![با علم جغرافيا بيشتر آشنا شويم(2) با علم جغرافيا بيشتر آشنا شويم(2)](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/6fad11c2-dd1a-4c92-b6ae-7498af5a41db.jpg)
![با علم جغرافيا بيشتر آشنا شويم(2) با علم جغرافيا بيشتر آشنا شويم(2)](/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1/1388/ordibehesht/11/250481.jpg)
با علم جغرافيا بيشتر آشنا شويم(2)
تهيه كنندگان : عبدالامير كربلايي و ف. مدرك
منبع:راسخون
منبع:راسخون
نژاد مردم قفقاز
نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازیها)
نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولیها)
نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگیها یا سیاه پوستان)
در منابع یاد شده «ترکان» یکی از شاخه های نژاد زرد به حساب آمده اند.
مشخصات نژاد زرد
ملل و اقوام زرد نژاد
2- قبایل ترک و یا ایل های کوچنده به آسیای مرکزی.
3- تبتی ها.
4- ماله ای های آسیای جنوب شرقی شامل؛ برمه ای ها؛ چینی های جنوبی، فیلی پینی ها و تای ها...
5- Red Indians (سرخپوستان) یا ساکنان قدیمی قاره آمریکا.
ملل و اقوام یاد شده به مرور از محدوده اصلی خویش به دیگر نقاط مهاجرت کرده یا یورش برده اند. برخی از آنها در مکانهای جدید تحلیل رفته و برخی با آنها نژادی دو رگه را تشکیل داده اند.
مشخصات نژاد سفید
قلمرو نژاد سفید
بدین ترتیب کاملاً آشکار است که نه تنها مردم منطقه قفقاز که نامشان خود سمبل نژاد سفید است و ساکنان آسیای صغیر (کشور ترکیه) و ترک زبانان ایران از نژاد زرد نمی باشند، بلکه از آنها و حتی دو رگه های زرد و سفید نیز بسیار فاصله دارند.** تنها زبان ایشان نوعی گویش است که در آن فقط لغات روزمره ترکی آسیایی مرکزی است. اگر در فرهنگ زبان آنها دقت شود، ریشه واژه های آن به ترتیب کثرت عبارتند از: عربی، ایرانی، ترکی، ارمنی و روسی... با خط سریلیک (روسی). به همین سبب است که زبان محلی استان های آذربایجان شرقی و غربی ایران را گویش «آذری» می گویند. در سایر نواحی ایران هم که همین گویش را دارند اطلاق کلمه «ترک» دور از حقیقت بوده و اصالت ندارد.
اران و شروان (جمهوری آذربایجان) در نقشه های مرزهای تاریخی ایران
در نقشه هایی که به دنبال می آید، بر روی زمینه مرزهای کنونی، موقع اران و شروان (جمهوری آذربایجان) و نواحی مجاور در ادوار مختلف تاریخی آورده شده است. در زیر هر نقشه به ترتیب؛ قدمت و سابقه، زمان حکومت، مدت زمامداری هر سلسله و حداکثر مساحت آن و نام ابرقدرتهای هم عصر دوره مورد نظر درج گردیده است
نام و مرز کشورهای کنونی خاورمیانه برای مقایسه با نقشه های بعدی
1. جمهوری خود مختار نخجوان (بخشی از جمهوری آذربایجان که از راه زمینی بدان ارتباط ندارد)
2. نگور نو قره باغ
مساحت کنونی ایران حدود 1/648000 میلیون کیلو متر مربع
مساحت جمهوری آذربایجان حدود 86/6 هزار کیلو متر مربع
1- کسپی ها
2- دریای کسپی Caspian Sea
3- ورکانه
4- دریای ورکانه
5- اورارتویی ها
6- ارمنی ها
7- ساروماتها
8- سکاها (سیت ها)
9- سکاها
10- ماد کوچک
11- ماد بزرگ
زمان: 2700 سال پیش
زمان حکومت: 1323 تا 1172 پیش از هجرت (710 تا 550 قبل از میلاد)
مدت حکومت: حدود 150 سال
متوسط مساحت: 1میلیون کیلو متر مربع
حداکثر مساحت: 2 میلیون کیلو متر مربع (هووخشتره) بزرگترین ابر قدرت
ابرقدرتهای منطقه: آشور، ایران، بابل
1- آرانیها
2- ایبرها
3- ارمنی ها
4- ماد کوچک
5- دریای ورکانه
6- دریای کسپی
7- سکاها
8- خوارزمیش
9- سکاها
زمان: 2550 سال پیش
دوران حکومت: 1181 تا 952 پیش از هجرت (559 تا 330 پیش از میلاد)
مدت حکومت: حدود 230 سال
متوسط مساحت: حدود 8/5 میلیون کیلو متر مربع
حداکثر مساحت: حدود 11 میلیون کیلو متر مربع (داریوش بزرگ)
ابرقدرتهای زمان: بیش از 200 سال ایران تنها ابرقدرت و در واقع جهاندار بود. بعد از شکست حکومت ایران به دست اسکندر، نام ماد کوچک به «آتروپاتن» یا «آتورپاتکان» تغییر یافت (حدود 2300 سال پیش)
1- آران
2- آتروپاتن (آتورپاتکان)
3- ارمنستان بزرگ
4- ارمنستان کوچک
5- ورژانه (گرجستان)
6- ماد
7- دریای ورکانه
8- دریای کسپی
9- آلانها
10- سکاها
زمان: 2240 سال قبل
دوران حکومت: 872 تا 396 پیش از هجرت (250 پیش از میلاد تا 226 بعد از میلاد)
مدت حکومت: حدود 476 سال
متوسط مساحت: حدود 4/5 میلیون کیلو متر مربع
حداکثر مساحت: حدود 5 میلیون کیلو متر مربع
ابرقدرتها و قدرتهای زمان: ایران، روم (چین در شرق دور و خارج از محدوده کشمکشهای جهانی)
جغرافیای سیاسی
ژئوپلیتیک که به طور سنتی بر اساس اطلاعات، دیدگاهها و تکنیکهای جغرافیایی به مسائل سیاست خارجی کشورها میپردازد، یک نوع جغرافیای سیاسی کاربردی قلمداد میشود.
جغرافیای سیاسی پدیدههای سیاسی را در فضای درونی یک کشور مورد بحث قرار میدهد که به طور سنتی شامل مفاهیمی مانند مرز، ملت ، حکومت و سرزمین است.
نظر به این که یک کشور در بطن مطالعات جغرافیای سیاسی جای دارد از پیوند سه عامل ملت، حکومت و سرزمین، کشور تشکیل میشود؛ بنابراین همه موضوعات مرتبط با این مفاهیم، مانند ریشهیابی مسائل قومی ، جریانات مهاجرت ، تحلیل قدرت سیاسی نواحی شهری، تحلیل فضایی قدرت سیاسی در سطح کشور، تقسیمات کشوری و رقابتهای مکانی، دولت محلی ، تمرکز و عدم تمرکز قدرت سیاسی جغرافیای انتخابات ، از جمله مسائل مرتبط با کشور هستند که امروزه در جغرافیای سیاسی مورد توجه و بررسی قرار میگیرند.
از طرف دیگر، در حوزه مسائل جهانی نیز که قلمرو مطالعات ژئوپلیتیک است، به طور سنتی درباره مناسبات قدرت در سطح جهان و راههای دستیابی به قدرت جهانی و افزایش آن بحث و بررسی میشود. در حال حاضر تحولاتی که در سیاست جهان روی داده است تنوع بیشتری به مباحث ژئوپلیتیک بخشیده و این شاخه از جغرافیای سیاسی مفاهیم تازه و متنوعی را مورد بحث قرار میدهد.
بررسی این مفاهیم در بستر زمان و مکان کمک شایان توجهی به روند اداره امور و کشور داری بهتر میکند.
سیر تکوین جغرافیای سیاسی در جهان
تاریخ جغرافیای سیاسی به عنوان یک رشته علمی را میتوان به سه دوره تقسیم کرد: دوره پیشرفت از اواخر قرن نوزدهم تا جنگ جهانی دوم ، دوره انزوا از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ و دوره احیا از دهه ۱۹۷۰ به بعد.
البته ردپای تفکرات مربوط به جغرافیای سیاسی را میتوان د ر دورههای پیش از این تاریخها جست و جو کرد؛
- ارسطو ۲۳۰۰ سال پیش در یونان قدیم، مطالعات دولت را با یک رویکرد جبر محیطی و در مورد مسائلی مانند مرزها، شهر کانونی و تناسب میان جمعیت و مکان مورد مطالعه قرار داد.
- استرابو جغرافیدان یونانی - رومی نیز روشن کرد که چگونه امپراتوری روم قادر به غلبه بر مشکلات ناشی از وسعت زیاد خود است.
- دلبستگی به مؤلفههای شکل دهنده به شکل سرزمینهای سیاسی در اروپای روشنفکری در قرون شانزدهم تا بیستم شدید بود. یکی از موارد مورد توجه سر ویلیام پتی ، دانشمند و اقتصاد دادن انگلیسی، تبیین زیربناهای مردم شناسی و سرزمینی قدرت حکومت بریتانیا در ایرلند در کتاب کالبدشناسی سیاسی ایرلند در سال ۱۶۷۲ بود. برای پیدا کردن بنیانگذار واقعی جغرافیای سیاسی لازم است بر تاریخ آلمان در سده نوزدهم مروری بکنیم.
فردریش راتزل
دوران تفوق
بسیاری از تفکرات راتزل برای پیدا کردن توجیه حقوقی و روشنفکری برای توسعه سرزمینی آلمان بود. وی به هنگام پا یهگذاری جغرافیای سیاسی مفاهیم زیادی را از تئوری تکامل تدریجی داروین و پیروان او، به ویژه دارونیسم اجتماعی مشهور به نئولامارکیسم، استفاده کرد.
به اعتقاد راتزل، کشور میتواند به عنوان یک ارگانیسم زنده به حساب آید و حکومت مانند سایر ارگانیسمهای زنده نیازمند سرزمین کافی برای تغذیه خود است که فضای حیاتی برای ارگانیسم ویژه مینامد.
او در جهت گسترش این عبارتهای استعاری، میگوید کشورها وقتی جمعیت شان افزایش مییابد نیازمند فضای حیاتی بیشتری میشوند و به این ترتیب قوانینی را برای رشد فضایی حکومت ارائه داد؛ از جمله:
حکومت باید در جهت الحاق سرزمینهای کوچک توسعه یابد؛
حکومت باید تلاش کند سرزمینهای با موقعیتهای بالقوه باارزش را تصرف کند؛
توسعه کشور امری واگیر وار است که از کشوری به کشور دیگر گسترش مییابد.
تئوری راتزل مورد قبول رودلف کیلن واقع شد. کیلن تلاش میکرد قدرت جهانی آن روز را شناسایی کرده و کشورهای امپریالیستی قارهای بزرگ آینده را پیش بینی کند.
او در سال ۱۸۹۸ واژه گئوپلیتیک را در زبان آلمانی به کار برد که تا آن زمان در هیچ جا مطرح نشده بود. این واژه در سال ۱۹۲۴ به ژئوپلیتیک در زبان انگلیسی ترجمه شد. ژئوپلیتیک از دیدگاه وی عبارت بود از بخشی از جغرافیای سیاسی که به روابط خارجی، استراتژی و سیاست کشورها مربوط میشد، و در پی استفاده از دانش جغرافیا برای اهداف سیاسی بود.
علاوه بر راتزل و کیلن، هلفورد مکیندر بریتانیایی، از دیگر بنیانگذاران جغرافیای سیاسی، نیز به گسترش و ترویج جغرافیای سیاسی مدرن اقدام کرد.
در ایالات متحده نیز آلفرد هامان ، افسر بازنشسته نیروی دریایی ، قدرت نظامی جهان را وابسته به قدرت دریایی دانست و عوامل جغرافیایی که موجب کسب قدرت دریایی میشوند را به طور کامل توضیح داد.
پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و از دست دادن بسیاری از سرزمینهای خود و خلع سلاح، عقاید جغرافیایی راتزل و مکیندر برای در پیش گرفتن مسیر احیای قدرت آلمان مورد استفاده قرار گرفت. فرد برجسته این جریان کارل هاوس هوفر ، افسر ارتش و جغرافیدان عضو حزب نازی بود. هوفر در پی جلب حمایت عمومی از سیاستهای توسعهطلبانه جدید به وسیله رویکرد ی مردمی به ژئوپلیتیک بود. او با استفاده از نظریه فضای حیاتی راتزل و حتی فراتر از آن، معتقد بود جهت توسعه آلمان لازم است از سرزمینهای مازاد کشورهای کم جمعیتی مانند لهستان و چکسلواکی استفاده شود. گئوپلیتیک هوفر توجیهات علمی لازم را برای الحاق لهستان و چکسلواکی به آلمان، اتحاد میان هیتلر و استالین ، و حمله نافرجام آلمان به شوروی را فرا هم آورد.
دوران انزوا
جغرافیای سیاسی که بلافاصله پس از جنگ دوم تجربه شد تفاوت کمی با جغرافیای ناحیهای داشت و به طور گستردهای بر روی حکومت سرزمینی، به عنوان موضوع مورد مطالعه آن تمرکز یافت. این خود سانسوری دو نتیجه در پی داشت: نخست، جغرافیای سیاسی از توسعه تئوریک صورت گرف ته در سایر شاخههای جغرافیا به ویژه در زمینه انقلاب کمی دهه ۱۹۶۰ عقب ماند؛ دوم، جغرافیای سیاسی در درون جغرافیا به حاشیه رانده شد.
دوره احیا
از اواخر دهه ۱۹۸۰ و طی دهه ۱۹۹۰، بعد فرهنگی جغرافیای سیاسی رشد یافت. در این بخش مسائلی مانند هویت ملی، شهروندی، درگیریها و برخوردهای میان فرهنگ ها، جغرافیای مقاومت، نقش چشمانداز در هدایت و چالش قدرت مورد مطالعه قرار گرفت. تحت تأثیر مباحث میشل فوکو ، جغرافیدانانی مانند سیمون دالبی و اوتوتایل رویکرد «ژئوپلیتیک انتقادی» را مطرح کردند. این رویکرد به آزمون و بررسی نقش استعارههای جغرافیایی مانند هارتلند و کانتینمنت در پیریزی استراتژیها و کشف تأثیر رسانههای فرهنگی مانند فیلم، ادبیات، گزارشهای خبری و کارتون در دانش ژئوپلیتیک همت گمارد.
امروزه علاوه بر بعد فرهنگی، بعد فمنیسم نیز تحت تأثیر تئوری های فمنیستی گسترش یافته است. برخی تلاشها برای جغرافیای سیاسی فمنیستی صورت گرفته است، اما تعاملات با فمنیستها ماهیت مردانه جغرافیای سیاسی سنتی را روشن کرده است و راههایی را برای بهبود این وضع پیشنهاد میکند.
سیر تکوین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک در ایران
قبل از انقلاب
با تصویب پذیرش دانشجو در دوره کارشناسی ارشد جغرافیا از سال ۱۳۴۳ در دانشگاه تهران، چند واحد درسی در زمینه جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک نیز در نظر گرفته شد.
در مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ دو درس تحت عنوان «ژئوپلیتیک» و «مسائل جغرافیای سیاسی جهان» ارائه شد که درس «ژئوپلیتیک» آن را دکتر دره میرحیدر و «مسائل جغرافیای سیاسی جهان» را دکتر مستوفی تدریس میکردند.
آموزش جغرافیای سیاسی در دورهای به ایران راه یافت که بخش ژئوپلیتیک آن در اثر جریانهای جنگ جهانی دوم و ظهور ژئوپلیتیک خاص آلمان تحریم شده بود.
روند رو به گسترش علمی این رشته در دهه ۱۳۵۰ به دلایل شرایط حاکم در ایران تا انقلاب اسلامی با وقفه مواجه گردید.
پس از انقلاب
بر اساس این برنامه دانشگاههای امام حسین، تهران، تربیت مدرس و آزاد اسلامی اقدام به پذیرش مستمر دانشجو نمودند. برنامه مقطع دکتری جغرافیای سیاسی به عنوان یک رشته مستقل آکادمیک را دانشگاه تربیت مدرسدر سال ۱۳۷۷ پیشنهاد کرد و به تصویب شورای عالی برنامهریزی رسید و از همان سال دانشگاههای تربیت مدرس ، تهران و آزاد اسلامی اقدام به پذیرش دانشجو در مقطع دکتری کردند.
انجمنهای علمی جغرافیای سیاسی در ایران
این روند ادامه یافت تا این که بروز انقلاب اسلامی انجمن علمی ژئوپلیتیک در ایران تأسیس گردد. این انجمن نهایتاً در سال ۱۳۸۱ با کمک اساتید برجسته علمی در دانشگاههای تربیت مدرس، تهران، امام حسین و آزاد اسلامی در کشور تأسیس گشت تا ابعاد علمی جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک را تعمیق و گسترش دهد و زمینه را برای نیاز کشور در زمینههای سیاست داخلی و خارجی، امنیت ملی و به طور کلی استراتژیهای ژئوپلیتیک مناسب در روابط بین المللی فراهم نماید. در حال حاضر این انجمن با حدود ۱۳۰ عضو یکی از انجمنهای علمی معتبر فعال کشور میباشد.
دلايل جذابيت جغرافياي سياسي عبارتند از:
1-ماهيت به سرعت دگرگون شونده تحولات جغرافيايي – سياسي در جهان (اشغال كشورها، تغيير حكومت ها، مسأله انرژي و ...).
2-ماهيت بين رشته اي و همپوشي با بخشهايي از علوم سياسي، روابط بين الملل و حقوق بين الملل.
3-رواج فزاينده واژه جذاب ژئوپليتيك به عنوان بخشي از جغرافياي سياسي كه زمينه هاي موضوعي جالبي را براي مطالعه فراهم مي كند و حتي مورد توجه ساير صاحبنظران در رشته هاي ديگر قرار دارد.
اما آنچه مربوط به ايران ميشود:
4- جغرافياي سياسي ويژه ايران با مسائل گوناگون كه با هويت ملي مردم پيوند خورده و داراي جنبه هاي عاطفي و روان شناختي است، نظير جزاير سه گانه، نام خليج فارس و ...
5-تحصيلات برخي از مديران و مسؤولين رده بالاي كشور در اين رشته بوده كه خود انگيزه را براي آشنايي با جغرافياي سياسي بيشتر مي كند، مثل دكتر سيد رحيم صفوي ، سردار رشيد و ...
6- و...........
جغرافیای سیاسی اطلاعات
مطالعه فضای سرزمینی متحرکی است که تولید، توزیع و مصرف اطلاعات به عنوان شکل دهنده مرزهای قلمروی آن محسوب میشود و دراین فضای متحرک جایگاه هر موجودیت سیاسی به میزان تأثیرگذاری آن در فرآیند تولید، توزیع و مصرف اطلاعات بستگی دارد. در این جغرافیا، فضای شمال- جنوب و مرکز- پیرامون تقسیم بندی عمده معادلات سیاسی است.
ویژگیهای جغرافیای سیاسی اطلاعات
۲. مرزبندی ویژه. مرزهای مناطق جغرافیای سیاسی اطلاعات، برعکس مرزبندیهای رایج و نمایان در جغرافیای سنتی، بر اساس تولید، توزیع و مصرف اطلاعات و اخبار شکل میگیرد.(به این معنا که مراکز عمده تولید، توزیع و مصرف اطلاعات به عنوان نقاط کانونی و تأثیر گذار در معادلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دنیا تلقی میشوند.)
۳. سوگیری جریان اطلاعات. بر خلافِ جغرافیای سنتی که از شمال- جنوب، شرق-غرب و نظیر آن تشکیل شده بود در جغرافیای سیاسی اطلاعات بیش ترین توجه به شمال- جنوب و مرکز- پیرامون است.
شمال – جنوب اطلاعاتی
• منطقه شمال در جغرافیای سیاسی اطلاعات حدود یک چهارم فضای سرزمینی را در بر میگیرد و سه چهارم بقیه متعلق به منطقه جنوب است. اما از لحاظ تولید، توزیع و مصرف اطلاعات سهم دنیای شمال نه دهم و دنیای جنوب یک دهم یا کمتر است.
• دنیای شمال اکثرا فرستنده و دنیای جنوب گیرنده اطلاعات و اخبار ارسال است.
• نخبگان دنیای جنوب معمولا دوران پرمصرف زندگی (دوران کودکی و نوجوانی) خود را در جنوب و دوران باردهی و تولید(جوانی و میانسالی) خود را در شمال میگذارنند. (پدیده فرار مغزها)
• هر چند محققان برجسته کشورهای جنوب در دانشگاهها و مراکز عملی فعال در مناطق شمال مشغول تحقیق و تألیف اند اما خود کشورهای جنوب نقش چندانی د رتولید علمی جهان ندارند. از طرف دیگر تولیدات علمی و اطلاعاتی دنیای جنوب برای جهانی شدن باید درنمایههای شکل گرفته در دنیای شمال نمایه شوند و آن اطلاعات باید از طریق پایگاههای اطلاعاتی کشورهای شمال برای شمال و جنوب دسترس پذیر باشد و این تولیدات باید تا حد امکان به یک یاچندزبانهای بین المللی(شمال) نوشته شود.
• سرعت دسترسی به اطلاعات از طریق شبکه جهانی دردنیای شمال نزدیک به ۱۰۰ مگا بایت در ثانیهاست در حالیکه دنیای جنوب در آرزوی دسترسی به یک مگا بایت هستند.
• سواد اطلاعاتی در دنیای شمال درحال افزایش است در حالی که مردم دنیای جنوب در گیرو دار مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده واغلب از توجه به سواد اطلاعاتی باز میمانند.
عوامل موثر در جغرافیای سیاسی اطلاعات
سیاستمداران
بازرگانان حوزه اطلاعات و ارتباطات و فن آوریهای مربوطه
بازرگانان حوزه اطلاعات و ارتباطات از لحاظ ماهیت کاری خود کسب سود بیش تر از خرید، توزیع و فروش اطلاعات و فن آوریهای مربوطه را مد نظر دارند. اما از آنجا که اطلاعات کالایی است که در مقایسه با سایر کالاها ارزش فراوانی دارد مصرف اطلاعات اشباع نمیشود و همواره انسانها به اطلاعات جدیدتر نیاز دارند بازار این کالا نیز در مقایسه با سایر کالاها از رونق روزافزونی برخوردار است. عدهای از بازرگانان منابع را در قالب ردیف اول، عدهای در قالب بازنمودنهای مختلف و منابع ردیف دوم تهیه و به فروش میرسانند. البته در بعضی مواقع علایق سیاسی در کار بازگانان اثر میگذارد، به گونهای که برخی از کشورها از دستیابی به سطح خاصی از اطلاعات در برخی ا زحوزههای حساس محروم میشوند. اما در کل موضع این قشر نسبت به سطح اول شفاف تر و منصفانه تر است. هر چند توجه بیش از حد به سود مالی در اشاعه کالای اطلاعاتی پذیرفتنی نیست.چون دستیابی همه افراد و جوامع به اطلاعات میتواند برای کل جوامع و جهان مفید باشد.
تولید کنندگان اطلاعات
1. تولید کنندگان اطلاعات رسانهای
2. تولید کنندگان اطلاعات علمی
متخصصان اطلاعات و ارتباطات
حوزههای تحقیقی جغرافیای سیاسی اطلاعات برای متخصصان اطلاعات
۱. بررسی جریان جهانی، منطقهای و ملی اطلاعات و شناسایی عوامل تأثیرگذار
۲. مطالعه علم سنجی در راستای شناسایی افراد، منابع و مناطق تأثیر گذار در جهت ترسیم نقش علمی کشورها
۳. مطالعه در باب پیدا کردن راههایی برای دسترس پذیر کردن اطلاعات خارج از پایگاه پولی و انحصاری
۴. مطالعه در باب اخلاق اطلاعاتی و ترویج اطلاعات در مقابل تحمیل اطلاعات
۵. شناسایی مدل و عوامل تأثیر گذار بر مهاجرت نخبگان
۶. شناسایی راههای ارتقای سواد اطلاعاتی و سازماندهی محتوای اینترنت در راستای تسهیل دسترسی.
اطلاعات و جهانی شدن
ادامه دارد.... /س