در مواقع ناامیدی از دنیا و... چه باید کرد؟

جهان طبیعت به حکم حکیمانه الهی بر اساس محکمی استوار است. بشر که یکی از افراد مجموعه هستی است، طبیعتاً دارای حبّ ذات و تمایلات غریزی است و یکی از آنان این است که آرزو دارد تمام پدیده‏ها و رویدادهای جهان به نفع او رقم بخورد و همه آرزوهایش جامه عمل بپوشند و در زندگی با ناکامی و شکست مواجه نشود و هرگز دچار رنج و ناملایمات نگردد، ولی این آروز ناشدنی است، زیرا خداوند حکیم نظام عالم را بر اساس یک سلسله قوانین و مقررات، پایه گذاری کرده و هر قانونی به هدایت باری تعالی مسیر تکوینی خود را می پیماید.
يکشنبه، 5 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در مواقع ناامیدی از دنیا و... چه باید کرد؟
  ناامیدی از دنیا
در مواقع ناامیدی از دنیا و... چه باید کرد؟
جهان طبیعت به حکم حکیمانه الهی بر اساس محکمی استوار است. بشر که یکی از افراد مجموعه هستی است، طبیعتاً دارای حبّ ذات و تمایلات غریزی است و یکی از آنان این است که آرزو دارد تمام پدیده‏ها و رویدادهای جهان به نفع او رقم بخورد و همه آرزوهایش جامه عمل بپوشند و در زندگی با ناکامی و شکست مواجه نشود و هرگز دچار رنج و ناملایمات نگردد، ولی این آروز ناشدنی است، زیرا خداوند حکیم نظام عالم را بر اساس یک سلسله قوانین و مقررات، پایه گذاری کرده و هر قانونی به هدایت باری تعالی مسیر تکوینی خود را می پیماید. امام امیرالمؤمنین(ع) فرمود:خداوند امور عالم را بر حسب مصلحت و طبق مقتضیات به جریان می اندازد، نه بر وفق خواسته و رضای بشر.(1)
هزار نقش برآرد زمانه و نبود
یکی چنان که در آیینه تصوّر ما است‏
کسی زچون و چرا دم نمیتواند زد
که نقشبند حوادث ورای چون و چرا است‏
عقل و منطق ایجاب می کند که آدمی از قوانین خلقت پیروی نماید و تسلیم مقررات باشد و ارزوهای ناشدنی در سر نپروراند و انتظار نداشته باشد جهان بر وفق مراد او بچرخد.با توجه به این که هیچ کس از بلایا و آفات جهان ایمنی ندارد، هر انسانی باید روح و اراده خود را تقویت کند و نیرومندانه در مقابل مصائب مقاومت کند.
دیل کارنگی در کتاب آیین زندگی می گوید: با گذشت سال‏ها دریافتم که یکی از بزرگ‏ترین مشکلات اشخاص بالغ، نگرانی و تشویش است. اکثریت افراد از مشکلات خود می نالند.(2)
البته نگرانیها بر دو گونه است: یکی نگرانیهای معقول و دیگری نامعقول. نگرانیهای عاقلانه در زندگی بشر یک امر طبیعی است و منشأ آن احساس خطر است. افراد عاقل در بد آمدها و حوادث می توانند بی اعتنا باشند، ولی نگرانیهای موهوم و غیر معقول نا امیدیهای فراوان در بسیاری از افراد به وجود می آورد که همواره آنان را به رنج و عذاب مبتلا می سازد. اما آنان که دارای قوّت روح و اراده قوی هستند، خود را نمیبازند و مغلوب و مقهور حادثه نمیشوند.

درمان نا امیدیها:

1- اعتماد به نفس و وارد شدن در صحنه‏هایی که از آن‏ها خوف و نگرانی داریم. علی(ع) فرمود: "اذا خفت صعوبة امر فاصعب له یذلّ لک؛(3) هر گاه سختی چیزی باعث هراس و بیم تو شد، در مقال آن مقاومت کن و آن را به زانو در آورد تا مشکل بر تو آسان می شود".
2- قناعت و نگاه به پایین‏تر از خود در امور دنیایی. امام صادق(ع) فرمود: "همواره به پایین‏تر از خود نگاه کن تا قدر نعمت‏های الهی را بدانی و شکر گزار او باشی".(4)
پیامبر(ص) فرمود: "کسی که درباره دین خود به بالاتر از خویش بنگرد و به وی اقتدا کند و درباره دنیای خویش به پایین‏تر از خود نظر کند و خدای را سپاس گوید، او را در صف شکر گزاران و بردباران ثبت می نماید".(5)
3- گشاده رویی و دوری از گرفتگی دل، گشاده رویی و مسرّت خاطر مایه محبوبیّت اجتماعی و باعث رفع کدورت‏های درونی می شود و انسان را از حالت غم و افسردگی و نا امیدی بیرون می آورد. رسول اکرم(ص) فرمود: "پیوسته بشّاش و خوشرو باش که خداوند دوستدار گشاده رویان است و آدم‏های گرفته و عبوس مورد بغض و بی مهری او هستند".
روزی بین یحیی بن زکریا(ع) و حضرت عیسی(ع) ملاقاتی دست داد. عیسی(ع) به روی یحیی(ع) تبسّم کرد. یحیی گفت: از چه تو را غافل می بینم، گویی از قهر الهی غافلی! عیسی گفت: از چه تو را عبوس می بینم، گویی از رحمت خدا ناامیدی! هر دو گفتند: از این جا نمیرویم تا وحی نازل گردد که پروردگار کدام یک از این دو روش را بیشتر دوست می دارد. خداوند به آن دو وحی کرد که هر یک از شما خلق نیکوتر دارد، نزد من محبوب‏تر است.(6)
4- دعا و مناجات با خدا باعث رفع نگرانیها و زدودن ناامیدیها می شود.
5- قرائت قرآن در زدودن ناامیدی بسیار نافع است.
6- رفتن به سبزه وارها و کوه و دریا و تفریحات سالم.
7- دیدار مؤمنان و علمای با تقوا و زاهد و نگاه به ساده زیستی افراد مستضعف و ناتوان.

پی نوشت‏ها:

1. محمد تقی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 234، به نقل از فهرست غرر، ص 137.
2. محمد تقلی فلسفی، اخلاق، ج 2، ص 235.
3. همان، ص 249، به نقل از غررالحکم، ص 319.
4. همان، ص 250، به نقل از مستدرک، ج 2، ص 64.
5. همان، ص 250، به نقل از تاریخ یعقوبی، ص 59.
6. همان، ص 256، به نقل از حیوة الحیوان، ج 2، ص 165





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط