چكيده:
بندر خرمشهر يكي از مهم ترين بنادر ايران است. بسياري اهميت اين بندر را بعد از افتتاح راه آهن جنوب مي دانند؛ اين در حالي است كه بندر خرمشهر در دوره ي قاجاريه نيز، بعد از افتتاح راه آبي كارون، به سرعت رشد كرد و توسعه يافت. يكي از عوامل رشد بندر خرمشهر، ورود و خروج كشتي هاي بخار به اين بندر بود. اين نوشتار با نگاهي آماري، ميزان رشد اين بندر در يك دوره ي ده ساله را مورد بررسي قرار داده است.
اين تحقيق از دو بخش:1) جغرافياي بندر خرمشهر و 2) بررسي رفت و امد كشتي هاي بخار به اين بندر تشكيل شده است. شيوه ي تحقيق، كتابخانه اي و منابع آن برگرفته از آمار كمّي ارايه شده در اسناد انگليسي اين دوره است.
واژگان كليدي: بندر خرمشهر، تجارت، كشتي هاي بخار، كشتي هاي بادباني.
$درآمد: موقعيت بندر خرمشهر
خرمشهر در منتهي اليه جنوب غربي جلگه ي خوزستان، در محل اتصال كارون و اروندرود قرار دارد. ملا فتح الله كعبي درباره ي دليل تأسيس اين بندر مي نويسد: شهر « محمره» كنار رودخانه ي بزرگ كه امتداد آن تا كناره ي كارون است، بنا شده است. اين آبادي يكي از مهمترين شهرهايي است كه تاكنون در قسمت غربي كناره ي خوزستان براي امور حمل و نقل و ايجاد گمرك بنا شده است.(2) بنابراين گفته شده كه در زمان محمدشاه قاجار به اين دليل كه صدور و خروج كالاي ايران از بندر بصره كار دشواري بود و همچنين به دليل فشاري كه عثماني بر تجار مي آورد، در ابتدا يك گمرك به دستور شاه توسط حاكم محلي براي تجار ايراني ساخته شد. موقعيت مناسب اين گمرك موجب شد كه در زمان جنگ هرات(3)، والي بغداد، علي رضا پاشا با سپاهي از ترك و عرب به اين گمرك حمله كند. به دليل همين رخداد بود كه معاهده ي « ارزروم» (4) منعقد شد.(5) بعد از مدتي اين گمرك با كوچ دادن مردم روستاي نزديك به آن به يك بندرگاه تبديل شد كه محمره ناميده مي شد. بندر خرمشهر تنها بندر ايران بود كه كشتي ها مي توانستند در سواحل آن كناره بگيرند.
چنان كه ايرج افشار مي گويد: « دو عامل در رشد بندر محمره ( خرمشهر)تأثير زيادي داشت. نخست افتتاح كانال سوئز و دوم كشف نفت كه در عمران اين بندر نقش بسيار مهمي ايفا كرد.»(6) در عصر ناصري بعد از افتتاح كانال سوئز، استفاده و بهره برداري از اين بندر، هم براي ايران و هم براي انگلستان حائز اهميت شد و در پي فشار انگلستان و باز شدن راه آبي كارون به روي كشتي هاي بخار، موقعيت بندر خرمشهر دگرگون شد. سودآوري كشتيراني در رود كارون آنقدر زياد شد كه ايرانيان نيز خواستار ايجاد شركت هاي تجاري در منطقه شدند. ناصرالدين شاه نيز امتياز شركت ناصري را كه نوعي شراكت در كشتيراني كارون بود، به حاج محمدمهدي معين التجار و شريكش معتمد السلطان معروف به ملك التجار واگذار كرد. اين شركت در سال 1911م/ 1330ه.ق با 18 فروند كشتي در خليج فارس فعاليت مي كرد.(7) توسعه ي كشتيراني موجبات رشد جمعيت و بزرگ شدن بندر و حومه ي آن را فراهم ساخت.
لوريمر در سال 1906م/ 1324ه.ق. جمعيت خرمشهر را 23 هزار نفر دانسته كه رقم بسيار بالايي است؛ چون همان زمان جمعيت بوشهر را 15000 نفر دانسته است. او محمره را تنها بندر خوزستان مي داند كه تجارت خارجي دارد و از رفت و آمد 143فروند كشتي بخار كه همگي انگليسي بوده اند در اين بندر خبر مي دهد.(8)
به لحاظ جغرافيايي اين بندر بسيار نزديك به عراق است و درواقع بين اين بندر و عراق تنها اروندرود قرار دارد. بنابراين از قديم الايام بين اين بندر و عراق عثماني ارتباط تجاري برقرار بود. از نظر تجارت محلي، خرمشهر تقريباً با تمام خوزستان داد و ستد دارد. در سمت شمال اين بندر، اهواز(9)، شوشتر(10)، دزفول(11) و بهبهان(12) قرار دارند. در دوره ي قاجاريه مي شد با نوعي كشتي از خرمشهر تا شوشتر كالا حمل كرد؛ اهواز ميان شوشتر و دزفول و محمره قرار داشت و خود منطقه ي وسيعي را شامل مي شد كه بعد از رشد خرمشهر به سرعت بر جمعيتش افزوده شد و توسعه ي شهري يافت. تمام مناطق خوزستان به واسطه ي رودهاي مهمي كه در منطقه جريان دارند، از استعداد كشاورزي خوبي برخوردارند. از سوي ديگر شوشتر در شمال به كوه هاي بختياري مي رسيد كه محل زندگي عشاير بود. بنابراين در خوزستان هم كالاهايي مانند گندم، جو، خرما، پنبه و سيفي جات به دست مي آمد و هم از مناطق بختياري كالاهايي مانند فرش، جاجيم، گليم، حيوانات باركش همچون اسب، قاطر و الاغ مي آمد.(13) تا پيش از باز شدن راه آبي كارون، بيشتر ارتباط تجاري اين بندر با بصره بود. يك راه خشكي هم از سمت كرمانشاه به بغداد وجود داشت كه گاهي كالاهاي خوزستان را نيز در آن ترانزيت مي كردند. اما بعد از گشايش راه كارون، ارتباط تجاري با مراكز مهم تجاري مانند هند و اروپا به طور مستقيم برقرار شد. عمده كالاهايي كه از سراسر خوزستان جمع مي شد و به بندر خرمشهر براي صادرات حمل مي شد، محصولات كشاورزي و دامي بود.
منتها مسئله ي بسيار مهمي كه در منطقه وجود داشت اين بود كه قبايل بختياري و قبايل اعرابي كه در خوزستان به طور پراكنده سكونت داشتند، همه، تكاپوي نظامي داشتند و خريدار اسلحه بودند. بنابراين وقتي راه كارون باز شد تجارت اسلحه بسيار رونق پيدا كرد. به صورتي كه در آغاز قرن بيستم يكي از مشكلات دولت مركزي مسلح بودن قبايل خوزستان بود. عمده ي كالاهاي وارداتي، پارچه و قند و اسلحه بود، كه تنها براي بندر خرمشهر مصرف نداشت بلكه به صورت گسترده در خوزستان خريدار داشت.
$رشد تجاري بندر خرمشهر بر اثر رفت و آمد كشتي هاي بخار:
چنانكه گفته شد بندر خرمشهر به دليل رشد تجارت به وجود آمد. اين بندر به لحاظ جغرافيايي موقعيت بسيار مناسبي داشت. نمودار (14) زير كه از اسناد انگليسي ها در اين بندر تهيه شده است، نشان دهنده ي رشد بسيار ناگهاني بندر خرمشهر در سال هاي آخر قرن نوزدهم ميلادي و بعد از افتتاح راه آبي كارون است.
**توضيح تصوير
نمودار 1: رشد بندر خرمشهر 1891 تا 1901 م/ 1308 ه. ق تا 1319 ه. ق؛ برگرفته از اسناد Administartion Report of the Persian gulf, 1989, vol. 4-5
هرچند جامعه ي آماري بندر خرمشهر را كه در اختيار داشتيم، اندك بود، اما بررسي ده ساله ي آن، تغييرات مهمي را نشان مي دهد. اگر به نمودار توجه كنيم، نكته ي مهم در اين است كه حتي وقتي قله ي نمودار سقوط داشته، ديگر به جاي اول بازنگشته است و اين موضوع رشد و توسعه ي دايمي بندر خرمشهر را نشان مي دهد. هرچند در يك مورد، در سال 1892م/ 1309ه.ق رشد بسيار قابل توجهي ديده مي شود.(15) مطابق اسناد، جمعيت بندر خرمشهر در اين سال رشد بسيار زيادي كرده است. در حالي كه سال بعد بيماري هاي مسري دام و انسان، موجب كاهش چشمگير جمعيت و تجارت اين بندر شده است. درواقع اين موضوع تقابل مسايل داخلي را با تجارت خارجي نشان مي دهد؛ بدين معنا كه اگر در نظر بگيريم كه اين بندر همواره به لحاظ تجارت خارجي روندي رو به رشد داشته است، در مواردي مسايل داخلي مانند اغتشاشات سياسي يا خشكسالي و يا بيماري هاي همه گير بر اين رشد تأثير منفي داشته است.
علاوه بر بررسي بالا، براي مشخص كردن ميزان تأثير تجارت محلي و تجارت بين المللي بر رشد اين بندر، بر آن شديم تا ميزان توناژ بار كشتي هاي بادباني كه در اسناد از آن ها به عنوان كشتي هاي محلي ياد شده را در مقابل ميزان توناژ بار كشتي هاي بخار را از يكديگر تفكيك كرده و در يك دوره ي ده ساله بر روي نمودار ترسيم كنيم. نمودار نشان داد كه بندر خرمشهر تحت تأثير كامل كشتي هاي بخار بوده است.
**توضيح تصوير
نمودار 2: ميانگين توناژ جابه جا شده توسط کشتي هاي بخار و بادباني در بندر خرمشهر 1892 م. تا 1900 م./ 1309 ه. ق تا 1318 ه. ق برگرفته از اسناد:
administration repot of the Persian gulf, 1989, vol: 4-5
در بندر خرمشهر چنان كه نمودار(16) نشان مي دهد رشد تجارت به طور كامل وابسته به رفت و آمد كشتي هاي بخاري بوده است و اين نوع كشتي ها بعد از افتتاح كشتيراني در رود كارون به اين مسير آبي نيز راه يافته اند. در همين مدت تعداد كشتي هاي بادباني بدون تغيير بوده است. در سال پاياني اين دوره، وادالا طي گزارشي، تعداد كشتي هاي وارد شده به بندر خرمشهر را 463 كشتي بخار و 537 كشتي بادباني ذكر كرده است. اين موضوع با توجه به تعداد اندك كشتي هايي كه در ابتداي فعاليت اين بندر وارد آن مي شده اند، نشان از رونق بسيار زياد آنجا دارد.(17)
مطابق با آمار ارايه شده، محصولات اصلي كه توسط كشتي هاي بخار وارد بندر خرمشهر مي شد شامل انواع پارچه، شكر و اسلحه بود. اين در حالي است كه خرماي خوزستان نيز بسيار معروف و محبوب اروپايي ها بود. اين خرما در ابتدا به بصره و هند مي رفت اما بعد از افتتاح راه آبي كارون، تجارت اين كالا از بندر خرمشهر و اهواز آغاز شد.(18) اين محصول كه تقريباً در تمام نخلستان هاي استان هاي جنوب ايران به وفور كشت مي شد همواره با يك مشكل اصلي مواجه بود و آن بسته بندي و ارسال نامناسب بود كه موجب خراب شدن محصول مي شد.
مدارك نشان مي دهند كه بعد از افتتاح راه آبي كارون، بخشي از تجارت كله قند و شكر از بندرعباس و بوشهر به خرمشهر تغيير مسير داد و از آن طريق به سمت اصفهان مي رفت. جدول زير نشان دهنده ي ميزان توناژ وارد شده ي كله قند به بندرهاي خليج فارس در سال هاي پاياني قرن نوزدهم است. اين جدول برگرفته از اسناد اداري انگلستان در بوشهر است.(19)
در مورد منسوجات نيز كه مهمترين محصول صادراتي غرب به ايران بود، اسناد نشان مي دهند كه به تدريج مردم اين بندر و پيرامونش كه به لحاظ بازار وابسته به آن بودند، به خريد پارچه هاي گران تر و متنوع تر روي آوردند كه اين تحول را نيز مي توان با رشد اقتصادي بندر در ارتباط دانست.
$برآمد:
بندر خرمشهر كه به لحاظ جغرافيايي در مكاني بسيار مناسب واقع شده است همزمان با رشد روابط تجاري خليج فارس، رشد نمود. اين بندر بعد از افتتاح راه آبي كارون، اهميتي دوچندان يافت. يكي از عوامل رشد آن، ورود و خروج كشتي هاي بخاري بود كه بزرگتر و سريع تر بودند، بنابراين كالاي بيشتري را در مدت زمان كمتري نقل و انتقال مي دادند و همين موضوع بر رشد تجاري اين بندر تأثير فراواني نهاد. بررسي هاي آماري نشان مي دهد كه بندر خرمشهر به لحاظ تجاري به طور كامل تحت تأثير كشتي هاي بخاري بوده است، زيرا كشتي هاي بادباني هيچ گونه تغييري را بعد از افتتاح راه آبي كارون به خود نديدند.
پينوشتها:
1.دكتري تاريخ ايران دوره اسلامي.
2.ميريان، عباس: جغرافياي تاريخي سرزمين خوزستان، تهران: كتابفروشي مصطفوي بوذرجمهري، 1352، ص 66.
3.هرات چون بر سر راه هندوستان بود يكي از نقاط تقاطع و راه هاي مهم و استراتژيك آسياي مركزي محسوب مي شد و انگلستان آن را كليد فتح هندوستان مي دانست. بنابراين دوبار ( 1837م/ 1254ه.ق و 1856م/1273ه.ق) به خاطر هرات با ايران وارد جنگ شد. در هر دوبار در بوشهر نيرو پياده كرد و موجب عقب نشيني شاه ايران محمدشاه و ناصرالدين شاه از هرات شد. درنهايت نيز با جدايي افغانستان اين موضوع فيصله يافت. (دشتي، رضا: تاريخ اقتصادي اجتماعي بوشهر در دوره ي قاجاريه با تكيه بر نقش تجار و تجارت، تهران: پازينه، 1380، صص 69-70).
4. در سال 1238ه.ق نخستين معاهده ي ارزنة الروم ميان نمايندگان ايران و عثماني در مكاني به همين نام امضا شد. اين معاهده يكي از اقدامات مهم در حوزه ي اختلافات دو كشور ايران و عثماني بود. سابقه ي اين امر به فتوحات عباس ميرزا و برادرش (محمدعلي دولتشاه) در تسخير بسياري از شهرهاي ارمني نشين عثماني بازمي گردد. نخستين عهدنامه ي مرزي ايران و عثماني در عصر فتحعلي شاه در ارزنة الروم امضا شد. پس از مرگ فتحعلي شاه، روس ها و انگليسي ها به انگيزه هاي سياسي كنفرانس دوم ارزنة الروم را پديد آوردند. درواقع در زمان حكومت محمدشاه قاجار اختلافات مرزي ايران و عثماني افزايش يافت و بين دو كشور درباره ي بخشي از مناطق مرزي اختلافي گسترده بروز كرد. در اين ميان روسيه و انگلستان سعي كردند در اين حوزه وساطت كرده و اختلافات دو كشور را در منطقه ي ارزنه الروم به پايان ببرند. به همين منظور گروه ايراني به رياست ميرزا تقي خان اميرنظام، گروه عثماني به رياست نوري افندي و پس از وي سعدالله انور افندي، گروه انگليسي به رياست كلنل ويليامز و گروه روسي به رياست كلنل دنيس مذاكرات خود را در ارزنة الروم آغاز كردند. سرانجام در شانزدهم جمادي الثاني سال 123ه.ق عهدنامه اي در يك مقدمه و نه ماده انعقاد يافت كه ميرزا تقي خان اميرنظام و انور افندي آن را امضا كردند. بر پايه ي بند دوم اين قرارداد، اراضي ولايت زهاب (غربي) به دولت عثماني و اراضي جباليه و دره (شرق زهاب) به دولت ايران تعلق يافت و در ولايت « سليمانيه » ايران از هرگونه ادعايي صرف نظر كرد. دولت عثماني نيز تعهد كرد كه از بندر محمره ( خرمشهر ) و «جزيره الخضر» و جانب يسار اروندرود چشم بپوشد.
5.ميران، پيشين، ص 398.
6.افشار، ايرج: نگاهي به خوزستان شمه اي از اوضاع تاريخي- جغرافيايي- اجتماعي و اقتصادي، تهران: نشر هنر، 1366، ص 387.
7.جمالزاده، محمدعلي: گنج شايگان اوضاع اقتصادي ايران، تهران: نشر سخن، 1384، ص 34.
8.Lorimer,J.G:Gazetteer of the Persian Gulf and Oman and Central Arabia,vol.6,Cambridge:Archive Editions,1986,p.137
9.لوريمر ناحيه ي اهواز را از سمت جنوب محدود به خرمشهر و شادگان (فلاحيه)، از سمت جنوب شرقي به جراحي، از شرق به « راموز» و از سمت شمال شرقي به « بختياري» و از سمت شمال به شوشتر و دزفول محدود مي داند.(Lorimer,V1,P.40-5).
10.از نواحي شمالي خوزستان محسوب مي شود. براي اطلاعات بيشتر نگاه كنيد به:Lorimer,V2:1818-2
11.لوريمر حدود دزفول را از غرب، به كوه هاي بختياري، از شرق به شوشتر و از جنوب به اهواز محدود مي داند(Lorimer,V1.485).
12.فسايي درباره ي تاريخ بهبهان مي نويسد:« بعد از خرابي شهر « ارجان» در فاصله ي نيم فرسخي آن، شهري برپا شده كه آن را بهبهان مي نامند »( فسايي، ميرزا حسن حسيني: فارسنامه ناصري، تصحيح منصور رستگار فسايي، تهران: اميركبير، 1378، ص 1476).
13.Lorimer,vol.2,p.1818-20.
14.پيرامون نمودار(1) بايد اشاره داشت كه توناژ كشتي هاي وارد شده به بندر خرمشهر را در يك دوره ي ده ساله، در هر سال جمع آوري شده و براي فرضيه ي ميزان رشد اين بندر در نرم افزار spss مورد آزمون قرار گرفته و پس از دريافت نتايج، از طريق مسير Garphe/legacy dialog/line نمودار ترسيم شده است. در مورد داده ها نگاه كنيد به:
Administration Report of the Persian gulf,vol.4,1892:p.60;1893:p.60;1894:p.61;1895:p.82;1896:26;1897,1898 and 1899:p.135/vol.5,1900,1901 and 1902:p.57
15.Administration Report of the Persian Gulf,vol.11.Cambridge:Archive Edition,1989,p.55
16.پيرامون نمودار شماره2 لازم به ذكر است كه داده هاي توناژهاي كشتي هاي بخار و بادباني از اسناد استخراج شده و سپس وارد صفحه ي spss شده و براي اين فرضيه كه آيا كشتي هاي بخار بر روي تجارت بندر خرمشهر تأثير داشته است، مورد آزمون قرار گرفته و سپس نمودار آن از طريق Graphe/Lagacy dialog/line ترسيم شده است. براي داده ها نگاه كنيد به:
Administration Report of the Persian gulf,vol.4;1892;p.60;1893:p.60;1894;p.61;1895:p.82;1896:p.26;1897 and 1899:p.135/vol:5;1990,1901 and 1902:p.57
17.وادالا، ر: خليج فارس در عصر استعمار، ترجمه ي شفيع جوادي، چاپ دوم، تهران: سحاب كتاب، 1364، ص 112.
18.Administration Report of the Persian Gulf,v:4,1890:49.
19.براي نمونه نگاه كنيد به:
Administration Report of the Persian Gulf,v:4,1896:85.
افشار، ايرج: نگاهي به خوزستان، شمه اي از اوضاع تاريخي- جغرافيايي- اجتماعي و اقتصادي. تهران: نشر هنر، 1366.
جمالزاده، محمدعلي: گنج شايگان، اوضاع اقتصادي ايران، تهران: سخن، 1384.
حسيني فسايي، ميرزاحسن: فارسنامه ناصري. تهران: اميركبير، 1378.
دشتي، رضا: تاريخ اقتصادي- اجتماعي بوشهر در دوره قاجاريه با تكيه بر نقش تجار و تجارت. تهران: پازينه، 1380.
ميريان، عباس: جغرافياي تاريخ سرزمين خوزستان. تهران: كتابفروشي مصطفوي بوذرجمهري، 1352.
وادالا، ر: خليج فارس در عصر استعمار، چاپ دوم: تهران: سحاب كتاب، 1364.
Adminisstration Report of the Persian Gulf.Cambridge: Archive Edition,1989.
Lorimer,J.G.: Gazetteer of the Persian Gulf and Oman and Central Arabia.Cambridge:Archive Editions.1986.
منبع مقاله:
خيرانديش، عبدالرسول، تبريزنيا، مجتبي، (1392)، پژوهشنامه خليج فارس (دفتر ششم)، تهران، نشر خانه كتاب، چاپ اول.
/م