پرخاشگرى در كودكان
نويسنده:الهام آرمان
منبع:روزنامه ایران
منبع:روزنامه ایران
هنوز كلاس زبان شروع نشده بود. «پدرام» و «وحيد» هشت ساله، داشتند با هم حرف مى زدند كه يك مرتبه «پدرام» با كيف محكم بر سر وحيد كوبيد، جرقه دعوا زده شد. كلاس به هم ريخت. مدير آموزشگاه آزاد زبان بچه ها را به سالن برد و زنگ زد تا والدين شان بيايند و تكليف اين دو كوچولوى شر و شيطان را روشن كنند.پدر و مادرها آمدند اما چشمتان روز بد نبيند، چون وقتى چشم پدر پدرام و وحيد به هم افتاد دعواى بزرگ ترى راه افتاد... مدير كه اوضاع را بدتر ديد زنگ زد تا مأموران كلانترى بيايند و اين جورى بود كه دعواى بچه ها بزرگ و بزرگ تر شد...
دكتر نسترن خواجه نورى دكتراى ارتباطات در اين باره مى گويد: «همه پدران و مادران بعد از بچه دار شدن دلشان مى خواهد بهترين ها را به فرزند خود بياموزند.
بنابراين مدام عباراتى مانند «خوب و مؤدب باش، خسيس نباش، عروسك هايت را به دوستهايت هم بده و...» را در ذهن كودك ثبت مى كنند.
با اين حساب خصوصيات گذشت، ايثار، دست و دل بازى، صبر و ... در ذهن كودكان تقويت مى شود. آنها با تكرار اين واژه ها دنيا را آرمانى تصور مى كنند، در حالى كه با ورود به اجتماع بزرگ تر از خانواده (مدرسه، كلاس درس و ...) مى بينند همه اينقدر خوب و مهربان نيستند. از همين رو بچه ها سرگردان شده و نمى دانند چگونه بايد از حق خود دفاع كنند.»
خواجه نورى تأكيد مى كند: «والدين بايد كودكان خود را با انواع خطرها و تهديدها و چگونگى برخورد با آن آماده كنند. به اين ترتيب بچه ها با قدرت «نه گفتن» مى توانند در برابر موقعيت هاى خاص به درستى از خود دفاع كنند.»
دكتر كامبيز كامكارى روانشناس در اين باره معتقد است: «پرخاشگرى انسان ها در سنين پائين از آسيب هاى روانى، بويژه «افسردگى» نشان دارد.
چنانچه والدين نسبت به پرخاشگرى كودكان خود بى تفاوت باشند اين معضل در روح فرزندان ماسك مى خورد (پنهان مى شود) و عوارض خود را در بزرگسالى نشان مى دهد.
در سنين ۱۲ تا ۱۸ سالگى پرخاشگرى افراد به اوج و حالت هاى اختلال شخصيت، احساس ناكامى و محروميت و اختلال سلوكى مى رسد.
كامكارى با استناد به تحقيقى كه با همكارى وزارت كشور و در استان تهران انجام شده مى افزايد: «تنها فقر و ناكامى ها نمى توانند افراد را پرخاشگر كنند چون در بسيارى از كلانشهرها والدين و جامعه به تشويق افراد پرخاشگر مى پردازند و برخورد نشدن با اين امر موجب تشديد آن مى شود.»
اين دكتر روانشناس ادامه مى دهد: «پرخاشگرى علاوه بر مشكلات فردى و خانوادگى مسائل اجتماعى را نيز به دنبال دارد.
بنابراين عوامل زيستى، روانى، اجتماعى و خانوادگى فرزندان بستر رشد جامعه پرخاشگر را هموار مى كند.»
وى پرخاشگرى را داراى شاخه هاى مختلفى مى داند و از پرخاشگرى «وسيله اى» كودكان به عنوان مهم ترين معضل والدين نام مى برد.
كامكارى مى گويد: «استفاده درست از شيوه هاى ميدانى و جريمه در هنگام درخواست هاى متعدد كودكان براى به دست آوردن اجسام مختلف مؤثر است.
به اين ترتيب كه اگر كودك براى به دست آوردن مثلاً يك اسباب بازى اصرار كرد والدين بايد در مقابل خواسته او بى تفاوت باشند و در صورت تداوم اصرار يك سرى از امتيازها را از كودك بگيرند. اين رفتار موجب مى شود درخواست هاى كودكان به حد متعادل برسد.
اين روانشناس، پرخاشگرى هاى مستمر را در كودكان نشانه بيمارى هايى مانند «بيش فعالى» و يا صرع مى داند و به والدين تأكيد دارد به دنبال ريشه يابى علل آن باشند.
از طرفى ديگر دكتر خواجه نورى ياددادن اعتماد به نفس را در كاهش پرخاشگرى كودكان مؤثر مى داند.
دكتراى ارتباطات و استاديار دانشگاه آزاد تهران مركزى مى گويد: گاه دخالت هاى بى مورد والدين در حريم خصوصى فرزندان پرخاشگرى را در آنان افزايش مى دهد.
به عنوان نمونه والدين هميشه سعى دارند بچه ها را پاكيزه نگه دارند، اين درحالى است كه كودكان در سنين خاصى تمايل دارند از انگشت هاى خود براى غذاخوردن و كثيف كردن اطراف استفاده كنند. از همين روست كه بچه ها غذاهاى آسان (fast food) را بسيار دوست دارند.
در اين شرايط مادران مى توانند به جاى پند و اندرز محيط كوچك و امنى از آشپزخانه و يا هر قسمت ديگرى از خانه را به كودكشان اختصاص دهند تا بچه بتواند بدون وسواس، آزاد و خيلى راحت از دست هاى خود استفاده و بازى كند.
با اين شيوه كودك هم كار مورد علاقه اش را انجام مى دهد و هم مى داند كه در بخش ديگرى مانند اتاق خواب حق غذاخوردن با انگشت و كثيف كردن محيط را ندارد.
انصارى ادامه مى دهد: «پيشگيرى از پرخاشگرى از ذاتى شدن آن جلوگيرى مى كند.»
متخصص اعصاب روان، پرخاشگرى كودكان را در دو دسته فيزيكى و كلامى و در شكل خشونت به خود (خودزنى) و خشونت به اشيا تقسيم مى كند.
شمس انصارى ادامه مى دهد: «معمولاً فرزندان نسبت به تربيت مقاومت نشان مى دهند و در اين باره بايد به بزرگترها آموزش داده شود مقابله جويى و مخالفت با كودكان لج بازى آنها را تقويت مى كند.
پرخاشگرى هاى دوران كودكى عصبانيت هاى بعدى و احساس ناامنى را در بچه ها افزايش مى دهد.
تأثير بازى ها و فيلم هاى خشن در پرخاشگرى
دكتر كامكارى، دكتر انصارى و دكتر خواجه نورى به اتفاق باز ى هاى رايانه اى خشن و فيلم ها و سريال هاى تلويزيونى را عاملى براى برهم زننده آرامش خيال كودكان مى دانند.
آنها معتقدند خشونت هاى اين چنينى و آنچه كودكان در دعواهاى كوچه و خيابانى مى بينند ايجاد رفتارهاى پرخطر را در اين افراد تشديد مى كند.
اين كارشناسان مى گويند: «دعواها و بدرفتارى والدين زمينه ساز خشونت در فرزندان و بدرفتار شدن آنان در بزرگسالى مى شود.
دكتر شمس انصارى تصريح مى كند: «بى توجهى والدين به رفتارهاى پرخاشگرانه كودكان موجب كم تمركزى آنان مى شود. به اين ترتيب بچه ها ناآرام شده و گويى حرف در گوششان فرو نمى رود. گويى كر هستند! ادامه اين روند در فرزندان احساس تحقير به وجود مى آورد و ناخواسته بر ادامه تحصيل آن ها تأثير گذاشته و موجب ضداجتماعى شدنشان مى شود. اعتياد و رفتارهاى ناهنجار نيز ريشه در رفتارهاى دوران كودكى دارد.»
جنگ بچه ها
جنگ و جدال ميان كودكان موضوع جديدى نيست. اگر در خيابان ها و هنگام تعطيلى مدارس پسران دانش آموز را به دقت زير نظر بگيريد چند نفر را پيدا مى كنيد كه معركه گرفته و در حال بزن بزن هستند!اما جدال در كودكان نه تنها در ميان پسربچه ها بلكه در ميان عده اى از دختران خردسال و نوجوان هم ديده مى شود.از طرف ديگر چنانچه ناسازگارى ميان كودكان شدت بگيرد مى تواند خطرآفرين باشد.كودكان و ارتباطات
بيشتر والدين در برقرارى ارتباط درست با كودكانشان دچار ضعف هاى فراوانى هستند.دكتر نسترن خواجه نورى دكتراى ارتباطات در اين باره مى گويد: «همه پدران و مادران بعد از بچه دار شدن دلشان مى خواهد بهترين ها را به فرزند خود بياموزند.
بنابراين مدام عباراتى مانند «خوب و مؤدب باش، خسيس نباش، عروسك هايت را به دوستهايت هم بده و...» را در ذهن كودك ثبت مى كنند.
با اين حساب خصوصيات گذشت، ايثار، دست و دل بازى، صبر و ... در ذهن كودكان تقويت مى شود. آنها با تكرار اين واژه ها دنيا را آرمانى تصور مى كنند، در حالى كه با ورود به اجتماع بزرگ تر از خانواده (مدرسه، كلاس درس و ...) مى بينند همه اينقدر خوب و مهربان نيستند. از همين رو بچه ها سرگردان شده و نمى دانند چگونه بايد از حق خود دفاع كنند.»
خواجه نورى تأكيد مى كند: «والدين بايد كودكان خود را با انواع خطرها و تهديدها و چگونگى برخورد با آن آماده كنند. به اين ترتيب بچه ها با قدرت «نه گفتن» مى توانند در برابر موقعيت هاى خاص به درستى از خود دفاع كنند.»
پرخاشگرى در كودكان
بسيارى از والدين علاوه بر ناآگاهى از چگونگى برقرارى ارتباط با فرزندان خود از عوامل منجر به پرخاشگرى نيز آگاهى ندارند.دكتر كامبيز كامكارى روانشناس در اين باره معتقد است: «پرخاشگرى انسان ها در سنين پائين از آسيب هاى روانى، بويژه «افسردگى» نشان دارد.
چنانچه والدين نسبت به پرخاشگرى كودكان خود بى تفاوت باشند اين معضل در روح فرزندان ماسك مى خورد (پنهان مى شود) و عوارض خود را در بزرگسالى نشان مى دهد.
در سنين ۱۲ تا ۱۸ سالگى پرخاشگرى افراد به اوج و حالت هاى اختلال شخصيت، احساس ناكامى و محروميت و اختلال سلوكى مى رسد.
كامكارى با استناد به تحقيقى كه با همكارى وزارت كشور و در استان تهران انجام شده مى افزايد: «تنها فقر و ناكامى ها نمى توانند افراد را پرخاشگر كنند چون در بسيارى از كلانشهرها والدين و جامعه به تشويق افراد پرخاشگر مى پردازند و برخورد نشدن با اين امر موجب تشديد آن مى شود.»
اين دكتر روانشناس ادامه مى دهد: «پرخاشگرى علاوه بر مشكلات فردى و خانوادگى مسائل اجتماعى را نيز به دنبال دارد.
بنابراين عوامل زيستى، روانى، اجتماعى و خانوادگى فرزندان بستر رشد جامعه پرخاشگر را هموار مى كند.»
وى پرخاشگرى را داراى شاخه هاى مختلفى مى داند و از پرخاشگرى «وسيله اى» كودكان به عنوان مهم ترين معضل والدين نام مى برد.
كامكارى مى گويد: «استفاده درست از شيوه هاى ميدانى و جريمه در هنگام درخواست هاى متعدد كودكان براى به دست آوردن اجسام مختلف مؤثر است.
به اين ترتيب كه اگر كودك براى به دست آوردن مثلاً يك اسباب بازى اصرار كرد والدين بايد در مقابل خواسته او بى تفاوت باشند و در صورت تداوم اصرار يك سرى از امتيازها را از كودك بگيرند. اين رفتار موجب مى شود درخواست هاى كودكان به حد متعادل برسد.
اين روانشناس، پرخاشگرى هاى مستمر را در كودكان نشانه بيمارى هايى مانند «بيش فعالى» و يا صرع مى داند و به والدين تأكيد دارد به دنبال ريشه يابى علل آن باشند.
از طرفى ديگر دكتر خواجه نورى ياددادن اعتماد به نفس را در كاهش پرخاشگرى كودكان مؤثر مى داند.
دكتراى ارتباطات و استاديار دانشگاه آزاد تهران مركزى مى گويد: گاه دخالت هاى بى مورد والدين در حريم خصوصى فرزندان پرخاشگرى را در آنان افزايش مى دهد.
به عنوان نمونه والدين هميشه سعى دارند بچه ها را پاكيزه نگه دارند، اين درحالى است كه كودكان در سنين خاصى تمايل دارند از انگشت هاى خود براى غذاخوردن و كثيف كردن اطراف استفاده كنند. از همين روست كه بچه ها غذاهاى آسان (fast food) را بسيار دوست دارند.
در اين شرايط مادران مى توانند به جاى پند و اندرز محيط كوچك و امنى از آشپزخانه و يا هر قسمت ديگرى از خانه را به كودكشان اختصاص دهند تا بچه بتواند بدون وسواس، آزاد و خيلى راحت از دست هاى خود استفاده و بازى كند.
با اين شيوه كودك هم كار مورد علاقه اش را انجام مى دهد و هم مى داند كه در بخش ديگرى مانند اتاق خواب حق غذاخوردن با انگشت و كثيف كردن محيط را ندارد.
جلوگيرى از ذاتى شدن پرخاشگرى
اما دكتر محمدرضا شمس انصارى متخصص اعصاب و روان سن زير ۲ سال تا ۶ سالگى را زمان شكل گيرى پرخاشگرى مى داند.انصارى ادامه مى دهد: «پيشگيرى از پرخاشگرى از ذاتى شدن آن جلوگيرى مى كند.»
متخصص اعصاب روان، پرخاشگرى كودكان را در دو دسته فيزيكى و كلامى و در شكل خشونت به خود (خودزنى) و خشونت به اشيا تقسيم مى كند.
شمس انصارى ادامه مى دهد: «معمولاً فرزندان نسبت به تربيت مقاومت نشان مى دهند و در اين باره بايد به بزرگترها آموزش داده شود مقابله جويى و مخالفت با كودكان لج بازى آنها را تقويت مى كند.
پرخاشگرى هاى دوران كودكى عصبانيت هاى بعدى و احساس ناامنى را در بچه ها افزايش مى دهد.
تأثير بازى ها و فيلم هاى خشن در پرخاشگرى
دكتر كامكارى، دكتر انصارى و دكتر خواجه نورى به اتفاق باز ى هاى رايانه اى خشن و فيلم ها و سريال هاى تلويزيونى را عاملى براى برهم زننده آرامش خيال كودكان مى دانند.
آنها معتقدند خشونت هاى اين چنينى و آنچه كودكان در دعواهاى كوچه و خيابانى مى بينند ايجاد رفتارهاى پرخطر را در اين افراد تشديد مى كند.
رفتار والدين و تأثير آن بر كودكان
اين كارشناسان مى گويند: «دعواها و بدرفتارى والدين زمينه ساز خشونت در فرزندان و بدرفتار شدن آنان در بزرگسالى مى شود.
دكتر شمس انصارى تصريح مى كند: «بى توجهى والدين به رفتارهاى پرخاشگرانه كودكان موجب كم تمركزى آنان مى شود. به اين ترتيب بچه ها ناآرام شده و گويى حرف در گوششان فرو نمى رود. گويى كر هستند! ادامه اين روند در فرزندان احساس تحقير به وجود مى آورد و ناخواسته بر ادامه تحصيل آن ها تأثير گذاشته و موجب ضداجتماعى شدنشان مى شود. اعتياد و رفتارهاى ناهنجار نيز ريشه در رفتارهاى دوران كودكى دارد.»
گواهينامه زندگى بگيريم
تعدادى از خانواده ها هنوز در رفع مشكلات روحى فرزندانشان خود را نيازمند پند و اندرز همسايه ها و اقوام مى دانند و مشاوره نگرفتن از متخصصان به اين گونه مسائل دامن مى زند. اما با تدبيرى ژرف مى توان بسيارى از مشكلات به ظاهر بزرگ مانند ناسازگارى و دعواى كودكان را نيز حل كرد.