مترجم: حبیب اله اسماعیلی
مقدمه
مفهوم تاریخ به مثابه روایت را، نخستین بار، هایدن وایت (1) آمریکایی، متخصص در فلسفهی تاریخ مطرح کرد. در این گفتار برآنیم تا نشان دهیم که این مفهوم میتواند در تاریخنگاری، رویکردی راه گشا باشد.این گفتار دارای چهار بخش است:
1) خاستگاه و مفهوم تئوری وایت
2) نقد وایت بر تاریخنگاری
3) انتقادهای مورخین به وایت
4) علت این که تئوری وایت، رویکردی راه گشا در تاریخنگاری است.
مؤخره نیز راه گشایی تئوری وایت را در تاریخنگاری به گونهای دیگر توضیح میدهد.
1) خاستگاه نظریهی وایت:
مفهوم تاریخ به مثابه روایت، که به طور مشخص در «فراتاریخ» نمود دارد، بیان این اندیشه است که آثار تاریخی در روند «بازنمایی منسجم و منطقی رویدادها و تحولات پیاپی (2)» عموماً شکلی روایی به خود میگیرند و در واقع تمامی تبیینهای تاریخی بالذات بلاغی و ادبی هستند (3). تاریخ به مثابه روایت سبقهای طولانی دارد و در میان دیگر نمودهای رویکرد پست مدرنیستی به تاریخ، پیش رو است. (4) پست مدرنیسم که در علوم، شکاکانه در برابر هر نوع قطعیتی میایستد، در تاریخ با اولویت دادن به زبان، به زبان شناسی گرایش پیدا کرده است. (5) وایت براساس نظریات چهار مورخ: میشله، رانکه، توکویل و بورکهارت و نیز چهار فیلسوف تاریخ: هگل، مارکس، نیچه و کروچه (6) استدلال میکند. وی با تأمل در چهار عنصر مجازی در علم بیان، (7) یعنی استعاره، مجاز، مجاز مرسل و آیرونی (مطایبه (8)) و چهار ژانر (9) تراژدی، حماسه، تغزل و کمدی نتیجه میگیرد که مورخان فرایندهای تاریخی را در داستان هایی، که هر کدام یکی از انواع ادبی هستند، تصویر کرده اند. (10)نظر وایت در مورد متون تاریخی به مثابه آثاری ادبی، تفاوت میان تاریخ (history) و داستان (story) را از میان برمی دارد. (11) نویسندگانی که او برای تحلیل انتخاب میکند، به گفتهی خودش، کسانی هستند که پیامی را به متن تاریخی خویش تحمیل و گذشتهی تاریخی را به وسیلهای برای ایفای رسالتشان تبدیل میکنند. (12) به اعتقاد وایت، روایتهای قدرتمند تاریخی خواننده را دقیقاً به نتیجهای که مؤلف در نظر دارد، میرسانند. (13)
2) نقد وایت بر مورخان:
وایت در آثار خود، انتقادهای بنیادین به روش شناسی تاریخی و مورخان دارد. وی با تعبیر تاریخ به مثابه روایت یا یک ژانر ادبی، ادعای متون تاریخی را مبنی بر دستیابی به حقیقت (14) و عینیت، به چالش میطلبد. (15) به عقیدهی وایت روایتهای تاریخی داستانهایی مبتنی بر زبان هستند، که در محتوا بیشتر ابداعی اند تا مستند، و در ساختار و فرم بیشتر ادبی هستند تا علمی (16). روایتهای تاریخی از رویدادها و گزارههایی حاصل میشوند که با تجربه اعتبار مییابند و برای گنجیدن در قالب داستانی منطقی، به ناچار از تخیل بهره میگیرند. (17) علاوه بر این، روایت ها، تنها گزیدهای از رویدادها را منعکس میکنند؛ بنابراین، در متون تاریخی، حقیقت تحدید میشود. (18)وایت میگوید اگر هدف تاریخ بازآفرینی عینی گذشته باشد، شکست میخورد. «دشواری این بازآفرینی بیش از آن که معطوف به نظریهی تجربه گرایی عینی یا نظریهی اجتماعی باشد؛ در ادبی بودن روایتهای تفسیری نهفته است. بنابراین، برای کشف حقیقت باید سعی کرد راهبردهای بلاغی، استعاری و ایدئولوژیک مورخان را حذف کرد.» (19) روایت ها، چرایی پدید آمدن رویدادها را توضیح میدهند، اما «تحت الشعاع مفروضات مورخان و نیروهای تأثیرگذار بر ذات این تعلیل قرار میگیرند و عناصری همانند نژاد، جنسیت، طبقه، فرهنگ، آب و هوا، تصادف، اقلیم، سیاست و غیره بر آنها اثر میگذارد. اگر یک گزارهی مفرد میتواند درست یا نادرست باشد، روایت به عنوان مجموعهای از گزارهها میتواند بیش از تک تک گزاره ها، محل تردید قرار گیرد.» (20)
3) انتقادهای مورخین به وایت:
مورخان مفهوم تاریخ به مثابه روایت را در دو سطح فرم و محتوا نقد میکنند.الف) استدلال وایت برای «کم اهمیت جلوه دادن محتوای کار مورخان» شکل و ظاهر متون تاریخی است. (21) در نقد وایت معمولاً گفته میشود که با توجه به ذات زمان (22) روایت تنها مسیر واقعی و ممکن برای بازنمایی گذشته است. (23) این گزاره که واقعیت تاریخی با وجود واسطهی زبان قابل دسترسی نیست، دلیل موجهی برای محدود کردن مطالعات مورخان به زبان نیست. (24)
این انتقادها از آن جهت بیشتر به وایت وارد است که مبنای استنتاج وی تنها متون تاریخی قرن نوزدهم بوده و پژوهشهای معاصر را که ممکن است در «روشنگری» (25) تاریخ مؤثرتر باشند، نادیده گرفته است. تنها تمرکز بر چهار نوع ادبی از سنت ادب غربی، و گزینش چهار صنعت بیانی ابتدایی، خالی از مناقشه نیست؛ (26) به نظر میرسد استدلال وایت بیشتر دلبخواهی است تا مبتنی بر پژوهش دقیق.
ب) منتقدان محتوای تئوری وایت نیز عقیده دارند که تاریخ به مثابه روایت، پایههای تاریخ نگاری سنتی را سست میکند، بدون این که راه جدیدی فراروی مورخان بگشاید. به گفتهی ویلی تامسون، تاریخ به مثابه روایت «الهیاتی بدون بنیاد» و مانند این است که به وایت «وحی» شده باشد. (27) این نظریهی وایت توضیح واضحات است، و توفیق خود را مدیون «تهوع و خمار 1968» (28) است. تامسون، با این اظهارات، آزردگی مورخان را نشان میدهد.
منتقدان وایت همواره اهمیت اثر تاریخی را گوشزد میکنند، و معتقدند این آثار با تکیه بر پژوهشهای اسنادی و ردیابی موشکافانه جعل و تحریف، با امید دستیابی به حقیقت تاریخی پدید میآیند. (29) از این منظر، مورخ چیزی را ابداع نمیکند. بلکه بر مبنای چارچوبهای پایدار و مشترک و در گسترهی فرضیات، اطلاعات و پرسشها عمل میکند. (30) کار او جمع آوری کامل شواهد برای ارائهی یک تفسیر قانع کننده است و در این تلاش، به گذشته و فرضیات «جان میدهد» (31) در چنین تحلیلی، ابداع و تخیل هم ناخواسته در پژوهش تاریخی وارد میشود؛ چرا که مورخ موجودی انسانی است. (32)
برخی منتقدین تندروتر معتقدند وایت وظیفهی اصلی مورخ، یعنی جست و جوی حقیقت را فراموش کرده است. برای مثال گینزبرگ، در نقد وایت میگوید: مهمترین مسألهی عقلانی، مناقشه برای کشف حقیقت است. (33) نسبیت گرایی وایت پدیدهای مضر در تاریخنگاری است و نیاز به تجدید نظر دارد. مثلاً به نظر وایت روابط میان رویدادهای تاریخی تنها در ذهن مورخ وجود دارند؛ اعتقاد به این مسأله به انکار پیوستگی در حوادث میانجامد، براساس تئوری وایت، هیچ ارتباط حقیقی، بین رویدادی که در گذشته واقع و آن چه مورخ در مییابد، وجود ندارد. به این ترتیب مثلاً میتوان گفت میان صدارت هیتلر و جنگ دوم جهانی ارتباطی نیست! (34)
4) چرا تئوری وایت رویکردی راهگشا در تاریخنگاری است؟
با تمام انتقادات، مفهوم تاریخ به مثابه روایتِ وایت همچنان رویکردی راه گشا در تاریخنگاری است. نظریهی وایت در دو سطح متفاوت عقلانی مطرح شده است: در سطح ظاهری، وایت مورخان حرفهای را نگران میکند؛ اما در سطحی عمیقتر مقصود وایت خارج کردن علم تاریخ از بحران (35) و هدایت آن به سمت تحولی سازنده است. زیرا او، به گفتهی خویش، در پی «نجات» تاریخ بود: انکشاف علمی و عینی تاریخ «مهمترین عامل تحول آن را سرکوب و انکار کرده است.» (36) وایت به مجادلات پست مدرنیستها و تجربه گرایان (که مدافعان حقیقت نمایی تاریخ اند) (37) دربارهی ذات دانش تاریخی دامن میزند. به گفتهی گیلدرهاوس، در نتیجهی این مناقشه، مورخان برای دفاع از مبادی دانش تاریخ، از یک سو ناچار به جدل با بنیادگرایان تاریخنگاری هستند، که به روایتهای «مقدس» گذشته پای میفشارند، و از دیگر سو، باید شکاکانی را اقناع کنند که «شناخت پذیری» (knowability) تاریخ را به چالش میکشند. (38)وایت با رد کردن حقایق عام و مطلق، به واقع عقلانیت غربی را در توجیه اعمال نژادپرستانه و سوء استفاده از قدرت به باد انتقاد میگیرد: (39) «در انحصار قرار گرفتن تاریخ توسط خواص اروپایی تبار بیش از این جایز نیست.» (40) چندان پذیرفته نیست که این سخن را به تحریض برای انقلاب در تاریخ تأویل کنیم. زیرا وایت فقط «تجربه گرایی ابتدایی» را نقد میکند و پرسشهای بنیادی مورخان را دربارهی حقیقت و عینیت به زبان میآورد. (41)
مؤخره:
تاریخ به مثابه روایت مباحثات فراوانی میان تجربه گرایان و پست مدرنیستها دربارهی ذات دانش تاریخی و مهمترین پرسش در تاریخ، یعنی حقیقت و کذب، پدید آورد. انتقاد محافظه کارانه از وایت و او را در حد یک معترض دانستن، برای علم تاریخ نفعی ندارد. شاید تاریخ وایت را از یاد ببرد، اما باید خلاقیت او را پذیرفت. تاریخ و پژوهش تاریخی نیز همانند جهان انسانی تغییر میکند. در جهان کنونی که دیدگاهها در مورد تاریخ متکثر است، دقت نظر وایت، او را در کانون توجه قرار میدهد. پیشرفت تاریخنگاری، یعنی توسعهی دانش و عمل مورخ و به همین دلیل، تاریخ به مثابه روایت رویکردی راه گشا در تاریخنگاری است. پیچیدگی و ابهام تاریخ (آن گونه که وایت میبیند) مفهومی کانتی را شکل میدهد: خود شئ دست نایافتنی است، اما با اندیشه به پدیدار «phenomenon» آن میتوان دست یافت.در ادامه مهمترین آثار وایت که در آنها نظریهی تاریخ به مثابه روایت، دیده میشود، میآید: (42)
1- فراتاریخ: (43)
تخیل تاریخی در اروپای سدهی نوزدهم (1973)(Metahistory: the Historical Imagination In Nineteenth-Century Europe)
2- مدارهای گفتمان:
گفتار در نقد فرهنگی (1978)(Tropics of Discourse: Essays In Cultural Criticism)
3- محتوای فرم:
گفتمان روایی و بازنمایی تاریخی (1987)(The Content of Form: Narrative Discourse and Historical Representation)
و مقالاتی که مفهوم تاریخ به مثابه روایت را تفسیر میکنند، مبنای گفتار حاضر بوده است.
پینوشتها:
1. استاد ممتاز تاریخ آگاهی در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا کروز.
2. THOMPSON Willie, Postmodernism and history, Palgrave Macmillan, New York 2004 p 132.
3. W HITE Hayden. Metahistory: the historical imagination in nineteenth-century Europe. John Hopkins University Press. Baltimore 1073. p ix
4. اظهاراتی در صبغهی این مفهوم: نیچه «تاریخ را در وضعی که هیچ تفسیر عینی و اثبات پذیری نمیتواند فارغ از سوگیریهای مورخ باشد، به عنوان صورتی از معرفت نمیپذیرد.» لوی اشتراوس نیز «ادعای تفوق ذاتی عقلانیت غربی نسبت به فرمهای اسطورهای تفکر را به چالش میکشد.» سوسور میگوید: «زبان تصویری از واقعیت را شکل میدهد، اما به آن ارجاع ندارد.» متعاقباً فوکو، دمان، دریدا، بارت و هایدن وایت تضمگی تصریح میکنند که «مفهوم زبان به شکل نظامی مستقل و متشکل از نشانهها ظاهر میشود که به خودشان ارجاع دارند به به جهان خارج.» Iggers مورخ در عمل، در جهانی از اندیشه ها، عقاید و تعابیر مشروط به مقولات زبانی اسیر است. [ Georg G. Iggers استاد دانشگاه UB نیویورک و کتاب تاریخنگاری در قرن بیستم Historiography in the Twentieth Century از جمله آثار او است ]. م
GILDFRHUS Mark T . History and historians a historiographical introduction, Prentice-Hall. Upper Saddle River NJ USA 2000 p 134-135
5. WILSON Norman J . op cit. p 111
6. W HITE Hayden, op cit, p.x
7. وایت اینها را مجاز مینامد که در واقع اصطلاحات ادبی هستند، اما وایت از آنها راهبردهای پوتئک مورخان را برای بنا کردن متونشان در نظر دارد، که شامل استعاره، مجاز مرسل و آیرونی است.
THOMPSON Willie, ,op cit., p. 135.
در متن فوق Metonymy به مجاز و Synecdoche به مجاز مرسل ترجمه شده اند. حال آنکه هر دو انواعی از مجاز مرسل اند که در سنت بلاغی ما معادل مجاز به علاقههای گلیه، معیت و... اند. برای آیرونی که نوعی مجاز مطایبه آمیز رایج در ادبیات کلاسیک غرب است، معادل مناسب فارسی یافت نشد. م.
8. Metaphor (استعاره) نوعی مجاز است که پدیدهها را در رابطه (علاقه)ی شباهت جایگزین میکند. در Metonymy (مجاز مرسل) جزء جانشین کل میشود. Synecdoche مجاز مرسل) جزء را برای دلالت بر وجه دیگری از کل به کار میگیرد. Irony (مطایبه) مجازی است که از نفی پدیده اثبات آن را در سطحی دیگر منظور میکند.
THOMPSON Willie, op cit. p. 135.
9. White calls them emplotment following the theory of fictions of Northrop Frye. THOMPSON Willie, op cit . p. 130.
10. WHITE Hayden, op cit. p 426
11. WILSON Norman J.. open . p 114.
به نظر میرسد چنین بحثی در تمایز history و story، بیشتر در حیطهی زبان انگلیسی مطرح است تا در وصفی دقیق از اختلاف غایی تاریخ و داستان پردازی. این تمایز واژگانی در بیشتر زبانهای اروپایی وجود ندارد:
Geschichte در برابر storia، Geschichte برابر storia و histoire برابر histoire.
12. MANNING Patrick, op cit, p 310.
13. Idem, p.309
14. وایت این گزاره را که تمامی روایتهای تاریخی به یک اندازه موجه و ظاهرفریب هستند و به یک میزان غیرحقیقی، nondisconfirmability (اثبات ناپذیری) مینامد.
FUI.BROOK. Mary, Historical theory, Routledge. London 2002 p 29
15. WILSON Norman J. op cii. p 111
16. WHITE. Hayden, Tropics of discourse essays in cultural criticism. John Hopkins University Press. Baltimore 1978 p 83msquotation - as in IGGF.RS Georg G.. Historiography 111 the I wentieth Century from scientific objectivity to the postmodern challenge. University Press of New England. Hanover Nil USA I99p 10 “more invented than found” - is grave
17. IGGERS. Georg G . op cit. p.2
18. GILDERHUS. Mark T., History and historians a historiographical introduction. Prentice-Hall. I Ipper Saddle River NJ USA 2000 p 130
19. MUNSLOW. Alun op cit . p 9
20. Idem, p 10
21. THOMPSON. W illie, op cit. p 130
22. CARR David. Time. Narrative, and History. Indiana University Press. Bloomington Indianapolis 1986. p.94>5
23. BENTLEY. Michael. ( ompanion to Historiography. Routledge. London 1997. p 855
24. NOIRIEL. Gerard. Qu’est-ce que 1‘histoire contemporaine9. Haehette. Paris 1998. p 124-125
25. CARRARD. Philippe, Poetique de la Nouvelle tlistoirc lc discours historique en France de Braudel a Chartier, Editions Payot. Lausanne 1998. p 5. Carrard reproachs White lor ignoring the Annales
26. THOMPSON. Willie, op cit. p 59
27. Idem, p 26
28. Idem, p 22 23
29. IGGERS. Cieorg G . op cit . p 140
30. EULBROOK. Mary , op cit. p 67 34 I IIOMPSON. Willie, op cit . p 62
32. FUl.BROOK. Mary, op cit . p. 73
33. GINZBURG. Carlo. History , Rhetoric and Proof. University Press of New England. I lanover Nl I I ISA 1999 p 49
34. FLU.BROOK. Mary. op cit. p 66
35. SOl-I"M IGATE. Beverly, Postmodernism in history fear or freedom0. Routledge. London 2003 p 17
36. FUI.BROOK citing White, p 55
37. THOMPSON. Willie, op cit, p 131-133
38. GILDERHUS. Mark I . op cit., p 129-130
39 Idem, p 134
40. Idem, p 136
41. FUI.BROOK Mary, op cit pi
42. MUNSLOW. Alun. Deconstructing history. Routledge. London 1997. p 195
43. WILSON. Norman J . History in crisis0 Recent directions in historiography. Prentice-Hall. Upper Saddle River NJ USA 1999, p 114
کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 124، صص 4-7.