فلسفه پوشش زن از نظر اسلام

بعضي مي گويند حجاب مايه ي عقب افتادگي است و مربوط به دوران هاي گذشته و انسان هاي بدوي مي باشد. بعضي ديگر براي معلوم شدن ميزان اعتبار پذيرش حجاب مي گويند بهتر است آن را به رفراندوم بگذاريم.
پنجشنبه، 20 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسفه پوشش زن از نظر اسلام
 فلسفه پوشش زن از نظر اسلام

 

نويسنده: حميد کريمي





 

بعضي مي گويند حجاب مايه ي عقب افتادگي است (1) و مربوط به دوران هاي گذشته و انسان هاي بدوي مي باشد. بعضي ديگر براي معلوم شدن ميزان اعتبار پذيرش حجاب مي گويند بهتر است آن را به رفراندوم بگذاريم. (2)
براي بررسي اين نظرات و اثبات ميزان اهميت و ارزش حجاب، ابتدا معناي لغوي و سپس پاره اي از مصالح و فوايد آن را ذکر مي کنيم.
کلمه ي « حجاب » در زبان عربي هم به معناي پوشيدن است و همه به معني پرده و حاجب و بيش تر به معناي پوشيدن است و هم به معني پرده و حاجب و بيش تر به معناي دوم به کار مي رود. شايد بتوان گفت که بر حسب اصل لغت هر پوششي حجاب نيست، آن هنگام پوششي حجاب ناميده مي شود که از طريق پشت پرده واقع شدن صورت گيرد. در اصطلاح فقها کلمه ي « ستر » که به معني پوشش است، به کار مي رود. (3)
احکام ستر و پوشش بانوان در اسلام براي آن نيست که از خانه بيرون نروند، چرا که زنداني کردن و حبس زن در اسلام مطرح نيست.
سخن در اين نيست که آيا زن خوب است پوشيده در اجتماع ظاهر شود يا عريان؟ روح سخن اين است که آيا تمتّعات مرد از زن – غير از زنا که مسلّماً ممنوع است – بايد آزاد و رايگان باشد يا نه ؟ روح مسأله محدود کردن لذّت جنسي به خانواده و همسران مشروع يا آزاد بودن کاميابي ها حتّي در محيط اجتماع است. اسلام طرفدار محدوديت و کنترل شهوت جنسي است. مسأله حجاب از اين مهم مايه مي گيرد. پوشش زن از نگاه اسلام حکمت ها و اسرار متعددي دارد؛ ولي بايد توجه داشت که ما هيچ وقت بر مجموعه مصالح يا مفاسد احکام الهي احاطه نخواهيم يافت. مصالحي که ذکر خواهد شد و نکاتي ديگر مجموعاً موجب وضع قانون حجاب از سوي خداوند متعال و حکيم شده و بر بندگان است که دستور الهي را با جان و دل بپذيرند.
بايد توجه داشت که حکم حجاب در اسلام محدود به چادر سرکردن و پوشاندن سر و بدن نمي شود بلکه بايد حجاب و حيا در نگاه کردن، سخن گفتن، راه رفتن و همه ي رفتارهاي ديگر خود را نشان دهد. (4)

حکمت حجاب

أ. آثار معنوي و قرب به خدا:

انسان داراي دو بعد جسماني و روحاني است. هدف از آفرينش انسان، امتحان شدن، عبادت کردن و کمال يافتن است. (5) با توجه به اين که همه اوامر و نواهي الهي براساس مصالح و مفاسد واقعي است و يقيناً در رسيدن انسان به سعادت و کمال ابدي مؤثر است، مراعات پوشش تعيين شده در دين وسيله اي ضروري است تا انسان بتواند روح خود را پاک و نوراني نگاه دارد و به تعالي برسد. از سوي ديگر عدم رعايت حجاب لازم، مانع رسيدن به هدف مي شود و روح را ظلماني مي کند. از بعضي سفارشات دين و احکام و آداب شرعي مي توان به اين نتيجه مقصود مهم پي برد. (6)
حجاب موجب پاکيزگي قلبي و معنوي و تقويت عفاف و حيا مي شود. (7) حجاب از فحشا جلوگيري و موجب آرامش روحي زن و مرد مي شود. (8) حجاب موجب شناخته شدن انسان به ايمان و سالم ماندن از آزار و طمع ديگران مي شود. (9)

ب. آرامش رواني (10):

نبودن حريم ميان زن و مرد و آزادي معاشرت هاي بي بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي جنسي را به صورت يک عطش روحي و يک خواست اشباع ناشدني در مي آورد. غريزه ي جنسي – مانند برخي صفات ديگر – غريزه اي نيرومند، عميق و دريا صفت است که هر چه بيش تر اطاعت شود، سرکش تر مي شود. وجود صاحبان حرمسراها – مانند خسروپرويز و هارون الرّشيد – در کنار مال اندوزان و مقام پرستان تاريخ و بالا رفتن آمار فحشا و تجاوزات جنسي در جوامع متمدّن و آزاد امروزي، شاهد اين گفتار است.
اسلام به قدرت شگرف اين غريزه ي سرکش توجّه کامل دارد. روايات زيادي درباره ي خطرناک بودن « نگاه »، « خلوت يا نامحرم » و « غريزه ي جنسي » وارد شده است. (11) به همين دليل اسلام براي تعديل و رام کردن اين غريزه در روابط زن و مرد، تدابيري مانند احکام نگاه کردن، پوشش و حرمت نکاح انديشيده است.
شهوت جنسي همانند شهوت مال و مقام سيري ناپذير است. خيال خام و دروغ بزرگي است اگر کسي بينديشد که مردي از تصاحب زيبارويان سير مي شود يا با روابط آزاد و فراواني اسباب تحريک شهوت، کم کم مرد و زن از هم سير خواهند شد. وقتي ميل و تقاضا نامحدود شود، قهراً دست نيافتني خواهد شد و اين محروميّت، موجب اختلالات رواني مي گردد. امّا اهميت پوشش زنان در اسلام به اين خاطر است که:
اوّلاً: مرد با کوچک ترين بهانه اي حتي يک نگاه تحريک مي شود.
ثانياً: صبر و تحمّل او در برابر غريزه ي جنسي از زن کم تر است.
ثالثاً: زن بر حسب طبيعت، لطيف تر و زيباتر و خواستني تر است.
رابعاً: ميل به خودنمايي و خودآرايي و دلبري در زن بسيار قوي تر از مرد است.

استحکام پيوند خانوادگي: (12)

بدون ترديد هر چيزي که موجب تحکيم پيوند خانوادگي و صميميّت رابطه ي زوجين گردد، براي کانون خانواده مفيد است و بايد در ايجاد و حفظ آن حداکثر تلاش انجام شود و هر چه موجب سستي اين کانون مي شود، بايد از بين برود. مسلّم است که اختصاص يافتن بهره جويي ها و لذّت بردن هاي جنسي به محيط خانواده و در چارچوب ازدواج، پيوند زناشويي را محکم مي کند. معاشرت هاي آزاد و بي بند و بار پسران و دختران، ازدواج را به صورت يک تکليف و محدوديت در مي آورد که با نصيحت يا زور بايد بر جوانان تحميل کرد. در سيستم روابط آزاد جنسي، پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي دهد و آن ها را وادار مي کند به يکديگر وفادار باشند، در حالي که در سيستم اسلامي به محروميّت و انتظار پايان مي بخشد. از اين رو در قديم ازدواج شور و هيجان بيش تري داشت و به دنبال يک دوران انتظار و آرزو بود و با پادشاهي و سلطنت مقايسه مي شد. فراهم بودن شرايط براي بهره گيري و لذّت از طريق نگاه، سخن گفتن، خنديدن، لمس کردن و مانند اين ها، انسان را نسبت به همسر قانوني دلسرد مي کند و عطشي در روح بر مي انگيزد که با يک جرعه و دو جرعه سيراب نخواهد شد.

د. استواري اجتماع (13):

کشاندن بهره برداري هاي جنسي از محيط خانه به اجتماع، نيروي کار و فعّاليت را در جامعه ضعيف مي کند. برعکس آنچه مخالفين حجاب زن مي گويند که « حجاب موجب استفاده نکردن از نيروي نيمي از افراد اجتماع است » بي حجابي و روابط آزاد جنسي، موجب فرسايش و کاهش نيروي کلّ اجتماع است. حجاب اسلامي نيروي مرد و زن را هدايت و بيمه مي کند و هر کدام در امور مربوط به خود نهايت بازدهي را خواهند داشت، بدون اين که اين همه هزينه و نيرو و وقت از دو طرف ضايع ش

د.
اسلام با اصل بيرون رفتن زن از خانه و تحصيل و فعّاليت اجتماعي، سياسي و اقتصادي زن مخالف نيست، حتي بر مواردي همچون علم آموزي زنان سفارش مي کند، امّا همه ي اين امور بايد در چارچوب دستورات و معيارهاي اسلامي باشد.
اين جاست که در صورت تعارض بين برخي فعّاليت ها در بيرون منزل با اغراض و تکاليف ديني مثل همسرداري، تربيت کودکان و آلوده نکردن محيط و ترک گناه در هر شکلي، بايد بر رعايت احکام و اهداف الهي پافشاري کرد. متأسفانه در بسياري از موارد حضور افراطي و حساب نشده ي زنان در دانشگاه، اداره، کارخانه، و جامعه، تبعات سوئي را به دنبال داشته و دارد. (14)
آنچه مانع تحرک جامعه و فعّاليت هاي سازنده در ابعاد مختلف اجتماعي مي شود، ستر زنان نيست، بلکه مانع حقيقي، پوشش نامناسب، اندام نيمه عريان، آرايش کردن، جلب جنس مخالف، گفت و گو و خنديدن و اختلاط در محيط کار و درس و بازار است.

هـ. ارزش و احترام زن (15):

حريم نگاه داشتن زن ميان خود و مرد يکي از وسائل مرموزي است که زن از ابتدا براي حفظ مقام و موقعيّت خود در برابر مرد، از آن استفاده مي کند.
اسلام تأکيد کرده است که زن هر اندازه متين تر و باوقارتر حرکت کند و خود را در معرض نمايش و تماس و شناسايي قرار ندهد، بر احترامش افزوده مي شود.
حجاب برخلاف گفته ي بعضي افراد مسأله اي اجتماعي است – علاوه بر جهت فردي و حق الهي (16) – و مستقيماً در روابط جامعه مؤثّر است. وضع ظاهري افراد در ديد ناظرين و روح آن ها مؤثر است. اين وضع ظاهر همان طور که براي اهل شهوت و دنيا بالاترين جاذبه ها و لذت ها را به دنبال دارد، براي اهل دين و اخلاق الهي، بالاترين ضررهاي معنوي را دارد. پس رعايت نکردن پوشش و دستورات لازم شرعي، در حقيقت تجاوز به حقوق و آزادي معنوي و روحي بينندگان است. اين امر بهترين دليل است براي ضرورت رعايت پوشش کامل از سوي زنان و مطالبه ي اين حق از سوي ناظرين.

پي‌نوشت‌ها:

1.نوشين احمدي خراساني: نشريه ي جامعه ي سالم، تيرماه 1377: « مظاهر ديني چون حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است ».
2.اکرم مصوري منش: نشريه ي يالثارات، ش 75، « حجاب را به رفراندوم بگذاريد ».
3.کتب لغت مانند جوهري: صحاح اللغة و مرتضي مطهري: مسأله حجاب، ص 72، نقل همراه با تصوف.
4.نور،30، 31 و 32؛ احزاب، 53 و 59.
5.ملک (67): 2؛ عنکبوت (29): 22؛ ذاريات (51): 56.
6.از جمله توجه کنيد به استحباب پوشيده بودن سر حتي براي مردان، مکروه بودن سر برهنه هنگام ورود به دستشويي، لزوم ستر عورت براي مرد هنگام نماز و ستر کل بدن غير از وجه و کفين و قدمين براي زن نمازگزار ولو اينکه هيچ بيننده اي وجود نداشته باشد، دستورات متعدد راجع به عدم اختلاط زن و مرد و خلوت نکردن مرد و زن نامحرم، جلوگيري از صميميت گفتاري و غير اين ها که همه حاکي از غرض مهم شارع در جدايي بيش تر و حريم نگه داشتن دو جنس مخالف است. در اين زمينه نگاه کنيد به: محمدبن حسن عاملي: وسائل الشيعه، ج 14، باب 24، 97، 99، 106، 104 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
7.33 (احزاب): 53.
8.محمد باقر مجلسي: بحارالانوار، ج 104، ص 34، حديث امام رضا (عليه السلام).
9. 33 (احزاب): 59؛ نهج البلاغه، نامه ي 31.
10.مرتضي مطهري: مسأله حجاب، ص 80.
11.محمد بن حسن عاملي: وسائل الشيعه، ج 14، باب 104، 106 و 132 از ابواب مقدمات نکاح.
12.مرتضي مطهري: مسأله حجاب، ص 86؛ روح الله حسينيان؛ حريم عفاف، فصل اول؛ سيد محمد باقر موسوي همداني: پاسخ به پرسش هاي ديني، ج 2، سؤالات حجاب.
13.مرتضي مطهري: مسأله حجاب، ص 90؛ روح الله حسينيان، حريم عفاف، فصل اول؛ سيد محمد باقر موسوي همداني: پاسخ به پرسش هاي ديني، ج 2، سؤالات حجاب.
14.ر. ک: لطف الله صافي گلپايگاني: معارف دين، ج 1، فصل 9، صص 274 – 281.
15.مرتضي مطهري: مسأله حجاب، ص 94؛ روح الله حسينيان: حريم عفاف، فصل اول؛ سيد محمد باقر موسوي همداني: پاسخ به پرسش هاي ديني، ج 2، سؤالات حجاب.
16.عبدالله جوادي آملي: زن در آئينه ي جلال و جمال، صص 426 – 424؛ « حجاب زن در درجه اول حقي الهي است ».

منبع مقاله :
کريمي، حميد، (1387) حقوق زن، تهران: انتشارات کانون انديشه جوان، چاپ چهارم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط