنمايي مي کند.
ابتداي داستانِ فيلم « اقتباس »، چگونگي پيدايي جهان و انسان براساس نظريه ي تکامل به تصوير کشيده مي شود و بارها در ديالوگ ها و داستان فيلم به اين نظريه اشاره مي شود. داستان فيلم درباره دو برادر دو قلوي نويسنده است که يکي از آن ها بسيار موفق و ديگري ناموفق است. برادر ناموفق مشغول نوشتن اثري به سفارش يک مؤسسه مي شود و در سير اين پروژه، درگير ماجرايي مربوط به خيانت يک زن و تجارتِ نوعي خاص از مواد مخدر مي شود.
در گونه اي ديگر از اين فيلم ها نظريه ي تکامل در مصداق هاي آن ديده مي شود، يعني انسان ها يا موجوداتي در داستان نقش دارند که تکامل يافته هستند و داستان براساس اين نظريه، نسل بعدي انسان ها و موجودات کره ي زمين را نشان مي دهد؛ نسلي که در دوران معاصر يا پس از دوران معاصر بر روي کره ي زمين پديدارخواهند شد. اين فيلم ها اين نظريه را قطعي در نظر گرفته اند و در پي نشان دادن نمونه هايي براي آن هستند که در آينده اي نزديک براي همگان روشن خواهد شد.
موجودي فرا زميني در فيلم « پائول » وجود دارد که داراي علم فراوان و قدرت هاي ويژه همچون شفا دادن مريضي بدون درمان يا زنده کردن مقتول است. وي عامل توانايي هاي خود را تکامل نسل مي داند. هم چنين تمام وقايع پيچيده در جهان را معلول تکامل موجودات مي داند و نه موجودات ماورايي و براي اثبات اين امر بارها بحث مي کند.
محور اصلي داستان در مجموعه فيلم هاي « افراد ايکس »(1) که تاکنون پنج قسمت از آن اکران شده، انسان هايي هستند که بر اثر جهش ژنتيکي داراي نيروهاي مافوق بشري شده اند. اين انسان ها که نسل تکامل يافته ي آينده ي بشرند دچار تکامل دفعي شده و به اين صورت به دنيا آمده اند و اين امر بارها در فيلم اشاره مي شود. از نکاتي که تکامل اين انسان ها را در فيلم مطابق نظريه ي تکامل نشان مي دهد آن است که گفته مي شود برخي از اين جهش يافته ها ابتدا حيوان بوده و از گونه ي حيواني تکامل پيدا کرده اند. در برخي از قسمت هاي فيلم، انسان هايي با شباهت و قابليت هاي حيواني همچون خفاش، پرندگان، حشرات، حيوانات وحشي و... وجود دارند که مصداقي از تکامل گونه ي حيواني به شمار مي روند.
در مجموعه فيلم « مرد عنکبوتي »(2) که تاکنون سه قسمت از آن اکران شده، شخصيت اصلي داستان بر اثر نيش يک عنکبوت، دچار جهش ژنتيکي مي شود و به قدرت هايي شبيه عنکبوت دست مي يابد. دشمنان او دراين مجموعه فيلم، معمولاً افرادي اند که عمداً يا بر اثر يک حادثه، داراي قدرت هاي فوق بشري و جهش ژنتيکي شده اند.
در فيلم « سيرک عجايب: دستيار خون آشام » (3) هم انسان هايي وجود دارند که از گونه هاي ديگر تکامل يافته اند و جهش يافته ي ژنتيکي محسوب مي شوند. برخي از اين انسان ها با گونه هاي حيواني ترکيب شده اند و قدرت هاي آن ها را دارند.
در مجموعه فيلم هاي « دنياي زيرين »(4) که چهار قسمت از آن تاکنون اکران شده، انسان هاي جهش يافته در قالب خون آشام ها و گرگينه ها وجود دارند. نکته اي که در اين مجموعه بيش تر با نظريه ي تکامل هم خواني دارد اين است که لايکن ها يا همان گرگينه ها، دنبال ايجاد تکاملي جديد و پديد آمدن نسل جديد براي خود هستند و براي اين کار از علم ژنتيک و گونه ي نادري از خون انسان استفاده مي کنند که نتيجه ي آن دورگه اي است که از هر دو نوع موجودات قوي تر است.
دسته اي از فيلم ها با زمينه ي نظريه ي تکامل به آزمايش هاي انساني در اين زمينه براي رسيدن به نسلي جديد مي پردازند. اين انسان ها، دنبال ايجاد تکامل دفعي اند؛ براي نمونه دانشمندي در يک پروژه ي نظامي در دو قسمت فيلم « هالک »(5) ماده اي مي سازد که انسان را پس از قرار گرفتن در معرض اشعه ي گاما به هيولايي سبز رنگ و نيرومند تبدل مي کند. در اين فيلم ها چندين انسان و حيوان بر اثر اين ماده و اشعه ي گاما جهش ژنتيکي پيدا مي کنند و نسلي جديد از موجودات تکامل يافته را پديد مي آورند.
در فيلم «کاپيتان آمريکا: نخستين انتقام جو »(6) جوان ضعيفي از اهالي بروکلين مي خواهد به ارتش بپيوندد و با نازي ها بجنگد؛ اما به علت اندام کوچکش، هر بار درخواست عضويتش در ارتش رد مي شود تا اين که به کمک يک دکتر و به وسيله يک دستگاه فوق پيشرفته به يک اَبَر سرباز تبديل مي شود. او سربازي با قدرت هاي فوق بشري است که هر عملياتي را به تنهايي به سرانجام مي رساند. دشمن اصلي، مقابل او نيز جهش يافته اي است که نيرويي اهريمني يافته است.
زوجي دانشمند که حوزه ي تخصص شان علم ژنتيک است در فيلم « پيوند »(7) با انجام آزمايش هاي ژنتيکي در پي ايجاد گونه اي جديدند. اين دانشمندان بر اساس نظريه ي تکامل، دنبال عناصري برگرفته از موجودات اند که سبب ايجاد گونه اي حيواني مي شود. حاصل آزمايش ها موجوداتي به شکل حيوان است که به صورت ناگهاني جنسيت شان عوض مي شود. در نتيجه، پروژه به تعطيلي مي انجامد. اين زوج دانشمند در پروژه اي غير قانوني، ژن انساني را به آزمايش هايشان اضافه مي کنند که باعث به وجود آمدن موجودي دو رگه مي شود که نيمي از آن حيوان و نيمي انسان است.
در مجموعه فيلم هاي « سياره ي ميمون ها »(8) که هفت قسمت از آن تاکنون اکران شده، دانشمندي جوان، دنبال پيدا کردن درماني براي بيماري آلزايمر است و اين دارو را بر ميمون ها آزمايش مي کند که باعث مي شود هوش آن ها افزايش يابد. اولين ميمون جهش يافته که رهبري ميمون ها، براي فرار از آزمايش گاه ها بر عهده مي گيرد بر اثر اين دارو تکامل پيدا مي کند تا جايي که حتي قادر است همانند انسان ها سخن بگويد. اين ميمون ها در ادامه ي ماجرا کره ي زمين را فتح و با انسان ها همچون حيوانات برخورد مي کنند. چگونگي تکامل يافتن اولين ميمون و شروع ماجرا در داستان فيلم « ظهور سياره ي ميمون ها »(9) نشان داده مي شود.
فيلم « بابل پس از ميلاد »(10) زماني از آينده را نشان مي دهد که گروهي از دانشمندان ژنتيک در پي تکامل انسان ها و ايجاد نسل جديدي از بشرند. اولين فرد از اين نوه به وجود مي آيد که توانايي هاي مافوق بشري دارد و فرزندان او شروعي براي انسان هاي تکامل يافته ي نسل جديدند.
برخي فيلم ها عامل ايجاد تکامل دفعي را وقوع حادثه اي غير قابل پيش بيني مي دانند. در فيلم « تکامل » (11) شهاب سنگي درمنطقه اي بياباني به زمين برخورد مي کند که نوعي اُرگانيسم تکامل به همراه خود دارد. اين ارگانيسم باعث تکاملي ميليارد ساله در موجودات يپرامون محل برخورد مي شود. از اين حادثه موجوداتي پديد مي آيد که تکامل سريع دارند و به زودي خود را با محيط اطراف تطبيق مي دهند و کم کم اين واقعه به بحراني زيست محيطي تبديل مي شود.
ابتدا « چارلز داروين » بر اساس تحقيقاتش در سال 1836 م تا 1858 م نظريه ي تکامل (12) را مطرح کرد. مقبول ترين نظريه در ميان « ديرين مردم شناسان »(13) امروزين در باب تکامل انسان، اين است که انسان کنوني که با نام علمي « انسان خردمندِ خردمند »(14) مشخص مي شود، زير گونه اي از « انسان خردمند » (15) است که خود از « انسان راست قامت » (16) تکامل يافته و انسان راست قامت هم از « انسان ماهر »(17) تکامل يافته است. ا ين چرخه ي تکامل درنهايت به گونه هاي حيواني مي رسد؛ طبق اين نظريه دو حيوان شمپانزده و بونوبو دو گونه ي نزديک تر به انسان است که هر دو به يک منشأ مشترک مي رسد که در حدود 6 تا 7 ميليون سال پيش مي زيسته است.(18)
در مسيحيت ابتدا نظريات مخالفِ بسياري در اين باب مطرح شد و حتي عده اي در پي ممنوعيت آموزش اين نظريه در کتاب هاي درسي بر آمدند؛ ولي به تازگي، واتيکان مدعي است که اين نظريه با مسئله ي خلقت در دين مسيحيت تطابق دارد. اسقف عظم « جيانفرانکوراواسي » (19) رئيس شوراي پاپي فرهنگ واتيکان اظهار داشت:
«در حالي که کليسا نسبت به نظريه ي داروين در گذشته، رويکرد خوبي نداشته است، ايده تکامل را مي توان درانديشه هاي سنت آگوستين و سنت توماس آکويناس (20) دنبال کرد ».(21)
انديشمندان شيعه در اين باره نظريات متفاوتي دارند.(22) علامه طباطبايي (قدس سره) در اين باره مي فرمايد:
« نصي در نفي يا تأييد اين نظريه در قرآن نيامده است؛ اما ظهور روشن و نزديک به نص آيات قرآن، اين نظريه را مردود و خلقت انسان را منتهي به زوجي از انسان ( آدم و حوا ) مي داند.»(23)
پينوشتها:
1. X_Men.
2. Spider_Man.
3. Cirque du Freak : The Vampire"s Assistant.
4. Underworld.
5. Hulk
6. Captain America: The First Avenger.
7. Splice.
8. The Planet of the Apes.
9. Rise of the Planet of the Apes.
10. Babylon A. D.
11. Evolution.
12. Evolution.
13. Paleoanthropology.
14. Homo sapiens sapiens.
15. Homo sapiens.
16. Homo erectus
17. Homo habilis.
18. Wikipedia the free encyclopedia, " Timeline of human " evolution.
19. Gianfranco Ravasi.
20. Saint Thomas Aquinas.
21. ادعاي عجيب و اتيکان درباره ي نظريه ي داروين، پايگاه اينترنتي رجانيوز، خبر شماره ي 24643.
22. ر. ک: پايگاه اينترنتي دانش نامه ي آزاد و يکي پديا، مدخل « نظريه ي تکامل ».
23. ر. ک: طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 16، صص 269- 274.
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول