شيخ مفيد، پرچمدار انسجام اسلامي
نويسنده:احمد مرتاضي
منبع:روزنامه جام جم
منبع:روزنامه جام جم
11 ذي القعده سال 336 ه.ق ، تقريبا 7 سال پس از غيبت کبري ، در منطقه سويقه بن بصري ، از توابع عکبري در شمال بغداد مولودي که قرار بود طاق بلند معارف اسلامي و بويژه معارف شيعه از او آذين يابد و بار ديگر فرهنگ تشيع به وسيله او بدرخشد و غبار تحريف و کج فهمي از باورهاي مذهب تشيع را با مناظرات و مباحث و دفاعيات مستدل خود از چهره تشيع بزدايد و اجتماع پريشان آنان را بار ديگر گرد هم آورد و دجله عقل و انديشه اش در کنار دجله آن سرزمين بخروشد و کوشش علمي و زندگي عملي اش بر گستره تاريخ اسلام ، مفيد فايده شود و نيز با تشکيل انجمن هاي عالي علوم و دارالفنون فرهنگ اسلامي ، آموزگار سکانداران آينده اين عرصه باشد، يعني ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بغدادي ديده بر جهان گشود و در دامان پدر و مادري عاشق و دلباخته به مکتب اهل بيت ع ، پرورش و تربيت يافت.
عصري که شيخ مفيد در آن مي زيست يعني سده چهارم تاريخ اسلام ، سده اي کاملا پرجوش و خروش در سياست و علم بود و در اين برهه زماني بود که فيلسوفان مشهوري همچون فارابي و مسکويه و ابن سينا و نيز دانشمندان علوم طبيعي و رياضيات و نجوم همچون ابوريحان بيروني و زهراوي و ابن ميثم و نيز مورخان مشهور همچون ابوالفرج اصفهاني مي زيستند. 300 سال بود که از تجلي شريعت اسلام مي گذشت.حکمت يونان و هند ترجمه شده بود و کتابهاي ديگري نيز در حوزه حديث و تفسير و تاريخ اسلام و خلافت اسلامي و نيز سيره نبوي و تاريخ سياست و فتوحات و علوم و فنون طبيعي تدوين يافته بود.
اين دوره ، هنگامه اظهار آزادانه آراي محدثان و مفسران و پيروان مذاهب فقهي و دسته بندي مردم در پيروي از فقيهان بود، ولي گرچه اين سده ، سده گسترش علوم و نقطه اعتلا و رواج تمدن اسلامي بويژه در قلمرو علم بود و دنياي اسلام از نظر مرزهاي جغرافيايي و سياسي ، پهناور گشته بود ولي وحدت انديشه و اعتقاد از ميان رفته بود و عامل اساسي اين پراکندگي در نيروهاي فکري و نابساماني بازده هاي معنوي قلمرو اسلام و ايجاد سستي و ضعف در اعتقاد مردم و نيز نفوذ و توسعه عقايد گوناگون و ناهماهنگ در ميان آنان و عقيم ساختن وحدت انديشه اي و تعصب ورزيدن هر گروهي نسبت به عقيده و طرز تلقي و تفکرات و رواج هر گونه بي بند و باري فکري به نام آزادي فکري سپس گسترش روح دوگانگي و دشمني و تعارض در ميان توده مردم و نشر خطاهاي تفسيري و حديثي و تاريخي و عقيدتي بين دانشمندان روشنفکر اسلامي و در نهايت ، آغاز يک حماسه جهانشمول فکري و علمي و معنوي ، جز آشفتگي سياسي و پراکندگي اداري حکومت امپراتوري مرکزي و خرده حکومت هاي آن نبود.
ولي با اين همه ، عضدالدوله ، سلطان عالم و مقتدر شيعي پايتخت اين امپراتوري ، يعني سرزمين بغداد، نقش مهمي را در تشويق دانشمندان بر پژوهش و بحث و تاسيس مکتبخانه ها و آموزشگاه هاي علمي در آن سرزمين که پايتخت دولت اسلامي به حساب مي آمد، ايفا کرد تا آنجا که زعامت جهان تشيع از قم به حوزه بغداد انتقال يافت.در اين شرايط، زماني بود که اين مرزبان حماسه حق و مشعلدار اصل اتحاد و انسجام اسلامي يعني شيخ مفيد، براي ايجاد تفاهم ، تا سرحد از دست دادن جان کوشيد و خلق را به سوي راه حق و مشعل جاويد کشاند و ديگر دانشمنداني را هم که دانسته يا نادانسته ، آتش اختلاف و تشتت جامعه را دامن مي زدند و با حضور خود و شاگردان و مريدان خود در متن جامعه اسلامي و در مدارس و مساجد و القاي انواع شبهات فکري و عقيدتي ، اتصال و مقاومت حق را به خطر مي انداختند و به ايجاد تشتت در اذهان دست مي يازيدند، به مناظره و گفتگو خواند و با منطق و استدلال شکوهمندانه خويش ، محکومشان کرد و با حشمت تقوي و شکوه تواضع و معنويت ، نسل ها را به سوي راه از دست يافته سعادت و پيروزي ، بازخواند. در باب کمال اخلاقي شيخ مفيد، سخني است سنجيده از عالم بزرگ شيعي ، ميرزا شرف الدين عاملي که مي گويد: «اگر مقام عصمت براي غيرپيامبران و جانشينان آنان روا مي بود، شيخ مفيد، پس از آنان ، نخستين معصوم بود.»
و از اين روست که گفته مي شود؛ از بزرگ ترين امتيازهاي حرکت عقلي و جنبش علمي در سده چهارم اسلامي ، آشکار شدن حقيقت مذهب تشيع است.شيخ مفيد در همان اوان طفوليت همراه پدر بزرگوار و دانشمند خود به بغداد، بزرگترين مرکز علمي آن روزگار آمد و نزد 59 تن از استادان بنام علوم مختلف (برخي نيز حدود 71 تن استاد براي وي برشمرده اند) [المقالات والرسالات ، دفتر 9، ص 10] تحصيل کرد که از معروف ترين آنان مي توان به شيخ صدوق و ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه قمي ، اشاره کرد که از استادان فقه ايشان بوده و شيخ بيشتر اوقات روايات خود را مستند به ايشان کرده است.نيز در حوزه درس ابوعبدالله جعل ، متکلم و فقيه معتزلي که از افاضل و دانشمندان آن عصر به شمار مي آمد حضور يافته و چندي نيز از محضر ابوياسر، متکلم شهير استفاده کرده و چون او گاهي از عهده اعتراضات و پاسخ آنها برنمي آمده ، فلذا معظم له را به مجلس علي بن عيسي رماني که از متکلمان بنام عصر بود راهنمايي کرده است و بالاخره اين مجسمه فضيلت ، تمام محاضر و استادان عصر را درک کرد تا مقامات علم و دانش را از هر لحاظ حائز شود و به اخذ اجازه هدايت و روايت از دانشمندان شيعه و سني نايل آيد.
همان طور که پيش از اين نيز اشاره شد، در زمان وي آل بويه بر بغداد حاکم شدند که حامي تشيع بودند. بنابراين زمينه بيان عقايد و نشر انديشه هاي شيعي پديد آمد. شيخ مفيد نيز از اين محيط آزاد در عصر خويش سود جست و در مسجد براثا در بغداد به تدريس ، وعظ، جدل و مباحثه با معارضين پرداخت و توانست تشيع و فرقه هاي آن را با هم متحد کند و محور کاري خود را انسجام اسلامي قرار داده ، فرق اسلامي مختلف را تشويق کرد اختلافات جزيي را کنار نهاده ، در اصول متحد شوند.
شيخ مفيد در سلسله علماي اماميه فقط يک متکلم و فقيه سرآمد و برجسته نيست بلکه فراتر از اين موسس و سرحلقه جريان علمي رو به تکاملي است که در دو رسته کلام و فقه تا امروز در حوزه هاي علمي شيعه امتداد يافته و ويژگي هاي اصلي و خطوط اساسي آن همچنان پابرجا مانده است.
او با جامعه اي روبه رو بود که نسل دانشمندان آن دچار انحراف هاي فکري و اخلاقي شده بودند و هر کس در گوشه اي ادعاي اصلاح اجتماع و هدايت توده مردم به سوي حقيقت را مي کرد و بعضي از طريق حکمت هندي و يوناني و بعضي از طريق عارف و صوفي و... مکتب هاي فاسد را تبليغ مي کردند و اسلام را با زنگار جهل و گمراهي و ظلمت انحرافات خود مي پوشاندند و بدعت ها را به جاي سنت صحيح به مردم مي رساندند.به همين دليل بود که شيخ مفيد، آن متفکر بلندهمت و صاحب رسالت ، با تلاش طاقت فرسا و ايمان محکم دست به قيام بزرگي زد و پيشقراول بيداري مسلمين شد و نقش موثري در تثبيت هويت مستقل مکتب اهل بيت ع و بنيانگذاري شکل و قالب علمي صحيح براي فقه شيعه و نيز آفرينش شيوه جمع منطقي ميان عقل و نقل در فقه و کلام را ايفا کرد. وي با تاليف و تدريس و تربيت شاگردان و حضور در محافل و مجالس مخالفان براي مناظره ، معارف برحق را به مردم رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده ، به سوي محور حقيقت يعني ولايت و امامت دعوت کرد که اين امر مايه سربلندي شيعيان نيز شد تا آنجا که فرقه هاي بسيار زيادي به دست وي هدايت شدند و شاگردان بسياري ، از فرق و مذاهب گوناگون از محضر پر فيضش بهره بردند.
از اين روست که ابن کثير مي نويسد: بسياري از دانشمندان فرقه هاي مختلف ، در مجلس او حاضر مي شدند. شمع وجود شيخ مفيد از جهات مختلف سودمند بود و خورشيد تابان علم و کمال وي آسمان علم و دانش را منور مي ساخت و برحق که حضرت بقيه الله عج او را ملقب به «مفيد» گردانيد، چرا که تعاليم و مناظرات او، همه ، از دانش بيکران و روحي قهار و مسلط بر نواميس علم و تعليم و تفهيم برخاسته بود و بحق سودمند و مفيد بود؛ به گونه اي که گذشت 10 قرن و رشد 10 قرني علم و فرهنگ نتوانسته است از سرافرازي او بکاهد و او را از نظرها بيندازد.
محدوديت معرفت عقلانيد
کار بزرگ مفيد اثبات اين مطلب بود که عقل مستقلا از فهم همه مباحثي که در علم کلام مطرح مي شود ناتوان است و گاه به مدد وحي است که مي تواند در وادي معرفت درست گام نهد. البته کار مفيد، محروم ساختن عقل از قلمرو متعلق به او که در آن ، سمع و وحي را راه نيست يعني وادي اثبات صانع و استدلال بر وجود باريتعالي يا توحيد يا نبوت عامه نيست ، بلکه محدود کردن عقل به همان حدودي است که خالق عقل براي او تعيين کرده است تا به گمراهي نيفتد.گفتني است ، بحثهاي اعتقادي و مذهبي شيخ مفيد و دفاع هاي او از مذاهب ، منحصر به مناظرات شفاهي نبوده بلکه آنچنان که روشن گرديد، به واسطه تصنيف و تاليف نيز به محک زدن آرا و نظرات مخالفان و رد و روشن کردن شبهه هاي آنان مي پرداخت.از جمله فضايل و امتيازات شيخ مفيد توقيعاتي است که از ناحيه مقدسه امام عصرعج براي مفيد شرف صدور يافته است و علما در کتب معتبره ، سه توقيع را ثبت کرده اند. در يک توقيع ، حضرت وي را شيخ سديد و مولي الرشيد، عبد صالح و در توقيعي ، برادر مخلص در دوستي ما اهل البيت ع و در توقيع ديگر شيخ مفيد خوانده است .
شيخ مفيد پس از فراغت از تحصيل در بغداد، به تدريس مشتاقان علوم ديني پرداخت و شاگردان بزرگي که را هر يک به نوبه خود يکي از نام آوران و نوادر جهان اسلام شدند، در محضر خويش تربيت کرد که مشاهير ايشان عبارتند از: نجاشي ، ابوالفتوح کراکچي ، شيخ طوسي و سلار ديلمي و سيدمرتضي و رضي که درباره اين دو برادر بزرگوار رويايي دارد که ابن ابي الحديد معتزلي نيز در بخشي از شرح نهج البلاغه خود آن را متذکر مي شود و آن به اين مضمون است که مفيد ره شبي در خواب ديد که در مسجد کرخ بغداد نشسته است که در اين هنگام صديقه طاهره س در حالي که دست حسنين ع را گرفته بود، بر او وارد شده فرمودند: «اي شيخ به اين دو فرزند من علم فقه بياموز» و چون بيدار مي شود از اين خواب به حيرت مي افتد که مقصود چه بود؟! و نتيجه آن ، چه خواهد بود؟! صبحگاه در وقت موعود به مسجد مذکور مي رود که ناگاه فاطمه ، مادر سيدمرتضي و سيدرضي ره دست دو فرزندش را گرفته و همان درخواست را از او مي نمايند و به اين ترتيب ، شيخ از تعبير خواب خود آگاه مي شوند.
شخصيت علمي
قدرت عقلاني اين متفکر و نابغه عظيم ، در چهار بعد نمودار شده است:
1- تنقيح و تنظيم و تدوين علوم و معارف اسلامي.
2- رد آراي متکلمان مخالف و مقابله علمي با آنان و نقد عقلي و علمي آراي دانشمندان موافق.
3- تاکيد شديد بر مساله رهبري و فلسفه سياسي در اسلام.
4- تاليف متبحرانه در مسائل گوناگون علمي و استدلالي.
بسياري از تاليفات شيخ مفيد در رد مذاهب ديگر و بسياري در باب عقايد ويژه شيعه و احکام فقهي است که شمار آن تا بيش از 200 کتاب و رساله مي رسد که ما در ضمن شمارش کميتي از مشاهير آنها که برخي به شکل مستقل و برخي نيز به قالب رساله و در ضمن نوشته هاي شاگردان وي گردآوري شده به اقتضا به ذکر مشرب کلامي و فقهي آن مصلح متعهد خواهيم پرداخت:
تاليفات و مشرب فقهي و حديثي شيخ مفيد ره :
1- المقنعه (يک دوره کامل فقه که حاصل شرح آن همان تهذيب الاحکام شيخ طوسي است که از جمله کتب اربعه فقهي شيعه است).
2- الاعلام (شرح احکامي از فقه مورد اتفاق شيعه)
3- المسائل الصاغيه (شامل 10 رساله فقهي در رد اتهامات وارد به شيعه)
4- اصول الفقه
5- امالي الشيخ المفيد و... (اين کتاب که مهمترين اثر حديثي بر جاي مانده از مفيد به شمار مي رود، حاوي 387 حديث از پيامبر اعظم ص و ائمه معصومين ع در 200 مبحث نفيس است). امالي جمع املائ بوده و به کتاب حديثي اطلاق مي شود که شيخ حديث ، در مجالس متعدد آن را املاء فرموده باشد و از اين رو آن را مجالس نيز مي نامند. [درايه الحديث ، شانه چي ، ص 60] شيخ مفيد درآثار و تاليفاتش چه کلامي و چه فقهي به عنوان محدثي خبير و دقيق رخ مي نمايد و در کل ، مشرب فقهي و حديثي وي آن گونه بود که با تبحر و تسلطي که به مباني اسلام و مذهب تشيع داشت ، به آيات و روايات معصومين ع رجوع کرده و در آثار خود بدان استناد مي جستند.
رجوع وي به حديث ، رجوعي عالمانه توام با تامل و تشخيص بوده است نه در حد نقل روايت و استاد خود، شيخ صدوق و ديگر اهل حديث را از آن جهت مورد حمله قرار مي داد که آنان به عقيده وي در طرق حديث و محتواي آن دقت وافي نمي کنند و عقل خود را براي رسيدگي به محتواي حديث به کار نمي اندازند. فلذا اصول و قواعدي را براي بازشناسي احاديث آورده و لزوم ارجاع برخي احاديث را به کارشناسان حديث ، ضروري مي داند.تاليفات و مشرب کلامي شيخ مفيدره:
6- الارشاد (در تاريخ امامان)
7- الافصاح (در امامت و فلسفه رهبري سياسي اسلام)
8- النکت الاعتقاديه (در اصول دين)
9- شرح عقائد الصدوق
10- اوائل المقالات (در عقايد و آراي متکلمان و علماي مذاهب)
11- الفصل المختاره (مجموعه مناظرات شيخ) و....
شيخ مفيد در علم کلام و مناظره ، مهارتي بسزا داشت آنچنان که او را بزرگ متکلمان شيعه و رئيس آنان برشمرده اند. مناظرات او با عده اي از بزرگان اهل سنت مشهور است بويژه با قاضي ابوبکر باقلاني (رئيس اشاعره) و طبراني (پيشواي زيديه) و ابن لولو (پيشواي اسماعيليه) و ابن کلاب قطان (از پيشوايان فرقه حشويه) و قاضي عبدالجبار، رئيس فرقه معتزله بغداد که چون عاجز از جواب وي شد، او را به جاي خود نشانيد و او را به عنوان مفيد شناخته و به «انت مفيد حقا» خطاب کرد.
عصري که شيخ مفيد در آن مي زيست يعني سده چهارم تاريخ اسلام ، سده اي کاملا پرجوش و خروش در سياست و علم بود و در اين برهه زماني بود که فيلسوفان مشهوري همچون فارابي و مسکويه و ابن سينا و نيز دانشمندان علوم طبيعي و رياضيات و نجوم همچون ابوريحان بيروني و زهراوي و ابن ميثم و نيز مورخان مشهور همچون ابوالفرج اصفهاني مي زيستند. 300 سال بود که از تجلي شريعت اسلام مي گذشت.حکمت يونان و هند ترجمه شده بود و کتابهاي ديگري نيز در حوزه حديث و تفسير و تاريخ اسلام و خلافت اسلامي و نيز سيره نبوي و تاريخ سياست و فتوحات و علوم و فنون طبيعي تدوين يافته بود.
اين دوره ، هنگامه اظهار آزادانه آراي محدثان و مفسران و پيروان مذاهب فقهي و دسته بندي مردم در پيروي از فقيهان بود، ولي گرچه اين سده ، سده گسترش علوم و نقطه اعتلا و رواج تمدن اسلامي بويژه در قلمرو علم بود و دنياي اسلام از نظر مرزهاي جغرافيايي و سياسي ، پهناور گشته بود ولي وحدت انديشه و اعتقاد از ميان رفته بود و عامل اساسي اين پراکندگي در نيروهاي فکري و نابساماني بازده هاي معنوي قلمرو اسلام و ايجاد سستي و ضعف در اعتقاد مردم و نيز نفوذ و توسعه عقايد گوناگون و ناهماهنگ در ميان آنان و عقيم ساختن وحدت انديشه اي و تعصب ورزيدن هر گروهي نسبت به عقيده و طرز تلقي و تفکرات و رواج هر گونه بي بند و باري فکري به نام آزادي فکري سپس گسترش روح دوگانگي و دشمني و تعارض در ميان توده مردم و نشر خطاهاي تفسيري و حديثي و تاريخي و عقيدتي بين دانشمندان روشنفکر اسلامي و در نهايت ، آغاز يک حماسه جهانشمول فکري و علمي و معنوي ، جز آشفتگي سياسي و پراکندگي اداري حکومت امپراتوري مرکزي و خرده حکومت هاي آن نبود.
ولي با اين همه ، عضدالدوله ، سلطان عالم و مقتدر شيعي پايتخت اين امپراتوري ، يعني سرزمين بغداد، نقش مهمي را در تشويق دانشمندان بر پژوهش و بحث و تاسيس مکتبخانه ها و آموزشگاه هاي علمي در آن سرزمين که پايتخت دولت اسلامي به حساب مي آمد، ايفا کرد تا آنجا که زعامت جهان تشيع از قم به حوزه بغداد انتقال يافت.در اين شرايط، زماني بود که اين مرزبان حماسه حق و مشعلدار اصل اتحاد و انسجام اسلامي يعني شيخ مفيد، براي ايجاد تفاهم ، تا سرحد از دست دادن جان کوشيد و خلق را به سوي راه حق و مشعل جاويد کشاند و ديگر دانشمنداني را هم که دانسته يا نادانسته ، آتش اختلاف و تشتت جامعه را دامن مي زدند و با حضور خود و شاگردان و مريدان خود در متن جامعه اسلامي و در مدارس و مساجد و القاي انواع شبهات فکري و عقيدتي ، اتصال و مقاومت حق را به خطر مي انداختند و به ايجاد تشتت در اذهان دست مي يازيدند، به مناظره و گفتگو خواند و با منطق و استدلال شکوهمندانه خويش ، محکومشان کرد و با حشمت تقوي و شکوه تواضع و معنويت ، نسل ها را به سوي راه از دست يافته سعادت و پيروزي ، بازخواند. در باب کمال اخلاقي شيخ مفيد، سخني است سنجيده از عالم بزرگ شيعي ، ميرزا شرف الدين عاملي که مي گويد: «اگر مقام عصمت براي غيرپيامبران و جانشينان آنان روا مي بود، شيخ مفيد، پس از آنان ، نخستين معصوم بود.»
و از اين روست که گفته مي شود؛ از بزرگ ترين امتيازهاي حرکت عقلي و جنبش علمي در سده چهارم اسلامي ، آشکار شدن حقيقت مذهب تشيع است.شيخ مفيد در همان اوان طفوليت همراه پدر بزرگوار و دانشمند خود به بغداد، بزرگترين مرکز علمي آن روزگار آمد و نزد 59 تن از استادان بنام علوم مختلف (برخي نيز حدود 71 تن استاد براي وي برشمرده اند) [المقالات والرسالات ، دفتر 9، ص 10] تحصيل کرد که از معروف ترين آنان مي توان به شيخ صدوق و ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه قمي ، اشاره کرد که از استادان فقه ايشان بوده و شيخ بيشتر اوقات روايات خود را مستند به ايشان کرده است.نيز در حوزه درس ابوعبدالله جعل ، متکلم و فقيه معتزلي که از افاضل و دانشمندان آن عصر به شمار مي آمد حضور يافته و چندي نيز از محضر ابوياسر، متکلم شهير استفاده کرده و چون او گاهي از عهده اعتراضات و پاسخ آنها برنمي آمده ، فلذا معظم له را به مجلس علي بن عيسي رماني که از متکلمان بنام عصر بود راهنمايي کرده است و بالاخره اين مجسمه فضيلت ، تمام محاضر و استادان عصر را درک کرد تا مقامات علم و دانش را از هر لحاظ حائز شود و به اخذ اجازه هدايت و روايت از دانشمندان شيعه و سني نايل آيد.
همان طور که پيش از اين نيز اشاره شد، در زمان وي آل بويه بر بغداد حاکم شدند که حامي تشيع بودند. بنابراين زمينه بيان عقايد و نشر انديشه هاي شيعي پديد آمد. شيخ مفيد نيز از اين محيط آزاد در عصر خويش سود جست و در مسجد براثا در بغداد به تدريس ، وعظ، جدل و مباحثه با معارضين پرداخت و توانست تشيع و فرقه هاي آن را با هم متحد کند و محور کاري خود را انسجام اسلامي قرار داده ، فرق اسلامي مختلف را تشويق کرد اختلافات جزيي را کنار نهاده ، در اصول متحد شوند.
شيخ مفيد در سلسله علماي اماميه فقط يک متکلم و فقيه سرآمد و برجسته نيست بلکه فراتر از اين موسس و سرحلقه جريان علمي رو به تکاملي است که در دو رسته کلام و فقه تا امروز در حوزه هاي علمي شيعه امتداد يافته و ويژگي هاي اصلي و خطوط اساسي آن همچنان پابرجا مانده است.
او با جامعه اي روبه رو بود که نسل دانشمندان آن دچار انحراف هاي فکري و اخلاقي شده بودند و هر کس در گوشه اي ادعاي اصلاح اجتماع و هدايت توده مردم به سوي حقيقت را مي کرد و بعضي از طريق حکمت هندي و يوناني و بعضي از طريق عارف و صوفي و... مکتب هاي فاسد را تبليغ مي کردند و اسلام را با زنگار جهل و گمراهي و ظلمت انحرافات خود مي پوشاندند و بدعت ها را به جاي سنت صحيح به مردم مي رساندند.به همين دليل بود که شيخ مفيد، آن متفکر بلندهمت و صاحب رسالت ، با تلاش طاقت فرسا و ايمان محکم دست به قيام بزرگي زد و پيشقراول بيداري مسلمين شد و نقش موثري در تثبيت هويت مستقل مکتب اهل بيت ع و بنيانگذاري شکل و قالب علمي صحيح براي فقه شيعه و نيز آفرينش شيوه جمع منطقي ميان عقل و نقل در فقه و کلام را ايفا کرد. وي با تاليف و تدريس و تربيت شاگردان و حضور در محافل و مجالس مخالفان براي مناظره ، معارف برحق را به مردم رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده ، به سوي محور حقيقت يعني ولايت و امامت دعوت کرد که اين امر مايه سربلندي شيعيان نيز شد تا آنجا که فرقه هاي بسيار زيادي به دست وي هدايت شدند و شاگردان بسياري ، از فرق و مذاهب گوناگون از محضر پر فيضش بهره بردند.
از اين روست که ابن کثير مي نويسد: بسياري از دانشمندان فرقه هاي مختلف ، در مجلس او حاضر مي شدند. شمع وجود شيخ مفيد از جهات مختلف سودمند بود و خورشيد تابان علم و کمال وي آسمان علم و دانش را منور مي ساخت و برحق که حضرت بقيه الله عج او را ملقب به «مفيد» گردانيد، چرا که تعاليم و مناظرات او، همه ، از دانش بيکران و روحي قهار و مسلط بر نواميس علم و تعليم و تفهيم برخاسته بود و بحق سودمند و مفيد بود؛ به گونه اي که گذشت 10 قرن و رشد 10 قرني علم و فرهنگ نتوانسته است از سرافرازي او بکاهد و او را از نظرها بيندازد.
محدوديت معرفت عقلانيد
کار بزرگ مفيد اثبات اين مطلب بود که عقل مستقلا از فهم همه مباحثي که در علم کلام مطرح مي شود ناتوان است و گاه به مدد وحي است که مي تواند در وادي معرفت درست گام نهد. البته کار مفيد، محروم ساختن عقل از قلمرو متعلق به او که در آن ، سمع و وحي را راه نيست يعني وادي اثبات صانع و استدلال بر وجود باريتعالي يا توحيد يا نبوت عامه نيست ، بلکه محدود کردن عقل به همان حدودي است که خالق عقل براي او تعيين کرده است تا به گمراهي نيفتد.گفتني است ، بحثهاي اعتقادي و مذهبي شيخ مفيد و دفاع هاي او از مذاهب ، منحصر به مناظرات شفاهي نبوده بلکه آنچنان که روشن گرديد، به واسطه تصنيف و تاليف نيز به محک زدن آرا و نظرات مخالفان و رد و روشن کردن شبهه هاي آنان مي پرداخت.از جمله فضايل و امتيازات شيخ مفيد توقيعاتي است که از ناحيه مقدسه امام عصرعج براي مفيد شرف صدور يافته است و علما در کتب معتبره ، سه توقيع را ثبت کرده اند. در يک توقيع ، حضرت وي را شيخ سديد و مولي الرشيد، عبد صالح و در توقيعي ، برادر مخلص در دوستي ما اهل البيت ع و در توقيع ديگر شيخ مفيد خوانده است .
شيخ مفيد پس از فراغت از تحصيل در بغداد، به تدريس مشتاقان علوم ديني پرداخت و شاگردان بزرگي که را هر يک به نوبه خود يکي از نام آوران و نوادر جهان اسلام شدند، در محضر خويش تربيت کرد که مشاهير ايشان عبارتند از: نجاشي ، ابوالفتوح کراکچي ، شيخ طوسي و سلار ديلمي و سيدمرتضي و رضي که درباره اين دو برادر بزرگوار رويايي دارد که ابن ابي الحديد معتزلي نيز در بخشي از شرح نهج البلاغه خود آن را متذکر مي شود و آن به اين مضمون است که مفيد ره شبي در خواب ديد که در مسجد کرخ بغداد نشسته است که در اين هنگام صديقه طاهره س در حالي که دست حسنين ع را گرفته بود، بر او وارد شده فرمودند: «اي شيخ به اين دو فرزند من علم فقه بياموز» و چون بيدار مي شود از اين خواب به حيرت مي افتد که مقصود چه بود؟! و نتيجه آن ، چه خواهد بود؟! صبحگاه در وقت موعود به مسجد مذکور مي رود که ناگاه فاطمه ، مادر سيدمرتضي و سيدرضي ره دست دو فرزندش را گرفته و همان درخواست را از او مي نمايند و به اين ترتيب ، شيخ از تعبير خواب خود آگاه مي شوند.
شخصيت علمي
قدرت عقلاني اين متفکر و نابغه عظيم ، در چهار بعد نمودار شده است:
1- تنقيح و تنظيم و تدوين علوم و معارف اسلامي.
2- رد آراي متکلمان مخالف و مقابله علمي با آنان و نقد عقلي و علمي آراي دانشمندان موافق.
3- تاکيد شديد بر مساله رهبري و فلسفه سياسي در اسلام.
4- تاليف متبحرانه در مسائل گوناگون علمي و استدلالي.
بسياري از تاليفات شيخ مفيد در رد مذاهب ديگر و بسياري در باب عقايد ويژه شيعه و احکام فقهي است که شمار آن تا بيش از 200 کتاب و رساله مي رسد که ما در ضمن شمارش کميتي از مشاهير آنها که برخي به شکل مستقل و برخي نيز به قالب رساله و در ضمن نوشته هاي شاگردان وي گردآوري شده به اقتضا به ذکر مشرب کلامي و فقهي آن مصلح متعهد خواهيم پرداخت:
تاليفات و مشرب فقهي و حديثي شيخ مفيد ره :
1- المقنعه (يک دوره کامل فقه که حاصل شرح آن همان تهذيب الاحکام شيخ طوسي است که از جمله کتب اربعه فقهي شيعه است).
2- الاعلام (شرح احکامي از فقه مورد اتفاق شيعه)
3- المسائل الصاغيه (شامل 10 رساله فقهي در رد اتهامات وارد به شيعه)
4- اصول الفقه
5- امالي الشيخ المفيد و... (اين کتاب که مهمترين اثر حديثي بر جاي مانده از مفيد به شمار مي رود، حاوي 387 حديث از پيامبر اعظم ص و ائمه معصومين ع در 200 مبحث نفيس است). امالي جمع املائ بوده و به کتاب حديثي اطلاق مي شود که شيخ حديث ، در مجالس متعدد آن را املاء فرموده باشد و از اين رو آن را مجالس نيز مي نامند. [درايه الحديث ، شانه چي ، ص 60] شيخ مفيد درآثار و تاليفاتش چه کلامي و چه فقهي به عنوان محدثي خبير و دقيق رخ مي نمايد و در کل ، مشرب فقهي و حديثي وي آن گونه بود که با تبحر و تسلطي که به مباني اسلام و مذهب تشيع داشت ، به آيات و روايات معصومين ع رجوع کرده و در آثار خود بدان استناد مي جستند.
رجوع وي به حديث ، رجوعي عالمانه توام با تامل و تشخيص بوده است نه در حد نقل روايت و استاد خود، شيخ صدوق و ديگر اهل حديث را از آن جهت مورد حمله قرار مي داد که آنان به عقيده وي در طرق حديث و محتواي آن دقت وافي نمي کنند و عقل خود را براي رسيدگي به محتواي حديث به کار نمي اندازند. فلذا اصول و قواعدي را براي بازشناسي احاديث آورده و لزوم ارجاع برخي احاديث را به کارشناسان حديث ، ضروري مي داند.تاليفات و مشرب کلامي شيخ مفيدره:
6- الارشاد (در تاريخ امامان)
7- الافصاح (در امامت و فلسفه رهبري سياسي اسلام)
8- النکت الاعتقاديه (در اصول دين)
9- شرح عقائد الصدوق
10- اوائل المقالات (در عقايد و آراي متکلمان و علماي مذاهب)
11- الفصل المختاره (مجموعه مناظرات شيخ) و....
شيخ مفيد در علم کلام و مناظره ، مهارتي بسزا داشت آنچنان که او را بزرگ متکلمان شيعه و رئيس آنان برشمرده اند. مناظرات او با عده اي از بزرگان اهل سنت مشهور است بويژه با قاضي ابوبکر باقلاني (رئيس اشاعره) و طبراني (پيشواي زيديه) و ابن لولو (پيشواي اسماعيليه) و ابن کلاب قطان (از پيشوايان فرقه حشويه) و قاضي عبدالجبار، رئيس فرقه معتزله بغداد که چون عاجز از جواب وي شد، او را به جاي خود نشانيد و او را به عنوان مفيد شناخته و به «انت مفيد حقا» خطاب کرد.