چکیده
در قرن هفتم میلادی مسلمانان در پی گسترش سیاسی اسلام از عربستان خارج شدند. گستره جغرافیای سیاسی و سرزمینی اسلامی این فرصت را برای مسلمانان پیش آورد تا از پیشرفتهای علمی و فرهنگی سایر ملل آگاهی یابند و صاحب مراکز تحقیقاتی، تحصیلی، آزمایشگاهها و رصدخانهها شوند و به آنها راه پیدا کنند. در هنگام گسترش و شکوفایی تمدن اسلامی، علم جغرافیا همگام با سایر علوم زمینههای مناسبی یافت و جامعه اسلامی از دانش جغرافیا، مفاهیم و اطلاعات تازهای طلب نمود؛ مطالعات و پژوهشهای جغرافیایی علاوه بر جنبههای مادی آن با نیازهای دینی جامعه نیز ترکیب شد. جغرافیدانان با روش تحقیقهایی منحصر به خود به ثبت و ضبط، شناخت سرزمینها و فتوحات جدید مسلمانان اقدام نمودند. این مقاله سعی دارد به مطالعه، بررسی و روش شناسی اسلامی جغرافیدانان این دوره پرداخته و از روش تحقیق و تجربیات این دانشمندان در تحول دانش جغرافیا و پیشرفت آن در جامعه اسلامی ایرانی، راهکارها و روشهایی را ارائه نماید. همچنین جستاری به پارادایمهای جغرافیایی زده شده و به بررسی پارادایم حاکم بر دانش جغرافیا در جهان پرداختهایم و پارادایم نو در جغرافیا را در حد توان نقد نموده و راهکارهایی را برای جامعه جغرافیدانان ایران اسلامی به صورت پیشنهاد ارائه شده است.کلید واژه ها: روش تحقیق، جغرافیدانان مسلمان، فلسفه جغرافیا، جهان اسلام، پارادایم
مقدمه
قبل از ظهور اسلام، یونانیان چهارچوبی از مفاهیم و یک مدل یا الگوی روش تحقیق را به وجود آوردند، گرچه یونانیان عاریهگیران و امانتستانان بزرگی بودند و بیشتر چیزهایی را، که در منطق و نظم در کنار هم قرار دادند در اصل از تمدنهای خیلی قدیمیتر از جمله مصریان، سومریان، بابلیان، آشوریان و فنیقیها، که با آنها در تماس بودند، گرفتند. پیامبراسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در سال 632 میلادی رحلت فرمودند. اعراب قبل از ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان به صورت گروههای کوچک و طوایف منزوی زندگی میکردند. کتاب قرآن اولین کتاب مکتوب به زبان عربی بود که در آن توصیفهای مشروحی در مورد جوانب زندگی، حکومت، تجارت، سازماندهی زندگی اجتماعی و در نهایت جغرافیای جهان هستی را شرح میدهد. قرآن شرحهایی بر پدیدههای طبیعی دارد که تمام مؤلفان حقیقی بدون پرسش آن را میپذیرند. مسلمانان در پی گسترش سیاسی اسلام از عربستان خارج شدند. در سال 641 میلادی سرزمین پارس و در سال 642 میلادی مصر را به کنترل خود درآوردند و در سال 732 میلادی تمام بیابان بزرگ آفریقا را فتح کردند. آنان با عبور از تنگهی جبلالطارق و از طریق شبهجزیره ایبری (اسپانیا و پرتغال) به درون فرانسه راه یافتند و به مدّت 900 سال در غالب نقاط اسپانیا و پرتغال حکومت کردند. در مشرق نیز حکومت اسلامی به درون هندوستان راه یافت و سرانجام تا بعضی از جزایر جنوب شرق آسیا پیش رفت. گستره جغرافیای سیاسی و سرزمین اسلامی این فرصت را برای مسلمانان پیش آورد تا از پیشرفتهای علمی و فرهنگی سایر ملل آگاهی یابند و صاحب مراکز تحقیقاتی، تحصیلی، آزمایشگاهها و رصدخانهها شوند و به آنها راه پیدا کنند. مسلمانان در سال 762 میلادی شهر جدید بغداد را نزدیک خرابههای بابل بنیان نهادند و این شهر بیش از یک قرن مرکز دنیای روشنفکری بود. تألیفات فلاسفه و اساتید یونانی به عربی ترجمه شد و مورد استفاده تمام دانشمندان قرار گرفت.جغرافیا و جهان اسلام
در هنگام شکوفایی تمدن اسلامی، علم جغرافیا همگام با سایر علوم زمینههای مناسبی یافت و جامعهی اسلامی از دانش جغرافیا، مفاهیم و اطلاعات تازهای طلب نمود؛ مطالعات و پژوهشهای جغرافیایی علاوه بر جنبههای مادی آن با نیازهای دینی جامعه نیز ترکیب شد. با توسعهی فتوحات مسلمانان در سراسر جهان و گرایش ملّتهایی با فرهنگهای متفاوت و با سرزمینهای متفاوت از اقالیم سرد و خشک و معتدل تا گرم و مرطوب استوایی به دین اسلام، شناخت و مطالعهی این سرزمینها و مطالعات جغرافیای طبیعی و انسانی آنان برعهدهی جغرافیدانان یا دانشمندانی بود که میبایست قسمتی از مطالعاتشان را به دانش جغرافیا و تولید نقشه میپرداختند. این دانشمندان با روش تحقیق میدانی و با مسافرت به نقاط مختلف سرزمین اسلامی سفر کرده و اقدام به اندازهگیری ابعاد، مساحت و تهیهی نقشه از مناطق جدید کرده و با روش تحقیق توصیفی به شرح خصوصیات اجتماعی و فرهنگی مردمان هر منطقه و شرایط خاص اقلیمی آن در قالب گزارشها و یا سفرنامهها میپرداختند. از زمان یونان باستان، جغرافیا و الهیات همواره مورد توجه جغرافیدانان بوده است. در آثار جغرافیدانان یونانی، به مدلهای کیهانشناختی، نقشهها و نمودارهایی برخورد میکنیم که بازتابی از جهانبینی با تأثیرپذیری از مذهب دارد. آناکسیماندر (2) اولین تهیهکنندهی یونانی نقشه میگوید که جهان را به صورت جلوهگاهی از یک مبدأ مذهبی میبیند و آن را در شکل نظام فضایی تقدیس آلود مینگرد؛ از این رو نقشهی جهاننمای او بیشتر رنگ مذهبی دارد تا رنگ علمی. چنین طرز تفکری از جغرافیا و کیهانشناختی کهن، از تفکرات مذهبی نشئت میگرفت و در عصر آغازین علم جغرافیا، کانون این علم و روش تحقیق غالب جغرافیایی را شکل میداده است. (نظری، 1374: 37) تأثیر ایران، بیشک در جغرافیای ناحیهای و توصیفی و نیز در نقشهنگاری جغرافیای اسلامی قابل توجه بود، اما روش تحقیق و سنت علمی یونانی عملاً بر شالودهی جغرافیای اسلامی تأثیر گذارده است.در این دوره آیات قرآنی مربوط به آفرینش جهان، هیأت (3) و نظایر آنها و نیز احادیث نبوی را برای آن مورد استفاده قرار میدادند که ضامن صمیمی برای نوشتههای جغرافیایی باشد یا مؤمنان را به تحصیل علم جغرافیا تشویق و ترغیب نمایند. (شکویی، 1374: 4-3)
آثار جغرافیایی و روش تحقیق اسلامی
آثار جغرافیایی تألیف شده اندیشمندان مسلمان در قرنهای سوم و چهارم هجری به دو دسته تقسیم میشوند:1. مکتب عراقی:
آثاری که به جغرافیای تمام عالم مربوط است، ولی مملکت اسلام را به تفصیل بیشتری مورد بحث قرار داده است. در این دسته آثار، کوشش بر آن بوده است که اطلاعات دنیوی و غیردینی که در تألیفات دیگر اسلامی یافت نمیشود، فراهم آید و به همین جهت این دسته را به عنوان «ادبیات دنیوی جغرافیا» نامیدهاند. روش تحقیق مؤلفان این کتابها براساس روش توصیفی استوار بوده است. آنان اماکن و شبکه راههای عمومی میان قسمتهای مختلف متصرفات خلفای عباسی را وصف کرده و اطلاعاتی از جغرافیای ریاضی، طبیعی، انسانی، اقتصادی-اجتماعی و نجومی به آن ضمیمه میکردهاند: ابن خرداذبه، یعقوبی، ابن الفقیه، قدامه بن جعفرالکاتب و مسعودی از برجستگان اینگونه روش تحقیق و مؤلفان بهشمار میآیند.چون عراق در آن زمان مرکز آموزش علمی جغرافیا بود و بسیاری از علمای جغرافیا از آن برخاسته بودند، شایسته چنان است که این دسته از نویسندگان را به نام «مکتب عراقی» بنامیم؛ ولی در این مکتب نیز دو گروه متمایز را میتوان تشخیص داد:
الف) آنان که اساس روش تحقیق و نیز تألیف کتابهای خود را بر مبنای چهار جهت شمال، جنوب، شرق و غرب قرار داده و بغداد را مرکز جهان تصور میکردهاند؛
ب) مؤلفانی که اساس روش تحقیق و تألیفات خود را بر مبنای اقالیم جهان قرار دادهاند و غالباً مکه مکرمه را مرکز قرار دادهاند. (شکویی، 1374: 4)
2. مکتب بلخی:
دستهی دیگر تألیفات، آثار اسطخری، ابنحوقل و مقدسی است که برای معرفی آنها «مکتب بلخی» اختیار شده است. این مؤلفان در روش تحقیق و نگارش آثار خود از ابوزید بلخی پیروی کردهاند. محققان و جغرافیانویسان مکتب بلخی رنگ اسلامی مثبتی به تحقیقات جغرافیایی دادهاند، علاوه بر آنکه کار اساسی و روش تحقیق خود را بیشتر منحصر به توصیف اراضی و سرزمینهای اسلامی کردهاند، به آن قسمت از مفاهیم و اطلاعات جغرافیایی اهمیت میدادند که یا در قرآن ذکری از آنها آمده و یا در احادیث و اقوال اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنها اشاره شده بود. (شکویی، 1374: 5)ادبیات زیارتی جغرافیدانان مسلمان
یکی از روش تحقیقهای خاص جغرافیایی دانشمندان مسلمان که از قرن ششم تا قرن دهم هجری پدید آمده و حاصل آن تألیفات جغرافیایی ارزشمندی میباشد، «ادبیات زیارتی» است؛ بدینگونه که کتابها و تحقیقات این دوره دربارهی شهرها، اماکن و نقاطی است که از لحاظ دینی اهمیت و نقش زیارتگاهی داشته و مسلمانان از سراسر مملکت بزرگ اسلامی به آنجا سفر میکردهاند. در این قبیل آثار از خصوصیات اماکن مقدسه اسلامی، قبور اولیاء، تکیهها، رباطها و مدارس تعلیم و تعلّم علوم و شریعت اسلامی، راههای دسترسی و کاروانسراها و... و نظایر آنها مطالبی ارائه گردیده است. روش تحقیق اینگونه پژوهشها براساس روش بازدید میدانی و روش توصیفی استوار بوده است. در واقع خود محقق با مراجعه به محلّ مورد نظر و در حین انجام سفر در مسیر مورد تحقیق، اقدام به یادداشتبرداری مسائل و مشکلات سفر، طول مسافت بین شهرها، رباطها و منزلگاهها و... (جمعآوری دادهها و اطلاعات) نموده و پس از مرتب کردن (پردازش)، به رشتهی تحریر درآورده (نتیجهگیری) و به عنوان راهنمای سفر در دسترس عموم مسافران و سایر محققان قرار داده است.روش تحقیق مطالعات جغرافیای طبیعی دانشمندان مسلمان
نوشتههای عربی جغرافیایی در دورهی زمانی 800 تا 1400م، نسبت به نوشتههای اساتید مسیحی در همان دوره، از منابع متعدد و بیشتری برخوردار میباشند. مسلمانان علاوه بر ترجمهی آثار یونانی، به گزارشهای میدانی مسافران و دانشمندان خودشان نیز دسترسی داشتند و در نتیجه نسبت به اساتید مسیحی دارای دانش، آگاهی و روش تحقیق دقیقتر و قویتری در مورد جهان بودند.ابنحوقل:
یکی از اولین دانشمندان مسافر عرب ابنحوقل بود که سی سال اواخر زندگانی خود را بین 943 تا 973م در حال دیدار از دورافتادهترین قسمتهای آفریقا و آسیا به صورت بازدید میدانی گذرانید. وی در سفرش و در طول ساحل شرقی آفریقا در نقطهای که در حدود 20درجه در جنوب استوا قرار داشت، شاهد این حقیقت بود که تعداد قابل ملاحظهای از مردم در آن عرضها زندگی میکردند که به زعم یونانیان غیرقابل سکونت بود. (نظری، 1374: 36)البلخی:
اساتید مسلمان مشاهدات مهمی در خصوص اقلیمشناسی به عمل آوردند. در سال 921م البلخی مشاهدات عوارض اقلیمی را که مسافران عرب انجام داده بودند، در اولین اطلس اقلیمی جهان به نام کتاب الأشکال گردآوری کرد که روش تحقیق آن براساس «پایش اقلیمی» و روندپژوهی (4) در مناطق مختلف بود. المسعودی که در حدود سال 956م درگذشت، تا آنجا در جنوب پیش رفت که به موزامبیک امروزی رسید و یک توصیف خیلی خوب از مشاهداتش به روش تحقیق توصیفی و روش تکنگاری (5)، از بارش بارانهای موسمی نوشت؛ او نیز شرحی در مورد تبخیر رطوبت از سطح آبها تراکم رطوبت در تشکیل ابرها در قرن دهم نگاشت. (نظری، 1374: 36)المقدیسی:
این دانشمند مسلمان در سال 985م تقسیمبندی جدیدی از جهان در 14 منطقهی اقلیمی ارائه کرد. او چنین تشخیص داد که اقلیم نه تنها به وسیلهی عرض جغرافیایی، بلکه به وسیلهی موقعیت شرقی-غربی هر مکان تغییر مییابد. او همچنین این اندیشه را عرضه داشت که نیمکرهی جنوبی زمین را غالباً اقیانوسهای باز در برگرفته و غالب خشکیهای جهان در نیمکرهی شمالی قرار گرفتهاند. (نظری، 1374: 36)البیرونی:
این دانشمند مسلمان کتاب جغرافیایی وزین خود را در مورد هندوستان به نام «کتاب الهند» در سال 1030م نوشت. در این کتاب او ترکیب سنگهای گردآوری شده که در نهشتههای رسوبی جنوب هیمالیا را که جمعآوری کرده، تشخیص داده و طبقهبندی نموده است. وی با روش تحقیق اکتشافی (6)، خاطرنشان ساخت سنگها در حال غلتیدن در مسیر نهرهای سیلابی کوهستان گرد شدهاند. توضیح بیشتر آنکه به تشخیص او مواد رسوبی جای گرفته در مجاورت کوهستانها از نظر بافت رسوبی، نسبتاً زبر و خشن (ناصاف) بوده و رسوباتی که از نظر بافت ریزدانه هستند، در مسافتی دورتر از کوهستانها بر جای میمانند. او یادآوری میکند که به اعتقاد هندوها جزر و مد بر اثر ماه به وجود میآیند. (نظری، 1374: 36)ابنسینا:
او در روش تحقیق روندپژوهی خود، از فرصتهای پیشآمده برای مشاهدهی نهرهای کوهستانی بهره برده و با کاوش در گود شدن درهها در کوههای آسیای مرکزی، است و این اندیشه را به فرمول درآورده است که: کوهها پیوسته توسط نهرها پَست میگردند، و بلندترین قلهها مخصوصاً در جایی که صخرهها از نظر فرسایش مقاومند، به وجود آمدهاند. وی خاطر نشان میسازد، کوهها بالا میآیند و بلافاصله تحت عمل پستشدگی (فرسایش) -عملی که به آهستگی و پیوسته پیش میرود- قرار میگیرند. (نظری، 1374: 37)ادریسی:
بیشترین تصحیحهای دامنهدار اندیشههای نادرست بطلمیوس را جغرافیدان مسلمان ادریسی انجام داد. او در دانشگاه کوردوبا (7) در اسپانیا تحصیل کرد و به تقاضای راجر دوم، پادشاه سیسیل، به پالرمو رفت و محققانی را به نقاط مختلف جهان، که در آنجا تردیدهایی در رابطه با نظم کنونی کوهها، درهها، رودها، خطوط ساحلی و دریانوردی وجود داشت، اعزام نمود. این پژوهشگران میدانی پس از بازگشت اطلاعات تازهای در مورد جهان ارائه نمودند و ادریسی توانست جغرافیای نوینی را که واقعاً جدید بود، بنویسد. او به تصحیح نظریهی مسدود بودن اقیانوس هند و نظریهی دریای خزر به عنوان خلیجی از یک اقیانوس جهان، پرداخت. (نظری، 1374: 38-37)ابنبطوطه:
یکی از مسافران نامدار همهی زمانها ابنبطوطه مسلمان است. او در مدّت تقریباً سی سال یک فاصلهی خطی در حدود 120 هزار کیلومتر (75 هزار مایل) را که در قرن چهاردهم یک رکورد جهانی بود، پیمود. قضاوت در خانوادهی وی سنت بود و برای تحصیل حقوق راهی مکه شد، اما بر سر راه خود، در شمال آفریقا و مصر، بیشتر مجذوب جغرافیای طبیعی و انسانی سرزمینهایی شد که از آنها عبور میکرد تا تحصیل حقوق. از آن پس به مسافرت در کشورهای مسلمان اهتمام ورزید و بر این عقیده بود که از یک راه دوبار عبور نکند. او به درون عربستان، جایی که تاکنون کسی ندیده بود، به اتیوپی، دریای سرخ، بیست درجه عرض جنوبی استوا، بغداد و پارس، استپهای روسیه، سمرقند و بخارا، افغانستان و هندوستان، به عنوان سفیر به چین، مالدیو و سوماترا، و به اسپانیا سفر نمود. در واقع با روش تحقیق مشاهده مستقیم، محیطهای متفاوت را تجربه مینموده و در پایتخت مراکش شهر فِز (fez) رویدادهای سفرش را دیکته نمود که همان روش ثبتیافتههای تحقیق به روش توصیفی میباشد. (نظری، 1374: 39-38)ابنخلدون:
دانشمند مسلمانی که سهم عمدهای از دانش جغرافیا به عهدهی او است، مورخ بزرگ ابنخلدون میباشد. او اولین استادی است که توجه خود را به طور اخص به وابستگیهای انسان و محیط که اساس روش تحقیقات کنونی علم جغرافیاست، معطوف داشت. او در مصر سال 1377م و در سن 45 سالگی، «مقدمه مفصل تاریخ جهان» خود را که به مقدمه معروف است در قالب یک پژوهش کاربردی (8) تکمیل کرد. این کار با بحثی در مورد محیط طبیعی انسان، تأثیر محیط بر ویژگیهای انسان، در رابطه با فرهنگ او و شیوهی زندگی نسبت به محیط طبیعی شروع میشود. او هفت منطقهی اقلیمی سنتی را که موازی با استوا جریان دارد میپذیرد و عقیده دارد، محیط طبیعی ویژگیهای خود را به صُوَر گوناگون بر مردم باقی میگذارد. (نظری، 1374: 40-39)پارادایم (9)
در سالهای 1963 و 1970، تامس کوهن (10) فیزیکدان آمریکایی مفهوم پارادایم (الگو-سرمشق) را وارد ادبیات علمی جهان نمود. از تعریف و تفسیر او میتوان نتیجه گرفت: پارادایم ترکیبی از قانون، نظریه، ابزار علمی، روششناسی و کاربرد است؛ قالب نظمدهنده کلّی و اصول هر رشته علمی است؛ رشد و توسعهی هر رشتهی علمی همواره به تغییر، تحوّل و تکامل پارادایمهای آن رشتهی علمی نیاز دارد و در نتیجه پارادایم نو منطبق با شرایط زمان پدید میآید. در برخورد پارادایمها نیز پارادایمی باقی میماند که به حلّ مشکلات بشر، کمک بیشتری کند. پارادایم نو، توان حلّ مسائل موجود را دارا میباشد، توان گسترش مرزهای علمی را نشان میدهد، با شرایط زمان سازگار است و به محقق راه و روش علمی و اولویتهای آن رشته را نشان میدهد. براساس نظریهی کوهن، قبل از شکلگیری یک پارادایم، دورهای قرار دارد که در آن برخوردهای بین مکاتب علمی شروع میشود و سرانجام به غلبهی یک مکتب که قادر به پاسخگویی سؤالات بیشتری است، میانجامد که به آن دوره پیشپارادایم میگویند. (شکویی، 1381: 25)پارادایم جبر محیطی
در نیمهی دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، عقاید فردریک راتزل بر علم جغرافیا تسلّط داشت و جغرافیدانان معروفی در آمریکا همچون ویلیام موریس دیویس، الن چرچیل سمپل و السورث هانتینگتن را دنبالهرو این پارادایم مسلّط جغرافیایی نموده است. (شکویی، 1381: 29)پارادایم امکانگرایی
در نیمهی اول قرن بیستم جغرافیدان فرانسوی ویدال دو لابلاش در تقابل با نظریات محیطگرایانهی راتزل قرار گرفت. در فرانسه ژان برون و در آمریکا کارل ساور این تفکر را به یک پارادایم جهانی مبدل ساختند.پارادایم استثناءگرایی
در دهههای 1950 و 1960، ظهور تحوّلات ژرف، جغرافیا را در مسیرهای تازهی علمی قرار داد. یکی از این مسیرها تأکید بر روشهای کمّی بود که از طرف بسیاری از جغرافیدانان پذیرفته شده بود. کورت شیفر و ادوارد اولمن، پارادایم جغرافیا به منزلهی علم فضایی را به عنوان مسیر نوین علم جغرافیا طرحریزی کردند. در همهی این مطالعات و تحلیلها روی دو موضوع اساسی تأکید میشود: الگوها و فرآیندها. در جدول زیر مثالوارههای جغرافیایی و محققان آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. (شکویی، 1381: 34-29)جدول شماره 1) نقد مثالوارههای جغرافیایی: از میلتونهاروی و براین هالی (شکویی، 1381: 36)
محقق |
مثالواره |
صورت ذهنی موضوع |
نظریه و قوانین |
روشها |
بخش ضعیف |
فردریک راتزل |
جغرافیای مردمشناسی |
کنترل رفتار انسانی به وسیلهی عوامل محیطی |
داروینیسم، جبر محیطی |
قیاسی، علّت و معلول نیوتونی، برخورد قانونمند |
تأکید بیش از حد به کنترل محیط، فقدان ابتکار، انتخاب و حذف نوآوری و خلاّقیت انسانی |
ویدال دو |
چهره جغرافیایی فرانسه |
تغییر در ارزشها و سکونتگاهها امکاناتی برای جوامع انسانی خلق میکند |
شیوه معیشت بازتابی از تأثیرات متقابل بین انسان و محیط او |
کار میدانی، پژوهش موردی تأکید بر نتایج عِلّی |
تأکید بیش از حد به ناحیه |
کارل ساور |
مورفولوژی چشم انداز خاستگاه کشاورزی و گسترش آن |
زمان به منزلهی بُعد چهارم در جغرافیا، دیدگاه چشمانداز در جغرافیا |
ایجاد چشماندازهای فرهنگی از چشماندازهای طبیعی، انسان به منزلهی عامل مهم در دگرگونی محیط |
کار میدانی و بازساخت تاریخی چشماندازهای انسانی، تکامل الگوهای چشمانداز |
دلمشغولی با الگو بیش از فرآیندها، ناتوانی در تحلیل ارزشها، باورها و سازمانهای اجتماعی |
هارتشورن |
ماهیت جغرافیا |
کورولوژی، تک نگاری |
روابط کارکردی، نظام طبقهبندی |
کار میدانی و تهیهی نقشه |
بدون قوانین، بدون تعمیم، محدودیت در نگرش |
شیفر |
استثناگرایی در جغرافیا |
تعامل فضایی، سازمان فضایی، تأکید بر قانونسازی |
امکان استقرار، حرکتها، پراکندگی سکونتگاهها |
روشهای آمار ریاضی، روش علمی |
روش بسیار محدود و ارزش محدود |
پارادایم نو در جغرافیا
در جغرافیا و براساس نظریهی کوهن، تا زمان داروین، دوره پیش پارادایمی حاکم بوده است. جغرافیا، همواره دارای یک دیدگاه ترکیبی بوده است. این رشته از اشکال ناهمواریها، مکانگزینی صنعتی، کشاورزی، آب و هوا، آبهای سطحی، انباشت سرمایه، جنبشهای اجتماعی در شهرها، برخوردهای قومی-مذهبی، تأثیر ایدئولوژیها و سیاستها در محیط، نقش ادیان در فضای جغرافیایی و نظایر اینها سخن میگوید. از این رو، پارادایم تامس کوهن، برای جغرافیدانان، بیش از سایر محققان قابل پذیرش میباشد؛ زیرا نظریهی پارادایم با توجه به دیدگاه ترکیبی جغرافیا و ناهمگون بودن محیطهای جغرافیایی، میتواند چهارچوب نظاممندی در تاریخ تفکرات استدلالی جغرافیا فراهم سازد. (شکویی، 1381: 36)نتیجهگیری و پیشنهاد
همانطور که استاد مسلّم جغرافیا و پدر جغرافیای نوین در ایران، دکتر حسین شکویی در اثر ماندگار خود «اندیشههای نو در فلسفه جغرافیا» اشاره نموده است، شرایط زمان ما حکم میکند که هر جغرافیدان مربوط به کشورهای در حال توسعه، در آثار و روش تحقیق خود، ابتدا روی مفاهیم زیر بیشتر بیندیشد و در واقع تکلیف خود را با این مفاهیم روشن نماید: «چه نوع جغرافیا؟ برای چه زمانی؟ برای کدام ملّت؟» شاید تنها در این محور فکری است که جغرافیدان ایرانی میتواند در پرتو روشنیهای وجدان خود حرکت کند. در کشور ایران، آثار ترجمهای و تقلیدی از کشورهای غربی، به ویژه در زمینهی مسائل جغرافیای انسانی، نمیتواند با توفیق همراه باشد. هر چند مطالعهی همهی آثار جغرافیای غرب برای ما ضروری است، اما اگر این آثار از صافیهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور نگذرد، ممکن نیست بتواند محیطهای جغرافیایی را به نفع مردم تغییر دهد. همانطور که در روش تحقیق و مطالعهی جغرافیدانان مسلمان ملاحظه گردید، با اینکه تمام آثار فلاسفه و دانشمندان یونان به عربی ترجمه میگردد (در زمان خلیفه هارونالرشید به سرپرستی مأمون 833-813م)، اما دانشمندان و جغرافیدانان مسلمان نیز به روش مشاهدهای، میدانی و توصیفی به مطالعهی محیطهای جغرافیایی سرزمین بزرگ اسلامی پرداخته و به ثبت یافتهها و تجارب خود، که در آن زمان بسیار حیاتی و ارزشمند بوده است، میپردازند. در واقع با رعایت مفاهیم سهگانه «چه نوع جغرافیا؟ برای چه زمانی؟ برای کدام ملّت؟» ضمن آگاهی از روش تحقیق یونانیان، توانستند برای جامعهی زمان خود منشأ تعالی و پیشرفت باشند و در موارد زیادی به تصحیح اندیشههای دانشمندان یونانی مبادرت ورزند. امیدواریم رویکرد حاکم بر آموزش جغرافیا در کشور، از آموزشهای ابتدایی تا دانشگاه به صورت طولی، رویکردی پژوهشمحور و مهارتی باشد تا فراگیر بیاموزد چگونه با مشاهده و ثبت دادهها، وضع موجود یک منطقه یا محلّ زندگی خود را ترسیم، آمایش و به برنامهریزی و تدوین چشمانداز محیطی آن منطقه اقدام نماید.پینوشتها:
1- عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس-گروه جغرافیا.
2- Anaximander
3- برخی از آیات قرآن مجید که تبیین کننده تصورات جغرافیایی و نجومی هستند:
«أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا ... آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، و ما آنها را از یکدیگر باز کردیم. ...» (انبیاء: 30)
اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ... خدا همان کسی است که آسمانها را، بدون ستونهایی که برای شما دیدنی باشد، برافراشت ...» (رعد: 2)
وَیمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ ... و آسمان [کرات و سنگهای آسمانی] را نگه میدارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند. ...» (حج: 65)
4- Trend Study
5- Monography
6- Exploratory Reserch
7- Cordoba
8- Applied Reserch
9- Paradigm
10- Thomas S.Kohn
1. حافظ نیا، محمدرضا، 1377، مقدمهای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، انتشارات سمت.
2. خاکی، غلامرضا، 1384، روش تحقیق با رویکردی به پایان نامه نویسی، تهران، انتشارات بازتاب.
3. نظری، علیاصغر، 1374، تاریخ علم جغرافیا، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور.
4. ساروخانی، باقر، 1381، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
5. شکویی، حسین، 1374، شناخت و فلسفهی جغرافیا، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور.
6. شکویی، حسین، 1381، اندیشههای نو در فلسفهی جغرافیا، تهران، انتشارات گیتاشناسی.
7. فروند، ژولین، 1362، آراء و نظریهها در علوم انسانی، ترجمه: علیمحمد کاردان، تهران، انتشارات مرکز نشر دانشگاهی.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ (1394)، مجموعه مقالات نخستین کنگرهی بینالمللی علوم انسانی اسلامی (جلد 3)، تهران: انتشارات آفتاب توسعه، چاپ اول